eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️بند اول دنبال نیزه ت باچشم گریون می اومدیم با  پاهای  پرخون توو هر محل و هرکوی و کوچه میرفتیم از حال توو شهر کوفه ما رو با جسارت بردن بی بهونه با بی حرمتی و سیلی تازیونه واویلاواویلا ☑️بند دوم تنها سلاحم چشم ترم بود سایه ت توو هرجا  روی سرم بود چشمم همیشه به سوی نیزه کاشکی نیفتی  از روی نیزه روو نیزه که خوندی قران ای برادر میزدن به لبهات با سنگ قوم کافر واویلاواویلا ☑️بند سوم اون که سرت رو باسنگ شکسته دستای ما رو  با طعنه بسته بوسه گرفتن سنگا ازون لب هر چی خطا رفت میخورد به زینب افتادیم روو خاکا صد بار ای برادر کمونیه قدّم  شدم مثل مادر واویلاواویلا 💠💠💠1⃣1⃣5⃣2⃣💠💠💠
همه محوند، محو عزت ما از گِلِ اولیاست طینت ما کنج عُزلَت برای ما گنج است وه چه سرمایه ای ست عُزلَت ما نگران نیستیم از مردن مرگ ما هست استراحت ما ثروت ما محبت زهراست نرسد ثروتی به ثروت ما نامه هامان نخوانده امضا شد باز راضی نشد به خجلت ما گریه کردیم راهمان دادند بی نتیجه نماند زحمت ما هر کسی پنج روز نوبت اوست با بزرگان گذشت نوبت ما فرصت گریه را به ما دادند بهترین فرصت است فرصت ما همه جا رفت و از تو صحبت کرد هر که بنشست پای صحبت ما تا که در خدمت شما هستیم دیگران میکنند خدمت ما خواستند از دیار تو برویم نه ، اجازه نداد غیرت ما ما اویسیم و آمدیم ، ولی دیدن تو نبود قسمت ما آس و پاست شدیم و با این حال درهمی کم نشد ز قیمت ما شبی از خاک ما گذر کردی مرده را زنده کرد تربت ما حاجت دل شکسته ها گریه است جان زینب برس به حاجت ما روضه داریم روضه‌ی زینب یک سری هم بیا به هیئت ما کربلا ، شام ، هر کجا رفتی یک سلامی بده به نیت ما ما که از هجر ، بال بال زدیم و نیامد کسی عیادت ما 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💠💠 🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶 سبک شور امام حسن و امام زمان عليهم السلام بند🌹 اگه نگاه به من کنی دُر میشم از عشق تو علی الدوام پُر میشم با دستای کریم تو میدونم من عاقبت یکی مث حُر میشم ای شاه محترم با غیرت و جنم اسطوره ی کرم یا حسن تک تاز بی بدل مافوق هر مثل بر دشمنان اجل یا حسن تمثال داور تو از هر یلی سر شاگرده رزم تو عباس ابن حیدر دلدار و دلبر یک تنه یه لشکر شاگرده رزم تو عباس ابن حیدر 📿 یا حسن 📿 بند🌹🌹 به منصب نوکریتون میبالم بدون شک با تو خوشه احوالم خدا رو شاکرم که از دست تو میرسه رزق و روزی هر سالم دریای بی کران سلطان انس و جان پیدایی و نهان یا حسن مَنْ اِسمُهُ دَوا مُعِزُالاوصِیا نَفْسی لَکَ الْفِدا یا حسن اسدالحیدر بی باک و دلاور میریزه پای تو پیکرهای بی سر سبط پیمبر کولاکی و محشر میریزه پای تو پیکرهای بی سر 📿 یا حسن 📿 بند🌹🌹🌹 به زیر گام تو شبیه مورم دوستت دارم من الازل تا گورم نذر رسیدن تو صبح جمعه با آب و جارو کوچه رو میشورم* شاه و امام من هر دم کلام من بر تو سلام من یا مهدی ای خاتم الحجج با ذوالفقار کج نزدیک کن این فرج یا مهدی روح مناجات ای سِرِّ سماوات خون یل جمل میجوشه تو رگهات جمع کمالات سرمنشأ خیرات خون یل جمل میجوشه تو رگهات 📿 یا مهدی 📿 *با اشک چشمام کوچه رو میشورم «التماس دعای خیر» 🖋شاعر: 💠💠 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
خنجر کشیده اند خدا را رضا کنند خود را به زور در دلِ گودال جا کنند اینجا که گود بود چرا خورده ای زمین ؟ جایی دگر نبود سرت را جدا کنند ؟ انصاف نیست لشگر کوفه کفن شوند این ها تو را مقابل زینب رها کنند نه جای نیزه مانده و نه نیزه مانده است تا زخم دیگری روی آن جسم جا کنند وقتی به عضو عضو تو رحمی نکرده اند می خواستی ملاحظه ی خیمه را کنند ؟ وقتی کفن برای تنت فایده نداشت گفتند بوریا عوضش دست و پا کنند 🖋حامد خاكي
در تشنه ماند كه آب از سرش گذشت با چكمه يك نفر ز روي پيكرش گذشت وقتي برادرم به زمين خورد اي خدا افتادم و سرم به زمين خورد اي خدا ناله زدم كه اي پسر مادرم بيا هفتاد و دومين تلفات حرم بيا پاشو بيا حسين كه دارند ميرسند از دور چند اسب سوارند ميرسند اصلاً چرا غم علي اكبر تو را نكشت؟ تير آنقدر زدند شدي مثل خارپشت از هولِ جايزه چقدر دستپاچه بود سر را بريد و جاي سرت خنجرش گذاشت 🖋حامد خاكي
همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد آن چنان نيزه فرو رفت ميان تن او در بدن رفت ولي بيشترش بيرون زد زخم شمشير عميق است نه اندازه ي تير تير بر سينه نشست از كمرش بيرون زد قاتلش را وسط هلهله ها زينب ديد كه ز گودال به همراه سرش بيرون زد وقت غارت كسي آمد زرهش را دزديد ديگري خنده كنان با سپرش بيرون زد وقت دفن ِتن صدپاره اش از بين حصير قسمتي از بدن مختصرش بيرون زد
گيرم که نفس می کشی و جان به تنت هست گيرم كه هنوز ، يوسفم پيرهنت هست گيرم كه بگيرم بغلم پاره تنت را گيرم كه مداوا كنم اصلاً بدنت را با نيزه ي رفته به دهانت چه كنم من؟ با لخته ي خون روي لبانت چه كنم من؟ يادم نرود صحنه ي بسمل شدنت را هنگام بريدن به زمين پا زدنت را ديدم كه سنان نيزه به پهلوت فرو كرد از پشت كسي پنجه به گيسوت فرو كرد سنگي به سرت خورد و دگر هيچ نديدي خواهر به فدايت چقدر درد كشيدي من آمدم از تلّ كه ببوسم بدنت را از گرگ بگيرم كفن و پيرهنت را وقتي كه رسيدم سرت از پشت جدا بود اين عاقبت خواهريِ من به شما بود 🖋هاني امير فرجي
چه باک کشتی آن دل که بادبان دارد میان زندگی اش صاحب الزمان دارد به هیچ کس نزند رو، کسی که منتظر است... تمام عمر نظر سوی آسمان دارد @hosenih هم آبرو و هم ایمان و هم ولای علی هر آن چه دارد ازین بیت و آستان دارد نبسته دل به کسی غیر یار و دلدارش که دل سپردنِ در این جهان زیان دارد به غیر نوکر این خانه که خودش آقاست کجاست آن که چنین یار مهربان دارد نه حرف و صحبت دیروز باشد و امروز حکایتی شده این عشق، داستان دارد چه روزهای بدی شد بدون کرب و بلا دلم هوای حریمِ حسین جان دارد از آتشی که فراگیر باشد و باقی هر آن که کرب و بلا رفته است امان دارد به سوی زائر او مادری جوان آید تعجب است چرا قامتی کمان دارد؟! تعجب است چرا چهره اش کبود شده؟! ز دود و شعله به چادر، چرا نشان دارد؟! @hosenih میان مجمع زوار کربلا، زهرا می آید و همه ی روضه را بیان دارد چه کرده است مگر با حسین و دندانش چنین گلایه از آن چوب خیزران دارد؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مجموعه شعر فارسی و ترکی تکثیر عشق 💚 👈 "عزیزم حسین" فارسی @azizamhosen "یارالی آقام "ترکی، آذری @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشای علی وعدک♡.mp3
4.68M
ا ﷽ ا تا 👌👌👌💚 تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
پیرمرد ِ بلا کشیده منم پسرِ شاه سربریده منم روضه خوانی که هرچه می گوید با دوچشم کبود دیده منم آنکه از ناقه دید بانوئی پایِ یک بوسه شد خمیده منم آن امامی که با تنی تب دار عقبِ ناقه ها دویده منم آنکه وقت فرار از خیمه نالة دختران شنیده منم آنکه در بین بوریا دلِ شب پیکر یک امام چیده منم آنکه درگوشة خرابة شام دفن کرده گلی شهیده منم همة روضه ها کنار ولی آنکه بازار شام دیده منم روضه را باز میکنم امشب سخن آغاز میکنم امشب روضه در یک کلام وای از شام دردِ بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمی زائید ناله های مدام وای از شام ناسزاهای بد به ما گفتند همه جایِ سلام وای از شام آن دیاریِ که کرده بازی با آبروی امام وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دخترِ فاطمه اذیت شد از نگاهِ حرام وای از شام گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود آتشِ رویِ بام وای از شام جایِ حیدر زگیسویِ دختر می گرفت انتقام وای از شام در میان ِ چهار هزار رقاص گریه در ازدحام وای از شام سر وتشت و پیاله های شراب چوبِ بی احترام وای از شام لعنتی در کنارِ سر میریخت میِ باقیِ جام وای از شام سرخ موئی اشاره کرد و یزید گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام من چهل سال گریه میکردم با همین یک کلام وای از شام قاسم نعمتی @rozeh_1
سید الباکینم و در عشق غوغا می کنم زنده در شهر مدینه یاد زهرا می کنم من چهل سال است هر لحظه به یاد کربلا از غم هر روضه ای گریه مجزّا می کنم پای هر برگ صحیفه نه ، که روضه نامه ام با سر انگشتی زخون دیده امضا می کنم رازق و الطفل الصغیر و راحم الشیخ الکبیر با مناجات سحر این روضه افشا می کنم آب رنگ خون بگیرد تا که هنگام وضو یادی از زخم لبانِ خشک بابا می کنم می سپارم بر همه تا نشود ام البنین صحبت از ضرب عمود و فرق سقا می کنم تا ببینم بین باغی لاله پرپر می کنند بی مهابا یاد جسم اربا رابا می کنم باسئوالی پر کنایه وقت ذبح گوسفند در دل ِ درد آشنا طرح معما می کنم چون که بابای  مرا لب تشنه ذبحش کرده اند بر سر این قصه با قصاب دعوا می کنم گر ببینم دختری مویش گره افتاده است خیلی آهسته گره از گیسویش وا می کنم وای زان دم که بینم دختری خورده زمین گریه ها بر غربت اولاد زهرا می کنم غصه بی معجری چشمم زخم کرد با عمو عباس خود زین غصه نجوا می کنم تا که دیدم برآوردند در بازار شهر یاد شام و ماجرای خواهرم را می کنم سرخ موئی گفت دنبال کنیزم، بعد از آن یاد آن مجلس دو چشم خویش دریا میکنم قاسم نعمتی @rozeh_1
من چهل سال غم و غصه مکرر دیدم نرود از نظرم آنچه که آخر دیدم بلبلان از غم گلها همه بیتاب شدند غنچه ها را همه پژمرده و پرپر دیدم کوچه ی تنگ ندیدم چو عمویم امّا تنگی قتلگه و پیکر بی سر دیدم مات و مبهوت نظر کردم و فریاد زدم جای یک زخم هلالی روی پیکر دیدم آنچه من دیده ام ای کاش نبیند چشمی من خودم کاکل او در کف لشکر دیدم از همه سختی گودال همین بس باشد قتل صبر پدر و نیزه و خنجر دیدم بوریا جمع تنش را همه بر عهده گرفت پی انگشت پدر در همه جا گردیدم با عبا جمع نمودم که نریزد عباس پاره های تنِ سقای دلاور دیدم کاش می مردم ازاین غم که نبینم امّا چادر سوخته وپاره ی خواهر دیدم وای از شام که ناموس خدا را بردند خنده و هلهله در مردم کافر دیدم سخت تر از همه بازار یهودی ها بود عمه ها را همه در حالت مضطر دیدم سخن از برده فروشی شد و لرزید رباب به روی نیزه سرشک علی اصغر دیدم محمود اسدی @rozeh_1
همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر می خواست امامت از دل آتش چنان ققنوس بر می خاست علی باشی و در میدان نجنگی ، داغ از این بدتر؟ خدا اورا به بزم عشق بازی شعله ور می خواست علی در خونِ خود پرپر علی با تیرِ در حنجر علی از شعله سوزان تر علی بودن هنر می خواست نباید شعلهء این ماجرا یک لحظه بنشیند عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر می خواست به پای این کبوتر نامه ای از جنس زنجیر است که فریاد بلند تشنگان پیغامبر می خواست مصیبت تازه بعداز کربلا آغاز شد یعنی به غیر از خونِ تن ، دشمن از او خون جگر می خواست خرابه خیزران خنیاگری ها خارجی خواندن نمک از زخم هایش زخم های تازه تر می خواست امامت را زنی با خود به هر جان کندنی می برد که زینب بود ، اگر او زیر دست و پا سپر می خواست پدر لب تشنه جان داد و گذشت اما تمام عمر صدای گریهء باران چه از جان پسر می خواست غریب است آنچنان کعبه میان آشنایانش که استعلام حقانیتش را از حجر می خواست سیدحمیدرضا برقعی @rozeh_1
مانند ابر پیش یتیمان گریسته مردی که پای غصه ی جانان گریسته هر لحظه زندگی خودش را حسین دید با این حساب از دل و از جان گریسته از داغ و غصه های اسارت درون شام با حال زار و موی پریشان گریسته قطعا به یاد نیزه ی غربت میان دشت او یا حسین گفته فراوان گریسته در تشت چوب بود وحروف مقطعه عمری برای قاری قرآن گریسته شاید برای دختر دردانه ی حسین وقتی که دید خار مغیلان گریسته قطعا درون زندگی اش سود می کند هرکس که پای عشق تو از جان گریسته یعقوب چشم خویش برای حسین داد کی !؟او برای یوسف کنعان گریسته علی اصغر یزدی @rozeh_1
هم پای روضه های همه گریه کرده بود هم روضه خوان واقعه ی کربلاشده است: دیده ست در میانه ی گودال ، پیرهن از تیر و نیزه برتن خون خدا شده است با دست های بی رمق او به پیکر سلطان دین،به جای کفن بوریا شده است همراه کاروان و سران به نیزه ها با عمه هاش راهی شام بلا شده است بر نیزه دیده اصغر و پرسیده ازخودش این سرچگونه بر سر آن نیزه جا شده است؟ قد ّ خمیده أش اثر ارث مادر است؟ یا از فشار سلسله این گونه تا شده است؟ مجتبی خرسندی @rozeh_1
زائر الحسین - حاج‌مهدی رسولی.mp3
4.11M
🔊 | تنظیم 📝 زائر الحسین 👤 حاج‌مهدی تا تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کن مرا سير تماشا زينب مي روم در بر زهرا زينب در غمم اشک ميفشان ز دو عين بعد من جان تو و جان حسين ديگر از زندگي و عمر چه سود بودنم مردن تدريجي بود نه همين زهر خصان کشت مرا طعنه و زخم زبان کشت مرا ساغرم پر شده از خون دلم از دل و صبر دل خود خجلم کشتيم طعمه گرداب شده قطره قطره جگرم آب شده **** امام حسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دارم برای شام بلا گریه می کنم بر ماجرای کرب و بلا گریه می کنم بعد از غروب روز دهم، هر غروب من بر جسم های مانده رها گریه می کنم هر جا که حرف زینت و خلال و معجر است بر اهل بیت خون خدا گریه می کنم هر جا که آب باشد و هر جا که تشنه ام بر خشکی لب شهدا گریه می کنم هر جا که طفل شیرخواره به دامان مادر است بر طفل سیدالشهدا گریه می کنم هر جا به هر زنی که ظلم شود گریه می کنم بر طعنه های بر اُسرا گریه می کنم هر جا که خیزران به کسی خورد ه است، من بر رأس بین طشت طلا گریه می کنم یعقوب کربلایم و چِل سال آزگار دارم برای شام بلا گریه می کنم مصطفی گودرزی امام سجاد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یا قاهرَ العَدُوُّ وَ یا والیَ الوَلی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی پایانِ باشکوه،به کابوس بد بده زینب رسیده کوفه..،پدر جان مدد بده در کوفه سهم دختر تو آهِ سرد شد پنجاه سال پرده‌نشین..،کوچه‌گَرد شد تا پای ما به معرکه‌ای نامراد رفت خلخال دخترانِ حسین‌ات به باد رفت این کوفیان به نسل تو،گمراه گفته اند خیلی به دخترت بد و بیراه گفته اند بی حرمتی به آل تو وقت ورود شد از بس که سنگ خورد حسین‌ات..،کبود شد این حرمله به کامِ همه،زهرِ ناب ریخت این حرمله کنار رباب تو آب ریخت از دست این مصیب جانکاه..،داد..،آه زینب کجا و مجلسِ اِبن زیاد...،آه در بزم او نمک به غمِ جاری‌ام زدند با چوب‌دست روی لب قاری ام زدند کوفه که زیر پاش نهاد احترام را... باید خدا بخیر کند شهر شام را بردیا محمدی حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 رفتند کربلا و مرا جا گذاشتند روی دلم دوباره همه پا گذاشتند تنها دلم به کرب و بلایی شدن خوش است گیرم مرا زقافله تنها گذاشتند این بار هم ز قافله جا ماندم ای دریغ خوبان چه شد بحال خودم واگذاشتند دنبال آفتابِ سرِ نیزه گم شدم حالا دل مرا به تماشا گذاشتند با دل مرا به کرب و بلا می برد حسین سهم مرا به عهدۀ مولا گذاشتند حالا اگر لیاقت آنجا نداشتم یک کربلا برای من اینجا گذاشتند آری مرا که خادم هیئت نوشته اند دربست وقف زینب کبری گذاشتند بر دیده اَبر مقتل مولا چکیده است بر سینه مِهر حضرت زهرا گذاشتند بر دل جمال حضرت مولا کشیده اند بر جان وصال آل عبا را گذاشتند آنانکه می روند سوی هیئت حسین انگار دل به جنّت اعلا گذاشتند این ساده نیست ، دل حرم الله می شود این را به دل در عالم بالا گذاشتند هرکس که اهل چلّه نشینیِ کربلاست یک اربعین در عالم معنا گذاشتند می خواستم شهید ره کربلا شوم این وعده را دوباره به فردا گذاشتند شاعر : محمود ژولیده اربعین حسینی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 همه سینه ها غرق درده پر از ناله و آه سرده شده دلخوشیمون همین که بزودی آقا برمیگرده نفس می کشم خوب میدونی آقا به امّید برگشتن تو فقط از این دنیا تنها یه چیزی میخوام نصیبم بشه دیدن تو فقط دعای فرج رو میخونم همیشه آخه هیچی واسم ظهورت نمیشه یا ربّ الحجّة اشف صدر الحجّة بظهورالحجّة.... زبان حال حضرت زینب با سر بریده برادر علیهماالسلام: من و ناقه و حال خسته با یک قافله، دلشکسته ما رو می برند کوفه و شام به اجبار با دستای بسته ببین که چقد زجر کشیدم داداش سرت روبه رومه روی نیزه ها ببین حق ندارم‌ که‌ گریه کنم منو می زنه خولی بی حیا بهونه می گیره رقیه همیشه دیگه زخم هجرت مداوا نمیشه یا ربّ الحجّة اشف صدر الحجّة بظهورالحجّة.... نداره رباب دیگه نایی همش میگه اصغر کجایی پای گهواره ی خیالی میخونه لالایی لالایی ببین حرمله های این کاروون چقد طعنه به همسرت میزنن دمی که صدا میزنه اصغرو یه تیر و کمون رو نشونش میدن روزا زیر آفتاب نشسته همیشه بدون غم و اشک شبش روز نمیشه یا ربّ الحجّة اشف صدر الحجّة بظهورالحجّة.... ️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) حضرت زینب (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یاد داری به یقین مویِ سرم‌ ای بابا سوخت کل بدنم، بال و پرم‌ ای بابا زخم رخسار مرا دید و ز من کرد فرار دختری گفت شبیهِ پسرم ای بابا از غم دوری تو،از غم هجران عمو آتشی زد غمتان بر جگرم‌ ای بابا با سرت آمدی و محفل ما روشن شد حال بنگر تو دمی چشم ترم ای بابا آتش خیمه برای من و سهم‌ تو تنور لگدی زد که خمیده کمرم ای بابا معنی بردگی و لفظ کنیزی تو بگو خورده بر قوم‌ِ یهودی گذرم ای بابا تو ببر دخترکت،حوصله ام سر رفته من مهیا شده ی این سفرم‌ ای بابا /عبدِکریم/ حضرت رقیه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حاج رضا یعقوبیان رحلت دخت علی زینب بود جان تمام شیعه بر لب بود گل زهرا نشان رفته از این جهان آجرک الله بقیه الله دخت علی راحت شود زغمها رود از این جهان به سوی عقبا بر علی نور عین بود یاد حسین آجرک الله بقیه الله یاد تن بی کفن حسینش دارد به بر پیرهن حسینش میزند ناله ها به یاد کربلا آجرک الله بقیه الله دارد گل فاطمه ی حزینه داغ حسین فاطمه به سینه یاد ظلم و ستم بریزد اشک غم آجرک الله بقیه الله یاد زمانی که سویش دویدند سر حسینش از قفا بریدند زان گلان چیده قامتش خمیده آجرک الله بقیه الله افتاده یاد نور هردو عینش یاد سر بریده ی حسینش به یاد خیمه ها سر بر نیزه ها آجرک الله بقیه الله یاد گلان پرپر کربلا سوز غم پر شرر کربلا یاد پیکر چاک که مانده روی خاک آجرک الله بقیه الله حضرت زینب (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 پیش چشمم تو را سر بریدند دست هایم ولی بی رمق بود بر زبانم در آن لحظه جاری «قل اعوذ برب الفلق» بود گفتی: آیا کسی یار من نیست؟ قفل بر دست و دندان من بود لحظه ای تب امانم نمی داد بی تو آن خیمه زندان من بود کاش می شد که من هم بیایم در سپاهت علمدار باشم کاش تقدیرم از من نمی خواست تا که در خیمه بیمار باشم ماندم و در غروبی نفسگیر روی آن نیزه دیدم سرت را ماندم و از زمین جمع کردم پاره های تن اکبرت را ماندم و تا ابد داد از کف طاقت و تاب بعد از ابالفضل ماندم و ماند کابوس یک عمر خوردن آب بعد از ابوالفضل ماندم و بغض سنگین زینب تا ابد حلقه زد بر گلویم ماندم و دیدم افتاده در خاک قاسم آن یادگار عمویم گفتم ای کاش کابوس باشد گفتم این صحنه شاید خیالی است یادم از طفل شش ماهه آمد یادم آمد که گهواره خالی است پیش چشمم تو را سر بریدند دست هایم ولی بی رمق بود بر زبانم در آن لحظه جاری «قل اعوذ برب الفلق» بود افشین علاء حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 فتح بابم یا رقیه در نابم یا رقیه روزیمو دادی یه عمره پا روضه زندگیم با تو شیرینه میدونم چشمات میبینه قد کشیدم تو جوونی با روضه برا تو جونمو میدم ای بانو پی تو میگردم هر سو میزنم پیش تو زانو ای عشق من بی بی یارقیه مدد بند دوم: دلخوشی روزگارم بی تو آرامش ندارم هر جا کارم گیره با تو حل میشه وقتی میگیره دل من پا میگیره مشکل من تو هوای من رو داری همیشه یه نگات بسه واسه همه سینه زنا از خودت نکنی مارو جدا اربعین بطلب کرب و بلا بانوی من بی بی یارقیه مدد بند سوم: ای صدای مشک عباس قطره های اشک عباس روی لبهاته عموجونم برگرد رفته سقا آب بیاره بارون چشمات میباره حرف اشکاته عموجونم برگرد به خدا دیگه آب نمیخام ای سقا نزاری من و اینجا تنها میگه برنمیگردی بابا ای با ادب بی بی یارقیه مدد علی علی بیگی حضرت رقیه (س) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎼 ☑️بند اول آه از شام بلا میزدن نامردا ما رو بی هوا وقتی میفتادیم زیر دست و پا آی از شام بلا آه توی ازدحام توو شلوغی های دروازه ی شام شامیا میکردن هتک احترام به ناموس امام آه از شام خراب وقتی  که از سرت خونای تازه میریخت قلب زینب از هم گسیخت ☑️بند دوم آه  ازشام خراب از جفاهای اون قوم ناصواب برده بود مارو تو بزم شراب آه ازشام خراب آه از آتیش و دود میسوختیم توی شام از عمق وجود توو محله های های اون قوم یهود تو محل یهود میزدن مارو بی امون عقده داشت هر کی از بابامون ☑️بند سوم آه  وا محمدا خون تازه میریخت از روو نیزه ها از سر علمدار و  خون خدا آه  وا محمدا آه بیداد از فلک روی زخم ماها میریختن نمک بچه ها با ناله میگفتن کمک آه عمه جان کمک توی شام میزدن حرفای بد و ناسزا به ناموست و بچه ها ☑️بند چهارم آه از شام بلا از جفای قوم پست و بی حیا از سر بریده از تشت طلا آه از شام بلا آه دلا رو سوزوند حرومی با چوب رو لبها می نشوند تا حسینم ایه ی قرآن میخوند آه تا قران میخوند لب داداش من میشد اونجا غرق خون تا میزد لعین خیزرون 💠💠💠1⃣1⃣5⃣3⃣💠💠💠