eitaa logo
این عمار
3.1هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
22.8هزار ویدیو
614 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و چهارم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻3. بسر بن ارطاه با سه هزار نفر به مکه و مدینه و یمن حمله کرد. او کشتار فجیعی به راه انداخت. به هر ناحیه ای که می رسید اموال را غارت می کرد. او در مدینه، خانه ها را ویران ساخت. حتی در یمن، پسران عبیدالله بن عباس، والی یمن را جلوی چشمان مادرشان سر برید.سپس به منطقه جیشان رفت و جنایات زیادی را علیه شیعیان آن ناحیه انجام داد. او در حملات خود، زنان قبیله همدان را کشت و تعدادی به اسارت و کنیزی گرفت. او در جنایتی دیگر، یکی از شیعیان امام را به جرم محبت به حضرت دستگیر کرد. وی از بسر خواست تا فرصت دهد دو رکعت نماز بخواند. ابن اعثم می نویسد هنوز نماز آن شیعه تمام نشده بود که بسر دستور داد، وی را پاره پاره کردند. 🔻 آیا بسر و سپاه او، همان افرادی نیستند که در صفین، خواهان صلح و پایان یافتن جنگ بودند و به این بهانه، تفرقه در لشکر امام انداختند و آن حضرت را نیز مجبور به پذیرش حکمیت کردند؟ آیا معاویه ای که این سپاه را برای قتل و غارت شیعیان امام می فرستد، همان کسی نیست که داعیه برادری با نماینده امام را در صفین داشت؟ 🔻4. حارث بن ثمره با هزار نیرو به بلاد جزیره (نصیبین ) حمله و شیعیان امام را در آنجا غارت کرد. سفیان بن عوف نیز به غارت منطقه هیت پرداخت. 🔻5. معاویه يزيد بن شجره را به مکه فرستاد تا امیر حاجیان که از سوی امام منصوب شده بود، بیرون کند و برای معاویه بیعت بگیرد. او از یزید بن شجره خواست تا مردم را نسبت به اطاعت امام، بیزار کند و آن ها را به سوی معاویه فرا بخواند. تفصیل این حملات در کتب تاریخی موجود است و ما به جهت اختصار از ذکر آن خودداری می کنیم. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد...
🇮🇷 📝 آیا دولت سیزدهم موفق بوده یا خیر؟! 🍃🌹🍃 ۱- دولت سیزدهم برخلاف تمام دولتهای گذشته از ابتدا جلوی چاپ پول های کاغذی و غیر کاغذی بدون پشتوانه از فلزات طلا و نقره و... را از بانک مرکزی گرفت. متأسفانه در تمامی دولت ها برای هزینه جاری خود از چاپ پول های بدون پشتوانه و استقراض از بانک مرکزی تامین می کردند که نتیجه آن تحمیل تورم بی سابقه به اقتصاد کشور بود. 🔹دولت تدبیر و امید رکورد این استقراض را شکست به طوری که میزان استقراض در این دولت به ۹ برابر دولت قبلی رسید و در عین حال بدهی های دیگر مثل فروش اوراق بهادار و تحمیل پرداخت اصل سود آن به دولت قبل به اوج خود رسید و دولت سیزدهم برای اولین بار اقدام بسیار مهم و بسیار شجاعانه و غیر قابل باوری انجام داد و آن عدم چاپ پول بدون پشتوانه برای هزینه‌های جاری خود بود. 🔸در عین حال در حل مشکلات دیگر نیز اقدامات بسیار مهمی شکل گرفت که از ذکر آنها خودداری می کنیم که نتیجه آن اقدامات مهار کرونا در کشور، پایان قطع برق، گاز افزایش ذخایر راهبردی و اقلام ضروری به چهار ماه به جای چهار روز و اقدامات بزرگ دیگری مثل عضویت در پیمان شانگهای؛ ارتباط گسترده با چین، روسیه، کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بود که آثار مثبت آن را به وضوح می توان در آینده مشاهده کرد. در کشوری که متأثر از جنگ ارزی و هجوم برای خرید طلا و ارز و دامن زدن به افزایش روانی قیمت ارز و طلا و به تبع آن افزایش قیمت اقلام ضروری و... بود قصد دشمن از این جنگ ارزی و پروپاگاندای گسترده و جنگ تبلیغاتی افزایش قیمت دلار در انتهای سال ۱۴۰۱ به ۷۰۰ هزار ریال و بعد از آن به صد هزار ریال و در انتهای فصل بهار به صدوچهل هزار ریال بود علیرغم موفقیت نسبی این توطئه الحمدالله با شکست روبرو شد. ۲_ تحمیل یک شکست گسترده اقتصادی به کشور همانطور که گفته شد با توجه به مقایسه شرایط گذشته و حال دولت سیزدهم را می توان بسیار کارآمد ارزیابی کرد و چشم انداز اقدامات دولت در مهار نسبی تورم و رساندن اقدامات مثبت این دولت بر سر سفره مردم را می توان مشاهده و سرعت مناسب کشور ارزیابی کرد. 🔹در پایان باید گفت با توجه به وعده الهی در آیات متعدد قرآن و به عنوان نمونه آیه ۹۶ سوره اعراف که در صورت رعایت ایمان به خدا و سنت ها و رعایت دستورات خداوند و اعتبار به آنها و ایستادگی در مقابل دشمن، برکات آنها در زمین بر مومنین نازل خواهد شد. 🔸رجا واثق داریم که در سال‌های آینده در کمتر از یک دهه شاهد پیشرفت چشم‌گیر و مناسب کشور و‌ کم شدن فاصله طبقاتی و کاهش فشار اقتصادی بر مردم باشیم. ✍ سید جلال حسینی 🔖 🔖 🔖 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 علیرضا انگشتر رو دست کرد .......نگاهی به دست اش انداختم. لبخندی زدم _مبارکه ولی نباید درش بیاری ها +چشم حتما بعد از یکم خرید برای خانواده ها از بازار خارج شدیم....برای اینکه به ناهار برسیم تاکسی گرفتیم. بعد ناهار علیرضا با کارت مخصوص در و باز کرد و وارد شدیم...چادرم رو در آوردم به چوب لباسی اویزون کردم. _خدایا شکرت علیرضا اومد حرفی بزنه که گوشی اش زنگ خورد. از جیب اش درآورد و با لبخند تماس رو وصل کرد. +السلام علیک یا اُمی یا عزیزی .... +الحمدالله خوبم ساجده خانوم هم خوبه .... بابا چطوره بقیه خوبن؟ .... +شکر خدا .... +آره رفتیم زیارت بعد از ظهر ان شاالله دوباره می ریم تصویری می گیرم براتون خودتون مستقیم سلام بدید .... چشم الان گوشی رو می دم بهش .... علیرضا گوشی رو سمتم گرفت و گفت : +مامانِ میخواد باهات حرف بزنه گوشی رو گرفتم _سلام زن دایی حال شما .... خوبم ممنون شما خوبید؟ بعد از سلام و احوال پرسی که باهم داشتیم....خداحافظی کردم. تو فاصله ی حرف زدن من با زندایی ، علیرضا رفته بود سرویس. مانتو و روسری ام رو درآوردم و آویزون کردم. به سمت چایی ساز رفتم و تو برق گذاشتم اش. +قطع کرد هینی کشیدم و برگشتم. ترسیده دستم رو رویِ سینه ام گذاشتم. _اییی علی ترسیدم خندون گفت +ببخشید فکر نمیکردم حواست نباشه بعد شیطون نگاهم کرد +حالا کجا بود با گیجی گفتم _چی کجا بود ؟ 😐 +ای بابا حواستو میگم _آها هیچی فقط جعلت فداک یعنی چی ؟ +چطور ؟ _ی نفر بهم گفت اخمش رفت توهم +کی بهت گفتم _معنی اش بده؟ +تو بگو کی بهت گفت؟ همینجور که قوری رو آب می کشیدم گفتم: _خب...مامان گفت لبخندی زد +یعنی فدایِ تو بشم خندون گفتم _وایی فدات بشم خندید گفت +خدا نکنه خندیدم _باتو نبودم که بچه جااان +اشکال نداره اما من جعلتُ فداک...نفسی لک الفدا همینجور کیلو کیلو قند تویِ دلم آب می شد... _خدانکنه آقا...نفسی لک الفدا هم یعنی فدام بشی 😅 +یعنی جانم فدایِ تو می دونی امام علی (ع) حضرت زهرا (س) رو اینجوری صدا می کرد. نفسی لک الفدا یعنی جانِ علی بفدایت حضرت زهرا (س) هم می گفت روحی لک الفدا یعنی روحم به فدایت یاعلی ،،،،، 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 +ساجدهههه با صدایِ تقریبا بلند علیرضا از خواب پریدم. یک چشمم رو باز کردم _اخ علی بزار بخوابم نیشش تا پناگوشش باز شد و گفت" +نخیر نمیشه خانوم ،بلند شو از فرصت ها استفاده کن بریم حرم بعد از ظهر هم بریم طوس و طرقبه شاندیز. چشمامو بستم و محلش ندادم نوچی کرد +حیف شد....می خواستم بریم بستنی هم بخوریم...حالا لغو می کنم عیب ندارع بی تفاوت تویِ خواب و بیداری گفتم _باشه لغو کن فقط بزار بخوابم دوباره اومد رویِ تخت نشست...با انگشت اشاره و شست اش پلک هام رو به زور باز کرد و به شوخی مثلا ترسیده گفت: +ساجده خودتی بستنی ها بستنی _اره همون خندید +تغییر سلیقه دادی!!! توکه انقدر بستنی دوست داشتی! پشت بهش کردم _الان خواب رو بیشتر دوست دارم. با لحن شیطونی گفت: +بله...می دونم منم خیلی دوست داری...باشه پس تنها میرم. سریع سرِ جام نشستم و با اخم نگاه اش کردم. با خنده گفت: +آهااا...حالا شد...پاشو بریم دیر شد..نماز صبح که به حرم نرسیدیم..نماز ظهر و اونجا باشیم. پروعی زیرِ لب گفتم.از جام بلند شدم و رفتم طرف سرویس. همینجور که می رفتیم زیرلب آروم با خودم می گفتم: _خیالِ باطل...تنها بری که چی بشه!؟؟؟🤨 انگار شنیده بود که آروم آروم می خندید. ،،،،،، زیرزمین حرم نشسته بودیم...اونجا زیارت خیلی راحت تر بود. با مامان تصویری صحبت کردیم و بعد از نماز رفتیم تا سوغاتی هارو تکمیل کنیم. فردا شب باید بر می گشتیم قم و این سفر سه روزه هم تموم می شد. ،،،،،، وارد آرامگاه فردوسی شدیم. بعد از فاتحه خوندن به نقش های رویِ دیوار آرامگاه نگاه کردیم. _خیلی قشنگ ان نه!؟ +بله خیلی _به شعر شاعری علاقه داری +بدم نمیاد ابرو انداختم بالا _پس یک شعر از فردوسی بخون صداصاف کرد و با لحن خاصی گفت +ز مهر تو دیریست تا خسته ام به بند هوای تو دل بسته ام لبخندی زدم و گفتم: _به به....آقامون اهل شعر هم بودند. اخم نمایشی کرد +ساجدهه...این همه برات شعرهای عاشقانه برات فرستادم هاااا....الان فهمیدی!؟ _به عین ندیده بودم.. +صحیح ، خب حالا شما با یک شعر مارو مستفیض کنید خانوم. حالا چی میخوندم بلد نبودم که |: _خب.....مثلا. یکم سر گردوندم _میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است همینجور نگام می کرد....فکر کنم حتی نفس ام نمی کشید...عجب شعری خوندم:relieved:انگار می خواست جلویِ خنده اش رو بگیره که گفت +عالیه ماشاالله _اع علییی.!!!!! +نه واقعا همین یک بیت شعر خیلی معنی داره هاا _خب بلد نیستم! +عجبا ، خب بریم دیگه تا به طرقبه هم برسیم و بستنی که بهت قول داده بودم هم بدم.....گرچه گفتی خواب مهم تره _تو هم نزاشتی بخوابم که +چکارت داشتم گفتم بخواب خودم میرم لپ ام رو از داخل گاز گرفتم _بیا بریم دیر میشه اع ،،،،، 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 چمدون هارو تحویل گرفتیم و تا پارکینگ فرودگاه بردیم....گذاشتیم تو ماشین و سمت قم حرکت کردیم. +خوش گذشت ساجده جان؟ لبخندی زدم _اهوم عالی بود...تو چی!؟ +مگه میشه با شما جایی برم و خوش نگذره _نه اص.... اومدم جواب بدم که گوشی اش زنگ خورد....چون پشت فرمون بود گوشی رو داد دست من. جواب دادم و گذاشتم رو بلندگو. حنین با همون لحن قشنگ و بچگونه اش گفت: +الو سلام علیرضا+سلااام عزیزِ داداش چطوری؟ +خوبم داداشی.کِی میایید!؟ +داریم میاییم عزیزم...تو راه قم ایم از پشت تلفن صدایِ زندایی میومد که میگفت بپرس ساجده جون خوبه؟ حنین هم این حرف رو تکرار کرد. نگاهی بهم کرد گفت +اره خوبه آبجی صداتو میشنوه +اع میشنوه بعد با صدا بلند تری گفت +سلااااام ساجده جونی خندیدم و گفتم _سلام به رویِ ماهت عزیز دلم +میگم زود بیایید دلم براتون تنگ شده....مامان میگه شام بیایید اینجا علیرضا لبخندی زد و گفت :........ 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 علیرضا لبخندی زد و گفت : چشم آبجی جان کاری نداری؟ با حنین خداحافظی کردیم. _ویی این حنین خیلی شیرینه خدا نگهش داره +دختر همینه دیگه خیلی شیرینه گوشی علیرضا تو دستم بود و عکس هایی که باهم گرفته بودیم رو نگاه می کردم. دل تو دلم نبود برای اولین بار خونمون رو ببینم. علیرضا وارد یک خیابون شد . جلو یک مجتمع ایستاد ریموت پارکینک رو زد. ماشین توی پارکینگ پارک کرد و دست کرد توی جیب اش‌..دسته کلیدی در اورد کا پلاک "یامهدی" داشت رو بهم داد. لبخند زد گفت : +مبارکه خانوم ، این کلید خونمونه ، دستت باشه _ممنون از توی کیف ام قرآنی که علیرضا به عنوان مهریه بهم داده بود رو درآوردم‌....دوست داشتم با قرآن وارد خونه امون بشیم. علیرضا چمدون هارو در اورد با هم سوار آسانسور شدیم....طبقه دوم وایساد. علیرضا لبخندی زد +برو در باز کن عزیزم واحد سمت چپی. کلید انداختم و در و باز کردم....علیرضا کنارم ایستاد... خونه رو از نظر گذروندم همه چی مرتب و نو....لبخندی روی لب ام اومد علیرضا چمدون هارو گوشه ای گذاشت +مورد پسند هست ؟ ذوق زده گفتم _وایی علیرضا خونه ماست خونه منو تو خیلی خوبه. خندون گفت: +اره ، خداروشکر ، دست مامانت درد نکنه چادرم رو در آوردم و گذاشتم روی دسته مبل های کرم رنگ....رفتم سمت آشپزخونه....کابینت هارو باز می کردم و نگاه می کردم....سمت اتاق ها رفتم دوتا اتاق داشت یکی اش برای من وعلیرضا و اون یکی هم وسایل ضروری بود. علیرضا امد توی اتاق رو بهم گفت +می خواستم برای اون یکی اتاق کتابخونه درست کنم و کتاب هام رو بیارم اینجا...گفتم شلوغ میشه _نه خب...تو همین اتاق خودمون اون قسمت دیوار یدونه درست کن و کتابای قشنگ ات رو بیار تا منم بخونم. نگاهی به گوشه ی اتاق انداخت. +عالی میشه. حالا شما برو یکم استراحت کن تا من هم برم یک سر به فروشگاه بزنم. _منو نبردی فروشگاهت ها با لبخند رفت سمت کمد لباس ها....پیراهن اش رو عوض کرد و روبهم گفت: +چشم میبرمت، کاری نداری خوشگل خانم با لپ های گل انداخته گفتم _مواظب خودت باش +چشم توهم کفشاش رو پوشید و رفت...یکم دیگه کنجکاوی کردم و در آخر لباس هام رو عوض کردم و لباس نَشسته هارو ریختم تو ماشین. شب خونه ی دایی بودیم و لازم نبود شام بزارم....همه چی هم که سر جاش بود و کاری نداشتم. رویِ مبل نشستم و شبکه های تلوزیونی رو پایین بالا می کردم. دلم هوای مامان و بابام رو کرد که سریع بلند شدم و باهاشون تماس گرفتم. بوق سوم مامان برداشت _سلام مامان +سلام عزیزم خوبی؟ رسیدن بخیر زیارت قبول باشه ساجده خانم _ممنون مامان‌...جاتون خالی دعاگوتون بودیم...بقیه کجان بابا! سجاد گلرخ بچه اش خوب ان؟؟ +خوبن مادر ، کِی رسیدید قم؟ _دو سه ساعتی هست. +بسلامتی _مامان دلم خیلی برات تنگ شده +این حرفارو نزن دخترم...منم سختمه که تو نیستی دلمم برات تنگ شده...بالاخره یک روزی باید میرفتی خداروشکر شوهرت هم خوبه ان شاءالله زود به زود هم دیگه رو می بینیم. _مامان یکم از شیراز بگو مامان برام می گفت منم به یاد روزای قشنگم تو شیراز بغض کرده بودم....دست خودم نبود خب زادگاه ام بود گرچه از علیرضا هم نمی تونستم دور باشم. بعد از خداحافظی با مامان زانوهام رو بغل کردم و سرم رو روشون گذاشتم. می خواستم زنگ بزنم به مامان تا حالم بهتر بشه ، بدتر شد. بلند شدم و قرآن ام رو برداشتم‌‌‌...دوباره رویِ مبل نشستم و شروع کردم به خوندن. بهترین حس آرامش....شاید حتی نخوندن و نگاه کردن بهش هم بهم آرامش می داد. قرآن رو بستم و روی رحل گذاشتم. کمی رویِ مبل دراز کشیدم که صدای چرخوندن کلید تویِ در اومد. قامت علیرضا با خوش رویی نمایان شد. از جام بلند شدم و نشستم. علیرضا که من رو دید انگار متوجه حال ام شد اومد سمتم +سلام ساجده چیزی شده _سلام نه +پس چرا ناراحتی اومد کنارم نشست...دستش رو گذاشت پشت کمرم سرش رو به سمتم خم کرد +از چیزی ناراحتی....بگو قربونت برم!چی شده _دلم برای مامانم تنگ شد لبخندی زد...چونه ام رو گرفت و سرم رو بالا آورد +چرا زنگ نزدی بهشون؟ _زنگ زدم...بیشتر حالم گرفته شد! +قربون دلت برم....نبینم ساجده ی من دل اش گرفته باشه هاا خندون گفت +بلند شو ببینم دختر....بسه زانو غم بغل گرفتن....الان باید پاشی از شوهرت استقبال کنی لبخندی زدم _خسته نباشی 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هزینه کردن برای زیارت چه توجیهی دارد؟ https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📌 ویژگیهای رفتاری اولین شهید روحانی مدافع حرم 🔹️ شهید محمدمهدی مالا میری همیشه با وضو بود. مادرش می‌گفت: «محمدمهدی آن قدر خوب است که آخر شهید می‌شود.» ◇ عاشق جهاد و شهادت بود و پیش از ازدواج، برای جنگ با اسرائیل عازم لبنان شده بود؛ ولی در نیمه‌ی راه مجبور به بازگشت شد. ◇ در کنار درس و تدریس و مباحثه، فعالیت‌های تبلیغی را تا هنگام شهادت به عنوان تکلیف و وظیفه شرعی بی‌هیچ بهانه و توجیهی انجام می‌داد. ◇ خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش از کارهای بارزش بود و همین امر در کنار تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان می‌کرد. ◇ پرهیز از هیاهو شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانکه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بی‌اطلاع بودند. ◇ نسبت به مولا علی بن موسی الرضا علیه‌السلام ارادت خاصی داشت. ◇ تداوم ارتباط با قرآن و مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانش را زلال‌تر می‌کرد. ◇ در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری(حفظه الله)، آمیخته‌ای از تحصیل، تهذیب و ورزش بود. شهید مدافع حرم https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰خاطره زیبا حجت‌الاسلام از شهید حاج‌قاسم سلیمانی در حرم امام حسین علیه السلام شهید مدافع حرم https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چاقو تو رو نکُشت حمیدرضا 😔🔪 روایت متفاوت از لحظه شهادت (لطفاً تا انتها ببینید و منتشر کنید https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 ❇️ اداره دریایی وزارت ترابری آمریکا خواستار «احتیاط بیشتر» کشتی‌ها هنگام عبور از خلیج‌فارس شد. """""""""""""""""""""""""" 🔹نکته و نظر: 1⃣ آمریکا، قلدر بی چون و چرای دریا بود و هیچ کشور، نهاد و سازمان بین المللی حق اسائه ادب به او را نداشت! 2⃣ ولی الآن به نیروی دریایی خود اخطار می کند بخاطر حضور قدرتمند جمهوری اسلامی ایران، هنگام عبور از خلیج‌فارس، تنگه هرمز و دریای عمان، با احتیاط عمل کند. 🌹قدرت دریایی یعنی این. وقتی که در رأس نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، فرمانده دریا دل، امام خامنه ای حفظه‌الله باشد. ✍ محمدعلی برزگر 🔖 🔖 🔖 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 ♦️یک سفر دو نگاه 🔹سفر رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران به سوریه پس از ۱۳ سال نگاه دوست و دشمن را به خود جلب کرد. استقبال گرم دولت و مردم سوریه و حضور آزادانه و با آرامش رئیس جمهور در دمشق، زینبیه، مسجد اموی و دیدار با تجار و نخبگان، امنیت سوریه را به جهانیان نشان داد. نتیجه بخشی هم افزایی دیپلماسی و میدان در این سفر کاملا مشهود بود. 🔹این سفر برای طرفداران جبهه مقاومت مایه شعف و برای غربگرایان و مخالفان دولت سیزدهم، مایه غیض و دلتنگی شد. "إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺧﻴﺮ ﻭ ﺧﻮﺷﻲ [ ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻭ ﻏﻨﻴﻤﺖ ] ﺭﺳﺪ ، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺣﺎﻝ [ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮓ ] ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺪﻱ ﻭ ﻧﺎﺧﻮﺷﻲ [ ﻭ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺗﻠﺨﻲ ] ﺭﺳﺪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺁﻥ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ; ﻭ ﺍﮔﺮ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻭﺭﺯﻳﺪ ﻭ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻧﻴﺮﻧﮕﺸﺎﻥ ﻫﻴﭻ ﺯﻳﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ ; ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺩﺍﺭﺩ .( آل عمران،١٢٠) 🔹جبهه مقاومت در این سفر وعده نصرت الهی و پیروزی را دیدند. غربگرایان نیز به خاطر محقق نشدن پیش بینی هايشان از همان لحظه اول اعلام سفر، به دنبال به حاشیه کشاندن این مسافرت بودند. این گروه در این مسیر به جای پرداختن به ثمرات مهم این دیدار، روی لبخند، حرکت دست، جملات رئیس جمهور، احوال پرسی ایشان با زنان زوم کردند تا شاید خودشان این سفر را تحت الشعاع قرار داده و این سفر را بی ارزش جلوه دهند. و عقده های خودشان را تسکین دهند. ✍ 🔖 🔖 🔖 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻ادعای رییس دانشکده حقوق‌و‌علوم‌سیاسی دانشگاه تهران صحت ندارد 🔹اخیرا نقل قولی از ابراهیم متقی، رییس دانشکده حقوق‌و‌علوم‌سیاسی دانشگاه تهران مبنی بر اینکه از میان ۸ دانشجوی بازداشتی این دانشکده در ایام اغتشاشات، ۷ نفر پدرانشان «سپاهی، شیمیایی و جانباز» بوده‌اند، منتشر شد. 🔹بنابر پیگیری‌های خبرنگار رجانیوز، این ادعا صحت نداشته و از میان دانشجویان بازداشتی این دانشکده تنها یک نفر از خانواده‌ی شهدا و ایثارگران بوده است. 🔹لازم به ذکر است که این نقل قول نادرست با استقبال گسترده‌ی رسانه‌های اصلاح‌طلب و ضدانقلاب همراه شد! همچنین این رسانه‌ها نقل قول مذکور را مبنای تحلیل‌های مغرضانه‌ی خود قرار دادند! https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بهره‌برداری از کارخانه تولید کیک زرد در ساغند اردکان 🔹کارخانه تولید کیک زرد ساغند، با حضور معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی به بهره‌برداری رسید. 🔹بهره‌برداری از این کارخانه، دستاوردی در عرصه سوخت هسته‌ای کشور به شمار می‌آید. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای عکسی که از مراسم تشییع شهید حمیدرضا الداغی در شبکه‌های اجتماعی خبرساز شد https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مغازه‌دار باید با بی‌حجاب چگونه برخورد کند؟ https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻رونمایی از ناو هواپیمابر در آینده سردار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه: 🔹در آینده نزدیک شاهد رونمایی از ناو هواپیمابری خواهید بود که در دنیا مدل مشابهی برای آن وجود ندارد. 🔹این ناو هم قابلیت حمل هواپیما و هم قابلیت حمل تعدادی شناور موشک‌انداز را در درون خود را دارد. 🔹شناورهای راکت‌انداز نیروی دریایی سپاه اکنون مجهز به موشک‌های نقطه زن شده‌اند. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥برزیل تشنه کودهای شیمیایی ایران/ مدل تهاتر ایران و برزیل یک مدل کم‌نقص است حسین قریبی، سفیر ایران در برزیل: 🔹برزیل صنعت پتروشیمی پیشرفته‌ای ندارد و منابع آن را هم ندارد. برزیل از واردکنندگان بزرگ گاز است و سال گذشته ۶ میلیارد دلار صرفا واردات آن کرده است. 🔹۸۰ درصد کود شیمیایی موردنیاز برزیل از طریق واردات تامین می‌شود. ما باید تولیدکنندگان کود شیمیایی را به سمت تجارت هدایت کنیم تا هم تاجر و هم تولیدکننده باشند. 🔹برزیل سالانه ۸ تا ۱۰ میلیون تن در سال کود اوره وارد می‌کند. از سال ۲۰۱۹ ایران یکی از تامین‌کنندگان کود برزیل بوده و ظرفیت بالایی برای صادرات بیشتر است. تهاتر بین ایران و برزیل به خوبی انجام می‌شود و مدل تهاتری دو کشور یک مدل کم‌نقص است. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻ضربه وزارت اطلاعات به ۲۳ شبکه اخلالگر بازار ارز وزارت اطلاعات: 🔹با اقدامات گستردۀ اطلاعاتیِ سربازان گمنام، ۷۱ نفر از اخلالگران کلان ارزی در قالب ۲۳ گروه و تعدادی شبکه‌ سازمان‌یافته بازداشت شدند. 🔹عوامل این شبکه‌ها با انجام فعالیت‌های غیرقانونی و اقدامات مجرمانه‌ گوناگون در کردستان، آذربایجان‌شرقی و غربی، اصفهان، چهارمحال‌وبختیاری، خراسان‌رضوی، البرز، مازندران، ایلام و کرمان به بی‌ثباتی بازار ارز، ایجاد نوسانات غیرعادی قیمتی و هدررفت منابع ارزی کشور دامن می‌زدند. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻دختری که ادعای نابینایی کرده بود، بینا شد! 🔹نیلوفر آقایی، از شورشی‌های جنبش زن، زندگی، که در آشوب‌ها و اغتشاشات سال گذشته، با ادعای کور شدن در آشوب‌ها به دنبال شوی تبلیغاتی و فریب احساسات مردم بود، در ویدئوی جدیدی که از شبکه بهایی من‌وتو منتشر شده، معلوم شده، چشم‌های او فقط آسیب دیده و عملا نابینایی در کار نبوده است! 🔹این جماعت که فریبکاری و دغل‌کاری را به اوج خود رسانده‌‌اند در موارد مختلفی اقدام به دروغ‌گویی کرده بودند؛ به عنوان مثال حسین رونقی یکی دیگر از بازداشتی‌های شورش اخیر، مدعی اعتصاب و همچنین خرد شدن پاهایش در زندان شده بود که پس از آزادی، تشت رسوایی‌اش از بام افتاد. 🔹از عمده دلایل عدم همراهی مردم با براندازان و بی‌اعتنایی به فراخوان‌های ضدانقلاب، همین دروغ‌گویی‌ها و دغل‌کاری‌هایشان بوده است. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کار زیبای جبهه فرهنگی بخش آسارا در باغ لاله پیرامون عفاف و حجاب https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| عشق‌آموزان! 🔹برداشتی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اخیر معلمان 🔹نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─