روایتگرے حاج حسین کاجی"
🌷رفتم سر مزار رفقای شهیدم و
فاتحه ای خوندم و برگشتم
شب تو #خواب رفقای شهیدم رو دیدم
گفتن: فلانی خیلی دلمون برات سوخت
گفتم: چرا
جواب دادن:
وقتی اومدی مزار ما #فاتحه خوندی
ما شهدا آماده بودیم هرچی از خدا میخوای
برات واسطه بشیم
ولی تو هیچی طلب نکردی و برگشتی
خیلی دلمون برات سوخت...
🌹رفتین مزار شهدا
#حاجت هاتون رو بخواید
برآورده میشه...
#شهدا زنده هستند وناظر ما
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
@Elteja -کانال اِلتجاEnayate Eam reza-Tajere varshekaste.mp3
زمان:
حجم:
9.65M
😭 معجزه ای عجیب از امام رضاجان
🌴 حاجت داری گوش کن
👌 پیشنهاددانلود
🎧 با هندزفری گوش کنید
🕌 یا امام الرئوف ادخیل
#حاجت
#امام_رضا
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹کار ساز ترین #توسل .....
اونایی که #حاجت سنگین دارن گوش بدن...
توسل به حضرت زهرا سلام الله
یافاطمه الزهرا
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
اینجا #شهدا #حاجت می دهند :
برداشت اول :
آنقدر توبه کرده بودم و توبه شکسته بودم که دیگر شمارش از دستم در رفته بود . دیگر روی توبه کردن نداشتم.دنبال یک واسطه بودم تا این بار ریش او را پیش #خدا گرو بگزارم و پشت هیبت او قایم شوم. #عهد بستم اگر دیگر برای این توبه ، توبه شکستنی در کار نباشد هر پنج شنبه ها بروم پابوستان.و آرامگاه ابدیشان را عطرآگین به #عطر #گلاب کنم.
غروب کلاس اخلاق که تمام شد پای پیاده عازم #مزار شهدا شدم ، آسمان هنگامه کرده بود و #باران به شدت می بارید . نم نم دستان خدا زحمت پر کردن دبه های آب را کشیده بود و من فقط با اشک های آسمان مزارشان را نوازش می کردم. چند ساعتی گذشت ، آسمان در دل ظلمت شب فرو رفته بود . هنگام وداع رسیده بود،به آخرین مزار که رسیدم احساس کردم برق از تنم رد شد با دیدن نام شهید #سردار شهید سعید قهاری..شهیدی که به تازگی از طریق وبلاگ فرزندشان با ایشان آشنا شده بودم. حس فرزندی عجیبی نسبت به ایشان پیدا کردم و زبانم باز شد به خواستن حاجت از ایشان...
هفته ی بعد هم آسمان سر به دامن زمین گذاشته و های های #اشکش دامن زمین را شسته بود و این بار هم هیچ کس در گلزار نبود.این خلوتگاه #عاشقانه زیباتر از همیشه شده بود . تا یک ماه من بودم و اشک های آسمان خلوت ، تنها کنج غروب...
برداشت دوم:
صدای موبایل خواب شیرین بعدازظهرم را ربود."عبدالوهاب"بود که از"سردشت" تماس گرفته بود:
- " الو سلام . یه زحمتی داشتم برات ؛ مدارک یکی از دوستام توی یکی از تعمیرگاه ها جامونده میشه براش بفرستی "بانه".
- باشه چشم ، چه زحمتی فردا می فرستم ، خداحافظ.
با هزاران جان کندن آدرس را پیدا کردم. مدارک را گرفتم و قدم زنان به راه افتادم که دیدن منظره ای مرا میخکوب کرد.سنگ تراش داشت سنگ ها را جابجا می کرد که سنگ مزاری نگاهم را به دنبال خود کشید..... " شهید سعید قهاری سعید".
آری این سنگ نبشته ی جدید بابای معنویم بود.. شهدا دوباره مرا شرمنده ی محبت و توجه شان کرده بودند و نوایشان مرا می طلبید.
آن سوی خیابان #گلزار شهدا بود . باز خلوتگه راز و نیاز ، تنهایی و اشک های آسمان.. فاتحه ای خواندم و #اشک هایم عرض شرمندگی ام را به بابا رساندند و من در دل ازشهید تشکر کردم بابت #اجابت #حاجت و حفظ آبرویم.
لبخند رازآلود شهید و چشمان نافذش در توی عکس گره خورده بود به من و مزار و باران.
برای شادی روحش #صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
10.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نذر خانم #ام_البنین برای #حاجت روایی
التماس دعا
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
2.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونگی طلب #حاجت از #حضرت_رضا علیهالسلام، به کلام شیرین حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی علیه الرحمة
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─