❇ تفســــــیر *
آیه مورد بحث، ضمن دلدارى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) تأکید مى کند که سرانجام کار این گروه گمراه و لجوج به جائى مى رسد که هر قدر بر هدایت آنها حریص باشى و تلاش کنى فایده اى ندارد زیرا خداوند کسى را که گمراه کرد هدایت نمى کند! (إِنْ تَحْرِصْ عَلى هُداهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لایَهْدِی مَنْ یُضِلُّ).
و براى آنها هیچ یار و یاورى نیست (وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ).
تَحْرِصْ از ماده حرص به معنى طلب کردن چیزى با جدیت و کوشش است!.
بدیهى است این جمله در حق همه منحرفان نیست، زیرا وظیفه پیامبر(صلى الله علیه وآله)تبلیغ و هدایت است و مى دانیم و تاریخ نیز گواهى داده این تبلیغ و هدایت در مورد بسیارى از گمراهان اثر مى گذارد و به آئین حق مى پیوندند و عاشقانه از آن دفاع مى کنند.
🌼🌼🌼
بنابراین، جمله فوق، مخصوص آن گروه است که خیره سرى و لجاجت را به حد اعلا رسانده و آن چنان در استکبار و غرور و غفلت و گناه غرقند، که دیگر درهاى هدایت به روى آنها گشوده نخواهد شد، اینها هستند که هر چند پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى هدایت آنها بکوشد، نتیجه اى ندارد، زیرا به خاطر اعمالشان آن چنان گمراه شده اند که دیگر قابل هدایت نیستند.
طبیعى است چنین افرادى یار و یاورى نیز نمى توانند داشته باشند زیرا هر ناصر و یاور در زمینه مناسب اقدام مى کند.
ضمناً این تعبیر، خود دلیلى بر نفى جبر است، چرا که ناصر مربوط به جائى است که جوششى از درون خود انسان باشد و نقش او نقش کمک و یارى باشد (دقت کنید).
تعبیر به ناصِرِیْن به صورت جمع شاید اشاره به آنست که گروه مؤمنان بر عکس این گروه، نه یک یار بلکه یاران و یاوران متعدد دارند، خدا یار آنهاست، پیامبران و بندگان صالح خدا یار آنها هستند و فرشتگان رحمت نیز یاورشان محسوب مى شوند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۷ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ ۙ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَن يَمُوتُ ۚ بَلَىٰ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»
آنها سوگندهاى شدید به خدا یاد کردند که «هرگز خداوند کسى را که مى میرد، بر نمى انگیزد!» آرى، (آنها در اشتباهند) این وعده قطعى خداست
(که همه مردگان را براى جزا باز مى گرداند). ولى بیشتر مردم نمى دانند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۸)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
به دنبال بحثهائى که در آیات گذشته پیرامون رسالت پیامبران آمد این آیات با ذکر گوشه اى از مباحث معاد، این بحثها را تکمیل مى کند.
نخست مى گوید: آنها مؤکداً سوگند یاد کردند که خداوند کسانى را که مى میرند هرگز مبعوث نمى کند و به زندگى جدید باز نمى گرداند (وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لایَبْعَثُ اللّهُ مَنْ یَمُوتُ).
🌼🌼🌼
این انکار بى دلیل، آن هم انکارى توأم با قَسَم هاى مؤکد، نشانه اى از نادانى آنها و بى خبریشان بود، لذا قرآن در پاسخ آنها چنین مى گوید:
این وعده قطعى خداوند است (که همه مردگان را به حیات جدید باز مى گرداند تا نتیجه اعمالشان را ببینند) ولى غالب مردم نمى دانند و بر اثر ناآگاهى دست به انکار مى زنند (بَلى وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُونَ).
تعبیر به بَلى (آرى) و حَقّاً و سپس ذکر وعده، آن هم وعده اى که بر خدا است همگى نشانه تأکید و قطعیت مسأله معاد است.
اصولاً در مقابل کسى که حقیقتى را با قاطعیت انکار مى کند، باید با قاطعیت سخن گفت، تا آثار سوء روانى آن نفى قاطع با اثبات قاطع بر چیده شود و مخصوصاً باید روشن کرد که این نفى، از بى اطلاعى و نادانى است تا اثر خود را به کلى از دست دهد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۸ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كَانُوا كَاذِبِينَ»
هدف این است که آنچه را در آن اختلاف
مى کردند، براى آنها روشن سازد. و کسانى که کافر شدند، بدانند که خود دروغ مى گفتند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۹)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
پس از آن به بیان یکى از هدفهاى معاد و بعد از آن، به ذکر قدرت خدا بر این کار مى پردازد، تا نشان دهد اگر سرچشمه انکار آنها این است که بازگشت به حیات مجدد را از قدرت خدا دور مى دانند این اشتباه بزرگى است و اگر منشأ این کار، بى هدف بودن معاد است آن نیز اشتباه دیگرى است.
نخست مى گوید: خداوند مردگان را مبعوث مى کند تا براى همگان روشن سازد آنچه را که در آن اختلاف داشتند (لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ).
و تا کسانى که این واقعیت را انکار کردند بدانند دروغ مى گفتند (وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ کانُوا کاذِبِینَ).
چرا که آن جهان، جهان کشف غطاء، و کنار رفتن پرده ها، و آشکار شدن حقایق است.
بالاخره آن روز، روز شهود، و کشف اسرار، و آشکار شدن پنهانیها، و ظهور و بروز است، و در چنین شرایط و محیطى اختلاف در عقیده معنى ندارد، هر چند ممکن است، بعضى از منکران لجوج براى تبرئه خویش به دروغ در بعضى از مواقف قیامت متوسل شوند، ولى آن یک امر استثنائى و زودگذر است! این درست به آن مى ماند که مجرمى را در پاى میز دادگاه حاضر کنند، او همه چیز را منکر شود، ولى بلافاصله نوار ضبط صوت و دست خط او و سایر مدارک زنده و حسى را به او ارائه دهند، و به اتفاق او تمام آثار جرم را از درون خانه و اطاقش بیرون بیاورند، اینجا است که دیگر جائى براى گفتگو باقى نمى ماند، و تسلیم مى شود ظهور حقایق در عالم قیامت حتى از این هم واضحتر و آشکارتر است!
گرچه حیات پس از مرگ و رستاخیز، اهداف متعددى دارد که در آیات قرآن به طور پراکنده به آنها اشاره شده است: تکامل انسان، اجراى عدالت، هدف دادن به زندگى این جهان، ادامه فیض خداوند و مانند آن.
🌼🌼🌼
ولى آیه مورد بحث، به هدف دیگرى اشاره مى کند و آن بر طرف کردن اختلافات و بازگشت به توحید است.
مى دانیم مهمترین اصلى که در عالم حکومت مى کند: اصل توحید است این اصل فراگیر هم در ذات و صفات و افعال خدا صادق است و هم در مجموعه عالم آفرینش و قوانینى که بر آن حکومت مى کند، و هر چیز باید سرانجام به این اصل باز گردد.
و لذا ما معتقدیم که این اختلافها و جنگها و ستیزها روزى همگى پایان مى گیرد و همه مردم جهان در زیر پرچم حکومت واحدى، حکومت مهدى(علیه السلام) جمع مى شوند، چرا که آنچه بر خلاف روح عالم هستى یعنى توحید است باید سرانجام روزى بر چیده شود.
ولى اختلاف عقیده ها هرگز به طور کامل در این دنیا، از بین نخواهد رفت چرا که عالم غطاء و پوشش است، ولى، سرانجام روزى فرا مى رسد که: این پوششها و پرده ها از میان خواهد رفت و یوم البروز و یوم الظهور است.
بنابراین، بازگشت به وحدت، و پایان گرفتن اختلافات عقیدتى یکى از اهداف معاد را تشکیل مى دهد که در آیه فوق به آن اشاره شده است.
در آیات فراوانى از قرآن مجید، این مسأله تکرار و تأکید شده که: خداوند در روز قیامت در میان مردم داورى مى کند و اختلافات بر طرف مى شود.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۹ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
7188656511.mp3
زمان:
حجم:
2.66M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۳۷_۳۹
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
بعد از آن به دومین نکته یعنى بیان این حقیقت مى پردازد که اگر آنها بازگشت انسان را به زندگى جدید محال مى شمرند، باید بدانند قدرت خداوند برتر و بالاتر از اینها است. هنگامى که ما چیزى را اراده کنیم فقط به آن مى گوئیم موجود باش! آن نیز بلافاصله موجود مى شود (إِنَّما قَوْلُنا لِشَیْء إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ).
با چنین قدرت کامله اى که تنها فرمان موجود باش، براى وجود هر چیز کافى است، دیگر چه جاى شک و تردید در قدرت خدا بر بازگشت مردگان به زندگى باقى مى ماند؟
شاید نیاز به توضیح نداشته باشد که تعبیر به کُنْ (موجود باش) نیز به اصطلاح از ضیق بیان و عدم گنجایش الفاظ است، و الا حتى نیاز به جمله کُنْ نیست، اراده خدا همان، و تحقق یافتن همان!.
اگر بخواهیم مثال کوچک و ناقصى براى این مسأله در زندگى خود بزنیم مى توانیم آن را تشبیه به ایجاد تصورات در مغز، به مجرد اراده کنیم، آیا هنگامى که ما تصمیم مى گیریم، تصورى از یک کوه عظیم یا یک اقیانوس پهناور، یا یک باغ وسیع با اشجار فراوان و مانند اینها در مغز خود داشته باشیم هیچگونه مشکلى براى ما وجود دارد؟ و اصلاً نیاز به جمله و کلمه اى داریم؟ بلکه به محض اراده تصویر این موجودات ذهنى در افق ذهن ما نمایان مى گردد.
🌼🌼🌼
بنابراین، اراده خدا همان ایجاد افعال است لا غیر، خداوند مى گوید: موجود باش، آن هم موجود مى شود بى آن که حتى نیاز به لفظ و سخن گفتن به زبان و تصمیم گرفتن و تفکر داشته باشد و این اراده خدا همچون ذاتش غیر قابل توصیف است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۰ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً ۖ وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»
کسانى که پس از آنکه مورد ستم واقع شدند، در راه خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاه (و مقام) شایسته اى به آنها مى دهیم و پاداش آخرت، از آن هم مهم تر است اگر مى دانستند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۴۱)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
شأن نزول
بعضى از مفسران در شأن نزول این آیات چنین نقل کرده اند که گروهى از مسلمانان مانند: بلال، عمّار یاسر، صهیب و خبّاب پس از اسلام آوردن در مکّه سخت تحت فشار بودند، و براى تقویت اسلام و رساندن صداى خود به دیگران، پس از هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله)به مدینه هجرت کردند، هجرتى که باعث پیروزى آنها و دیگران شد، در این میان صهیب که مرد مسنى بود به مشرکان مکّه چنین پیشنهاد کرد: من پیرمردم و بودن من با شما سودى به حال شما ندارد و اگر مخالفتان باشم قدرت بر زیان زدن به شما ندارم، بیائید اموال مرا بگیرید و بگذارید به مدینه بروم، آنها موافقت کردند.
صهیب تمام اموال خود را به آنها داد و به سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) هجرت کرد، بعضى به صهیب گفتند: معامله پر سودى کردى! آیات فوق نازل شد و پیروزى او و امثال او را در این جهان و جهان دیگر بازگو کرد.
🌼🌼🌼
تفسیر:
بارها گفته ایم یکى از مؤثرترین روشها در برنامه هاى تربیتى که قرآن از آن استفاده مى کند روش مقایسه و مقارنه است که هر چیزى را با ضدش در برابر هم قرار دهند، تا موضع هر کدام به روشنى مشخص شود، در تعقیب آیات گذشته که، از منکران قیامت، و مشرکان لجوج سخن مى گفت، آیات مورد بحث از مهاجران راستین، و پاکباز، سخن مى گوید، تا وضع دو گروه در مقایسه با یکدیگر روشن گردد.
نخست مى گوید: کسانى که مورد ستم واقع شدند سپس براى خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاه و مقام خوبى به آنها مى دهیم (وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً).
این پاداش دنیاى آنهاست اما پاداش آخرت، اگر بدانند، بسیار بزرگتر است (وَ لَأَجْرُ الآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۱ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»
همان کسانى که صبر و استقامت پیشه کردند، و تنها بر پروردگارشان توکّل مى کنند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۴۲)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
در آیه بعد، این مهاجران راستین و پر استقامت و با ایمان را با دو صفت توصیف مى کند، مى گوید: آنها کسانى هستند که شکیبائى و صبر و استقامت را پیشه خود ساخته و توکل و تکیه آنها بر پروردگارشان است (الَّذِینَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۲ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
7188656724.mp3
زمان:
حجم:
1.8M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۴۰_۴۲
@ayehsobh