💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__نوحه
ای غریب کربلا خواهم به جای مادرت
من ببوسم حنجرت 2
مادرت کرده وصیت لحظه های آخرت
من ببوسم حنجرت 2
کهنه پیراهن چرا کردی به تن ای نورعین
ای گل زهرا حسین 2
می روی تنها شود دربین دشمن خواهرت
من ببوسم حنجرت 2
ای که با خود می بری جان همه اهل حرم
ای شه بی یاورم 2
من چه سازم بعدتو باناله های دخترت
من ببوسم حنجرت 2
باوداعت میکنی خونین دل اهل حرم
بین دو چشمان ترم 2
میروی آهسته رو تا من بنالم دربرت
من ببوسم حنجرت 2
قاسم ملکی قمی
امام حسین (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__روضه
دو گل آورده بُد از بوستانی با صفا زینب
که تقدیم امیر خود کند در کربلا زینب
دو شیر از بیشه ی شیران اولاد ابو طالب
به ایشان یاد داده رسم جنگ مرتضی زینب
دو گل آورده بُد از بوستانی با صفا زینب
که تقدیم امیر خود کند در کربلا زینب
دو شیر از بیشه ی شیران اولاد ابو طالب
به ایشان یاد داده رسم جنگ مرتضی زینب
کنار شاه دشت کربلا برد آن دو مه رو را
بزیر لب کلامی گفت با شرم وحیا زینب
برادر گرچه عبدالله زبیماری نشد همره
اگر رخست ندارد بهر تو گردد فدا زینب
برای جانسپاری پیش پایت ای گل نرگس
بیاورده همه داروندار خویش را زینب
سلیمان تحفه ی ناقابل موری تقبل کن
اگر خواهی شود ای ذوالکرم حاجت روا زینب
حسینش گفت: داغ اکبرم بس باشد ای خواهر
مسوزان بیش از این قلب مرا ای باوفا زینب
سکوتی کرد و راضی شد به پرپر گشتن گلها
قسم چون داد آن دور از وطن را بر خدا زینب
پس از چندی همه دیدند زیر تیغ نامردان
صدایی میرسد از کودکان مادر بیا زینب
بیا مادر نما شیر طهورت را حلال ما
که راضی گشت از جانبازی ما مصطفی زینب
حسین فاطمه آورد با خود نعش طفلان را
ولی بیرون نیامد از میان خیمه ها زینب
شاعر:مجید خضرایی
طفلان حضرت زینب (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__نوحه
برغم زینب تو پایان میدهی
تا به این دو اذن میدان میدهی
برتنم جان میدهی.میدهی
قلب زینب رامسوزان
میدهی آیاحسین جان
برگلانم اذن میدان یا اخا
این فدای اصغرت
آن فدای اکبرت
کن قبول ازخواهرخود
جان زهرا مادرت
ای برادرجان حسین
دست رد هرگزنزن براین دلم
باقبول هدیه ی ناقابلم
می کنی حل مشکلم.مشکلم
این دوگل باشد سپاهم
نذر تو ای تکیه گاهم
بی پناهی ای پناهم یا اخا
هردوچشمم زمزم است
سینه ی من پرغم است
ازخجالت سربه زیرم
هدیه های من کم است
ای برادرجان حسین
نزد زهرا سرفرازم میکنی
راحت ازسوزو گدازم میکنی
بی نیازم میکنی.میکنی
هردو به عشقت دچارند
بهرتو دل بی قرارند
در رهت جان می سپارند یا اخا
یا اخا دارم امید
میکنی رویم سفید
برسرم منت نهادی
تاشوم ام الشهید
ای برادرجان حسین
ابوذر رئیس میرزایی
طفلان حضرت زینب (س)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__زمزمه
برادر عزیزم، زینب شود فدایت
آوردم از مدینه، دو دسته گل برایت
هدیۀ من همین است داغ دو نـازنین است
خون جگر ز دیده، بر تو روانه کردم
گیسوی هر دو را خود با گریه، شانه کردم
هدیۀ من همین است داغ دو نـازنین است
وقت سفر سفارش نموده شوهر من
هدیه به حضرت تو گردد دو گوهر من
هدیۀ من همین است داغ دو نـازنین است
شکر خدا که امروز، مادر دو شهیدم
روز جزا، به نزد فاطمه، روسفیدم
هدیۀ من همین است داغ دو نـازنین است
عنایتی که امروز به چشم خود ببینم
بر سینهام نشیند، داغ دو نازنینم
هدیۀ من همین است داغ دو نـازنین است
از اوّل این دو تن، را پروردهام برایت
تا خون پاک هر دو ریزد، به خاک پایت
هدیۀ من همین است داغ دو نـازنین است
غلامرضا سازگار
طفلان حضرت زینب (س)
زمزمه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#عبدالله_ابن_الحسن__ع__روضه
ز جانش چشمه چشمه خون به باغ باغبان میداد
پناه باغبان بود این گل سرخی که جان میداد
زمام جان به دست و با تمام کودکی هایش
بزرگی را نشان دوستان و دشمنان میداد
جهان بینی یک عالم به دست او دگرگون شد
که دست پرپرش درس مروت بر جهان میداد
به عطر کهنه پیراهن، چنان جان غزل پیچید
که با هر آه شعر تازه دست شاعران میداد
به دامان که بود این دست نیلی لحظه آخر
که اینگونه شمیم یاس و عطر ارغوان میداد
نشانی از تن در خاک و خون پیچیده پیدا نیست
دوباره غم گواه از یک مزار بی نشان میداد
فاطمه معصومی
عبدالله ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#عبدالله_ابن_الحسن__ع__روضه
ز جانش چشمه چشمه خون به باغ باغبان میداد
پناه باغبان بود این گل سرخی که جان میداد
زمام جان به دست و با تمام کودکی هایش
بزرگی را نشان دوستان و دشمنان میداد
جهان بینی یک عالم به دست او دگرگون شد
که دست پرپرش درس مروت بر جهان میداد
به عطر کهنه پیراهن، چنان جان غزل پیچید
که با هر آه شعر تازه دست شاعران میداد
به دامان که بود این دست نیلی لحظه آخر
که اینگونه شمیم یاس و عطر ارغوان میداد
نشانی از تن در خاک و خون پیچیده پیدا نیست
دوباره غم گواه از یک مزار بی نشان میداد
فاطمه معصومی
عبدالله ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#عبدالله_ابن_الحسن__ع__روضه
در دلش شوقی از شهادت داشت
قلبش از شور عشق آکنده ست
یازده سال دارد امّا او
در سپاه حسین فرمانده ست
تیر ها خورده است عبدالله
ولی از بوی سیب می گوید
صورت خاکی اش به اهل حرم
روضه هایی عجیب می گوید
«دست» او رفته است عیبی نیست
می دهد «پای» عشق «سر» را هم
از عمویش گرفته چون فُطرس
در دِلِ دشت بال و پر را هم
در عقیده شبیه قاسم بود
از غم چشم او غزل می ریخت
نعل اسبان کربلا گفتند
از لبانش کمی عسل می ریخت
دست هایی که سمت تابوتِ
پدرش نیزه و کمان برداشت
بر لب خشک سید الشهدا
آمد و چوب خیزران برداشت
عاشقی را میان این میدان
چه هنر مند گونه معنا کرد
عاقبت هم به آرزوش رسید
جان خود را فدای آقا کرد
علی اصغر یزدی
عبدالله ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__نوحه
هلال خون، مه خون، ماه اشک، ماه عزاست
عزای کیست؟ گمانم عزای خون خداست
خمیده قامت گردون، شکسته پشت فلک
روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست
پریده رنگ ز رخسار احمد و حیدر
شراره ی دل زهرا، صدای وا ولداست
سرشک دیده ی زهرا، روان زقلب افق
قدخمیده ی زینب، هلال ماه عزاست
قسم به جان حسین ای هلال خون برگرَد
که در تو زخم علمدار کربلا پیداست
بگو فرات نجوشد که آب تشنه لبان
در این طلیعه ی خون اشک دیده ی سقاست
بگو به لاله نروید که چند روز دگر
ورق ورق به روی خاک، لاله ی لیلاست
بگو به مهر نتابد که راس پاک حسین
فراز نیزه چو خورشید روز عاشوراست
زگوش دخترکی خون روان بود گویا
که گوشواره ی او یادگاری زهراست
حسین بود خدایی، خدا حسینی بود
از آن زمان که جهان وجود را آراست
سرشک دیده ی میثم هماره جاری باد
که اشک دائم او وقف سیدالشهداست
امام حسین (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__نوحه
هواي بهشت هواي حرم-کبوتر صحن و سراي حرم
کجا برم بجاي حرم - بگو که کجايي کجاي حرم
رخ تو نبينم بگو چه کنم
----
صفاي بهشت صفاي حرم - يه عمره نشستم به پاي حرم
گرفته دلم براي حرم - براي شب جمعه هاي حرم
به غم بنشستم بگو چه کنم
بي تو سرد سردم - بي تو خشک و زردم
بي تو پر از دردم - ميميرم
ماهي دور از دريا - مجنون دور از ليلا
بي تو بي کربلا - ميميرم
---
کبوتري از حريم تو ام - ز سينه زنان قديم تو ام
هميشه خوش از شميم تو ام - نمک گير دست کريم تو ام
ز عشق تو مستم بگو چه کنم
دلم همه دم به عشقت اسير - بميرم از اين عشق بگو که بمير
چطور نشدم ز داغ تو پير - اميري حسين و نعم الامير
گداي تو هستم بگو چه کنم
اشکهام مثل بارون - چشمام درياي خون
امشب زير بارون - ميميرم
عشق قلب زهرا - باتو قلبم شيدا
بي تو کمکم آقا - ميميرم
---
خداي کرم اميد دلم - به صاحب مشک و دودست قلم
چه غلغله اي چه ولوله اي - ببين که نشستم به زير علم
از اين همه مستي بگو چه کنم
امام حسین (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
بسم رب الفاطمه
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود
اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را
این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است
با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را
تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا
با نگاه او پر پرواز کردم گریه را
سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها
در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را
گفته اند , اذن دخول ماه غم یا فاطمه است
روزی اشک محرم های ما با فاطمه است
شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن
آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن
محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است
گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن
تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم
حیدر کرار می آید به استقبال من
فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در
می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن
خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش
وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن
بوسه ای کردم گلویت را نبرد تیغ ها
غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
رزق عزا
باز هم رزق عزا را برسان ایمادر
شد محرم غم ما را برسان ایمادر
قابلیت بده، بر چشم گناهآلوده
اشک بر خونخدا را برسان ایمادر
دردما سینهزنان دوری از بزمعزاست
به عزادار دوا را برسان ایمادر
ای که در چای حسینیه شفا میریزی
دفع شر کرونا را برسان ایمادر
شباول وسطحلقه تو مظلوم بکش
آتش و سوز و نوا را برسان ایمادر
بوی پیراهنخونین حسینت آمد
پیرهن مشکی ما را برسان ایمادر
گریهکنهای حسینت همه حاجتمندند
اربعین، کرببلا را برسان ایمادر
وسط روضه که حرف از عطش مسلم شد
نالهی واپسرا را برسان ایمادر
امیر عظیمی
#اشعار_ماه_محرم
#امیر_عظیمی #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم
مولای من
محرمی که نباشی در آن محرم نیست
بدون تو ضربان زمین منظم نیست
چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را
هزار سال بدون تو زندگی...کم نیست
خودت بخواه که دست از گناه بردارم
که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست
هزار بار خودت را به ما نشان دادی
ولی چه فایده...چشمان ما که محرم نیست
خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه
حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست
حوائجم همه در بین روضه یادم رفت
غمت چه کرده...غم روزگار یادم نیست
بیا و روضه ی گودال را بخوان آقا
محرمی که نباشی در آن محرم نیست
احسان نرگسی
#احسان_نرگسی #اشعار_ماه_محرم #اشعار_محرم_1401
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
ماه روضه
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من
به ماه روضه تو خویش را رساندم من
چگونه شکر بگویم اجل امانم داد
که باز چشم تر من به بیرقت افتاد
چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم
به زیرسایه این بیرق و علم نرسم
به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا
تمام سال شمردم همه نفس ها را
چگونه شکر بگویم که باز گریانم
شبیه زلف پریشان تو پریشانم
تمام ترس من این بود با دلی حیران
شب رقیه نباشم میان گریه کنان
امان دهید خودم بین روضه میمیرم
شب ششم جگرم را به دست میگیرم
برای روضه هفتم چه نذرها کردم
که لای لای بخوانم به دور اوگردم
سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک
برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک
میان روضه سقا که جان به لب آید
شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد
به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی
مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی
شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم
برای شام عزایت سحر نمیخواهم
تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم
جنازه ام برود روی دوش این مردم
همان زمان که سماوات بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
میان خیل شغالان فتاد چون شیری
یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری
همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر
نشست روی ورق های مصحف پرپر
برید سر زتنت با دوازده ضربه
جداشد اخر سرعرش از تن کعبه
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
دور از تو آشوبه
هر روز من دور از تو آشوبه
هر روزِ من بی تو پر از درده
کاری بکن که پای لرزونم
به سمت خونه ی تو برگرده
با این که می دونم بدم آقا
ردم نکن، نکن ردم آقا
من زیرِ پرچمِ عزای تو
از بچگیم سینه زدم آقا
ای که امید ناامیدایی
ای که پناهِ بی پناهایی
رومو چرا از تو بپوشونم؟
ای که امام روسیاهایی
اون که نداره تو رو تو عالم
هیچوق(ت) سعادتمند نیست آقا
غیر از ضریح حضرتِ عباس
دستم به جایی بند نیست آقا
سربندمو، لباس مشکیمو
این پرچم سیاهو این شالو
من از دعای مادرت دارم
این رفت و آمدای هر سالو
برای این که نوکرت باشم
خوب می دونم که خیلی کم بودم
اما خدا شاهده این یک سال
هر لحظه دلتنگ حرم بودم
با چشمای خیس اومدم هیئت
که این روایت خیلی مشهوره؛
اشکی که توی روضه می باره
گناه آدما رو میشوره
با خنجر و شمشیر و سنگ و چوب
رو خاک دوره کردنت آقا
غریب گیرآوردنت آقا
غریب گیر آوردنت آقا
دیدی چجوری حقتو خوردن؟
با نیزه ها هجوم آوردن
حتی کفن نداری تو گودال
تو روز روشن سرتو بردن
شکر خدا که عاشقت هستم
شکر خدا که زندگیم وقف ِ
این در و دیوارای مشکی شد.
بهشت اینجاست زیر این سقفه.
میتراسادات دهقانی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_محرم_1401
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
جنت الحسین(ع)
از چشم گریه مانَد و از گریه عزتش
از جام باده مانَد و از باده لذتش
فرمود امام صادق ما روضه جنت است
دنیا جهنم است برو سمت جنتش
ما را حسین، بهر خودش انتخاب کرد
اینجا کسی نیامده الا به دعوتش
عرفان ناب چیست؟همین گریه بر حسین
صدسال فیض ریخته در نیم ساعتش!
تا زنده ای به هرنفسی یا حسین بگو
فردا میان قبر تو هستی و حسرتش
یک روز هم شبیه به حر میخرد مرا
بخشیده میشویم همه در نهایتش
انکس که کار کرد برای عزای او
حتی عبادت است دم استراحتش
صدبار قهر کردم و دنبالم آمده
ماندم دگر چکار کنم از خجالتش
خون حسین قاطی کرببلا شده
صد مرده زنده میشود از بوی تربتش
جان داشت و به خیمه او حمله ور شدند
فابک علی الحسین! شکستند حرمتش
سید پوریا هاشمی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_محرم_1401
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
فقط حسین
با رخصت از خدای تعالی!فقط حسین
ما گم نمیشویم هَدَینا فقط حسین
سر خم نمیکنیم به هر قبله دروغ
دل را نمیدهیم به هرجا!فقط حسین
بگذار هرکه خواست گدای کسی شود
مارا چه کار با دگران.ما فقط حسین!
صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
گفته خود مسیح مسیحا فقط حسین
خیلی دعام کرده اگر نوکرش شدم
دارد هوای سینه زنش را فقط حسین
هرکس که خورده بر در بسته فقط حسن
هرکس دلش گرفته ز دنیا فقط حسین
ما با یکی خوشیم بقیه زیادی اند
ما با یکی خوشیم خدایا فقط حسین
سرمایه محبت زهراست دین من
سرمایه محبت زهرا فقط حسین
امسال جای ما وسط صحن خالی است
یک کربلا بده به گداها فقط!حسین..
از شهر شام تا برسد باز پیش تو
یک ذکر گفت گفت زینب کبری،فقط حسین
سید پوریا هاشمی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_محرم_1401 #سید_پوریا_هاشمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
رزق عزا
باز هم رزق عزا را برسان ایمادر
شد محرم غم ما را برسان ایمادر
قابلیت بده، بر چشم گناهآلوده
اشک بر خونخدا را برسان ایمادر
دردما سینهزنان دوری از بزمعزاست
به عزادار دوا را برسان ایمادر
ای که در چای حسینیه شفا میریزی
دفع شر کرونا را برسان ایمادر
شباول وسطحلقه تو مظلوم بکش
آتش و سوز و نوا را برسان ایمادر
بوی پیراهنخونین حسینت آمد
پیرهن مشکی ما را برسان ایمادر
گریهکنهای حسینت همه حاجتمندند
اربعین، کرببلا را برسان ایمادر
وسط روضه که حرف از عطش مسلم شد
نالهی واپسرا را برسان ایمادر
امیر عظیمی
#اشعار_ماه_محرم
#امیر_عظیمی #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
ماه روضه
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من
به ماه روضه تو خویش را رساندم من
چگونه شکر بگویم اجل امانم داد
که باز چشم تر من به بیرقت افتاد
چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم
به زیرسایه این بیرق و علم نرسم
به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا
تمام سال شمردم همه نفس ها را
چگونه شکر بگویم که باز گریانم
شبیه زلف پریشان تو پریشانم
تمام ترس من این بود با دلی حیران
شب رقیه نباشم میان گریه کنان
امان دهید خودم بین روضه میمیرم
شب ششم جگرم را به دست میگیرم
برای روضه هفتم چه نذرها کردم
که لای لای بخوانم به دور اوگردم
سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک
برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک
میان روضه سقا که جان به لب آید
شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد
به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی
مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی
شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم
برای شام عزایت سحر نمیخواهم
تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم
جنازه ام برود روی دوش این مردم
همان زمان که سماوات بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
میان خیل شغالان فتاد چون شیری
یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری
همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر
نشست روی ورق های مصحف پرپر
برید سر زتنت با دوازده ضربه
جداشد اخر سرعرش از تن کعبه
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
آمده ماه محرم
آمده ماه محرم به گدا اذن بده
تا که هر شب بتوانیم صدایت بکنیم
زندگی بیغم تو مُردن تدریجی ماست
آفــریدند که ما گـــریه بــــرایت بکنیم
حسین ساکی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسین_ساکی #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم رب الفاطمه
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود
اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را
این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است
با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را
تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا
با نگاه او پر پرواز کردم گریه را
سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها
در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را
گفته اند , اذن دخول ماه غم یا فاطمه است
روزی اشک محرم های ما با فاطمه است
شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن
آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن
محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است
گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن
تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم
حیدر کرار می آید به استقبال من
فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در
می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن
خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش
وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن
بوسه ای کردم گلویت را نبرد تیغ ها
غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
واحد با مضمون هیات و روضه امام حسین علیه السلام
جواب:
ارباب / ای عزیز فاطمه 3
حسین
بند اول :
فقط به عشق کربلا / به عشق شاه سر جدا / میام به هیات
رو دوش من یه پرچمه / به عشق شاه علقمه / میام به هیات
حالا که باز محرمه / برا رضای فاطمه / میام به هیات
نشد که کربلا برم / حالا به نیت حرم /میام به هیات
هیات / بهترین مدارسه
هیات / سید المجالسه
هیات / برا عاشقا بسه
حسین
بند دوم:
با قطره ای از اشک ما/ راضی میشه از ما خدا / میون روضه
هر حاجتی میشه روا / که مستجابه هر دعا / میون روضه
با کوله باری از گناه / آقا منو داده پناه / میون روضه
با گریه و با سوز و آه / میره دلم تو قتلگاه / میون روضه
روضه / بهترین دقایقه
روضه / جای هرکی عاشقه
روضه / میاد اونکه لایقه
حسین
بند سوم :
با رفقای سینه زن/ جاری میشه اشکای من / میون روضه
شد جایگاه من بهشت / آقا که اسمم رو نوشت/ میون روضه
این آب رو شد آبرو / با گریه میگیرم وضو/ میون روضه
من غرق در تاب و تبم / عجل فرج روی لبم / میون روضه
روضه/ تا قیامت دائره
روضه / اعظم شعائره
روضه / بی بی زهرا حاضره
حسین
#مرتضی_کربلایی
امام حسین و کربلا واحد
جواب:
در میان روضه ها
روی لب دارم دعا
قسمتم کن کربلا
یاحبیبی یاحسین
بند اول :
عشق کربلاتون آقا در میون سینمه
سالی یک دفعه زیارت از اصول دینمه
با هزار امید به سوی کربلا راهی میشم
تو حرم دیدار مهدی حسرت دیرینمه
پای ایوونه طلا
همنوا با زائرا
میگم ای مهدی بیا
یاحبیبی یاحسین
بند دوم:
یک قدم در راه تو از حج و عمره بهتره
چون مقام کربلا از کعبه هم بالاتره
منکر زیارت تو حتما اهل دوزخه
زائرت با قطره ی اشکی بهشتو میخره
تا قیامت شد به پا
میبری با خود مرا
در کنار انبیا
یاحبیبی یاحسین
بند سوم:
وا شده کامم به خاکت بیمه تربت شدم
با دعای مادر تو خادم هیات شدم
صورت و سینم کبوده از غم تو یاحسین
با همین نشونه ها نزد تو با قیمت شدم
به عجب داره صفا
نوکری تو موکبا
از نجف تا کربلا
یاحبیبی یاحسین
#مرتضی_کربلایی
واحد حضرت رقیه سلام الله علیها
من هم شبیه فاطمه / درد و غمم یه عالمه / اما فقط سه سالمه / باباحسین
بند اول:
رفتی و بعد از تو بابا / سر روی خاکا میذارم
من که تنها تو خرابم / تو نمی آیی کنارم
غصه های دخترت رو / میدونی یکی دوتا نیست
طاقت سیلی رو دارم / تاب دوریتو ندارم
روی تنم دارم نشون
قدم شده خیلی کمون
امشب بیا پیشم بمون /باباحسین
بند دوم:
رفتی و بعد از تو بابا
زندگی بر من حرومه
بعد ازین همه صبوری
دیدن تو آرزومه
کاش میشد یکبار دیگه
منرو تو بغل بگیری
خاطرات با تو بودن
لحظه لحظه روبرومه
من لاله ای زهرایی ام
پژمرده از تنهایی ام
من دخترم ، بابایی ام
باباحسین
بند سوم:
کی میای پیشم بابا جون
تا تموم شه غربت من
وقتی که بیای میبینی
گشته نیلی صورت من
رفتی و با دست بسته
منرو بردن به اسیری
توی کوچه توی بازار
شد شکسته حرمت من
بستن منو با سلسله
خیلی برات دارم گله
از دست زجر و حرمله
باباحسین
بند چهارم:
امشب اومدی خرابه
اشک چشم من روونه
روی زیبای تو بابا
مثل قلبم پر زخونه
بابا موهای سرتو
رنگ خاکستر گرفته
زخمای روی لب تو
جای چوب خیزرونه
بمیرم من برای تو
کی بریده رگای تو
شکسته دندونای تو
باباحسین
#مرتضی_کربلایی
#ورودیه
با احتیاط لاله ي ما را پیاده کن
عباس جان، سه ساله ي ما را پیاده کن
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای
می ترسم آنکه گیر کند گوشواره ای
چشم مخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزگان محترمه در پناه تو
باحوریان رفته به زیر نقابها
یک لحظه روبرو نشدند آفتابها
این حوریان عزیز خدایند و بس، همین
این دختران کنیز خدایند و بس، همین
این دختر علی ست که بالش شکستنی است
ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است
از این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش
عباس جان مراقب این با حجاب باش
این دختران من که بیابان ندیده اند
در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند
یک لحظه هم ز خیمه ي طفلان جدا نشو
جان رباب از دم گهواره پا نشو
توهستی و اهالی این خیمه راحتند
در زیر سایه ات همه در استراحتند
توهستی و به روز حرم شب نمی رسد
چشم کسی به قامت زینب نمی رسد
یک عده یوسف اند و یک عده مریم اند
احساس می کنم همه دلواپس هم اند
احساس می کنم که جوابم نمی دهند
با آب آب گفتنم آبم نمی دهند
اول مرا به نیزه ای از حال می برند
بعدا کشان کشان لب گودال میبرند
اینجا مکان نیزه به پهلو کشیدن است
از خیمه ها دویدن و گیسو کشیدن است
راضی ام و رضایت یزدانم آرزوست
از سنگها شکستن دندانم آرزوست
من راضیم به پای خدا دست و پا زنم
با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم
باید به روي نی سر ِمن نیز رو شود
تا که مقام خواهر من نیز رو شود
جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا
این جام را الست گرفتیم ما دو تا
می خواستیم عبد شدن را نشان دهیم
پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم
از آن همه به خواهر من ماتمش رسید
وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید
با احتیاط لاله ي ما را سوار کن
زینب بیا سه ساله ي ما را سوار کن
#علی_اکبر_لطیفیان
واحد امام حسین و هیات
جواب:
با شهپر فرشته
رو قلب من نوشته
هیات برام بهشته
حسین حسین
بند اول :
با دعای مادرت / کرده ای نگاهم
زینت تنم شده / پیرهن سیاهم
صورت کبود من / لوح افتخارم
تو لباس نوکری/ مثل پادشاهم
من با عنایت تو
برا رضایت تو
میام به هیات تو
حسین
هرکسی که پاشو تو / هیاتت میذاره
بارون لطف خدا / رو سرش میباره
از بلا به دوره و / عاقبت به خیره
کشتی نجات تو / هرکسی سواره
توی محرم تو
با نوحه و دم تو
میمیرم از غم تو
حسین
بند سوم :
نوکر تو عاشق / عطر بوی سیبه
بر دو عالم ندهد / یک نخ از کتیبه
مجلس عزای تو / سید المجالس
اومدن تو روضه ها / حسرت حبیبه
هم عاشق بریرم
هم نوکر زهیرم
پس عاقبت به خیرم
حسین
بند چهارم:
من میام تو روضه تا / اهل معرفت شم
با یه قطره اشک تو / غرق مغفرت شم
بر سر و سینه زنم / تو عزاتون آقا
تا که روسفید توی / روز اخرت شم
ای عشق بی نظیرم
تو روضه پرمیگیرم
ای بهترین امیرم
حسین
#مرتضی_کربلایی
3. بنی فاطمه.mp3
8.4M
#نوحه_استقبال_از_محرم
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
داره کم کم ، تموم میشه
یه سال چشم انتظاری مون
یه چند روزه دیگه مونده
تموم شه بی قراریمون
آروم آروم توی سینم
به پا کن خیمه ی غم رو
داری حس میکنی یا نه
صدا پای مُحرم رو ؟
عجب ماهی ، بکِش آهی
عجب عشقی تو این حاله
تموم آرزوم موندن
تا عاشورای امساله
نمیریم و محرم باز
بگیم با اشک و با ناله
( حسین جانم ... ) تکرار
یه آقایی توی کوفه
غریب و بی کَس و خستس
میون کوچه ها تنهاس
همه درها به روش بستس
حسینو دعوتش کرده
ولی حالا پشیمونه
میخاد نامه بده برگرد
ولی دیگه نمیتونه
نیا کوفه ، نیا کوفه
برا تو نقشه ها دارن
اگه شیرخواره همراته
اونم زنده نمیذارن
اگه اهل حرم هستن
بدون بعدِ از تو آوارن
( حسین جانم ... ) تکرار
ببین ارباب عالم رو
که حجش رو رها کرده
حسین فاطمه دیگه
هوای کربلا کرده
تموم روضه ها امشب
توی این حال و احواله
ببینید با زن و بچه
حسین راهی گوداله
چه معراجی ، چه حجاجی
تو دشت و صحرا آواره
چه تفسیری ، چه اِحرامی
یه تیکه پیرهنِ پاره
حسین آورده همراهش
برا قربونی شیرخواره
غبار کوچه ها را
با گلاب اشک می شویم
به استقبال زینب
اشک چشمانم سرازیر است
یقین دارم که می آید
به کوفه دخترِ زهرا
ولی بر بازوان او
به جرم عشق ،
زنجیر است
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
1. شهید علیرضا حمامیان.mp3
1.53M
#استقبال_از_محرم
#آواز_دشتی
#شهید_علیرضا_حمامیان
ای اهل عزا
ماه محرم شده نزدیک
ایام غم و
محنت و ماتم شده نزدیک
ای اهل عزا
حزنِ دل از دیده ببارید
چون ماتمِ سالار شهیدان
شده نزدیک ...
چاووش عزایِ
شه دین می رسد از راه
گوید به نوا
غافله ی غم شده نزدیک
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5969976014267222684.mp3
1.16M
#پیش_زمینه
#محرم_1401
#احسان_نرگسی
حا و سین و یا نون/بسم الله الجنون
پرچم عزا زدن/باز رو طاق اسمون
ماه عاشقی رسید/بسم الله نوکرا
صلي الله علی /ساکن کرب و بلا
بیرق و علم_ شعر محتشم
میگن يا حسین همه
توی روضه ها_می نویسه باز
اسم ما رو فاطمه
میخوام این دو ماه_ به عشق آقا
نرم به سمت گناه
تا وقتی برات_سینه می زنم
نمیشه عمرم تباه
ای باور من حسین
ای دلبر من حسین
ای پناه اول و آخر من حسین
......
قصه ی جنون ما /باز رسید به کربلات
ای که آسمونیا/ گریه می کنن برات
کارم تا گداییه/ زندگی به کاممه
اسم تو آقای من/ ذکر صبح و شاممه
کی به غیر تو _می مونه برام
ای بهشت من حسین
نوکری تو_افتخارمه
سرنوشت من حسین
مثل هاني و_ عابس و حبیب
قلبمو جلا بده
بی قرارتم_این شبا بهم
اذن کربلا بده
ای تاب وتبم حسین
ای خواب شبم حسین
ای تموم هستی و ذکر لبم حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم