eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220623-WA0176.mp3
2.69M
°•🌱 آرومم کن حسین :) ♥️🌿 🎼 تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 اشعار ____ تا تر کند یک لحظه خشکی دهانش را پیوسته می گرداند دور لب زبانش را در بین آغوش پدر آرام شد هر چند هرم عطش می سوخت جسم نیمه جانش را خورشید سوزان بود و باد داغ تفتیده حتی نمی‌فهمید شان میهمانش را ناگاه بین خیمه قلب مادری  لرزید وقتی کسی برداشت در آن سو کمانش را تیری دویید و خنده های کوچکش را برد تیری که پایان داد رنج بی امانش را سنگی رسید و ماهی کوچک به خون غلطید دریا به خون آمیخت صحن آسمانش را یک لحظه بعد از آسمانها قاصدک می ریخت هر قاصدک می برد درد بی کرانش را می خواست از اندوه بابا کم کند قدری لبخند زد ته مانده ی تاب و توانش را زیر عبا می رفت پشت خیمه اما کاش دشمن نمی فهمید در آنجا نشانش را جان جهان بادا فدایش که میان تشت همراه بابا خورد سهم خیزرانش را 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ____ از خواب ناز کودک من پا نمی شود می خواستم که پا شود اما نمی شود هاجر اگر دوید به زمزم رسید ، آه سعی رباب ، ختم به دریا نمی شود چسبیده حلق کودکم از تشنگی به هم با تیر هم گلوی علی وا نمی شود چشم امید من به ابالفضل بود آه ! عباسِ روی نیزه که سقّا نمی شود بی فایده است سعی شما نیزه دارها سر کوچک است بر سر نی جا نمی شود من رو زدم به نیزه ، علی را به من نداد این نی چه محکم است چرا تا نمی شود خم شو برای خاطرم ای چوب ! رحم کن از پای نیزه خوب تماشا نمی شود 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ____ بی رمق، مثل لب خشک تو مادر هم شده گریه های تو بلای جان هاجر هم شده کاش اینجا بود زهرا و به دادم می رسید کار خیمه با صدای العطش، درهم شده دست بردار ای علی، اینقدر دست و پا نزن مشک سقا دست بر دامان کوثر هم شده می رود از حال مادر، چشمهایت را نبند کاش می مُردم برای بار آخر هم شده... بی عمامه رفت منبر، بر سر دست حسین در همین شش ماه، این شش ماهه حیدر هم شده قحط آب است اینقدر از حرمله منت نکش رفته عباس از حرم، اوضاع بدتر هم شده خورده ای تیر سه شعبه، وزن کم کردی چرا؟ بار خود برداشتی اندازهء پر هم شده بی زره رفتی به میدان، آخرش این شد که شد مثل قاسم، اصغر من پاره حنجر هم شده یک عبا از دور دیدم با خودم گفتم چه خوب شاید آنجا پهلوانم، قدّ اکبر هم شده بعد تو با لشکری هستم طرف که در حرم میکشد موی مرا از زیر معجر هم شده 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ____ ولی بدان نزدم لب به آب بعد از تو در آن سپاه که شد انقلاب بعد از تو ! تمام دلخوشی ام دست دشمنان افتاد گرفت بغض من و آفتاب بعد از تو به روی دست پدر غنچه ی تو پر پر شد و جمع شد کف دستش گلاب بعد از تو قرار قلب دوعالم، هنوز هم مانده ست دل رباب پر از اضطراب بعد از تو به مشتهای گره کرده ات، چه ها کردی که کاخ ظلم و ستم شد خراب بعد از تو روا نبود بیوفتد رباب روی خاک روا نبود بیوفتد حجاب بعد از تو 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
الهی کاش چشمم تر نمی‌شد و این گهواره بی اصغر نمی‌شد خوشم با یادگاری‌هات ای کاش که زخم ناخنت بهتر نمی‌شد  غماهنگی گرفته مادر تو زِ خون رنگی گرفته مادر تو از آن دَم که نفس در سینه‌ات سوخت نفس تنگی گرفته مادرِ تو جهان را خنده‌ات می‌ساخت مادر تو را بالا که می‌انداخت مادر چه آمد بر سرت در این چهل روز که روی نِی تو را نشناخت مادر غم تو درد من داغ حرم داشت پدر بعدِ برادر پشت خم داشت یکی از شعبه‌هایش بر دلش رفت سه‌شعبه کاشکی یک شعبه کم داشت تو را زد حرمله یک خیمه پاشید تو را زد بعد از آن هم آب نوشید فقط بر پوستی بند است این سر گلویت را سه‌شعبه بد تراشید پدر را با پسر با هم چرا زد به روی سینه زخمی بی هوا زد نشان بگذاشت .... آمد بینِ گودال دقیقا روی آن یک نیزه را زد حسن لطفی @rozeh_1
با لب خشکیده ، چشم خیمه را تر کرده ای کودکم چه خنده های گریه آور کرده ای شیرخواران تا دوسال از شیر مادر می خورند نیم سالی شیر خوردی ترک مادر کرده ای به همان لبخند در خونت قسم تو مرگ را با خودت در معرکه بردی و پرپر کرده ای وارث نهج البلاغه خطبه ی تو گریه است دست بابا را برای خویش منبر کرده ای رسم جنگ است ابتدا تک تک حریفی خواستن طفل من تو انتخابی نابرابر کرده ای حرمله تیر و کمان در دست آمد کارزار تو ولی با دست خالی هم چه محشر کرده ای از صدای هلهله پیداست که دشمن شکست تو چگونه حمله بر این قلب لشکر کرده ای یک علی رفتی به میدان و دوتا برگشته ای ماه من زين معجزه خود را پیمبر کرده ای میثم مؤمنی نژاد @rozeh_1
از خواب ناز کودک من پا نمی شود می خواستم که پا شود اما نمی شود هاجر اگر دوید به زمزم رسید ، آه سعی رباب ، ختم به دریا نمی شود چسبیده حلق کودکم از تشنگی به هم با تیر هم گلوی علی وا نمی شود چشم امید من به ابالفضل بود آه ! عباسِ روی نیزه که سقّا نمی شود بی فایده است سعی شما نیزه دارها سر کوچک است بر سر نی جا نمی شود من رو زدم به نیزه ، علی را به من نداد این نی چه محکم است چرا تا نمی شود خم شو برای خاطرم ای چوب ! رحم کن از پای نیزه خوب تماشا نمی شود محسن ناصحی @rozeh_1
چگونه داغ تو باشد جگر کباب نباشد چگونه نام تو باشد سخن از آب نباشد به رغم خواندن لای لای عمه خواب نرفتی زمان غربت بابا که وقت خواب نباشد به حنجر پسری اینچنین سه شعبه نخورده محاسن پدری اینچنین خضاب نباشد ز گبر و کافر و از هر شکارچی که بپرسند بریدن گلوی نازکی صواب نباشد خراب کرد گلوی تو را سه شعبه ی داغی چگونه حال دل مادرت خراب نباشد نداشت شیر، تو بودی و، شیر داشت، نبودی برای مادر از این سخت تر عذاب نباشد کنار نیزه ی تو مادری دوباره کتک خورد خدا کند که عروس ابوتراب نباشد سرت به نیزه بلند است در مقابل محمل خدا کند که فقط محمل رباب نباشد نجات می دهد از دست نیزه دار سر ت را اگر رباب اسیر غل و طناب نباشد شده ست مشکل زینب شده ست حاجت زینب عروس فاطمه دیگر در آفتاب نباشد شعر از گروه یا مظلوم @rozeh_1
بنویسید که اینگونه شده سرگشته یک قدم رفته به خیمه دو قدم برگشته روی برگشت ندارد به حرم، حق دارد چه جوابی بدهد، بی علی اصغر گشته طفل را زیر عبا برد، همه فهمیدند پدر پیر خجالت زده مضطر گشته نه فقط خیمه که از حالت واله شدنش دیده ی لشگر کوفه به خدا تر گشته آب میداد و نمیداد چه فرقی میکرد؟! رفتنی بود دگر غنچه ی پرپر گشته آب میخواست اگر، خواست هدایت بشوند پاسخ خواستنش خنده ی لشگر گشته به دلش تیر سه شعبه دو سه تا داغ گذاشت داغ این طفل ولی چند برابر گشته آه از تیر بزرگی که به حلقومش خورد آه از آن بدن کوچک بی سر گشته آنقدر نیزه زمین زد بدنش پیدا شد حرمله از همه انگار که بهتر گشته شعر از گروه یا مظلوم @rozeh_1
دارد نظری سمت کجا تیر سه شعبه آمد به سراغ تو چرا تیر سه شعبه آغوش تو امن است ولی حیف ، کجا برد امنیت آغوش تو را تیر سه شعبه آیینه ی اکبر به روی دست تو بود و برداشت ترک آینه با تیر سه شعبه فرزند تو آن است که تا حرمله را دید لبخند زد و گفت بیا تیر سه شعبه حلقوم علی اصغر تو معبد تیر است آنجا که شده گرم دعا تیر سه شعبه بی اذن تو برگی به زمین ، نه نمی افتد با اذن تو گشته است رها تیر سه شعبه در حسرت دیدار تو ماندیم و‌ نمردیم ای کاش که می خورد به ما تیر سه شعبه محسن ناصحی @rozeh_1
حضرت علی اصغر علیه السلام 👆
هدیه به حضرت علی اکبر صلوات شور یا زمینه یا واحد شب علی اکبر نور چشم تر من شبه پیغمبر من ای دارو ندارمن علیه اکبر من خوش قد و بالای حرم ای پسرم قوته قلبه خواهرم ای پسرم نور دو چشمای ترم ای پسرم ای اکبر ایینه ی تمام قد پیمبری وقتی می جنگی انگاری که حیدری زحره ی دشمنای پست و می دری ای اکبر یل دلاوره من امید لشگر ه من عصای وقت پیریم علیه اکبر ه من اه اه اه علیه اکبر دیده های تر دارم داغی بر جگر دارم از روخاک تن تورو من چجوری بردارم در نظرم می زنی دست و پا علی ای ثمرم می زنی دست و پا علی ای پسرم می زنی دست و پا علی ای اکبر جایی نمونده واسه بوسیدنه تو گرگا دارن می درن پیروهنه تو ریختن به هم با نوک نیزه تنه تو وای اکبر تو دست و پا می زنی من و صدا می زنی نفس های اخر رو پیشه بابا می زنی اه اه اه علیه اکبر رضا نصابی
🔘🔘🔘🔘 ☑️بنداول حیدرلشکرم ای اکبر شبه پیغمبرم ای اکبر عصایی پیریه بابایی ای جوون حرم ای اکبر .... به فدای تن پرخونت بدن سرد تیر بارونت بوی زهرا میده ای بابا توی مقتل تن بی جونت .... تاب و توون من آه ای جوون من ای گل پرپرم علی علی علی کاش بمیرم برات شکسته پهلوهات شبیه مادرم علی علی علی علی اکبر علی اکبر «ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم پاشو بی تو میمیره لیلا پاشو طاقت ندارم بابا ببین لشگر به من می خندن‌ جلو چشمام نزن دست و پا ...... شده از داغ تو قدم تا ای همه دلخوشیه بابا چیزی از تو نمونده باقی شده پخش پیکرت تو صحرا .... منت سرم بذار علی دووم بیار یه بار دیگه بگو بابا بابا بابا روشنی حرم چه جوری ببرم تو رو به خیمه ها خدا خدا خدا علی اکبر علی اکبر «ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بندسوم یاورم روی خاک افتادی باورم روی خاک افتادی عصای وقت پیریه من پسرم روی خاک افتادی می کشم از بدن تیرها رو می کشم از دهن تیرها رو می کشم از میونه پهلوت به یاد زهرا من تیرها رو .... ای گل پرپرم به خون شناورم علی اکبرم پاشو پاشو پاشو پاشو شبیه مادرم پناه و یاورم علی اکبرم پاشو پاشو پاشو پاشو علی اکبر علی اکبر«ع» 💠💠8⃣7⃣8⃣💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
4_6037408658671797564.mp3
5.51M
‍ هدیه به حضرت علی اکبر صلوات شور روضه ای حضرت علی اکبر شعروسبک رضا نصابی به نفس حاج مهدی کمانی خوش قدو بالای من ای ضربانم اکبر ای هیجانم اکبر تازه جوانم اکبر خوش قدو بالای من ای دل و دلبر اکبر سرو صنوبر اکبر شبه پیمبر اکبر خوش قدو بالای من عشق رقیه اکبر پناه خیمه اکبر امید عمه اکبر ولدی واااااا عصای پیریم بابا بلند شو از جا. اکبر نموند واسم نا اکبر قدم شده تا. اکبر عصا پیریم بابا ببین دارن می خندن این لشگر اهریمن به چشمای خیسه من ولدی. واااا از غم تو می باره چشم همه مادرها خونه دله خواهر ها اکبر شدی اکبر ها هر طرفی می بینم از تو نشونه اونجا پر شدی توی صحرا تنت شده از هم وا تنت رو بر می دارم از روی خاک عزیزم توی عبام می ریزم ببین که اشک می ریزم ولدی واااا رضا نصابی
هدیه به حضرت عباس صلوات عباسم امیده لشکره من پشت و پناه خیمه تویی برادره من تو بری من میشم تنها میونِ لشکرِ اعدا نشکن تو کمرم داداش رقیه چشم بِراس سقا عباسم فدا سرت که مشک بی ابه چشم به راهت چشم ربابه بلند شو عباس عباسم ای پشت و پناهه خواهرم کم نکن سایت و از سرم بلند شو عباس بلند شو عباس بلند شو عباس 💠بند دوم عباسم افتادی تا زمرکب گفتم زیر لبم که امون از دله زینب از چشمات می کشم بیرون تیرو با دستای لرزون مثل تنت شده عباس ببین چشمای من پرخون عباسم پشتم از غم تو تا شده توی خیمه ها غوغا شده بلند شو عباس عباسم چشم به راه تو هست رقیه پاشو باهم بریم به خیمه بلند شو عباس بلند شو عباس بلند شو عباس 💠 بند سوم ستونه خیمه های منی تو عباس تنها پناهه بچه های منی تو از غمت ببین پشتم تا شده ابالفضلم شبیه علی فرقت وا شده ابالفضلم ابالفضل از تن تو چقد کم شده صورت ماهت در هم شده بلند شو عباس ابالفضل نبینم گریه های تورو با تیر بستن چشای تورو بلند شو عباس بلند شو عباس بلند شو عباس سبک رضا نصابی به قلم رضا نصابی حسین عیدی
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول علی جون بروسوی میدون برو ای دلاور علی جون تویی اشباالناس به جدم پیمبر علی جون وقت جنگ تو می شی درست مثل حیدر علی جون 🔘 علی جون/داری پیش چشمم خرامون تو می ری علی جون/شبیه موی من پریشون تو می ری علی جون/داری مثل حیدر به میدون تومی ری علی جون 🔘 تو هستی سرود قشنگ رو لبهای لیلا علی جون یه کم راه برو پیش چشمای بابا جوونم/میدونم که میشی تنت اربا اربا می دونم تویی قوت دل و جون من نظرکن به ای دله خون من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم میدیدم/تورو دوره کردن بانیزه یه لشکر می دیدم چقد تیر و شمشیرمیخوردی تو اکبر(ع) می دیدم یه لشکر نشستن کنارت باخنجر علی جون 🔘 علی جون/ تنه تو روی خاک صحرا می بینم علی جون/تن تو به خون اربااربا می بینم علی جون /روی پهلوی تو جای پا می بینم 🔘 ببین که/به سرمیزنه عمه با بیقراری کناره/تن توشده کارما آه و زاری بمیرم/که توی تنت جای سالم نداری بمیرم 🔘 میدیدم بااون حال مضطرم توی قتلگات اومدخواهرم 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم غم تو/ببین چه شررزد به این جونم اکبر (ع) ببین چه/ برای غم تو پریشونم اکبر(ع) چه جوری/تورو من به خیمه برسونم اکبر(ع) 🔘 عزیزم/ببین روی قلبم که غم ریخته اکبر(ع) غمای/همه دنیا روی سرم ریخته اکبر(ع) می میرم/می بینم تن تو به هم ریخته اکبر(ع) 🔘 گل من/ببین اشکای چشم این باغبون و دوباره/ برامن بخون ای موذن اذون و تو نسپر/به دست حرومی ها این کاروون رو علی جون ببین اشکای چشمای ترم پاشو اکبرم جوون حرم 💠💠7⃣8⃣8⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
🔘🔘908🔘🔘 ☑️بنداول بلند شو اکبر حیدره کرببلا بلند شو اکبر ای شبیه مصطفی بلند شو اکبر میوه دله بابا بلند شو اکبر «2» .... بمیرم بابا شلوغه دور و برت بمیرم بابا چی آوردن به سرت بمیرم بابا کاش نبینه مادرت بمیرم بابا«2» .... برای من دیگه نمونده نا بلند شو اسماعیل کربلا این دم آخری اگه میشه به یه بار دیگه بگو بابا آه و واویلا ای گل لیلا«س» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم نیگا کن بابا ای تمومه حاصلم نیگا کن بابا غم گذاشتی رو دلم نیگا کن بابا میشه داغت قاتلم نیگا کن بابا نیگا کن بابا /نوره چشمای نیگا کن بابا /روشنی بخش حرم نیگا کن بابا/ ای علی اکبرم نیگا کن بابا زدن تو رو لشکری بی هوا همه تا نذرشون بشه ادا بمیرم و نبینم این جوری جلو چشام میزنی دست وپا آه و واویلا ای گل لیلا«س» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بلندشو بابا ای موذن حرم بلند شو بابا نور چشمای ترم بلند شو بابا پسرم ای پسرم بلند شو بابا«2» بمیرم بابا چقدَر تیر زدنت بمیرم بابا اربا اربا شدتنت بمیرم بابا تیکه پاره س بدنت بمیرم بابا «2» .... کل تنت شده سوا سوا پخشه رو خاکه داغه کربلا چیکار کنم تنت نمیشه جمع حتی با بوریا و با عبا آه و واویلا ای گل لیلا«س» 💠💠9⃣0⃣8⃣💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
هدیه به حضرت علی اکبر صلوات سبک زنجیر زنی یا زمزمه و واحد برای اخرین دفه اذون بگو برای من صدای تو مرحمیه به دردو غصه های من می بینه هر کسی تورو می گه پیمبری علی وقتی که شمشیر می زنی شبیه حیدری علی خوش قدو بالای حرم داری خرامان می روی یوسف کربلای من به سمت میدان می روی بدرقه می کنم تورو با اشک چشمای ترم پشت سرت به جای اب اشک می ریزم ای پسرم علیه اکبر پسرم. نور دو چشمای ترم در نمیاد دیگه صدام در نمیاد دیگه صدات پا می کشی روی زمین تیر می کشه قلبه بابات یک نفر رفتی و شدی علیه اکبر ها بابا ذبیح من از غم تو ببین که پشتم شده تا ببین می خندن این سپاه به اشک دیده هام علی تن تورو بر می دارم می ریزم تو عبام علی نگاه من به لبه توس صدا کنی بازم من و بلند شو با خودت ببر به طرف حرم من و رضا نصابی
هدیه به حضرت علی اکبر صلوات شوریازمینه روضه ای ای وای ای وای وسط معرکه تنها موندی ای وای ای وای میونه گله ی گرگا موندی ای وای ای وای با سره نیزه تنت درهم شد ای وای ای وای پیشه چشمام بدنت درهم شد همه ی دلخوشیه من چه کنم دور و برم میریزی پیشه چشمام تکه تکه رو زمین ای پسرم میریزی ای عصای پیریه من از غمت تا شده قده بابا از تنه تو هست نشونی گوشه گوشه گوشه ی این صحرا علی اکبر علی اکبر علی اکبر علی اکبر علی اکبر ای وای ای وای بمیرم پخش و پلایی اکبر ای وای ای وای بمیرم جدا جدایی اکبر ای وای ای وای چقدر با پا زدن بر ابروت ای وای ای وای چقدر نیزه زدن بر پهلوت از زمین من بر میدارم خاکه غربت میریزم روی سر می بینی که کاره بابات کشیده به کجاها ای اکبر بر میدارم پاره های تنه تو روی عبامیزارم پاره های تنه تو من تو عبام جدا جدا می زارم رضا نصابی
4_6033038782851187510.mp3
2.5M
مراد زاده: 🎼 ✅بنداول ای علمدارم ای سپهدارم ای امیر لشکرم باوفا عباس باصفا عباس (ع) ساقی اهل حرم پاشو ای سقا برای طفلا جرعه ی آبی بیار همه بی تابن تشنه ی آبن ندارن صبرو قرار 🔘 ای وای از دلای اهل حرم داره جون میده علی اصغرم 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم تا که افتادی از روی مرکب یهو حُرّی ریخت دلم رو زمین خوردی با تن پر تیر با دو تا دست قلم وقتی افتادی به روی خاکا ای یل ام البنین(س) عدوی نامرد به سرت داداش زد عمود آهنین 😭 تا خوردی زمین بین دشمنا گفتی یاحسین ادرک یا اخا ای عباس من ای عباس من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم ای حسین من نور عین من ای عزیز فاطمه میاد به یادم وقتی افتادم توی دشت علقمه بامشک خالی نا امید بودم با اون حال مضطرم تاشدم بی حال اومد استقبال مادرت باقدخم 😭 گفت عباس من گل پرپرم قربونت برم آه ای پسرم 😭 ای عباس من ای عباس من 🔘➖➖➖➖➖🔘
گذاشت بین عبایش تمام اعضا را گرفت از دل صحرا عزیز لیلا را @hosenih به احتیاط عبا را بلند کرد ولی گذاشت روی زمین جسم اربااربا را نشست پهلوی اکبر بلند آه کشید چنان که دید در آتش دوباره زهرا را اذان کرب و بلا را هجاهجا کردند بریده اند دَم لا اله الّا را اگر که عمه در آن کشمکش نمی آمد قرار بود که تشییع کنند بابا را @hosenih سوال مبهم مقتل شده است اینکه چرا گذاشت بین عبا آن بلند بالا را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است بی جهت نیست که اسمش علی اکبر شده ست چه بگویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست اکبر است و صفت اکبر، مخصوصِ خداست حرکات و سکنات و وجناتش طاها مادرش آمنه بوده ست مگر یا لیلا؟ @hosenih با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد این پیمبر چه قدر تازه مسلمان دارد ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست "پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست" سنگ در دستش از اعجاز، قمر میگردد گر به خورشید بگوید نرو، برمیگردد جان علی، جسم نبی، جلوه ی کوثر بوده سرّ لولاک، ازاول علی اکبر بوده هر زمان عطر حضورش به هوا برمیخاست نفس پنج تن آل عبا بر میخاست ذاتش آئینه در آئینه پیمبر گشته بارها از شب معراجِ خودش برگشته قاب قوسینِ خداوند خمِ ابرویش زد قدم زینب کبری به سر زانویش بی نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است به ابالفضل قسم قامت او دیدنی است چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت حرف حق را قلم خواجه ی شیراز نوشت:‌ "شاه شمشاد قدان، خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان" زلفش آنروز که در دست نسیم افتاده سمت و سو داده به تحریر موذن زاده کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود تشنه ی صوت اذان علی اکبر شده بود أشهدُ أنّ به این مرد ولی باید گفت اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است باد آورده به همراه، شمیم صلوات میوزد بر سر کوی تو نسیم صلوات ابر رحمت تویی و تشنه ی الطافِ تو دشت مشک از چشمه ی چشمان تو پر برمیگشت کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات چشم دنیا به تنت جامه ی احسان دیده ست حسنی بودن تو بر چه کسی پوشیده ست؟ رحمت واسعه ای، اسب تو از روی کرم وسط لشکر دشمن زده ناگاه قدم میروی پشت سرت باد شده پا به رکاب نام اسب تو عقاب است، عقاب است عقاب میشود صید نگاهت دل میدان حتی باز شد روی تو آغوش بیابان حتی @hosenih رفتی آنگونه که شد دشت پر از عطر تنت کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت ذات تو گرچه خلاصه شده ی پنج تن است بعد تو دشت پر از عطر حسین و حسن است بیشتر ریخت بهم رفتن تو قاسم را کشت داغ تو جوانان بنی هاشم را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اکبر علی‌اکبر خَلقاً و خُلقاً مثل پیغمبر علی‌اکبر پس می‌شود نازل بعد از رسول‌الله قرآن بر علی‌اکبر مثل علی در جنگ بوده برابر با دوصد لشکر علی‌اکبر ساقی عمو باشد پس می‌شود در کربلا ساغر علی‌اکبر آغوش ارباب است مثل صدف پس می‌شود گوهر علی‌اکبر آه از زمانی که جسمش شده چندین علی‌اصغر علی‌اکبر @hosenih والا علی‌اکبر کرده میان معرکه غوغا علی‌اکبر لشکر هراسان شد می‌زد قدم با قامت رعنا علی‌اکبر وقت رجزخوانی گفتند؛ حیدر رفته منبر یا علی‌اکبر؟ آغوش بابایش ساحل که باشد می‌شود دریا علی‌اکبر تا نیزه‌ای آمد پهلو گرفت، افتاد از بالا علی‌اکبر شد ارباارباً پس افتاد در سرتاسر صحرا علی‌اکبر @hosenih افتاد علی‌اکبر بر روی زانوی پدر جان داد علی‌اکبر ارباب می‌گوید؛ بعد از تو اُف بر کار دنیا باد علی‌اکبر من بی‌تو می‌میرم شد قاتلم این‌داغ دشمن‌شاد علی‌اکبر ممسوسِ فی‌اللهی ای در فنون دلبری استاد علی اکبر دستان گل‌چینی چیده تو را ای‌شاخه‌ی شمشاد، علی‌اکبر! هرگز نخواهم برد تا زنده‌ام داغ تو را از یاد علی‌اکبر @hosenih باران علی‌اکبر بر تشنگان دریای بی‌پایان علی‌اکبر جان می‌گرفت ارباب وقتی به او می‌گفت؛ "باباجان" علی‌اکبر پاشیده شد از هم چون دانه‌ی تسبیح در میدان علی‌اکبر آنقدر از او کم شد تا این‌که شد در یک عبا پنهان علی‌اکبر آرام خوابیده در پیش چشم عمه‌ها بی‌جان علی‌اکبر غیر از هزار اکبر بعد از اذان باقی نماند ازآن علی‌اکبر شعر از گروه انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سروِ رعنایِ قدت قامت من خم کرده داغِ تو نام مرا شهرهٔ عالم کرده پیرِ عشقم من و تو حاصل عمرم هستی ای جوان ماتم تو عمر مرا کم کرده @hosenih خبرِ کشتنِ تو تا که رسیده به زنان حرمِ امن مرا خیمه ماتم کرده ارباًاربا تنِ تو این فزعِ آخرِ تو لحظهٔ مرگ مرا خوب فراهم کرده این شکافی که زده نیزه به پهلوت علی صحنه‌ی مادر و مسمار مجسم کرده خیز و بین اشک من و کف زدن دشمن را داغ تو شادی این قوم فراهم کرده چه شده جسم تو از لایِ زره می‌ریزد نیزه ترکیب تنت؛ وای چه دَرهم کرده @hosenih فرصتی داشته دشمن که چنین پیکر تو قطعه قطعه به بُرِشهای منظم کرده دختری بعد تو با اذن عمو عباسش زیر چادر گره مقنعه محکم کرده شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جمعه با خود غالبا چشمان تر می آورد با خودش دلتنگی و خون جگر می آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه هاست جمعه ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد @hosenih بوی یاس انگار می آید میان ندبه ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد بت پرستان هم حساب کار خود را میکنند بت شکن وقتی به همراهش تبر می آورد در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می آورد العجل هایم چه بی تأثیر شد! رویم سیاه قلب آلوده دعای بی اثر می‌آورد تشنه ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است تشنگی یک انتظار شعله ور می آورد @hosenih تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن یک پسر را سوی دامان پدر می آورد وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر: تشنگی دارد مرا از پای در می آورد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زینب بیا ببین ثمرم ریخته زمین بالابلند اهل حرم ریخته زمین @hosenih می خواستم بغل کنم اورا ولی نشد ازلای دستها جگرم ریخته زمین دست خودم که نیست اگر داد می زنم در پیش چشم من پسرم ریخته زمین دست خودم نبود که با زانو آمدم دیدم که قوت کمرم ریخته زمین مثل انار دانه شده پخش می شود از دامنم ببین گوهرم ریخته زمین @hosenih دیدی خدا دعای مرا مستجاب کرد صدها علی به دور و برم ریخته زمین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حضرت علیه السلام 👆 حضرت علی اکبر علیه السلام 👇 محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا