eitaa logo
از کرخه تا شام
162 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
از کرخه تا شام
🔹زمستان بود. جایی که بودند هوا به شدت سرد بود و برف زیادی می بارید. خیلی سرمایی بود. کلی لباس گرم با خودش برد. از کلاه و شال گرفته تا جوراب و کاپشن. 🔸اما توی تمام عکس هایی که برایم می فرستاد، لباس درست و حسابی تنش نبود. می پرسیدم: چرا خوب لباس نمی پوشی؟ خدای نکرده سرما می خوری. جواب می داد: می پوشم. حواسم هست. 🔹مرخصی که آمد، گفت برایم لباس گرم بگذار. هر چقدر که می توانی. پرسیدم: پس آن لباس هایی که با خودت بردی چه؟ 🔸گفت: بچه هایی رو دیدم که پدرانشون رو در جنگ از دست داده بودند و توی برف و سرما کار می کردند آن هم بدون لباس گرم. 🔹همه لباس های گرمم را به آن ها دادم. دلم طاقت نیاورد من احساس سرما نکنم ولی اون ها از سرما بلرزند... 📎 ترور بیولوژیڪ 🌷 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🌺دعاهایش درست و کامل اجابت می شد. همانطور که دلش می خواست. از خدا خواسته بود که صاحب فرزند دوقلو شود. وقتی خدا بچه ها را بهمان هدیه داد روز و شب شکر می کرد. 🌺دوست داشت نسلش محب اهل بیت باشند. می گفت: این دخترها برایم از صدها پسر باارزش ترند قبل از به دنیا آمدن بچه ها کمی دستمان خالی شد چون مجبور شدیم پس اندازمان را به یک نیازمند قرض دهیم. اهل قرض گرفتن هم نبود. 🌺از خدا خواسته بود اگر بچه ها پر روزی هستند، نشانه ای برایش بفرستد. همان روزها حق التدریس دوره ای که در یک حوزه مشغول بود و اصلا فراموش هم کرده بود، به حسابش واریز شد. آن هم یک مبلغ قابل توجه. 🌺بچه ها که به دنیا آمدند، زندگی رنگ دیگری گرفت. می گفت خیر و برکت از وجودشان می بارد. هر وقت نگاهشان می کرد، فقط خدا را شکر می کرد و بس. 🌺با آنکه عاشق بچه ها بود، وقتی هنوز دو ماهشان تمام نشده بود، عازم سوریه شد. یکی از بستگان در مخالفت با تصمیمش به او گفته بود که حالا نرو، بچه هایت خیلی کوچک هستند. و او در کمال جدیت پاسخ داده بود که مگر امام حسین(ع) بچه کوچک نداشت؟ 🌺تازه امام فرزندش را به میدان نبرد برد اما بچه های من در امنیت هستند. اگر نروم شرمنده بچه های امام می شوم 🌺شهید پورهنگ با وجود دو دختر دوقلو و موقعیت های مناسب داخل کشور حضور در جبهه مبارزه با تروریست ها را انتخاب کرد 🌺شهید پورهنگ خطاب به دخترانش نوشت:✍ 🌺فاطمه خانم و ریحانه خانم بابا ! بدانید که شما دو گل، عشق من هستید. شما را به اندازۀ تمام ستارگان دوست دارم. اگر شما را تنها گذاشتم برای این بود که فدای راه علی (ع) شوم. 🌺کودکانی مثل شما به دست کثیف ترین و خبیث ترین حیوانات انسان نما قطعه قطعه می شوند و به خدا من تحمل آن را ندارم 🌷 @azkarkhetasham
#برباݪ_سـخن 🔰هرخانمـی که چادر به سرکند و عفت ورزد، وهر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند 🔰اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین علیه السلام خواهم کرد و او را #دعا می کنم... #شهید_حسین_محرابی🌷 #سالروز_ولادت @azkarkhetasham
روی انگشترش نام حضرت فاطمةالزهرا (س) نقش بسته بـود ... محمــد علاقه‌ی زیادی به حضرت زهرا (س) داشت ؛ مـادرش می گفت : سحرگاه سیزده شهریور ، همان موقعِ شهـادت محمدم خـواب دیدم ســرش را بر رویِ زانوهام گذاشته بعد گفت : یا زهرا (س) و سرش از زانوهام افتاد. #پاسدار_مدافـع_وطن #شهید_محمد_غفاری🌷 #یا_فاطمة_الزهرا @azkarkhetasham
🔹روزهای آتش و انتظار و انفجار، یادمان نرفته است سینه ها داغدار، نخلهای سربدار، یادمان نرفته است 🔸چکمه های پرزخون، عشق و ترکش جنون، پاتک و تک و نبرد ورد لب دعایمان یا علی و ذوالفقار، یادمان نرفته است #هفته_دفاع_مقدس گرامی باد @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🔰بعد از فتح شهر الحاضر بود که به لطف خدا و مدد اهل بیت بدون شهید و مجروح، عملیات تموم شد، رزمنده ها خیلی خوشحال بودن و هر کسی به نحوی شکرگزاری میکرد و در حال شادی بود. 🔰منم اسلحه رو مسلح کردم و دو تا تیر هوایی زدم یه دفعه یه نفر زد رو شونم برگشتم دیدم مسعوده، با ناراحتی گفت چیکار میکنی!؟ گفتم: خب خوشحالم، شهرو فتح کردیم، دارم تیر هوایی می زنم. 🔰مسعود گفت: بیت الماله، برادر بیت المال ؛ با اینکه من بزرگتر بودم و تقریبا مسعود هم سن بچه من بود، ولی این حرفش تا عمق وجودم رفت و همیشه صداش تو گوشمه و خدارو شکر میکنم که لیاقت همراهی و همرزمی شهدا رو نصیبم کرده. 🌷 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🌺ولی‌الله با آنکه بارها و بارها زخمی می‌شد خیلی کم پیش می‌آمد که بیاید و به خانواده سر بزند. زمانی که مجروح می‌شد سریع در بیمارستان مداوا می‌شد و از همانجا به جبهه برمی‌گشت. 🌺همیشه می‌گفت: «جبهه واجب‌تر است و باید به مردم خدمت کنیم.» حتی یک بار موج ترکش به صورتش اصابت می‌کند که اثر زخم ترکش در یکی از عکس‌های شهید کاملاً نمایان است. 🌺یک ترکشی کنار قلب برادرم همیشه اذیتش می‌کرد. برای همین دکترها چند بار به او اخطار داده بودند که باید زودتر عمل کند. 🌺ولی برادرم در جواب دکترها می‌گفت : اگر خدا بخواهد من را نگه دارد برایم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. عقیده داشت که اگر قرار است برای هر ترکشی در بیمارستان بستری شوم از جبهه و جنگ عقب می‌مانم. 📎جانشین لشگر ۵ نصر 🌷 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🔸هر بار سوریه را نشان میدادند می دیدم که مشتهایش گره می شد و وقتی هم که می رفت میدانستم که در دل جنگ هست ولی هیچ وقت از وی نمیپرسیدم چرا که می دانستم جوابی دریافت نمی کنم. 🔹مهدی بسیار به مسائل حفاظتی دقت داشت برای همین اطلاعاتی در مورد کارش به ما نمی داد حتی زمانی که محرم ترک اولین شهید مدافع حرم را آوردند به ما گفت یکی از دوستانم در غرب کشور شهید شده و میروم به استقبال وی حتی به ما نگفت که این شهید در سوریه بوده است. 🔸مهدی یکبار تصادف کرده بود و ردی بر روی پایش مانده بود میگفت "مادر اینا نشونه هست، اگر یک روز سر نداشتم از این شناساییم کنید" 🌷 @azkarkhetasham
چند روز قبل از شهادت روح الله، بچه های عملیات لشكر ۲۵كربلا درصدد چاپ بنر تصاوير شهداي اين لشكر بودند که شهيد سلطاني گفت عكس من را هم بزنيد چرا كه هفتادمين شهيد عملیات لشكر من هستم و همين طور هم شد. 📚موضوع مرتبط: #شهید_روح_الله_سلطانی #شهید_مدافع_وطن #پوستر 🗓مناسبت مرتبط: تاریخ تولد #07_01 @azkarkhetasham