.
(نوحه های #دهه_محرم )
#شب_اول_محرم
🔵 شهادت #حضرت_مسلم (ع)
شب تاریک و خسته ی راهم
شمع تنهایی شعله ی آهم
یادگاری از بودن با تو
عکس جمالت قاب نگاهم
سیدی مولا مولا حسینم
دل بی قرارم کوفه نیایی
ابری و زارم کوفه نیایی
به کوچه های پاییز بی تو
گل بهارم کوفه نیایی
اینجا عهدی بر وعده نمانده
جانم را این غم بر لب رسانده
دست من بسته دست نامردی
پای پیاده هر سو کشانده
من زمین خوردم تا تو بمانی
از غمت مُردم تا تو بمانی
با لب خونین آبی نخورده
نام تو بُردم تا تو بمانی
آینه ی دل سنگ جفا دید
هم در این کوفه کرببلا دید
بالای بام دارالعماره
چشم دل من راس تو را دید
🔵 #ورودیه قافله به کربلا
اینجا گلزار آل رسول ِ
ساکن این جا حجش قبول ِ
وقتی محل داغ حسین ِ
کربلای زهرای بتول ِ
آه و واو یلا آه و واویلا
بوی گلهای اطهر پیچیده
صدای قلبی مضطر پیچیده
بر استقبال کاروان غم
ناله حزن مادر پیچیده
از عاشورایی باشد خبر دار
از آسمانی که باشد بلا بار
از ازل دیده پیش چشمانش
در دل گودال جسمی گرفتار
برگ گلهایی میسوزه اینجا
میسوزه لبها بر لب دریا
عطش میگیره دنیای چشم و
آتش میسوزه حاصل زهرا
اینجا مهمان و غم نصیبی ها
یک کاروان و غم نصیبی ها
امیر قافله تنها در صحرا
لب عطشان و غم نصیبی ها
🔵 #حضرت_رقیه (س)
ای سرت روی زانو بابایی
صاحب زخم ابرو بابایی
چشمای نیمه باز و نبندی
میزنم شونه ، گیسو بابایی
بابا لالایی بابا لالایی
میدونم بابا خسته ی دردی
خسته از تیغ تیز نبردی
من خودم دیدم دیدی از نیزه
سیلی میخوردم گریه میکردی
دامن از اشکم لاله ها دارم
به برگ رویم ژاله ها دارم
ناله نکردم پیش خلایق
با دیدار تو ناله ها دارم
گوشه ی چشمم آثار زخم
نیلوفر تو گلنار زخم
نه فقط چشم و گونه دختر
تن رنجیده تبدار زخم
لحظه ها بی تو سخت برایم
خواب تو دیدم گفتی میایم
حالا که بابا آمدی اینجا
ببر من و ای وصلت دوایم
🔵 #طفلان_حضرت_زینب (س)
دو دل و دلبر بر سر دستم
دو گل پرپر بر سر دستم
شریک داغ کرب و بلا شد
هستی خواهر بر سر دستم
آه و واویلا آه وا ویلا
از دل دریا گوهر آوردم
من آسمان واختر آوردم
تن مجروح دو یاس خونین
یادگاران خواهر آوردم
آوردم با خود دو یاس پرپر
با دل خونین با چشمان تر
دیده ام هجر طفلان زینب
تازه شد داغ قاسم و اکبر
در خطر وقتی حرمتم دیدند
هل مِن معین و حجتم دیدند
یار من گشتند ، غربتم دیدند
مردانه مثل حیدر جنگیدند
در خطر وقتی حرمتم دیدند
اما امان از قلب شکسته
میبرم خیمه اشک پیوسته
میدانم زینب بر داغ طفلان
میان خیمه تنها نشسته
🔵 #حضرت_عبدالله ابن الحسن (ع)
آرزوی من گلگون نشستی
امید عالم در خون نشستی
من مگر مُردم ای عمو جانم
بی کس و یاور و محزون نشستی
ای عمو جانم ای عمو جانم
دشمن رسیده بالا سر تو
لشکر کینه دور و بر تو
زیر لب داری ذکر یا اُما
شرمی ندارد از مادر تو
گلچینی عقده بر چمن دارد
خزان کینه با یاسمن دارد
یکی عزم رگهای گلویت
دیگری قصد پیروهن دارد
سرو قَدَت را در هم شکستند
تیر و سر نیزه با هم پیوستند
باران سنگ و نیزه ، شمشیرها
دسته دسته بر جسمت نشستند
سپر جسمت دستم عمو جان
تمام بود و هستم عمو جان
من در آغوشت گفتم یا زهرا
به شهیدان پیوستم عمو جان
🔵 #حضرت_قاسم (ع)
آن که باشد بر غصه ها عالِم
سرور و مولای بَنِ الهاشم
ناله ها دارد با دو چشم تر
کنار جسم اکبر و قاسم
آه و وایلا ابا عبدالله
در دل خیمه روضه میخواند
حال دل او کس نمیداند
گلاب اشک سرخ چشمم را
به دست و پای قاسم نشاند
بر فلک پر داده نوایش را
کرده آزاد از دل صدایش را
جسم صد چاک قاسم ببیند
گویا که می بیند بابایش را
روز بقیع و یاسمن دیده
غربت یاسش در چمن دیده
وقتی که دیده زخم قاسم را
پیکر مجروح ِ حسن دیده
گلچین دوباره چنگی نشان داد
هر چه شرر بود بر این جوان داد
باران تیر از هر طرف دیده دیده
این پسر مثل بابایش جان داد
محسن غلامحسینی
👇
فاطی عالی
.
🔵 #حضرت_علی_اکبر (ع)
دلی لرزیده با نگاه تر
نشسته نزد لاله ی پرپر
پدری ناله میزنه از دل
پیچیده اما خنده ی لشکر
آه و واویلا یا علی اکبر
ساحل گلگون دریا را دریاب
نور چشمان زهرا را دریاب
غریب و تنهاست سالار زینب
یا علی اکبر بابا را دریاب
ای گل چیده داغ تو سخت ِ
در خون تپیده داغ تو سخت ِ
ذکر بابای تو در این صحرا
ای نور دیده داغ تو سخت
با سر زانو نزدت نشینم
پرپر تر از آنی که ببینم
اربا" اربایی ای گل بابا
از سرو قدت خوشه بچینم
وقت جان دادن بود و رسیدم
ناله های دردت را شنیدم
هر چه را گشتم در همه جسمت
یک جایی بهر بوسه ندیدم
🔵 #حضرت_علی_اصغر (ع)
شکفته ای تو بر سر دستم
غنچه ی باز پرپر دستم
پاره ی ماه از تشنگی بودی
عقیق سرخی گوهر دستم
لالا لالایی یا علی اصغر
حنجرت لرزید کربلا لرزید
همه دشت نینوا لرزید
از ناله ی من آسمان نالید
تمام عرش کبریا لرزید
شکوفه ی لبهای تو پرپر
خزان زده بر خنده ی آخر
به جای لالایی برای تو
میرسه بر گوش نوحه مادر
آیت معصومی حسینی
غربت محرومی حسینی
کودک شش ماهه علی اصغر
سند مظلومی حسینی
نور مهتابی بر تو دریغ شد
گل آفتابی بر تو دریغ شد
خدای عالم شاهد ِ اصغر
قطره ی آبی بر تو دریغ شد
🔵 #عطش #شب_هفتم_محرم
از عطش رنگ گلها پریده
قَد نهالی تازه خمیده
بانگ عطشا از دل خیمه
در همه جای هستی پیچیده
آه و واویلا آه و واویلا
به جای آب از دیده خون جاریست
باغ لبهای تشنه گلناریست
کشتن گلها با عطش امشب
مثل شمشیر و ضربه کاریست
هر طرف طفلی ناله ای دارد
به خاک خیمه چهره بگذارد
ابر چشمان ساقی طفلان
قطره های دل از دیده بارد
حلقه ی دور ساقی عطشان
جمع عطشان طفلان نالان
به روی دست خواهری مضطر
قنداقه طفل شش ماهه گریان
آرزوی آب دیگر سراب ِ
برگ هر گل از آتش کباب ِ
بین هر خیمه می گردد حیران
بند نمی آید اشک رباب ِ
🔵 #حضرت_عباس (ع)
وقت غوغای کربلا آمد
در نوا دشت نینوا آمد
از سوی نهر علقمه بر گوش
ناله ی اَدرک یا اَخا آمد
آه و واویلا آه و واویلا
از پا افتاده سرو علمدار
باغبان ماند و حال دل زار
بین یک لشکر ناجوان مردی
قافله سالار گشته گرفتار
بی او دنیا را دنیای غم دید
طرفی دست و مشک و علم دید
وقتی عباسش رفته از دستش
آه و فغان اهل حرم دید
آه و فغان از هجرت عباس
علقمه دیده غیرت عباس
لب دریا و آب زلالش
دارد به لبها حسرت عباس
با لب عطشان آبی ننوشید
با یاد طفلان آبی ننوشید
یاد لبهای خشک حسین و
با چشم گریان آبی ننوشید
🔵 #شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
شب وصال و شور دعا شد
کعبه عشاق کرببلا شد
گوشه خیمه سر به سجاده
قافله سالار محو خدا شد
یا الله الله یا الله الله
امشب حسین و ذکر یا غفار
دست قنوت و دیده بیدار
فردا سر او بر سر نیزه
زینب اسیر و راهی بازار
محبوب خود را تا سحر خواند
با شوق وصل و چشم تر خواند
فردا در مقتل صورت بر خاک و
شعر پهلو و وای مادر خواند
امشب ببیند روی طفلان را
بر لبش آرد آه سوزان را
گویی می بیند عصر فردا و
زینب و جمعی دل پریشان را
محراب زهد و دیدگانی تر
عبا بر دوش و عمامه بر سر
فردا به غارت میرود از او
حتی پیراهن حتی از پیکر
🔵 #وداع
دامن کشان از خیمه ها رفتی
روح و ریحان از خیمه ها رفتی
قد و بالای مجروحت دیدم
کام عطشان از خیمه ها رفتی
مهلا" مهلا آه ای جانم برادر
رفتی و دلها در قفای تو
در تب و تاب ِ ماجرای تو
چه میشد می مُردم نمی دیدم
روز دوری ، شام عزای تو
وعده وصل ما به پایان شد
غم هجرانت بار گران شد
سهم من اشک و ناله از هجران
سهم جسم تو تیر و سنان شد
هرگز حالت را محزون نبینم
الهی زخمت افزون نبینم
کهنه پیراهن از چه پوشیدی
پیرهن از جسمت بیرون نبینم
از بَر زینب چشم تر رفتی
اشکم من دیدی خون جگر رفتی
چه میشد بودم هم رزم جنگت
ای برادر جان بی سپر رفتی
🔵 #قتلگاه #عاشورا
زمین میلرزد آسمان نالد
همه ی عالم یک زمان نالد
مرد مجروحی در دل گودال
نیمه نفس با نیمه جان نالد
آه و واویلا آه و واویلا
غرق خدا بود ضربه ها آمد
محو دعا بود ضربه ها آمد
نه فقط پیش چشم خداوند
نزد زهرا بود ضربه ها آمد
مادر می نالید ای خدا فرزند
تا جدا می شد بند او از بند
یکی با نیزه یکی با خنجر
پیرهن را از جسم او می کَند
نینوا آن دم شور و نوا شد
کربلا غرق کرب و بلا شد
خون چکید از چشم همه عالم
تا که رگهای حنجر جدا شد
خیل یک لشکر جمله پیوسته
مشغول غارت از تنی خسته
بعد از آنی که تن شده عریان
با نعل تازه سینه شکسته
محسن غلامحسینی
👇
فاطی عالی
.
🔵 #شام_غریبان
تا سحر امشب خیمه می سوزد
با شعله ی تب خیمه می سوزد
وقت هجوم لشکر غارت
چون دل زینب خیمه می سوزد
آه و واویلا آه و واویلا
بین آن غوغا کودکی گم شد
زیر دست و پا کودکی گم شد
بسته شد راه چاره در خیمه
در دل صحرا کودکی گم شد
در خیمه ها جز خون جگر نیست
به غیر از آه و اشک بصر نیست
هر چه می گردد زینب محزون
از دو تا دختر دیگر خبر نیست
برگی نیلی شد از باد ِ سیلی
دوباره بر پا بنیاد ِ سیلی
کافری میگفت بر همه لشکر
ای آل سفیان آزاد ِ سیلی
گلهای عصمت جمله پژمردند
از دست دشمن ضربه ها خوردند
بی امان های دشت بلاها
پناه بر سوی قتلگاه بردند
🔵 وداع با کربلا
#بعد_از_شهادت
ای گل پرپر الوداع یارم
ای تن بی سر الوداع یارم
هم سفر بودیم اما حسینم
مانده با مادر الوداع یارم
مظلوم حسینم مظلوم حسینم
پیکر پاکت بی کفن مانده
جای نعل اسب بر بدن مانده
بین شمشیر و نیزه شکسته
تکه هایی از پیرهن مانده
بر سر نیزه رفته سر تو
ای سلیمانم کو گوهر تو
نه تنها از خیمه شده غارت
غارت شده حتی پیکر تو
من چگونه از تو دل بگیرم
خود تماشا کن جان اسیرم
یک دم از تو من کی جدا بودم
از این جدایی باید بمیرم
میروم اما با دل خسته
هم دم من شد اشک پیوسته
خواهم تو را چون جان در آغوشم
اما چه سازم با دست بسته
محسن غلامحسینی
👇
فاطی عالی
#دلتنگ_محرم
بگو چقدر زمان تا محرمت مانده
برای من فقط آقا محرمت مانده
دلم به آمدن روضه شما خوش بود
فقط ز لذت دنیا محرمت مانده
@hosenih
گناه تازه که کردم بلای تازه رسید
برای رفع بلایا محرمت مانده
خدا کند که نمیرم محرمت باشم
خدا گواست گدا با محرمت مانده
جواب شوق همه کودکان ما با تو
هنوز خاطر اینها محرمت مانده
اجازه هست بخوانم برای طفل رباب
دل گرفته مارا محرمت مانده
اجازه هست بگوئیم از عمود و علم
برای روضه سقا محرمت مانده
@hosenih
خدا کند که نیوفتد عمود این خیمه
در انتظار تکایا محرمت مانده
من هیچ ، رخت سیاهم مگر گناهش چیست
چقدر گریه کند با "محرمت مانده"
شاعر: #مجید_احدزاده
@hosenih
نوحه ۷
حضرت جوادالائمه علیه السلام
شیعیان را نورعینی شمع جمع عالمینی
ای گل باغ ولایت زیب شهر کاظمینی
گل باغ ولا. نهم نور خدا
امید ماسوا. جواد ابن الرضا
جواد ابن الرضا(۴)
تو ز نسل مصطفایی شیعیان را مقتدایی
از تبار فاطمیون تو جواد ابن الرضایی
گل پیغمبری تو نجل حیدری
امید عالمین. رضا را کوثری
جواد ابن الرضا
نجل زهرا جان دینی شیعه را حبل المتینی درسخا و جود و رحمت دردو عالم بی قرینی جهانی بنده ات همه شرمنده ات
سخا،جود و کرم بود زیبنده ات جواد ابن الرضا
تو امام مهربانی شیعه را آرام جانی
ای گل زهرای اطهر از درت ما را مرانی
گدای روسیاه منم بر تو پناه
به حق مادرت نما بر من نگاه
جواد ابن الرضا
همسر نامهربانت زدشرر بر جسم و جانت
گوشه ی حجره ی بسته رفته از پیکر توانت ز زهر همسرت. تو افتادی ز پا
به کنج حجره ات زدی تو دست و پا
جواد ابن الرضا
همسرت از تو گسسته قلب پاک تو شکسته تو درون حجره اما در به روی تو ببسته
به پشت حجره ات کنیزان صف زدند بگفتا ام فضل. تمامی کف زدند جواد ابن الرضا
از شرار زهر کینه ازنوا گشتی تو خاموش
ازفراق وسوزداغت هادی دین شدسیه پوش
امام و مقتدا شده جانت فدا زداغت کاظمین. شده چون کربلا
جواد ابن الرضا
بوده ای عمری به یاد کوچه ی تنگ مدینه سیلی و مسمار و سینه داغ زهرای حزینه
به زخم مرتضی. بزد دشمن نمک
میان کوچه زد. به زهرایش کتک
جواد ابن الرضا
#نوحه_حضرت_جواد_الائمه_علیه_السلام #مشهد_مقدس
#رضا_یعقوبیان
[۷/۸، ۹:۵۱] +98 930 584 3781: من غریبم، من غریبم، غربت میزنه آتیش به سینه
هر کی میخواد، غربتم رو، ببینه رو کنه سوی مدینه
غریبم من (۳) غریب مادرم من
*
روزا قبر، خاکی من، زیر آفتاب بدون سایبونه
شبا قبر، بی چراغم، دل هر عاشقی رو میسوزونه
غریبم من (۳) غریب مادرم من
*
قبر خاکیم، بی رواقه، صحن و گلدسته و حرم نداره
یاد قبر، خاکی من، میزنه بر دل همه شراره
غریبم من (۳) غریب مادرم من
*
می سوزونه، دلاتونو، قبر خاکیّ و بی صحن و رواقم
همه امشب، یه دونه شمع، بذارید روی قبر بی چراغم
غریبم من (۳) غریب مادرم من
*
کاشکی اون روز، مادر من، منو از بین کوچهها نمی برد
کاشکی اون روز، مادر من، میون کوچهها زمین نمی خورد
غریبم من (۳) غریب مادرم من
[۷/۸، ۹:۵۱] +98 930 584 3781: ای مثل پدر بر تو شده، ظلم فراوان
مظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان
ای ماهی دریا، به عزایت شده گریان
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان (۲)
*
ای حضرت زهرا و علی را، ثمر دل
بی جرم و گنه، یار تو را آمده قاتل
آخر جگرت، پاره شد از زهر هلاهل
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان (۲)
*
هر شب، به سر تربت بی شمع و چراغت
مرغ دل بشکستهام آید، به سراغت
ممنوع بوَد، تا که کنم گریه ز داغت
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان (۲)
*
در کودکی، از خصم چه آمد به سر تو؟
شد نقش زمین، مادر نیکو سیَر تو
یک عمر شد از جور فلک، خون جگر تو
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان (۲)
*
پیش نگهت، دست علی را همه بستند
دستی، که نبی بوسه بر آن داد، شکستند
با تو همگان رشته ی پیوند گسستند
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان (۲)
*
یاران همگی از تو بریدند، حسن جان
حرمت ز تو پیوسته دریدند حسن جان
سجاده ز پای تو کشیدند حسن جان
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
•|⇦تو از ازل جوادیُ و..
#توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
تو از ازل جوادی و ما ازل فقیر
یا اَیُّهاالجَواد ، تَصَدَّق عَلیَ الفقیر
حس کردهاست ثروت عالم به دست اوست
وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر
این گوشه چشمتوست که اکسیر اعظم است
با یک نگاه تو به غنی شد بَدل فقیر
از حداکثر همه سر بوده هر زمان
از تو رسیده است به حداقل فقیر
از دیگران اگر چه شنیده کرم ولی
دیده همیشه لطفِ تو را در عمل فقیر
با دستِ پُر رفته به خانه خود هر زمان
با دستِ خالی آمده در این محل فقیر
*کیه که دستِ خالی از در خونهی امام جواد بره؟...*
دارایی کریم به منزل نمی رسد
درباره تو ساخته ضربُ المَثل فقیر
از آن زمان که لطف تو را دیده تا ابد
شد زندگیِ تلخ به کامِ عسل فقیر
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
کربلا محشر کبری شد
اربعین گل زهراشد ۲
کربلامحشرکبرا شد اربعین گل زهراشد ۲
آسمان وزمین غوغاشداربعین گل زهراشد۲
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خسته ازره رسیده گریان , کاروانی زشام ویران
برقبورعزیزان خوداشکشان می چکدچون باران
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
هرگلی زینب اینجا بوید, تانشان ازحسینش جوید
روی هرقبرخاکی گریان, یاحسین یاحسین می گوید
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
عابدین دیده ای تردارد, شکوه ازخصم کافردارد
برقبورشهیدان دردل, داغ عباس واکبردارد
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
هریتیمی بهانه دارد, قصه تازیانه دارد
هرگل ازضرب شلاق کین, برتن خودنشانه دارد
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
زینب اینجا به اشک دیده, بوسه زدحنجرببریده
برتن لاله عریانش, دم به دم اشک خون باریده
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
مهدیاکن نظریامولا , اربعین گشته چون عاشو را
دیده مردوزن گردیده, بهر جدتو همچون دریا
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
لعنت حق به وهابیان, داعشی هاوتکفیریان
بی دلیل وچه بی رحمانه, گشته اند قاتل شیعیان
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
براللها که مهدی آید, عقده از دل ما بگشاید
باشکست کروه داعش, غم زرخصار مازداید
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
سراینده کربلایی حسن عسکری
.
#واحد
#امام_جواد علیه السلام
#شهادت_امام_جواد
■■■■■■◆◆◆◆◆◆■■■■■■
جواب :
شیعه شد وقت عزا
روضه و ماتم به پا
روی لبها این نوا
یا جواد ابن الرضا
پرکشی با قلب خسته ، زین همه جور وجفا
جان دهی دور از مدینه مثل بابایت رضا
من بمیرم زهر کینه بر تنت کاری شده
میزنی در کنج حجره در غریبی دست وپا
لحظه های آخرت
آمده بالاسرت
قدکمانی مادرت
یا جواد ابن الرضا
بند دوم:
خنده ها گشته جواب ناله های آخرت
جنس داغت مجتبایی قاتلت شد همسرت
از شرار زهر کینه جگرت سوزد ولی
تشنه لب هستی و ریزد آب را دورو برت
ای غریب کاظمین
قلب تو در شور وشین
ناله ات شد یاحسین
یا جواد ابن الرضا
بند سوم :
گرچه در اوج غریبی جان دهی دور از وطن
شکر لله در کنار پیکرت داری کفن
)بازهم شکر خدا بر پیکرت داری کفن)
گریه کن یاد حسین و داغ عاشورای او
در میان قتلگاهش شد جدا سر از بدن
شد بریده حنجرش
بر روی نیزه سرش
رفت اسارت خواهرش
یا جوادابن الرضا
◆◆◆◆◆◈◆◆◆◆◆◈◆◆◆◆◆
■شاعر: مرتضی کربلایی
👇
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
•|⇦نالهی وا جگر نزن..
#توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نالهی وا جگر نزن اینقدر
جگرت را شرر نزن اینقدر
با صدایِ نفس نفس زدنت
پشتِ در، بال و پر نزن اینقدر
بیشتر میزنند بر روی طشت
نالهی بیشتر نزن اینقدر
پشت در هیچ کس به فکر تو نیست
پس سرت را به در نزن اینقدر
صورتت را مکش به رویِ زمین
خاک را بر قمر مزن اینقدر
سن و سالت نمی خورد بِرَوی
آه! حرف سفر نزن اینقدر
وسط کوچه ات می اندازنند
به لب بام سر نزن اینقدر
عمه ات را صدا بزن اما
نالهی یا پدر نزن اینقدر
یادِ گودالِ کربلا هستی
به دلت نیشتر مزن اینقدر
*من از امام رضا معذرت میخوام .. بسم الله بگم صدا ناله ت بلند بشه .. برا جوونِ امام رضا بلند بلند گریه کنید ..*
دختری داد میزند ای شمر
عمه را با سپر نزن اینقدر
خنجرِ کهنه ای که داری را
رویِ این محتضر نزن اینقدر
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#امام_حسین_ع_مناجات
سخت آلودم هوای روضه را از من مگیر
آه ای مروه صفای روضه را از من مگیر
هر لباسی جز غمت تن کردم آرامش نداشت
خواهشاً رخت عزای روضه را از من مگیر
@hosenih
هیچ طعمی مثل طعم چای بزم روضه نیست
جان من ارباب چای روضه را از من مگیر
هرچه پل پشت سرم بوده خرابش کرده ام
این دو قطره اشک پای روضه را از من مگیر
تا نفس دارم برایت اشک میریزم حسین
آه آقا های های روضه را از من مگیر
من بدون روضه های مادرت دق می کنم
جان زهرا کیمیای روضه را از من مگیر
@hosenih
رفتم اما هیچ جا کنج حسینیه نشد
تا نفس دارم نوای روضه را از من مگیر
هرچه دارم میدهم دار و ندارم را بگیر
صاحب روضه نوای روضه را از من مگیر
شاعر: #محمود_یوسفی
@hosenih
🌷#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه
خویش را از آسمانِ ادّعا انداختم
تا دلم را روی فرشِ روضهها انداختم
من به دست خوب آقایی همیشه رو زدم
«مَنمَنم» را خوب جایی زیرِ پا انداختم
@hosenih
روزهای روضهدار و ماههای آهدار
روی دوشِ خانهام شالِ عزا انداختم
من مریض گریهام؛ در روضههای خانگی
بسترم را گوشهی دارالشّفا انداختم
یادِ کام تشنهات یاد گرسنه بودنت
خویش را با گریه از آب و غذا انداختم
@hosenih
هر تپش را با دخیلِ «یاحسینم» زندهام
قلبِ خود را در ضریحِ کربلا انداختم
در خیالم هر شبِ جمعه کنار گنبدت
چند عکس یادگاری با خدا انداختم
شاعر: #رضا_قاسمی
@hosenih