2_1152921504618433331.mp3
3.29M
شور احساسی #شهدا
🌷به فدای شور و شین شهدا
🌷اسم رمز #یا_حسین شهدا
🎤 محمدحسین حدادیان
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَج
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#شهــدا صدایت زده اند
دست دوستے دراز کردهاند به سویت...
همراهے با #شهـدا سخت نیست..
یا علے ڪه بگویـے
خودشان دستت را میگیرند
تردیـد نڪن...
دستت را در دست ابراهیم بگذار
تا پرواز کنی🕊🕊🕊
بـــرادر شــهیدم
#شــهید_ابــراهیم_هــادی... 🌷🕊
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
توصیف راه هدایت و متحول شدن با عنایت شهدا
حاج حسین #یکتا
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
سه پذیرایی شهدا از ما
استاد #ماندگاری
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
روایتی از دلاوری شهدای #فاطمیون در دفاع از #حرم عمه سادات
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی با#شهدا
جبهه ازتوخونه شروع میشه
شهید #مدافع_حرم
#حسن_عبدالله زاده
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰 #خاطرات_شهدا
دیدار باخانواده های #شهدا
🌟بعد از پنجاه شصت روز تازه از راه رسیده بود و با خود لبخند همیشگی و بوی خاکریز را آورده بود. بچه ها را در آغوش گرفت و گونه هایشان را بوسید. زود صبحانه را آماده کردم. تند تند لقمه هایش را خورد و بلند شد. می دانستم می خواهد به کجا برود گفتم:" بعد از این همه مدت نیامده می خواهی بروی؟ لااقل چند ساعتی پیش بچه ها بمان. اگر بدانی چقدر دلشان برای تو تنگ شده...
با لحن ملایمی گفت: #حضرت_رباب (س)را الگوی خودت قرار بده. مگر نمی دانی که بچه های #شهدا چشم انتظار همرزمان پدرشان هستند تا به آنها سر بزنند و حالشان را بپرسند". کار همیشگی اش بود نمی توانست توی خانه دوام بیاورد. باید می رفت و به خانواده تک تک شهدا و همرزمانش سر می زد.
شهید #محمود_بنی_هاشم🕊🌹
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
4_5839378406826836544.mp3
6.19M
🍃توی خط #شهدا اگه باشم
خط به خط #گناهامو پاک میکنم🍃
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
صدایی نظرم را جلب کرد ، برگشتم ، با خنده گفت " برادر ، یک عکس از ما بگیر "
گفتم : "شرمنده ، تعداد کمی فیلم برایم مانده ، دنبال سوژه ام"
گفت : "حتما باید شهید یا زخمی بشیم تا سوژه پیدا کنی ؟"
با شرمندگی گفتم : "نه برادر این چه حرفیست ؛ من در خدمتم."
نشست، #چفیه اش را به سر بست و با زدن عطر " تی رز " به خودش ، صدای خنده بچه ها بلند شد . عکس که گرفتم کلی تشکر کرد ...
هنوز چند قدم از او جدا نشده بودم که #خمپاره ای کنارمان خورد . با عجله برگشتم او را ببینم .
به خیل #شهدا پیوسته بود ...
عکاس : سید مسعود شجاعی طباطبایی
عملیات کربلای یک _ منطقه مهران
#مردان_بی_ادعا
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#شهـــدا اینگـــونه بـــودند...
نقل خاطره ای زیبا از #شهید #مهدی_سامع
🔰شب قبل از #عملیات محرم، «مهدی سامع» تا بعد از نیمه ی شب به شناسایی رفته بود و دیر وقت خسته و كوفته برگشته، خوابیده بود.
🔰بچهها كه برای #نماز_شب بیدار شده بودند او را بیدار نكردند، چون خسته بود و شب بعد هم باید در عملیات شركت میكرد.
🔰صبح برای نماز بیدار شد با ناراحتی گفت: «مگر سفارش نكرده بودم مرا برای نماز بیدار كنید؟» وقتی دلیلش را گفتند، آه سردی كشیده و گفت: «افسوس، شب آخر عمرم نماز شبم قضا شد.»
🔰فردا شب؛ سامع به خیل شهیدان «عملیات محرم» پیوست.
📚 نماز شب شهیدان؛ محمد محمدی؛ نشر دارخوئین؛ ص 11
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#فرازے_از_وصیت_نامہ :
#شهدا را فراموش نڪنيم، شهدا زندهاند
هر چه خواستہ ام، از شهدا و #امام_رضا(ع) گرفتہ ام
شما هم هر چه ميخواهيد، از شهدا بخواهيد.
#شهید_میثم_نظری🌷
🕊🌸سلام صبحتون شهدایی 🕊🌸
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
خیلی قشنگه
بخونید حتما😍😢❤️
🌷شهید مصطفی ردانی پور🌷
عقدکنان مصطفی بود.اتاق تو در توی پذیرایی را زنانه کرده بودند و حیاط را برای مردها فرش انداخته بودند. یک مرتبه صدای بلندی که از کوچه به گوش می رسید،نگاه همه ی حاضران را به طرف در ورودی خانه برگرداند. "برای شادی روح آقا داماد صلوات!"
صدای خنده و صلوات قاطی شد و در فضای کوچه و حیاط خانه پیچید.
"برای سلامتی شهدای آینده صلوات!"
مصطفی سر به زیر و خندان در میان همراهانش و دوشادوش شهید حسین خرازی وارد خیاط خانه شد.
"صحیح و سالم بری رو مین و سالم برنگردی، صلوات بفرست!"
مهمانها هرچه سکه و نقل و شیرینی داشتند ریختند روی سر مصطفی که سرخ شده بود از خجالت.
"در راه #کربلا بی دست و بی سر ببینمت، صلوات بعدی رو بلندتر ختم کن!"
و صدای بلند صلوات اطرافیان ....
مصطفی مثل همیشه شلوار نظامی اش را پوشیده و پیراهن ساده ی شیری رنگش را روی آن انداخته بود اما با این تفاوت که آنها را اتو کرده بود.
بیشتر مهمانها از دوستان او بودند، بچه های جبهه یا همدرسان دوران طلبگی که حالامجلس را دست گرفته بودند و به اختیار خود می چرخاندند.
حاج حسین خطاب به ناصر گفت:" پاشو مجلس را گرم کن! مثلا عقدکنان رفیقمان است."
ناصر در حالیکه با عجله کیکهای داخل دهانش را قورت می داد گفت: چشم فرمانده ! آنگاه پارچ آب را برداشت و سرکشید و بلافاصله بلند شد و وسط مجلس ایستاد، بی مقدمه و با صدایی که فقط خودش معتقد بود که زیباست! شروع به خواندن کرد:
شمع و چراغ روشن کنید
بسیجی ها رو خبر کنید
امشب شبیخون داریم...
ببخشید امشب عروسی داریم...
و دست زد و بقیه هم با او دم گرفتند و دست زدند :
خمپاره بریزید سرشون
امشب عروسی داریم...
احمد گفت: ناصر ببینم کاری می کنی که عروس خانم همین امشب از آقا مصطفی تقاضای طلاق کنه یا نه؟
... سحرگاه در آستانه اذان صبح ، خواهر مصطفی سراسیمه و حیران زده از خواب پرید. بی درنگ به سوی اتاق مصطفی رفت و در زد.یقین داشت که مصطفی در آن موقع در سجاده ی #نماز_شب در انتظار اذان صبح به تلاوت قرآن مشغول است.
مصطفی آرام در را گشود و با چهره ی حیرت زده ی خواهرش مواجه شد که بریده بریده کلماتی بر زبان می راند: مصطفی... مصطفی!... به خدا قسم حضرت زهرا به همراه سیدی نورانی و بانویی دیگر در مراسم عروسی ات شرکت کردند. وقتی... وقتی خانم را شناختم عرضه داشتم: خانم جان! فدایتان شوم! قدم رنجه فرمودید! بر ما منت گذاشتید...اما شما و مراسم عروسی؟! فرمود: به مراسم ازدواج فرزندم مصطفی آمده ایم... اگر به مراسم او نیاییم به مراسم که برویم؟... و تعجب زده از خواب پریدم.
یکمرتبه مصطفی روی زمین نشست ، دستهایش را روی زمین گذاشت و شروع کرد های های گریه کردن... مرتب زیر لب می گفت: فدایشان بشوم! دعوتم را پذیرفتند.
_ کدام دعوت داداشی؟! تورو خدا به من هم بگو.
_ چون خواستم مراسم عروسی ما مورد رضایت و عنایت امام زمان(عج) قرار گیرد، دعوتنامه ای برای آن حضرت و دعوتنامه ای برای مادر بزرگوارشان #حضرت_زهرا(س) و عمه پر کرامتشان حضرت معصومه (علیهاالسلام) نوشتم. نامه اول را در چاه عریضه مسجد جمکران انداختم و نامه دوم را در ضریح #حضرت_معصومه... و اینک معلوم شد که منت گذاشته اند و دعوتم را پذیرفته اند... حال خیالم راحت شد که مجلس ما مورد رضایت مولایمان #امام_زمان (عج) واقع گشته است.
شادی ارواح طیبه #شهدا خصوصا شهید #مصطفی_ردانی پور #صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
از کاباره تا خدا؛ #شهیدی که تو کاباره کار میکرد
🎙استاد رائفی پور
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-دلگيرکه شدۍ از زمانه
تعطیل کن زندگۍرا
برس به داد ِدلَت...
-حرم اگرنیافتۍ#شھدا هستند
گلزارشان میشودمأمنۍ براۍ دلت
برو گلزار #شهدا
وقبرگمنامی که نمیدانی ازکدامین دیاراینجا ارمیده است
#عشق اینجاست، زندگی اینجاست،#امام_زمان اینجاست....
چه صفایی داره لحظاتی باشهدابودن
التماس دعا
بفرستیم صلواتی،
دسته گلی ازمعنویت نثار روح مطهرشان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
روایتگری طوفانی مرحوم حاج عبدالله ضابط رحمت الله علیه در #طلائیه
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
مرد از شهدا؛ #روایتگری کنار #اروند
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
روایتگری حاج حسین یکتا در #معراج_الشهدا اهواز
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
روایتگری زیبا و تصویری شهدا چکار برای #امام_زمانت کردی؟!
#شهید #محسن_زیارتی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🕊🌹شهادت راز جشن تولد خاص محمدمهدی
#شهادت دُر گرانی است که به هرکس ندهندش»، برای همین است که «محمدمهدی» به مادرش میگفت که «شهادت خیلی زیباتر از داماد شدن است»؛ چراکه «محمدمهدی رضوان» دلش دیگر در این دنیا نبود و این دُرّ گرانبها را به همه زرق و برق دنیا ترجیح داده بود و میخواست در «رضوان» خدا، در کنار دیگر #شهدا «عند ربهم یرزقون» باشد.
«محمدمهدی رضوان» یک بسیجی ۱۹ ساله بود که در محله «هرندی» تهران، وقتی در حال گشت عملیاتی برای تأمین امنیت آن منطقه بود، توسط اراذل و اوباش بهطور ناجوانمردانهای به شهادت رسید. آنگونه که میگویند، ظاهراً جسم سختی بر سر او زدند و «محمدمهدی» از روی موتور سیکلت بر زمین افتاد؛ چقدر نحوه شهادتش آشناست؛ نمیدانم، شاید خودش هم آن موقع که داشت بر زمین میخورد، «یااباالفضل (ع)» گفتمحمدمهدی» با عطر و بوی امام زمان (عج) پرکشید؛ چراکه ساعاتی قبل از شهادتش، زائر #مسجد_مقدس_جمکران بود؛ نمیدانم که آنروز از #امام_زمان خود چه خواسته بود؟ بههرحال دل تو دلش نبود و میخواست زودتر به تهران برسد و وقتی به تهران رسید، حتی با پدرش نیز خداحافظی نکرد و لباس شهادت بر تن کرد و رفت.
تولد ۲۰ سالگیاش، آنهم با یک جشن تولد خاص! خودش خواسته بود تا جشن تولد ۲۰ سالگیاش خاص باشد و همینگونه هم شد؛ جشن تولدی خاص که رنگ و بوی شهدایی گرفت.خانواده و دوستان «محمدمهدی» در گلزار شهدای تهران برای او جشن تولد خاص گرفتند، مادرش دلیل «خاص» بودن جشن تولد ۲۰ سالگی فرزند شهید خود را اینگونه تشریح کرد:
«محمدمحدی» در تولد ۱۹ سالگیاش به من گفت که «مادر! سال دیگه تولد ۲۰ سالگی منه، یک تولد خاص! شما باید برای من یک تولد خاص بگیرید»؛ اما من حرف فرزند خود را نفهمیدم!. گفت «سال دیگه تولد من یک تولد خیلی قشنگی میشه؛ میخوام همه را دعوت کنم»، من فکر کردم که میخواهد همه رفقای خود را دعوت کند؛ گفتم «باشه مادر جان! سال دیگه برایت جشن تولد میگیرم و همه رفقایت را دعوت کن»، آنموقع نفهمیدم که منظور فرزندم چه بود؛ اما وقتی امسال مشغول تدارک جشن تولد او شدم، دیدم که جشن تولد ۲۰ سالگی محمدمهدی خیلی خاص بود!».
شهیدمدافع امنیت🕊🌹
#محمدمهدی_رضوان
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
حاج حسین یکتا - روایتگری (شهدا امامزاده های عشق)
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین (ع)
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به شهدای عزیز
همخوانی دسته جمعی #شهدا با مهدی رسولی با هوش مصنوعی
یه عده پای حق که میرسه فراری و
یه عده پای حق که میرسه فدایی ان
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
نوجوان آرپیجی زن در والفجر ٨ حاج حسین یکتا
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین(ع)
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
داستان ...دورکعت نماز برای روکم کنی بچه بسیجی ها
#حاج_حسین_یکتا
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از #شهدا
داستان ...دورکعت نماز برای روکم کنی بچه بسیجی ها
#حاج_حسین_یکتا
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین (ع)
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
زیارت اربعین، آرزوی شهدا.mp3
7.04M
🏴 زیارت اربعین، آرزوی شهدا
اثر خون شهدا در جلب توجه ها به زیارت اربعین
حاج حسین یکتا
#شهدا
#اربعین
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─