هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا در #ماه_مبارک_رمضان
خدا به روز قیامت به دادِ ما برسد
ز روی لطف و کرامت به دادِ ما برسد
گناه پشت گناه و حرام پشت حرام
مگر که اشک ندامت به دادِ ما برسد
@hosenih
مگر به برکت این سفره های افطاری
به لحظه های اجابت به دادِ ما برسد
خدا به دید عدالت نظر کند ، ... زاریم !
مگر به دیدِ عنایت به دادِ ما برسد
به مرگ داخل بستر نمی شود دل بست
خدا کند که شهادت به دادِ ما برسد
نه روزه ای نه نماز ِ درست و درمانی
مگر دو وعده زیارت به دادِ ما برسد
ولایتِ علی و آل اوست هستیِ ما
امید ماست ولایت به دادِ ما برسد
به لطف و یاریِ حق در مجالس ارباب
خودِ حسین ، نهایت به دادِ ما برسد
@hosenih
**
سری به نیزه بلند است و دخترش بی تاب
خدا به بندِ اسارت به دادِ ما برسد
به گریه گفت ، روی نیزه با علمدارش
نگاه کن .... که نگاهت به دادِ ما برسد
شاعر: #مهدی_مقیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_حسین_ع_شهادت
#شب_جمعه
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
@hosenih
گوشه ی قتلگاه می آیم
با دم آه آه می آیم
مادرش آمده است می دانم
روضه ی "یابُنَیَّ" می خوانم
دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
(تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را)
(تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را)
شب جمعه است روضه خوان زهراست
مجلسی گوشه ی حرم بر پاست
یکی از گودی زمین می خواند
یک نفر روضه اینچنین می خواند
(لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده)
(آن طرف تر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده)
(عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بی سر افتاده)
@hosenih
شب جمعه است مبتلا شده ایم
باز مهمان کربلا شده ایم
رو به سمت حرم بایست به او
السلام علی الحسین بگو
شاعر: #سیدروح_الله_مؤید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_رقیه_س_شهادت
خورشيدِ من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را عزیزم
اینطور بریده ناشیانه
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
@hosenih
امروز شبیه موی تو سوخت
آن موی بلند دخترانه
اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شرابخواران
کَت بسته، به زورِ تازیانه
"بَر" خورده به من، چرا نبوده؟!
برخوردِ کسی مودبانه
من دختر شاه عالمینم
دادند ولی به من اعانه
در راه، شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر تازیانه
افتاد سرت ز روی شاخه
افتاد سرم به روی شانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت ما کمانه
@hosenih
از خاطر من نمیرود... نه...
آن ضربه ی چوب وحشیانه
سالم لب من ، لب تو زخمی؟!
واللهِ که نیست عادلانه
دیگر ز سفر بدم میاید
کِی می بری ام پدر به خانه
دیدی که ز شب هراس دارم
خورشیدِ من آمدی شبانه
شعر از گروه #یا_مظلوم
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
تشنه ام مشک آب را بردار
از کویرم سراب را بردار
جز به گریه تو را نمیبینم
از نگاهم حجاب را بردار
تا برای تو سیر گریه کنم
هر شب از چشم خواب را بردار
@hosenih
تا به بازار آمدی از لطف
باز جنس خراب را بردار
از سر سفره گدایی من
جگرم ، این کباب را بردار
نیت اشک من خودت هستی
امتحان کن ثواب را بردار
بین پرونده ، یا گناهم را
یا حساب و کتاب را بردار
روز محشر به سایه کرمت
از سرم آفتاب را بردار
بی تو میترسم از قیامت و قبر
هول روز عذاب را بردار
خاک پایت اگر رسید به من
از مزارم گلاب را بردار
**
روضه خوان در حضور مادر آب
ناله ی آب آب را بردار
هر که پرسید از علی اصغر
از سر نی جواب را بردار
بین آن ازدحام...از روی خاک
آه زینب ، رباب را بردار
دور زینب شلوغ شد ، ز دلش
غصه ی بی حساب را بردار
چشم ها خیره اند میبینند
اضطراب نقاب را بردار
از گلوی بنات آل رسول
به نگاهی طناب را بردار
حرف بی ربط میزند دشمن
از حرم این خطاب را بردار
@hosenih
سرش از روی نی زمین افتاد
زینب عالی جناب را بردار
از روی خاک و زیر پای عموم
موی از خون خضاب را بردار
ای یزید از کنار رأس شریف
لااقل این شراب را بردار
شاعر: #محمدعلی_بقایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
صدا پیچید،دنیا گوش شد،غرق شنیدن شد
اذان پیغمبری کرد و مهیای وزیدن شد
طلوعت شمعهای آسمان را استراحت داد
زمین روشن شد و خورشید مشغول لمیدن شد
کمی تا قد کشیدی شاخه ی انگور از دیوار
به شوق دستهای تو پذیرای خمیدن شد
نوازش کردی و در سینهی چوبی نخلستان
دلی خشکیده از جور زمین سبز از تپیدن شد
چقدر آزادگی میریخت از هر بند انگشتش
کنیزی که برایت بی قرار غنچه چیدن شد
صدای پای تو یک شهر را در کوچه ها آورد
در و دیوار هم حتی سراپا محو دیدن شد
چقدر آسوده خاطر بود از دنیا فقیری که
شبی سرد از غذای سفرهات گرم چشیدن شد
خدا میخواست معنای کرم را جلوهگر باشی
همین انگیزهی خوبی برای آفریدن شد
به جز رنگ خدا رنگی نمیماند در این عالم
تو را با رنگ یکرنگی خود گرم کشیدن شد
برای کوری چشم حسودان قبل بسم الله
خدا ''روحی فداک"ی گفت و مشغول دمیدن شد
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
این حسن(ع) کیست که نامش سندِ غربت شد
بوسه بر تربتِ او در دلِ ما حسرت شد
این حسن(ع) کیست که تشییعِ عجیبی دارد
تیرها بود که بر پیکرِ او دعوت شد
این حسن(ع) کیست که از روزِ ازل مظلوم است
غمِ عالم همه در طالعِ او قسمت شد
خاندانش همه مصداقِ غریبند و ولی
غربتِ حضرتشان بر همه کس حجت شد
او که هرگز عوضِ خدمتِ خود مزد نخواست
اجرش از مردمِ گمراه فقط محنت شد
چه بگویم که چگونه به وطن تنها بود
همه ی غربتش از تربتِ او پیدا بود
او غریبِ وطن و کشته به دستِ جعده
جرمش این است فقط نورِ دلِ زهرا بود
دشمن و دوست همه بر درِ این خانه گدا
چون کریمِ و کرمش بیشتر از دریا بود
کرمِ بی حدِ او شهره ی آفاق شده است
پست تر از همه چیز از نظرش دنیا بود
وَ چه شبها که طعام از شکمِ خود می زد
این عجب نیست چرا، چون پسرِ مولا بود
وَ سرانجام بگو مزدِ محبت هایش
ظلم از سوی عدو، مزدِ ذوِی القربی بود
آه خاکی شدنِ چادرِ مادر را دید
بعدِ کوچه به لبش نغمه ی واویلا بود
عشق را زنده نگه داشت که پرپر نشود
لیک در چشمِ عدو عشق چه بی معنا بود
به فدای دو جوانش که صفِ کرب و بلا
رقصشان در برِ شمشیر چقدر زیبا بود
یا حسن با تو همه زندگی ام غرقِ صفاست
هستیِ هستی همه از نظرِ لطفِ شماست!
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
زبان الکنم از وصف ذاتت ناتوان باشد
که این مدح و ثنا سرمایه ای چون دُر گران باشد
قلم بر دفترم چرخید نامت بر زبان آمد
کرامت کردی و بر پیکر این خسته ، جان آمد
کلید خانه ی لطفی ! امیر فضل و احسانی !
" خلاصه می شود آقا در عشق تو ، مسلمانی "
معطر کرده گیسویت فضای بیت حیدر را
فقیران و یتیمان ، جمله می کوبند هِی ، در را
قدم رنجه نمودی در جهان تاثیر بگذاری
قدم بر روی چشم آیه ی تطهیر بگذاری
سلام ای رحمت مطلق ! خدای مهربانی ها !
چه لذت بخش تر از این ، شود نذرت جوانی ها ؟
فراوان می دهی بر ما ، به مقداری نمی ماند
به لطف سفره ی سبزت طلبکاری نمی ماند ...
تو صاحب منصب جودی ! امام بخشش و بذلی !
تو در جنگاوری و رزم ، استاد ابالفضلی !
تو آن ضرب المثل بین کرامت آفرین هایی
چه غم از بی کَسی وقتی کَسِ بی کَس ترین هایی
بجز عشقت نمی دانم بجز نامت نمی خوانم
حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم ...
چقدر از تو گرفته فاصله ، دردا که مغبون* شد
هر آنکه از میان حلقه ی عشق تو بیرون شد
برای با تو بودن هم دلیل محکمی دارم
اگر باشی به روی زخم قلبم ، مرهمی دارم
گرفتارم ، نگاهی کن ، نگاه تو گهربار است
به "خورشیدت" نظر کن سخت درگیر شب تار است
تمام دلخوشی ما به اکرامِ مدام توست
کَرَم کن بر جهانِ ما ، کَرم کردن مرام توست ...
🔸شاعر:
#علی_ساعتچی
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
نوه ی ارشد طاها یی و طوبا شده ای
پسر ارشد زهرایی و زیبا شده ای
در کمال و ادب و حلم و بلاغت چو نبی
در شجاعت چو علی چهره به زهرا شده ای
خنده کردی و دل از حیدر و زهرا بردی
آمدی دلخوشی ام ابیها شده ای
سفره و نان شبت را به همه بخشیدی
بی جهت نیست که در قلب همه جا شده ای
جان من چهره بپوشان که چشمت نزنند
تا نبینند چنین خوش قد و بالا شده ای
انقدر جود و سخا از تو سرازیر شده ست
ابر رحمت شده ای یا که تو دریا شده ای
لاعلاج آمد و در پیش تو زانو زد و رفت
با نگاهت چقدر خوب مداوا شده ای
رقص شمشیر تو در جنگ جمل دیدنی است
فتنه پاشید ز هم چون تو مهیا شده ای
شتر فتنه و هم فتنه گر از پا افتاد
دیر فهمید تو هم حیدر غرا شده ای
ولی افسوس که در کوچه غرور تو شکست
شاهد سیلی بر صورت حورا شده ای
ضربه بر فاطمه زد صورت تو درد گرفت
از همان کودکیت سیر ز دنیا شده ای
***
ذکر "لا یوم" تو برده دل ما را گودال
خواهری گفت بمیرم که تو تنها شده ای
قاسمت خوب به جای تو علمداری کرد
نجمه پرسید چگونه تو ز هم وا شده ای
نیزه ها را که همه بر تن اکبر زده اند
تو چرا همچو علی اربن و اربا شده ای
یادگار حسنم زود ز دستم رفتی
میشود باز ببینم که ز جا پا شده ای
🔸شاعر:
#مهدی_جلالی
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
از کسی غیر از حسن تاریخ این ها را ندید
او خدا را دید ، زینت های دنیا را ندید
گرچه دارایی عالم را به پایش ریختند
آنقَدَر که دردمند را دیدید دارا را ندید
ما پر کاهی به او دادیم او چون کوه دید
کوه غفلت های بی شرمانه ی ما را ندید
با جزامی ها سر یک سفره مهمان بود او
کور باد هرکس که در آن شهر عیسا را ندید
قرص نانش را شنیدم با سگی تقسیم کرد
هیچ کس با او غم روزی فردا را ندید
تا زمانی که به دامانش یتیمی راه داشت
هیچ طفلی حسرت دستان بابا را ندید
سائلان را خانه آورد گفت نان خور بیش تر!
از کسی غیر از حسن تاریخ این ها را ندید ...
🔸شاعر:
#محمد_علی_صفائیان
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
سر زده خورشید ولایت ز بام
تبارک الله به ماه صیام
نیمه ماه رمضان آمده
به آسمان ببین تو ماه تمام
ای شرف الشمس امیرکلام
روشنی دیده ی خیر الانام
تو حسن اول پیغمبری
برتو و بر صورت ماهت سلام
کریمی و کرامتت کامل است
مدح توگفته است خداصبح وشام
در رمضان فاطمه مادر شده
جان نبی هستی حیدر شده
سفرهی مهمانی حق باز شد
رحمت حق از کرم آغاز شد
دامن زهرا شده آیات نور
حسن ز ره آمد و اعجاز شد
ساقی جام رمضان آمده
شور نوای عاشقی ساز شد
چنگ زند چنگ به بند دلم
تا که لبم قافیه پرداز شد
عشق در این مرحله با عاشقی
همنفسم گشته و دمساز شد
به شور عشق خاتمه آمده
کریم آل فاطمه آمده
جار زنم جار حسن آمده
یوسف مصری به وطن آمده
ذکر لب علیست جانم حسن
عطر جنان تا به چمن آمده
ذکر لب فاطمه یا مجتباست
چونکه گل باغ عدن آمده
صف به صف عشاق اویسش شدند
تا همه از سوی قرن آمده
رسول اکرم چو بغل باز کرد
روح تو گویی به بدن آمده
جنت موعود رخ دلکشش
طور تجلای خدا آتشش
رحمت حق در رمضان کامل است
بر همه لطف ازلی شامل است
این همه اظهار ارادت کنون
بر پسر فاطمه کار دل است
عرض ارادت کنم ای مدعی
این دل خسته به حسن مایل است
کشتی در بحر به طوفان جهل
ز مقدم حسن سوی ساحل است
راه گشودند شب بخشش است
هرکه دلش سوی حسن مایل است
سوی خدا دست دعا آورید
بار گنه سوی خدا آورید
ذکر لب عالمیان یا حسن
ورد لب پیر و جوان یاحسن
مژده رسیده است به اهل زمین
آیه ی علم البیان یا حسن
حای حسن حمد خداوندگار
پس همه جا ورد زبان یا حسن
فاش کنم سر خفی را عیان
برگه رفتن به جنان یاحسن
کوثر قرآن و علی با همند
حاصل این یلتقیان یا حسن
سفره احسان حسن باز شد
جود و کرم از حسن آغاز شد
🔸شاعر:
#مرتضی_محمود_پور
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
لبخند میزنی و عسل خلق می شود
از طرز خنده ی تو غزل خلق میشود
بر روی دوش ، زلف تو می گردد آبشار
پا میزنی زمین و گسل خلق می شود
از لطف بی حد تو «ابد» خلق گشته و
از خاک پات روز «ازل» خلق میشود
فریاد میکشی تو که طوفان به پا کنی
تو اخم می کنی و اجل خلق می شود
تا شال را به دور کمر حلقه میکنی
انگار حلقه های زحل خلق میشود
از ماجرای بخشش تو بر تمام خلق
صد قصه و حدیث و مثل خلق میشود
میراث دار حیدر کرار در نبرد!
شمشیر میزنی و جمل خلق می شود
🔸شاعر:
#محمد_کابلی
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
غزل،قصیده،رباعی،همه دچار حسن
که هست شعرمن اینجابه افتخار حسن
به نام حیّ تعالی ،یاعلی مددی
شروع میکنم اینجا به اعتبار حسن
درست نیمه ماه صیام، دست خدا
گرفت کودک خود را زکردگار حسن
فقط به کوری چشمان دشمنش ، مولا
گذاشت نام خودش رابه انحصار حسن
زمان کشتی اوبا حسین بین همه
فقط سرود پیمبر شده نثار حسن
جمل به رعشه فتاد از صدای تکبیرش
ببین چه ولوله ای کرده ذوالفقار حسن
چه گویم از وجنات امامِ خون خدا
که الکن است زبانم ازاین وقار حسن
خوشابحال جذامی شهر پیغمبر
نشست بر سرسفره دمی کنار حسن
بگو به جمع کریمان کریم یعنی او
که هست رسم کرامت به یادگار حسن
هرآنکه گفت زصلح اش بگو نگاه کند
قیام کرب و بلا شد ز ابتکار حسن
بخوان به نام پدر تا پسر کند اعجاز
که قاسم است رجزخوان کارزار حسن
چه رمزوراز عجیبی نهفته در نامش
تمام من شده غمخار آن مزار حسن
خوشابحال کسی که میان منصب ها
شده است نوکر پابستِ بی قرار حسن
🔸شاعر:
#رضا_میرزایی_همدانی
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————