eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5768442430613356965.mp3
503.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 # ای شاهدی بر سیلی خوردن مادر۲ زهرجفا نه،تورا کوچه کشت آخر۲ واویلا واویلا واویلا واویلا۲ تیغ جهالت زده زخمی به پایت ای از خودی خورده،جان ما فدایت واویلا واویلا.... بودی به جنگ عدو بی یار ویاور کرده خیانت به تو سردار لشگر قربان مظلومیت ای یل صفین شد صلح با دشمنت برتو مقدر واویلا.... درخانه ات دشمن جان پروریدی از همسر بی وفا خیری ندیدی آتش زده زهر او بر دل وجانت پاره جگر خدمت مادر رسیدی واویلا.... زینب چو تشت پر از خون جگر دید بر سر زد و بر حال زار تو گریید غارت زده شد حسین ازغم هجران بهر یتیمی خود قاسمت نالید واویلا... مظلومی تو از آن قبر تو پیداست بی حرمی ات مثل مادرت زهراست روزی بیاید حرم بهرت بسازیم روزی که بر ما روی مهدی هویداست واویلا..... شعر:اسماعیل تقوایی امام حسن (ع) نوحه
✍امام صادق علیه السلام فرمودند: «آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟ پس خداوند نور حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم» 📚 اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥ ✨أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ✨ ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ @azizamhosen @yaraliagham
❣﷽❣ 🎧 🎤 بیا غساله در ویران بشوی این پیکر بی جان 🎧ولی آهسته آهسته سه ساله نو گل پژمان بود طفل شه عطشان که شد راحت از این دوران بشویش کنج این ویران 🎧ولی آهسته آهسته. در اینجا بلبلی خسته پرش از جور بشکسته روانش از بدن جسته بیا غساله در ویران 🎧ولی آهسته آهسته پدر بوده برش دیشب که جانش آمده بر لب 🎧ولی آهسته آهسته رقیه مرق خوش الحان چو بلبل کنج این زندان نثار گل نموده جان بگردش عمه ها گریان 🎧ولی آهسته آهسته بیا غساله در ویران بشوی این پیکر بی جان 🎧ولی آهسته آهسته 🎧هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎧 🌴💐🌴💐🌴 فاطی
‍ نوحه سینه زنی یا زنجیر زنی یک اربعین بر روی نی دیدم سرت را دیدم که زخمی کرده نیزه حنجرت را یک قافله با سوز و اشک و آه آمد برخیز و بنگر حال و روز لشکرت را با ظرفی از آب آمده تا که ربابه سیراب گرداند علی اصغرت را برخیز ای نور دو چشمم ای برادر تا که کمی آرام سازی همسرت را بگذار تا شرح سفر با تو بگویم بشنو کمی از غصّه های یاورت را از کوفه و شام بلا ای داد بیداد رنج اسارت پیر کرده دلبرت را وقتی گذر دادند ما را بین مردم دیدم سر نی گریۀ آب آورت را دیدم ز بام خانه طفلی خیره سر با سنگی نشانه رفته چشمان ترت را رقّاصه های شهر را آورده بودند تا در بیارند اشک چشم خواهرت را تهمت زدند و خارجی خواندند ما را آتش زدند آن جا دل غم پرورت را آن جا نمی دانی چه زجری می کشیدم وقتی که نان می داد شامی دخترت را با هر صدای خیزرانی که می آمد من می شنیدم ناله های مادرت را چشم علمدار حرم را دور دیدند ور نه به عنوان کنیزی گوهرت را ... ! جا مانده گنج سینه ات کنج خرابه با خود نیاوردم گل نیلوفرت را این ها همه یک گوشه ای از ماجرا بود تازه نگفتم روضۀ انگشترت را ✍..محمد فردوسی سبک و‌اجرا مجنون الحسین 🎧 🥀🥀🥀 فاطی
مداحی_آنلاین_دلتنگی_یعنی_حال_من.mp3
3.33M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃دلتنگی یعنی حال من @azizamhosen @yaraliagham
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد مسیر بندگی و طاعت بدون حسین مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد @hosenih اگر که لوح دلت شد سیاه و آلوده بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد همینکه چای عزا دم کشید در روضه شفای درد و شراب طهور خواهد شد خوشا به حال هر آن نوکری که زندگی اش فقط هزینه ی خیر الامور خواهد شد خودِ حسین پناه تمام نوکرها میان حیرت یوم النشور خواهد شد اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم برات کرب و بلا جفت و جور خواهد حرارت غم او در دل است و این گریه گواه گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد ** کنار جسم حسینش عقیله با گریه اسیر خنده ی قومی شرور خواهد شد @hosenih سری که از نوک نیزه میان خرجین رفت شبی روانه به سوی تنور خواهد شد بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار سحر می آید و عصر ظهور خواهد شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e فاطی
به هر کسی ندهند این جنون که در سر ماست "حسین" در همه عالم یگانه دلبر ماست @hosenih غلام زاده ی این خانوده ایم همه "گدای خانه ی عباس" نام دیگر ماست برادری به نسب نیست _در مسیر جنون کسی که دم زده از کربلا برادر ماست خدا کند دم آخر حسین سر برسد سلام بر لب عطشان سلام آخر ماست @hosenih شفاعت تو که جای خودش_یقین دارم که گاه پیر غلامت شفیع محشر ماست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تازه رسیده از سَفَرِ کربلا سرت بینِ تَنِ تو فاصله افتاده تا سرت با پهلوی شکسته و با صورت کبود کُنجِ تنور کوفه کشانده مرا سرت پیشانی ات شکسته و موهات کم شده خاکستر تنور چه کرده است با سرت؟ رگ های گردنت چقدر نامرتب است ای جان من چگونه مگر شد جدا سرت؟ این جای سنگ نیست، گمان می کنم حسین افتاده است زیر سُمِ اسب ها سرت... باید کمی گلاب بیارم بشویمت خاکی شده است از ستم بی حیا سرت چشمان تو همیشه به دنبال زینب است تا اربعین اگر برود هر کجا سرت علی اکبر لطیفیان @rozeh_1
شام بی تو کوچه هایش را مزیّن کرده بود در گذر ها مشـعل بسیار ، روشن کرده بود مـاه ِتـابان ِ سـر تو ، بـر فـراز ِ نـیزه هـا راه پیش روی ما را خوب روشن کرده بود ای برادر عـطر زلـفت ، کوچه های شهر را باغ لاله ، باغ سوسن ، باغ زنبق ، کرده بود خواست قلبم را بسوزاند خودت دیدی چطور؟ جامه ات را نانجیبی پست بر تن کرده بود از فـراز نیـزه ها ، دیـدی چـگونه ، بی حیــا دست های بسته ام را طوق گردن کرده بود قلب ما می سوخت از داغ تو اما ، ساربان روضه خوانی را میان راه قدغن کرده بود مشعل ِ خشم ِ یهودی زاده های ِ "قِیْنُقاع" شعله شعله ، باغ ِ آتش سهم دامن کرده بود من خودم دیدم ، چگونه هرزه ای یک لا قبا در میان خورجینش خود و جوشن کرده بود جارچی با نعره هایش ، در میان کوچه ها کوفیان ِ شام را دعوت به دیدن کرده بود آه ، آه از کل کشیدن های روی پشت بام اهل بیتت را ، غریب ِ کوی و برزن کرده بود کاتب دارالاماره ، نرخ کلـفت ها ، دقیق بر اساس سن و سال ما معیّن کرده بود اینچنین زیـنب ، تـمام آیـه های صـبر را در کتابی سرخ ، با یادت مدوّن کرده بود مٰا بَعَدْ روحی حَبیبی ، یا اَخٰا یٰا نور ُعین مٰا رأیت ، الّاٰ جَمیلا ، مٰا رأیت ، الّاٰ حُسین روح الله قناعتیان @rozeh_1
منم زينب که برجان آذرم ريخت فلک اسپند غم بر مجمرم ريخت نهال باغ توحيدم که اين سان خزان جور و کين، برگ و برم ريخت من آن طفلم که خوناب از دو چشمش زداغ مرگ زهرا مادرم ريخت سپس درکوفه درمحراب مسجد فلک گَردِ يتيمي برسرم ريخت به يثرب مجتبي مسموم کين شد به جان در آن مصيبت اخگرم ريخت منم طاووس زرّين بال يثرب که درکرب وبلا بال و پرم ريخت به خاک تيره هفتادودو پيکر ز کين، ياران از گل بهترم ريخت ز جور حرمله در پيچ و تابم که تيرش، خون حلق اصغرم ريخت کماني شد قدم در کوفه و شام به سر بس سنگ از بام و درم ريخت تنم مانند ني شد زرد و لاغر شرار طعنه بس بر پيکرم ريخت منم پروانه شمع شهادت که بر فرق عدو خاکسترم ريخت به «فولادي» عنايت کرد زينب به ساغر آب حوض کوثرم ريخت حسن فولادی قمی @rozeh_1
مثل قدیم با دل من ، سر نمیکنی جانم به لب رسید ، تو لب تر نمیکنی حرفی بزن ، جواب تو والله سنگ نیست از چه هوای سوره ی کوثر نمیکنی؟   اینجا خرابه است ، ورودیِّ شام نیست اینجا تو فکر غارت معجر نمیکنی  اینجا سه شعبه نیست، مرا در بغل بگیر با من تلافی علی اصغر نمیکنی؟   اینجا فراق هست، عزا هست، غصه هست اینجا حساب روضه ی دیگر نمیکنی  این دختر نحیف ، همان نازدانه است فهمیدم از نگات که باور نمیکنی من هیچ ، سر به عمّه بزن ، اذیت شده فکری به حال غصه ی خواهر نمیکنی؟   با آن لبی که چوب زدند و حصیر شد یک بوسه نذر گونه ی دختر نمیکنی؟   روی رگ تو بوسه ی خنجر مشخص است فکری به حال بوسه ی خنجر نمیکنی؟  دستان زجر و سنِّ مرا در نظر بگیر دیگر مرا قیاسِ به مادر نمیکنی فرقی نمی کند که چطوری، فقط بمان بابا تو فرق، بی سر و با سر نمیکنی حمید رمی @rozeh_1