eitaa logo
این عمار
3.1هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
22.8هزار ویدیو
614 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 134.mp3
5.91M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز صد و سی و چهارم خطبه ۱۹۲ بند ۱۰ تا ۱۲
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی و چهارم ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : خطبه قاصعه 0⃣1⃣ پرهيز از ستمكاری 🔻پس خدا را، خدا را، از تعجيل در عقوبت و كيفر سركشی و ستم بر حذر باشيد و از آينده دردناك ظلم و سرانجام زشت تكبّر و خود پسندی كه كمين گاه ابليس است و جايگاه حيله و نيرنگ اوست، بترسيد. حيله و نيرنگی كه با دلهای انسانها، چون زهر كشنده می آميزد و هرگز بی اثر نخواهد بود و كسی از هلاكتش جان سالم نخواهد برد. نه دانشمند به خاطر دانشش و نه فقير به جهت لباس كهنه اش، در امان می باشد. 1️⃣1️⃣ فلسفه عبادات اسلامی 🔻خداوند بندگانش را با نماز و زكات و تلاش در روزه داری حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام و ديدگانشان خاشع و جان و روانشان فروتن و دلهايشان متواضع باشد، كبر و خودپسندی از آنان رخت بربندد، چرا كه در سجده بهترين جای صورت را به خاك ماليدن، فروتنی آورد و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكی كردن است و روزه گرفتن و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتنی است و پرداخت زكات برای مصرف شدن ميوه جات زمين و غير آن، در جهت نيازمنديهای فقرا و مستمندان است. به آثار عبادات بنگريد كه چگونه شاخه های درخت تكبّر را در هم می شكند و از روييدن كبر و خودپرستی جلوگيری می كند. 2️⃣1️⃣ تعصّب ورزيدن زشت و زيبا 🔻من در اعمال و رفتار جهانيان نظر دوختم، هيچ كس را نيافتم كه بدون علّت درباره چيزی تعصّب ورزد، جز با دليلی كه با آن ناآگاهان را بفريبد و يا برهانی آورد كه در عقل سفيهان نفوذ كند جز شما، زيرا در باره چيزی تعصّب می ورزيد كه نه علّتی دارد و نه سببی، ولی شيطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم (عليه السّلام) تعصّب ورزيد و آفرينش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت «مرا از آتش و تو را از گل ساخته اند» و سرمايه داران فساد زده امّتها، برای داشتن نعمتهای فراوان تعصّب ورزيدند و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانيم و هرگز عذاب نخواهيم شد». پس اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، برای اخلاق پسنديده، افعال نيكو و كارهای خوب تعصّب داشته باشيد. همان افعال و كرداری كه انسانهای با شخصيّت و شجاعان خاندان عرب و سران قبائل در آنها از يكديگر پيشی می گرفتند، يعنی اخلاق پسنديده، بردباری به هنگام خشم فراوان و كردار و رفتار زيبا و درست و خصلتهای نيكو پس تعصّب ورزيد در حمايت كردن از پناهندگان و همسايگان، وفاداری به عهد و پيمان، اطاعت كردن از نيكيها، سرپيچی از تكبّر و خود پسنديها، تلاش در جود و بخشش، خودداری از ستمكاری، بزرگ شمردن خون ريزی، انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم، پرهيز از فساد در زمين، تا رستگار شويد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۴۳ قسم ۸.mp3
2.96M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 8⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح (8) 🔹الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران) 🔻 مطلب سوم درباره رضایت از خدا، آثار و برکات آن است. مولا علی (علیه السلام) دو اثر را برای رضایت نسبت به آنچه خدا رزق و روزی ما کرده، بیان می کنند. 🔹 اول دفع حزن و افسردگی است؛ در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: « وَ مَن رَضِیَ بِرِزقِ اللهِ لَم یَحزَن علیٰ مَا فَاتَه» ؛ " کسی که به روزی خدا خشنود باشد، بر آنچه از دستش رفته است، ناراحت و اندوهگین نشود." 🔹 دوم رفع فقر است؛ که در حکمت ۳۷۱ فرمود:« لا مالَ أذهَبُ لِلفاقَه مِنَ الرِّضیٰ بِالقُوتِ » ؛ " هیچ مالی در فقر زدایی، از بین برنده تر از رضایت دادن به روزی نیست. " 🔵 مطلب چهارم، راه های کسب رضایت از زندگی است. مولا علی علیه السلام چند چیز را راه رسیدن به رضایت از زندگی بیان کردند: 🔸 اول، زیاد یاد مرگ کردن است؛ در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: « مَن أکثَرَ مِن ذِکرِ المَوتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنیا بِالیَسیر» ؛ " هرکس فراوان به یاد مرگ باشد، در دنیا به اندک چیزی خشنود است." 🔸 دوم، چشم بستن بر دردها و آزار هایی است که دیگران به انسان می رسانند. در حکمت ۲۱۳ می فرمایند: " چشمت را بر دردها و آزارها ببند، تا ابد راضی و خشنود خواهی شد. " 🔸 و سوم، دشمنی با فاسقان و غضب برای خداست که یکی از ارکان چهارگانه جهاد شناخته شده است. حضرت در حکمت ۳۱ می فرمایند: « شَنِئَ الفاسِقینَ وَ غَضِبَ لِلهِ، غَضِبَ اللهُ لَه وَ أرضَاهُ یوم القیامَه» ؛ " کسی که با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا هم به خاطر او به خشم می آید و روز قیامت او را خشنود سازد." 🔸 و نکته پایانی هم اینکه، اهل بیت (علیهم السلام)، اسوهٔ رضایت از خدا هستند. حضرت در خطبه ۳۷ بند دوم می‌فرمایند:«رَضِینا عَنِ اللهِ قَضاءَه» ؛ " ما از خدا و در برابر هر آنچه حکم کند، راضی هستیم. " 🎙حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و سوم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻2. هنگامی که ابن ملجم با قطام دیدار کرد، قطام درخواست کرد که او باید قتل علی علیه السلام را مهریه اش قرار دهد. از سویی در تاریخ آمده که ملاقات ابن ملجم با قطام در کوفه بود.سوال ما اینجاست اگر دیدار قطام با ابن ملجم در کوفه، تصادفی بوده و معاویه و بنی امیه هیچ گونه خبری از قصد قطام مبنی بر تحریک ابن ملجم به قتل امام نداشتند، چه طور در فاصله ای اندک مبلغ 100 هزار درهم از سوی عمروعاص برای ابن ملجم در کوفه فرستاده می شود؟ می گویند ابن ملجم در شعبان سال 40 وارد کوفه شد و در منزل اشعث سکونت گزید. 🔻 بعدا او با قطام دیدار کرد. آیا این حوادث، اگر به صورت طبیعی بخواهد صورت بگیرد، امکان دارد؟ یعنی ورود ابن ملجم به کوفه، دیدار با قطام، بیان قصد قطام مبنی بر اینکه اگر می خواهد با او ازدواج کند باید علی علیه السلام را بکشد، آگاهی بنی امیه از این دیدار، ارسال پول از سوی وکیل عمروعاص برای ابن ملجم. به نظر می رسد دستگاه بنی امیه از قبل، ابن ملجم را به عنوان بازیگر خود انتخاب کرده بود و به خوبی می دانست که روند کار باید به چه شکل پیش رود. 🔻 ظاهرا بنی امیه از قبل، تمام گزینه های مطلوب برای زمینه سازی در شهادت امام را انتخاب کرده و خود، مدیریت صحنه را بر عهده داشت. در اینجا خالی از لطف نیست که بگوییم ابن ملجم در زمان خلیفه دوم به عنوان معلم قرآن، در آن شهر انتخاب شد. در یک گزارش آمده است: «عمر به کارگزارش عمرو نوشت خانه عبدالرحمن بن ملجم را به مسجد نزدیک سازد تا مردم را قرآن و فقه تعلیم دهد.» همچنین در یک گزارش دیگر آمده است که عمروعاص نیز به ابن ملجم احترام خاصی می گذاشت. آیا همه این پازل ها برای شهادت امیرالمومنین، تصادفی است؟ 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد...
🇮🇷 قسمت اول ♦️چرایی حمایت از فلسطین، و آینده فلسطین 🔹حدود ۷۴ سال از اشغال فلسطین می گذرد. در این مدت مبارزات فلسطینیان هر روز پر حرارت از گذشته شده است. مبارزه ها و حمایت از آن متکی به مبانی قرآنی، روایی و فقهی است: الف،مبانی قرآنی حمایت از فلسطینیان آیات متعددی در چرایی حمایت از فلسطینیان وجود دارد: ۱.إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ .(ممتحنه٩) در این آیه اجازه دوستی و نیکی با دوگروه داده نشده است. یکم دشمنانی که با شما می جنگند. دوم.گروهی که از اخراج پشتیبانی می کنند. مصداق اتم این دشمنان در حال حاضر رژیم صهیونیستی است که با مسلمانان می جنگد و آنان را تبعید می کند. ۲.آیه دوم آیه ۷۵ سوره نساء است. وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا. بر اساس این آیه، وظیفه هر مسلمانی، جهاد برای رهانیدن مستضعفان از زیر دست ظالمان است. ب.مبانی روایی حمایت از فلسطینیان روایت های بسیاری در حمایت از مظلومان داریم. به یک روایت معروف بسنده می شود: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: مَنْ أَصْبَحَ لاَ يَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ ج.مبانی فقهی حمایت از فلسطینیان در این موضوع خاطره زیر خواندنی است. حجت الاسلام محمد زمانی نقل می کند: در یکی از همایش هایی که در لبنان داشتم، یکی از رهبران فلسطینی خاطره‌ای از امام(ره) تعریف کرد و گفت: ما تفکر ناسیونالیستی و سوسیالیستی داشتیم، ولی هر دو تفکر شکست خورد، به مراجع و بزرگان اسلامی رجوع کردیم؛ به الازهر و مفتیان سعودی نامه نوشتیم تا فتوای جهاد بدهند و کشتگان ما را شهید حساب کنند، آنها یا پاسخ درستی ندادند یا متزلزلانه جواب دادند؛ به امام(ره) در نجف نامه نوشتیم و ایشان با صراحت فرمودند که کشتگان شما شهیدند و جهاد علیه اسرائیل واجب و مصداق جهاد فی سبیل الله است و همین دستور شعله رو به خاموشی فلسطین را روشن نگه داشت. د. وضعیت فعلی فلسطینیان فلسطینیان در حال حاضر به فرموده مقام معظم رهبری مظلوم های مقتدر هستند. محاصره ، تحریم، حمایت نشدن عملی و زبانی از سوی خیلی از کشورهای مسلمان، تصمیم گیری پادوهای منطقه برای فلسطینیان و تضییع حقوق فلسطین در مجامع بین المللی، نشانه های مظلومیت فلسطینیان است. از سوی دیگر مجاهدت ها،پایبندی به آرمان ها، به روز شدن مبارزات، خسته نشدن،تحمیل خواسته ها به رژیم صهیونیستی در جنگ ۸ روزه، درون زا بودن مبارزه ها و اتکای به خود بدون وابستگی به پادوهای منطقه نشانه های اقتدار فلسطینیان است. ه. آینده فلسطین برای آینده فلسطین دو مسیر سازش یا مقاومت پیش رو است. رژیم صهیونیستی از ابتدای اشغال فلسطین گام هایی را طراحی کرده است. تأسیس، تشکیل دولت، گسترش سرزمینی، تثبیت گام های طراحی شده برای این غده سرطانی است.  این رژیم در تأسیس و تشکیل دولت پس از چند دهه توفیق نسبی داشته است. در گام گسترش سرزمینی تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی،  رژیم صهیونیستی با اشغال مناطقی از اردن، مصر، سوریه و لبنان در آرزوی گسترش سرزمین تا فرات بود. با پیروزی انقلاب اسلامی رژیم صهیونیستی گام به گام از این آرزو به ویژه از مناطق شیعه نشین لبنان عقب نشینی کرده است. این رژیم‌ در داخل نیز مجبور به دیوار کشی شده است. رژیم صهیونیستی در حال حاضر در صدد تثبیت مناطق اشغالی است. انتقال پایتخت و سفارت ها به قدس اشغالی و کسب حمایت برای تسلط قانونی بر جولان بخشی از راهکارهای تثبیت این رژیم‌ است. دغدغه دیگر رژیم‌ صهیونیستی کسب مشروعیت به ویژه در میان کشورهای اسلامی است. ارتباطات سیاسی حضور در کنفدراسیون های ورزشی از آرزوهای رژیم صهیونیستی است. سران کشورهای منطقه از ابتدای تشکیل رژیم جعلی صهیونیستی دو رویکرد سازش یا مقاومت را در پیش گرفتند. هر چند برخی رژیم های عربی منطقه ادبیات سازشی پنهان خود را آشکار کردند و به آن خوش بین هستند ولی تجربه های گذشته، این خوش خیالی را به نا امیدی تبدیل خواهد کرد👇👇
👆👆نادیده گرفتن حقوق شش ملیون آواره فلسطینی، نظر خواهی نکردن از  صاحبان اصلی فلسطین، سیری ناپذیری رژیم صهیونیستی، ایده نیل تا فرات رژیم اشغالگر، دلایل خوش ببن نبودن به ادبیات سازش است. سابقه دولت های طول تاریخ آمریکا در  وابستگی به لابی صهیونیسم،  ادامه بخشیدن بلندی های جولان بر خلاف قوانین بین الملل به رژیم صهیونیستی از سوی ترامپ، حمایت از رژیم اشغالگر در اشغال سرزمین های اشغالی سینا و کرانه باختری هیچ روزنه ی امیدی برای فلسطینیان نسبت به آینده ادبیات سازش که در طرح معامله قرن و پیمان ابراهیم پیگیری می شود باقی نمی گذارد.تجربه های گذشته ثابت کرده است تنها راه رسیدن فلسطینیان به همه حقوقشان راهبرد مقاومت است. ،ترس، نا امنی، موفق نشدن در تثبیت مطلق، مهاجرت معکوس، آماده باش بودن همواره ارتش رژیم صهیونیستی از ثمرات مقاومت است. وضعیت فعلی رژیم صهیونیستی در آیه چهارم سوره منافقون آمده است: وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ ﭼﻮﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻲ ﺟﺴﻢ ﻭ ﻇﺎﻫﺮﺷﺎﻥ [ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﺳﺘﮕﻲ ﻭ ﻭﻗﺎﺭ ] ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮕﻔﺖ ﺁﻭﺭﺩ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﻳﻨﺪ [ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﻭ ﺟﺬﺍﺑﻴّﺖ ﻛﻠﺎم ] ﺑﻪ ﺳﺨﻨﺎﻧﺸﺎﻥ ﮔﻮﺵ ﻓﺮﺍ ﻣﻰ ﺩﻫﻲ [ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﭘﻮﭼﻲ ﺑﺎﻃﻦ ، ﺳﺒﻚ ﻣﻐﺰﻱ ﻭ ﺩﻭﺭﻭﻳﻲ ] ﮔﻮﻳﻲ ﭼﻮﺏ ﻫﺎﻱ ﺧﺸﻜﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﺭﻱ ﺗﻜﻴﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ [ ﻭ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﺟﺴﺎﺩﻱ ﺑﻲ ﺭﻭﺡ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ ، ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺑﺰﺩﻟﻲ ] ﻫﺮ ﻓﺮﻳﺎﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ . ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺩﺷﻤﻦ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﺍﻧﺪ ; ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰ ; ﺧﺪﺍ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻜﺸﺪ ; ﭼﮕﻮﻧﻪ [ ﺑﺎ ﺩﻳﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﻟﺎﻳﻞ ﺭﻭﺷﻦ ، ﺍﺯ ﺣﻖ ﺑﻪ ﺑﺎﻃﻞ ] ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻣﻰ شوند. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
30.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬛️ ♦️سه درس امیر مؤمنان علیه‌السلام ✋ 🔖 🔖 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌴ادبیات مجاهدت تنها راه احقاق حق فلسطینیان 🔹 گام های چند مرحله ای برای رژیم صهیونیستی از ابتدای اشغال فلسطین طراحی شد. تأسیس، تشکیل دولت، گسترش سرزمینی، تثبیت گام های طراحی شده برای این غده سرطانی است.   این رژیم در تأسیس و تشکیل دولت پس از چند دهه توفیق نسبی داشته است. در گام گسترش سرزمینی تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی،  رژیم صهیونیستی با اشغال مناطقی از اردن، مصر، سوریه و لبنان در آرزوی گسترش سرزمین تا فرات بود. با پیروزی انقلاب اسلامی رژیم صهیونیستی گام به گام از این آرزو به ویژه از مناطق شیعه نشین لبنان عقب نشینی کرده است. این رژیم‌ در داخل نیز مجبور به دیوار کشی شده است. 🔹رژیم صهیونیستی در حال حاضر در صدد تثبیت مناطق اشغالی است. انتقال پایتخت و سفارت ها به قدس اشغالی و کسب حمایت برای تسلط قانونی بر جولان بخشی از راهکارهای تثبیت این رژیم‌ است. دغدغه دیگر رژیم‌ صهیونیستی کسب مشروعیت به ویژه در میان کشورهای اسلامی است. ارتباطات سیاسی، حضور در کنفدراسیون های ورزشی از آرزوهای رژیم صهیونیستی است. سران کشورهای منطقه از ابتدای تشکیل رژیم جعلی صهیونیستی دو رویکرد سازش یا مقاومت و مجاهدت را در پیش گرفتند. هر چند برخی رژیم های عربی منطقه ادبیات سازشی پنهان خود را آشکار کردند و به آن خوش بین هستند ولی تجربه های گذشته این خوش خیالی را به نا امیدی تبدیل خواهد کرد. نادیده گرفتن حقوق شش ملیون آواره فلسطینی، نظر خواهی نکردن از صاحبان اصلی فلسطین، سیری ناپذیری رژیم صهیونیستی، ایده نیل تا فرات رژیم اشغالگر، دلایل خوش ببن نبودن به ادبیات سازش است. سابقه دولت های طول تاریخ آمریکا در وابستگی به لابی صهیونیسم،  بخشیدن بلندی های جولان بر خلاف قوانین بین الملل به رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا، حمایت از رژیم اشغالگر در اشغال سرزمین های اشغالی سینا و کرانه باختری هیچ روزنه ی امیدی برای فلسطینیان نسبت به آینده ادبیات سازش که در طرح معامله قرن و پیمان ابراهیم پیگیری می شود باقی نمی گذارد.تجربه های گذشته ثابت کرده است تنها راه رسیدن فلسطینیان به همه حقوقشان راهبرد مجاهدت و مقاومت است. 🔖 🔖 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 📆 ♦️دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان ♦️بسم الله الرحمن الرحیم 🔺️اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَکَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِکَ واسْکِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین. ♦️خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت وفرود آر برایم در آن برکاتت را وتوفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت ومسکنم ده در آن وسطهاى بهشت اى اجابت کننده خواسته ها ودعاهاى بیچارگان. 🌙 📎 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 [📖 ] 🔺️ مقام معظم رهبری : 💢 را باید با انجام داد. ۱۴۰۲/۰۱/۰۳ هر قرآن را بشنوید ✋ 🔖 🔖 🔖 📎 🔖 🔖 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 _واییی گلرخ،، داداشم داره بابا میشه....ای جانممممم عاطفه+وایی ساجده دودِمانِت به باد رفت عمه شدی مبارک باشه گلی..خیلی خوشحال شدم _عمه به قربون اش بره الهیی عاطفه+دلم خواست عمه بشم...همین الانِ الان با گلرخ زدیم زیرِ خنده گلرخ+شما اول برای آقا داداش یک آستین بالا بزن...ان شاءالله عمه هم میشی عاطفه لیوان چایی رو به دست گرفت و گفت: +خداکنه...علیرضا که بدش نمیاد زن بگیره....فعلا سپرده به مامانم اون براش دختر بپسنده.. گلرخ+جدی...چه خوب کسی رو هم در نظر دارید +مامان یک فکرایی داره...تا قسمت چی باشه گلرخ+ان شاالله هرچی خیره خب عمه ساجده...شما بگو ذوقی برای این پیشوند عمه ای که به اسمم داده بود کردم و گفتم : _چی بگم +میخواستی یک چیزی بگی که گفتی اول من بگم بعد تو آها یادم اومد...انقدر این خبر منو خوشحال کرده بود که یادم رفت. _هیچی بابا...خاستگار دارم عاطفه که داشت چای میخورد یک دفعه به سرفه افتاد...زدم پشت کمرِش _چی شدی!؟؟ لیوان چای رو گذاشت رو میز...دست اش رو به نشونه ی هیچی آورد بالا و لبخندی زد. گلرخ+خب بگو ببینم...طرف کیه! چیکاره اس!؟ _ندیدم اش که...انگار همسایه است...پسره هم کارمند بانکه عاطفه صداش رو صاف کرد و گفت: +خوبه؟ میخوایی قبول کنی ؟ _نمی دونم...فکر نکنم +چرا ؟ شانه ای بالا انداختم _حالا ببینیم چی میشه لبخندی بهم زد و گفت: +توکل بر خدا ،،،،،،،، "عاطفه" کلیدِ خونه عمه رو انداختم و در رو باز کردم....بیشتر وقت ها میومدم خونه عمه خاتون...قبل از من بعضی وقت ها دخترش ، طاهره خانم میومد پیشش تا تنها نباشه. بعد از اینکه لباس ام رو با یک تی شرت و شلوار راحتی عوض کردم به آشپزخونه رفتم و مشغول درست کردن شام شدم. ذهنم میرفت سمت این قضیه ی خاستگاری ساجده...نمی دونستم باید به مامان زنگ بزنم بگم یا نه افکارم رو پس زدم و بعد اینکه ماکارانی رو دم گذاشتم زیرِش رو کم کردم. نزدیک اذان بود و مثل همیشه یک ربع قبل از اذان وضو گرفتم و سجاده ام رو پهن کردم‌....سرِ سجاده نشستم و لبه ی چادرم رو به دست گرفتم. چقدر جای امیر خالیه...الان باشه بهم بگه"سادات خانم...شدی عِین یک فرشته" _اینجوریام که میگی نیست +چرا!؟ رضاخان هم اگر می دید که با چادر چه زیبایی جهان پر میشد از قانون چادرهای اجباری لبخندی می زنم که صدایِ اذان، از مسجد محل بلند میشه...به سمت پنجره رفتم و بازش کردم....دوباره سر سجاده نشستم و با صدای اذان زمزمه می کردم. ،،،،،،، بین خواب و بیداری بودم که رویِ پیشونیم حس زِبری کردم...آروم آروم چشم هام رو باز کردم که امیر رو دیدم. +بیدارت کردم!؟ لبخندی زدم و بلند شدم....بعد از نماز سرِ سجاده خوابم برده بوده. _سلام...ساعت چنده!؟ +علیک سلام...ساعت چنده!!!بخوای از اذان حساب کنی شما دوساعته خوابیدی خانوم لب گزیدم و گفتم _ماکارانیِ سوخت؟؟ +مامان خاتون رفت سراغش...نسوخته بود. سوخته بودم فدا سرِت عیب نداره که بلند شدم و چادر و جانمازم رو جمع کردم‌. با امیر رفتیم بیرون...بعد از غذا ، سه نفری جلویِ تلوزیون نشسته بودیم که تلفن زنگ خورد. انگار از خونه ی آقا صادق بود. +سلام پسرم نیم نگاهی به من انداخت و ادامه داد: +باشه....تا فرداشب مزاحم میشم ...... +سلام برسون...خداحافظ انگار قضیه ی خاستگاری داشت جدی میشد که به مامان خاتون هم گفته بودند که بیاد. ،،،،،،،، *مجید‌ترک‌آبادی . 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 "ساجده" امشب قراره خاستگاری بود....بعد از نماز مغرب، سمت کمد لباس هام رفتم. سارافون کرمی رنگِ ساده ، شال همرنگ و شلوار ساده ی مشکی پوشیدم. تو آینه به خودم نگاهی انداختم و به سمت پایین رفتم. گلرخ و مامان تو آشپزخونه بودند و مامان خاتون با سجاد و بابا تو پذیرایی نشسته بودند. مامان+گلرخ جان کِی نوبت سونو داری؟ گلرخ+نوبتم برایِ شنبه است...قرار شده سجاد مرخصی بگیره بریم +اگر سجاد نتونست بگو...حتما باهات میام.. کنار گلرخ رویِ صندلی میز ناهار خوری نشستم که صدای زنگ خونه بلند شد. مامان بلند شد و بیرون رفت...من و گلرخ هم به دنبال اش. جلویِ در ورودی ایستاده بودیم اول از همه یک خانم و پشت سرش یک آقا وارد شد که مشخص بود مادر و پدرش هستند. بعد از اون دو نفر آقا پسر وارد شد...کت تک مشکی با شلوار مشکی پوشیده بود و دست گلی به دست داشت. بعد از سلام و احوال پرسی با بقیه، آقا پسر جلو اومد و دسته گل رو جلوم گرفت: +بفرمایید نگاهی به بابا انداختم و دسته گل رو ازش گرفتم _ممنون و بعدش به آشپزخونه رفتم. بعد چند. دقیقه سر و صدا ها زیاد شد...به پذیرایی دید نداشتم. ای کاش گلرخ میومد پیش ام..الان باید چیکار کنم خب. سعی داشتم ببینم تو پذیرایی چه خبره اما هر جور جلو می رفتم ضایع بود. +ساجده جان...چایی بیار دخترم صدای مامان بود..وای وای بدو بدو ساجده...نفس عمیقی کشیدم خب استکان ها که آماده است. آروم آروم چایی هارو ریختم و شینی به دست از آشپزخونه خارج شدم. بعد از پخش چایی کنار مامانم نشستم...که اون آقایی که مشخص بود پدرش هست گفت: آقا صادق اگر اجازه بدید دختر و پسر برن باهم دیگه صحبت کنن...هرچی باشه این دوتا جوون میخوان باهم زندگی کنن بابا سری تکون داد +درسته بعد هم به من اشاره کرد که برم اتاقم که باهاش صحبت کنم. با بی میلی از جام بلند شدم و پسره هم همراهم اومد. در اتاق رو بستم و با فاصله ازش رویِ زمین نشستم. نفسی بیرون دادم _خب! حس میکردم در مقابلش آدم پر رویی باشم...زیادی خجالتی بود! +اگر میشه شما بفرمایید شروع کردیم به معرفی همدیگه...تو این فاصله متوجه شدم مردِ آروم و خوبیه اما اختلافات زیادی داشتیم اونقدری که باهم اختلاف داشتیم تفاهم نداشتیم نمی دونم شاید لازم بود بیشتر فکر کنم بعد از اینکه صحبت هامون تموم شد از اتاق بیرون رفتیم...اصلا حواسم نبود که قراره باهاش صحبت کنم وگرنه از قبل حرف هام رو یک جمع بندی می کردم...خواسته هام ، معیارهام و ..‌‌‌.... ،،،،،،،،، رویِ تخت دراز کشیدم و بالشت رو زیر سرم درست می کردم. پیامی از عاطفه اومد: «سلام خوبی ، امشب چطور بود خواهر؟» براش نوشتم : "سلام ممنون به خوبیت" "به نظرم باهم جور نیستیم...اختلاف زیادی باهم داشتیم حالا بیخیال این حرفا میگم کتابی در مورد امام زمان (عج) سراغ داری بهم معرفی کنی!؟؟" "ان شاءالله که هرچی خیره....اگر کتابی پیدا کردم حتما بهت میگم چه خوبه که به فکر امام زمانت هستی (:" ،،،،،،،،،،، . 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 امتحانات ترم نزدیک بود اما من اصلا تو حال و هوای امتحان نبودم....برای کارِ عملی ، دبیر ازمون چند تا نمونه کار خواسته بود و منم وسایل مورد نیازم رو خریده بودم. به عاطفه زنگ زدم که بیاد کمکم کنه...گلرخ که باردار بود و نمی تونستم بهش بگم. عاطفه قرار بود یک ساعت دیگه بیاد...مشغول تمیز کردن خونه شدم...وسایل کیک رو آماده کردم و شروع به درست کردن اش کردم. مامان رفته بود خونه مامان خاتون...موهام رو رویِ سرم گوجه ای بستم و عاطفه دقیق بعد از یک ساعت اومد. جلویِ در ورودی ایستادم _سلاممم..خوش اومدی عروس عمو عاطفه با لبخند نگاهم می کرد..جلوتر اومد +علیکم السلام خواهر...چه خوشگل شدی دست به سینه به دیوار تکیه دادم...نچی کردم و گفتم _تازه الان فهمیدی...بودم عاطفه ابروهاش رو داد بالا +اووو...بله بله هزار الله اکبر حالا اجازه هست بیام داخل از جلویِ در کنار رفتم _بفرمایید...منزل خودتونه عاطفه چادر و پالتو اش رو درآورد...کش و قوسی به بدن اش داد. +خب چیکار باید بکنیم _خدمتتون عارضم که شما باید رنگ قاطی کنی بدی به من +اع..خوبه پس...شروع کنیم _بزار یک کیک پختم بخوریم بعد شروع می کنیم ببینیم چه کردم +به به...از هر انگشت شما که یک هنر داره میریزه...فقط زودتر امیر قراره بیاد دنبالم بریم بیرون به سمت آشپزخونه رفتم و همونطور که دستکش مخصوص رو دستم می کردم گفتم: _آخ آخ ...بله دیگه شما متاهل ها سرتون شلوغه ،،،،، نگاهی به بوم رو به روم انداختم....به مناسبت ماه محرم طرحی که بهم داده بودند ذوالجنان امام حسین (ع) بود. +چقدر قشنگ شد...می تونی تو نمایشگاه یک غرفه برای خودت بگیری کارات رو بفروشی. من این طرح و میخوام لبخندی می زنم _این که قابل تورو نداره...برای تو +لطف داری ممنون صدای گوشی عاطفه بلند می شود که اسم "امیرم" روی آن افتاد. +سلام ..... +باشه، چشم نیم نگاهی به من می اندازد و آرام خداحافظی می کند. +گفت یک ربع دیگه میاد دنبالم...تو تنها میشی مامان نیست؟ _نه رفته خونه مامان خاتون میاد عاطفه بلند شد و جلویِ آینه ، روسری اش رو مرتب کرد...گیره ی روسری اش رو می زنه و با وسواس لبه ی روسریش رو صاف می کنه...نگاه از عاطفه می گیرم _عاطفه سادات +بله _میگم تو حجابت رو دوست داری...یا نمی دونم به اجباره یا ..؟؟؟ عاطفه از تویِ آینه لبخندی می زنه و به سمت من می چرخه +اجبار؟ نه ساجده جان من واقعا حجابم رو دوست دارم چادرش رو از جالباسی برداشت و اومد سمت من +حجاب برایِ یک زن آرامش میاره...روحیه ی لطیف این زن هم به این آرامش احتیاج داره....نمی دونم ساجده من فتوا نمی دم فقط نظر خودم رو میگم...اینکه یک نامحرم بخواد راحت به من نگاه بکنه من رو اذیت می کنه...حس بی ارزش بودن بهم دست میده با همون لبخند همیشگی روی مبل لَم داد و گفت: +از طرفی "سَیِّدَهُ‌النِساءِ‌العالَمین" کیه!؟؟ حضرت زهرا (سلام الله علیها) ، الگو و اسوه ی حجاب... اسم حضرت زهرا(س) رو که آورد یاد ایام فاطمیه افتادم....اون شب....اون چادر +حالا چی شد که در مورد حجاب من پرسیدی؟ دست هام و پشت سرم حلقه کردم و مثل خودش روی مبل خوابیدم. _دایی گفته بود برای اینکه قرآنم قوی بشه هرروز یک صفحه قرآن بخونم. منم داشتم می خوندم که چشمم به یک آیه خورد وایسا برم بیارم. +قرآن می خوای؟ بشین من تو کیف ام دارم! قرآن رو از عاطفه گرفتم و صفحه اش رو آوردم. به سمت اش گرفتم ایناهاش عاطفه قرآن رو گرفت: بسم الله الرحمن الرحیم : یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً: :اى پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانی که مومن هستند بگو: چادرهایشان را بر خود فرو پوشند ( تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرم قرار نگیرد) این (پوشش) به اینکه ( به عفت و پاکدامنی ) شناخته شوند نزدیک تر است ، در نتیجه ( از سوی مردم بی تقوا) مورد آزار قرار نخواند گرفت، و(اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آن ها سر زده توبه کنند) خداوند همواره بسیار آمرزنده و مهربان است:* عاطفه قرآن رو بست . _خب من از بچگی همین بودم...بدون هیچ قصدی! عاطفه قرآن رو داخل کیف اش گذاشت و ایستاد. +می دونم عزیزِدل هیچ وقت دیر نیست...دوست داشته باشی کمکت میکنم تا هر چیزی میخوای بدونی ، تا راحت تر انتخاب کنی و تصمیم بگیری....از وقتی فهمیدم به فکر این افتادی که از امام زمان(عج) بیشتر بدونی مطمئن شدم تو رو امام زمان(عج) انتخاب کرده🙃 خودتو دست گم نگیر ساجده😉 *آیه ی ۵۹_ سوره مبارکه احزاب . 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
-181985535_535886753.mp3
2.86M
♨️خداوند به قلب شما نگاه میکند بسیار شنیدنی 🎙 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
enc_16497602300148372568908.mp3
3.78M
🔉 نماهنگ «خران دل» 😭 گنهکارم گنهکارم... 😭 پریشانم پشیمانم... تو‌ می‌دانی نه سر مانده، نه سامانم...😭 🎙حاج محمود کریمی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وصیت نامه عاشقانه شهیدی که مقام معظم رهبری درباره آن فرمود: من مکرر وصیت این شهید را میخوانم و از آن استفاده می‌کنم https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردان خدا اینگونه زیستند تا شدند . هر که از پول گذشت از پل گذشت... اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا واختم لنا بالسعادة والشهادة شادی روح شهیدان و امام اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─