پسر حضرت زهرا دل ما را دریاب
ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران
سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن
تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران
@azkarkhetasham
بعد از آنکه محسن وارد سپاه شد، عصر ها به کتابفروشی می آمد و پولی را که از این کار به دست می آورد برای اردوهای جهادی کنار می گذاشت.
رشته ی تحصیلی محسن برق ساختمان بود
و کار برق کشی هم انجام می داد، پول دست مزدش
را در قُلَّکی که برای این کار کنار گذاشته بود، جمع می کرد و هر دفعه که به اردوی جهادی می رفتیم، سه، چهار میلیونی که جمع کرده
بود را خرج اردو می کرد.
#شهید_محسن_حججی
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#خواستگاری
#شهید_مهدی_زینالدین
اومده بود مرخصي بگيره، يه نگاهي بهش کرد گفت: "ميخواي بري ازدواج کني؟ "
گفت:
"بله ميخوام برم خواستگاري"
- خب بيا خواهر منو بگير!
گفت:
"جدي ميگي آقا مهدي"
- به خانوادت بگو برن ببينن اگر پسنديدن بيا مرخصي بگير برو!
اون بنده خدا هم خوشحال دويده بود مخابرات تماس گرفته بود!
به خانوادش گفته بود:
"فرمانده ي لشکرمون گفته بيا خواهر منو بگير، زود بريد خواستگاريش خبرشو به من بديد!
بچه هاي مخابرات مرده بودن از خنده!
پرسيده بود:
"چرا ميخنديد؟ خودش گفت بيا خواستگاري خواهر من! "
گفته بودن:
"بنده خدا آقا مهدي سه تا خواهر داره، دوتاشون ازدواج کردن، يکيشونم يکي دوماهشه!! "
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
اولین اعزامش به سوریه سال ۹۴ بود که به او اجازه ندادند و مخفیانه به سوریه رفت.
وقتی از هواپیما پیاده شدیم محمد حسین اول به زیارت بی بی زینب س رفت و در آنجا نجوا میکرد و اشک میریخت.
در آنجا نام مستعار سید عماد را انتخاب کرد چون هم به سادات علاقه داشت و هم به شهید جواد مغنیه...و همیشه یک شال سبز دور گردنش بود
به خاطر شهادت رفیقش شهید فانوسی بسیار ناراحت بود و هرپیامی میفرستاد آخرش مینوشت دعا کنید من هم فانوسی شوم.
بعداز دوماه برگشت به ایران و بار دوم سال ۹۵ اعزام شد.میگفت من با خانم فاطمه زهرا س قرار دارم و باید بروم. در مناطق جنگی بسیار فعال و کاردان بود شجاعت و دلاوری خاصی داشت. کارش بسیار سخت بود و اکثر مین هارا خنثی میکرد در این میان زیارت نامه حضرت زهرا س و نماز شب را هرگز ترک نمیکرد.
#کانال
#مدافع_حرم
#شهید_محمدحسین_بشیری
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#رسم_خوبان
مسلمانی بسیار متواضع و بدون تکبر بود. بارها دیده می شد که به کارگران ساده پایگاه، مثل باغبان ها، نظافت چی ها و… کمک می کرد. او در آن زمانی هم که فرمانده پایگاه بود، در روزهای عاشورا و ایام سوگواری، عضو ثابت مراسم عزاداری بود. بابایی با پای برهنه در جلوی صف های عزاداران حسینی حرکت می کرد و به نوحه خوانی و مرثیه سرایی می پرداخت. این رفتار و سیره عملی او، باعث شد که شاگردان بسیار خوبی تربیت و به جامعه نیروهای هوایی کشور تقدیم کند...
#شهید_عباس_بابائی
#سالروز_شهادت
@azkarkhetasham