eitaa logo
از کرخه تا شام
162 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
از کرخه تا شام
ایشان در یگان ویژه صابرین سمت جانشینی فرماندهی اطلاعات را عهده دار بود. توانایی های خارق العاده و هوشیاری زیاد و دید بسیار عالی وی در عملیات های شناسایی در مناطق کوهستانی باعث شد تا همرزمانش به وی لقب چشمان عقاب را بدهند : شب آخر قبل از شهادتش، تماس گرفت، گفتم : جایتان خوب است، حالتان خوب است؟ گفت: حالم خوب است و در آسایشگاه هستیم و داریم تلویزیون می بینیم، من هم باور کردم. چون سریال و شبکه ای که پخش می شد را درست گفت علی ۳ مرداد برای نماز صبح بیدار می شود که نماز بخواند. حس ششم بسیار قوی داشت، حس میکند که اطرافشان دشمن آمده است به دوستش میگوید: حس میکنم دشمن به ما نزدیک می شود، دوستش می گوید: بخواب این موقع صبح خبری نیست. تفنگش را برداشته و رفته بیرون. ده دقیقه بعد صدای تیر اندازی می اید و چندین نفر از افراد دشمن را به هلاکت رسانده و چند دقیقه بعد خبر دادند که علی پرورش هم به شهادت رسید. @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
دیروز مادرم گفت: شما ناهار بیایید خونۀ ما,خواهرم شب میاد! گفتم: نه! جواد شاید زنگ بزنه خونه، موبایل آنتن نمیده! یکهو مادرم زد زیر گریه... تازه فهمیدم چی گفتم! اصلاً حواسم نبود که جواد دیگه نیست, دیگه تلفن نمیزنه, دیگه مأموریت نمیره... . سلام عزیــز دلم... سید جوادم!! ببخش دیــر آمدم..ببــخش پریــشان آمدم... استخوان هایــٺ را به آغوش کشیــدم و با تمام وجودم بوییـدم...بوسیدم... دردش آشــنا بود و خــوب مےدانستم حس و حالِ این لحظات عجــیب را شاید ؛ پرده ورق میخورد به کربلا... وَ  تنهـــا خدا مےداند چــه گذشــٺ بر دلم ... . @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
محمد رشته دندان پزشکی دانشگاه شیراز قبول شد همه بهش میگفتند آقای دکتر, اما پاسدار شدن را به دکتر بودن ترجیح داد . نزدیک عید سال ۸۵  به راهیان نور رفت و موج انفجار محمد را گرفت و مجروح شد درحالی که ایام عید هم مراسم عقدش بود, چهارم عید مجروح شد، از ناحیه سر و کمر موج انفجار گرفته بود، با همان حال نشست سر سفره عقد برای عروسی اش بعد از یک درگیری در ارومیه، از ناحیه صورت ترکش خورد، به عروسی اش هم ۱۰ روز مانده بود, دو روز به عروسی اش قرار شد که عمل کنند,البته گفته بود به مادرم بگویید شاخه خورده، کارتهای عروسی اش هم پخش شده بود، من متوسل به امام جواد( علیه السلا) شدم و عمل لیزری روی صورتش انجام دادند و با صورت پاسمان کرده عروسی اش را گذراند . @azkarkhetasham