eitaa logo
این عمار
3.2هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
23.2هزار ویدیو
638 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
8890108961.pdf
112K
💢 ثامن (27) 🔻موضوع: «بسیج خدمتگزار ملت ایران» 🍃🌀🍃 ⛔️ ویژه‌یِ سرشبکه‌ها و ادمین کانال‌ها 🇮🇷 🇮🇷 🖇 🖇 (۲۷) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
8895206671.pdf
120K
💢 / ثامن (27) 🔻موضوع: « و آینده آن » 🍃🌀🍃 ⛔️ ویژه‌یِ سرشبکه‌ها و ادمین کانال‌ها 🇮🇷 🇮🇷 🖇 🖇 (۲۷) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◉━━━━━────     ↻  ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆ 🎞 (3) 🔻 موضوع: از درمان سرطان خون با روش ژن‌درمانی تا راه‌افتادن پالایشگاه فراسرزمینی در هفته‌های آشوب در کشور ✋ 🇮🇷 🖇 🖇 🖇 (۲۷) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📝🍃 🍃 •[ 🎤 ]• ┓ 🖌┏ ┛┗موضوع: نکاتی درباره حضور تیم ملی فوتبال در جام جهانی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔹حضور تیم ملی فوتبال در مسابقات جام جهانی قطر مخالفان وموافقانی دارد. نکاتی در این زمینه گفتنی است: 1⃣ در روایتی از امام علی علیه السلام آمده است: "عاقل، آن کس نیست که خوب را از بد تشخیص دهد. عاقل کسی است که میان دو بد، آن را که ضررش کمتر است، بشناسد". عدم حضور تیم ملی ایران در جام جهانی بدتر از حضورش می باشد. ضمن آن که حضور محسناتی دارد که گفته خواهد شد. 2⃣ نظام جمهوری اسلامی هزینه و تلاشش را برای رسیدن تیم به جام جهانی انجام داده است. از این پس به عهده بازیکنان است که چگونه بازی کنند. قضاوت را شاید آیندگان بهتر انجام دهند. 3⃣ با توجه به مخالفت های گسترده از سوی مخالفان نظام برای حضور نیافتن تیم، اصل حضور تیم با نشان و در زیر پرچم جمهوری اسلامی خود یک موفقیت ورزشی و دیپلماسی است. هر چند بازیکنان به هر دلیلی سرود جمهوری اسلامی را نخوانند یا در بازی کم فروشی کنند. 4⃣ در تاریخ جام های جهانی، تعداد حضور، تعداد برد و باخت و صعود به مراحل بعدی تیم ماندگار است. شاید با این تیم بردهای درخشان و صعود به مراحل بعدی را تجربه نکنیم ولی اصل حضور و اضافه شدن یک عدد به حضور ها، تاریخ سازی است. 5⃣ تبلیغات گسترده ای از سوی مخالفان برای عدم آزادی در ایران می شود. حضور بازیکنان معترض در تیم نشان از اعطای آزادی و دادن هزینه و فرصت برای اعتراض به دور از اغتشاش حتی به مخالفان در بالاترین سطح رسانه ای است. 6⃣ اعتراض و مخالفت در درون نظام بهتر از مخالفت در بیرون از نظام است. بالاخره بازیکنان معترض با پذیریش حضور در تیم و در جام جهانی کلیت نظام را پذیرفته و در درون نظام اعتراضشان را مطرح می کنند. 7⃣ شاید حضور تیم در جام جهانی با علم به معترض بودن برخی بازیکنان، موضوع درجه چندم باشد. این موضوع نباید مدیران را از راهبرد حرکت کلی نظام و مسیر پیشرفت منحرف کند. می شود کارهای خیلی خیلی مهمتری را با استفاده از حضور تیم در جام جهانی انجام داد. ♻️ (شبکه هادیان سیاسی) 🔖 🇮🇷 🇮🇷 🖇 🖇 (۲۷) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◉━━━━━────     ↻  ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆ 🎞 (1) 🔻 موضوع: بسیج ضامن عزت و امنیت ملّی ✋ 🇮🇷 🖇 🖇 (۲۷) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[• •] 🎙| کارشناس: سیدجلال امینی 🌀| موضوع: نقش بسیج در تحقق مردم‌سالاری دینی جلسه 3⃣7⃣1⃣ ♻️ (شبکه هادیان سیاسی) 🔖 👥 (۲۷) ✋ 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
امیر باصدایی بغض دار ادامه داد:چند سال گذشت و من با سرهنگ روی چن تا پروژه مختلف کار کردم...منتظر بودم ک منو ب عنوان پلیس رسمی استخدام کنن ن ب عنوان ی پلیس قراردادی!تا برم ب همه بگم ک اره من پلیس شدم.خسته شده بودم از مخفی کاری...البته بابامیدونه.شما دو تا نمیدونید...مامان همیشه دوست داشت من پلیس رسمی بشم و توی اگاهی کار کنم من موفق شدم و پلیس شدم اما غیررسمی بودم و برای ستاد مبارزه با مواد مخدر قراردادی کار میکردم تا اینکه رسیدیم ب این پروژه بعدش سرهنگ قول رسمی شدن تو اگاهی رو بهم داد قرار دادشو امضا کردم کمی کارمون سخت شد ی پروژه سخت و پر وپیمون برامون دست و پا شد....وظیفه من این شد ک برم کلیات رو تحقیق کنم...و بقیه از تحقیقات من برای کار خودشون استفاده کنن....حانیه هم ک سال اول دانشگاهش ب طور اتفاقی با خواهر من دوست شده بود هم تو این پروژه قرار داد بست و قرار شد در مورد کسی ک با فروش و انتقال مواد کارگاه عروسک سازی شو تبدیل به کارخونه کرده رو اطلاعات بیاره...ک هم خودش و جرمهاش شناخته بشن و هم اینکه همکاران دیگه ش لو برن...اولش قرار نبود ک زیاد طولانی باشه.ولی شد.خیلی چیزا عوض شد. اولش حانیه به معین غلامی پیشنهاد همکاری و کار داد اون کارخانه تولید عروسک داشت و حانیه کارخونه خودرو سازی یه همکاری قرار داد ک مدل و طرح های عروسک های پیشنهادی حانیه رو درست میکردن تو کارخونه عروسک سازی معین غلامی و اون عروسک های خاص همراه با ماشین های تولیدی از کارخونه حانیه فروش میرفت....این قرار داد و ایده و نظر ها همش بهونه بود برای نزدیک شدن ب غلامی تا ازش اطلاعات کسب کنه.هر سریع ک حانیه برای ملاقات با معین میرفت به دستور سرهنگ یواشکی شنود بهش وصل میکرد یا رد یاب و یا چیزای دیگه گذشت و گذشت رابطه حانیه و معین بیشتر از ی همکار شد دست خود حانیه هم نبود معین همش میومد جلو به مناسبت و غیر مناسبت به حانیه پیام میداد و یا کادو می گرفت حانیه هم نمیتونست چیزی بگه چون ممکن بود لو بره هیچی نگفت خیلی هم سخت بود پروژه ما هم خیلی طول کشید هر چی حانیه و من اصرار میکردیم ک سریعتر تموم کنید معین داره زیاده روی میکنه سرهنگ گوش نداد میگفت هنوز پروژه ناتمومه اونقدمعین به حانیه وابسته شد ک آخر اومد خواستگاری اش....ما از سرهنگ خاستیم ک مخالفت کنه اونم کرد اگه مخالفت های سرهنگ نبود تا الان حانیه زن رسمی اون مواد فروش بود اخرای پروژه ست...به گفته سرهنگ غلامی همین امروز فردا غلامی دستگیر میشه و بعدشم اعدام......... https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
گوشیم:دیشب اومدم در خونتون نبودی راستشو بگو کجا رفته بودی؟ به خدا رفته بودم سقاخونه دعا کنم شمعی که نذر کرده بودم واسه تو ادا کنم دروغ نگو دروغ نگو تروبخداگولم نزن ..... ~تا بیشتر از این ابروم نرفته تماسو برقرار کردم...از بیمارستان تماس گرفته بودن گفتن که سبحان جوراب دوز بهوش اومده... یادم باشه برم بیمارستان حساب این بچه فکول رو بزارم کف دستش😒 امیر و حانیه هم چیزی در مورد اینکه کی بود چی بود و چیشد هم نپرسیدن رو به امیر پرسیدم:امیر من و حانیه چن ساله ک با هم دوستیم تقریبا از اول دانشگام شما چجوری بر خورد کردید ک اصلا ما شک نکردیم چطوری بودید اخه؟ حانیه:امیر بزار این سوالها رو من جواب بدم ارزو بزار بهت بگم چجوری از وقتی این بازی شروع شد من و امیر هم ادم های دیگه ای شدیم مث سابق نبودیم اولین دلیلش ک من سرد شدم وجود رویا بود تو زندگی امیر که مامانت اینا بزور میخاستن این دو رو بهم وصل کنن یکی از دلیل هاش وجود اجباری معین غلامی بود تو زندگی من هیچ کس نمیفهمه وای مجبور بودم بهش نزدیک بشم برای تکمیل تحقیق های پروژه ولی انگار اون همه چی رو جدی گرفته بود من مث ی بازیگر بودم براش حرفایی ک میزدم از قبل تمرین میکردم و حرفام از ته دلم نبود امیر هم ازم دور شد گفتم:اولا چ ربطی ب سوالایی ک من پرسیدم داشت؟ دوماینی واقعا تو معین رو دوست نداری پس اون همه گریه و ناراحتی و بی قراری برای چی بود؟ دلم برای معین میسوزه خیلی اون همه منم دوستت دارم هات منم عاشقتم هات ب معین الکی بود؟ حانیه:برای امیر بود من:چی میگی؟چرا برای امیر؟ حانیه:چون بعد از ورود اجباری معین تو زندگی من امیر از من خیلی دور شد فکر میکرد ک من واقعا عاشق غلامی شدم ولی واقعا نمیدونست ک ته ته اعماق وجود من چیه فک کرده حتما خیلی خوشحالم ک سبب مرگ ی ادمم؟ معین مرد خوبیه...برای این وارد قاچاق مواد شده چون ب پول بیشتر نیاز داشته برای تبدیل کارگاه عروسک سازی اش به کار خونه عروسک سازی من ی بازیگر بودم برا همه بازی میکردم برا معین....مادرم....سرهنگ....تو ارزو....و تو امیر...برای همه امیر:توئه لعنتی خودت هم بازی دادی اینقد هم سوال تو سوال شد ک نفهمیدم چی شد اصلا! ارزو من و حانیه بعد ورود ب این بازی نمیخاستیم بگیم ک چ سر و رازی بینمون هست و حتی نمیخاستیم کسی بدونه ک ما پلیسیم.دلایل شم بهت گفتم من از این ادم ک جلو روم نشسته دو تا ادم ساختم وقتی با سرهنگ و تو محل کارمون بودیم خانم حاتمی همکار و هم پروژه ای بود ولی وقتی با تو بودیم و بیرون کارو محدوده شغلی مون میشد حانیه خانم دوست خواهرم ارزو در مورد سرهنگ هم همینطور اینطور شد ک این دو تا رو از هم تفکیک کردم خیلی سخت بود ولی ممکن بود تو این دو سال ما راز های بزرگ و درد ناکی رو مخفی کردیم ولی ب قول معین ارزششو داشت حالا هم بعد این همه درد این پروژه به قول خودمون این بازی داره تموم میشه غلامی اعدام میشه سایه ش برای همیشه از سر من و عشقم کنده میشه من پلیس رسمی اگاهی میشم و ارزوی خودم و مادرمو برآورده میکنم و دست از این مخفی کاری بر میدارم بعد چند سال ب کسی ک همیشه دوستش داشتم میرسم و خیلی چیزای دیگه https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
امیر روبه حانیه: حانیه چرا اون روز تو رستوران همیشگی گفتی ک عاشق اون غلامی شدی؟ حانیه خندید وگفت:روزای پیشش رو فراموش کردی؟ چقد ب من انگ زدی و برچسب چسبوندی ک من عاشق غلامی شدم!یادته؟ من خوب یادمه برا اینکه ی ذره گوش مالیت بدم و اذیتت کنم گفتم ک عاشق معین شدم ک شاید اون چشات دراد امیر:اون حانیه ای ک من میشناختم الکی و فقط برای یک حال گیری ساده یه من همچین حرفی نمیزد!حتما دلیل دیگه ای داشته حانیه:هه خان امیر دیگ ب دیگ میگه عمت ته دیگ بله که دلیل دیگه ای داشتم میخواستم که تورو امتحان کنم امیر:چی منو؟ حانیه:اره تورو اونروز توی رستوران همیشگی گفتم عاشق معینم تا ببینم تو چ واکنش ای نشون میدی آیا هنوزم سر عشقت وایسادی یا نه دیدم ک ن!معرفت داری هنو منو میخوای حتی برای خوشحالی من حاضری ک بهم کمک کنی ک غلامی رو نجات بدم! فهمیدم ک باید نگهت دارم.با چنگ و دندون! https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
امیر پوزخندی میزنه و باز به چشمای حانیه زل میزنه خیلی تحمل اوضاع سخت بود دارم ب این فکر میکنم ک چرا هیچ چیز اونطوری نبود ک نشون میداد ینی اینهمه اتفاق بین اطرافیانم افتاده و من نفهمیدم امیر بعد از مدتها گیتارشو با خودش اورده بود بیرون خیلی وقته هم برامون نزده و نخونده میریم بام تهران هوا هوای سنگینیه تحمل هوا و جو اینجا مشکله حرفای امیر و حانیه هنوز توی ذهنم جا نیوفتاده و بالا و پایین میشه انگار هنگ کردم امیر گیتارو از کاورش در میاره و با کوک کردن ساز ها وهمراه با به صدا در اوردن تارها صدای بم و قشنگشو رها میکنه: این قلب از عشق تو تو نابود من این خنده های بغض آلود من دلتنگی های زود به زود من سرگیجه های گیج هرروزم تو خاطره های تلخ دیروزم تو اتیشی ک توش میسوزم تو این زندگی بی اسم تو هی درده حانیه اینجابا امیر شروع کرد و باهاش خوند: هی فکر تو هی دوش اب سرده ~تو چشمای هم زل میزنن عشقت منو دیدی روانی کرده چشم من از عشق تو حلق آویزه بارون اشکام بعد تو میریزه پاییز هی پاییز هی پاییزه ~برمیگردن سمت شهر و باز میخونن که: اصلا من به جهنم ولی این بارون نم نم دلش تنگ میشه مارو توی این کوچه نبینه اصلا من به جهنم ولی این بارون نم نم دلش میگیره تورو با کسی دیگه ببینه و همینطور که حانیه می‌گفت: اصلا من به جهنم ولی این بارون نم نم دلش میگیره تو رو با کسی دیگه ببینه امیر بهش زل زد وحین اش گفت:من در این ایه تو را آه کشیدم آه من تورا به درخت و آب و آتش پیوند می زدم https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 راز حضور کبوتر 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 آفتاب، سنگين و داغ به زمين مي ريخت. بچه ها در گرمايي طاقت سوز، به دنبال بقاياي پيكر بودند. از صبح علي الطلوع كار را شروع كرده بودند. نزديكي هاي غروب بود كه بچه ها خواستند قدري استراحت كنند. راننده ي بيل مكانيكي كه زحمت كشي بود بنام «بهزاد گيج لو» چنگك بيل را به زمين زد و از دستگاه پياده شد. بچه ها روي نشسته و مشغول استراحت و نوشيدن آب شدند. در شديد كه هاي آدم را به ستوه مي آورد، ناگهان متوجه شديم كه سپيد و زيبا، بال و پر زنان آمد و روي چنگك بيل نشست و شروع كرد به نوك زدن به بيل!! بچه ها ابتدا مسأله را جدي نگرفتند، ولي چون كبوتر هي به بيل نوك مي زد و ما را نگاه مي كرد، اين صحنه براي بچه ها قابل تأمل شد. يكي از رفقا كلمن را پر از آب كرد و در كنار خودمان روي خاكريز قرار داد. اندكي بعد كبوتر از روي بيل بلند شد و خود را به كنار ظرف آب رساند. لحظاتي به درون كلمن نگاه كرد و دوباره به ما خيره شد. بدون اين كه ترسي داشته باشد، مجدداً پريد و روي چنگك بيل نشست و باز شروع به نوك زدن كرد...! دقايقي بعد از روي بيل پر كشيد و در امتداد غروب آفتاب گم شد! منظره ي عجيبي بود. همه مات و مبهوت شده بودند. هركس چيزي مي گفت در اين ميان «آقا مرتضي» رو به بچه ها كرد و گفت: «بابا، به حكمتي در كار اين كبوتر بود...!» ساير بچه ها هم همين نظر را دادند و در حالي كه هم چنان در مورد اين كبوتر حرف هاي تازه اي بين بچه ها رد و بدل مي شد، شروع به كار كرديم. جست وجو را در همان نقطه اي كه كبوتر نوك مي زد ادامه داديم. با اولين بيلي كه به زمين خورد، سر يك شهيد با يك كلاه آهني بيرون آمد. در حالي كه موهاي سر شهيد به روي جمجمه باقي بود و سربند «يا زيارت يا شهادت» نيز روي پيشاني شهيد به چشم مي خورد! ما با بيل دستي بقيه ي خاك ها را كنار زديم. پيكر تكيده ي شهيد در حالي كه از كتف به پايين سالم به نظر مي رسيد از زير نمايان شد. بچه ها با كشف پيكر گلگون اين غريب، پرده از راز حكمت آميز آن كبوتر سفيد برداشتند. راوي : شهيد حاج علي محمودوند https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
27.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاضری تمام هستی ات را به عج بدهی ؟ 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 زمان عج https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
4_419251128065068852.mp3
2.08M
🏝 ڪیه⁉️ ڪسی که جلوی راه رو میگیره سنگ اندازی می کنہ هی مانع تراشے میکنہ ظالم ڪیه⁉️ ڪسی که کارهای اشتباه و کج وارد دین میکنن بچه میخواد بره پدرمادر بگن نمیخواد بری جلوی با بعضی فامیل رو میگیریم ..درحالی که صله رحم راه خداست 🍃 انسان به طور فطری به سمت خدا میره مگه اینکه پدرمادرش اشتباه تربیتش کنن 🍃راه خدا رو ڪج نشون ندیم راه خدا اگه کج نشون داده بشه مثل پوستینے هست که واژگونه که وحشتناڪه اینو امیرالمومنین میگن ... https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگ‌ترین چالش نتانیاهو حسن لافی کارشناس فلسطینی در گفتگو با خبرنگار نُجَباء از چالش‌های احزاب راستگرای اسرائیلی پس از تشکیل دولت سخن می‌گوید. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
جای هنرمند زندان نیست! بله، این سخن کامل درست است؛ " جای هنرمند زندان نیست" اما: جای هنرمند در جاسوس خانه های سرویس های دشمن نیز نیست جای هنرمند در لیدری اغتشاشات برهم زننده امنیت ملی نیز نیست جای هنرمند در عروسک خیمه شب بازی منافقین و سلطنت طلبان نیز نیست جای هنرمند در گعده های شبانه دشمنان این مرز و بوم نیز نیست جای هنرمند در میانه بلواهای سیاسی-امنیتی نیز نیست جای هنرمند در کشاکش درگیریهای جریانات سیاسی و بازیچه دست سیاسیونِ فاسد نیز نیست جای هنرمند در عیاشکده های افراد فاسد و هرزه نیز نیست حال؛ سوال اینجاست: چه کسی هنرمندان را از جایگاه واقعی خود خارج نموده و در بستر غیرتخصصی و تکمیل کنندگی پازل دشمن نشانده است؟! چه کسی گفته، هنرمند مصون از خطاست؟!! و یا اگر خطایی انجام داد نباید مجازات شود؟!! چه کسی گفته، هنرمند آزاد است تا هر شکری که خواست بخورد و بعد رفقایش، هنرمندی او را پیراهن عثمان کنند و بگویند: " جای هنرمند زندان نیست"؟؟!!! سید احمد رضوی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
وعده توخالی واشنگتن به تل‌آویو؛ مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای می‌شویم الجزیره گزارش داد که «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا و «آویو کوخاوی» رئیس ستاد ارتش اسرائیل با یکدیگر دیدار کردند. هدف از این دیدار رایزنی ایالات متحده و صهیونیست‌ها برای مقابله با تهدیدهای ایران در منطقه است. ایالات متحده به صهیونیست‌ها این اطمینان را داده که مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای خواهد شد. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─