🧕🦋
خـــــواهرم...
ایـــــن چـــــادر تـــــا بـــــرسد بـــــه دست تـــــو؛
هـــــم از کوچه های مدینـــــه گذشتـــــه
هـــــم از کربلا، هـــــم از بـــــازار شـــــام!
چـــــادرت را در آغـــــوش بـــــگیر و بـــــگو
برایت روضــه بـــــخواند...
#پروانگی
#حجاب
#جان_فدا
➖➖➖➖➖➖➖➖
نشر دهنده پست های ارزشی باشید📲
مهدویون۳۱۳ 👇🏼
💌 https://eitaa.com/mahdavyon313
هدایت شده از استیکر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
♨️خاطرهای زیبا از سردار دل ها❤️
🔹سردار سلیمانی صاحب نوههای دوقلو شده بودند. نوزادان در بیمارستانی که من یکی از پزشکان اطفالش بودم، زودتر از موعد به دنیا آمدند. نارس بودند و وزن بسیار کمی داشتند. باید مدتی بستری میشدند. این افتخار نصیب من شد که پزشک نوزادان شوم. این چند روز برای گذراندن یک ترم فشرده اخلاق در کلاس درس سردار حاج قاسم سلیمانی کافی بود.»
🔹نوههای حاج قاسم سلیمانی به دلیل شرایط خاص باید مدت کوتاهی در بخش ایزوله بیمارستان بستری می شدند اما اتاق ایزوله خالی نداشتیم. با مادر یکی از نوزادانی که شرایط فرزندش بحرانی نبود، صحبت کردم و گفتم تا سه ساعت دیگر یکی از اتاقها خالی میشود. با صدای آرام گفتم نوههای سردار سلیمانی در بیمارستان ما هستند و اتاق ایزوله خالی برای بستری کردنشان نداریم، وضعیت فرزند شما هم که رو به بهبود است، اگر موافق باشید بچهها را در این اتاق ایزوله بستری کنیم. مادر کودک تا اسم سردار سلیمانی را شنید از جا پرید و گفت چرا که نه! سراسیمه خودش را به راهروی اصلی بیمارستان رساند که سردار را ببیند و در حال حرکت گفت: عمری که حاج قاسم سلیمانی وقف آرامش و امنیت ما کرده با چی جبران می شود. این کمترین و بی مقدارترین کار است».
🔹اتاق را خالی کردیم و به سردار گفتم همین حالا نوزادان را بستری می کنیم ایشان تا ماجرا را شنید گفت دست نگه دارید. چرا این کار را کردید؟ یک نوزاد بیمار را از اتاق ایزوله بیرون آوردید تا نوههای من را بستری کنید؟ هیچ تفاوتی بین بچههای من و دیگران نیست. لطفا آن نوزاد را به اتاق ایزوله برگردانید. ما هم صبر می کنیم تا اتاق خالی شود، مثل بقیه بیماران. گفتم سردار! مادرآن بچه تا شنید میخواهیم نوههای شما را بستری کنند، خودش اصرار به خالی کردن اتاق ایزوله داشت اما ایشان گفتند نه آقای دکتر، کاری که گفتم را انجام دهید و بچه را به اتاق برگردانید».
🔹کاری که سردار گفت را انجام دادم. خانواده دومین فرد نظامی کشور سه ساعت در بیمارستان مثل بقیه مردم منتظر ماندند تا اتاق ایزوله خالی شود و این درس بزرگی بود برای من؛ البته تماشای این حجم از تواضع و فروتنی به ماجرای بستری ختم نشد.
در این چند روزی که نوههای تازه به دنیا آمده سردار در بیمارستان بودند، کلاس درس مرام و معرفت حاج قاسم سلیمانی برقرار بود؛ برای همه ما از پرستاران و پزشکان گرفته تا بهیاران و کمک بهیاران. از لطف خدا ایشان در این چند روز تهران بودند و به بیمارستان رفت و آمد داشتند».
✍دکتر محمد ترکمن، فوق تخصص اطفال
#حاج_قاسم
#جان_فدا
♨️سردارِ خانواده دوست....
🔹از یک طرف دوست داشتم حال نوزادان تازه به دنیا آمده هر چه زودتر خوب شود و از آن طرف، این دو بچه شده بودند نقطه وصل من به سردار؛ و چه مصاحبت شیرینی!
حال بچهها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند، اما من توفیق پیدا کردم که یک بار دیگر در مطب، پذیرای سردار باشم. خانواده دوستی حاج قاسم برای من خیلی جالب بود. با مشغله فراوانی که داشتند و مسئولیتهای مهم و سنگینشان، برای اطمینان از سلامت نوهها چند بار به بیمارستان آمدند و وقتی هم که بچهها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلوها به مطب آمدند.
🔹آن روز مطب خیلی شلوغ بود، شلوغتر از همیشه. بعد از ورود سردار به مطب، منشی من را خبردار کرد و از اتاق بیرون آمدم.
سلام و احوالپرسی و راهنمایی شان کردم به داخل اتاق؛ ایشان یکی از نوهها را درآغوش گرفته بودند و بفرمای من را قبول نکردند و گفتند: به خانم منشی سپردم اسم ما را در نوبت ویزیت بگذارد.
منتظر میمانیم تا نوبتمان بشود. من شرمنده شدم و حرفی برای گفتن باقی نماند.
سردار مثل بقیه بیماران در مطب نشستند تا نوبتشان شود. دوقلوها را ویزیت کردم و لحظه آخر اجازه خواستم عکس یادگاری با ایشان داشته باشم.
🔹روزیِ من از آخرین دیدار سردار سلیمانی یک انگشتر بود. هدیهای که ایشان به من دادند و گفتند آقای دکتر شغل مقدسی دارید. انگار به زبانم قفلی زده بودند و نمیدانستم باید چه بگویم. از همان رو انگشتر را دستم کردم و عهد بستم دین این انگشتر را به صاحبش تا آخر عمر ادا کنم.»
✍دکتر محمد ترکمن، فوق تخصص اطفال
#جان_فدا
#حاج_قاسم