هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5879982898794205072.mp3
708.6K
◾زمزمه سینه زنی
◾امام رضا در زیارت مخصوص
◾سبک به سمت گودال
◾بنداول
در حرمت آمدم آقا جوابم بده
خسته ز راه آمدم توان و تابم بده
تشنهی یک جرعه از ساغر جامت شدم
زادهی کوثر تویی باده نابم بده
ای رضا جان ای رضا جان
ای رضا جان ای رضاجان(۲)
◾بنددوم
پنجره فولاد تو دوای درد همه
کنار این بارگاه کنم این زمزمه
جان جوادت بگیر دست مرا یا رضا
بخاطر حسین بخاطر فاطمه
ای رضا جان ای رضا جان
ای رضا جان ای رضا جان(۲)
#مرتضی_محمودپور
#اجرای سبک؛
#کربلایی_مجید_منصوری
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5879982898794205083.mp3
875.8K
🔸️زمزمهی توسل به امام رضا
🔸️زیارت مخصوص
🔸️بنداول
ز راه دور من آمدم شدم غلام درگهت
دوچشممن براه تودوختهبر رویمهت
عنایتی به من نما که گردم آشنای تو
رضای حق بود رضا همیشه در رضای تو
رضا غریبالغربا
رضا معینالضعفا(۲)
🔸️بنددوم
زیارت حریم خود عطا نمودهای به من
جفا نمودهام ولی وفا نمودهای به من
شد حج من زیارتت امام مهربان من
ببینزعشقتوبهلبرسیدهستجانمن
رضا غریبالغربا
رضا معینالضعفا(۲)
🔸️بندسوم
مرا ز بعد این حرم راهی کربلا نما
به پیش این غلام خود به دیدنم آقابیا
سینهزن حسینم و گریه کن سه سالهام
میان گلعذارها منم شبیه لالهام
غریب کربلا حسین
مرا مکن رها حسین(۲)
#مرتضی_محمودپور
#اجرای سبک؛
#کربلایی_مجید_منصوری
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
یا سریع الرضا
#مناجات_امام_رضا_ع
دستِ خالی آمدم، دستِ مرا پُر می کنی
قلبِ سنگی مرا با یک نظر دُر می کنی
گرچه نان از سفره اَت خوردم ندانستم قَدر
لیک کِی نان گدای خویش آجر می کنی!؟
من گنه کارم، دلم بوی تنفر می دهد
لیک کِی از من، تو ابراز تنفُر می کنی!؟
فخر دارم بر همه عالم که فخر من تویی
فخر می ورزم مرا غرقِ تفاخُر می کنی
من گنه کارم ولی تو نوری از نسل حسین
پس اُمیدم هست این درمانده را حُر می کنی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از روضه رضوان
#امام_رضا
دستِ خالی آمدم، دستِ مرا پُر می کنی
قلبِ سنگی مرا با یک نظر دُر می کنی
گرچه نان از سفره اَت خوردم ندانستم قَدر
لیک کِی نان گدای خویش آجر می کنی!؟
من گنه کارم، دلم بوی تنفر می دهد
لیک کِی از من، تو ابراز تنفُر می کنی!؟
فخر دارم بر همه عالم که فخر من تویی
فخر می ورزم مرا غرقِ تفاخُر می کنی
من گنه کارم ولی تو نوری از نسل حسین
پس اُمیدم هست این درمانده را حُر می کنی
🖋مجتبی دسترنج
294.5K
●•┄༻❄️༺┄•●
●•┄༻❄️༺┄•●
﷽
🥀مناجات
امام_زمان_عجل الله🥀
✍شاعر:مداح_خانم_بخشی
ای یگانه منجی عالم بیا
زاده ی پیغمبر خاتم بیا
❄️❄️❄️
گوشه چشمی بما کن ازکرم
ای امام ابن امام ای محترم
❄️❄️❄️
کی شود فصل خزانها سررسد
انتظار شیعیان بر سر رسد
❄️❄️❄️
یابن الزهرا .بیقرارم بیقرار
مانده ام در گوشه ای چشم انتظار
❄️❄️❄️
حق زهرا کن نگاهی بر دلم
از فراغت خون دل شد حاصلم
❄️❄️❄️
العجل مولای خوبان،العجل
منتقم ای نور ایمان العجل
❄️❄️❄️
*اللهم عجل لولیک فرج*
🎧مداح_اهلبیت(ع)
🎤کربلایی سعید سلطانی
●•┄༻❄️༺┄•●
●•┄༻❄️༺┄•●
🥀سینه_زنی_امام_جواد_علیه السلام🥀
🎶سنتی
🎶سبک : عجب رسمیه.....
برخاک حجره سر می گذارم
تنهای تنها جان می سپارم
قاتل مرا کشت با کام عطشان
بابا رضا جان، بابا رضا جان
در را به رویم از کینه بسته
در انتظار مرگم نشسته
او می زند کف من می دهم جان
بابا رضا جان، بابا رضا جان
آب خوش من اشک روان بود
قوت و غذایم زخم زبان بود
جرمم چه بوده؟ ترویج قرآن!
بابا رضا جان، بابا رضا جان
جسمم بماند از جور ایام
گه کنج حجره، گه بر روی بام
دیدم بسی من ظلم فراوان
بابا رضا جان، بابا رضا جان
✍آقای_سازگار (میثم)
🌾🌾🌾
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی)
لینک کانال👇
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
145.5K
💚💚💚💚💚💚💚
﷽
🍂آدینه
صاحب الزمان(عج)🍂
زمزمه
🎶سبک_یارالی ...
عمر خود را همه با ياد تو سَر خواهم کرد
شب غم را به خيال تو سحر خواهم کرد
وصف خال لب زيبای تو مجنونم کرد
از پی ِ ليلی ِ حُسن تو سفر خواهم کرد
💚💚💚
بر در ميکده ی عشق تو آيم شب و روز
لب خود را ز مِی ناب تو تَر خواهم کرد
دوری وصل و فراق تو کُند محزونم
غم هجران تو را اشک بصر خواهم کرد
💚💚💚
گر چه هر دَم بزند دشمن تو طعنه ولی
دلخوشم زانکه نگه بر تو قمر خواهم کرد
گردش چشم سياهت دلم از کف برده
عاقبت بر رُخ ماه تو نظر خواهم کرد
هر طرف مينگرم جلوه ی روی مَه توست
چشم کوته نظر از پرده به درخواهم کرد
گر بيايی و قدم بر رخ من بگذاری
ديده را فرش رهت وقت گذر خواهم کرد
🎧مداح کربلایی سعید سلطانی
التماس دعای فرج
💚💚💚💚💚💚💚
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#درد_می_کشم
السلام علیک یا غریب الغربا
یاعلی بن موسی الرضا علیه السلام
تا حجره با شرار جگر درد می کشم
با سوز و آه و دیده ی تر درد می کشم
وقتی که راه رفتن من سخت می شود
با یاد زخم ساق پدر درد می کشم
در این مسیر یاد غریبی زینبم
از شام وسنگ های گذر درد می کشم
وقتی که درب حجره گشایم به دست خویش
با یاد میخ و ضربه ی در درد می کشم
در را کنار می زنم و یاد مادر و
شش ماهه ای که بوده سپر درد می کشم
عطشانی ام تداعی لب های خشک شد
یاد رباب و تیر سه پر درد می کشم
با غُصه ی عبا و تن پاره ی علی
دائم برای هجر پسر درد می کشم
وقتی گذاشتم سر خود را به روی خاک
با روضه های نیزه و سر درد می کشم
✍علی مهدوی نسب
به روایتی
بیست وسوم ذی القعده
شهادت امام رضا علیه السلام
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#از_آن_عبا
السلام علیک یا غریب الغربا
یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
از آن عبا که بر سر پاکش کشیده است
فهمیده ام زمان فراقش رسیده است
از این نشست و پا شدنش خون جگر شدم
تا حجره گوئیا که خودش را کشیده است
عجّل وفاتی است به روی لبان او
خیلی اهانت از لب دشمن شنیده است
شیرین شده ست تلخی زهر جفا که او
یک عمر طعم درد و بلا را چشیده است
راضی به رفتنش شده حق می دهم که او
یک روز ِخوش، زمان حیاتش ندیده است
افتاده یاد گودی مقتل که این چنین
بر روی خاک حجره ی خود آرمیده است
حالا دوباره گوشه ی حجره میان درد
صاحب عزای روضه ی رأس بریده است
از بس مرور کرده غم شام و کوفه را
او هم شبیه فاطمه ها قدخمیده است
بر روی خاک با لب تشنه در احتضار
یاد خرابه و لب طفل شهیده است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
بیست وسوم ذی القعده
شهادت امام رضا علیه السلام

روضه امام رضا علیه السلام
نمیروم ز در روضه خانه تا بخرید
گره به زندگی ام میخورد همیشه ولی
نمیخورم به دَرِ بسته گر مرا بخرید
دل شکسته ی من را کسی نگاه نکرد
بروی دست گرفتم مگر شما بخرید
جنسم به درد نمیخوره،خودم هم خبر دارم، یه جنسی برات آوردم که رو دست خودم هم مونده، کسی ازم نمیخره،اما شنیدم تو خوب معامله میکنی، اصلا می گردی دنبال جنس خراب، می گردی دنبال جنسی که کسی نمیخره، تو میای می خری....
هر چقدر که امروز زمزمه کردی،حسین حسین گفتی هست دیگه، دو سه ساعت دیگه هم باید مشکیت رو در بیاری و هم مشکیای مجلس روضه رو،
خدا کند همه شهر باخبر بشوند
خدا کند که مرا با سر و صدا بخرید
برای چی این حرف رو می زنم؟ آخه همه به من میگن:دو ماه خودت رو برا کی خرج کردی؟امروز اومدم بگم:آقا تو مزدم رو بده، یه جوری هم مزدم رو بده همه بفهمن،آی قبرونت برم آقا... دیدی کارگر که کارش تموم میشه میاد میگه کارم تموم شد، اوستا کارش میاد میگه: ببین من باید تأیید کنم،باید ببینم... بعد نسبت به اونچه تأیید میکنه مزد میده، امروز بیا ببین ما دو ماه برا حسین گریه کردیم یا نه... می دونی چه کسی میاد تأیید میکنه؟ یهو همه می بینند یه خانوم قد خمیده میاد....
غریبه چند شبی بیشتر نمی ماند
اگر بفکر خریدید آشنا بخرید
اگه می خواهید بخرید مارو بخرید،دوماه اومدیم و رفتیم،آی آقا.....
هرآنچه هم بشود دست من به سوی شماست
ردم کنید ازاین آستان و یا بخرید
امروز بیا تکلیف من رو روشن کن، یا من رو از در خونت ردم کن، یا بهم بگو برو تو به دردم نمی خوری،یا بیا پای برگه هامون رو یه امضاء بزن آقا...
نوکرِ داشت جون میداد،اومدن بالا سرش هر چی می گفتن بگو:"لااله الا الله"، نمی گفت، یه عده می گفتند:دیدید چقدر به سینه می زد برا ابی عبدالله،ببین آخر کار زبونش بند اومده، دیدی چی شد، هر چی رفیقاش می گفتن بگو،نمی گفت، چرا نمی گی؟ تا فهمید چه خبر شده، آروم آروم چشماش رو باز کرد،یه خنده ای زد، می دونید چی گفت؟ گفت: تا آقام نیاد نمیگم... همین طور که خوابیده بود دیدن پاهاش رو جمع کرد، با همون زبون آذری گفت:خوش گلدی،خوش گلدی...خوش اومدی آقا....
{یا غریب الغربا میوه ی قلب زهرا
حاجتم حاجت سلمانیِ نیشابور است}
مگه چی بود حاجتش؟ گفت:آقا یه نگاه به سن من بنداز ببین دیگه پیر شدم، محاسنم سفید شده،دارم می میرم، من این چیزا رو نمیخوام،امام رضا علیه السلام فرمود: چی می خوای؟ هر چی میخوای بگو بهت میدم... گفت: آقا بی ادبی می کنم، میشه لحظه ای که پاهام رو، رو به قبله می کنند بیایی؟ تو بیایی سرم رو بغل بگیری....میشه یه سرم به ما بزنی آقاجان.....
{روی قولت حساب کرده دلم
وقت مرگم بیا امام رضا}
امروز ما اومدیم به مادرش بگیم مارو حلالمون کن، چقدر روضه شنیدم و برات نمردم، دستت درد نکنه مارو اربعین بردی کربلا، تا قیامت نوکرتم، خدا سایه ات رو از سرم کم نکنه... تو دلمه بذار بگم:..
{غریب گیر آوردنت
با لب تشنه کشتنت
رو خاکا کشیدنت
به زور نیزه بردنت....}
کرم کنید فقط دیده را ندیده کنید
و آبروی مرا محضر رضا بخرید
شما که صبح و مسا داغ کربلا دارید
چه خوبتر ز غلامان کربلا بخرید..
آهسته می آمد ولی بی بال و پر بود
یک دست بر پهلو و دستی برجگر بود
زیر سر مهمانیِ اجباری اش بود
وقتی که می آمد عبایش روی سر بود
از بس میان کوچه ها افتاد بر خاک
روی لباسش ردپای هر گذر بود
یه وقتی یه مرد زمین می خوره، بعضی ها میگن: چهل مرتبه،بعضی ها میگن: پنجاه مرتبه امام رضا علیه السلام از کاخ مأمون تا حجره ی خودش رو زمین نشت و پا شد، اما یه وقت یه مرد هی می نشینه بلند میشه، میتونه سریع از جا بلند بشه،یه یاعلی می گفت: بلند میشد، اما مادرمون فاطمه وقتی افتاد توی کوچه رو زمین.........
با آه می افتاد و بر می خواست اما
آهش زمان راه رفتن بیشتر بود
وقتی عصای پیری آدم نباشد
باید به زیر منت دیوار و در بود
آری شبیه قصه آن کوچه تنگ
فرسنگها انگار خانه دورتر بود
بال پرش زخمی شد از بس دست و پا زد
هر جای حجره رد و پاهای جگر بود
سختی کشید اما چقدر آرام جان داد
آخر سرش بر رو پاهای پسر بود
باید که اهل کشف باشی بین روضه
باید میان روضه ها اهل نظر بود
وای از حسین از آن دمی که چشم وا کرد
پا روی زخم سینه اش پُر دردسر بود
تا چشمارو وا کرد دید" وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ"
وای از دمی که رفت بالا خنجری کُند
وای از کسی که شاهدش با چشم تر بود
همچین که امام رضا علیه السلام به شهر نیشابور رسیدند، همه ی مردم به استقبال آقا اومدن،هلهله می کردن،شادی می کردن، چه خبره؟ امام رضا اومده، گفتن آقا میشه ازتون یه درخواستی بکنیم؟میشه یه حرفی ،یه روایتی،یه کلامی...به یادگار بذارید؟که آقا اون جمله ی معروف رو فرمودند:" کَلِمَةُ لاَ اِله اِلاَّ اللّهُ حِصْنِیِ..." وقتی امام رضا می خواست این روایت رو بگه،یه نفر داد زد: گفت: ساکت باشید پسر فاطمه میخواد حرف بزنه، همه ی جمعیت،اونایی که هلهله می کردند ساکت شدند،.... اما من یه آقایی رو سراغ دارم، پسر فاطمه بود، اونجا نذاشتن حرف بزنه،تازه کف زدن،هلهله کردن...
هر بلایی سرم آمد دست به زانو نزدم
جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم
همه با هم وسط خطبه من خندیدند
نسخه ی کودک بی شیر مرا پیچیدند
روی دستم گل بی برگو برم را کشتن
رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن
حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود
کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود
این دستت رو بیار بالا،ناله بزن بگو :حسین
متن مداحی روضه شهادت امام رضا از سید رضا نریمانی