از کرخه تا شام
🍃🌺🍃🌺
💟پیله کرده بود برای #سال_تحویل کنار حرم حضرت معصومه (س) باشیم ... دستش را محکم گرفته بودم، نمیخواستم لحظه ای بینمان جدایی باشد
💟آنقدر #شلوغ بود که نشد جلوتر برویم، همانجا داخل حیاط رو بروی صحن آیینه به سمت #ضریح گفت: خانوم ، خانومم رو آوردم ببینی، ممنونم که منو به #عشقم رسوندی!
📚کتاب "یادت باشد..." عاشقانه های حمید و فرزانه.
سرشار از سبک زندگی درست و اسلامی و پر از #عشق و صمیمیت.
این کتاب مملو از رفتارهای #صحیح و #عاشقانه است.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم🌷
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
پر میزند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟ #شهید_جواد_تیموری🌷 #سالروز_شهادت
#خاطرات_شـهدا
🍃🌺روزی که اومدن #خواستگاری گفت که نظامیه من خودم از خدا همسر نظامی خواسته بودم و همیشه دلم❤️ میخواست که همسرم نظامی باشه با شغلش مشکلی نداشتم ولی با #سوریه رفتن و پیگیری شدیدش کمی مشکل داشتم.میدونستم که اول و آخرش شهید🕊 میشه ولی عاشق بودم دلم نمیخواست به این زودی بره حتی بعد عقد بهم گفت:"بانو جان..‼️
🍃🌺باید برم سوریه بیتاب شدم...گریه کردم😭 و نذاشتم که بره ولی مطمئن بودم و میدونستم که یه روزی واسه #دفاع میره اطمینانم وقتی بیشتر میشد که اشکاشو تو سوگ مدافعان حرم میدیدم اشکهای😭 مردی که ندیده بودم جز برای ائمه علیهمالسلام جاری شه #عروسیمون فصل سردی بود اسفند ۹۲ فردای عروسی🎊 واسه ماه عسل رفتیم مشهد و خودمونو سپرد دست #امام_رضاعلیهالسلام روزای خوبی بود کنار حوضها میشِستیم و خیره میشدیم
🍃🌺به #ضریح مبارک میدونم که تو همون نگاها هم شهادت میخواست بعد زیارت تو هوای سرد 🌨و یخبندون اسفندماه میرفتیم بستنیفروشی و #بستنی قیفی میخوردیم و میگفتیم و از ته دل میخندیدیم.😍.تو کارای خونه هم کمک حالم بود و هیچ وقت اخم و داد و بیدادشو ندیدم درست مثه یه گل ازم حمایت میکرد #عشقمون شهره ی خاص و عام بود الآن که صبر زینبی دارم شک ندارم ❌که خدای بزرگ و امام حسین علیهالسلام خودشون کمکم کردن تا تحمل کنم...🌺
✍راوی: همسر شهید
#شهید_جواد_تیموری🌷
📎سالروز شهادت
@azkarkhetasham