✍خاطره ای از #زبان شهید #قاسم_غریب 👇
سیزدهم شهریور سال 1390 در درگیری با گروهک تروریستی پژاک (ارتفاعات جاسوسان)
عملیات طاقت فرسا بود..
همش ترکش بود و دود و خون.....
🕊سردارشهید #جعفر خانی خطاب به من :
#غریب شما عقب باش و هوای بچه هارو داشته باش ...
#مسئول و فرمانده محور خط شکن من بودم ولی سردار جعغر خانی گفتند:
اینها با من کار دارند...
رفت و سردار و شهیدش کردن
15 نفر از بچه ها شهید شدند...
#بقیه بچه ها رو به عقب کشاندم
تیر و ترکش از کنار و جلوی راهم از آسمان و زمین میبارید...
خیلی آرزوی شهادت داشتم ....😔
#اما یک لحظه در اون عملیات به یاد همسر و دو فرزندم افتادم و #شهادت نصیبم نشد...
.
( این شهید بزرگوار #قاسم_غریب در تيرماه94 در تدمرسوریه_کوههای پالمیرا به شهادت رسید)
#سردار_شهید_محمد_جعفرخانی
#شهید_قاسم_غریب
@azkarkhetasham
#خاطرات_شهدا
ما سال ۹۴ تو اهواز تو پادگان حمیدیه، #خادم بودیم برا راهیان نور😊
جواد #مسئول ما بود☺️
جواد همه را صدا کرد برا #نماز_صبح
با چک و لگد😹
به من میگفت بلند شو و رو شکمم راه میرفت😇
اقا بلند شدیم رفتیم #وضو گرفتیم وایسادیم نماز
تا همه خوندیم، گفت خب #بخوابید ساعت دو عه😅
ساعت ۲ نصف شب نماز صبح😳
آقا خوابید کف کانکس و #میخندید ماهم اعصابا...😬
هیچی دیگه #پتو را برداشتیم و انداختیم روش و دِ بزن😂
#شهید_مدافع_حرم_جواد_محمدی
#راوی_دوست_شهید
@azkarkhetasham