|کـانـالمـتنمـداحـیایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
5.68M
🗓تاریخ اجرا: شب هفتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
سلامم به مولا اباالفضل
به نور دل و دیدهی آلطاها، اباالفضل
به شیر و به شمشیر سردار خیبرشکن
ماه شبهای دنیا و عقبی، اباالفضل
همانکس که بنبست
موسی گشوده شده
با توسّل به نامش و زد دل
به یم با توکّل به نامش
به لبهای عیسی، دم جانفزایش
شکفتهست چون گل به نامش
شده تلخی داغها مل به نامش
چو نوح نبی، زد به دریا و طوفان
نمودهست کشتی تحمّل به نامش
قناعت گرفتهست
رنگ تجمّل به نامش
تسلسل اگر باطل است
اینکه بعد از حسین است
بعدش حسین است
پس وجه خوب تسلسل به نامش
میافتد میان ستم
ترس و هول و تخلخل به نامش
فتادهست در بین اردوی دشمن
تزلزل به نامش
تکامل به نامش
گمانم که بعد از علی
گشته دلدل به نامش
اباالفضل گر ابن امّالبنین
مادرش هست زهرا، اباالفضل
@MATNMADDAHISHOOR
#حضرت_ابالفضل_العباس📜
#حاج_محمود_کریمی🎤
#شب_هفتم 7⃣
#زمینه🎼
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـالمـتنمـداحـیایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
10.84M
🗓تاریخ اجرا: شب هفتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
راهیه میدون جنگی ای علی جان
بیا تا ردت کنم از زیر قرآن
رفتی ولی مادرت بمیره
شمشیر نداری پسر من
بیشیری من، بیرمقت کرد
تقصیر نداری پسر من
از فراق قافله نترسیا
از صدای هلهله نترسیا
از کمون حرمله نترسیا
بابات باهاته
حالا که خودت میخوای بری به میدان
بیا تا ردت کنم از زیر قرآن
با گریه، رجز خوندی و رفتی
تکبیر کشیدی پسر من
قربون نگاهت بره مادر
تو جنگ ندیدی پسر من
مادر! از سپاهشون نترسیا
یهوقت از نگاهشون نترسیا
از دل سیاهشون نترسیا
بابات باهاته
گریههای اهلخیمه مثل طوفان
بیا تا ردت کنم از زیر قرآن
در حسرت لبخند تو موندم
از غصّه پیرم پسر من
آخر تو رو هم ازم میگیرن
بیتو میمیرم پسر من
از یه دشت پر خون نترسیا
از یه جنگ بیامون نترسیا
از صدای خندشون نترسیا
بابات باهاته
@MATNMADDAHISHOOR
#حاج_محمود_کریمی🎤
#حضرت_علی_اصغر📜
#شب_هفتم 7⃣
#واحد🎼
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـالمـتنمـداحـیایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
18.39M
🗓تاریخ اجرا: شب هفتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
والشّمس، همان طلعت نیکوی حسین است
و اللیّل، سواد گرهی موی حسین است
حاجی! زکجا میطلبی کعبهی دل را
سوگند به حقّ؛ کعبهی دل، روی حسین است
جنّت که بود رایحهاش، رایحهی عشق
الحق که معطّرشدهی بوی حسین است
جبریل امین، فخرکنان از ازلالدّهر
در کنگرهی عرش، ثناگوی حسین است
آن رقعه که ثبت است در او، حکم شفاعت
از روز ازل، بسته به بازوی حسین است
خود را مزن ای شیعه به اینسو و به آنسو
سویی که بود سوی خدا، سوی حسین است
تأسیس شفاخانه به صحرای بلا زد
خاکی که کند معجزه، داروی حسین است
نازم به غلامی که به هنگام شهادت
از لطف، سرش بر روی زانوی حسین است
دشتیست تماشایی و پرجاذبه، آن دشت
زیبا پسری هست که آهوی حسین است
هر پادشهی، صاحب اردو و سپاهیست
یک طفل رضیع، زینت اردوی حسین است
ببین به اینو به آن، رو زدم؛ نشد بابا
به شمر تا به سنان، رو زدم؛ نشد بابا
به قدر این کف دست، آب هم نمیخواهی
برای کمتر از آن، رو زدم؛ نشد بابا
برای آنکه مرا حرمله زند نه تو را
به او، به تیر و کمان، رو زدم؛ نشد بابا
مقابل من و تو، آب را به اسبش داد
ببین که پیر و جوان سپاه میخندند
علی به پیر و جوان، رو زدم؛ نشد بابا
بگو به مادر خود، کم نذاشت بابایت
بگو به قدر توان، رو زدم؛ نشد بابا
@MATNMADDAHISHOOR
#حضرت_علی_اصغر📜
#حاج_محمود_کریمی🎤
#امام_حسین📜
#شب_هفتم 7⃣
#روضه🎼
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
🗓تاریخ اجرا: شب هفتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
چرا قهری؟ مگر تقصیر دارم؟
به جایت بر کفم، زنجیر دارم
کف آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین؛ شیر دارم
دلم میل دو ابروی تو دارد
ببین که شانهام، موی تو دارد
در آغوشم فقط پیراهن توست
لباس تازهات بوی تو دارد
نمیآید پس از توخواب؛ ای کاش
که میمردم من بیتاب؛ ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف
نمیخوردم پس از تو آب؛ ای کاش
مرا آزار با زنجیر میداد
به من نانخشک با تحقیر میداد
زن شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم، طفل خود را شیر میداد
دوباره روضه میگیرم، عزیزم
در این ویرانه میمیرم، عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم، عزیزم
نگفتند آه؛ داغ بچّه دیدهست
نگفتند از بلا، پشتش خمیدهست
ولی گفتند این تازهعروسان
عروس فاطمه، مویش سفید است
گل یاس مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمیماندی به نیزه؛ چاره کردند
سرت را با نخ قنداقه بستند
چه حسرتها چشیدم؛ بچّهام را
چه سختیها کشیدم؛ بچّهام را
کنار بچّههای نیزهدارش
به روی نیزه دیدم، بچّهام را
فقط لالا کنم؛ لالا بخوابی
ندارم غصّه دیگر تا بخوابی
از آغوشم جدا گشتی و رفتی
که روی سینهی بابا بخوابی
نه رحمی بر پدر، نه شرم کردند
بساط غارتش را گرم کردند
برای آنکه راحتتر بخوابی
زدند و سینهاش را نرم کردند
به سر شد خاک عالم، نیزه رد شد
به پشت خیمه دیدم، نیزه رد شد
به دنبال تو میگشتند در خاک
چنان زد، از تنت هم نیزه رد شد
به پشت خیمهام، قلبم گرفته
تمام چهرهام را غم گرفته
ز بس نازی که تیری با سهشعبه
در آغوشش، تو را محکم گرفته
عبا را روی تو افکند بابا
دلش را از غمت آکند بابا
چنان با تیر چسبیدی به قلبش
تو را از سینهی خود کند بابا
@MATNMADDAHISHOOR
#حاج_محمود_کریمی🎤
#حضرت_علی_اصغر📜
#شب_هفتم 7⃣
#واحد🎼
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
#امام_حسین
#حضرت_زینب
#شام
باید که از نیزه سرت را پس بگیرم
رگ هایِ سرخ ِ حنجرت را پس بگیرم
آه ... ای سلیمانِ زمانه، سَعیَم این است
از ساربان، انگشترت را پس بگیرم
باید که از سرنیزه هایِ تیز و سنگین
ته مانده هایِ پیکرت را، پس بگیرم
باید که از غارتگرانِ نامسلمان
عمامه ی پیغمبرت را پس بگیرم
باید که از آن بی حیایِ پست و نامرد
خلخالِ پایِ دخترت را پس بگیرم
🖋محمد حسن بیات لو
@marsieha
فاطی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__روضه
یا امام حسن مجتبی (ع) ادرکنا یا کریم
ذکر ورود به حرم یار ، مجتباست
سبط عزیز احمد مختار ، مجتباست
بعد از علی امام وفادار ، مجتبی است
تنها وصی حیدر کرار ، مجتباست
عباس هم به دست حسن مرد رزم شد
استاد فن رزم علمدار ، مجتباست
جنگ جمل به دست حسن ختم گشته است
از قاتلان لشگر کفار ، مجتباست
برتن زره نکرده به مانند مرتضی
وقت نبرد مرد جگر دار ، مجتباست
از لطف اوست اشک دو چشم حسینیان
در مجلس حسین ، میاندار ، مجتباست
بازار عشق گرم و تو سردی ، عجیب نیست ؟
بفروش جان خود که خریدار ، مجتباست
شاعر : جعفر ابوالفتحی
امام حسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__روضه
آهم که آسمان مرا غرق دود کرد
اشکم که چشمهای مرا سرمه سود کرد
من روضه خوان کوچه ام و داغهای آن
همراه پاره های دل من نمود کرد
دستی سیاه روز مرا هم سیاه کرد
دستی که اشکهای مرا مثل رود کرد
دستی که با تمامی قدرت بلند شد
دستی که با تمامی شدت فرود کرد
دستی غرور کودکی ام را شکسته است
دستی که روی مادرمان را کبود کرد
من را خمیده کوچه و سیلی و سنگ کرد
من را یتیم آتش و دیوار و در کرد
شاعر : حسن لطفی
امام حسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__روضه
اسیر قوم بد کردار...زینب
بیابان کعب نی آزار...زینب
ز گودال بلا تا شام ویران
علمدار و سپهسالار...زینب
نه معجر داد از سر نه حجابش
که مستور است و هم ستّار...زینب
به روی نی سرِ قرآن ناطق
مفسر بر سرِ بازار...زینب
نه تنها کرد از قرآن حمایت
عصای عابد بیمار...زینب
نه با شمشیر با تیغ زبان کشت
عدو را در صف پیکار...زینب
به لحن مرد خیبر خطبه ای خواند
و کاخ شام کرد آوار...زینب
مسیرِ جاریِ بیتِ ولا را
چنان زهرا نمود هموار...زینب
رشادت عفت و صبر و وفا را
نوشتم در دو صد طومار...زینب
حضرت زینب (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__روضه
آنچه در کرببلا از غمِ هجران دیدم
همه ی حادثه را با دلِ سوزان دیدم
کربلا خاطره ے سینه ے پُر سوزِ من است
من در این دشتِ بلا کینه ی عدوان دیدم
عرصه ی کرببلا یا که به جولانِ بلا
من لبِ سوخته و تشنهی مهمان دیدم
اے پدر این که پذیرایےِ مهمان نبود
نیزه ے شمرِ لعین بر لب و دندان دیدم
خسته ام سینه ے سوزانِ من و زخم عدو
هر ستم را همه با دیده ے گریان دیدم
گو پدر جان که من از غصهی هجرت چه کنم
نرم شد پیکرت از سمِ ستوران.... دیدم
پس تو ای شمر مزن پای به این جسمِ شریف
پاره پاره بدنی فرشِ بیابان دیدم
بعدِ آن حلقه زده گرِد خیامِ نبَوی
خیمه ے آل عبا غارتِ آنان دیدم
کربلا جلوه اے از آیت و اسرارِ خداست
از حرم تا به حرم رنجِ فراوان دیدم
کربلا خاطره اش جور و جفا بوده و بس
ظلم بی حد به خود و عمه و طفلان دیدم
شام تا کوفه بسی رنج کشیدم ای وای
عمرِ خود با محن و درد به پایان دیدم!
هستی محرابی
امام سجاد (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__زمینه
خوش اومدی به جمعمون
اومدی گرچه با سر
نموده ای منوّر
دیده های همش تر
مثل قدیما موهامو
شونه بزن دوباره
اما نکن نظاره
گوشی که گشته پاره
بابا بابا
گوشواره رفته غارت
بابا بابا
من کجا و اسارت
بابا بابا
به صورتم جسارت
مظلوم ،مظلوم ،رقیهٔ سه ساله
روتنم ببین مونده
نشون تازیونه
سنگای بی بهانه
سیلی ظالمونه
مونده به روی این سینه
داغ اهانت شام
کینه های روی بام
زخم زبون ودشنام
بابا بابا
ببین دیگه خزونم
بابا بابا
ببین که نیمه جونم
بابا بابا
نخواه دیگه بمونم
مظلوم،معصوم،رقیهٔ سه ساله
چه کسی ای گل زهرا
سر تو رو شکسته
راه دمت رو بسته
اَبروهاتو گسسته
یاسمن غریب تو
درکودکی چی دیده
دیده رگ بُریده
دق کردوشدشهیده
بابا بابا
شهید ِ خیزرونم
بابا بابا
درکودکی کمونم
بابا بابا
مرگم میشه امونم
مظلوم،مظلوم،رقیه ی سه ساله
علی مهدوی نسب عبدالمحسن
حضرت رقیه (س)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__روضه
خودم دیدم که سنگی بر جبین خورد
به صورت، شاهم از مرکب زمین خورد
تنِ پاشیده ات در قعرِ گودال
به پیشِ چشمِ من شمشیرِ کین خورد
به یادم آمد از پشتِ در و میخ
که مادر هم، لگد از آن و این خورد
ز بعدِ تو رقیه، بینِ خیمه
کتک از قاتلت در راهِ دین خورد
به محراب دعا سوگند، یک عمر
که زینب غصه ی تو نازنین خورد!
هستی محرابی
حضرت زینب (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__زمینه
رو خاکا می خوابم دوباره بی تابم برای آغوشت بابا
حالا که اینجایی دعا کن بابایی بشم من مهمون زهرا
شدم پیر این قافله ، دیگه ندارم حوصله
آخه داره پام آبله ، بابا
داره می سوزه پیکرم ، سرم دو تا چشم ترم
نپرس دیگه از معجرم ، بابا
ببین اشکامو ، غم چشمامو ، بگیر دستامو
حسین بابایی
**
نرسید ای یارم به هیچ کس آزارم ولی این تنم کبوده
میون کوچه ها غریب و آشنا میگفتن جرمت چی بوده
بابا دیگه سخته برام ، که باز من از عمه بخوام
تو رو بزاره روی پام ، بابا
آخه نمی بینه چشام ، دیگه نداره دست و پام
توون یه کاری کن برام ، بابا
گل محزونم ، شدی مهمونم ، ازت ممنونم
حسین بابایی
شاعر : محسن طالبی پور
حضرت رقیه (س)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__نوحه
دریای کرم روح و ریحانه
سایهی سرم اوج ایمانه
ذکر فاطمهس عزیز مادر
ذکر مرتضی جان حسن جانه
مانند علی تیغ برّانه
در جنگ و نبرد شیر میدانه
فرزند علی،پسر زهرا
ولله قسم ماهه تابانه
|دستم بگیر کریم آل الله|
|جان برادرتون ثارُالله|۳
بنددوم
سفره داری و خیلی آقایی
درمانه همه دردای مایی
راوی همه دردای کوچه
تکسینه غم و درد زهرایی
یابن فاطمه یاحسن مولا
هستی غریب، در وطن مولا
شد دوخته بر، هم تن و تابوت
از بس به تن، تیر زدن مولا
|دستم بگیر کریم آل الله|
|جان برادرتون ثارُالله|۳
بندسوم
سبکوشعر
رضا نصابی
رضا ملایی
امام حسن (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
|کـانـالمـتنمـداحـیایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
25.11M
🗓تاریخ اجرا: شب هشتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد
از اوّل عمرش، هوای دردسر کرد
من به کسی از گریهام چیزی نگفتم
یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد
حتماً سرم را میگذارم زیر پایش
از کوچهی ما هم اگر روزی، گذر کرد
هر چند من کمتر برایش کار کردم
مزد مرا هر روز امّا بیشتر کرد
اینبار هم دیر آمدم روضه، ولیکن
مثل همیشه چشم من را زود، تر کرد
اینجا ادای گریه را هم میپذیرند
هر کس نشد مهموم در روضه، ضرر کرد
هر چند ما را عشق او دیوانه کرده
مهر علیاکبرش، دیوانهتر کرد
جان داد وقتی باغبان خسته فهمید
یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد
با اکبر او نیزه کاری کرد مثل
کاری که با پهلوی زهرا، میخ در کرد
میریخت بیرون از دهانش لختهی خون
حال پسر، حال پدر را محتضر کرد
أولادُنا اَکبادُنا یعنی پدر را
مقراض اهل کوفه، تقطیع جگر کرد
بالای جسم اکبر خود، داد میزد
زینب که آمد، کار او را سختتر کرد
پیش جوانش داشت، جان میداد امّا
محض حجاب خواهرش، صرف نظر کرد
@MATNMADDAHISHOOR
#حاج_محمود_کریمی🎤
#حضرت_علی_اکبر📜
#شب_هشتم 8⃣
#روضه🎼
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
🗓تاریخ اجرا: شب هشتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
یا نجل خامس آلالله
سرتاپا، پیغمبر صلّالله
تا محشر، اولیا حیرون از
عهد تو با اباعبدالله
ای آیینهی ماه کربلا
آقازادهی شاه کربلا
مجموع انوار اربابی
محرم اسرار اربابی
سالار حرم سلطانی
ارباب دربار اربابی
ای فرماندهی اصحاب الحسین
یا بابالنّجات، یا بابالحسین
دل بستم به تو آقازاده
حتّی عشق هم به تو دلداده
تا الله، غیر تو راهی نیست
هرکس شد اسیرت، آزاده
میریزه شرر از شمشیر تو
میلرزه زمین با تکبیر تو
پیش عشق، تو ولی عهدی
موضوع ازلی عهدی
ای عشق ولیعصر ما
بانی مجلس تو، مهدی
ای قلب زمین، ای جان جهان
گریه میکنم با صاحبزمان
ارشد نوههای زهرا
سیر تو، ملکوت اعلی
بابای تو، امیر عالم
رهبر ملّت عاشورا
شد میراث تو، عزم حیدری
شیر بیشهی رزم حیدری
دریایی با لب خشکیده
خورشیدت به همه تابیده
نسلاندرنسل ما هرکس شد
فانی در عشق تو جاویده
دین از دولت تو شد جاودان
ای جان نماز، ای روح اذان
هر نوری، بینورت خاموشه
عشق تو، توو دلا میجوشه
پایتخت عاشقا، شهر تو
ساکن گوشهی ششگوشه
معنای حقّی، خصم باطلی
یار و همدم ابوفاضلی
تفسیر قرآن نازل، تو
الگوی انسان کامل، تو
دستای ما سینهزنهارو
میگیری با ابوفاضل، تو
هستی معنی «الله الصّمد»
امداد تو از یا «حیدر مدد»
به لیلای عشق مسیحا؛ ای جانم
به خورشید اولاد زهرا؛ ای جانم
به مصداق نیروی مولا؛ ای جانم
به شیر نر امّلیلا؛ ای جانم
علیاکبر ای جانم
یل حیدر ای جانم
به قاری قرآن ارباب؛ ای جانم
امام شهیدان ارباب؛ ای جانم
بیا عاشق خسته دریاب؛ ای جانم
علیاکبر، ای جان ارباب؛ ای جانم
به شمشیر تیز شجاعت؛ ای جانم
به خورشید راه هدایت؛ ای جانم
به اکبر، شهید امامت؛ ای جانم
به جانباز راه ولایت؛ ای جانم
به «مولا علی» شیر داور؛ ای جانم
به آن فاتح بدر و خیبر؛ ای جانم
به سلطان دنیا و محشر؛ ای جانم
به مولای زهرا، به حیدر؛ ای جانم
@MATNMADDAHISHOOR
#حاج_محمود_کریمی🎤
#حضرت_علی_اکبر📜
#شب_هشتم 8⃣
#زمینه🎼
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
🗓تاریخ اجرا: شب هشتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
میزنم دم ز علمدار رشید حرم عشق
شه با کرم عشق؛ مه محترم عشق؛ صفای قدم عشق
همان یار که گشته، صنم عشق
چکد از لب او بر لب پیمانه، نم عشق
همان شاه که باشد سر دوشش، علم عشق
نگار دل زارم؛ صفابخش مزارم
به جزء عشق جمالش به دل خویش ندارم
قرارم و بهارم و شعارم؛ همه دار و ندارم
که باشد به شب اوّل قبرم به کنارم
دلم عاشق رویش؛ شدم بندهی کویش
دلم بسته به مویش؛ قدحنوش سبویش
شتابان دل زارم، همهشب جانب کویش
چنان برگ خزانیست روان در دل جویش
ندارم به خدا جزء هوس دیدن رویش
مرا کشته به والله، علیواری خویش
اباالفضل امیرم؛ امیر بینظیرم
صفابخش ضمیرم
که جزء عشق رخش در دل خسته نپذیرم
چه خوش باشد اگر باز زند با دو سه تیرم
که صیدش شوم و زیر قدمهاش بمیرم
ز غیرش، همه سیرم؛ دل از مهر خدایی اباالفضل نگیرم
علمدار، اباالفضل؛ سپهدار، اباالفضل
جهانگیر و جهاندار، اباالفضل
بود دلبر و دلدار، اباالفضل
مرا یار، اباالفضل؛ مدد کار، اباالفضل
طپشهای دل حیدر کرار، اباالفضل
شده در حرم فاطمه پرگار، اباالفضل
زنم جار، اباالفضل؛ بود عشق شرربار، اباالفضل
بگوید سر دیوانه، سر دار، اباالفضل
سرم پر ز هوایش؛ دلم جای ولایش
غلامم به سرایش
همه هستی و دینم به فدایش
ربوده ز سر روحالامین عقل، صدایش
بود محور عرش ازلی، دست جدایش
حسینبنعلی، سورهی توحید بخواند ز برایش
کسی نیست به پایش
به قربان نوایش؛ به قربان دعایش
دلم گشته خریدار بلایش
به قربان گرهبند قبایش
لقب، باب حوائج
نسب، باب حوائج
خداوند نجابت و ادب، باب حوائج
دلم غرق کمالش؛ پریشان وصالش
دو ابروی هلالش؛ جمالش و کمالش
بود زینب کبری، همهجا محو جمالش
دلم بندهی نامش؛ گرفتار مرامش
که افتاده به نامش
نه حاتم، نه سلیمان و نه لقمان
که موسیست غلامش
حسین است کلامش
ببین حسن ختامش
به زهراست سلامش
قیامت متجلّی شود از وقت قیامش
تمامی بهشت است به نامش
@MATNMADDAHISHOOR
#حضرت_ابالفضل_العباس📜
#حاج_محمود_کریمی🎤
#شب_هشتم 8⃣
#زمینه🎼
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـالمـتنمـداحـیایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
8.87M
🗓تاریخ اجرا: شب هشتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
عالم به علی نازد و مولا به اباالفضل
عبّاس بنازد به وفای علیاکبر
ای یل خیمهی ارباب دو عالم؛ علیاکبر
ای نسیم خوش شبهای محرّم؛ علیاکبر
وسط گرد راهت، همه عالم معلّق
به فدایت که گفتی «اَوَلسنا علیالحق»
دل برده حسین از همهی عالم و آدم
دل برده ز ارباب، صدای علیاکبر
ای تو آیینهی سیمای پیمبر؛ علیاکبر
ای رجزهای تو طوفانی چو حیدر؛ علی اکبر
همه عالم فدایت که تویی عشق مطلق
به فدایت که گفتی «اَوَلسنا علیالحق»
بیتابی ارباب، دلیلش شده زینب
زینب شده بیتاب برای علیاکبر
جلوی چشم بابا، شده فرق تو منشق
به فدایت که گفتی «اَوَلسنا علیالحق»
@MATNMADDAHISHOOR
#حضرت_ابالفضل_العباس📜
#حاج_محمود_کریمی🎤
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم 8⃣
#واحد🎼
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـالمـتنمـداحـیایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
7.24M
🗓تاریخ اجرا: شب هشتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
أین یسارک و الیمین
یابن أمیرالمؤمنین
یا فتی شید دین العشق فی ارض الطفوف
جرحک الطاهر ورداً شربت منه السیوف
من سواک عانق الهیجاء من دون کفوف
من دماک الیوم قد تنمو ازاهیر الابا
یا مداراً للوفا
جوهرةً للاخا
صرت رمزاً للفدا
رافعاً عَلَم الوفا
خذ بایدی السائلین لک یَهدون السّلام
هاهنا یا ذالمعالی صبحنا صار ظلام
کلَّ یوم الف طف بیننا شبَّ ضِرام
لسیوف الغدر و التکفیر اصبحنا طعام
@MATNMADDAHISHOOR
#حاج_محمود_کریمی🎤
#شب_هشتم 8⃣
#امام_حسین📜
#زمینه🎼
#عربی
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـالمـتنمـداحـیایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
14.82M
🗓تاریخ اجرا: شب هشتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
با چشم گریان میرود
جنّات تجری تحتهاالانهار طفلان میرود
آنقدر او زیباست که
روح، ارباًاربا از تنش حتّی خرامان میرود
ممسوس فی ذات خدا
تفسیر قرآن حسین از زیر قرآن میرود
ابن حسینبنعلی
یعنی که طوفان بن طوفان بن طوفان میرود
ابروش هم خیبرگشاست
زیرا که سلطانزاده معمولاً به سلطان میرود
لبتشنه بود آن مرد که
دنبال او دامنکشان در دشت، باران میرود
شد خَلقاً و خُلقاً «نبی»
پیدرپیاش، جان از دل بابا دوچندان میرود
ارباب شد مهجور از او
کان دل که با خود داشت؛ او دارد به میدان میرود
با ارباًاربا گشتنش
تکّهبهتکّه،آبروی عید قربان میرود
جان رفت و دیگر برنگشت
اکبر چنان برگشت که انگار، اکبر برنگشت
پر شد دهان از خاک و خون
فریاد بابا تا ابد از بین حنجر برنگشت
چون در حصار نیزه بود
سمت حرم، آخر سر او تا به آخر برنگشت
برخورد کرد آنگونهکه
شمشیر دشمن از تنش درحدّ خنجر برنگشت
برگشت اگرچه در عبا
امّا بمیرم! بعضی از اعضای پیکر برنگشت
اکبر به میدان زد ولی
مقراض کاری کرد که همقدّ اصغر برنگشت
@MATNMADDAHISHOOR
#حاج_محمود_کریمی🎤
#حضرت_علی_اکبر📜
#شب_هشتم 8⃣
#روضه🎼
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـالمـتنمـداحـیایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
8.38M
🗓تاریخ اجرا: شب هشتم #محرم1400
@MATNMADDAHISHOOR
زخم شمشیر روی قلبم
جگرم آتیش میگیره
بچّم از دستم داره میره
الهی باباش بمیره
حال من زاره
بیا زینب ببین بچّم نیمهجونه
کاکل و گیسوش، چش و ابروش
کلاه خودش غرقخونه
سر تا پا پیکرش لالهبارونه
نفساش آتشفشونه
زینب جان! دست من جون نداره
برداره این جسم پارهپاره
از زخماش بارون خون میباره
پاشو نگاه کن که با چه حالی رسیده بابا
پاشو کمک کن بریم به خیمه، امید بابا
اوّلینباره جلو پاهام
علیاکبر پا نمیشه
پیکرش طوری پراکندس
که همش پیدا نمیشه
من نگرونم
ما دوتا رو کی به خیمه میرسونه
این همه عضو متلاشی روی خاکا
جا میمونه
سر تا پا پیکرش لالهبارونه
نفساش آتی فشونه
اهلخیمه دستامو بگیرید
گوشههای عبامو بگیرید
چشمای دخترامو بگیرید
کنار جسمت اومد خمیده، خمیده بابا
شبیه مادر شدی عزیزم، شهید بابا
@MATNMADDAHISHOOR
#حاج_محمود_کریمی🎤
#حضرت_علی_اکبر📜
#شب_هشتم 8⃣
#روضه🎼
https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53
❌کپی بدون درج لینک
کانال شرعاً حرام است❌
#مجلس_یزید_ملعون
ای يزيدِ بی حيا از رویِ بغض و كينه ات
خيزران بر روی لبهایِ حسين من مزن
@hosenih
چوبِ خود بردار از پيشانیِ زخمی او
لطمه بر اسمای حُسنایِ حسين من مزن
كم تمسخر كن تو قرآن خواندنِ مظلوم را
طعنه بر صوتِ دل آرایِ حسين من مزن
از محاسن های او خونِ دلِ من ميچكد
بس كن ای ظالم به سيمایِ حسين من مزن
چوبِ تو تفسير سيلی خوردنِ زهرا كُنَد
شرم كن بر رویِ زيبایِ حسين من مزن
@hosenih
كاش مثلِ دستِ من چشم سكينه بسته بود
پيشِ او ضربه به لبهایِ حسين من مزن
شاعر: #محمود_ژوليده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#مجلس_یزید_ملعون
دستی که سمتِ طشت طلا چوب می زند
چوبِ حراج بر غمِ ایوب می زند
پایِ سربریده ی خورشید مُلک ری
پیوسته حرفِ گندم مرغوب می زند
رویش سیاه! کاسه صبرم لبالب است
در کاخ شام،معجر زینب معذب است
بیهوده خسته می کند این چوب را یزید
این سر همیشه روی لبش ذکر یارب است
@hosenih
تکلیفِ طشت واین همه باران چه می شود؟
پایانِ ماجرایِ اسیران چه می شود؟
گیرم حسین پاره ی قلبِ نبی نبود!
پس احترام قاری قرآن چه می شود؟
ای خیزران! عجول تر از خنجری چرا !؟
مانند تیر حرمله ناباوری چرا !؟
قرآن که خواند، شک به مسلمانیش نکن!
در انتظار معجزه ای دیگری چرا !؟
آهسته تر بزن! به پیمبر گناه نیست!
لب های سنگ خورده ی او روبراه نیست
داری درست جایِ همان نیزه می زنی!
این مجلس شراب کم از قتلگاه نیست
@hosenih
آتش به باغِ سوخته ی خواهرش نزن
طعنه به مویِ مملؤ خاکسترش نزن
باشد، به گریه هایِ حرم اعتنا نکن
باشد بزن، ولی جلویِ مادرش نزن
این سر به جبر نیزه ی اشرار آمده
با داغ دست های علمدار آمده
زخم زبان به پیری او می زنی چرا!؟
همراه زینب از سر بازار آمده
شاعر: #وحید_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
اشکِ این نیزه در آمد.. سنان می خندد
او به غم های منِ همچو کمان می خندد
مادری گوشه ی بازار عزا می گیرد
نیزه دارِ سر سقات به آن می خندد
راه رفتن دگر از دختر نو پات مخواه
همه ی شام به این گشته خزان می خندد
قاسم و اکبر تو از پی من می آیند ..
پیر مردی به سرِ هر دو جوان می خندد
گفتم و ناله زدم زینت بابا بودم
همه ی شهر به این نام و نشان می خندد...
شاعر: #محمد_بخشوده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مجلس_یزید_ملعون
علویات گرفتار یزیدند حسین!
با چه زجری دم این کاخ رسیدند حسین!
@hosenih
صندلی بود ولی یکسره سرپا بودند
ایستادند و زپا درد بریدند حسین
دخترانت همگی برلبشان مشت زدند
آه اینها مگر از دور چه دیدند حسین؟!
یک نفر حرف زد و چند نفر غش کردند
حرفهای بدی انگار شنیدند حسین
پیش چشمه همه شلاق به زینب میخورد
تکیه گاه حرم افتاد و خمیدند حسین
منبری رفت به منبر و علی را سَب کرد
نیمه جان پای همین دردِ شدیدند حسین
@hosenih
خطبه خواندند و ورق جانب مولا برگشت
آبروی همه را خوب خریدند حسین
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_شهادت
ای گلِ یاسِ شده پرپر سلام
ای زِ دو عالم سرِ ، بی سر سلام
ای که ز فیضت دو جهان زنده است
نور رُخت بر همه تابنده است
شور و صفای دلِ دلدادگان
خون خدا سرور آزادگان
جاذبه را اولی و خاتمه
جان منی ای پسر فاطمه
@hosenih
با دلِ پر سوز سلامت کنم
هر شب و هر روز سلامت کنم
مونسِ درگاه ربوبی تویی
منشاء هر نیکی و خوبی تویی
دست نبی شانۀ گیسوی توست
جای لبش بین دو ابروی توست
نور الهی ز رخت منجلی
هستیِ زهرا و امید علی
ای که حریمت حرم کبریاست
آرزویم دیدن کرببلاست
عشق تو آیین و سرشت من است
کرببلای تو بهشت من است
ای به غم عالمیان غمگسار
لحظۀ مُردن به سرم پا گذار
عاشورا اوجِ سرافرازیت
کرببلا صحنۀ جانبازیت
می کند اسلام به تو افتخار
زآنکه گرفته است ز تو اعتبار
کیست چو تو رَه به شهادت بَرَد
در ره اسلام ز خود بگذرد
کیست شبیه تو چنین سر دهد
قرصِ قمر چون علی اکبر دهد
آتش و یک باغ کجا دیده اند
مثل چنین داغ کجا دیده اند
چلچله ها از حرمت پر زدند
پیش دو چشمت همه پرپر زدند
زخم زبان بر دل تنگت زدند
تیغ و سنان ، دشنه و سنگت زدند
@hosenih
در حرم تو شرر انداختند
بر بدن اطهر تو تاختند
ظلم به این گونه روا بود کِی؟
ماه که دیدست به بالای نِی؟
کرببلا از دو لب آن امام
داشت برای بشریت پیام...
سر چو تو بر خنجر دشمن دهی
بِه که به ذلت ، تو دمی تن دهی
شاعر: #مهدی_مقیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#دیر_راهب
آمد سراغ صندوق، آمد شبانه راهب
از قبل شد کمان تر قدّ کمان راهب
یک عمر منتظر بود تا سر بیاید از راه
به او سپرده بودند پیشینیان راهب
@hosenih
با مشت زد به سینه، با اشک دیده اش گفت
زیباتر از مسیحا دردت به جان راهب
شاهی که هر دو عالم بودند در امانش
آن شب سپرد اما سر در امان راهب
بعد از تنور خولی قبل از مساجد شام
شد نوبت کلیسا شد میهمان راهب
تا شد سرش مرتب پیش نگاه زینب
فوراً رسید خیرش به خاندان راهب
مریم به سینه میزد آسیه گریه میکرد
در مجلسی که زهرا شد روضه خوان راهب
حجم گلاب کم بود از حجم خون رویش
تا که به کارش آمد اشک روان راهب
دردی به جانش افتاد تا دید وضع سر را
دردی که شعله میزد تا استخوان راهب
گیسوی چنگ خورده... ابروی سنگ خورده...
اوضاع صورتش برد تاب و توان راهب
وضع بد دهان را زخم روی زبان را
تا دید ناگهان بند آمد زبان راهب
آبی نخورد دیگر نانی نخورد دیگر
خونِ جگر از آن پس شد آب و نان راهب
@hosenih
آرام شد رقیه وقتی که از کلیسا
آمد سحر به گوشش صوت اذان راهب
در اوج قِصه بوسه میزد به گونه ی او
جای رباب خالی در داستان راهب
شعر از گروه شعری " #یا_مظلوم "
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین
#حضرت_سکینه
#شام
بــا کــاروان نیــزه ســفـر می کـنم پدر
با طعنه های حرمله سـر می کـنم پدر
مانـنـد خـواهـران خـودم روی نـاقـه ها
در پیش سنگ سینه سپر می کنم پدر
حــالا بـرو به قـصر ولی نیـمه شب تو را
بـا گــریه های خویش خبر می کنم پدر
این گریه جای خطبه کوبنده مـن است
من هم شبیه عمه خطر می کـنم پدر
بــا دیـدن جـراحــت پـیـشـانی ات دگر
از فـکـر بوسـه صــرف نــظر می کنم پدر
شـام سـیـاه زنـدگی ام را به لطــف تو
- خورشید روی نیزه- سحر می کنم پدر
امـشب اگـر که بوسه نگیرم من از لبت
در ایــن قـمــار عشق ضرر می کنم پدر
🖋وحید قاسمی
@marsieha
#حضرت_رقیه
#مصائب_شام
بعد تو میون شعله ها و دود
گُلای خیمه شدن یاس کبود
میدونی بابا من از چی دلخورم
ما بودیم، حرمله بود، عمو نبود
دیگه از غارت گوشواره نگم
دیگه از درد گوش پاره نگم
حال و روز رباب و خودت ببین
دیگه از غارت گهواره نگم
شمع عمرم داره سو سو میزنه
منو هی دشمن بدخو میزنه
حرمله خبر داره که سیدم
لگداشو سمت پهلو میزنه
صد دفه جونم رسیده به لبم
بعد تو پایین نیومده تبم
دس به دیوار میگیرم تا پا بشم
همینم مدیون عمه زینبم
شبا ضربِ سیلی افطار منه
شاهدم این چشای تار منه
گوشِ اون دختری که زد منو رفت
ببین از رو نیزه، گوشوار منه؟
هی بهم میگن: آخه تو دختری
کو بابات که اینطوری در به دری؟
قربون سرت برم، غصه نخور
رو نی اَم از همه باباها سری
اگه دشمنت به ما خارجی گفت
اگه از سیلی رو گونه گُل شکفت
اگه پای نیزه ما رو میزنن
فدای سرت، تو از نیزه نیوفت
زندگی بی تو دیگه درد سره
این روزای من روزای آخره
جون نمیدم بابا تا نبوسمت
خرابه منتظرم، یادت نره
مرضیه نعیم امینی
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
#مصائب_شام
از سوی نیزه سرو خرامان خوش آمدی
ای گل به دامن گلِ ویران خوش آمدی
مرهم به زخم خار مغیلان خوش آمدی
مهمانِ ریگهای بیابان خوش آمدی
آغوش من شده پدرم سایبانِ تو
شرمنده ام خرابه شدم میزبان تو
خورشید من شبانه به گلشن رسیده ایی
با بوی نان و آتش و آهن رسیده ایی
این بار جای من ، تو به دامن رسیده ایی
ای باغبان به نیتِ چیدن رسیده ایی
چون چاره ایی به یک سر بی تن نداشتم
صورت به صورت تو پدر من گذاشتم
تا دستِ تیره ایی به روی نور می زند
بابا برای عمه دلم شور می زند
با کعبه نی عدوی تو بدجور می زند
تا آنکه دیده ایی بشود کور ، می زند
عجِل وفات ، گشته دعایم ببر مرا
در شام ، گریه گشته غذایم ببر مرا
با عمه آندمی که تو را روبروت کرد
ظالم به کینه پنجهٔ خود بین موت کرد
وانگَه نگاه نحس خودش بر گلوت کرد
لعنت به چکمه اش که تو را زیر و روت کرد
آن دم رسید بانگ حزینی به آسمان
گودال بود و زینب فریاد اَلامان
حامد آقایی
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
#اسارت
کار به نوحوُا رسید روضه به ناله
کُنجِ تنور است آرزوی سه ساله
لشکرِ کرب و بلا به کوفه رسیده
چنگِ حرامی ست بینِ موی سه ساله
سمتِ حرم نانِ خشک پَرت نِمودند
بُغضِ عجیبی ست در گلوی سه ساله
عمّه چرا می زنند سنگ به نیزه
پیشِ نگاه تو پیشِ روی سه ساله
صحبتِ آویز نیست حرفِ کنیز است
کاش نَفهمد چه شد عموی سه ساله
زخم شده گردنِ امیرِ اسیران
رحم ندارد خدا عَدوی سه ساله
شام چه ها کرده که سکونتِ کوفه
شد وسطِ ندبه آرزوی سه ساله
حسین ایمانی
@rozeh_1