بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_مدح
#شب_قدر
#بردیا_محمدی
▶️
خارج از درک عُقول اند خدا با حیدر
می رسد تا به خدا هر که رسد تا حیدر
ذات حق در وجنات علوی جلوه نمود
بهترین آینه ی عالی اعلی..،حیدر
@hosenih
انبیا را به خداوند رسانده است علی
ذکر توحیدی موسی و مسیحا..،حیدر
مرتضی مطمئِناً بوده سراپا احمد
مصطفی مطمئِناً بوده سراپا حیدر
فضّه و قنبر این طایفه بودن،عشق است
ما که هستیم مگر؟! نوکر زهرا،حیدر
خانه ی اهل تشیُّع،نجف اشرف اوست
کاش باشیم شبی منزلِ باباحیدر
عبد خاطی به کجا جز در مولا برود
آخرین ملجا درماندگی ما..،حیدر
هر زمان در زده ام،در به رویم باز شده
بخدا رد ننموده است گدا را حیدر
زیر قرآنِ علی رنگ خدا می گیریم
سایبان سر ما در شب احیا..،حیدر
وَه..،چه خوب است اگر موقعِ قرآن به سرم
برگه ی بندگی ام را کُند امضا حیدر
@hosenih
بعلیًّ بعلیًّ بعلیًّ بعلی..
این قسم رمز نجات است..،به مولاحیدر
تا خداوند گناهان تو را پاک کند
صد و ده بار شبِ قدر بگو:یا حیدر
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•این مرد که در گوشۀ بستر..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ حاج حیدر خمسه •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
این مرد که در گوشۀ بستر نگران است
والله که مظلوم ترین مرد جهان است
از زندگی پُر غم خود سیر شد امشب
خیبر شکن از قصه زمین گیر شد امشب
خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد
سخت است بگویم اسدالله زمین خورد
بعضیا میگن کجا زمین خورد ؟!.. میگم الان برات .. زیرِ بغل هاشو پسراش گرفتن، نزدیکایِ خونه رسیدن دست امام حسن و امام حسینُ کنار زد ، عرضه داشتن چه میکنید بابا؟!! فرمود خونُ پاک کنید از سر و روم .. بزارید خودم رو پاهام بیام .. زینب اگه منو اینجور ببینه میمیره .. تا رهاش کردن ، خورد زمین .. این بارِ اول نبود که تو کوچه زمین میخورد .. شاید این روضه صدا گریۀ زن ها رو بلند کنه نزارید صداشون برسه .. اولین بار که کوچه زمین خورد ، بچه ها خبر دادن مادرمون دیگه نفس نمیکشه .. از مسجد تا خونه راهی نبود نوشتن سه بار عبا گرفت زیرِ پاش با صورت زمین میخورد پامیشد صدا میزد فاطمه م ...
خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد
سخت است بگویم اسدالله زمین خورد
در بستر مظلومیت آقای حنین است
این مردِ جگر سوخته بابای حسین است
*یه خاطره بگم از یه شهید گریزِ روضه مُ از اینجا باشه .. شهید عباس صابری از شهدای دفاع مقدسِ ، تو عالم رویا امیرالمومنینُ دید حضرت فرموده بودن تو میای پیش ما خیلی زود، عرضه داشت آقا چه جور؟!! زمانِ جنگِ؛ حضرت فرموده بودن میری فلان لشکر پیش فلان مسئول میگه اعزامت کنن؛
الله اکبر .. یعنی میشه امشب یه امضا هم برا ما بزنی آقا .. نمیگم اون که به شهدا دادی به منم بده من به این حرفا نمیام .. امشب اومدم دلمُ آروم کنی .. من گریه نکنم میمیرم .. گفت امضات رو زدیم تو مالِ مایی ، فردا میری پیشِ فلانی میگی منو بابام فرستاده ..
دیدی وقتی میری نجفم، دم در زبونت به هیچ چی نمیچرخه .. یهو میگی سلام بابا ..
فرمانده ش میگه اومد لشکر ما رو پیدا کرد گفت قراره من بیام تو نیروهای شما ، قبولش نکردن گفتن ما اینجور که نیرو جذب نمیکنیم .. گفت منو بابام فرستاده .. دیشب امیرالمومنین نشانی شما رو داد .. میگه یهو بهم ریختم به خودم اومدم ، گویا یه جوری به اونم یه نشانی دادن .. پذیرشش کرد ، اعزام شد ذی الحجه رسید به جبهه ها و خط مقدم ، چله گرفت .. بهش گفتن شب هفتم محرم پیشِ مایی ، عاشورا تشییع جنازه تِ .. روزِ عاشورا تشییع شد بدنِ این شهید .. جانم به این روزی ..
میخوام بگم عباس صابری ، تو عاشورا تشییع شدی اما خبر داری بدنِ آقات سه روز و سه شب رویِ ربگِ بیابان ..
بر تاول به روی تنت گریه ام گرفت
بز خشکی به رویِ لبت گریه ام گرفت
ای حسین ...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
صل الله علیک یا ابا الحسن
......یا امیرالمومنین...
سفره دار خدا امام زمان
دگر امشب بیا امام زمان
شب قدر است هر کجا هستی
التماسِ دعا امام زمان
مولاجان شب شهادت اتاون علیدی
شب شهادت مولای متقیان علیدی
هریرده سن اقا
بیلمیرم نجفده سن کربلاده سن
یا مدینه ده سن
مولاجان
شب قدر است....
من که امشب به یادِ تو هستم
یاد کن پس مرا امام زمان
دست بر دامنت اگر نروم
مولاجانم یوسف زهرا
آی علینون بالاسی
بروم پس کجا؟ امام زمان
آمدم آشتی دهی من را
باخودت، با خدا امام زمان
اقا اتاون علینون یاسی
ای علینون یاسینه گلننر
آی دست گدایی بلند ایلیننر
الوی قالخیز
یاابن الحسن کجایی
من آمدم گدایی
بیلورم حتما امام زمان ننه سی زهرانین آدینا چوخ حساس اولار
ایندی رو به قبله اماده برای شب قدر
برای بخشش گناهان
امید ایوینن گیدک امام زمانین قاپیسینا
مولا بجان مادرت....
ان مادر..غم پرورت
مارا مرانی...ازدرت
ایندی کی مجلس آماده اولدی
ایندی کی امام زمانی دعوت ایلدون مجلسه
التماس دعا
کاش قرآن به سر بگیرم من
اورگوین سوزیدی
یک شبِ قدر با امام زمان
اقا باشوه دولانیم اقا بیلمیرم هاردا ایله شیبسن
جای دوری نمی رود که کنی
گوشه چشمی به ما امام زمان
خوب شد در شبِ عزای علی
اقا جدوین عزاسیدی
بو گیجه علینین حالی خراب اولور
زینب دولانیر علینون باشینا
علی هردن غش ایلور هردن گوز لرین آچیر
باخیر گورو ابولفضل اللرون قویوب اورگینون باشینا
بالا آغلاما
امام حسین گوزلرینون یاشین توکور
زینب ایلشوب بابانون ایاقلارین باسیر اوره گینون باشینا
علی جان آقالیق ایله
یاسه گلنلره عنایت ایله اقا
اقا بیر غش ایلدی
هوشه گلدی
حال اغماده گوز آچدی چاغیروب عباسی
گوردی اللرین قویوب اورگینین باشینا
گل بالا آغلاما واردور باشوون غوغاسی
ابولفضل ایندی آغلاما بالا
گل ایلش یانیمدا بالا
ابولفضل ایلشدی یره
مولا ابولفضلین اللرین آلدی الینه
او قانلی دوداخلارین دایادی
ابولفضلین اوزون قولارینا
رسمیدی اتا دنیادن گیدنده
بالاجا بالانی تاپشیرار بویوک بالیا
اما زینب باخیر
امام حسن باخیر
التماس دعا
گوردیلر حسینون الین قویدی ابولفضل الینه
اوغول حسینم سنه تاپشیررام بالا...
دعواده اوغول سعی ایله دالدان یارانما
دشمن امان ویرسه حسین ارالانما
گوردیلر اوزون قولاری باسدی اوره گینون باشینا
او قانلی دوداخلارینان بوسه ویرور ابولفضل الینه
اوغول بو اللردن مواظب اول بالا
اوغول بو قولار کربلاده حسینن حمایت ایللر
اولاسان بیرگون حسینون سن اوغول سقاسی
ایوای بالام ایوای
سو آغیرقیمت اولار قیمتنی بولن اوزون
سالاسان یادوه اوندا آتاون غملی سوزون
دئدی غیرتلی بالا دوت بو حسینون علینی
سنه تاپشوردوم اوغول فاطمه نین سوی گولونی
اوغول بیر گون اولار کربلاده حسینیمین اکبری اولر یارو انصاری شهید اولار
بالا بیر سن اولارسان بیر حسینیم اولار
جان سنون جان بو حسینون بونی ترک ائتمه بالا
قویما سن دشمنه ایچنده الی قوینوندا قالا
ایله یادیندا ساخلیوب گوردی کربلاده علی اکبر شهید اولوب یارو انصاری گیدوب
اقا خیمه لرده اللرین قویوب اوره گینین باشینا
دوردی ایاقه لباس جنگی
مشگی سالدی چیننه
گلدی دایاندی حسین سارالان رنگوه ابولفضل قربان
ویرسون منه فرمان اقا بو لشگری قیرام
بیر باش آپاریب شامیده ویرام
مین دفعه امان نامه ده گلسه گنه جیرام
حسین باشوه دولانیم آی قارداش
سنسیر نه بو دنیا نه امام نامه نه قول باش
بیر باخماقوی ویرمرم عالملره قرداش
سنیچون گلسه امان نامه قبول ائتمه اوغول
وئرسه لر قدرت دنیانی چخوب گئتمه اوغول
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
خیره به آسمان شده این دیده ی ترم
من بی کس همیشه تاریخ حیدرم..
یک روز آب خوش به گلویم نرفته ست
از ابتدا غریب مرا زاد مادرم
@hosenih
امشب فقط به فاطمه ام فکر میکنم
آغوش باز کرده در این شام آخرم
افطار تلخ من به نمک باز میشود
خرما چرا گذاشته زینب برابرم
ای کوفه خوش بخواب علی رفتنی شده
راحت شدید از من و فریاد منبرم
وقت اذان شده است مهیای رفتنم
شمشیرتان کجاست بکوبید بر سرم
الله اکبر! اشهد حیدر بلند شد...
یارب گواه باش که پر گشته ساغرم
فزت و ربّ کعبه!سرم غرق خون شده
این را برای فاطمه سوغات میبرم
من را رها کنید خودم راه میروم
حالا که ایستاده دم خانه دخترم
زینب بمان به خانه که خانه ست جای تو..
این کوچه نیست جای تو ای بانوی حرم
از کوچه رد شدن به تو یکروز میرسد
از حال و روز کوفه ی آنروز مضطرم
فریاد میزنند ببینید اسیر را
فریاد میزنی که خدا نیست معجرم
@hosenih
فریاد میزنند که خیراتشان دهید
فریاد میزنی که زنسل پیمبرم
فریاد میزنند که زینب حسین کو؟
فریاد میزنی که به نیزه است دلبرم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#رضا_دین_پرور
▶️
قرآنِ زینب! سوره ات کوتاه تر شد
بابا چرا افطارت امشب مختصر شد
نان و نمک خوردی به زخم من نمک خورد
دختر شدن خیلی برایم دردسر شد
@hosenih
من دختری بابایی ام دلشوره دارم
در خواب دیدم که سرت شَقّ القمر شد
امشب زمین و آسمان کرد التماست
امشب دعاهایم تماماً بی اثر شد
حتی همین نعلین پُر از وصله پینه
گفتند آقا جان نرو مسجد اگر شد
اصلاً خبر داری دلم خیلی گرفته
دیدی که سردردم از امشب بیشتر شد
یادم نرفته خانه ای که در مدینه
آتش گرفت و معبر آن چِل نفر شد
یادم نرفته کوچه دستان تو را بست
مادر زمین خورد و شهیدِ میخ در شد
یک وقت دیدی کوفه هم شد دشمن ما
یک وقت دیدی ناله هایم پر شرر شد
یک وقت دیدی که سرِ دروازه شهر
خیرات این مردم به اطفالِ تو شَر شد
@hosenih
یک وقت دیدی که اراذل سر رسیدند
صدها جسارت از حرامی ها به سر شد
چه فکرهایی که نکردم از سر شب
بازار و چوبِ محملِ خونی زینب
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
#مجتبی_دسترنج
▶️
مردِ خطر و اهل دعا بود علی
همواره دوای درد ها بود علی
سرّ سرِ بشکافته اش جز این نیست_
سر تا سر عمر با خدا بود علی
*
در رکعت هر نماز او را کشتند
با خواندن هر فراز او را کشتند
در کوچه اگر چه کشته بودند او را
افسوس به سجده باز او را کشتند
*
از درد دلش چاه خبر داشت فقط
از غربت او ماه خبر داشت فقط
شد قاتل او جهل، نه شمشیر عدو
از قاتلش الله خبر داشت فقط
*
از هرچه که داشت در کَفَش بهتر داد
خونِ دل و دستِ لطف و چشمِ تر داد
در وقت عبادت سر خود داد و سپس
فریاد رسای رستگاری سر داد...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
ای خواب به چشمی که نمیخفت بیا
ای خنده به غنچهای که نشکفت بیا
دیوار و درِ کوفه زبان شد که بمان
امّا ز جِنان، فاطمه میگفت: بیا
***
امشب که نمک به زخم دین بگذارند
آتش به پرِ روح الامین بگذارند
نان آور هرشبی، نیامد امشب
طفلان سرِ بی شام زمین بگذارند...
شاعر: #علی_انسانی
@hosenih
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
و امّا و امّا و امّا علی
غریب است و مظلوم و تنها علی
سحر شد - منادی - شنیدم که گفت
دریغا دریغا دریغا علی
به یک ضربه ارکان دین شد خراب
جدا شد به یک لحظه از ما علی
شب قدر ، آیا چه باید سرود؟
به جز یاعلی یاعلی یاعلی؟
کجا می توان رفت ؟ غیر از نجف؟
مگر می توان بود جز با علی؟
مناجات ، دیدی به جز ذکر او؟
غزل خوانده ای شاعر ! الّا علی؟
علی گفتم و خواندم از فاطمه
که مولاست زهرا و زهرا علی
گرفته است قرآن به سر مصطفی
حسن گفته در حال احیا علی
الهی الهی الهی حسین
خدایا خدایا خدایا علی
شاعر: #محسن_ناصحی
@hosenih
🏴 #امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
می روی با فرق خونین پیش آن روی کبود
شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود
با وضو آمد به قصد لیلة الفرقت، علی!
ابن ملجم درشب احیاء چه قرآنی گشود
شاعر: #قاسم_صرافان
@hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
دیگر کتاب عمر من زار بسته است
راه نفس کشیدنم انگار بسته است
تا آن زمان که سفره ی دیدار بسته است
کامم برای سفره افطار بسته است
از روزگار گندم و خرما نخواستم
چیزی به غیر دیدن زهرا نخواستم
امشب ستارگان به نگاهم چه میکنند
با گریه های گاه به گاهم چه میکنند
مرغان خانگی سرراهم چه میکنند
چیزی بغیر مرگ نخواهم چه میکنند
راهی مسجدم که دوباره اذان دهم
راحت بگویم اشهد خود را و جان دهم
@hosenih
قد قامت الصلاه علی را رها کنید
دینی که مانده گردنتان را ادا کنید
دروقت سجده فرق سرم را دوتا کنید
جسم مرا دم در مسجد رها کنید
شمشیر نه!که عمر علی را دری گرفت
مسمار لعنتی ز علی همسری گرفت
در کوچه ها به قامت خم راه میروم
خون لخته بسته است سرم راه میروم
با یاری حسن دو قدم راه میروم
نزدیک خانه است خودم راه میروم
زینب نشسته تا که بحالم نظر کند
ای وای اگر نگاه به این زخم سر کند
@hosenih
زن را توان دیدن این زخمها که نیست
با اضطراب و دلهره ها آشنا که نیست
در قلب او تحمل هول و ولا که نیست
پس حق زینبم سفر کربلا که نیست
دلشوره دارم از روی تل نیمه جان شود
همراه زخمهای حسینش کمان شود
یک تن غریب مانده و دورش هزارهاست
از تیر و نیزه دوربه دورش حصارهاست
از یک طرف محاصره ی نیزه دارهاست
از یکطرف معذب سم سوارهاست
اسلام را دومرتبه بر نیزه میزنند
سر را که میبرند به سر نیزه میزند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#عقیق_شعر
دوباره سهم زینب کرده غم، بیمارداری را
دل خون را، نگاه مضطرب را، بیقراری را
پدر از خانه بیرون رفته، اما دیر برگشته
دوباره خانه دارد میچشد چشم انتظاری را
بگو با ابن ملجم تیغ او شق القمر کرده
صدا پیچید در عالم که «دیدم رستگاری را»...
پدر پوشانده با عمامه و دست و عبا سر را
مبادا دیدۀ زینب ببیند زخم کاری را
مگو با گریۀ فرزندها: آهسته... آهسته...
که میدانند اهل خانه رسم سوگواری را
::
شب قدر است، با من ذکر یا الله و یا حیدر...
ببین آوردهام با خود هر آنچه دوست داری را
#امیرالمومنین_ع
#مصیبت_ضربت_خوردن
#سعید_تاج_محمدی
@deabel
#نجوای_حضرت_علی_ع_درشب_قدر
اَلا ای مسجدِ کوفه تو وصفِ شرحِ حالم کن
یک امشب بر تو مهمانم حلالم کن، حلالم کن
شب است و درد تنهایی وَ من دلتنگِ مهتابم
کنارِ شمع می سوزد به یادت چشمِ بی خوابم
چرا پایان نمی یابد شبِ بی حاصلم ای عشق
چنان در اشک گم گشتم تو گویی غرقِ گردابم
تمامِ چهره ی عالم به تاریکی فرو رفته
من امٌا با نگاهِ تشنه ام دنبالِ مهتابم
نمی دانم چرا امشب به خلوت عالمی دارم
بگردم گردِ این عالم پیِ اکسیرِ نایابم
شگونِ فالِ من امشب شده صبر و شکیبایی
جهان در خوابِ سنگین و سرا پا غرقِ اعجابم
انیسِ بزمِ من امشب شده آغوشِ تنهایی
که مهجور از همه عالم کجا رفتند اصحابم
چو کشتیِ به گل مانده در این گرداب می چرخم
خداوندا نجاتم ده از این توفانِ مردابم
حدیثِ دردِ هجرانم دلی خون از زمان دارم
چو پروانه به گردِ شمعِ رخسارت چه بی تابم
شرارِ عشق در جانم به لب شوقِ اذان دارم
قنوتِ وصل میخوانم فراهم کن تو اسبابم
دگر شد موسمِ وصلش شتابان می روم امٌا
گره آمد کمربندم چنان درگیرِ قلابم
خداوندا ! کمربندم از این قلابِ در وا کن
در این ساعات پایانی بیابم راهِ محرابم
چرا صفهایِ مرغابی ز خانه سدٌِ راهم شد
ز اشکِ دیده می شویند زخمِ پُر تب و تابم
تو امشب مسجدِ کوفه هوایِ دیگری داری
به حالِ سجده می بینی به فرقم زخمِ خونابم
سحر شد مرغِ جانِ من گشوده پَر ز محرابم
نوای فزتُ ربِّ الکعبه زیبا کرده سیرابم!
اَلا ای مسجدِ کوفه تو وصفِ شرحِ حالم کن
یک امشب بر تو مهمانم حلالم کن، حلالم کن
#هستی_محرابی
@deabel