eitaa logo
از کرخه تا شام
162 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
#در_محضر_شهدا شهدا را یاد کنیم با ذکر یک #صلوات #شهادت #دفاع_مقدس @azkarkhetasham
بچه ها! ما در یک دوره‌ی خاصی ازتاریــخ هستیم؛ هرکدومتون برید دنبــال اینکه بفهمید مأموریت خاصِّتون در دوران قبل از ظهور چیه؟! شما الان وسط معرکه‌اید، وسط میدون مین هستید؛ بچه‌ها! از همین نوجوانی خودتونو برا حضرت مهدی عجل‌الله آماده کنید... حاج حسین یکتا #دفاع_مقدس @azkarkhetasham
【 ‌آره‌حاجے... امسال‌کہ‌نیستے‌اربعینم‌نیست.. @azkarkhetasham
#شهادت آمدنی نیست رسیدنی است، باید آن قدر بدوی تا به آن برسی، اگر بنشینی تا بیاید همه #السابقون می‌شوند می‌روند... و تو جا می‌مانی...! #حاج_حسین_یکتا @azkarkhetashan
دلم سادگی می خواهد.. و فداکاری..... از آن فداکاری های دفاع مقدّس که سن و سال نمیشناخت.. از آن سادگی های خاک پاک میهنم در مقدّس ترین دفاع.. #دفاع_مقدس @azkarkhetasham
رفیق با خدا نباشی باختی ها نور خدا رو تو چهره ی شهدا ببین #استوری #اربعین #پس_زمینه_گوشی @azkarkhetasham
‌ عاقبت یڪ روز، تمام این دورےهارا دوستےها جبران مےڪند! عاقبت یڪ روز... من بھ تو مےرسم "۱۰ روز تا اربعین سیدالشُهداجـآن" #اربعین @azkarkhetasham
دورازحرمت ... ؛ دغدغہ‌جز‌روضہ‌ندارم سرگرمِ‌گرفتآرۍودرگیرِفراقم ! دݪتنگم‌ودݪتنگم‌‌و دݪتنگِ‌ - عرآقم @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
روزی جلسه مهمی داشتیم۰ دیدم حاج عباس با یک دختر بچه کودک وارد جلسه شد۰ برای همه سوال شده بود که این بچه کیست و در این جلسه چه می کند۰ حاج عباس عاصمی بعضا نظر این طفل کوچک را هم در مورد آن جلسه مهم می پرسید و می گفت نظر شما چیه؟؟؟ آخر مجلس ازش پرسیدیم، حاجی این بچه کیه؟؟؟ گفت همسایه ما مقداری کار بنایی داشت این بچه رو آورد منزل ما و من هم گفتم برای اینکه بتونند راحت کارشون رو انجام بدند دخترشون رو آوردم بیرون تا خیالشون بابت بچه راحت باشه۰ @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
دلنوشته ای از همرزم شهید یادت هست، اسمت را گذاشته بودند «پیشکسوت تفحص قم» و خودت می گفتی: «نه بابا. ما بیل و کلنگ و عمله ایم.» نقطه های صفر مرزی را، خاکریزها را، همه محورهای زیر خاک و رمل رفته را، مثل کف دست بلد بودی. پاهایت آشنا شده بودند با همه سنگرها و محورها. مقر تفحص را یادت هست؟ ۲۶ فروردین ۱۳۸۰، همان روز اول ورودم به اطاق فرماندهی مقر دعوتم کردی. مدارکم را که دیدی، برگ مأموریتم را روبه رویم گذاشتی و شروع کردی به گفتن تذکرات، آن قدر جدی و آرام و خلاصه و ساده که ترس وجودم را گرفت. «شاید نتوانم؟» و تو آرام امید دادی و من تازه می فهمیدم: «فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما درجات منه و مغفره و رحمه»(۹۵ و ۹۶ نساء) یعنی چه؟ تو روز و شبت را گذاشته بودی برای یافتن پیکر شهدا و همسر و تنها فرزندت یعنی روح الله را در شهر تنها گذاشته بودی، نه آنکه دوستشان نداشتی؛ داشتی، از همه آدم های رمانتیکی نسل آهن و سیمان امروز هم بیشتر، اما دنبال چیزی بودی که من با همه سلول هایم، در کنار تو درکش کردم. «و لهدیناهم صراطا مستقیما و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا»( ۶۸ و ۶۹ نساء) و اصلا صراط مستقیمی جز مسیر پیامبران و راستگویان و شهدا و نیکوکاران مگر هست؟ و چه زیبا تو و دوستانت در آن قرار داشتید؛ رفیقانی بهتر از همه عالم. یادت هست روزی روی صندلی مخصوص خادمان حرم مطهر نشسته بودی که به شوخی بهت گفتیم:«حاج عباس این جا که شهید نیست! این جا دنبال چه می‌گردی؟» و با همان لبخند همیشگی‌ات، پاسخی حکمت آمیز دادی: «این جا دنبال شهید نمی‌گردم، این جا دنبال شهادت می‌گردم.» 📎فرماندهٔ اطلاعات سپاه قم و مسئول تفحص لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب ولادت : ۱۳۴۶/۷/۷ قـم شهادت : ۱۳۹۱/۴/۳۰ درگیری باگروهک پژاک ، غرب کشور @azkarkhetasham