#حضرت_زهرا
جگرم خون و دلم سر به گریبان علی است
صبح هم در نظرم شام غریبان علی است
گرچه با چاه کند درد دل خود ابراز
چاه هم بیخبر از غصهی پنهان علی است
سند غربت مولاست رخ نیلیِ من
سند غربت من، سینهی سوزان علی است
بارها دشمن اگر آید و دستم شکند
دست بشکستهی من باز به دامان علی است
کافران در حرم وحی نیارید هجوم
به خدا قصد شما حمله به قرآن علی است
اهل یثرب ز چه از گریهی من خسته شدید؟
دو سه روز دگری فاطمه مهمان علی است
درِ آتشزده و نالهی مظلومی من
سند مستند سوختن جان علی است
رفتم اما جگرم بهر علی میسوزد
به خدا خانهی بیفاطمه زندان علی است
دارم امید که در حشر پریشان نشود
حال آن سوخته جانی که پریشان علی است
داده تاریخ به هر عصر، گواهی میثم
کز ازل صبر و رضا پایهی ایمان علی است
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#حضرت_زهرا
روی تاج عرش طبق نصّ لولا فاطمه
نقش شد زهرا سلامالله عليها فاطمه
آنكه خاک جانمازش را پرستش مىكنند
اوليا الله عالم ، كيست الا فاطمه
انبيا از بركت دستاس او نان میخورند
رزق و روزى میدهد به اهل بالا فاطمه
ظاهراً فرمودهاند امالائمه فاطمه
باطناً فهماندهاند ام ابيها فاطمه
جلوهای شد ليلةالقدر رسول الله او
جلوهای شد ليلةالمحيای مولا فاطمه
بچههايش حجتاللهاند اما گفتهاند
آشكارا حجتالله علينا فاطمه
سيزده معصوم هريک نورى از زهراست پس
مىشود سرجمع اينها چهاردهتا فاطمه
فاطمه حق و علی حق و مع الحق آينه است
چه علی اندر على چه فاطمه با فاطمه
حک شده بر روی گردنبند زهرا ياعلی
حک شده بر ذوالفقار مرتضی يا فاطمه
بسكه حيدر فاطمه است و بسكه زهرا حيدر است
در نجف چيزى نمیبينيم الا فاطمه
شادی روح خديجه، كوری چشم همه
سروری دارد به زنهای دو دنيا فاطمه
با هر اسمی كه بخوانی در نهايت مادر است
راضيه حنانة الحوراء، زهرا فاطمه
مادری بالاتر از اين مهربانی بيش از اين؟
میرسد محشر به داد شيعه صدجا فاطمه
خانهاش كه سوخت مسمار از خجالت سرخ شد
آن چنان برخورد با سينه كه آنجا فاطمه... زهرا فاطمه
مادری بالاتر از اين مهربانی بيش از اين؟
میرسد محشر به داد شيعه صدجا فاطمه
خانهاش كه سوخت مسمار از خجالت سرخ شد
آن چنان برخورد با سينه كه آنجا فاطمه...
محمد جواد پرچمی
@deabel
#حضرت_زهرا
بانو! به محضرت همه دنیا کند سلام
چون مهر و ماه، زهرهی زیبا کند سلام
بر مادر تو، مادر عیسی کند سلام
«ای دختری که پیش تو بابا کند سلام!
تو کوثر استی و به تو طوبی کند سلام»
ای آن كه گر نبود به ماه رخت نقاب!
هرگز کسی به دیده نمیدید ماهتاب
ای مهربان! بتاب و ز ما ماه رخ متاب
«زهرایی و به خانهی تو همچو آفتاب
هر صبح و شام، سیّد بطحا کند سلام»
ای وامدار عطر گلت باغ سرنوشت!
زیبا بُوَد به مهر تو گل ورنه زشت زشت
بر ساق عرش، کلک خدا فاطمه نوشت
«بر فضّهی تو مائده میآید از بهشت
بر مادر تو حیّ تعالی کند سلام»
ای اصل نور! نور اصیل تو نور رب!
میچرخد از اشارهی تو چرخ، روز و شب
آن را که نیست مهر تو حمالة الحطب
«درگاه توست قبلهی دلها و با ادب
هر زنده دل به قبلهی دلها کند سلام»
بر سائل تو لطف و عطایش دهد جواب
حور و مَلَک ز عرش علایش دهد جواب
در شهر توس، شمس ضحایش دهد جواب
«قدر تو این قَدَر که خدایش دهد جواب
هر کس به حضرت تو ز هر جا کند سلام»
هر کس گدای توست گدایش بُوَد بهشت
هر جاست یاد تو همه جایش بُوَد بهشت
دیوار و سقف و فرش و فضایش بُوَد بهشت
«فرمود مصطفی که جزایش بُوَد بهشت
هر کس که تا سه روز به زهرا کند سلام»
ای رشته کوه لطف تو بر خلق، تکیهگاه!
ما پیش کوه لطف شمايیم پرّ کاه
تنها فقط تویی گل و عالم همه گیاه
«ای قبر بینشان تو بر غربتت گواه!
مهدی کنار قبر تو تنها کند سلام»
اي فرش آستان تو معراج عرشیان!
مَهریّهی تو خاک زمین، مِهر آسمان
مِهر تو محور همه خلقت به هر زمان
ای «واعظی»! سلام «مؤیّد» بر او چنان
شرمنده بندهای که به مولا کند سلام
احمد واعظی
استاد سیدرضا موید
@deabel
#حضرت_زهرا
اجل گم کرده بعد از قتل محسن خانه ما را
بیا ای مرگ یاری کن من افتاده از پا را
نه دستی مانده تا گیسوی زینب را زنم شانه
نه پایی تا برای گریه گیرم راه صحرا را
ببر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا
که از صورت بگیرم قطره قطره اشک مولا را
ز تو ای دست، ممنونم که بر یاری دست حق
گرفتی از غلاف تیغ قنفذ اجر زهرا را
علی تنها، همه دشمن، تو بشکسته، من افتاده
خدا را، پس که یاری میکند آن یار تنها را؟
اجل را دور سر گردانده ام تا بر علی گریم
و گرنه پشت آن در گفته بودم ترک دنیا را
من از بهر علی گریان، علی از بهر من گریان
به نوبت زینب غمدیده دلداری دهد ما را
سراپا دردم و لب بستم و خاموشم از گفتن
مگر گاهی که دور از چشم زینب بینم اسما را
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#حضرت_زهرا
امشب که ناله از لبت اُفتاده رو مَگیر
بعد از سه ماه که تبت اُفتاده رو مَگیر
دیدار تو اگرچه غم انگیز میشود
بعد از سه ماه قسمتِ من نیز میشود
دردِ عیال دارم و پیرم نمودهاند
سی و سه سال دارم و پیرم نمودهاند
این آشیانه داغِ پرستو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
امروز فضه گفت که خانم وضو گرفت
بعد از سه ماه خانهی ما رنگ و بو گرفت
گفتم که کار کم بکن اینجا عزیزِ من
ممنونِ نان تازه ام اما عزیزِ من
نان را بدونِ قوَت بازو نمیپزند
نان را که با جراحت پهلو نمیپزند
این خانه مدتیست که جارو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
اصرار میکنیم که نانی -کمی- بخور
ای پلکِ نیمه باز تکانی -کمی-بخور
رد تو از تنور به بستر هنوز هست
زینب دوید گفت که مادر هنوز هست
او دختر است حسرتِ آغوش میخورد
این سینهی شکسته-بمان-جوش میخورد
دستت شکسته است که بالا نمیرود؟
این شانهات چه دیده چرا جا نمیرود
چشمِ تو نیز بستن بازو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
یادم نرفته تا در خانه تو را زدند
یادم نرفته با در خانه تو را زدند
چشمِ علی شکستنِ اَبرو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
امشب چقدر پیشِ حسن سوخت دخترت
امشب ببین که با سه کفن سوخت دخترت
گفتی وصیتت دو سه بوسه به حنجر است
گفتی لباسِ محسنِ تو قدِ اصغر است
بس کن رباب دستِ خودت را تکان نده
بر رویِ نیزه زخمِ گلو را نشان نده
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خندهی انظار میشود
حسن لطفی
@deabel
|⇦•تا آيه آيه سورۀ كوثر..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ میثم مطیعی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
تا آيه آيه سورۀ كوثر مقدس است
شأن تو ای مليكۀ محشر مقدس است
بال بهشت فرش قدمهات می شود
يعنی مقام عصمت مادر مقدس است
قلبی كه فاطميۀ غمهات می شود
نذر نگاه تو شده ، ديگر مقدس است
تا روضه روضۀ تو و گريه برای توست
اين اشكهای پاک و مطهر ، مقدس است
"مادرم حالش خرابه
دیدن مریض ثوابه"
*دیگه مادرم خیلی بدحال شده....
مادرم برای همه دعا می کنه ولی برای خودش دعا نمی کنه...ای مادر...ای مادر...*
بانو به احترام تو و عطر نام تو
گلهای ياس سبز و معطر مقدس است
وقتی كه ريخت بال و پرت بين كوچه ها
ديگر گل بنفشۀ پرپر مقدس است.
*ای مادر...حسنت پیر شد مادر...*
"این کودکت چه دیده که هی زار می زند
هی دست مشت کرده به دیوار می زند
دور و برِ بقيعِ تو بانوی بی نشان
حتی غبارِ بالِ كبوتر مقدس است
*این بیت رو باید آروم خوند، دور و بر بقیع باید آروم گریه کرد، اصلا رسم مدینه اینه...اگر کسی بلند بلند گریه کنه،مردم مدینه زود خسته میشن....
"یا ابالحسن! اِنَّ فاطمَة تَبکِی اللَّیلِ و النَّهار..."یا ابالحسن! زهرا هم شب گریه می کنه هم روز...."وَما لَنا قَرارٌ عَلی اَشغالِنا..."علی! ما آرامش نداریم...بگو یا روز گریه کنه یا شب...قانون مدینه اینه... باید آروم آروم گریه کنی.... لذا این یه بیت رو باید آروم خوند...*
خونت نوشت بر تن تاريخ تا ابد
هر كس شود فدايیِ رهبر مقدس است.
دور و برِ بقيعِ تو بانوی بی نشان
حتی غبارِ بالِ كبوتر مقدس است
#شاعر: یوسف رحیمی
*حاج قاسم فیض ببر...از شما چه پنهون این یه بیت رو که خوندم...گفتم:غبار بال کبوتر...یه لحظه دلم رفت حرم امام رضا...اگه مدینه نداریم...اگه کربلا نداریم...امام رضا رو داریم...*
آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا
هر کجا پر می کشی تو حرم امام رضا
من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم
جای گنبد سرمُ به روی خاکا می ذارم
اونجا خادما با زائرا مهربونن
اینجا زائرا رو از رو خاکا میرونن...
تو که هر شب می سوزه، صدتا چراغ دور و برت
به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•جایی برای کوثر و زمزم..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
جایی برای کوثر و زمزم درست کن
اسماء برای فاطمه مرهم درست کن
تابوت کوچکی که بمیرم درونِ آن
با چند تخته چوب، برایم درست کن
*آخه می گفتند نمیخندید این روزای آخر...اینقدر از این پهلو به اون پهلو می شد... "ما زالَت بعدَ اَبیها ناحِلةَ الجِسم،باکیَةَ العَین،مُنهَدَّةَ الرُّکن،حَتّی صارَت کَالخَیال"(1) دیگه مثل مُرده متحرک شد ... اما یه وقت یه تابوت براش آماده کردند،شروع کرد خندیدن...*
تا داغ این شقایق زخمی نهان شود
تابوتی از لطافت شبنم درست کن
مثلِ شروع زندگیِ مرتضی و من
بی زرق و برق و ساده و محکم درست کن
از جنسِ هیزمی که در خانه سوخت ،نه
از چند چوب و تخته ی مَحرم درست کن
طوری که هیچ خون نچکد از کناره اش
مثلِ هلالِ لاله کمی خم درست کن...
*بمیرم علی غسل می داد...دوباره کفنش خونی می شد...*
#شاعر: رضا جعفری
1_ منبع: مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج3، ص: 362
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
4_5931461337421972767.mp3
2.52M
🍃🍃🍃
# روضه و توسل جانسوز شهادت
حضرت زهرا سلام الله علیها
سه ماه آب شدی ، آبرویِ این خانه
سه ماه سوختی از درد ، مثلِ پروانه
سه ماه با غم خون های تازه درگیری
سه ماه دست به دیوار خانه می گیری
سه ماه پا شدی از بستر و زمین خوردی
سه ماه خیره شدی بر در و زمین خوردی
سه ماه لاله دمیده به رویِ پهلویت
سه ماه می شود اصلاً ندیده ام رویت
سه ماه نیمه شب و اشک های پنهانی
سه ماه نافله ات را نشسته می خوانی
سه ماه آرزویِ مرگ می کنی هر شب
سه ماه شانه نخورده به گیسوی زینب
سه ماه هق هق روز و شب حسن بودی
سه ماه بغض گلوی حسین من بودی
سه ماه در قفسِ گریه هام محبوسم
سه ماه رفتنت از خانه گشته کابوسم
سه ماه گرد و غبارِ دلم نخوابیده
سه ماه نورِ طلوعت به من نتابیده
سه ماه پشت در خانه سخت می سوزم
سه ماه فکر غم ماجرای آن روزم
سه ماه دیدن وضع تو بی قرارم کرد
سه ماه میخ در خانه شرمسارم کرد
سه ماه غیرت من سوخت دم به دم زهرا
سه ماه منتظر خندة توام زهرا
سه ماه روضۀ این خانه هم نشد کافی
سه ماه هست لباسی به گریه می بافی
سه ماه فکر حسین غریب و عطشانی
سه ماه می شود از داغ او پریشانی
سه ماه از سر شب تا به صبح می نالی
سه ماه گریه کن ماجرای گودالی
سه ماه روضۀ ما ختم شد به عاشورا
سه ماه گریۀ ما نذر سیدالشهدا
🌾
🎤بانوای گرم استادحاج منصورارضی
#صاحب_الامر🌻🌹
#شب_یلدا
شبی که باتو شود طی شبی ست یلدائی
نه این دقایق بی معنی اهورائی
وان یکاد بخوانیم و در فراز کنیم
به مقدم سحر جمعه ای تماشائی
حضور مجلس انس است و دوستان جمعند
خداکند که در این بزم عشق بازآئی
ترنج وتیغ به کف؛منتظر سر راهت
نشسته یوسف صدیق ،بسکه زیبائی
کدام دیده زهجرت گریست این شب را
امیر بادیه گرد، ای خدای تنهائی
چگونه بی تو سپر می شود دقایق ما
بیا که درب دلم تا مدینه بگشائی
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجتی ست زهرائی
🖋محسن پالیزدار
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
مثل هر شب خواب را در بسترش تنها گذاشت
رفت پای جانمازش؛ روی دنیا پا گذاشت
با قیامش آسمان میرفت زیر چادرش
قابِ قوسینِ رکوعش عرش را هم جا گذاشت
@hosenih
سجدهاش را بُرد آنجایی که جز مسجود نیست
سر به خاکِ سجدهدارِ مسجدالزهرا گذاشت
با صدای آب آب؛ از عرش، باران شد چکید
رفت بالای سرِ لبتشنهاش دریا گذاشت
باز تا نانآورش برگشت از شبگردیاش
مرهمِ اشکی به زخمِ شانهی مولا گذاشت
گرچه رویش سرخ بود از ردّ سیلیهای اشک
گوشهای هم جا برای خندهی حاشا گذاشت
در هجومِ سنگها با آنکه بار شیشه داشت
پای اینکه نشکند آیینه جانش را گذاشت
@hosenih
مشکِ اشکش را غمِ روز مبادا آب کرد
گریههایش را برای روز عاشورا گذاشت
چارده قرن است، میگردد زمین دنبال او
آرزوی تربتش را بر دلِ دنیا گذاشت
شاعر: #رضا_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#طلیعه_فاطمیه
#حضرت_زهرا_س_شهادت
شمیم فاطمیه عطر و بوی غم دارد
چقدر شرح غم فاطمه اِلَم دارد
عزیز فاطمه مهدی شود دعاگویش
کسی که فاطمیه چشم خیس و نم دارد
@hosenih
خوشا به حال کسی که به ماتم زهرا
به روی شانه خود پرچم و عَلَم دارد
در این عزا به در خانه گر زدی پرچم
بدان که شیعهای و ذات تو جَنَم دارد
بزن به سینه بدانند از رگ سلمان
چقدر فاطمه گریهکن عَجم دارد
بگو شهید شده فاطمه، بگو شیعه
قسم به فاطمه این ادّعا قسم دارد
چه شد که بانوی حیدر خمیده شد قَدّش
چقدر روضه آن کوچه زیروبَم دارد
میان کوچه چه شد که غریب گیر افتاد؟
کسی که خیل ملک خادم و حَشَم دارد
بهجز حسن کسی این را ندید که مادر
زکوچه آمد و یک گوشواره کم دارد
نوشته شیخ مفید در به روی او اُفتاد
گمان کنم که همین شد که قَدِّ خَم دارد
زراه هر کسی آمد لگد به زهرا زد
چقدر فاطمه در کوچه مُتّهم دارد
@hosenih
نشد بگوید علی رو اگر که پوشاندم
ازآن کشیده همه صورتم وَرم دارد
کجا رویم و به که این غم گران گوییم؟
که فاطمه نه مزاری نه یک حرم دارد
شاعر: #مجتبی_صمدی_شهاب
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
کار دنیا رو میبینی فاطمه
چجوری با من و تو تا میکنه
تا میخوایم یکم باهم حرف بزنیم
زخمای تنت دهن وا میکنه
@hosenih
خنده های تو همه دلخوشیمه
من همون علی خوش روی توام
بخدا درد توام درد منه
نگران زخم پهلوی توام
با خودم میگم کی فکرشو میکرد
یه روزی تو از علی رو بگیری
تو زن جوون خونه ی منی
مجبوری که دست به پهلو بگیری
نزديك سه ماهه از خونه ی ما
صداى بگو بخند نيومده
نفست بند اومده اما هنوز
خون زخم سينه بند نيومده
دل نازکت رو با زخم زبون
از همون روز عروسی نیش زدن
چِش نداشتن ببینن با هم خوشیم
خونه زندگیمونو آتیش زدن
@hosenih
غصه مو به کی بگم؟! نمیدونم
حق داره دلم اگه آهی داره
غصم اینه: میدونستن همه شون
این خونه بچه ی توو راهی داره
شعر از گروه " #یا_مظلوم "
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e