گیر اُفتادم
میدَرد داغِ تو هر لحظه گریبانِ مرا
کاش خاموش کُنی سینهی سوزانِ مرا
خنده کردند در این شهر همین که گفتم:
برسانید به او حالِ پریشانِ مرا
آتش از بام سرم ریخت که گیر اُفتادم
شعله سوزاند میانِ همه مژگانِ مرا
زجر اینجا به لبم زد که نگویم برگرد
ریخت در کاسهی آبی دو سه دندانِ مرا
مثل زینب دو پسر داشتم و حالا نَه
حیف نشنید کسی هِق هِقِ طفلانِ مرا
آه بر حنجرشان بوسه زدم وقتِ وداع
گریه کردیم ببین خیسیِ دامانِ مرا
تازه فهمیدهام آقا که جگر یعنی چه
من ندیدم تو بگو داغِ پسر یعنی چه
در هوایت دلِ نامهبَرِ من میچرخد
باز دنبالِ تو چشم ترِ من میچرخد
میرسی بر سرِ یک نیزه و میبینی که
میشود دست به دست و سرِ من میچرخد
یک نفر بُرده زره پیرهنم هست بگو
چقدر حرمله دور و برِ من میچرخد
داد انگشترم و در عوضاش تیر خرید
حال دستِ همه انگشترِ من میچرخد
میزنند بر دو سه تا میخ گره مویم را
رویِ قناره زِ بس حنجر من میچرخد
بند بر پا زده از پا بدنم میگردد
میخورَد هِی به زمین پیکرِ من میچرخد
وای با خواهرِ تو دخترِ تو همسرِ تو
بین بازارچهها دخترِ من میچرخد
داد از عاقبتِ پیرهنت در گودال
کاش میشد که نچرخد بدنت در گودال
حسن لطفی
#حسن_لطفی #شعر_اهل_بیت #شعر_روضه #شعر_شب_اول_محرم #شعر_شهادت_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
میا کوفه حسین
از سـرِ دار به دلــدار نگـاهی دارد
آه این مرد چه چشمان پر آهی دارد
زیر لب زمزمه دارد که گرفتار شدم
به ره مکـه هر از گاه نگـاهی دارد
مثل حیدر دلش از کوفه به درد آمده است
روی بام است ولی میل به چاهی دارد
با لب پر ترکش غرق تمنا می گفت :
سخن آخر من ، سوی تو راهی دارد؟
همه حرف من این است میا کوفه حسین
کوفـه بهر تو خیــالات تبــاهی دارد
همه بهر علی اصغر پی تیر سه پرند
یک نفر نیست بگوید چه گناهی دارد؟
تو به همراه خودت اهل و عیالی داری
کوفه امـا سر راه تو سپــاهی دارد
قصد دارند عزیـزان تو را خـوار کنند
پس نیا ، که حرمت عزت و جاهی دارد
بیشتر از همه دلواپس زینب هستم
بیـن این قـوم مپنـدار پنــاهی دارد
الغرض اینکه بساط همه جور است نیا
سهمت از بیعتشان کنج تنور است نیا
مصطفی هاشمی نسب
#شعر_اهل_بیت #شعر_روضه #شعر_شب_اول_محرم #شعر_شهادت_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
کنج روضه
از من نخواه با تو نباشم دقیقه ای
دق می کنم بدون محرّم دقیقه ای
بگذار کنج روضه کنارت نفس زنم
شادی همیشه هست ولی غم دقیقه ای
من حاضرم که هستی خود را عوض کنم
با سایه سار بیرق و پرچم دقیقه ای
واللهِ یا حسین ، برابر نمی شود
شش گوشه ی تو با همه عالم دقیقه ای
اصلا چه می شود که بخوانی کنار خود
مثل زهیرِ خسته، مراهم دقیقه ای
(جانانی و اشاره ی جانانم آرزوست)
ما را کنید مُحرم و مَحرم دقیقه ای
بر باد رفت زحمت بازوی فاطمه
کنج تنور گیسوی درهم ... دقیقه ای
وحید محمدی
#شعر_آیینی #شعر_اهل_بیت #شعر_طلیعه_ماه_محرم #شعر_ورودیه_محرم #وحید_محمدی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
روضه تو
در شهر کسی نیست عزادار نباشد
محرم نشود چشم اگر تار نباشد
بی نام تو هرگز گرهی واشدنی نیست
باروضه تو معجزه دشوار نباشد
در حلقه زنجیر تو نوکر شدنی نیست
هر کس که در این ماه گرفتار نباشد
قدر دو کلاف اشک نوشتم که بگویم
ارباب بعید ست خریدار نباشد
هر جای جهان سفره ای افتاد ندیدم
دست پسر فاطمه در کار نباشد
گاهی ته یک چاه خودش اول راه ست
یوسف نشود تا سر بازار نباشد
گفتم سر بازار دلم رفت به کوفه
مسلم به چه امید سر دار نباشد
با اینهمه آهنگر مشغول سه شعبه
مسلم چه کند فکر علمدار نباشد
جایی که همه در پی خلخال یتیم اند
جای نوه ی حیدر کرار نباشد
امکان لگد برتن و پهلو کمر هست
حتی اگر اینجا در و دیوار نباشد
شیطان سر انگشت سنان معجزه دارد
مردی که سه شعبه بزند جایزه دارد
امیر حسین آکار
#امیر_حسین_آکار #شعر_اهل_بیت #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_مسلم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
.
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#زمزمه
#یاسین_زندی
دلنگرونم و پریشون
مسلمته غریب و گریون
صدامو بشنو ای آقا جون
برگرد، اگه دوس داری علیِ اصغرو، برگرد
میگیرن ازت علیِ اکبرو، برگرد، ای وای
برگرد، خواهرتنبینه خونوخنجرو، برگرد
نبینه نیزههایِ رو پیکرو، برگرد ای وای
حال و هوای اينجا سرده
دلم پر از غصه و درده
كوفه حسين پر از نامرده
آقا / نگرون دخترای حرمم / آقا
نگرون تير و مشک و علمم / آقا / ای وای
آقا / نگرونم برای قحطی آب / آقا
نگرونم برا شيرخوار رباب / آقا / ای وای
راهت و کج کن به مدینه
دارن ازت حسابی کینه
نذار که مادرت ببینه
رو خاک، تنتافتادهباشه غرقِ بخون، رو خاک
با لبتشنهوحالِپریشون، رو خاک، ای وای
رو خاک، بره از هرنفست تابوتَوون، رو خاک
بهزیرِنیزه بهسختی بدیجون رو خاک، ای وای
دلم بالا دارالاماره
برا رقیه بیقراره
سه ساله که زدن نداره
حیفه، بدنش که تازیونه میخوره، هر شب
سیلیهای بیبهونه میخوره، هرشب ای وای
حیفه،غصههای بچّهگونهمیخوره، هر شب
حسرتِ گیسو و شونه میخوره هرشب، ای وای
.................................
#زمزمه #شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#سبک_دلنگرونم_و_پریشون
#یاسین_زندی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خیمه ها شعله ور، تو گریون
گریه میکردی چه هراسون
میدویدی خیلی پریشون
پاهات / آبله زده چه جور کرده ورم / پاهات
باز میشن آبله هات تو هر قدم / پاهات / ای وای
پاهات / بد لگد خورده و راه میاد به زور / پاهات
تازیانه خورده از زجر شرور / پاهات / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
داشتی واسه بابا بهونه
زجر اومده با تازیونه
میگیره بازوت و نشونه
عمه / بغلت میگیره و داره گله / عمه
نا نداری! زدنت مقابله / عمه / ای وای
عمه / دلش آتیشه برا زخم پاهات / عمه
روزی صد مرتبه میمیره برات / عمه / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
چه سنگایی به کمرت خورد
به هلهله چشم ترت خورد
عصا چه محکم توو سرت خورد
دیدی / این طرف سری به روی نیزه ها / دیدی
اون طرف رقص یه عده بی حیا / دیدی / ای وای
دیدی / می نشست دختر شامی با ادا / دیدی
جلوی خرابه با ظرف غذا / دیدی / ای وای
..........................
#شب_چهارم_محرم
#زمزمه
#طفلان_حضرت_زینب علیهم السلام
#سبک_دلنگرونم_و_پریشون
#یاسین_زندی✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
از غمِ تو سنگینه سینه
غربتتو چشام نبینه
بضاعت منم همینه
داداش / کرده نذر غمِ تو ام بنین / سقّا
داده واسه تو علی اکبرِشو / لیلا / ای وای
داداش / تنهاییت دل منو بدجوری آ/زرده
زینبت قربونیاشو واست آ/ورده / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
حسین من! آرومِ جونم
نذار که شرمنده بمونم
فدات بشن دو تا جَوونم
اينا / فداييایِ علی اصغرتن / اينا
سربازای حرم خواهرتن / اينا / ای وای
اينا / دوس دارن مدافع حرم بشن / اينا
دوس دارن داداش براتو جون بدن / اينا / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شکرخدا دادن واست جون
وگرنه می شدم پریشون
نمیام از توو خیمه بیرون
هیچوقت / نباشم شرم چشاتو ببینم / هیچوقت
بمیرم بیکسی هاتو نبینم / هیچوقت / ای وای
هیچوقت / غیرممکنه ازت رو بگیرم / هیچوقت
پیشِ من بغض نکنی که میمیرم / هیچوقت / ای وای
. •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
.👆
#زمزمه #ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
#امام_حسین علیه السلام
#سبک_دلنگرونم_و_پریشون
#یاسین_زندی✍
#ورودیه
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سه ساله٬ دردونه رقیه
بی تو نمی تونه رقیه
خیمه نزن جونِ رقیه
آقا / رسیدی به کربلا دلت چه آ/شوبه
اگه برگردی برا مخدّرات / خوبه / ای وای
آقا / به علیِ اکبرت قسم نمون / اینجا
دل نداری ببینی جون بده رو / خاکا / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نشستی تا دمِ سحرگاه
شبونه زیر سایهٔ ماه
ذکر لبت أعوذ بالله
داری / علی اصغرو می بینی توی گهواره
غصه داری برا ماجرای گوش/واره / ای وای
داری / می بینی مشک و علَم رویِ دوش / سقا
غصه داره بی علمدار شدنی / آقا / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نگاهی کن دور و برت رو
حالِ رباب٬ همسرت رو
بغض گلوی خواهرت رو
زینب / داره با چه حالی حنجرت رو می/بینه
چه کُنه با کندیِ خنجر پُر کینه / ای وای
زینب / سرت و می بینه روی تل میره / از حال
می بینه بی کفن افتادی ته / گودال / ای وای
....................
.
#زمزمه
#حضرت_عبدالله علیه السلام
#سبک_دلنگرونم_و_پریشون
#یاسین_زندی✍
#شب_پنجم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خونِ حسن تویِ رگاته
مهربونی توی نگاته
هرجامیری عمه باهاته
خواستی / جون بدی مثلِ علی برا عمو / خواستی
جون بدی تا نَبینه بلا عمو / خواستی / ای وای
خواستی / دشمنا رو همه ناامید کنی / خواستی
اینجوری بابا رو، روسفید کنی / خواستی / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دویدی فوری سمت میدون
رفتی و عمه شد پریشون
دلِ عمو حسین شده خون
میدید / رو تنت نیزه رو بی حد میزنن / میدید
کینه دارن از حسن، بد میزنن / میدید / ای وای
میدید / میکشی پا رو زمین، میکشی آه / میدید
غرق خون تو رو میونِ قتلگاه / میدید / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هستی توو آغوشِ عمو جون
میبوسَدت داری میدی جون
از جایِ شمشیر میچکه خون
مونده / جای نیزه روی هر جایِ تنت / مونده
جایِ خاک و خون به دورِ دهنت / مونده / ای وای
مونده / نفسای آخرینت میونِ / سینه
جایِ دستایِ عمو رویِ خونِ / سینه / ای وای
........................
.
#زمزمه
#حضرت_قاسم علیه السلام
#سبک_دلنگرونم_و_پریشون
#یاسین_زندی✍
#شب_ششم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دارم عمو دلشوره دائم
نگی منو نداری لازم
وقتشه دیگه بره قاسم
دیدی / إرباً إربا شدن، «أحلیٰ عسله» / دیدی
که دارم برا شهادت عجله / دیدی / ای وای
دیدی / بازوبند و عمو! تکلیف منو / دیدی
غم و دلشورهٔ بابام حسنو / دیدی / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ثانیه های آخرینه
شکسته استخونِ سینه
عمو دلت رفته مدینه ؟!
قلبت / از فشارِ محکمِ «در» میسوزه / قلبت
واسهٔ پهلوی مادر میسوزه / قلبت / ای وای
قلبت / من زمین خوردم و داره میگیره / قلبت
بمیرم به غم و غصه م اسیره/ قلبت / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بالاسرم اومدی حالا
عمو حسینم! جایِ بابا
جون ندارم بلندشم از جا
دارم / دست و پا میزنم و دلت برام / خونه
زیر نیزه ها تنم سالم نمی / مونه/ ای وای
دارم / جون میدم غرقِ به خون سرم رو زا/نوهات
میکشم پنجه رو خاک عمو جلو /چشمات/ ای وای
. •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
👆
#زمزمه
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#سبک_دلنگرونم_و_پریشون
#یاسین_زندی✍
#شب_هفتم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
رفتی علی جون پُر دردم
دلم برات تنگ میشه هر دم
برا تو مادری نکردم
دیدم / خشکی زبونتو توو گریه ها / دیدم
تشنه بودی خودمو عمری نبخشیدم / ای وای
دادن / شنیدم تیر سه شعبه جای آب / دادن
شنیدم بابا رو با خنده جواب / دادن / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بابا تو رو ازم گرفت بُرد
رو دست او تنت تکون خورد
اومد ولی تو رو نیاورد
ای کاش / یه دفعه می بوسیدم حنجرتو / ای کاش
نمی دیدم رویِ نیزه سرت و / ای کاش / ای وای
ای کاش / لالایی هات بره از خاطرِ من / ایکاش
میاوردم لااقل برات کفن / ای کاش / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
حرمله کرده ناامیدم
چقد ازش طعنه شنیدم
گل پسرم چه ها که دیدم
رفتی / بعد تو با غم و غصه عجينم / رفتی
خصوصا شیرخواره هر جا می بينم / رفتی / ای وای
رفتی / جای تو خالیه توی آغوشم / رفتی
صدای گریه هاته توی گوشم / رفتی / ای وای
................
.
#زمزمه
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#سبک_دلنگرونم_و_پریشون
#یاسین_زندی✍
#شب_هشتم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اشهدم و صد دفه خوندم
تا خودم و به تو رسوندم
رو خاکا زانومو کشوندم
کاشکی / راه بری علی یه بار دیگه برام / کاشکی
نکشی پا رو زمین جلو چشام / کاشکی / ای وای
کاشکی / چشماتو وا کنی و ببینمت / ای کاش
وقت دست و پا زدن نبینمت / کاشکی / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نگام کن و برس به دادم
نفس بکش تا جون ندادم
خاطره هات اومده یادم
پاشو / دوباره برا بابا بگو اذون / پاشو
دور لبهاتو گرفته لخته خون / پاشو / ای وای
پاشو / علی اکبرم! امیدِ خیمه ها! / پاشو
عمه زینب اومده تو رو خدا / پاشو / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
گل پسرِ تازه جَوونم
هر کاری کردم نمی تونم
تو رو به خیمه برسونم
آخه / چجوری تو رو به آغوش بگیرم / آخه
إرباً إربا شدی و من میمیرم آخه / ای وای
آخه / سخته اما توو عبا می پیچمت / آخه
وقت رفتن شده و می بوسمت / آخه / ای وای
....................
.
#زمزمه
#حضرت_عباس علیه السلام
#سبک_دلنگرونم_و_پریشون
#یاسین_زندی
#شب_نهم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بلند شو مهربون! نگام کن
نفس بکش بازم صدام کن
فکری به حال گریه هام کن
پاشو / علَم و بردار و مشکتو بگیر / پاشو
حرف بزن باهام دوباره سر به زیر / پاشو / ای وای
پاشو / دستمو بگیر شکسته کمرم / پاشو
حرمله می خنده به چشم ترم / پاشو / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
رقیه دیگه آب نمیخواد
مشک و زدن! نداره ایراد
فدا سرت که علَم افتاد
بی تو / برا فردایِ حرم پریشونم / بی تو
از خدا میخوام که خیلی نَمونم / بی تو / ای وای
بی تو / بسپارم به دست کی زینبمو / بی تو
چه کنم؟! غربت روز و شبمو / بی تو / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خودم رو به سختی رسوندم
بالا سرت مرثیه خوندم
غصه نخور که تشنه موندم
سخته / ببینم نیستی و بی برادرم / سخته
ریخته باشه بدنت دور و برم / سخته / ای وای
سخته / دمِ آخری صدام کنی «أخا» / سخته
داداشم پاشو! بسوزه خیمه ها / سخته / ای وای
.........................
.
#زمزمه #گودال
#امام_حسین علیه السلام
#سبک_دلنگرونم_و_پریشون
#یاسین_زندی
#عاشورا #شب_دهم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
حالِ دلم هی میشه بدتر
خوردی زمین! بمیره مادر
دور و بر تو شده محشر
بسّه / نیزه خورده همه جایِ بدنت! / بسه
بمیرم شکسته هر جای تنت! / بسه / ای وای
بسه / پا نکش روی زمین حسین من / بسه
اشک مادر و ببین حسین من / بسه / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دور و بر تو شده جنجال
نفس نداری شدی بی حال
انداختنت گوشهٔ گودال
مادر / می بینم شمر و نشسته رو سینه ت / مادر
می میرم نفس نداری توو سینه ت / مادر/ ای وای
مادر! / نگا کن منم نشستم روبروت / مادر
خنجرش کُنده و خشکیده گلوت / مادر / ای وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
توو قتلگاه تنم چه لرزید
چقد تنت رو خاکا غلتید
رو چادرم خونِ تو پاشید
بردن / زیر سمِ مرکبا پیکرت و / بردن
کَندن انگشتت و انگشترت و / بردن / ای وای
بردن / پیرْهنِ یادگار مادرت و / بردن
بریدن با لب تشنه سرت و / بردن / ای وای
•┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈
هجر تو
این من و هجر تو و حال به هم ریخته ام
رحم کن بر من و احوال به هم ریخته ام
منم آن عاشق جامانده ی روز عرفه
سر به زیرم سر اعمال به هم ریخته ام
آرزو داشتم امسال بیایم عرفات
گریه دار از غم هر سال به هم ریخته ام
هر دل آشفته پی هم نفسی می گردد
چند وقتی است به دنبال به هم ریخته ام
به گمانم که قرار است نبینم رویت
با غمت خورده رقم فال به هم ریخته ام
درد، بالاتر از این نیست برایم انگار
دوری از توست در اقبال به هم ریخته ام
خوش به حال شهدایی که سبکبال شدند
به پریدن نرسد بال به هم ریخته ام
همه دلشوره ی من ماه محرم باشد
مادرت با خبر از حال به هم ریخته ام
به تو و گریه هنگام غروبت سوگند
فکر جدّ تو و گودال به هم ریخته ام
چه کنم دست خودم نیست دلم بی تاب است
وقت آوارگی قافله ی ارباب است
قاسم نعمتی
#شعر_اهل_بیت #شعر_روضه #شعر_فراق_امام_زمان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
|⇦• #توسل
صدایِ پای محرم به گوش می آید..
مناجات و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) به امید دفع بلا و شفایِ همه مریضان
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ السَّلَامُ عَلَى مَحَالِ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ
خوشم که شاه رئوفم مرا صدا کرده
میان این همه مردم مرا سوا کرده
مرا کشانده به اینجا دگر عوض بشوم
به بی پناهِ گنهکار اعتنا کرده
زِگوشه ی حرمش تا به عرش راهی نیست
مرا امام رضا عاشقِ خدا کرده
اگر گره به دلم خورده چاره اش اینجاست
گره ز کار دلم با نگاه وا کرده
یقین کنید که سلطان نگفته می بخشد
همین که زائرِ اویی به تو عطا کرده
زمان جلوه ی یا ایها الرضایی خویش
ز بس که لطف نموده همه رضا کرده
به زیر سایه ی ایوان باصفایِ رضا
دلم هوایِ نجف ؛ صحنِ مرتضی کرده
بلند بلند به پیری گریه می کنم امشب
شبیه طفل که دستِ پدر رها کرده
صدایِ پای محرم به گوش می آید
چه آتشی به جگر روضه ها به پا کرده
قسم به ناله ی شب های جمعه ی زهرا
دلم هوایِ سحرهایِ کربلا کرده
صدا زند پسر من ؛ کدام بی انصاف
تنت بدون کفن بر زمین رها کرده ؟
#استاد_حاج_منصور_ارضی
@majmaozakerine
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#زمینه
حاح
#محمود_کریمی
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
دوباره دو عالم به یاد عاشورا می افته
یه کرببلایی داره امشب از .....
امشب ارباب چشم انتظاره این یادگاره عاشوراست
امشب زینب تو قتلگاهه چشماش به راهه این آقاست
خداحافظ ای روضه هرشب خداحافظ ای عزیز زینب
خدانگهدار چشای خونبار دل پر از تب
آجرک الله صاحب الزمان
از امشب مزارش کنار زهرا و سجاده
مزاری پر از عشق پر از آقا و آقازاده
بین سینه داغ مدینه، آن سرزمینه غربت ها
گل می باره روی غباره قبرای خاکی از چشما
بقیع داره گوهری تو سینه
امون از این غربت مدینه
عطر سحرهاش عطر مزار ام البنینه
آجرک الله صاحب الزمان
یه عمره که شبها نگاهش بوی بارون می ده
دم آخری هم با ذکر یا زینب جون می ده
بعد از عمری گریه هنوزم چشمای خستش گریونه
این که داره جون می ده اما باز داره روضه می خونه
اومد عمه با قد خمیده
چهل منزل با سر بریده
سر برادر به روی نیزه به خون تپیده
آجرک الله صاحب الزمان
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🕋〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
#امام_باقر
پا به پای پدر سفر کردم
در میان خرابه سر کردم
پدرم بینِ ریسمان بود و
با رقیه پدر پدر کردم
عمه ام تا به رویِ خاک افتاد
دیده ام را ز اشک، تر کردم
از همان روزِ تلخ، تا امروز
گریه هر روز تا سحر کردم
دست در دست عمه ام آن روز
از دلِ نیزه ها گذر کردم
سُمِ مرکب بوی گلاب گرفت
از تنی که به آن نظر کردم
تا سه ساله میان راه افتاد
پدرم را خودم خبر کردم
آنقدَر داغ دارم از آن دم
که از این زهر، خون، جگر کردم
رضا باقریان
@rozeh_1
#امام_باقر
زهر ملعون، نفست را به شکایت انداخت
گوشه حجره تو را سخت به زحمت انداخت
داری از درد چه بدحال به خود می پیچی
مثل لب تشنه ی گودال به خود می پیچی
چه غریبانه کف حجره زمین گیر شدی
چقدر بیشتر از سن خودت پیر شدی
زهر ملعون، چه به روز جگرت آورده
خنده ی حرمله را در نظرت آورده
خواستی آب بنوشی، جگرت تیر کشید
عطشت، علقمه را زود به تصویر کشید
زهر نه، گریه ی بسیار تو را خواهد کشت
روضه ی دست علمدار تو را خواهد کشت
سالها رفته، ولی خوب به خاطر داری
با رقیه دل تان سوخته چندین باری
مو به مو، طعنه ی اغیار به یادت مانده
ازدحام سر بازار به یادت مانده
دل پر خون تو، از غصه لبالب می شد
چادری در ملأعام معذب می شد
وحید قاسمی
@rozeh_1
#امام_باقر
بدنی مانده زیر پا دیدی
سری از پیکری جدا دیدی
همه عمر گریه میکردی
سر طفلی به نیزه ها دیدی
از جگر ناله میزدی چونکه
خون پاشیده هر کجا دیدی
با رقیه چقد زمین خوردی
لگد از پای آشنا دیدی
سرو رویت پر کبودی بود
صدمه در برو بیا دیدی
به روی چادر سر زینب
ُمردی از بسکه رد پا دیدی
لگد و مشت و هو شدن ها را
جلوی چشم بر ملا دیدی
غارت خیمه بی اباالفضل را
همره ضربه بی هوا دیدی
خنجر کند غرق خون را در
دست آن شمر بی حیا دیدی
همه روضه ها و مقتل را
همه را یک به یک شما دیدی
محمد حبیب زاده
@rozeh_1
#امام_باقر
یک عمر داغ کربلا یادش نمیرفت
دلشوره هایِ عمّه را یادش نمیرفت
درس و حدیثش مانعِ روضه نمیشد
برپاییِ بزم عزا یادش نمیرفت
بر دوش ِ دل، بار مصیبت داشت عمری
جان دادن خون خدا یادش نمیرفت
بالاسرِ هر پیکر بر خاک خفته
لبخندِ شمرِ(لع) بی حیا یادش نمیرفت
بردند بی صبرانه بعد از گوشواره-
گهواره را بینِ عبا... یادش نمیرفت
تب داشت بابا! سوخت خیمه! زجر(لع) آمد!
زد تازیانه بیهوا! یادش نمیرفت
هنگام غارت بود و در بین شلوغی...
افتاد زیر دست و پا یادش نمیرفت
لعنت بر آن دستی که هجده نیزه آورد
سرهای روی نیزه ها یادش نمیرفت
کنج خرابه...زیر نور ماه...آرام...
شب-گریه هایِ بیصدا یادش نمیرفت
در کنج حجره، داشت جان میداد امّا
کهنه حصیر و بوریا یادش نمیرفت!
مرضیه عاطفی
@rozeh_1
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
﷽
به نام خدا
*🏴نوحه*
*امام_باقر_علیه_السلام*🏴
*🎶سبک:(همه جاکربلاست)*
*دیده ام کربلا درد و داغ و بلا*
*راس هجده عزیز برنوک نیزه ها*
*(من غریبم غریب) ۴بار*
*منکه درکودکی غم به غم دیده ام*
*در اسیری زخصم من ستم دیده ام*
*(من غریبم غریب) ۴بار*
*دراسارت مرا وحشیانه زدند*
*سیلی وکعب نی تازیانه زدند*
*من عریبم*
*ازجفاهای خصم من شدم خونجگر*
*گه به تبعیدم و گاهی تحت نظر*
*(من غریبم غریب) ۴بار*
*زین اسبم به زهر خصم آلوده کرد*
*جسم وجان مرا زهر فرسوده کرد*
*(من غریبم غریب) ۴بار*
*من که خونین جگر زین جهان میروم*
*دربقیع میهمان پدرم میشوم*
*(من غریبم غریب) ۴بار*
*غربت من عیان باشدازقبرمن*
*قبرویران نشان داردازصبرمن*
*(من غریبم غریب) ۴بار*
✍شعر:استاد کربلایی
(عبدالحسین محبی)*
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی)
لینک کانال👇
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_مسلم__ع__زمزمه
نیا به کوفه اینجا
نیا همه ی آدماش نا مردن
نمیدونی چکار با این دل کردن
آقا همه کینه ایی و بی دردن
نیا به کوفه اینجا
نیا براتو نقشه هایی دارن
داغ تورو رو این دلم میزارن
رحمی توی سینه هاشون ندارن
دلم شکسته دیگه
نیا که جای تو نمیشه اینجا
یه شبه اینجا شدم آقا تنها
مدام تو فکرتم پسر زهرا
تموم حرفم اینه
الهی که آقای من برگرده
چجور بگم که این دلم پر درده
توی تموم شهر پره نامرده
خسته و تنهام آقا
کاری نمیشه کرد دوستم بستس
بالو پر محاجرت شکستس
قلب سفیر تو یه دنیا خستس
میرم آقا دیگه
از این غمو غصه ی تو میمیرم
از این همه قلب سیاه دلگیرم
برا ادامه ی همین راه سیرم
حسین من حسین من
شاعر مجید آقاجانی
حضرت مسلم (ع)
زمزمه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_مسلم__ع__زمینه
سرداری اما
صحرانشینی
بی لشکری آقا مث غریب کوفه
همون غریب که
تنهای تنها
می گشت به دنبال وفا،کوچه به کوچه
بین کوفه
او بود و قلب مضطرش
مرهم نداشت چشم ترش
یک پیرزن شد یاورش
وای از غریبی
بین کوفه
دیگه خریداری نداشت
انیس و غمخواری نداشت
یار وفاداری نداشت
وای از غریبی
مهدی أبانا العجل(3)به حقّ مسلم...
سفیر ارباب
شد از غریبی
به جرم یاری حسین، غرق جراحت
شد نیمه جونو
زخمی و خسته
شد قسمتش اسارت و فیض شهادت
بین غربت
از بغض آل مرتضی
شد روی بام سرش جدا
تنش تو کوچه شد رها
غریب کوفه
شکرحق که
نرفت به زیر دست و پا
کفن نشد با بوریا
نرفت سرش رو نیزه ها
غریب کوفه
مهدی أبانا العجل(3)به حقّ مسلم...
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
حضرت مسلم (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__شور
بوي عاشورا وزيده در مدينه
باز هم صاحب عزا گشته سکينه
باقر از اين - غم سرا رفت
يا کتاب - کربلا رفت
وااماما وا اماما
بوده اين محمل نشين چهار ساله
در مصيبت با رقيه هم پياله
زآتش زهر جفا سر تا به پا سوخت
يا کتاب خاطرات کربلا سوخت
خاطرات - کوفه تا شام
روي خارو - زير هر بام
وا اماما وا اماما
در خرابه با دل باقر چه ها شد
چون ز هم بازي و هم دردش جدا شد
او پدر را از جفا مسموم ديده
داغ قتل زينب و کلثوم ديده
گرچه لحن کودکانه گفتگو کرد
شام را با خطبه ي خود زير و رو کرد
بر عزيز جان زهرا زهر دادند
زين ذهر آلوده بر اسبش نهادند
پرپر از زين - شد گل ياس
ناله ميزد - ياد عباس
وا اماما وااماما
امام باقر (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#مناجات_با_خدا_مناجات
ای ماه تنزل ملائک بدرود
نور ملکوتِ جان سالک بدرود
ای خواهش عارفان، بهار قرآن
ای مطلع فجر «َامرِ رَبِّک» بدرود
ما را به تبسم دعا بردی تو
تا روشنی فرشته ها بردی تو
ما را ز فریب اهرمن کوچاندی
تا حضرت دوست، تا خدا بردی تو
ای ماه عزیز حق نگهدارت باد
خورشید، فدای چشم بیدارت باد
ای لیلۀ قدر در دل بیداران
تا صبح وصال، شوق دیدارت باد
ای فرصت ناب عشق بازی با او
تفسیر فصیح آیه الّا هو
حقا که فراق جانگدازی داری
ای ماه عزیز مژدۀ وصل ات کو؟
ای سورۀ دل نواز نشناختمت
ای مایۀ سوز و ساز نشناختمت
سی روز شکوه «رَبَّنَا» را دیدم
یک ماه گذشت و باز نشناختمت
یک ماه، فرشته همنشین ما بود
آیینه و نور، سرزمینِ ما بود
از خویش تهی و از خدا پُر بودیم
اخلاص، رفیق نازنین ما بود
سی روز تمام، با خدا خوش بودیم
با شوق تبسم دعا، خوش بودیم
در لیلۀ قدر، زیر سقف توبه
با هلهلۀ فرشته ها خوش بودیم
سی روز به شهر جان غزل خوان گشتم
دنبال ظهور نور انسان گشتم
در ظلمت جسم، من پریشان بودم
در پرتو روزه، من پری شان گشتم
سی روز خدا ز بام و در گل می ریخت
با دست فرشته، در گذر گل می ریخت
با تکیه کلام: من تو را بخشیدم
از باغ تبسم سحر گل می ریخت
یک ماه تمام، بندگی می کردیم
افطار و سحر، پرندگی می کردیم
بر سفرۀ نور، معرفت می خوردیم
با روزی روزه ، زندگی می کردیم
در لیلۀ قدر، بیکران را دیدیم
در جسم زمین، نزول جان را دیدیم
با چشم فرشته سی بهارستان از
زیبایی ماه رمضان را دیدیم
با ظلمت نَفس، با هوس جنگیدی
با هر چه که «من»، نَفس نَفس جنگیدی
سی روز تو آسمان تبسم کردی
ای روح پرنده با قفس جنگیدی
هو گفتم و جانِ من شد از تن خالی
از حیلۀ رنگ رنگ دشمن خالی
سی روز فضای سینه پر شد از دوست
از همهمه و هی هی «من، من » خالی
در ماه خدا، خانه تکانی کردیم
همپای فرشته، مهربانی کردیم
جان را که اسیر تخته بند تن بود
در فرصت روزه، آسمانی کردیم
بر سفرۀ روزه، ما مُکرم گشتیم
در خلوت انسِ دوست، مَحرم گشتیم
از دخمۀ نَفس، سر برون آوردیم
در مکتب صبر روزه، آدم گشتیم
بیداری ماه رمضان رفت، دریغ
این آینه از دست جهان رفت، دریغ
جان بود به جسم مُردۀ این دنیا
ای دلشدگان جان جهان رفت، دریغ
مناجات با خدا
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_مسلم__ع__روضه
تو اي دشمن مرا کشتي بيا بنويس با خونم
که از مهمان نوازي هاي اهل کوفه ممنونم
به جاي آن که گل ريزد بر سر خيل يارانم
همه کردند در اين شهر غربت سنگ بارانم
نه بر خود نه براي لحظه قربانيم گريم
نه بهر دو کبوتر بچه قربانيم گريم
اگر چه خون چکد بر رخ به ياد آل ياسينم
که من اينجا سر اکبر به روي نيزه مي بينم
تو که دست مرا بستي نديدي زخم احساسم
بيا دست مرا بشکن به فکر دست عباسم
در آب افتاد دندان من و لب تشنه جان دادم
خدا داند همان لحظه به ياد اصغر افتادم
هر انچه سنگ داري کن نصار فرق من کوفه
در اين بازار فردا سنگ بر زينب مزن کوفه
لب من پاره شد اما به فکر ضربه چوبم
مبادا بشکند فردا دُر دندان محبوبم
الا اي کوفه من همراه خورشيد اختري دارم
ميان کاروان ال عصمت دختري دارم
فداي دخت زهرا گر شود ماه رخش نيلي
مبادا بر گل روي رقيه کس زند سيلي
حضرت مسلم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_هادی__ع__سرود
مژده ی رحمت اومد از عالم بالا ابن الرضای دوّمین اومد به دنیا
عالم امکان همه گلباران شده
چشمه ی رحمت جاری و روان شده
نور امامت جلوه و عیان شده ، ای عزیز زهرا
امام هادی سیدی خوش آمدی
**
خدا رو قلب همه ی هستی نوشته سامره ی تو آقا جون خود ِ بهشته
کی میشه آقا،جون ِ من فدای تو
داد میزنه این،عبد ِ بی نوای تو
کعبه ی عشقم صحن سامرای تو ، ای عزیز زهرا
امام هادی سیدی خوش آمدی
**
گل پسر امام رضا خوشحال و شاده عیدی ما به دستای امام جواده
ای گل زهرا صله ای به ما بده
مریض عشقیم نمیگیم شفا بده
فقط آقا جون به ما کربلا بده ، ای عزیز زهرا
امام هادی سیدی خوش آمدی
دانلودئ
شاعر : حاج امیر عباسی
امام هادی (ع)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_هادی__ع__سرود
به دلها آمد شوق دمادم
مدیحه خوان شد تمامِ عالَم
میخوانم آیه ی نور و تبارک
میلاد حضرتِ هادی مبارک
وقتِ سُرور اهل ولا شد
عید میلاد ابن الرضا شد
جانم فدای امام هادی ...
برلبِ خوبان مدح و ثنایش
جانِ دو عالَم ، بادا فدایش
آمده آن که نور نمایان است
عادتش رافت و جود و احسان است
تو بر خلایق بابُ المرادی
خوش آمدی یا امامِ هادی
جانم فدایِ امامِ هادی...
ای وادی تو،راهِ شهدا
ای ذریه ی ، شاهِ شهدا
دلها را زائر کرببلا کن
رزق محرم ما را عطا کن
روی لب داریم ، نوای حسین
دعا کن شویم ، فدای حسین
اباعبدالله ... ابا عبدالله...
امام هادی (ع)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
بار بلا به شانه کشیدم به کودکی
از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی
از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه
دنبال عمه هام دویدم به کودکی
آن شب که در مقابل من عمه را زدند
فریاد الفرار شنیدم به کودکی
عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی
من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی
آن شب که درخرابه سر آمد میان مان
چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی
با کعب نی لباس همه پاره پاره شد
بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی
یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست
این را به گوش خویش شنیدم به کودکی
در مجلس شراب که شخصیتم شکست
من آستین صبر جویدم به کودکی
كسی كه بود شكافندهی تمام علوم
هزار حیف كه از زهر كینه شد مسموم
سر تو باد سلامت یا رسول الله
وصّی پنجم تو كشته شد، ولی مظلوم
گهی به زخم زبان قلب حضرتش خستند
گهی به خانهاش از كینه خصم برد هجوم
بسان مادر و آباء رنج دیدهی خویش
همیشه بود ز حقّ و حقوق خود محروم
به غربت علی و خاندان او سوگند
امام ما ز جهان رفت با دلی مغموم
هماره قصۀ مظلومیاش به خاك بقیع
بُود ز غربت قبرش برای ما معلوم
ز دردهای نهانی كه بود در دل او
كسی نداشت خبر غیر خالق قیّوم
حیات او همه با درد و رنج و غصه گذشت
كه بود ظلم به اولاد مصطفی مرسوم
نه طاقت است زبان را به وصف غمهایش
نه قدرت است قلم را كه تا كند مرقوم
.
🎼 ای که به عشقت اسیر ..
|⇦• #روضه و توسل به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ، با نوایِ گرم حاج سید محمد جوادی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ای که به عشقت اسیر خیلِ بنی آدمند
سوختگانِ غمت ، با غم دل خرمند
هر که غمت را خرید ، عشرت عالم فروخت
با خبرانِ غمت بی خبر از عالمند ..
حسینِ من .. حسینِ من ..
*ان شالله به همین زودیا کربلا زیارت ارباب بریم ..*
ای وارثِ سریر امامت زجای خیز
بر کشته گانِ بی کفنِ خود نماز کن
*همه ی شهدا ، مدافعانِ حرم همه فیض ببرن ..*
برخیز صبح شام شد ای میر کاروان
ما را سوار بر شترِ بی جهاز کن
شاعر : نيّر تبريزي
داد آسمان به بادِ ستم دودمانِ من
تا از کدام بادیه پرسی نشان من
گردون به انتقام قتیلانِ روز بدر
نگذاشت یک ستاره به هفت آسمان من
آن سروِ قامتی که تو دیدی ز غم خمید
دیدی که چون کشید غم آخر کمان من؟
شاعر : نيّر تبريزي
ساربان تند مران ورنه چنان میگریم
که تو ناقله و محمل همه در گِل بروند
شاعر : شاطر عباس صبوحی
*به خدا میترسم بمیریم دیگه نتونیم براش روضه بگیریم و نوکری کنیم .. اون موقع بگیم بی بی ما تا آخرین نفس برا بچه ت داد زدیم ..*
ساربان داد نزن ما کس و کاری داریم
ساربان تند مران همسفرم جا مانده ..
باز چشمش به که افتاد که غش کرد رباب
باز هم آمده این حرمله ی وامانده ...
شاعر : سید پوریا هاشمی
بی هوا تیر رسید و نفسم بند آمد
با نگاه تو گرفته ست زبانم پسرم
داغِ تو چون علی اکبر کمرم را خم کرد
ناله خواهم زنم از دل نتوانم پسرم ..
شاعر : قاسم نعمتی
صل الله علیک یا مظلوم یا غریب ..
بابی المستضعف بلا ناصر ..
به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست
در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیست
ره نجات حسین است و دوستی حسین
به سویِ حق به جز این ره طریقُ راهی نیست
شهان به جاه و جلال غلام تو نرسند
که فوق آن به دوعالم جلال و جاهی نیست
شاعر : مرحوم سید ابوالقاسم موسوی ( فانی )
اجازه بدید شبِ جمعه ست ، مریض زیاد ، التماسِ دعا گو زیاد .. دفع بلا از همه ی بلاد مخصوصا کشورِ عزیزمون یه عده این روزها نذر موسی ابن جعفر (ع) کردن .. آخر جلسه امید داریم به سفره موسی ابن جعفر ..
یا بابُ الحَوائِج ..
السَّلامُ عَلَی الْمُعذَّبِ فی قَعر السُّجُون ..
صیدِ غریبِ کنجِ قفس را نمیزنند
صیادِ من ولی دلش از جنس خاره است
*پشتِ درِ زندانِ بغداد جمع شدن شیعیان .. خبر پیچیده میخوان آزادش کنن .. یکی گفت ببینمش رو پاهاش می افتم .. یکی گفت دستاشُ میبوسم .. هر کی یه حرفی زد ..
یه وقت درِ زندان باز شد .. دیدن چهار تا حمال یه بدنِ نحیفُ رو تخته ی در دارن میارن .. هی میگن : هذا إمام الرافضة .. با این که این بدن نحیفه اما چرا انقدر سنگینه؟! عبا رو کنار زدن .. (هر کی گرفتارِ دیگه گریه کنه .. هر کی مریض داره ، هر کی گره به کارشِ .. اومدیم درِ خونه باب الحوائج ..) دیدن هنوز تو غل و زنجیرِ ..
بگو غریب آقا ...
____
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#سید_محمد_جوادی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین #امام_حسین
•┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•