eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
207 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
98 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
فدای گام‌های سبزت تا دیوار قلبم فرو نریخته باز آی
بهرام: «سیماجون! اگه یه روز نبینمت، می‌میرم.» سیما: «منم همین طور، بهرام‌جون! راستی! چه زود چار سال گذشت از اولین روزی که با هم آشنا شدیم.» _ آره خیلی زود گذشت. (تلفن بهرام زنگ می‌خوره) _ بله قربان الآن خدمتتون می‌رسم... سیما جون یه کار اداری پیش اومده باید سریع برم. _ اشکالی نداره عزیزم! فقط می‌خواستم بگم پس کی این قول خواستگاری عملی میشه؟ _ من که بارها گفتم بزودی. _ آره! ولی این بزودی کی میاد؟ _فعلاً بای _خدا حافظ (مهران از راه می‌رسه) _سلام دختر خاله! خوبی؟ _سلام آقا مهران. شما خوبین؟ _میگم دختر خاله نمی‌خوام موش بدوونم و در کار شما دخالت کنم. من حتی به خاله نگفتم که شما مدتهاست با بهرام رابطه داری ولی این آقا بهرام با چند نفر دیگه هم ارتباط داره و چند بار هم به خودم گفته که من با دخترای زیادی ارتباط دارم و به همه‌شونم قول ازدواج دادم. _نه آقا مهران!؟ _ ولی اگه شما اجازه بدین می‌تونم بهتون ثابت کنم. ازش فیلم می‌گیرم. _ باشه. اگه ثابت کنی دیگه دور و برش نمی‌گردم. _پس فعلاً خدا حافظ _ خدا حافظ (مهران با سرعت به سمت مسیری که بهرام می‌رفت، حرکت کرد. دوربین گوشی‌شو روشن کرد و خودش رو به او رسوند.) _ سلام آقا بهرام _ سلام آقا مهران _ بیا بریم تو کافی‌شاپ یه چایی، قهوه‌ای بخوریم و چند لحظه‌ای صحبت کنیم. حرف مهمی دارم. ... _ ببین آقا بهرام تو پسر خوبی هستی. این سیما خانم دختر خاله‌ی منم عاشق‌تِه. میگه قول خواستگاری بهش دادی. مرده و قولش. اگه تصمیمت جدیه که من به خاله و شوهر خاله‌ام بگم. _ نه آقا مهران. تو که بیگانه نیستی، از خودمونی. این دختر خاله‌ی شما می‌خواد خودشو به من قالب کنه. منم برا دلخوشیش یه چیزی گفتم. ده‌ها دختر خوشگل‌تر، تحصیل کرده و با کلاس‌تر هم دنبال منن. بذار همه‌شون دل‌شون خوش باشه. فعلاً من برا هیچ کدومشون تصمیمی نگرفتم. _ ولی این نامردیه. یکی با ناموس خودت این کار رو بکنه درسته؟ _ کسی که خودش می‌خواد حقشه. _ حرف آخرت همینه؟ _ آره همین که گفتم. فعلاً بای _خدا حافظ (روز بعد) _سلام آقا مهران! _سلام دختر خاله! _بهرامو دیدی؟ باهاش حرف زدی؟ _ آره دختر خاله! فیلم صحنه‌ی دیدارمونو گرفتم. می‌تونی ببینی. _ باشه...فیلمو نگاه می‌کنم. ... وای بدبخت شدم.
قسم به جاذبه‌ی چشمانت آتش فراقت به جوش آورده است دیگ صبرم را
- ناشناس.mp3
2.37M
نگارا! دلبری چون تو بلند اختر نمی‌دانم ز تصویر رخ ماه تو زیباتر نمی‌دانم به هر جا بنگرم باشد خزان، غیر از جمال تو بهاری را که تاج گل زند بر سر نمی‌دانم نگاری، دلبری، جانی به پیکر، در دلم چون تو که حتی مهربان‌تر باشد از مادر نمی‌دانم بیا و غنچه‌ی لب‌های خود را باز کن، ای گل! که جز لب‌های شیرینت، من از ساغر نمی‌دانم شمیم عشق داری در نفس‌هایت، مسیحایم! بیا ای باغبانا! جز تو جان پرور نمی‌دانم ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
- ناشناس.mp3
2.39M
باده‌ی عشق تو ای دوست! نه هر آدم زد هر کسی را نبوَد زهره ز عشقت دم زد تا ابد کرده به نامت، دل ما را شش دانگ شاهد از روز ازل، مُهر، برآن محکم زد نیست جولانگه هر بی سر و پایی این دل لشگر عشق تو در کشور دل، پرچم زد قلمم، لب ز سخن دوخته هر شب بی تو دفترم، قاعده‌ی عشق تو را بر‌هم زد عطر باران تو هر صبح، هم‌آوای نسیم باز بر زخم دل کاری من مرهم زد دیدم آن شوق طراوت که بوَد در نگهت روی آن برگ گل از شرم و حیا، شبنم زد می ‌رسد کشتی این عمر به ساحل، بینی پشت پا زورق غمگین دلم، بر غم زد ۱۴۰۱/۱۲/۰۶
آمد به صدا، ز هر کلیسا، ناقوس روشن شده در ساحل دریا، فانوس آن یار سفر کرده‌ی ما می‌آید نقّاره بزن، به شادی خسرو طوس ♥️⚜♥️⚜♥️ بهترین شعر👏👏
دل‌های همه، ز غم، بری شد میلاد امام عسکری(ع) شد بفْرست صلوات بر محمد(ص)
هر جا نگرم زیور و تزیین شده است گلزار جهان باز گل‌آذین شده است میلاد امام عسکری(ع) شد، تبریک صد شکر که کام خلق، شیرین شده است
دلم در به در دنبالت می‌گردد دیوار آرزوهایش بلند است
"گرگ درونت، خوراک مناسبی ندارد!" به نام خداوند جان و خرد _می‌دانم که علاقه‌ی زیادی به دیده شدن داری، اما این راهش نیست! اینکه برای دیده شدن، بخواهید دیگران را به‌ چالش بکشید، شاید در مورد عوام جواب بدهد اما بدون معرفت و اشراف کامل در مورد فرد یا افرادی با ایدئولوژی غنی و نحوه عملکرد آن‌ها، فعلی عبث و بیهوده‌ است. این تقلا نه تنها به شما کمکی نمی‌کند، بلکه بی‌خردی خویش را با کیفیت ۱۰۰۰ مگا پیکسل به تصویرکشیده‌اید! می‌پرسید؛ چرا؟! _چرایی‌اش را برایتان می‌گویم ... 《خانم/ آقای X》 شما مدعی شدید:《 شعر خوشه خوشه فقط ترکیب سازی ست و فاقد اندیشه و احساس است.》 لطفا به سوال‌های زیر پاسخ بدهید. 💥مگر شعر کلام نیست؟! 💥مگر شعر از واج، هجا، کلمه، ترکیب و جمله و ... تشکیل نشده است؟! 💥مگر تشخیص، آشنازدایی، هنجارگریزی، تخیل خلاق، صور خیال، ایماژ ، ایجازو ایهام و ... در شعریت یک نویسه که از کلمه و ترکیب ساخته شده دخیل نیستند؟! 💥مگر همین‌ کلمه‌هاوترکیب‌ها تحت لوای‌مولفه‌های ذکر شده، همراه بامعرفت‌‌ واژگانی( مهندسی واژگانی و چیدمانی بهینه) ما را به شعریت نمی‌رسانند؟! 💥آیا ممکن است، فردی بدون داشتن اندیشه و درونمایه‌‌ی غنی، بدون داشتن جهان بینی عمیق و نگاه متفاوت به عناصر و پدیده‌های محیطی وبدون داشتن دانش‌ شعری لازم، بتواندتصویری بدیع خلق کند؟! 💥آیا فردی می‌تواند بدون داشتن‌ عنصراحساس و عاطفه که یکی از مهمترین مولفه‌های شعری‌ست، جهان شاعرانه‌ای داشته و در آنجا به ساخت نماد‌ها و نشانه‌ها‌ی مختص خود از طریق ساخت ترکیب‌ها و مضامین نو و بکر بپردازد؟! دوست عزیز! قصد و نیت شما بر ما پوشیده نیست اما توصیف های شما، حقیقتا ما را شرمنده کرد! چرا که جملگی نشان دهنده‌ی سطح دانش شعری، جهان بینی عمیق، اندیشه و احساس جاری در شعر ماست. خوشه چینی و ترکیب سازی بخش کوچکی از عملکرد مثبت شعر خوشه خوشه است و نه تمام آن. کارکرد آن تنها رسیدن به یک بازه‌ی گسترده‌ی واژگانی‌ست نه صرفا نوشتن و ردیف کردن واژه‌ها. مانند همان نویسه‌‌ی ضعیف خودتان که‌ با در کانال اتان به اشتراک گذاشته‌اید! شما تنها برداشت خود را از یک جلسه‌ی تمرینی به عنوان ماهیت یک شعر عنوان کردید که بسیار سطحی و ناشیانه‌ بود و البته به دیدگاه این حقیر بسیار مثبت، برای معرفی و برشمردن مزایای شعر خوشه خوشه. ادیب گرانقدر《 آقایX》 توصیه‌ی من به شما این ست که ابتدا در ثبت نام کنید و یک دوره‌ی کامل در مورد دانش شعری، شعر سپید، شعر خوشه خوشه، روش و نحوه‌ی عملکرد آن (و نه تنها بخش کوچکی از آن)آموزش ببینید و سپس با معرفت لازم نقد کنید. "می‌دانید که نقد ادبی، فعل وزینی‌ست و از عهده‌ی عوام خارج ..." ✍️ 📚