هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«إِن تَحْرِصْ عَلَىٰ هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَن يُضِلُّ ۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ»
هر قدر بر هدایت آنها حریص باشى، (سودى ندارد. چرا که) خداوند کسى را که (به سبب اعمالش) گمراه ساخت، هدایت نمى کند. و آنها هیچ یاورى نخواهند داشت.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۷)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
آیه مورد بحث، ضمن دلدارى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) تأکید مى کند که سرانجام کار این گروه گمراه و لجوج به جائى مى رسد که هر قدر بر هدایت آنها حریص باشى و تلاش کنى فایده اى ندارد زیرا خداوند کسى را که گمراه کرد هدایت نمى کند! (إِنْ تَحْرِصْ عَلى هُداهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لایَهْدِی مَنْ یُضِلُّ).
و براى آنها هیچ یار و یاورى نیست (وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ).
تَحْرِصْ از ماده حرص به معنى طلب کردن چیزى با جدیت و کوشش است!.
بدیهى است این جمله در حق همه منحرفان نیست، زیرا وظیفه پیامبر(صلى الله علیه وآله)تبلیغ و هدایت است و مى دانیم و تاریخ نیز گواهى داده این تبلیغ و هدایت در مورد بسیارى از گمراهان اثر مى گذارد و به آئین حق مى پیوندند و عاشقانه از آن دفاع مى کنند.
🌼🌼🌼
بنابراین، جمله فوق، مخصوص آن گروه است که خیره سرى و لجاجت را به حد اعلا رسانده و آن چنان در استکبار و غرور و غفلت و گناه غرقند، که دیگر درهاى هدایت به روى آنها گشوده نخواهد شد، اینها هستند که هر چند پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى هدایت آنها بکوشد، نتیجه اى ندارد، زیرا به خاطر اعمالشان آن چنان گمراه شده اند که دیگر قابل هدایت نیستند.
طبیعى است چنین افرادى یار و یاورى نیز نمى توانند داشته باشند زیرا هر ناصر و یاور در زمینه مناسب اقدام مى کند.
ضمناً این تعبیر، خود دلیلى بر نفى جبر است، چرا که ناصر مربوط به جائى است که جوششى از درون خود انسان باشد و نقش او نقش کمک و یارى باشد (دقت کنید).
تعبیر به ناصِرِیْن به صورت جمع شاید اشاره به آنست که گروه مؤمنان بر عکس این گروه، نه یک یار بلکه یاران و یاوران متعدد دارند، خدا یار آنهاست، پیامبران و بندگان صالح خدا یار آنها هستند و فرشتگان رحمت نیز یاورشان محسوب مى شوند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۷ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ ۙ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَن يَمُوتُ ۚ بَلَىٰ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»
آنها سوگندهاى شدید به خدا یاد کردند که «هرگز خداوند کسى را که مى میرد، بر نمى انگیزد!» آرى، (آنها در اشتباهند) این وعده قطعى خداست
(که همه مردگان را براى جزا باز مى گرداند). ولى بیشتر مردم نمى دانند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۸)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
به دنبال بحثهائى که در آیات گذشته پیرامون رسالت پیامبران آمد این آیات با ذکر گوشه اى از مباحث معاد، این بحثها را تکمیل مى کند.
نخست مى گوید: آنها مؤکداً سوگند یاد کردند که خداوند کسانى را که مى میرند هرگز مبعوث نمى کند و به زندگى جدید باز نمى گرداند (وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لایَبْعَثُ اللّهُ مَنْ یَمُوتُ).
🌼🌼🌼
این انکار بى دلیل، آن هم انکارى توأم با قَسَم هاى مؤکد، نشانه اى از نادانى آنها و بى خبریشان بود، لذا قرآن در پاسخ آنها چنین مى گوید:
این وعده قطعى خداوند است (که همه مردگان را به حیات جدید باز مى گرداند تا نتیجه اعمالشان را ببینند) ولى غالب مردم نمى دانند و بر اثر ناآگاهى دست به انکار مى زنند (بَلى وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُونَ).
تعبیر به بَلى (آرى) و حَقّاً و سپس ذکر وعده، آن هم وعده اى که بر خدا است همگى نشانه تأکید و قطعیت مسأله معاد است.
اصولاً در مقابل کسى که حقیقتى را با قاطعیت انکار مى کند، باید با قاطعیت سخن گفت، تا آثار سوء روانى آن نفى قاطع با اثبات قاطع بر چیده شود و مخصوصاً باید روشن کرد که این نفى، از بى اطلاعى و نادانى است تا اثر خود را به کلى از دست دهد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۸ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كَانُوا كَاذِبِينَ»
هدف این است که آنچه را در آن اختلاف
مى کردند، براى آنها روشن سازد. و کسانى که کافر شدند، بدانند که خود دروغ مى گفتند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۹)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
پس از آن به بیان یکى از هدفهاى معاد و بعد از آن، به ذکر قدرت خدا بر این کار مى پردازد، تا نشان دهد اگر سرچشمه انکار آنها این است که بازگشت به حیات مجدد را از قدرت خدا دور مى دانند این اشتباه بزرگى است و اگر منشأ این کار، بى هدف بودن معاد است آن نیز اشتباه دیگرى است.
نخست مى گوید: خداوند مردگان را مبعوث مى کند تا براى همگان روشن سازد آنچه را که در آن اختلاف داشتند (لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ).
و تا کسانى که این واقعیت را انکار کردند بدانند دروغ مى گفتند (وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ کانُوا کاذِبِینَ).
چرا که آن جهان، جهان کشف غطاء، و کنار رفتن پرده ها، و آشکار شدن حقایق است.
بالاخره آن روز، روز شهود، و کشف اسرار، و آشکار شدن پنهانیها، و ظهور و بروز است، و در چنین شرایط و محیطى اختلاف در عقیده معنى ندارد، هر چند ممکن است، بعضى از منکران لجوج براى تبرئه خویش به دروغ در بعضى از مواقف قیامت متوسل شوند، ولى آن یک امر استثنائى و زودگذر است! این درست به آن مى ماند که مجرمى را در پاى میز دادگاه حاضر کنند، او همه چیز را منکر شود، ولى بلافاصله نوار ضبط صوت و دست خط او و سایر مدارک زنده و حسى را به او ارائه دهند، و به اتفاق او تمام آثار جرم را از درون خانه و اطاقش بیرون بیاورند، اینجا است که دیگر جائى براى گفتگو باقى نمى ماند، و تسلیم مى شود ظهور حقایق در عالم قیامت حتى از این هم واضحتر و آشکارتر است!
گرچه حیات پس از مرگ و رستاخیز، اهداف متعددى دارد که در آیات قرآن به طور پراکنده به آنها اشاره شده است: تکامل انسان، اجراى عدالت، هدف دادن به زندگى این جهان، ادامه فیض خداوند و مانند آن.
🌼🌼🌼
ولى آیه مورد بحث، به هدف دیگرى اشاره مى کند و آن بر طرف کردن اختلافات و بازگشت به توحید است.
مى دانیم مهمترین اصلى که در عالم حکومت مى کند: اصل توحید است این اصل فراگیر هم در ذات و صفات و افعال خدا صادق است و هم در مجموعه عالم آفرینش و قوانینى که بر آن حکومت مى کند، و هر چیز باید سرانجام به این اصل باز گردد.
و لذا ما معتقدیم که این اختلافها و جنگها و ستیزها روزى همگى پایان مى گیرد و همه مردم جهان در زیر پرچم حکومت واحدى، حکومت مهدى(علیه السلام) جمع مى شوند، چرا که آنچه بر خلاف روح عالم هستى یعنى توحید است باید سرانجام روزى بر چیده شود.
ولى اختلاف عقیده ها هرگز به طور کامل در این دنیا، از بین نخواهد رفت چرا که عالم غطاء و پوشش است، ولى، سرانجام روزى فرا مى رسد که: این پوششها و پرده ها از میان خواهد رفت و یوم البروز و یوم الظهور است.
بنابراین، بازگشت به وحدت، و پایان گرفتن اختلافات عقیدتى یکى از اهداف معاد را تشکیل مى دهد که در آیه فوق به آن اشاره شده است.
در آیات فراوانى از قرآن مجید، این مسأله تکرار و تأکید شده که: خداوند در روز قیامت در میان مردم داورى مى کند و اختلافات بر طرف مى شود.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۹ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
7188656511.mp3
2.66M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۳۷_۳۹
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
بعد از آن به دومین نکته یعنى بیان این حقیقت مى پردازد که اگر آنها بازگشت انسان را به زندگى جدید محال مى شمرند، باید بدانند قدرت خداوند برتر و بالاتر از اینها است. هنگامى که ما چیزى را اراده کنیم فقط به آن مى گوئیم موجود باش! آن نیز بلافاصله موجود مى شود (إِنَّما قَوْلُنا لِشَیْء إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ).
با چنین قدرت کامله اى که تنها فرمان موجود باش، براى وجود هر چیز کافى است، دیگر چه جاى شک و تردید در قدرت خدا بر بازگشت مردگان به زندگى باقى مى ماند؟
شاید نیاز به توضیح نداشته باشد که تعبیر به کُنْ (موجود باش) نیز به اصطلاح از ضیق بیان و عدم گنجایش الفاظ است، و الا حتى نیاز به جمله کُنْ نیست، اراده خدا همان، و تحقق یافتن همان!.
اگر بخواهیم مثال کوچک و ناقصى براى این مسأله در زندگى خود بزنیم مى توانیم آن را تشبیه به ایجاد تصورات در مغز، به مجرد اراده کنیم، آیا هنگامى که ما تصمیم مى گیریم، تصورى از یک کوه عظیم یا یک اقیانوس پهناور، یا یک باغ وسیع با اشجار فراوان و مانند اینها در مغز خود داشته باشیم هیچگونه مشکلى براى ما وجود دارد؟ و اصلاً نیاز به جمله و کلمه اى داریم؟ بلکه به محض اراده تصویر این موجودات ذهنى در افق ذهن ما نمایان مى گردد.
🌼🌼🌼
بنابراین، اراده خدا همان ایجاد افعال است لا غیر، خداوند مى گوید: موجود باش، آن هم موجود مى شود بى آن که حتى نیاز به لفظ و سخن گفتن به زبان و تصمیم گرفتن و تفکر داشته باشد و این اراده خدا همچون ذاتش غیر قابل توصیف است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۰ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً ۖ وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»
کسانى که پس از آنکه مورد ستم واقع شدند، در راه خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاه (و مقام) شایسته اى به آنها مى دهیم و پاداش آخرت، از آن هم مهم تر است اگر مى دانستند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۴۱)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
شأن نزول
بعضى از مفسران در شأن نزول این آیات چنین نقل کرده اند که گروهى از مسلمانان مانند: بلال، عمّار یاسر، صهیب و خبّاب پس از اسلام آوردن در مکّه سخت تحت فشار بودند، و براى تقویت اسلام و رساندن صداى خود به دیگران، پس از هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله)به مدینه هجرت کردند، هجرتى که باعث پیروزى آنها و دیگران شد، در این میان صهیب که مرد مسنى بود به مشرکان مکّه چنین پیشنهاد کرد: من پیرمردم و بودن من با شما سودى به حال شما ندارد و اگر مخالفتان باشم قدرت بر زیان زدن به شما ندارم، بیائید اموال مرا بگیرید و بگذارید به مدینه بروم، آنها موافقت کردند.
صهیب تمام اموال خود را به آنها داد و به سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) هجرت کرد، بعضى به صهیب گفتند: معامله پر سودى کردى! آیات فوق نازل شد و پیروزى او و امثال او را در این جهان و جهان دیگر بازگو کرد.
🌼🌼🌼
تفسیر:
بارها گفته ایم یکى از مؤثرترین روشها در برنامه هاى تربیتى که قرآن از آن استفاده مى کند روش مقایسه و مقارنه است که هر چیزى را با ضدش در برابر هم قرار دهند، تا موضع هر کدام به روشنى مشخص شود، در تعقیب آیات گذشته که، از منکران قیامت، و مشرکان لجوج سخن مى گفت، آیات مورد بحث از مهاجران راستین، و پاکباز، سخن مى گوید، تا وضع دو گروه در مقایسه با یکدیگر روشن گردد.
نخست مى گوید: کسانى که مورد ستم واقع شدند سپس براى خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاه و مقام خوبى به آنها مى دهیم (وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً).
این پاداش دنیاى آنهاست اما پاداش آخرت، اگر بدانند، بسیار بزرگتر است (وَ لَأَجْرُ الآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۱ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»
همان کسانى که صبر و استقامت پیشه کردند، و تنها بر پروردگارشان توکّل مى کنند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۴۲)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
در آیه بعد، این مهاجران راستین و پر استقامت و با ایمان را با دو صفت توصیف مى کند، مى گوید: آنها کسانى هستند که شکیبائى و صبر و استقامت را پیشه خود ساخته و توکل و تکیه آنها بر پروردگارشان است (الَّذِینَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۲ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
7188656724.mp3
1.8M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۴۰_۴۲
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»
و پیش از تو، جز مردانى که به آنها وحى مى کردیم، نفرستادیم. اگر نمى دانید، از آگاهان بپرسید.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۴۳)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
اگر نمى دانید بپرسید!
آیهی مورد بحث، بار دیگر به بیان مسائل گذشته در رابطه با اصول دین مى پردازد و به یکى از اشکالات معروف مشرکان پاسخ مى گوید.
آنها مى گفتند: چرا خداوند فرشته اى را براى ابلاغ رسالت نازل نکرده است.
یا مى گفتند: چرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) مجهز به یک نیروى فوق العاده نیست که ما را مجبور به ترک کارهایمان بنماید.
و خداوند در پاسخ آنها مى گوید: ما پیش از تو نیز رسولانى فرستادیم و این رسولان جز مردانى که وحى به آنها فرستاده مى شد نبودند (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلاّ رِجالاً نُوحِی إِلَیْهِمْ).
آرى این مردان از جنس بشر بودند، با تمام غرائز و عواطف انسانى، دردهاى آنها را از همه بهتر تشخیص مى دادند و نیازهاى آنها را به خوبى درک مى کردند، در حالى که هیچ فرشته اى نمى تواند از این امور به خوبى آگاه گردد و آنچه را در درون یک انسان مى گذرد به وضوح درک کند.
مسلماً مردان وحى، وظیفه اى جز ابلاغ رسالت نداشتند، کار آنها گرفتن وحى و رساندن به انسانها و کوشش از طرق عادى براى تحقق بخشیدن به اهداف وحى بود، نه این که با یک نیروى خارق العاده الهى، و بر هم زدن همه قوانین طبیعت، مردم را مجبور به قبول دعوت و ترک همه انحرافات کنند، که اگر چنین مى کردند ایمان آوردن افتخار و تکامل نبود.
🌼🌼🌼
پس از آن براى تأکید و تأیید این واقعیت، اضافه مى کند: اگر این موضوع را نمى دانید بروید و از اهل اطلاع بپرسید (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ).
ذِکر به معنى آگاهى و اطلاع است و اهل ذکر مفهوم وسیعى دارد که همه آگاهان و اهل اطلاع را در زمینه هاى مختلف، شامل مى شود و اگر بسیارى از مفسرین اهل ذکر را در اینجا به معنى علماى اهل کتاب تفسیر کرده اند نه به این معنى است که اهل ذکر مفهوم محدودى داشته باشد، بلکه، در واقع از قبیل تطبیق کلى بر مصداق است; زیرا سؤال، درباره پیامبران و رسولان پیشین و این که آنها مردانى از جنس بشر با برنامه هاى تبلیغى و اجرائى بودند قاعدتاً مى بایست از دانشمندان اهل کتاب و علماى یهود و نصارى بشود.
درست است که آنها با مشرکان در تمام جهات هم عقیده نبودند، ولى همگى در این جهت که با اسلام مخالفت داشتند، هماهنگ بودند.
بنابراین، علماى اهل کتاب براى بیان حال پیامبران پیشین، منبع خوبى براى مشرکان محسوب مى شدند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۳ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
7188659653.mp3
2.1M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۴۳
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ ۗ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»
تا از دلایل روشن و کتب (پیامبران پیشین) آگاه شوید و بر تو نیز، قرآن را نازل کردیم، تا آنچه را که به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى. شاید اندیشه کنند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۴۴)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
آیه بعد، مى گوید: اگر شما آگاه از دلائل روشن پیامبران و کتب آنها نیستید به آگاهان مراجعه کنید (بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ(
بَیِّنات جمع بیّنة به معنى دلائل روشن است و ممکن است در اینجا اشاره به معجزات و سایر دلائل اثبات حقانیت انبیاء باشد، زُبُر جمع زبور به معنى کتاب است، در واقع بیّنات، دلائل اثبات نبوت را مى گوید و زُبُر اشاره به کتابهائى است که تعلیمات انبیاء در آن جمع بوده است.
آن گاه روى سخن را به پیامبر کرده و مى گوید: ما این ذکر را (قرآن را) بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبیین کنى (وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ).
و تا این که آنها در این آیات و وظائفى که در برابر آن دارند، بیندیشند (وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ).
در واقع، دعوت و برنامه رسالت تو از نظر اصولى، چیز نوظهور و بى سابقه اى نیست همان گونه که بر رسولان پیشین، کتب آسمانى نازل کردیم تا مردم را به وظائفشان در برابر خدا، خلق و خویشتن آشنا سازند بر تو نیز این قرآن را نازل کردیم، تا به تبیین مفاهیم و تعالیم آن بپردازى، و اندیشه انسانها را بیدار سازى، تا با احساس تعهد و مسؤلیت (نه از طریق اجبار و قوه قهریه ناشناخته الهى) در راه حق گام بگذارند و به سوى تکامل پیش بروند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۴ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئَاتِ أَن يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ»
آیا کسانى که توطئه هاى شومى کردند از این ایمن گشتند که خدا آنها را در زمین فرو برد و یا مجازات (الهى)،از آن جا که انتظارش را ندارند،
به سراغشان آید؟!
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۴۵)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
قرآن، در بسیارى از بحثها، مطالب استدلالى را با مسائل عاطفى چنان به هم مى آمیزد که برترین اثر را در نفوس شنوندگان داشته باشد. آیات فوق، نمونه اى از این روش است.
آیات گذشته یک بحث منطقى در زمینه نبوت و معاد با مشرکان داشت، ولى آیات مورد بحث به تهدید جباران و مستکبران و گنهکاران لجوج مى پردازد و آنها را به انواع عذابهاى الهى بیم مى دهد.
نخست مى گوید: آیا این توطئه گرانى که براى خاموش کردن نور حق به انواع نقشه هاى شوم متوسل شدند از عذاب الهى ایمن گشتند، که ممکن است خداوند هر آن آنها را در زمین فرو ببرد؟! (أَ فَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُوا السَّیِّئاتِ أَنْ یَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرْضَ).
آیا بعید است زمین لرزه وحشتناکى رخ دهد، پوسته زمین بشکافد و دهان باز کند، آنها و همه زندگانیشان را در خود فرو برد، همان گونه که در تاریخ اقوام، کراراً اتفاق افتاده است؟!.
🌼🌼🌼
جمله مَکَرُوا السَّیِّئاتِ به معنى توطئه چینى و نقشه کشى براى مقاصد شوم و رسیدن به هدفهاى نادرست مى باشد، همانند توطئه هائى که مشرکان براى خاموش کردن نور قرآن و نابود کردن پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و اذیت و آزار مؤمنان مى چیدند.
یَخْسِفُ از ماده خسف (بر وزن وصف) به معنى پنهان گشتن و مخفى شدن است، لذا پنهان شدن نور ماه در زیر سایه زمین را خسوف مى نامند و چاه مخسوف به چاهى مى گویند که آب در آن پنهان گردد و نیز پنهان شدن انسانها و خانه ها را در شکاف زمین (شکافى که بر اثر زلزله ها پدید مى آید) خسف مى نامند.
و اضافه مى کند: یا این که هنگامى که آنها در حال غفلتند عذاب الهى از همانجا که انتظارش را ندارند به سراغشان بیاید (أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَیْثُ لایَشْعُرُونَ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۵ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ»
یا به هنگامى که (براى زندگى دنیا) در رفت و آمدند (عذاب خدا)، دامانشان را بگیرد در حالى که قادر به فرار نیستند؟!
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۴۶)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
و یا به هنگامى که آنها براى کسب مال بیشتر و در آمد فزونتر در رفت و آمد هستند، عذاب دامانشان را بگیرد (أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ).
در حالى که قادر به فرار از چنگال عذاب نیستند (فَما هُمْ بِمُعْجِزِینَ).
🌼🌼🌼
همان گونه که سابقاً هم گفته ایم مُعْجِزِیْن از ماده اعجاز به معنى ناتوان ساختن است و در این موارد به معنى فرار کردن از چنگال عذاب و مقاومت در برابر آن مى باشد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۶ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلَىٰ تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ»
یا پس از هشدارهاى خوف انگیز آنان را گرفتار سازد؟! چرا که پروردگار شما، رئوف و مهربان است.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۴۷)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
و یا این که مجازات الهى یک مرتبه به سراغشان نیاید بلکه به طور تدریجى و ضمن هشدارهاى پى در پى، آنها را گرفتار سازد؟ (أَوْ یَأْخُذَهُمْ عَلى تَخَوُّف).
امروز همسایه آنها گرفتار سانحه اى مى شود، فردا یکى از بستگانشان گرفتار حادثه اى و روز دیگر بعضى از اموالشان نابود مى گردد و خلاصه هشدارها یکى بعد از دیگرى به سراغ آنها مى آید اگر بیدار شدند، چه بهتر، و گرنه، مجازات نهائى آنها را فرو خواهد گرفت.
🌼🌼🌼
تدریجى بودن عذاب و مجازات در این گونه موارد، براى آن است که هنوز احتمال هدایت در این گروه وجود دارد، و رحمت خداوند اجازه نمى دهد که با اینها همچون سایرین رفتار شود زیرا پروردگار شما رئوف و رحیم است (فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ).
جالب توجه این که در آیات فوق، سخن از چهار نوع مجازات به میان آمده است:
نخست خسف و فرو رفتن در زمین.
دوم مجازات غافلگیرانه، از آنجائى که انسان انتظار آن را ندارد.
سوم عذابى که به هنگام تلاش و کوشش در جمع مال به سراغ انسان مى آید.
و چهارم مجازات تدریجى.
مسلّماً که هر یک از این چهار نوع مجازات، تناسب با نوعى از گناه دارد، هر چند همه آنها در مورد: الَّذِیْنَ مَکَرُوا السَّیِّئاتِ: آنها که توطئه هاى شوم مى چینند وارد شده است; زیرا مى دانیم همه کار خدا بر طبق حکمت و تناسب استحقاقها است.
مفسران تا آنجا که ما دیده ایم در این زمینه سخنى ندارند، ولى چنین به نظر مى رسد: مجازات، نخست مخصوص آن گروه از توطئه گرانى است که در صف جباران و مستکبران خطرناکند همچون قارونها که خداوند چنان آنها را از اوج قدرت پائین مى کشد و بدرون خاک و اعماق زمین فرو مى فرستد که مایه عبرت همگان گردد.
نوع دوم ویژه توطئه گرانى است که در عیش و نوش و هوسهاى سرکش خود غرقند، ناگهان عذاب الهى دامانشان را از آنجا که انتظار ندارند مى گیرد.
نوع سوم مخصوص دنیاپرستان زراندوزى است که شب و روز در تلاشند که از هر طریق و با هر جنایتى که ممکن است بر حجم ثروت خود بیفزایند که خداوند آنها را در همان حال که سرگرم جمع ثروتند گرفتار عذاب مى کند.
و اما مجازات نوع چهارم از آن کسانى است که طغیان و توطئه و گناهشان به آن حدّ و پایه نرسیده است که راه بازگشتى براى آنان وجود نداشته باشد.
در اینجا خداوند از طریق تَخَوُّف (هشدار و تهدید) آنها را کیفر مى دهد یعنى نخست با حوادث دردناکى که در اطراف آنها به وقوع مى پیوندد به آنها بیدار باش مى دهد، اگر بیدار شدند و وضع خود را اصلاح کردند چه بهتر و گرنه آنان را در کام عذاب فرو مى برد.
بنابراین ذکر رأفت و رحمت خداوند، به عنوان یک علت مربوط به گروه چهارم است که هنوز تمام پیوندهاى خود را از خدا نبریده اند و همه پلها را پشت سر خود ویران نساخته اند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۷ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
202030_851834277.mp3
3.14M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۴۴_۴۷
@ayehsobh