از کرخه تا شام
🌹همسر شهید:
♥️رفتنش بیتابم کرد؛ حمید هم چیزی نمیگفت، راهش را انتخاب کرده بود ولی مگر میشد این دل #عاشق را آرام کرد.
♥️نگاهش به نگاهم گره خورد؛ گریم گرفت؛ با گریه من، اشک حمید هم جاری شد.
♥️دستم را گرفت و گفت: "فرزانه، دلم را لرزاندی؛ ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونی."
♥️لحظات آخر، مداحی محمود کریمی که روضهی وداع حضرت زینب با امامحسین است یادم میومد: " کجا میخوای بری؟ چرا منو نمیبری؟ حسین، این دم آخری، چقدر شبیه مادری."
♥️همین #مداحی را برای حمید خواندم: "حمید، کجا میخوای بری؟ حمید نمیشه که نری؟ حمید منم با خودت ببر، حمید چقدر شبیه مادری."
♥️قرار شد یک ربع با پیکر حمید، تنها باشم، سرم را بردم کنار گوشش و گفتم: " #یادت_باشه ! دوستت دارم، خیلی دوستت دارم."
♥️یاد حرف شب آخر حمید افتادم:"فرزانه، دلمو لرزوندی؛ ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونی."
درگوشش حلالیت خواستم، گفتم:"حمیدم؛ ببخش اگر دلتو لرزوندم، منو حلال کن، شهادتت مبارک عزیزم، سلام منو به سیدالشهدا برسون، به حضرت زهرا بگو هدیه منو قبول کنن."
📚کتاب *یادت باشد*
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#یاد_شهدا_باصلوات
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#خاطرات_شهدا
در استان اصفهان حسینیهای وجود دارد که ۴۰ شب روضه💔 برگزار میکرد، #شهید_حججی به مدت دو سال جزو خادمان این حسینیه بود🍃. او از نجفآباد حدود ۵۰ کیلومتر را طی میکرد تا به اینجا بیاید، وقتی برای پذیرش آمد دو نکته گفت، یکی اینکه من را پشت قضایا بگذارید که جلوی چشم نباشم👌 و دوم هر چه کار سخت در این حسنیه هست را به من بگویید🙂 انجام دهم. بعضی از شبها آنقدر خسته میشد که وقتی عذرخواهی میکردیم، میگفت برای امام حسین باید فقط سر داد.😔😭
#شهید_محسن_حججی
#جون_الخادم_المهدی
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🌷🌷🌷🌷🌷
👈از بارزترین خصوصیات سجاد، ولایتمداری و تحت امر ولی بودن،
به طوری که با فدا کردن جانش در راه
اسلام و امام زمانش و نائبش در عمل
ولایتمداریاش را ثابت کرد.
احترام به اطرافیان بهویژه به مادر
و پدرشان و اینکه همیشه دوست داشت.
از نگاه به نامحرم و صحبت با نامحرم پرهیز مےکردند اهل نافله شب، حتے در سختترین شرایط مأموریتے و تأکید بر بجا آوردن نماز در اول وقت داشتند.
به حفظ قرآن علاقهمند و اهل خمس
بودند و در همه
کارها جز به خدا توکل نمےکرد.
و از نیازمندان نیز در حد توان دستگیری مےکردند👌
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#قسمتی_از_وصیت_نامه_شهید_یوسف_فدایی_نژاد
.
به یگان خودمان هم یک کتانی سالامون، دو پتو و ... بدهکارم بگویید حلال کنند.
یک سطل زباله جلوی گردان بود که یک روز در آن یک کاغذ در حال سوختن انداختم که قسمتی از سطل آشغال سوخت و من مسبب آن بودم. این مورد را هم خواهشا درست کنید.
در مجموع از مادر، پدر، برادر و خواهر خوبم می خواهم که مرا کاملا حلال کنید
و برایم دعا کنید که پاک، سفید و کاملا بندهوار در پیشگاه خدا حاضر باشم و برای مخصوصا حق الناس و تمام حقوقی که به گردنم است دعا کنید که از شما انتظار دعای جدی دارم.
راه حق، یعنی راه خدا را در پیش گیرید و ثابت قدم باشید تا به خدا برسید
.
#شهید_یوسف_فدایی_نݫاد
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🖇نماز شب برای رسیدن به شهادت
در نيمه هاي شب خيلي زود براي نماز شب بيدار مي شد، من ساعت را کوک مي کردم، قبل از آن يکي دو ساعت زودتر بيدار مي شدو مي گفتم چه خبر است بخواب که فردا مي خواهي بروي سرکار، خسته اي، ميگفت: خدا گدا می خواهد و من باید گیرهایم را برطرف کنم تا خداوند توفیق خدمت خالصانه و رزق شهادت را نصیب من کند.
گاهی اوقات با صداي گريه ايشان بيدار مي شدم، حس مي کنم که اين ارتباط دو طرفه شده بود و خداوند بسيار ايشان را دوست مي داشت، ميگفت خدا راحت وصل مي کند، ما هستيم که سيم مان گير دارد و نمي توانيم خوب اين ارتباط را برقرار کنيم.
#شهید_سیدحمید_طباطباییمهر🌷
@azkarkhetasham