گفتم اگر با من می آیی چتر بردار
بی اعتبار است این هوای مهرماهی...
#اعظم_سعادتمند
@azam_saadatmand
هفتۀ اول مدرسه را در پاییز تابستانی قم به دلایل زیادی با مرارت و تاریکی پشت سر گذاشتم،اما عشق من به مدرسه همچنان پا برجاست و دلم می خواهد بتوانم این چند سطر را که توران میرهادی با زبانی ساده بیان کرده با دانش آموزانم در میان بگذارم
"لازمهٔ رسیدن به آزادی این است که برای هر فردی این سؤالات مطرح شود: من که هستم؟ زندگی چیست؟ چه چیزی در زندگی میخواهم؟ اگر دنبال شهرت، مقام و پول باشیم اسارت کامل است. شما بندهای اسارت را به خود بستهاید. این بندهای اسارت برای هرکسی که باشد از قویترین دانشمند تا سادهترین کارگر، آدم را تبدیل به ابزار میکند. مسئلهای که هست باید انسان آزاد طرح و تعریف شود و این انسان آزاد باید هر روز این دو سؤال را از خود بپرسد: در خدمت چه هستم؟ در خدمت که هستم؟"
#توران_میرهادی
صلح را از کودکی باید آموخت
@azam_saadatmand
بایستیم و بجنگیم و دل قوی داریم
که صبحِ فتح نبودهست و نیست افسانه
#فاطمه_عارفنژاد
#سید_حسن_نصرالله
آرام از سواحل بیروت رد شدی
بیاختیار باعث این جزر و مد شدی
دریا نداشت طاقت دیدار با تو را
رودی که رو به سوی فلک میرود،شدی
آنسان در انفجار شکفتی که گفتهاند
خورشیدهای شعلهور بیعدد شدی
سرخوش میان خیل شهیدان نشستهای
اما دلیل این غم بیحصر و حد شدی
از ما هم ای طنین گل سرخ! یاد کن
در نزد او که عاشقیاش را بلد شدی
#اعظم_سعادتمند
@azam_saadatmand
در پیش روی ما خیابانی که باریک است
پر می زنی اما جهان پشت ترافیک است
اخبار صبح شنبه از خون تو می گوید
خون تو یعنی جمعۀ دیدار نزدیک است
اخبار میگوید تو را کشتند و در گوشم
این جمله مثل آخرین دستور شلیک است
خون تو چون انبار باروت است، خواهد زد
آتش به سر تا پای دنیایی که تاریک است
آری، شهادت عین آزادی ست مرد، ای مرد!
این بیت ها تنها برای عرض تبریک است
#اعظم_سعادتمند
@azam_saadatmand
مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات
اگر کاشف معدن صبح آمد، صدا کن مرا
و من در طلوع گل یاسی از پشت انگشتهای تو، بیدار خواهم شد
و آن وقت
حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم و افتاد
حکایت کن از گونههایی که من خواب بودم و تر شد...
#سهراب_سپهری
پن:
شاید به یاد آرزوهای تو و سهراب
از نو بسازد پادشاهی دور،کاشانی
#اعظم_سعادتمند
@azam_saadatmand
برای ما که خستهایم و دلشکستهایم نه
ولی برای عدهای چه خوب شد نیامدی
#مهدی_جهاندار
و ای تمام درختان زیت خاک فلسطین
وفور سایهی خود را به من خطاب کنید،
به این مسافر تنها، که از سیاحت اطراف "طور" می آید
و از حرارت "تکلیم" در تب و تاب است
#سهراب
@azam_saadatmand
میکِشی روح مرا چون نقش یک ایوان کاشی
آبیام، سبزم، سپیدم، تا تویی نقّاش باشی
شمع سقّاخانهها تو، گلّۀ پروانهها من
قصّهای هستیم با هم بیتکلّف، بیحواشی
در محبّت تازهکارم، حرفهایی ساده دارم
میسرایم از تو امّا مثل شاعرهای ناشی
تا که بنویسی به من، ای خوشنویس! از مطرب و می
یک نیستان آرزو را عاشقانه میتراشی
مینشینم روبهرویت، خندهرو از گفتوگویت
#حافظت کو تا غزل را باصفاتر چیده باشی؟
#اعظم_سعادتمند
از کتاب #لیلی_آذر
پن:برای ما هر روز بزرگداشت حافظ است
@azam_saadatmand
پاریکال عزیزم امروز سر یک چهار راه خیلی شلوغ خاموش کرد و هر چه تلاش فرمودم برای روشن شدنش بیثمر واقع شد...در نهایت خواستم پاریکال جان را با زور بازو به آن سوی چهار راه هدایت فرمایم که در میان آزارهای کلامی عدهای از مردان شهر عزیز من بالاخره بعد از دقیقهها، جوانمردی از موتورش پیاده شد و کمک کرد و پاریکال را هل داد کنار خیابان پارک کنیم....هنوز پاریکال کنار خیابان است تا فکری به حالش بکنم و فکر کردم چقدر خوب است که هنوز در شهر جوانمردی پیدا میشود.
پن:
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
#مولوی
@azam_saadatmand
گرچه همه دویدن و دویدن است زندگی
خسته نمیشود ولی،پیلتن است زندگی
هرچه که زخمتر شده، سِرّ شده سختتر شده
پوست کلفتتر شده،کرگدن است زندگی
با حرکات عاشقش با سکنات فارغش
با همهی دقایقش،شکل من است زندگی
میکشدت قدمقدم در پی خویش غم به غم
صحبت اوست مغتنم، آه! زن است زندگی
#اعظم_سعادتمند
@azam_saadatmand