#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#علی_انسانی
آمدی گوشۀ ویران، چه عجب!
زدهای سر به یتیمان، چه عجب!
تو مپندار که مهمان منی
به خدا خوبتر از جان منی
بس که از جور فلک دلگیرم
اول عمر ز عمرم سیرم
دل دختر به پدر خوش باشد
مهربانی ز دو سر خوش باشد
تو بهین باب سرافراز منی
تو خریدار من و ناز منی
بعد از این ناز برای که کنم
جا به دامان وفای که کنم
اشک چشم من اگر بگذارد
درد دلهام شنیدن دارد
گرچه در دامن زینب بودم
تا سحر یاد تو هر شب بودم
گر نمیکرد به جان امدادم
از غم هجر تو جان میدادم
آنقدر ضعف به پیکر دارم
که سرت را نتوان بردارم
امشب از روی تو مهمان خجلم
از پذیرایی خود منفعلم
مژده عمّه که پدر آمده است
رفته با پا و به سر آمده است
دیدنی گوشۀ ویرانه شده
جمع شمع و گل و پروانه شده
آخر ای کشتۀ راه سرمد
پدرت سر به یتیمان میزد
تو هم آخر پسر آن پدری
پور آن نخل امامت ثمری
که به پیشانی تو سنگ زده؟
که زخون بر رخ تو رنگ زده؟
"ای پدر کاش به جای سر تو
میبریدند سر دختر تو"
@deabel
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#علی_انسانی
دل بیمار من از چشم تو بیمار ترست
چشم گریان من از ابر گهربار ترست
گر چه طفلان همه از محنت من با خبرند
ولی از درد دلم عمه خبردار ترست
مانع گریه ام ار خصم شود می داند
که ز هر آتشی این آب شرر بار ترست
همه دشواری وسختی ست پس از تو اما
دیدن قاتل تو از همه دشوار ترست
یوسفا گرچه خریدار فراوان داری
نقدجان هرکه به کف داشت خریدارترست
همه هستیم گرفتار به صد غم اما
بی گمان از اسرا عمه گرفتار ترست
راه رفتن دگر از کودک نوپات مخواه
آمده جان به لب وکارم از این زار ترست
🔹 @deabel
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#علی_انسانی
آن شب ز عمه ، طفل ، سراغ پدر گرفت
اختر، ز ماهتاب، خبر از قمر گرفت
هر روز ، نا امید تر، از روز پیش بود
هر شب، بهانه بیشتر از پیشتر گرفت
چشمش ز خواب، خالی و لبریز اشک بود
وز آب چشم او دل هستی شرر گرفت
تا روی زرد خویش کند سرخ، پیش خصم
یاری ز چشم خویش به خون جگر گرفت
هرگاه خواست آنسوی ویران رود ز ضعف
در بین ره ، مدد ز یتیم دگر گرفت
سر را چو دید و با خبر از سر گذشت شد
ناچار، دست کوچک خود را به سر گرفت
بادست بی رمق زرخش خاک وخون،زدود
و آنگاه بوسه زان لب خشکیده برگرفت
گفتا مرا فراق تو و شرم عمه کشت
کاین مرغ پر شکسته ازو بال و پر گرفت
بس حرف داشت، لیک توان بیان نداشت
وز عمر کوتهش سخن او اثر گرفت
🔹 @deabel
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
آئینه هستم تابِ خاکستر ندارم
پروانه ای هستم که بال و پر ندارم
از دست نامردی به نام تازیانه
یک عضوِ بی آسیب در پیکر ندارم
تا اینکه گریان تو باشم در سحر گاه
در چشمهایم آنقدر اختر ندارم
چیزی که فرش مقدمت سازم در اینجا
از گیسوانِ خاکی ام بهتر ندارم
می خواستم خون گلویت را بشویم
شرمنده هستم من که آب آور ندارم
بر گوش هایم می گذارم دست خود را
شاید نبینی زینت و زیوَر ندارم
وقتی نمانده گیسویی روی سرِ من
کاری دگر با شانه و مَعجر ندارم
لب می گذارم روی لب هایت پدرجان
تا اینکه جانم را نگیری بَر ندارم
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
.
#زمزمه
#حضرت_رقیه(سلام الله علیها)
#سبک_قافله_سالار_من
#سبک_ناحله_الجسم_یعنی
1-می بینی اما حالا ...
دیگه دارم میفتم از پا
تمومه کار من ای بابا
ببین شدم شبیه زهرا
2-سِنّی ندارم اما ...
ببین سپیده گیسوی من
کبوده دست و بازوی من
لگد زدن به پهلوی من
3-توی خرابه امشب ...
هلال غم دمیده بابا
سرتو کی بریده بابا
موهاتو کی کشیده بابا
4-کرب و بلا تا اینجا ...
باید هزاردفعه میمُردم
بابا تا اسمتو میبُردم
از این و اون کتک میخوردم
5-وای من از شهر شام ...
لباس پارمو میدیدن
به حال و روز من خندیدن
عروسک منو دزدیدن
6-خواب میبینم هر شب من ...
تو مجلس یزیدم بابا
چه حرفایی شنیدم بابا
دیگه نگم چی دیدم بابا
7-حرفا زیاده اما ...
یکیشو من بگم شرمنده
اونی که دستمو میبنده
منو میزد برای خنده
8-اون شبی که زجر اومد ...
تو گوش من هنوز حرفاشه
رو صورتم جای دستاشه
به چادرم جای پاهاشه
#شب_سوم_محرم
#استاد_مجید_طاهری 🎤
#مرثیه
#زمزمه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
👇
.
#غزل_مرثیه
گویا به سر رسیده غم انتظــارها
از راه آمده است نگــار ِ نگـــارها
بابا خوش آمدی قدمت روی چشم من
چشمی که خون شده ز غم روزگارها
با گریه ام بساط ستم را به هم زدم
آورده ام بـرای شما افتخـــارها
این گیسوان ِ مختصرم فرش راه تو
باقیش مانده است میان شرارها
پاهای کوچکم پُرِ آلاله ها شده
بس که دویده ام پی تو در فرارها
گفتی مرا دوباره بغل می کنی، ولی
دستت کجاست، آه چه شد آن قرارها
محو سر تو بودم و خوردم زمین پدر
یک مرتبه، دو مرتبه… نه، بلکه بارها
خسته شدم پدر، نفسم بند آمده
از بس که پا به پا شده ام با سوارها
صوت خفیف ودست نحیف و تنی ضعیف
مانده برای دختر تـــو یادگــارها
✍مصطفی هاشمی نسب
#مرثیه
#غزل_مرثیه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
.👇
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5807435575405316864.m4a
567.9K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سوم محرم حضرت رقیّه سلام الله علیها دودمه
کنجِ این ویران شدم من هم علمدار قیام /۲/
رو به سردادم سلام ۲
روضهیِ اَلشّام یعنی طعنه صبحوُظهروُشام/۲/
رو به سر دادم سلام ۲
#محرم #سوم_محرم #دودمه #دمشق #کربلا
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_سهساله_سیلی_سر
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5809818908592442175.m4a
690.4K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور ( زمزمه ) سوّم محرّم حضرت رقیّه سلام الله علیها سبک به سمت گودال از....
قدم بذار رویِ.... چشمِ تَرم بابا
اومدی و ویران شده حرم بابا
تو اومدی باشی بال و پرم بابا
آخه شکسته هر دوتا پرم بابا
باباحسین بابا /۴/
چه سنگینه روضهَت لبِت شده پاره
چه سنگینه روضهَم شکسته گوشواره
چه سنگینه روضهَت رویِ موهات خونه
چه سنگینه روضهَم موهام پریشونه
بابا...
چه سنگینه روضهَت تنِ تو شد ریز ریز
چه سنگینه روضهَم گفتن بهم کنیز
چه سنگینه روضهَت سرِ تو بر نیزه
چه سنگینه روضهَم بدنم میلرزه
چه سنگینه روضهَت تنور و بویِ دود
چه سنگینه روضهَم محلّهیِ یهود
چه سنگینه روضهَت ضربههایِ خنجر
چه سنگینه روضهَم آتیش گرفت معجر
چه سنگینه روضهَت عمّه برام خونده
حرفایِ عمّه جون تویِ گوشام مونده....
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تورو بردن دیر رسیدم من
دیر رسیدم من.......
#محرم #شور #زمزمه #سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5809818908592442165.m4a
975.5K
نوحه سوّم محرّم حضرت رقیّه سلام الله علیها سبک سایهَتون مستدام.......
علوی مکتبی فاطمی منصبی
صاحبِ بیرقِ حرمِ زینبی
قبلهیِ حاجاتِ حسین روحِ مناجاتِ حسین
عمّهیِ صاحبالزّمان فاطمهساداتِ حسین
میگم الهی العفو بِ روضةالرقیّه
بده راهم یا اللّه بِ خیمةالرقیّه
مدد بی بی رقیه/۴/
روضه دارم خدا بر رویِ دامنم
پایِ سر لطمه بر صورتم میزنم
تو رفتی و شد قافله اسیرِ بند و سلسله
کنایهها خوردم پدر من از سنان و حرمله
دشمن مرا آزرده سیلی به رویم خورده
آویزهیِ گوشم را چنگِ حرامی برده
مدد بیبی......
می خورم غصّه و میکشم آه اگر
یا بمان یا مرا از خرابه ببر
سلام من به این سرِ بریده و آن پیکرِ.....
به رویِ خاکِ کربلا حسین غریب مادره
عمّه رو خسته کردم از بس که هِقهِق کردم
آیندگان میگن من پایِ طبق دق کردم
مدد........
#نوحه_زمینه #سوم_محرم #محرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها #دمشق
#کربلا #شب_سوم_سهساله_سیلی_سر
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5809818908592442163.m4a
2.91M
اللهم مصل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه سوم محرم حضرت رقیه سلام الله علیها سبک داغ دلم....
بادِ صبا آورده از یارم خبر
عمّه بیا بابا رسیده از سفر
به دیدنم با پا که نَه آمد به سر
بر دامنم دارم ببین قرصِ قمر
نورِ دو عینم آمده
عمّه بیا بابا حسینم آمده
بابا حسین مظلوم/۴/
آئینهیِ صد تکّهیِ خونینِ من
آرامِ جان قدری بگو با من سخن
چرا شدی مانندِ من خونیندهن
آمد سرَت امّا کجا مانده بدن
با شور و شینم آمده
عمّه بیا بابا حسینم آمده
بابا حسین......
از کربلا تا شام و کوفه قافله
بر دست و پا زنجیر و بند و سلسله
عمو کجا مانده از او دارم گِله
مویِ مرا خیلی کشیده حرمله
بابا چرا عمو نبود
مثلِ مادرِ تو شد صورتِ من کبود
بابا........
این اربعین من صاف و ساده میروم
این اربعین جاده به جاده میروم
این اربعین پایِ پیاده میروم
این اربعین با خانواده میروم
قرارِ ما این اربعین
در حرمِ ارباب و یلِ اُمُّ البنین
مولا اباعبدالله/۴/
#نوحه_واحد #سوم_محرم #اربعین
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها #کربلا
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
✅ نوحه شب سوم محرم
🔻احسان پیرایی
1️⃣بند اول
شام غم هام سحر شد خدایا
دور غصه به سر شد خدایا
وقت وصل پدر شد خدایا
می گردم ، پی پیکر او
می میرم ، کنار سر او
واویلا واویلا واویلا
ای خدا حاجتم ، شد روا عاقبت
آمد امیدم از کربلا عاقبت
واویلا واویلا
2️⃣بند دوم
دیشب ای سر کنارم نبودی
میهمان سرای که بودی
ای که هوش از سر من ربودی
می دانی، دل من شکسته
آمدم، به پاهای خسته
ویرانه ویرانه ویرانه
رفتی و بعد تو ، لطمه ها خورده ام
جان ندارم دگر، بس که آزرده ام
ثارالله ثارالله
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#احسان_پیرایی
#نوحه
#محرم_1401
✅طبق سنّت های پیشین مراسمات دهه اول ماه محرم الحرام، که مرسوم است، هر شب از شب های دهه اول ماه محرم را، به یکی از شهدای کربلا اختصاص می دادند
#ویژه_ماه_محرم
شب اول : #حضرت_مسلم_علیه_السلام
شب دوم : #ورود_به_کربلا
شب سوم : #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
شب چهارم : #حر_بن_یزید_ریاحی_رحمه_الله
یا #طفلان_حضرت_زینب_علیهم_السلام
شب پنجم : #حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
شب ششم : #حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
شب هفتم : #حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
شب هشتم : #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
شب نهم : #حضرت_عباس_علیه_السلام
شب دهم : #امام_حسین_علیه_السلام
تکثیر عشق 💚 👈
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#اول_مجلسی
#غزل
ثابت شده به گریه کنان منورش..
عزت فقط برای حسین است و نوکرش
طبق حدیث هرکه دراین داغ گریه کرد
آقا نشسته است دوزانو برابرش
آهی ز دل کشیدم و گریه حساب کرد
ریز و درشت ثبت شده بین دفترش
از پرچم عزای حسین دل نمیکنم
گوهر شناس چشم نپوشد ز گوهرش
من خاک بر سرم اگر این خاک کربلاست
هرکس که خاک پاش نشد خاک بر سرش
آن منبری که وقف عزای حسین نیست
چوب است چوب خشک نخوانید منبرش..
تا نقد هست فکر نسیه نمیکنم
اول ز چای روضه بخور بعد کوثرش
منت سرمگذاشت و اینجا مرا کشاند
جایی که ایستاده دم در پیمبرش
شکر حسین میکنم آخر سپرده است
کار تمام گریه کنان را به دخترش
ما تربیت شدیم به دست رقیه اش
بیراه نیست گرکه بخوانیم مادرش
این روز ها رکوع و سجودش مصیبت است
از بس شکسته است همه جای پیکرش
#سید_پوریا_هاشمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#چارپاره
کجایی؟ تو بدون من
نمیرفتی آخه جایی...
ببین رو گردنم ردِّ
طناب افتاده بابایی
کجایی تا ببینی که
نمیتونم پاشم از جام
نشستم کنج ویروونه
میگیرم خار از پاهام
هجوم آوردن و بی تو
توو قلب من تلاطم شد
تموم خاطراتمون
میون شعله ها گم شد
کشیدن از پاهام خلخال
نمونده گردن آویزی
سرم ریخت-آتیش ِ خیمه
نمونده از موهام چیزی
کتک از حرمله(لع) خوردم
بدم میاد ازش بی حد
رباب(س) و گریه می انداخت
به عمه حرف بد میزد
گمونم گوشهٔ ابروم
شکسته...مضطرم کرده
یه شب افتادم از ناقه
با پهلویِ ورم کرده
واسه اینکه من از عمه
جداشم زجر(لع) میومد
همش محکم رو دستم با
غلافِ خنجرش میزد
دلم آتیشه بیتابم
برا داغِ عمیقِ تو
سنان(لع) داره یه انگشتر
شبیه اون عقیقِ تو
یه روز گوشواره م و دید و
دوید و زد سرم فریاد
کشید از گوشم و میگفت
به گوش ِ دخترم میاد
می مُردم تا که می دیدم
به جایِ روی ماهِ تو
نشسته شمر(لع) با خنده
به روی ذوالجناحِ تو!
#مرضیه_عاطفی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#اربعین
#غزل
از اربعین جا ماندم اما از نگاهت نه
از کاروان جا ماندم اما از سپاهت نه
حالا که بین زائرانت نیستم ، آیا
بیرون شدم از سایه ی مهر و پناهت؟ نه
نوکر در این خانه باشد آبرو دارد
فرق است بین رو سفید و رو سیاهت؟ نه
نام مرا بنویس بین اربعینی ها
من دل به راهت دادم آقا پا به راهت نه
امسال نذر دخترت بودم که جاماندم
من با رقیه جان تو دارم شباهت! نه
.
.
.
ام ابیهای حسین ، ای وارث زهرا
اشک است سهم چشم های بی گناهت؟ نه
دندان شکسته ، گوش پاره ، چشم های تار
یک جای سالم مانده روی ، روی ماهت؟ نه
اشک تمام زائران کربلا هرگز
آیا برابر میشود با سوز آهت؟ نه
من مثل تو جا ماندم اما خوب میدانم
از اربعین جا ماندم اما از نگاهت نه
#احمد_ایرانی_نسب
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم