از کرخه تا شام
#روایٺــ_عِـشق ✒️
همیشه در فکر💭 اصلاح #خودش بود.خیلی وقتها از من می پرسید:‼️ «فاطمه! من چه اخلاق #بدی دارم؟» من هم سنگ تمام می گذاشتم😉 و بدون #تعارف جوابش را می دادم. از آن لحظه به بعد #دیگر آن مورد در مرتضی دیده نمی_شد🚫!مرتضی می گفت: «من باید به جایی برسم که #خدا من رو با انگشت نشان بده☝️ و بگه این #مرتضی رو که میبینین؛ من عاشقش💞 شدم و خون بهاش رو با #شهادت دادم. من دوست ندارم رو به قبله بشینم⚠️ و دعا کنم شهادت، #شهادت، شهادت ... »من هم شوخی می کردم ☺️و می گفتم:« بشین تا خدا #عاشقت بشه» مرتضی هم میگفت: «فاطمه!💓 آخر می بینی خدا چه جور عاشقم می شه»💯من از مرتضی #دعای شهادت ندیدم. می گفتم: «تو خودت را برای خدا می گیری!» می گفت: «آره. این #قشنگه که خدا خودش بگه از تو خوشم اومده،😍 بیا پیش #خودم »
✍ به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_مرتضی_حسین_پور🌷
#سالروز_شهادت
@azkarkhetasham