eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
24.1هزار ویدیو
705 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 صدایِ چرخوندن کلید تویِ در اومد...سریع جلویِِ آیینه قدی ایستادم و پیراهن بلندم رو مرتب کردم. رفتم جلوی راه رو ورودی...تا دیدم اش تو سلام کردن پیشی گرفتم _سلام خسته نباشی مرد خونه لبخندی زد +سلام بانو...چه خستگی...با وجود شما هرچی بود در رفت دیگه با خنده جلو رفتم و پلاستیک میوه ای که دست اش بود رو گرفتم. میوه هارو تو آشپزخونه گذاشتم و میز نهار رو چیدم. لباس هاش رو عوض کرد و دست هاش رو شست. صندلی رو عقب کشید +به به چه بویی راه انداختی خسته نباشی _سلامت باشی بشقاب برنج رو جلوش گذاشتم _راستی امروز، قرار گلزارمون یادت نره دستی تو موهاش کشید +معلومه که یادم نمیره خودم هم پشت میز نشستم. _رنگ مشکی ام رو بردارم...مزار شهدایی که اسم هاشون کم رنگ شده رو پررنگ کنیم. +آره فکر خوبیه...حتما...یادمه عاطفه هم گفت می خواستید یک بار این کار رو بکنید _آره...دانشگاه اش افتاد شیراز تو قم نتونستیم. ،،،،، گل های رزی که از جلویِ در گرفته بودیم به دست اش دادم....چادرم رو مرتب کردم و وارد گلزار شهدا شدیم. خیلی شلوغ نبود...زیارت مخصوص شهدا رو خوندیم.... مثل دو دفعه قبل اول سر خاک شهید زین الدین و برادرش رفتیم. یکی از گل ها رو رویِ مزارشون گذاشتم و فاتحه خوندم. علیرضا از توی جیب کت اش کتابِ دعایی رو درآورد.....با کمی فاصله نزدیک ام نشست و با صدای گرم اش شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد. بعد از سجده ی پایان زیارت رو بهم گفت +ساجده جان بیا تا اذان نگفتن بریم سر مزار های دیگه هم فاتحه بخونیم هم اگر اسمشون کمرنگ شده پر رنگ کنیم یا علے از جامون بلند شدیم و تا اونجا که میشد سر مزار ها رفتیم.... علیرضا سر مزار های شهدایِ گمنام جورِ دیگه ای بود....بعضی از موقع ها اشک هم از چشماش میومد معلوم بود توسل اش به شهدا زیاده. کارمون که تموم شد روی نیمکت ها نزدیک مزار شهدایِ عملیات کربلا پنج نشستیم. _میگم علیرضا شهدا چکار کردن که شهید شدن ؟ +بهتره بگیم چکار نکردن که شهید شدن ، میدونی ساجده بعضی از کار هارو نباید بکنی...شهدا هم مثل ما هستن اما....در راه آرمان های معنوی قدم برداشتن در راه خدا و برای خدا...خالصانه و عابدانه بندگی کردن...طعم شیرین بندگی رو چشیدن جوری که خدا خوب خریدشون. به قول حاج قاسم :" شرط شهید شدن شهید بودن است" اول باید بوی شهادت بدی...تا شهادت سمتت بیاد. _میدونی من اصلا درباره شهادت نمی دونم.....مگه شهید شدن با مُردن فرق داره؟ لبخندی زد +شهید نشی میمیری! شهادت مثل گل رز زیبایی میمونه که وقتی فکرمون بهش نزدیک میشه آرزو شهادت می کنیم.. وقتی رایحه ی الهی رو استنشاق میکنیم صفت های روح امون تراشیده میشه و این میتونه یک آغاز باشه ! باید خودسازی کرد. دنیارو همه میتونن تصاحب کنند اما آخرت رو فقط با اعمال نیک میشه تصاحب کرد...که شهدا به زیبایی اینکارو کردن. صدا قرآن خوندن قبل اذان بلند شد رو بهم کرد گفت +خب خانوم اجرت با شهدا کار قشنگی انجام دادی پاشو بریم وضو بگیریم. نزدیک اینجا مسجد هست یک نماز جماعت بخونیم. لبخندی زدم _چشم بریم 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 روبه روی تلوزیون... روی مبل چهار زانو کنار علیرضا نشسته بودم و پاپ کورن میخوردم....باهم فیلم می دیدیم. گوشیم زنگ خورد و اسم کوثر رو روش دیدم....علیرضا فیلم رو وقف زد. تماس رو وصل کردم. +سلام چطوری خانوم خونه _وایی سلام کوثر جونم چطوری رفیق دلم برات یه ذره شده +فداتشم منم خوبم حالت خوبه اقاتون خوبه ؟ _خوبیم تو چخبرا -خبر که ما درحالت تجرد به سر می بریم. بعد حالت نمایشی زد زیر گریه خندیدم بهش گفتم _چرا مگه چی شده +دیگه چی میخوایی بشه ، شما که اول از همه پریدی خونه بخت فاطمه خانومم که آقادار شدن انقدر ذوق کرده بودم که تنها عکس العمل ام جیغ بلندی بود که با صدام علیرضا که توی اتاق رفته بود...سریع خودش رو رسوند تو حال رو بهم گفت +چیشده ساجده چرا جیغ کشیدی کیه پشت خط ؟😳 بیچاره رنگ از روش رفته بود خندم گرفته بود از قیاف اش بدون توجه بهش به کوثر گفتم _وییییی داشتی میگفتی خب تعریف کن +فکر کنم شوهرت از جیغ ات ترسیدااا....برو بهش بگو چی شده بیا بگم نگاهی به علیرضا کردم که هاج و واج با چشم های گشاد شده نگاهم میکرد _بگو تا زودتر برم...خیلی خوشحال شدم‌ +منم نمی دونم‌‌...‌اسم اش حیدرِ دوست برادرش بوده....آخر هفته عقد کردن _اوخی خوشبخت بشن ان شاءالله.....کِی بیان تورو بگیرن من از خوشحالی غش کنم خداااا +خُبه خُبه ، برو به اون شوهرت بگو هیچی نی....اینجوری که تو جیغ زدی..حتم دارم الان هاج و واج مونده از حرف کوثر زدم زیر خنده همونجور گفتم _چشم...کاری نداری؟ +نه عزیزم شما هم یک زنگ به ما بزن...مارو یادت نره _نگو اینجوری...از کم سعادتیه😬 +خداااحااافظ _خدایار و نگه دارت گوشی رو قطع کردم...با نیش باز به علیرضا نگاه کردم زل زدم تو چشم هاش و گفتم _دوستم ازدواج کرده 😄 علیرضا نفسش رو بیرون داد و دست به سینه شد +سااجده _ببخشید خیلی هیجان زده شدم زدم زیر خنده _قیافت خیییلی خوب بود ابروهاش رو داد بالا +یکی طلبت اومد نشست کنارم تا ادامه ی فیلم رو ببینیم....ظرف پاپ کورن من رو برداشت..آروم زدم رو دست اش _برا خودت کو ؟ +خوردم تموم شد یدونه برداشتم و خودم دهن اش گذاشتم .... _بیا این جایزه ات خیلی ترسیدی بخور فشارت نیوفته. خندیدم که زیر لب مسخره ای گفت. +راستی ساجده...مامان گفت عاطفه تاسوعا عاشورا میاد قم. _محرم داره میاااد؟ چه زود گذشت +آره دیگه...آخر هفته هم باید برم کارایِ هیئت رو راست و ریست کنم _چه خوب...دلم خیلی هوایِ امام حسین (ع) و هیئت هاش رو کرده بود. ده شبِ اول مراسم دارید؟ +ان شاءالله 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
4_6048823131261371962.mp3
2.25M
🔊‍ كليپ صوتی بسیار فوق العاده ❇️موضوع : اگر کنی خدا ستار العیوب است! 🎙🌸 آيت الله استاد حق شناس (ره) ⚛ https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
@dars_akhlaq.mp3
1.18M
🔊‍ كليپ صوتی بسیار فوق العاده ❇️موضوع : اگر میخواهی داخل رحمت پرودگار بشی باید برای و کمک کنی!اگر در بین فامیل و همسایه کسانی رو میشناسی اول به اونا خیرات کن آيت الله استاد حق شناس (ره) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
4_5992351595583507129.mp3
5.22M
مقدمه سازی (عج) بسیار شنیدنی حجت الاسلام https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
اومد به خواب مادرش گفت مامان تو خیلی کردی که جنازه‌ی من پیدا شه. منم خوشحالم که جنازه‌ام پیدا شد ولی مامان بهت بگم از اون موقعی که جنازه‌ی من پیدا شد و منو آوردند تو دفن کردند و تو شبای جمعه میای سر قبر من، مامان بهت بگم تو منو از یه مهمونی محروم کردی! ما ، شبا تو این بیابونا سلام اللّٰه علیها برای ما مامانی میکرد... که دیدم امام فرموده سلام و درود ما بر پاره‌های تن این ملت که در این بیابان‌ها انیس و مونسی جز نسیم بیابان و همنشینی با حضرت زهرا سلام اللّٰه علیها ندارند. اینو امام گفته بود؛ کجا رو میدید این سید؟! https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🏴 وفات علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
اهل تهران اگر هفته ای یکبار به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) نروند، جفا‌کرده اند! آیت الله ‌بهجت (ره) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 (ره) ♦️گران‌فروشی سوءاستفاده از آزادی است. 🔺️بايد همه ما توجه به اين معنا داشته باشيم كه از اين آزادى سوءاستفاده نكنيم. گران‌فروشى يكى از سوءاستفاده‌هاست، كه كسى بگويد من آزادم، حالا هرچه دلش مى‌خواهد به اين مستمندها اجحاف بكند و قيمت‌ها را بالا ببرد و بازار را به وضع طاغوتى درست كند. اجحاف در معاملات، بى‌انصافى در معاملات يك امرى نيست كه عقل انسان بپذيرد، و خداى تبارك و تعالى راضى باشد به اين معنا. بايد بازارها را يك بازارهاى اسلامى بكنيد. 🔺️صحیفه امام؛ ج8؛ ص120 | قم؛ 23 خرداد 1358 🔖 🔖 🔖 (ره) 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 🔹من زارَ عَبدالعَظیمِ(ع) بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین(ع) بِکَربَلا 🏴♦️سالروز شهادت حضرت حمزه بن عبدالمطلب عموی بزرگوار رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و سالروز وفات سلاله پاک امام حسن مجتبی(ع)، حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) تسلیت باد. 🔖 🔖 🔖 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 ♦️ الگویی که پیامبر معرفی کرد 🔹 حمزه سید الشهدا، الگویی برای همیشه تاریخ 🗓 به مناسبت ۱۵ شوال، سالروز شهادت حضرت حمزه (ع)، عموی گرامی پیامبر اکرم (ص) 🔖 🔖 # 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─