فقط حسین
با رخصت از خدای تعالی!فقط حسین
ما گم نمیشویم هَدَینا فقط حسین
سر خم نمیکنیم به هر قبله دروغ
دل را نمیدهیم به هرجا!فقط حسین
بگذار هرکه خواست گدای کسی شود
مارا چه کار با دگران.ما فقط حسین!
صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
گفته خود مسیح مسیحا فقط حسین
خیلی دعام کرده اگر نوکرش شدم
دارد هوای سینه زنش را فقط حسین
هرکس که خورده بر در بسته فقط حسن
هرکس دلش گرفته ز دنیا فقط حسین
ما با یکی خوشیم بقیه زیادی اند
ما با یکی خوشیم خدایا فقط حسین
سرمایه محبت زهراست دین من
سرمایه محبت زهرا فقط حسین
امسال جای ما وسط صحن خالی است
یک کربلا بده به گداها فقط!حسین..
از شهر شام تا برسد باز پیش تو
یک ذکر گفت گفت زینب کبری،فقط حسین
سید پوریا هاشمی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_محرم_1401 #سید_پوریا_هاشمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
رزق عزا
باز هم رزق عزا را برسان ایمادر
شد محرم غم ما را برسان ایمادر
قابلیت بده، بر چشم گناهآلوده
اشک بر خونخدا را برسان ایمادر
دردما سینهزنان دوری از بزمعزاست
به عزادار دوا را برسان ایمادر
ای که در چای حسینیه شفا میریزی
دفع شر کرونا را برسان ایمادر
شباول وسطحلقه تو مظلوم بکش
آتش و سوز و نوا را برسان ایمادر
بوی پیراهنخونین حسینت آمد
پیرهن مشکی ما را برسان ایمادر
گریهکنهای حسینت همه حاجتمندند
اربعین، کرببلا را برسان ایمادر
وسط روضه که حرف از عطش مسلم شد
نالهی واپسرا را برسان ایمادر
امیر عظیمی
#اشعار_ماه_محرم
#امیر_عظیمی #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
ماه روضه
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من
به ماه روضه تو خویش را رساندم من
چگونه شکر بگویم اجل امانم داد
که باز چشم تر من به بیرقت افتاد
چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم
به زیرسایه این بیرق و علم نرسم
به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا
تمام سال شمردم همه نفس ها را
چگونه شکر بگویم که باز گریانم
شبیه زلف پریشان تو پریشانم
تمام ترس من این بود با دلی حیران
شب رقیه نباشم میان گریه کنان
امان دهید خودم بین روضه میمیرم
شب ششم جگرم را به دست میگیرم
برای روضه هفتم چه نذرها کردم
که لای لای بخوانم به دور اوگردم
سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک
برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک
میان روضه سقا که جان به لب آید
شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد
به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی
مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی
شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم
برای شام عزایت سحر نمیخواهم
تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم
جنازه ام برود روی دوش این مردم
همان زمان که سماوات بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
میان خیل شغالان فتاد چون شیری
یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری
همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر
نشست روی ورق های مصحف پرپر
برید سر زتنت با دوازده ضربه
جداشد اخر سرعرش از تن کعبه
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
آمده ماه محرم
آمده ماه محرم به گدا اذن بده
تا که هر شب بتوانیم صدایت بکنیم
زندگی بیغم تو مُردن تدریجی ماست
آفــریدند که ما گـــریه بــــرایت بکنیم
حسین ساکی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسین_ساکی #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم رب الفاطمه
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود
اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را
این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است
با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را
تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا
با نگاه او پر پرواز کردم گریه را
سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها
در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را
گفته اند , اذن دخول ماه غم یا فاطمه است
روزی اشک محرم های ما با فاطمه است
شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن
آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن
محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است
گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن
تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم
حیدر کرار می آید به استقبال من
فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در
می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن
خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش
وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن
بوسه ای کردم گلویت را نبرد تیغ ها
غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
واحد با مضمون هیات و روضه امام حسین علیه السلام
جواب:
ارباب / ای عزیز فاطمه 3
حسین
بند اول :
فقط به عشق کربلا / به عشق شاه سر جدا / میام به هیات
رو دوش من یه پرچمه / به عشق شاه علقمه / میام به هیات
حالا که باز محرمه / برا رضای فاطمه / میام به هیات
نشد که کربلا برم / حالا به نیت حرم /میام به هیات
هیات / بهترین مدارسه
هیات / سید المجالسه
هیات / برا عاشقا بسه
حسین
بند دوم:
با قطره ای از اشک ما/ راضی میشه از ما خدا / میون روضه
هر حاجتی میشه روا / که مستجابه هر دعا / میون روضه
با کوله باری از گناه / آقا منو داده پناه / میون روضه
با گریه و با سوز و آه / میره دلم تو قتلگاه / میون روضه
روضه / بهترین دقایقه
روضه / جای هرکی عاشقه
روضه / میاد اونکه لایقه
حسین
بند سوم :
با رفقای سینه زن/ جاری میشه اشکای من / میون روضه
شد جایگاه من بهشت / آقا که اسمم رو نوشت/ میون روضه
این آب رو شد آبرو / با گریه میگیرم وضو/ میون روضه
من غرق در تاب و تبم / عجل فرج روی لبم / میون روضه
روضه/ تا قیامت دائره
روضه / اعظم شعائره
روضه / بی بی زهرا حاضره
حسین
#مرتضی_کربلایی
امام حسین و کربلا واحد
جواب:
در میان روضه ها
روی لب دارم دعا
قسمتم کن کربلا
یاحبیبی یاحسین
بند اول :
عشق کربلاتون آقا در میون سینمه
سالی یک دفعه زیارت از اصول دینمه
با هزار امید به سوی کربلا راهی میشم
تو حرم دیدار مهدی حسرت دیرینمه
پای ایوونه طلا
همنوا با زائرا
میگم ای مهدی بیا
یاحبیبی یاحسین
بند دوم:
یک قدم در راه تو از حج و عمره بهتره
چون مقام کربلا از کعبه هم بالاتره
منکر زیارت تو حتما اهل دوزخه
زائرت با قطره ی اشکی بهشتو میخره
تا قیامت شد به پا
میبری با خود مرا
در کنار انبیا
یاحبیبی یاحسین
بند سوم:
وا شده کامم به خاکت بیمه تربت شدم
با دعای مادر تو خادم هیات شدم
صورت و سینم کبوده از غم تو یاحسین
با همین نشونه ها نزد تو با قیمت شدم
به عجب داره صفا
نوکری تو موکبا
از نجف تا کربلا
یاحبیبی یاحسین
#مرتضی_کربلایی
واحد حضرت رقیه سلام الله علیها
من هم شبیه فاطمه / درد و غمم یه عالمه / اما فقط سه سالمه / باباحسین
بند اول:
رفتی و بعد از تو بابا / سر روی خاکا میذارم
من که تنها تو خرابم / تو نمی آیی کنارم
غصه های دخترت رو / میدونی یکی دوتا نیست
طاقت سیلی رو دارم / تاب دوریتو ندارم
روی تنم دارم نشون
قدم شده خیلی کمون
امشب بیا پیشم بمون /باباحسین
بند دوم:
رفتی و بعد از تو بابا
زندگی بر من حرومه
بعد ازین همه صبوری
دیدن تو آرزومه
کاش میشد یکبار دیگه
منرو تو بغل بگیری
خاطرات با تو بودن
لحظه لحظه روبرومه
من لاله ای زهرایی ام
پژمرده از تنهایی ام
من دخترم ، بابایی ام
باباحسین
بند سوم:
کی میای پیشم بابا جون
تا تموم شه غربت من
وقتی که بیای میبینی
گشته نیلی صورت من
رفتی و با دست بسته
منرو بردن به اسیری
توی کوچه توی بازار
شد شکسته حرمت من
بستن منو با سلسله
خیلی برات دارم گله
از دست زجر و حرمله
باباحسین
بند چهارم:
امشب اومدی خرابه
اشک چشم من روونه
روی زیبای تو بابا
مثل قلبم پر زخونه
بابا موهای سرتو
رنگ خاکستر گرفته
زخمای روی لب تو
جای چوب خیزرونه
بمیرم من برای تو
کی بریده رگای تو
شکسته دندونای تو
باباحسین
#مرتضی_کربلایی
#ورودیه
با احتیاط لاله ي ما را پیاده کن
عباس جان، سه ساله ي ما را پیاده کن
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای
می ترسم آنکه گیر کند گوشواره ای
چشم مخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزگان محترمه در پناه تو
باحوریان رفته به زیر نقابها
یک لحظه روبرو نشدند آفتابها
این حوریان عزیز خدایند و بس، همین
این دختران کنیز خدایند و بس، همین
این دختر علی ست که بالش شکستنی است
ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است
از این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش
عباس جان مراقب این با حجاب باش
این دختران من که بیابان ندیده اند
در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند
یک لحظه هم ز خیمه ي طفلان جدا نشو
جان رباب از دم گهواره پا نشو
توهستی و اهالی این خیمه راحتند
در زیر سایه ات همه در استراحتند
توهستی و به روز حرم شب نمی رسد
چشم کسی به قامت زینب نمی رسد
یک عده یوسف اند و یک عده مریم اند
احساس می کنم همه دلواپس هم اند
احساس می کنم که جوابم نمی دهند
با آب آب گفتنم آبم نمی دهند
اول مرا به نیزه ای از حال می برند
بعدا کشان کشان لب گودال میبرند
اینجا مکان نیزه به پهلو کشیدن است
از خیمه ها دویدن و گیسو کشیدن است
راضی ام و رضایت یزدانم آرزوست
از سنگها شکستن دندانم آرزوست
من راضیم به پای خدا دست و پا زنم
با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم
باید به روي نی سر ِمن نیز رو شود
تا که مقام خواهر من نیز رو شود
جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا
این جام را الست گرفتیم ما دو تا
می خواستیم عبد شدن را نشان دهیم
پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم
از آن همه به خواهر من ماتمش رسید
وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید
با احتیاط لاله ي ما را سوار کن
زینب بیا سه ساله ي ما را سوار کن
#علی_اکبر_لطیفیان
واحد امام حسین و هیات
جواب:
با شهپر فرشته
رو قلب من نوشته
هیات برام بهشته
حسین حسین
بند اول :
با دعای مادرت / کرده ای نگاهم
زینت تنم شده / پیرهن سیاهم
صورت کبود من / لوح افتخارم
تو لباس نوکری/ مثل پادشاهم
من با عنایت تو
برا رضایت تو
میام به هیات تو
حسین
هرکسی که پاشو تو / هیاتت میذاره
بارون لطف خدا / رو سرش میباره
از بلا به دوره و / عاقبت به خیره
کشتی نجات تو / هرکسی سواره
توی محرم تو
با نوحه و دم تو
میمیرم از غم تو
حسین
بند سوم :
نوکر تو عاشق / عطر بوی سیبه
بر دو عالم ندهد / یک نخ از کتیبه
مجلس عزای تو / سید المجالس
اومدن تو روضه ها / حسرت حبیبه
هم عاشق بریرم
هم نوکر زهیرم
پس عاقبت به خیرم
حسین
بند چهارم:
من میام تو روضه تا / اهل معرفت شم
با یه قطره اشک تو / غرق مغفرت شم
بر سر و سینه زنم / تو عزاتون آقا
تا که روسفید توی / روز اخرت شم
ای عشق بی نظیرم
تو روضه پرمیگیرم
ای بهترین امیرم
حسین
#مرتضی_کربلایی
3. بنی فاطمه.mp3
8.4M
#نوحه_استقبال_از_محرم
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
داره کم کم ، تموم میشه
یه سال چشم انتظاری مون
یه چند روزه دیگه مونده
تموم شه بی قراریمون
آروم آروم توی سینم
به پا کن خیمه ی غم رو
داری حس میکنی یا نه
صدا پای مُحرم رو ؟
عجب ماهی ، بکِش آهی
عجب عشقی تو این حاله
تموم آرزوم موندن
تا عاشورای امساله
نمیریم و محرم باز
بگیم با اشک و با ناله
( حسین جانم ... ) تکرار
یه آقایی توی کوفه
غریب و بی کَس و خستس
میون کوچه ها تنهاس
همه درها به روش بستس
حسینو دعوتش کرده
ولی حالا پشیمونه
میخاد نامه بده برگرد
ولی دیگه نمیتونه
نیا کوفه ، نیا کوفه
برا تو نقشه ها دارن
اگه شیرخواره همراته
اونم زنده نمیذارن
اگه اهل حرم هستن
بدون بعدِ از تو آوارن
( حسین جانم ... ) تکرار
ببین ارباب عالم رو
که حجش رو رها کرده
حسین فاطمه دیگه
هوای کربلا کرده
تموم روضه ها امشب
توی این حال و احواله
ببینید با زن و بچه
حسین راهی گوداله
چه معراجی ، چه حجاجی
تو دشت و صحرا آواره
چه تفسیری ، چه اِحرامی
یه تیکه پیرهنِ پاره
حسین آورده همراهش
برا قربونی شیرخواره
غبار کوچه ها را
با گلاب اشک می شویم
به استقبال زینب
اشک چشمانم سرازیر است
یقین دارم که می آید
به کوفه دخترِ زهرا
ولی بر بازوان او
به جرم عشق ،
زنجیر است
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
1. شهید علیرضا حمامیان.mp3
1.53M
#استقبال_از_محرم
#آواز_دشتی
#شهید_علیرضا_حمامیان
ای اهل عزا
ماه محرم شده نزدیک
ایام غم و
محنت و ماتم شده نزدیک
ای اهل عزا
حزنِ دل از دیده ببارید
چون ماتمِ سالار شهیدان
شده نزدیک ...
چاووش عزایِ
شه دین می رسد از راه
گوید به نوا
غافله ی غم شده نزدیک
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5969976014267222684.mp3
1.16M
#پیش_زمینه
#محرم_1401
#احسان_نرگسی
حا و سین و یا نون/بسم الله الجنون
پرچم عزا زدن/باز رو طاق اسمون
ماه عاشقی رسید/بسم الله نوکرا
صلي الله علی /ساکن کرب و بلا
بیرق و علم_ شعر محتشم
میگن يا حسین همه
توی روضه ها_می نویسه باز
اسم ما رو فاطمه
میخوام این دو ماه_ به عشق آقا
نرم به سمت گناه
تا وقتی برات_سینه می زنم
نمیشه عمرم تباه
ای باور من حسین
ای دلبر من حسین
ای پناه اول و آخر من حسین
......
قصه ی جنون ما /باز رسید به کربلات
ای که آسمونیا/ گریه می کنن برات
کارم تا گداییه/ زندگی به کاممه
اسم تو آقای من/ ذکر صبح و شاممه
کی به غیر تو _می مونه برام
ای بهشت من حسین
نوکری تو_افتخارمه
سرنوشت من حسین
مثل هاني و_ عابس و حبیب
قلبمو جلا بده
بی قرارتم_این شبا بهم
اذن کربلا بده
ای تاب وتبم حسین
ای خواب شبم حسین
ای تموم هستی و ذکر لبم حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5970038484566543603.mp3
331K
#واحد_شور #واحد
#امام_حسین علیه السلام
#محرم_1401
#احسان_نرگسی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
کربلا - شهر رویایی - بی تو هر جایی - بی تابم
کربلا - عشق دیرینم - تو رو می بینم - توو خوابم
جا داره / مثل عشاقت / یهروز از داغت / بمیرم
کاری کن / تا دم مرگم / نوکریت باشه / تقدیرم
(هر عشقی جز تو زود گذره واسم
هوامو داری لطفتو می شناسم) ۲
من ریزه خوار سفره ی عباسم
ابی عبدالله - يا ابی عبدالله
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یک عمره - به تو منسوبم - آقای خوبم - یا حسین
مستم کرد - عشق شیش گوشِت - بازه آغوشِت - یا حسین
آبادم / با توام وقتی / توو اوج سختی / باهامی
دل دادم / به غمت آقا / تا ته دنیا / آقامی
(من که یه عمره سینه زنت بودم
اسمتو بردم با همه وجودم) ۲
نگاهی کن به سینه ی کبودم
ابی عبدالله - يا ابی عبدالله
.
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#ورودیه
فرود آیید یاران وعده گاه داور است اینجا
بهارستان سرخ لاله های پرپر است اینجا
چه غم گر از منا و وادی مشعر سفر کردی
خدا داند که بهتر از منا و مشعر است اینجا
زیارتگاه کل انبیاء تا با من محشر
مزار قتلگاه عاشقان بی سر است اینجا
فرود آیید ای یاران در این صحرا که می بینم
ز بانگ العطش غوغای روز محشر است اینجا
فرات از چار جانب موج زن اما خدا داند
جواب العطش شمشیر و تیر و خنجر است اینجا
رباب از اشک و خون دل دو چشم خویش دریا کن
که آب تیر زهر آلوده شیر اصغر است اینجا
به گل باران چه حاجت دشت و صحرا را که می بینم
زمینش لاله گون از خون سرخ اکبر است اینجا
مبادا نام آب آرید ای طفلان معصومم
که سقّای حرم خود از شما تشنه تر است اینجا
عَلَم افتاده، من تنها و اطرافم پر از دشمن
سر و دست علمدارم جدا از پیکر است اینجا
برادر با تن عریان به موج خون و می بینم
که کعب نیزه عرض تسلیت بر خواهر است اینجا
سزد که دعوت کنم در کربلا پیوسته میثم را
که او را شور و حال و اشک و سوز دیگر است اینجا
#غلامرضاسازگار
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم
از این خراب تر آقا نمی شود حالم
هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون
به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم
@hosenih
گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم
بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم
مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم
ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم
فدای تار عبایت، بگیر دستم را
بگیر دست دلم را، مریض احوالم
به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما
که هیچ نور امیدی نمانده در عالم
میان روضه ی گودال این دلم گیر است
شبیه جد غریبت اسیر گودالم
@hosenih
هنوز هم که هنوز است دل پریشان
صدای نعل جدید و شروع جنجالم
هنوز هم که هنوز است در تب و تابم
هنوز گریه کن روضه های خلخالم
شاعر: #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_شام
#حضرت_زینب_س_مصائب
چقدر منتظر و بی قرارمانی تو
شبیه ابر بهاری ز مهربانی تو
حضور گرم تو احساس می شود دائم
همیشه و همه جا در کنارمانی تو
@hosenih
بگیر دست مرا تا به آسمان برسم
منم که اهل زمینم، وَ آسمانی تو
کریمی و همه جا حرف این کرامت هاست
خدا کند که مرا هم زِ در نرانی تو
سه شنبه های توسل، میان زائرها
گمان کنم که در این صحن جمکرانی تو
دعای پشت سر ما دعای وتر شماست
شبیه فاطمه در فکر نوکرانی تو
چه حاجتم به دو دنیا، که من تو را دارم
خوشم چو بنده، نوازی، به تکه نانی تو
به یاد نوکری و نوکرت به یادت نیست
به جان فاطمه امّا عزیزمانی تو
خدا کند که بیایی شبی به این روضه
خدا کند که شبی روضه را بخوانی تو
@hosenih
بخوان به یاد غم عمه ای که می فرمود:
عزیز فاطمه، مضروب خیزرانی تو
عزیز فاطمه، خواهر نداشتی تو مگر
که جای دامن من، دست این و آنی تو
شاعر: #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_اسارت
همه عمر در تباهی همه عمر غرق غفلت
به دلم هزار غصه به دلم هزار حسرت
پی کار خویش بودم پی کار من دویدی
ز بزرگی تو شاها چه کنم من از خجالت
@hosenih
چه زیان تورا که یک دم بغلت کنم عزیزم
نظری که شام هجران برسد به صبح وصلت
دل من گرفته آقا تو بیا برس به دادم
سحری تو یاد من کن که خوشم به این حمایت
به هوای گریه هایم تو فقط بمان برایم
تو بسی برای نوکر به غریبه ها چه حاجت
نفسی که بی تو باشد برود که برنگردد
به تو بسته است جانم ز نخست تا قیامت
@hosenih
منِ کربلا نرفته به خودت امیدوارم
سفرم به گردن تو،تو نما قبول زحمت
همه روضه ها اگرچه زده آتشی به جانت
به غرور تو شرر زد غم روضه ی اسارت
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_عصر_عاشورا
تا دلم از کرده های خویش نادم می شود
بیش تر از پیش چشمم گریهلازم می شود
"اشک"،بال پر زدن در وادی معراج هاست
گریهکُن در روضه جبریلِ عوالم می شود
شمع باشی یا که پروانه..،چه فرقی می کند
سوخت هرکس که درونش "عشق" حاکم می شود
@hosenih
هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد
حتم دارم شیشه هم باشد،مقاوم می شود
گرچه هِی در می زنم..،کشکول من را پُر نکن
دست سائل تا که خالی شد..،مزاحم می شود
این خرابت را بیا و لطف کن..،بیرون نکن
قول خواهد داد که یک روز سالم می شود
تا گناهی می کنم،زهرا وساطت می کند
پُشت مادر،طفلِ بازیگوش قایم می شود
آه ای ماهِ هزار و چند صد ساله بگو
سهم ما تا کِی سیاهیِّ مُداوم می شود
هر زمان "ناحیّه" می خوانم تصور می کنم
روح من تا کربلایش با تو عازم می شود
@hosenih
گریه..،تنها در میان روضه ی جدَّت "حسین"...
اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود
▪️
▪️
لااقل "اینجسمِعریانمانده" را..،دفنش کنید
نامروَّت ها کسی اینقدر ظالم می شود
آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود...
کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می شود!؟
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#شب_نهم
ای کاش یک ثانیه با ما همنشین باشی
سخت است عمری این چنین تنهاترین باشی
خاک "دلم" تسخیرِ بیگانه نخواهد شد
ای دوست!وقتی صاحب این سرزمین باشی
شب..،نور تو در کوچه های شهر جاری شد
تا مثل فانوسی برای اهل ِ دین باشی
@hosenih
دست خدا ترجیح داده دستِ کم اینبار
تا دست فتنه رو شود،در آستین باشی
خیلی به چشمان علیوار تو می آید
در مسجد سهله امیرالمومنین باشی
دنیا رکابش را هزاران سال صیقل داد
تا شاید این جمعه رکابش را نگین باشی
زهرا برای غربتت بارید از آن دم که
فهمید تو باید غریبِآخرین باشی
ای کاش ما هم مهزیارت می شدیم آقا
وقتی میان شیعه گرمِ دستچین باشی
با درد و با اندوه و با گریه عجین باشم
با درد و با اندوه و با گریه عجین باشی
تا کی قرار است از فراقت این چنین باشم!؟
تا کی قرار است از صبوری این چنین باشی!؟
خیلی دلم می خواهد آقا وقت جان دادن
آن لحظه ها،آن لحظه های واپسین..،باشی
اشکِ منِ بی معرفت خشکیده..،باید هم
تو همچنان دلواپس هَل مِن مُعین... باشی
بار گناهان منِ نامرد باعث شد
تا جای من پیش خدا تو شرمگین باشی
پای برهنه..،کربلا..،با تو..،چه می چسبد
خیلی دلم میخواست با من اربعین،باشی
@hosenih
برگرد..،روضه،روضه ی سقاست..،پس برگرد...
تا روضهگردانِ یلِ ام البنین باشی
▪️
▪️
با آن عمود سهمگینی که به فرقات خورد
باید علمدار! این چنین نقش زمین باشی
زینب صدا زد:پاشو خوشغیرت!..،سنان آمد...
تنها تو باید سدِّ راهِ این لعین باشی
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#دلتنگ_محرم #پیشواز_محرم
نظر به رویِ تو شد قبلگاهِ آمالم
تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم
نوشته رویِ جبینم فراق تا به ابد
بنالم از غمِ دل یا بدیِ اقبالم
@hosenih
من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم
به سنگِ تهمتِ مردم شکسته شد بالم
فقط ضمانت تو گشته مُهرِ تمدیدی
به توبه نامه ی بی اعتبارِ هرسالَم
نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی
بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم
صدایِ پایِ مُحرَم به گوش می آید
شبانه روز به یاد حسین می نالم
قسم به مویِ پریشان عمه جانِ شما
به گریه دلنگرانِ حسین و گودالم
@hosenih
صدازد از تَهِ گودال خواهرم برگرد
مگر نگفتم عزیزم نیا به دنبالم
برو به خیمه نبینی بریدنِ سر را
وگرنه پیر شوی پایِ جسمِ پامالم
شاعر: #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#دوبیتی_پیوسته
نشد از دار غم آزاد آخر
دلش یاد غمت افتاد آخر
اومد لب تر کنه شد ظرف پر خون
سفیرت تشنه لب جون داد آخر
نوشتن نامه با لبخند مسلم
پرن از حیله و ترفند مسلم
قرار این بود تحویلش بگیرن
قرار زینبو کشتند مسلم
چی یاد مردم صد رنگ دادن؟
تا افتادی نوید جنگ دادن!
به استقبال زینب روی هر بوم
به دست بچه هاشون سنگ دادن
غم تو درد بی تسکینه مسلم
به خونت نامه ها رنگینه مسلم
چه پر رنگ و کشیده س خط کوفی
گمونم دستشون سنگینه مسلم
میخواس که خم به هیچ ساقه نیفته
به گل که طاقتش طاقه نیفته
بیفته مسلم از دارالاماره
سه ساله از سر ناقه نیفته
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#پیشواز_محرم
#ورود_به_ماه_محرم
اشعار سرخ دلشکنش را بیاورید
دمنوحههای سینهزنش را بیاورید
@hosenih
دارد صدای قافله از دور میرسد
اسفند وقت آمدنش را بیاورید
بعد از کتیبههای حسینیه زودتر
سینیِ چایریختنش را بیاورید
دادم لباس مشکی خود را به مادرم
آری بساط دوختنش را بیاورید
دلشورههای خواهر او بیشتر شده
اسباب غمنداشتنش را بیاورید
سر نیزههای کوفه صدا میزدند تو را:
«ما تشنهایم؛ پس بدنش را بیاورید»
دارد به قتلگاه چه نزدیک میشود
زینب! رباب! پیرهنش را بیاورید
@hosenih
حالا رسیده عصر دهم، گفت خواهرش:
اموال غارتیِ تنش را بیاورید
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5960914071359327461.mp3
2.01M
#شور
#شبدوم محرم
#تاخیمههابرپاشد
گروه #نوحواعلیالحسین ع
#حلقه_ادبی_ریان
#بند١:
تا خیمه ها برپا شد، چشِ زینب دریا شد
( توو کربلا غوغا شد۳) ۲
غرق ماتم دنیا شد، دیده گریون مولا شد
( دل پریشون زهرا شد۳) ۲
آه و واویلتا، خون شده قلبِ ما
رسیده کاروان، به دشت نینوا
آه و واویلتا، از غم این بلا
حرم آواره شد، توو دشت کربلا
واویلا ، حرم آواره شده ۳
#بند۲:
زمونِ رستاخیزه، اینجا مثِ پاییزه
(اشک حرم می ریزه ۳) ۲
مشکایی که لبریزه، روضهٔ حُزن انگیزه
(اشک حرم می ریزه ۳) ۲
تکیه گاهِ حرم، شده ماهِ حرم
اَمون از روزی که، بی پناهِ حرم
شد سپاهِ حرم، عشقِ شاهِ حرم
با ابالفضله که، رو به راهِ حرم
واویلا، پسر ام بنین
واویلا، عَلَم می کوبه زمین
واویلا، اشک زینب و ببین
واویلا، حرم آواره شده ۳
#بند۳:
یه قافله بد حاله، توو این زمین جنجاله
(روبه روشون گوداله ۳) ۲
آسمونم می ناله، بینِ گلایِ لاله
(همراهشون خردساله ۳) ۲
رویِ دستِ رباب، رفته اصغر به خواب
غُصه داره براش، وقت قحطیِ آب
دخترِ بوتراب، در غم و اضطراب
می دونه که میشه، اینجا خونه خراب
واویلا، آسمون رنگ شبه
واویلا، رباب در تاب و تبه
واویلا، جون زینب به لبه
واویلا، حرم آواره شده ۳
#حلقه_ادبی_ریان
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم