eitaa logo
هر صبح یک آیه
901 دنبال‌کننده
660 عکس
128 ویدیو
15 فایل
هر روز صبح یک آیه و تفسیر و صوت همان آیه را بخوانیم و بشنویم... ارتباط با مدیر کانال در ایتا: @shahed لینک کانال در پیام رسان #سروش #گپ #ایتا و #بله: @ayehsobh
مشاهده در ایتا
دانلود
7188656252.mp3
زمان: حجم: 2.75M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه نحل آیه: ۳۴_۳۵ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ» ما در هر امّتى رسولى برانگیختیم که خداى یکتا را بپرستید. و از (پرستش) طاغوت اجتناب کنید. خداوند گروهى از آنان را هدایت کرد و گروهى از آنان ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت. پس در روى زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود! (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۶) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * دنبال اعلام این واقعیت که وظیفه پیامبران تنها ابلاغ آشکار است، آیه بعد اشاره کوتاه و جامعى به وضع دعوت پیامبران کرده، مى گوید: ما در هر امتى رسولى فرستادیم (وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّة رَسُولاً). أُمَّت از کلمه أُم به معنى مادر و یا به معنى هر چیزى که دیگرى را به خود ضمیمه مى کند، آمده و از این رو به هر جماعتى که در میان آنها یک نوع وحدت، از نظر زمان یا مکان یا تفکر و یا هدف بوده باشد امت مى گویند، و از بررسى موارد استعمال آن، در قرآن که به ۶۴ مورد بالغ مى شود این واقعیت تأیید مى گردد. سپس اضافه مى کند: محتواى دعوت همه این رسولان این بود خداى یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید (أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ). به این ترتیب، دعوت به سوى توحید و مبارزه با طاغوت اساس دعوت تمام پیامبران را تشکیل مى داده و نخستین چیزى بوده است که همه بدون استثناء به آن دعوت مى کردند، چرا که اگر پایه هاى توحید محکم نشود و طاغوتها از جوامع انسانى و محیط افکار طرد نگردند، هیچ برنامه اصلاحى قابل پیاده کردن نیست. طاغوت، صیغه مبالغه از ماده طغیان به معنى متجاوز و متعدى از حد و مرز است و به هر چیزى که وسیله تجاوز از حدّ گردد، نیز گفته مى شود، از این جهت، به شیطان، بت، حاکم جبار و ستمگر و مستکبر، و بالاخره مسیرى که به غیر حق منتهى گردد، طاغوت گفته مى شود. این کلمه هم به معنى مفرد و هم به معنى جمع استعمال مى شود، هر چند گاهى آن را به طواغیت جمع مى بندند. اکنون، ببینیم نتیجه دعوت انبیا به توحید به کجا رسید، در اینجا قرآن مى گوید: گروهى از آن امتها کسانى بودند که خدا هدایتشان کرد (فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللّهُ). و گروهى از آنان ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت (وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ). گرچه باز، در این آیه، پیروان مکتب جبر سر و صدا بلند کرده اند این هم دلیل دیگرى بر مکتب ما! ولى کراراً گفته ایم، اگر آیات هدایت و ضلالت را در کنار هم بچینیم هیچگونه ابهامى در آنها نیست و نه تنها اشاره اى به جبر نمى کند بلکه، به وضوح مسأله اختیار و اراده و آزادى انسان را بیان مى دارد، چرا که بسیارى از آیات قرآن، مى گوید: هدایت و ضلالت الهى به دنبال شایستگى ها یا ناشایستگى هائى است که در انسانها بر اثر اعمالشان پیدا مى شود. خداوند ظالمان، مسرفان، دروغگویان و مانند آنها را، طبق صریح آیات قرآن، هدایت نمى کند، ولى به عکس آنهائى که در راه خدا جهاد و تلاش و کوشش مى کنند و آنهائى که دعوت پیامبران را مى پذیرند، همه را مشمول الطاف خود قرار داده و در مسیر پر فراز و نشیب تکامل و سیر الى اللّه هدایتشان مى کند، اما گروه اول را به حال خود وا مى گذارد، تا نتیجه اعمالشان دامان آنها را بگیرد و در بیراهه ها سرگردان شوند. و از آنجا که خاصیت اعمال اعم از نیک و بد از ناحیه خدا است، نتائج آنها را مى توان به خدا نسبت داد. 🌼🌼🌼 جالب توجه این که تعبیر آیه فوق، در مورد هدایت و ضلالت متفاوت است: در مورد اول مى گوید: گروهى را خدا هدایت کرد اما در مورد دوم نمى گوید: گروهى را خدا گمراه ساخت بلکه، مى گوید: حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ: گمراهى براى آنها ثابت شد و دامانشان را چسبید!. این تفاوت در تعبیر، ممکن است اشاره به واقعیتى باشد که در آیات دیگر قرآن و بعضى از روایات وارد شده است که، خلاصه اش چنین است: در رابطه با مسأله هدایت، بیشترین سهم مربوط به مقدماتى است که خدا آفریده، عقل داده، فطرت را براى توحید بسیج کرده، پیامبران را فرستاده، آیات تشریعى و تکوینى را ارائه نموده است، تنها یک تصمیم گیرى آزادانه از ناحیه بندگان کافى است که آنها را به سر منزل مقصود برساند. ولى در مسأله ضلالت تمام سهم را بندگان گمراه دارند، زیرا بر ضد مسیر حوادث تکوین و تشریع حرکت مى کنند، فطرت الهى را زیر پا مى گذارند، قوانین او را نادیده مى گیرند، آیات تشریعى و تکوینى را پشت سر قرار مى دهند، چشم و گوش دل را بر دعوت انبیاء مى بندند، و خلاصه، با توسل به این همه تخریب و تحریف در وادى ضلالت گام مى نهند آیا همه این امور از ناحیه خودشان نیست؟ و در پایان آیه، براى بیدار کردن گمراهان و تقویت روحیه هدایت یافتگان این دستور عمومى را صادر مى کند: در روى زمین سیر کنید و آثار گذشتگان را که بر صفحه زمین و در دل خاک نهفته است بررسى نمائید و ببینید سرانجام کار کسانى که آیات خدا را تکذیب کردند به کجا کشید (فَسِیرُوا فِی الأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ). این تعبیر، خود دلیل زنده اى بر آزادى اراده انسان است، چرا که اگر هدایت و ضلالت اجبارى بود، سیر در ارض و مطالعه حالات پیشینیان بیهوده بود، و این دستور خود تأکیدى است بر این که سرنوشت هیچ کس به طور اجبارى قبلاً تعیین نشده است بلکه به دست خود او است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۶ سور
ه مبارکه نحل) @ayehsobh
7188656393.mp3
زمان: حجم: 1.84M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه نحل آیه: ۳۶ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «إِن تَحْرِصْ عَلَىٰ هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَن يُضِلُّ ۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ» هر قدر بر هدایت آنها حریص باشى، (سودى ندارد. چرا که) خداوند کسى را که (به سبب اعمالش) گمراه ساخت، هدایت نمى کند. و آنها هیچ یاورى نخواهند داشت. (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۷) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * آیه مورد بحث، ضمن دلدارى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) تأکید مى کند که سرانجام کار این گروه گمراه و لجوج به جائى مى رسد که هر قدر بر هدایت آنها حریص باشى و تلاش کنى فایده اى ندارد زیرا خداوند کسى را که گمراه کرد هدایت نمى کند! (إِنْ تَحْرِصْ عَلى هُداهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لایَهْدِی مَنْ یُضِلُّ). و براى آنها هیچ یار و یاورى نیست (وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ). تَحْرِصْ از ماده حرص به معنى طلب کردن چیزى با جدیت و کوشش است!. بدیهى است این جمله در حق همه منحرفان نیست، زیرا وظیفه پیامبر(صلى الله علیه وآله)تبلیغ و هدایت است و مى دانیم و تاریخ نیز گواهى داده این تبلیغ و هدایت در مورد بسیارى از گمراهان اثر مى گذارد و به آئین حق مى پیوندند و عاشقانه از آن دفاع مى کنند. 🌼🌼🌼 بنابراین، جمله فوق، مخصوص آن گروه است که خیره سرى و لجاجت را به حد اعلا رسانده و آن چنان در استکبار و غرور و غفلت و گناه غرقند، که دیگر درهاى هدایت به روى آنها گشوده نخواهد شد، اینها هستند که هر چند پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى هدایت آنها بکوشد، نتیجه اى ندارد، زیرا به خاطر اعمالشان آن چنان گمراه شده اند که دیگر قابل هدایت نیستند. طبیعى است چنین افرادى یار و یاورى نیز نمى توانند داشته باشند زیرا هر ناصر و یاور در زمینه مناسب اقدام مى کند. ضمناً این تعبیر، خود دلیلى بر نفى جبر است، چرا که ناصر مربوط به جائى است که جوششى از درون خود انسان باشد و نقش او نقش کمک و یارى باشد (دقت کنید). تعبیر به ناصِرِیْن به صورت جمع شاید اشاره به آنست که گروه مؤمنان بر عکس این گروه، نه یک یار بلکه یاران و یاوران متعدد دارند، خدا یار آنهاست، پیامبران و بندگان صالح خدا یار آنها هستند و فرشتگان رحمت نیز یاورشان محسوب مى شوند. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۷ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ ۙ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَن يَمُوتُ ۚ بَلَىٰ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» آنها سوگندهاى شدید به خدا یاد کردند که «هرگز خداوند کسى را که مى میرد، بر نمى انگیزد!» آرى، (آنها در اشتباهند) این وعده قطعى خداست (که همه مردگان را براى جزا باز مى گرداند). ولى بیشتر مردم نمى دانند. (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۸) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * به دنبال بحثهائى که در آیات گذشته پیرامون رسالت پیامبران آمد این آیات با ذکر گوشه اى از مباحث معاد، این بحثها را تکمیل مى کند. نخست مى گوید: آنها مؤکداً سوگند یاد کردند که خداوند کسانى را که مى میرند هرگز مبعوث نمى کند و به زندگى جدید باز نمى گرداند (وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لایَبْعَثُ اللّهُ مَنْ یَمُوتُ). 🌼🌼🌼 این انکار بى دلیل، آن هم انکارى توأم با قَسَم هاى مؤکد، نشانه اى از نادانى آنها و بى خبریشان بود، لذا قرآن در پاسخ آنها چنین مى گوید: این وعده قطعى خداوند است (که همه مردگان را به حیات جدید باز مى گرداند تا نتیجه اعمالشان را ببینند) ولى غالب مردم نمى دانند و بر اثر ناآگاهى دست به انکار مى زنند (بَلى وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُونَ). تعبیر به بَلى (آرى) و حَقّاً و سپس ذکر وعده، آن هم وعده اى که بر خدا است همگى نشانه تأکید و قطعیت مسأله معاد است. اصولاً در مقابل کسى که حقیقتى را با قاطعیت انکار مى کند، باید با قاطعیت سخن گفت، تا آثار سوء روانى آن نفى قاطع با اثبات قاطع بر چیده شود و مخصوصاً باید روشن کرد که این نفى، از بى اطلاعى و نادانى است تا اثر خود را به کلى از دست دهد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۸ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كَانُوا كَاذِبِينَ» هدف این است که آنچه را در آن اختلاف مى کردند، براى آنها روشن سازد. و کسانى که کافر شدند، بدانند که خود دروغ مى گفتند. (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۹) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * پس از آن به بیان یکى از هدفهاى معاد و بعد از آن، به ذکر قدرت خدا بر این کار مى پردازد، تا نشان دهد اگر سرچشمه انکار آنها این است که بازگشت به حیات مجدد را از قدرت خدا دور مى دانند این اشتباه بزرگى است و اگر منشأ این کار، بى هدف بودن معاد است آن نیز اشتباه دیگرى است. نخست مى گوید: خداوند مردگان را مبعوث مى کند تا براى همگان روشن سازد آنچه را که در آن اختلاف داشتند (لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ). و تا کسانى که این واقعیت را انکار کردند بدانند دروغ مى گفتند (وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ کانُوا کاذِبِینَ). چرا که آن جهان، جهان کشف غطاء، و کنار رفتن پرده ها، و آشکار شدن حقایق است. بالاخره آن روز، روز شهود، و کشف اسرار، و آشکار شدن پنهانیها، و ظهور و بروز است، و در چنین شرایط و محیطى اختلاف در عقیده معنى ندارد، هر چند ممکن است، بعضى از منکران لجوج براى تبرئه خویش به دروغ در بعضى از مواقف قیامت متوسل شوند، ولى آن یک امر استثنائى و زودگذر است! این درست به آن مى ماند که مجرمى را در پاى میز دادگاه حاضر کنند، او همه چیز را منکر شود، ولى بلافاصله نوار ضبط صوت و دست خط او و سایر مدارک زنده و حسى را به او ارائه دهند، و به اتفاق او تمام آثار جرم را از درون خانه و اطاقش بیرون بیاورند، اینجا است که دیگر جائى براى گفتگو باقى نمى ماند، و تسلیم مى شود ظهور حقایق در عالم قیامت حتى از این هم واضحتر و آشکارتر است! گرچه حیات پس از مرگ و رستاخیز، اهداف متعددى دارد که در آیات قرآن به طور پراکنده به آنها اشاره شده است: تکامل انسان، اجراى عدالت، هدف دادن به زندگى این جهان، ادامه فیض خداوند و مانند آن. 🌼🌼🌼 ولى آیه مورد بحث، به هدف دیگرى اشاره مى کند و آن بر طرف کردن اختلافات و بازگشت به توحید است. مى دانیم مهمترین اصلى که در عالم حکومت مى کند: اصل توحید است این اصل فراگیر هم در ذات و صفات و افعال خدا صادق است و هم در مجموعه عالم آفرینش و قوانینى که بر آن حکومت مى کند، و هر چیز باید سرانجام به این اصل باز گردد. و لذا ما معتقدیم که این اختلافها و جنگها و ستیزها روزى همگى پایان مى گیرد و همه مردم جهان در زیر پرچم حکومت واحدى، حکومت مهدى(علیه السلام) جمع مى شوند، چرا که آنچه بر خلاف روح عالم هستى یعنى توحید است باید سرانجام روزى بر چیده شود. ولى اختلاف عقیده ها هرگز به طور کامل در این دنیا، از بین نخواهد رفت چرا که عالم غطاء و پوشش است، ولى، سرانجام روزى فرا مى رسد که: این پوششها و پرده ها از میان خواهد رفت و یوم البروز و یوم الظهور است. بنابراین، بازگشت به وحدت، و پایان گرفتن اختلافات عقیدتى یکى از اهداف معاد را تشکیل مى دهد که در آیه فوق به آن اشاره شده است. در آیات فراوانى از قرآن مجید، این مسأله تکرار و تأکید شده که: خداوند در روز قیامت در میان مردم داورى مى کند و اختلافات بر طرف مى شود. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۹ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh
7188656511.mp3
زمان: حجم: 2.66M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه نحل آیه: ۳۷_۳۹ @ayehsobh