eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
لاله ها پژمرد و بلبل را دگر آوا نبود هیچ کس در باغ مثل باغبان تنها نبود یک مدینه دشمن و یک خانه ی بی فاطمه بانوی آن خانه کس جز زینب کبری نبود روی سیلی خورده ی زهرا شهادت می دهد از علی مظلوم تر مردی در این دنیا نبود نیست جایز خانه ی کفار را آتش زدن ای مسلمانان مسلمان بود زهرا یا نبود؟ ای جنایت کار ای بیدادگر رویت سیاه اجر و پاداش رسالت کشتن زهرا نبود مصطفی از تو مودت خواست تو سیلی زدی بی حیا سیلی زدن اجر ذوی القربی نبود ریخت دشمن بر سر زهرا ولایت را ببین بارها از پا فتاد و غافل از مولا نبود من نمی گویم چه شد گویند در چشم علی سیل دشمن بود پیدا فاطمه پیدا نبود ای مدینه آتش غیرت چرا آبت نکرد؟ جای ناموس خدا در دامن صحرا نبود آنچه بر آل علی در کربلا یکسر گذشت در سقیفه اتفاق افتاد عاشورا نبود استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای تو فرزند رضا، ای چشمه جوشان، سلام! رونق از فیض تو دارد عالم امکان، سلام! ای شبیه موسی عمران گشوده بحرجود ای چو مریم، مادرت مرضیه یزدان، سلام ای تو مولود مبارک از تبار فاطمه" ای سر پاکت رضا بنهاده بر دامان، سلام وارث علم رضا و معدن علم علی! موضع سرّ نبی در فضل و در احسان، سلام از ولادت با تو برپا خیمه تقوی، درود! تا قیامت از تو روشن خانه ایمان، سلام ای به گهواره شهادت گفته بر توحیدحق ای شده نام نبی بر نامه ات عنوان، سلام ای علی موسی الرضایت هر شب از شکر خدا تا سحر در محضر گهواره ات خندان سلام در رخت نور امامت از ولادت جلوه گر بر تو ای مهر ولایت، تا ابد از جان، سلام بر تو و بر خاندانت ای سحاب لطف حق تا قیامت بر شمار قطره باران، سلام امام جواد (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 پر پرواز منی تا حرم ما گداییم و تو شاه کرم توی این سیاهی های دنیا دلخوشیم اینه که من نوکرم یاهادی قلب من زیر پاته یاهادی بسته به نفساته یاهادی عشق من سامراته مجنون نامتم آقا غلامتم یه زیارت ختم کلام من مزد یه سینه زن یه زیارت السلام علیک یا علی النقی بند دوم: از تو دورم و فقط میدونم غم تو آتیش زده به جونم وقتایی که کم میارم آقا جامعه کبیره تو میخونم یاهادی به دلم پادشاهی یاهادی نشونم بده راهی یاهادی آقاجون یه نگاهی روضت بهشتمه تو سرنوشتمه تاقیامت از تو میگم آقا از گنبد طلا تاقیامت السلام علیک یا علی النقی بند سوم: برا من که چیزی کم نزاشتی تو حرم برام یه جا گذاشتی هر کی ول کرده من و ولی تو همیشه هوای من رو داشتی یاهادی به شما مدیونم یاهادی از شما میخونم یاهادی به فداته جونم حالم نظاره کن دردم روچاره کن به رقیه خیلی دلگیرم از دنیا سیرم به رقیه شعروسبک:علی علی بیگی امام هادی (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 برخیز نگارا که بهار طرب آمد عید عجم و جشن نشاط عرب آمد از کثرت انوار یکی روز و شب آمد پایان جمادی شد و ماه رجب آمد ماهی که شود ملک جهان خُلد مُخلد از یمن قدوم دو علی و دو محمد بر اهل ولا عید مویّد شده امشب در جلوه رخ داور سرمد شده امشب لبخند عیان بر لب احمد شده امشب میلاد همایون محمد شده امشب در دامن خورشید، عیان قرص قمر شد فخر دو جهان سید سجاد پدر شد امشب صدف بحر ولایت گهری زاد یا دخت حسن فاطمه، زیبا پسری زاد در خانه ی خورشید ولایت قمری زاد یا بار دگر آمنه پیغامبری زاد این است که دو فاطمه را نور دو عین است پور دو علی باشد و نجل حسنین است این گوهر یکدانه ی دریای عقول است در مکتب دین دوستیش اصل اصول است ماه دو علی مهر دل آرای رسول است فرزند حسین است و عزیز دو بتول است مولای همه عبد خداوند مقام است تا حشر امام است امام است امام است این محور دین اختر تابنده ی علم است در قلب زمان نور فزاینده ی علم است آرنده ی علم است و نماینده ی علم است گوینده ی علم است و شکافنده علم است در کنیه ابوجعفر و باقر شده نامش پیغمبر اسلام فرستاده سلامش دشمن به عداوت خجل از کثرت خیرش فرقی نکند گاه کرامت خود و غیرش جبریل امین گم شده در وادی سیرش شیرینی جان قصه شیرین عُزیرش علم همه یک قطره ز دریای کمالش دیوانه شود عقل به توصیف جمالش ای گوهر شش بحر و یم هفت دُرِ ناب ای سائل انوار رخت مهر جهانتاب بی مهر تو طاعات، چو نقش آمده بر آب خاک قدم طفل دبستان تو اقطاب فرزند پیمبر پدر هفت امامی هم فرش مکان هستی و هم عرش مقامی انوار دل از روی نکوتر ز مه تو جن و بشر و خیل ملائک سپه تو جان همه خوبان جهان خاک ره تو شد باعث بینائی جابر نگه تو ما را ز گنه نیست به جز روی سیاهی ای چشم خداوند، کرم کن به نگاهی از شوق تو چون مهر تو چون داغ به سینه چشمم به بقیع است و دلم سوی مدینه ای شمع دل پنج امین و دو امینه ما غرق به دریای گناه و تو سفینه غرقیم ولی چشم یه احسان تو داریم با دست تهی دست به دامان تو داریم مهر تو ثمر گشته بسی حاصل ما را حب تو صفا داده بقیع دل ما را وصف تو همی شور دهد محفل ما را این گونه سرشتند از اول گل ما را تا حشر گـُل مهر تو روید ز گـِل ما آوای تو پیوسته برآید ز دل ما تو کعبه ای و کعبه گرفتار بقیعت پیوسته ملک سائل زوّار بقیعت جان و دل ما شمع شب تار بقیعت تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت این درد فراقی که به جان است دوا کن بر ما زره لطف گذر نامه عطا کن ای بوسه گه یوسف زهرا دهن تو نقل دهن ما همه نَقل سخن تو جان همه قربان تو و جان و تن تو صد شکر که میثم شده مرغ چمن تو غیر از گل مهر تو به گلزار نبوید جز مدح تو و عترت اطهار نگوید شاعر:غلامرضا سازگار امام باقر (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عيد ميلاد است ميلاد جواد ابن الرضاست خرّم ازرويش زمين وروشن ازنورش فضاست داد ذات كبريا ريحانه را ريحانه اي كز شميم روح بخش او دو عالم را صفاست آمد آن ماهي كه صد خورشيد شد پروانه اش تافت آن مشعل كه نورش نور حُسن ابتداست نام نيكويش جواد،آبا و اَبنايش جواد سر بلند از بذل دست لطف او،جود و سخاست او جواد اهل بيت و ما گداي اهل بيت كار ما عجز و گدايي،كار او لطف و عطاست هر كه در كويش گداشد،ما گداي كوي او هر كه از راهش جدا شد،راه ما از او جداست تربتش بيت الله و بيت الرسول است و بقيع كاظمينش،هم نجف هم سامره هم كربلاست سر نهم بر پاي او،سر را چه قدر و قيمتي جان فشانم در رهش،جان را كجا اجرو بهاست عرش و فرش و دوزخ وجنت به حكمش پايبند آدم و حور و پري،جن و ملك را پيشواست آن كه فرمودش امام هشتمين روحي فدا هرچه مدح من رسا باشد به وصفش نارساست من نمي گويم خدا باشد ولي گويم كه او جلوه اش بي ابتدا و رحمتش بي انتهاست صد چو عيسي آستان بوس حريمش با ادب صد چوموسي خادم بيت الولايش با عصاست اي كه دست سائلت باشد به فرق نه فلك وي كه خاك زائرت درد دو عالم را دواست دست من خاليست اما كفّه جود تو پر كار من باشد گدائي كار تو جود و سخاست من گدايم من گدايم تو جوادي تو جواد جود از آن جواد است و گدايي از گداست بار معبودا تو مي داني كه مرغ وحي من معتكف در كاظمينِ آن شه ارض و سماست گر چه دورم از حريمش،هست قبرش در دلم سينه ام رااز فروغش يك جهان نورو ضياست تا مرا در سينه باشد مهر فرزند رضا هم تو خوشنودي وهم پيغمبرت ازمن رضاست *** امام جواد (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زهرا همان که در سحر آفریدنش گفته خدا تَبارَکَ بر وجه أحسنش زهرا همان که عطر خداوند می وزد هر روز پنج مرتبه از باغ سوسنش هر صبح در طواف ملائک به دور او معراج می چکد ز تماشای گلشنش زهرا همان که بر دل پیغمبر خدا جان دوباره می دهد از شوق دیدنش از ابتدای خلقت خود از همان ازل دارد نگین عشق علی را به گردنش دیگر از این چه مرتبه ای با شکوه تر باشد بزرگ کرب و بلا طفل دامنش «حَتَّی تَوَرَّمَتْ قَدَمَاهَا» حکایتی ست از عاشقانه های سحرهای روشنش بی شک منا و مکه دگر محرمی نداشت پنهان نبود اگر ز نظر خاک مدفنش روز حساب توشه‌ی ما عشق فاطمه ست ما را بس است خوشه ای از فیض خرمنش شرح فضائلش همه عین عبادت است تکریم پایداری و حلم و شهادت است * آمد که روشنی بدهد آفتاب را بخشد به چشم تار جهان نور ناب را باران و رود و چشمه‌ی و دریا به نام اوست مهریه اش نموده خداوند، آب را اصلاً تمام جنت و دوزخ به دست اوست داده به او شفاعت روز حساب را با شرط حب فاطمه و آل فاطمه پاداش می دهند قیامت، ثواب را از سرّ نام فاطمه این نکته روشن است برداشته خدا ز محبش عذاب را با آیه های روشن عمر شریف خود تفسیر کرد سوره به سوره کتاب را حتی به پیش سائل اعمی محال بود بردارد از مقابل چهره نقاب را بی حرمتی به ساحت قدسی فاطمه ست هر کس که زیر پا بگذارد حجاب را آری برای فاطمیون این وقار ماند با نور چادری که از او یادگار ماند * هر دختری که اُمّ أبیها نمی شود هر مادری که مادر دنیا نمی شود نور تمام عالم امکان به روی هم یک جلوه نور چادر زهرا نمی شود وقتی که اختیار دو عالم به دست اوست محشر بدون فاطمه بر پا نمی شود یعنی که بی ولایت او هیچ طاعتی اذن ورودِ جنت الاعلی نمی شود فردا به قله های سعادت نمی رسد هر کس دخیل چادر زهرا نمی شود حبل المتین شیعه نخ جانماز اوست بی او گره ز کار کسی وا نمی شود می افتد از نگاه پر از مهر فاطمه هر کس فدائیِ ره مولا نمی شود دینی که رفت سمت تزلزل پس از نبی بی انقلاب فاطمه احیا نمی شود آغاز کرد یک تنه، تنها، قیام را معلوم کرد حرمت خون امام را * وقتی که هست چهره‌ی حیدر مطاف او در خانه است مسجد او اعتکاف او آئینه شد که جلوه کند عصمت خدا معنا گرفت روح عفاف از عفاف او چرخ تمام کون و مکان سنگ آسیاش سر رشته‌ی زمین و زمان در کلاف او در پیش چشمهاش چه دنیا حقیر بود بوده به بوریا و سفالی کفاف او چیزی نخواست فاطمه از ثروت جهان یعنی بس است پیرهن دستباف او جلوه گر نهایت ایثار فاطمه ست انفاق خالصانه‌ی شام زفاف او آن بانویی که سایه‌ی او را کسی ندید یک روز شد مدینه محلّ مصاف او وقتی که دید بسته شده دست کعبه اش آمد به کوچه جان بدهد در طواف او از چشم اهل فتنه گرفته ست خواب را معلوم کرد معنی فصل الخطاب را * باغ حضور غرق گل یادِ فاطمه ست روح نماز و مسجد و سجاده فاطمه ست تنها مدینه نه، همه‌ی عالم وجود روشن ز سجده های سحرزاد فاطمه ست آنکس که در نهایت اخلاص و بندگی ایمان به پای چادرش افتاده فاطمه ست آن بانویی که بعد نبی با حماسه اش درس وفا به اهل ولا داده فاطمه ست قبرش اگرچه شمع و رواقی نداشته قم، تا ابد مدینه‌ی آباد فاطمه ست یعنی به پای بوسی آئینه اش بیا آه این ضریح پنجره فولاد فاطمه ست هستی ماست نوکری اهل بیت او خیرالعمل محبت اولاد فاطمه ست این انقلاب جلوه ای از انقلاب اوست بی شک «امام» هدیه‌ی میلاد فاطمه ست این انقلاب فاطمی است و حسینی است با رهبری که آینه دارِ خمینی است شاعر:یوسف رحیمی حضرت زهرا (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دوباره مشکی پوشم برای تو مادر جون دوباره این منو این عزای تو مادر جون دوباره از تو میگم میسوزم و میمیرم میون روضه میشم فدای تو مادر جون من فدای درد و غمت فدای اون عمر کمت ممنونتم راهم دادی امسالم زیر پرچمت الحمدلله،بعد یک ساله آزگار،غم دوری و انتظار رسیدم به فاطمیه الحمدلله،دوباره سینه میزنم،رزق و روزیمه بیشمار رسیدم به فاطمیه مادرم زهرا(مادر ای مادر جوون)۳ مادرم زهرا(مادر ای یاس قدکمون)۳ دوباره روضه خونا میخونن از یه دیوار از یه دری میخونن که داشت یه دونه مسمار اکثر روضه هاشون میره به سمت پهلو میخونن از غلاف و از ورمای بازو دل پریشونته مادر پرستوی شکسته پر شنیدم افتاده بودی غریبونه به پشت در وای مادر من،حق تو این جفا نبود،پیر شدی اما خیلی زود،الهی من فدای تو وای مادر من،بهاره تو خزون نبود،چرا شد صورتت کبود،الهی من فدای تو مادرم زهرا(مادر ای مادر جوون)۳ مادرم زهرا(مادر ای یاس قد کمون)۳ تو این شبا یه دختر همش دعا میخونه شفا بگیره مادر آرزوشه بمونه ته دلش یه غصه نشسته پیله بسته میگه هنوز خدایا مادر من جوونه کم نکن سایشو خدا نکن از ما اونو جدا بابامون تنها میشه و میمیره توی غصه ها عجل وفاتی،میخونه تو نماز شب،جونمو آورده به لب،خدا از ما اونو نگیر اشفع الهی،حال مادر خرابه و،داره میسوزه توی تب،خدا از ما اونو نگیر مادرم زهرا(مادر ای مادر جوون)۳ مادرم زهرا(مادر ای یاس قد کمون)۳ *التماس دعای خیر* شعروسبک:کربلایی امیرحسین سلطانی حضرت زهرا (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم همراه با ملائکه مشغول خدمتم این لطف فاطمه است که داده لیاقتم عبد علی و آل علی تا قیامتم من نوکر و محب و فدائی اهل بیت بیچاره ام بدون گدایی اهل بیت دارم به سر هوای جگر گوشه رضا افتاده ام به پای جگر گوشه رضا ممنونم از عطای جگر گوشه رضا ای جان من فدای جگر گوشه رضا عمریست زیر دین جواد الائمه ام محتاج کاظمین جواد الائمه ام ای نایب امام رضا ، حضرت جواد یابن الرئوف ! شاه وفا ! حضرت جواد پروردگار جود و عطا ، حضرت جواد دریاب روزگار مرا ، حضرت جواد آقا به مهربانی تو دارم اعتقاد هستی جواد و ابن جواد و ابالجواد ای سومین محمد این خانه، السلام ای سائل تو عاقل و دیوانه السلام ای صاحب کرامت جانانه السلام عیسی مسیحِ حضرت ریحانه السلام تو آمدی و دشمن دین نا امید شد بار دگر امام رضا رو سفید شد با بودنِ تو عهد وفا سر نیامده چیزی به حز کرم که به این در نیامده وصفت به جز رضا ز کسی بر نیامده مولود از تو با برکت تر نیامده تنها امام لایق فرزندی رضا ! وصفت کجا و ذهن گنهکار من کجا در کودکیت پیر زمین و زمان شدی آقا نهم ستاره این آسمان شدی امّید آخر همه بیچارگان شدی بالاتر از توقع ما مهربان شدی آنانکه خاک بوسی ابن الرضا کنند باید که خاک را به نظر کیمیا کنند ای عادت همیشه ی تو ذره پروری خوب و بدند بر سر کوی تو مشتری دادی به یاد سائل خود کیمیاگری حقا که یادگاری موسی بن جعفری هر کس که برد نام تو حاجت روا شده درد نگفته در حرم تو دوا شده ای انتقام کوچه همه آرزوی تو دل برده از امام رضا خلق و خوی تو باید گرفت درس برائت ز کوی تو ای غصه های فاطمه بغض گلوی تو تو مادری تر از همه ای بعد مجتبی خیلی عذاب داده تو را داغ کوچه ها محمدحسین رحیمیان امام جواد (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ضربان قلب مولا ، همه هستی ام یا زهرا وقتی اسمتو می خونم ، من می رم تا عرش اعلا مادر زینب و حسینی و ملیکه ی ارض و سمایی طاووس احمدی گل علی ملیکه ی خود خدایی مادر من یا فاطمه ** عالمی گرفته رونق ، زطلوع نور زهرا الهی جدا شه اون سر ، که نداره شور زهرا خاک پاهای او گدای او زمین و اهل آسمونه خونه ی کوچیکش بالاتر از هزار هزار تا کهکشونه مادر من یا فاطمه ** از روزی که عشق زهرا ، زده در دلم جوونه تن و روح من همیشه ، داره یا زهرا می خونه نام قشنگ وپاک تو بی بی گره گشای مشکل ماست سرود ملی مسلمونا اسم تو و علی اعلاست مادر من یا فاطمه شاعر : محمد مهدی روحی حضرت زهرا (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دور از وطنم ، می لرزه تنم آتیش میگیرم من از، اشک حسنم مادر، بیا کنارم این دم آخر ، روضه می خونم با دل مضطر بیاد جدم شهید بی سر هر چند، مسموم زهر کینه ام اما ، غارت نمی شه پیکرم اینجا تنم نمی مونه روی خاکا ای وای امون امون از این غریبی ** آه بی جواب ، درد بی حساب بردن منو به اجبار، تو بزم شراب انگار، روضه ی شهر شام شده تکرار ، بزم شراب داده منو آزار مردم بیاد عمه جون صدبار اما، این جا کجا و بزم اون نامرد ، یکی همش با خیزرون می زد یکی به اهلبیت جسارت کرد ای وای امون امون از این غریبی ** من نیمه جونم ، أشهد میخونم میشه حرم و قبرم ، گوشه ی خونم میرم، دیگه از این زمونه دل سیرم ، تو غربت و غریبی می میرم تموم میشه روزای دلگیرم بوی، مدینه پیچیده دیگه اینجا ، یعنی رسیده مادرم حالا شدم شهید شهر سامرا ای وای امون امون از این غریبی شاعر : حسین رحمانی امام هادی (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
از چشم من مگیر مجال نظاره را با پلک خود مبند به من راه چاره را آیینه ی توبودم بنگر چه می کشم وقتی که آه تو شکند سنگ خاره را @hosenih با هر تکلمی نفست بند آمده با آه میزنی گره تسبیح پاره را جای سلام پلک کبودت تکان مده از تو گرفته اند زبان اشاره را من را ضی ام همین که تو باشی کنار من دریای من مگیر زمن این کناره را زانو بغل گرفته ام از غم که پیش تو پنهان کنم چو غنچه گریبان پاره را @hosenih داری هلال می شوی از بس گرفته ام از افتاب چشمت افول ستاره را از آن زمان که سوخت پرت منزوی شدیم آتش به گوشه ای بنهد هر شراره را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🍂نوحه حضرت_زهرا سلام الله علیها🍂 🥀زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها🥀 رفته ای مادر ببین تنها شدم با رفتنت همنشینِ غربتِ بابا شدم با رفتنت هیچ میدانی که بعد از تو چه آمد بر سرم؟ سوختم خاکسترِ غمها شدم با رفتنت رنگِ موهایم شبیهِ رنگِ موهایت سپید بعد تو من هم دگر، زهرا شدم با رفتنت از فدک چیزی نمیدانم ولی این روزها محوِ دربِ کنده از لولا شدم با رفتنت بس که شبها خون گریستم از غمِ دوریِ تو بین در اشکم ماهیِ دریا شدم با رفتنت هر کجای خانه دارد خاطراتت را ولی مثلِ روزِ اِحتضارت تا شدم با رفتنت دخترِ همسایه را مادر نوازش کرد و من دخترِ بی مادر و تنها شدم با رفتنت گریه بعد از مرگِ تو در خانه مان جایز نبود آهوی سرگشته در صحرا شدم با رفتنت! ✍هستی محرابی
‍ ❣﷽❣ 🥀زمزمه_حضرت_زهرا_سلام الله علیها🥀 🎶سبک قربون کبوترای حرمت امام رضا.....   دست من و عنایت و لطف و عطای فاطمه قلب من و محبّت و مهر و ولای فاطمه طبع من و قصیدة مدح و ثنای فاطمه جرم من و شفاعت روز جزای فاطمه به بذل دست فاطمه بخاک پای فاطمه منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه ⚫️یا فاطمه یا فاطمه رشته مهر فاطمه سوی خدا کشد مرا دل بولاش داده‌ام تا بکجا کشد مرا گر بزمین زند مرا وربه سماء کشد مرا درد اگر عطا کند یا به بلا کشد مرا پای برون نمی‌نهم، از سر کوی فاطمه وانشود لبم مگر، بگفتگوی فاطمه مهر و محبتش بود طینت من سرشت من ز دوستیش آبرو داده بروی زشت من روضة بی‌چراغ او مینوی من بهشت من شکر خدا که گشته این قسمت و سرنوشت  من سنگ محبّت و را بر سرو سینه میزنم بیاد خاک قبر او داد مدینه می‌زنم مرغک طبع من شده طوطی او هزار او کبوتر دلم زند پر بسوی مزار او قلب شکسته‌ام بود در همه، زار او شفا گرفت چشم من ز خاک ره گذار او خانة کوچکش بود کعبة آرزوی من از آن خوشم که فضه‌اش نظر کند بسوی من رشتة چادرش اگر بدست انبیاء رسد شعار فخر انبیاء بعرش کبریا رسد از لب جانفزاش اگر زمزمة دعا رسد جان ز نوای گرم او به جسم مصطفی رسد کسی که قدر و هل اتی گفته خدا بوصف او کجا قصیده‌های من بود رسا، به وصف او فاطمه‌ای که مصطفی خوانده به رتبه مادرش باحترام می‌کند قیام در برابرش بدست و سینه و جبین بوسه زند مکررش بوی بهشت یافته از دم روح پرورش مادح او کسی بجز خدا شود، نمی‌شود حق سخن به مدح او ادا شود، نمی‌شود منم که مهر داغ او نقش گرفته بر دلم سرشته با ولایتش دست حق از ازل گِلم اوست که هست تا ابد گره گشای مشکلم ز شعلة محبتش داده ضیاء به محفلم در آیم از دری دگر گر از دری براندم نمی‌روم ز کوی او چه خواندم چه راندم عصمت داوری نبود اگر نبود فاطمه جنّت و کوثری نبود اگر نبود فاطمه هیچ پیمبری نبود اگر نبود فاطمه احمد و حیدری نبود اگر نبود فاطمه آنچه که آفریده حق بوده برای فاطمه گفت از آن سبب نی من به فدای فاطمه کسی که در کتاب خود ثنای او خدا کند کسی که پیش پای او قیام مصطفی کند پیرهن عروسی‌اش به سائلی عطا کند کسی که خاک فضه‌اش دوای دردها کند چگونه رد کند ز خود مریض دردمند را مریض دردمند را فقیر مستمند را -به پیش بهر جود او محیط کمتر از نمی گدای کوی خویش را اگر عطا کند کمی همان عطای اندکش فزون بود ز عالمی مرا چه غم اگر خدا به مهر او دهد غمی دل بولاش بسته‌ام  در آرزو نشسته‌ام تیر غمش مگر رسد به سینة شکسته‌ام ای که به قلب عالمی نقش گرفته داغ تو ای که پریده مرغ دل از همه سو سراغ تو میوة معرفت خورد روح الامین ز باغ تو نور دهد به دیده‌ها تربت بی چراغ تو قسم به قبر مخفی‌ات، قسم بخاک تربتت خون، دل پاره پاره ام، گشته بیاد غربتت کاش بجای مشعلی سوزم در کنار تو کاش جو اشک زائری افتم بر مزار تو کاش چو قلب مرتضی بودم داغدار تو کاش بجای محسنت سازم جان نثار تو فیض زیارت تو را همیشه آرزو کنم تربت مخفی تو را به اشک شستشو کنم ای که خزان شد از ستم بهار زندگانیت گشته خمیده سرو قد بموسم جوانیت مدینه بعد مصطفی ندیده شادمانیت قسم به عمر کوته و به رنج جاودانیت عنایتی عنایتی «میثم» دل شکسته‌ام رو بسوی تو کرده‌ام دل به غم تو بسته‌ام   ✍(استاد غلامرضا سازگار)
به سینه ام چه گذشته که دختر خود را بغل گرفته و زود از خودم جدا کردم . . علی در آن همه دشمن مرا صدا می زد ولی من از پس در فضه را صدا کردم ز پا فتادم و قنفذ شکست دستم را ولی ز دست امامم طناب وا کردم استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel
غم که آوار می شود اِی وای درد بسیار می شود اِی وای خواب دُشوار می شود اِی وای سُرفه خونبار می شود اِی وای روضه تکرار می شود اِی وای غربتِ بی حَدَش به یادش هست هِق هقِ مُمتدَش به یادش هست پسرِ ارشدش به یادش هست قاتلی که زَدَش به یادش هست تا که بیدار می شود اِی وای کُن دعا که دِگَر زمین نَخورَد هیچ زن در گُذَر زمین نَخورَد لا اقل بی خبر زمین نَخورَد پیشِ چشمِ پسر زمین نَخورَد که چنین زار می شود اِی وای شهر صد رنگ بود و مادر بود نیَتِ چَنگ بود و مادر بود کوچه‌ای تَنگ بود و مادر بود هر طرف سنگ بود و مادر بود فصل آزار می‌شود اِی وای خواست پیشَش سپر شود که نشُد سدِ چندین نفر شود که نشُد مانعی در گُذَر شود که نشُد قَدِّ او بیشتر شود که نشُد حرفِ انظار می شود اِی وای وای از ازدحام و نامحرم آه بیت الحرام و نامحرم فاصله یک دو گام و نامحرم پا به ماهِ امام و نامحرم چشم خونبار می شود اِی وای کَمَرَش را گرفت برخیزَد پسرش را گرفت برخیزَد چادرش را گرفت برخیزَد تا سرش را گرفت برخیزَد همه جا تار می شود اِی وای از زمین خوردنش شکسته شده هفت جایِ تنش شکسته شده حسن از دیدنش شکسته شده هم علی هم زنش شکسته شده  وقتِ دیدار می شود ای وای با رُخِ خیس و چهره ی زردش پسرش تا به خانه آوردش صورتش را گرفته از مَردَش نه که سیلی دلیلِ سر دَردَش سنگِ دیوار می شود ای وای حسن لطفی @deabel
هر چه بود از در و دیوار خودم فهمیدم حاجتی نیست به انکار خودم فهمیدم راز حبس نَفَس و علت جوشیدن خون از فرورفتن مسمار خودم فهمیدم این که یک حادثه رخ داده در آن کوچۀ تنگ از نهان کردن رخسار خودم فهمیدم همه گویند دگر رفتنی است این بیمار به قیامت شده دیدار خودم فهمیدم این که دیگر نزنی شانه به موی زینب از قنوتت به شب تار خودم فهمیدم از چه لبخند به تابوت زدی بعد سه ماه؟ حاجتی نیست به گفتار خودم فهمیدم سید علی احمدی @deabel
رو گرفتی که کبودی تو پیدا نشود باعث رنجش زخم دل مولا نشود سر سجاده دعا کرده حسن آهسته بی کسی کاش نصیب دل بابا نشود ز دهان زن همسایه شنیده زینب حال او بسکه وخیم است مداوا نشود بشکند دست مغیره که به قنفذ میگفت آنقدر ضربه شدید است که او پا نشود پسرش دید غم کوچه و غصب فدکش به گمانم که دگر عقده ی او وا نشود چه سرش آمده مرگش ز خدا می خواهد گذرش کاش دگر سمت گذرها نشود حال او زار و خراب است بمیرم ای وای دیگر از بستر بیماری خود پا نشود علی بهرامی نیا @deabel
|⇦•همین که بهتری الحمدلله... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● همینکه بهتری الحمدلله جدا از بستری الحمدلله همین که در زدم دیدم دوباره خودت پشت دری الحمدلله شنیدم بسترت را جمع کردی و با سختی پرت را جمع کردی شنیدم آب دادی به حسینم حواس دخترت را جمع کردی تو دیگر با حجابت خو گرفتی به چندین علت از من رو گرفتی گمان کردی ندیدم زیر چادر چطوری دست بر پهلو گرفتی؟! جواب حرف هایم شد همین!«نه؟!» غریبه بودم اما اینچنین نه! ببینم!قصد رفتن که نداری؟ نرو!جان امیرالمومنین،نه! حسین رستمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
سه ماه می شود این چشم ها نخوابیدهن ست سه ماه شمس جمالت به من نتابیده ست چه اتفاق کبودی ست در حضور علی سه ماه چادرت از سر جدا نگردیده ست دوباره زخم تنت روضه های باز شده؟ که این همه به لباست بنفشه روئیده ست بخند راحت جانم که بعد خنده ی تو کسی به غیر مغیره به من نخندیده ست سه ماه زینبمان داد می زند مادر چه پیش آمده گوش تو را که نشنیده ست؟ صدای خنده ی همسایه ها، دل زینب چقدر روی سرش سنگ طعنه باریده ست شکسته است غرورم شبیه پهلویت شکستنم خبرش بین شهر پیچیده ست از آستانه ی در هر زمان گذر کردم هزار مرتبه مُردم کسی نفهمیده ست 🖋حسن کردی
🥀مرثيه حضرت زهرا سلام الله علیها السلام🥀 عليك ِ يا فاطمة الزهرا نَاحِلَةَ الْجسْم يعني نحيف و دل شكسته ميري جووني اما مادر پيري بهونه ي سفر مي گيري بَاكِیَةَ الْعَیْن يعني بارون ِ غصه ها مي باره چشاي ِ مادر ِ ما تاره ديگه علي شده بيچاره مُنَهَّدَةَ الرُّكن يعني توون برات نمونده بانو كي قلبتو سوزونده بانو كي بالتو شكونده بانو مُعَصَّبَةَ الرَّأْس يعني بستي سري رو كه پر درده رنگ رخ ِ تو مادر زرده تو كوچه كي جسارت كرده جوري لگد خوردي كه نمي توني بلند شي ازجات جاي ِ غلاف ِ رو بازوهات داري ميری كنار ِ بابات هيچ كسي اي واي ِ من نگفت تو كوچه به اون كافر نزن زن و جلوي ِ شوهر بميره زينبت اي مادر کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی و مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
کمی حرف بزن ... روضه و توسل جانسوز تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها علامۀ مجلسی می نویسه:امیرالمؤمنین نمازش رو توی مسجد خوند، از مسجد آمد بیرون،تا خَمِ کوچه رو رد کرد دید یه عده از این کنیزا در حال گریه دارن نگاش میکنن، امیرالمؤمنین صدا زد: "مَا الْخَبَر؟" چی شده؟ یهو یکی روش بشه،نشه،صدا زد: آقا! اگه میخوای فاطمه ات رو ببینی عجله کن..." فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مُسْرِعاً حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا" امیرالمؤمنین دوان دوان خودش رو رسوند، وارد حجره شد،" وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا ... وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالا" دید فاطمه داره از درد به خودش رو زمین می پیچه... "فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِه" عمامه رو برداشت، زانو زد زمین، سَرِ فاطمه رو از زمین بلند کرد گذاشت تو بغلش "وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ" صدا زد:یا زهرا! با من حرف بزن...اما جوابی نشنید...یه بار دیگه صدا زد: فاطمه! عزیزم!" فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ " آی مردم! باورتون میشه این علی است؟ باورتون میشه این همون علی است که دَرِ خیبر ازجا بلند کرده؟ همه ی قدرتش رو آقا جمع کرد، برای بار آخر صدا زد:" فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي" زهرا جان! من به کسی التماس نمی کنم، اما الان دارم تو رو التماس می کنم "كَلِّمِينِي" كَلِّمِينِی، یه کمی حرف بزن علی نمیره كَلِّمِينِي، حرفِ رفتن نزن علی میمیره كَلِّمِينِی، بگو تو کوچه چی اومد سرت كَلِّمِينِی، چیزی که به من نمیگه پسرت سر تویِ بغلِ امیرالمؤمنینِ،آقا خم شده رو صورتِ بی بی، تا صدا زد: "كَلِّمِينِي" زهرا! امیدم تو بودی، میخوای جواب ندی؟...صدا زد:" فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب" تا گفت من علی هستم... "فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْه" چشماش رو فاطمه باز کرد و یه نگاه به امیرالمؤمنین کرد...روایت میگه: تا نگاه کرد: "وَ بَكَتْ وَ بَكَى" هم زهرا و هم علی هر دو زدن زیرِ گریه.... می میرم برات، تو فقط گریه نکن پیشِ بچه هات، تو فقط گریه نکن میخندم برات، تو فقط گریه نکن 🎤کربلایی_مهدی_رسولی کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی و مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
من ندیدم که شبی پلک بهم بگذاری هرشب از شدت درد کمرت بیداری استراحت کن عزیزم ، بخدا میدانم خسته ای ، بی رمقی ، سوخته ای ، بیماری جان من سعی نکن با کمر تا شده ات محض آرامش من بستر خود برداری سرفه هایت بخدا قاتل جانم شده است بس که خونابه در این سینه ی زخمی داری سعی کن خوب شوی ، ای همه دارایی من زینبت را به چه کس بعد خودت بسپاری مونس خستگی حیدر خیبر شکنی تو نباشی چه کسی میدهدم دلداری 🖋پوریا باقری @marsieha
خون جگر داد زد غریبی من را زهر بهانه ست کوچه کشت حسن را وای از آن مسجد و مرور بلایا بر سر منبر مغیره بود خدایا سبِّ علی میکنند و فکر بهشتند نامه بیعت به عمرو عاص نوشتند @hosenih کشت مرا داغ کوثری که شکسته خاطره ی بغض مادری که شکسته حق بده هرروز زارزار‌ کنم من خاطره ی کوچه را چکار کنم من؟ آی کسی که سوال میکنی از من تا به کنون دیده ای کتک بخورد زن؟! پیش روی مادری که نور کهن داشت یک نفر آمد جلو که دست بزن داشت غصه همین بس بوَد که شانه به شانه دست به دیوار آمدیم به خانه دست پلیدی به ظرف کوثر من خورد بشکند آن دست که به مادر من خورد داغ زدند عاقبت دل پر او را با لگد انداختند چادر او را آنکه به کوچه شکست شیشه و بارش یک پسر هفت ساله بود کنارش کشت مرا آه سینه سوز حسینم روز کسی نیست مثل روز حسینم گرچه جگر بین طشت و حال خراب است کی سر من درمیان بزم شراب است @hosenih گرچه به تابوت تیر اینهمه خورده پیرهنم را کسی بزور نبرده آی ابالفضل پیش زینبمان باش دختر حیدر کجا اراذل و اوباش؟! کاش که شمشیر بر تنم بنشیند خواهر من را کسی اسیر نبیند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا ذهن را با خاطره درگیر می کرد ناگاه رنگ صورتش تغییر می کرد خواب پریشان شبش را در خیالش خوب و بدون درد و غم تعبیر می کرد @hosenih شاءن نزول آیه های چشم خود را با روضه های مادرش تفسیر می کرد گل های روی بالش زیر سرش را با اشک های چشم هایش سیر می کرد او داغ دیده در میان کوچه ای تنگ داغی که یک تازه جوان را پیر می کرد هر روز با خود زمزمه می کرد ای کاش در کوچه دشمن چند لحظه دیر می کرد یا کاش بعد از کوچه وقتی خانه آمد میخِ کجِ در را خودش تعمیر می کرد جعده، خیانت، زهر و...این ها علتش نیست روی جگر داغی دگر تاثیر می کرد @hosenih می خواست مادر را برد از کوچه اما چادر به زیر پای دشمن گیر می کرد ▪️ ▪️ آئینه ای یک دست را در قاب تابوت مشت مهیب تیرها تکثیر می کرد... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
630.5K
🍂زمزمه ایام فاطمیه🍂 🎶سبک:در دستگاه همایون .... ◾️بنداول در بین آتش و دود از پا فتاده زهرا دارد نظر به کوثر با دست بسته مولا ضرب لگد چه کرده باطفل نورسیده آنسان که فضه میگفت رحمی نما خدایا واویلتا واویلا واویلتا واویلا (۲) ◾️بنددوم با آه و ناله میگفت در بین خانه زینب بابا ببین رسیده جانم ز غصه بر لب ذکر لب حسینم همراه با برادر وای مادر غریبم گردیده چون در امشب واویلتا واویلا واویلتا واویلا(۲) ◾️بندسوم آتش شراره میزد افتاده تا به معجر از ناله‌های زهرا شرمنده بود حیدر افتاده بر زمین و در خاک و خون نشسته فضه رسیده از راه بهر کمک به مادر واویلتا واویلا واویلتا واویلا (۲) ✍شاعر: مرتضی_محمودپور فاطی
*به نام خدا* ( ** ) __♻️♻️♻️__________ *چه کنم بی تو پدر صبح و مسا دیده ترم* *بی تو در بحر غم و رنج و محن غوطه ورم* *تا تو رفتی ز برم کاسهٔ صبرم بشکست* *قایق زندگیم بر گل و بر لای نشست* *پدرم دلخوشی لیل ونهارم بودی* *گل خوشبوی زمستان و بهارم بودی* *خنده با رفتن تو رفته ز کاشانهٔ من* *بی تو ماتمکده شد جان پدر خانهٔ من* *سایهٔ تو به سرم سایهٔ اسایش بود* *سایهٔ تو بر من ساحل آرامش بود* *پدرم روز و شبم تیره وتارست چه کنم* *پدرم حال دلم مضطر و زار است چه کنم* *شوق دیدار تو یاشد به سر من پدرم* *سوخته از غم هجرت جگر من پدرم* *مادرم بال و پرم بود شما جان و تنم* *از کفم رفته پدر گوهر و در و ثمنم* *بعد تو نیست مرا پشت و پناهی پدرم* *بهر من نیست دگر عزت و جاهی پدرم* *مادران سنگ صبورند صفابخش وجود* *پدران شمع وجودند همه بود و نبود* *مادران گوهر عشقند و پناه دل ما* *پدران شمع شب افروز دل و منزل ما* *فاخرا قدر بدان سایهٔ مادر و پدر* *ارزش این دو بود بیشتر از در و گهر* *عزت هر دو جهان زیر سر این دو بود* *بی رضای دو کسی راه به جایی نبرد* *به قلم استاد مسلم فرتوت فاخر*
4_5839185034514271183.mp3
946.2K
‍ *بسم الله الرحمن الرحیم* زمینه ؛ تک در یه طرف افتاده مادر یه طرف افتاده یاس کبود حیدر پر پر یه طرف افتاده ای کاش نمیدیدم این روزو ای کاش همونجا میمردم ای وای تا که برسم پیشت صد بارفقط زمین میخورم جلوی چش ما بابامونو میکشن اینا که من دیدم مادرمو میکُشن وای دست بابامو وا کنید وای مادرمو رها کنید در یه طرف افتاده مادر یه طرف افتاده یاس کبود حیدر پر پر یه طرف افتاده خونه اروم میسوزه بعض تو گلوم میسوزه کاری نمیاد از من مادر رو به روم میسوزه چادر داره میشه خاکستر مادر میون آتیشه مسمار تو وسط این شعله داره گداخته تر میشه یکی کمک کنه تا بیاره مادرو چی شده که حالا صدا زده فضه رو وای موی بابام سپید شده وای محسن مون شهید شده در یه طرف افتاده مادر یه طرف افتاده یاس کبود حیدر پر پر یه طرف افتاده قلب حرم میلرزه دست پدرم میلرزه دونه به دونه داره اشک خواهرم میلرزه مادرشده راهی مسجد اینجا هجوم نامرده ای وای بدون علی زهرا گفته محاله برگرده به بابا هرجوری شده خودشو رسوند غلاف شمشیری زد و بازو رو شکوند وای شکست همه جای تنش وای چهل نفر میزدنش ┅═══✼🦋✼═══┅ بهترین مداحی های روز @qwehgm ⏪⬅️⏪ ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
4_5767057917840720631.mp3
7.81M
یاسمو پرپرکردن، قلبمو مضطر کردن 💔زبانحال امیرالمومنین ❗️ بسیار زیبا و محزون 💥💥بانوای حاج عباس طهماسب پور یاسمو پرپر کردن، قلبمو مضطر کردن، چشممو باز تر کردن میون غم ها موندم، فاطمه رفت جاموندم، پر زد و تنها موندم منمو، یه دل محزون، منمو، یه دل پر درد دیگه جون، توی پاهام نیست، منمو، یه اتاق سرد از وقتی رفت خونمون بی روحه، رفت و دلم مامن انبوهه، درد و غم و غصه و اندوهه (یافاطمه، فاطمه، یا زهرا) سکوت و غربت هردو، دل منو خون کرد و، به کی بگم این درد و وقتی تموم هستم، پر میکشید از دستم، خودم چشاشو بستم یادمه، شب آخر رو، که نگام، به نگاهش بود دیگه نیست، گلی که عشقم، دیدن، روی ماهش بود یادم نمیره غم پهلوشو، زخمی که افتاد روی بازوشو، ردی که حک شد زیر ابروشو (یافاطمه، فاطمه، یا زهرا) شبی که غسلش دادم، نمیره هیچوقت یادم، که از نفس افتادم انگار عذابم می کرد، بی تب و تابم میکرد، غصه هاش آبم می کرد خونمون، بی گل یاسم، شب و روز، مثل زندونه شده باز، پریشون زینب، چشای، حسنین خونه رفت و غمش کرد باهام کاری که، دنیای من سرد شد و تاریکه، خونه نشینی من نزدیکه (یافاطمه، فاطمه، یا زهرا) ┅═══✼🦋✼═══┅ بهترین مداحی های روز @qwehgm ⏪⬅️⏪ ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
🏴زمزمه نوحه تک و شور فاطمیه🏴 🎶سبک : (نگاه کم جونت به رنگ پائیزه) فاطمیه اومد ، دوباره محشر شد یوسف زهرا عزادار ، عزای مادر شد آقا ، فدای دل غمبارت ، دو دیده ی خونبارت ، ای یوسف زهرا آقا ، منتقم خون مادر ، ای ذوالفقار حیدر ، گل محزون بیا زهرا ، (همسرحیدر زهرا ، شفیعه ی محشر زهرا) یا فاطمه جانم [۲] فاطمیه اومد ، دل شیعه مضطر شد دوباره رخت غُصه و غم بر تن حیدر شد ای وای ، رسیده فصل غمها ، غم و غریبیِ مولا در ماتم زهرا ای وای ، زهرای نیمه جونش ، یاور قد کمونش ، میره از این دنیا زهرا ، (همسرحیدر زهرا ، شفیعه ی محشر زهرا) یا فاطمه جانم [۲] نشسته دلهامون ، به ماتم مادر زمین و آسمون گشته همناله با حیدر ای وای ، لگد و در و میخ در جلوی چشای حیدر فاطمه نقش زمین ای وای ، آتیش ظلم و کینه پهلو و بازو و سینه شده با هم قرین زهرا ، (همسرحیدر زهرا ، شفیعه ی محشر زهرا) یا فاطمه جانم [۲] مداح اهل بیت (ع)⬇️ کربلایی_سعید_سلطانی🎤 کانال باب الحوائج یامولاتی_یافاطمه_ااغیثینی🍂 اشعار ناب ( مداحی و مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا،‌ قدیمی‌تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی‌تر زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی‌تر که قبل از قصۀ ‌«قالوا بلی» این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد زنی آن‌سان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌های تلمیحش جهان این شاه‌مقصودی که روشن شد ز تسبیحش ابد حیران فردایش، ازل مبهوت دیروزش ندانم‌های عالم ثبت شد در لوح محفوظش چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست غمی در جان زهرا می‌شود تکرار در تکرار صدای گریه می‌آید به گوشش از در و دیوار تمام آسمان‌ها می‌شود روی سرش آوار که دارد در وجودش روضه می‌خواند کسی انگار برایش روضه می‌خواند صدایی در دل باران که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان خدا را ناگهان در جلوه‌ای دیگر نشان دادند که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند صدای گریه آمد، مادرم می‌سوخت در باران برای کودک خود پیرُهن می‌دوخت در باران وصیت کرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید! تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید جهان تشنه‌ست، بالای سر او آب بگذارید زمان رفتنش فرمود: می‌بخشید مادر را کفن‌هایم یکی کم بود، می‌بخشید مادر را بمیرم بسته می‌شد آن نگاه آهسته آهسته به چشم ما جهان می‌شد سیاه آهسته آهسته صدای روضه می‌افتد به راه آهسته آهسته زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته بُنَّیَ تشنه‌ای مادر برایت آب آورده... 🖋سید حمید رضا برقعی