eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🍎 💎 صبحانه در 💎 در روایت آمده است: مَنْ‌ أَرَادَ الْبَقَاءَ وَ لَا بَقَاءَ فَلْيُبَاكِرِ الْغَدَاءَ وَ... /من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۵۵۵ 🔸 کسی که جاودانگی می‌خواهد و البته جاودانگی نیست، پس زود بخورد و... 🔰 چی بخوریم؟ 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي ( ) 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي ( ) 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي 🌿 چاي ( ) 🔰 و چی بخوریم؟ 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔰 چی بخوریم؟ 🍪 🍪 🍪 🍪 ▫️ غذای مقوی یکی از معضلات اکثر افراد در جامعه امروز، معده ضعیف است سیرابی معده را تقویت میکند 💠خواص درمانی سیرابی 🔺صفرابر و باعث تولید سودای صافی 🔺درمان کم خونی 🔺مفید در رشد و تقویت کودکان 🔺بهترین برای تقویت معده و روده 🔺تقویت و درمان ریزش مو 🔺مفید برای افراد مبتلا به بیماری ام اس MS 🔺تقویت سیستم ایمنی بدن 🔺تقویت و کمک به تولید اسپرم سالم 🔺کمک در درمان بیماری های عصبی و افسردگی 🔺درمان زخم معده و اثنی عشر 🔺ضد سرطان ✍🏻سیرابی را هفته ای دوبار در برنامه ی تغذیه ای خود بگنجانید. 🟢 🔹 برای پوست های شُل مفید است چرا که به قوام می دهد و سفت می شود. 🔸 پف و بیریختگی صورت و بدن ناشی از را رفع می کند، (برای نیز خوب است) 🔹 را رفع می کند،‌ (به دلیل خاصیت خشک کنندگی که دارد) 🔸 مانع می شود 🔹 و را درمان می کند 🔸 همچنین درمان مشکلات‌ ، ، ، و است. 🔹 حنا این خاصیت را دارد که وارد شده و رگها را پاک می کند. 🔸 حنا نهادن به کل بدن توصیه می‌شود. 🔹 حنا هم‌ و هم است. 🔴 دوران و استفاده نشود. کانال فروش محصولات طب اسلامی 👇✅✅✅🌻🌻🌻 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 با نظارت خانم حبیبه🌸 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام من همیشه گروه تون میخونم ایشالله سوال منم جواب بدید من ۲۱سالمه ...دو تا خواسگار همزمان اومدن برام و پدرم ب انتخاب خودش یکیش قبول کرد هر چقد م ضجه و التماس کردم ک من شوهر نمیخام مرغش یه پا داشت البت ما تو روستا یم و پدرم معتقد بود آبروم میره هدیه هاشون پس بدم بماند ک با چ سختی و کم محبتی زندگی کردم شوهرم با باباش و دامادشون و داداشش دامداری دارن ...۳۵سالشه فقط هم از زن گرفتن رابطه و پختن شستن میدونه هر چی میگم بابا یه حرفی ...نگاهی لبخندی ...میگ این ادا ها مال شهریا س😒من خودم خیلی اجتماعی م خیلی فعال و ب نوعی برونگرام مرتب مطلب ها بهترین کانال ها را میخونم پادکست گوش میدم،خطاطی میکنم..،حتی با این ک ما اصن این جا موسسه زبان نداریم زبانم را از طریق کانال ها ب حد عالی رسوندم🥺 ..ورزش میکنم تو خونه ...گاهی کیک میپزم تزییین غذا میکنم ولی اون اص ب چشمش نمیاد مدام میگ چرا مث زن برادرام نمیای سر زمین نمیای دامداری ..ایشون توقع دارن من ۴صبح پاشم غذای ۱۶نفر ب عنوان کمک دست مادرشون بپزم و چادر ب کمر تا ۱تو دامداری باشم و باز از ۳تا ۹شب ادامه داشته باشه و کاه و یونجه و فضولات و اینا جا ب جا کنم مدامم میگ چرا مث زن ها ی ده کار نمیکنی ...این اداها چیه کیک میپزی سخنرانی گوش میدی(پادکست منظورشه)😒...بماند ک اصن توی رابطه م من مهم نیسم اگ بهش هم گفتم منم باید تامین بشم میگ زشته این حرفو نزن😔خلاصه ک ۳ساله ازدواج ک چ عرض کنم بدبخت کردم خودما ب بابام و داداشام گفتم آقام میگ ما ک راضی م ازش😒بشین زندگیتو کن ادا سر پسر مردم در نیار😐😐داداشام دو تاشون مجردند میگن بیای تو ده ب ما زن نمیدن😕اونام ک متاهلن میگن طلاق گرفتی آبرومون تو فامیل زنمون میره😔یه خواهر هم دارم ۱۰۰۰هزار کیلومتر با خودمون فاصله داره این ب کنار ایشون یه برادر ۴۹ساله دارن ک خانومش ب تازگی خودشا از دست شوهر ش نجات داد و دست دخترش گرفت و شبونه رفت از روستا کسی هم نمیدونه کجاس بماند ازحرف و حدیث های مردم ک پشتشون میزنن این خانم یه پسر۱۱ساله داشت ک با خودش نبرد و این آقا پسر از صبح ک اینا میرن دام داری پیش من تا شب ک همه میان مادر شوهرم میگ من نگه ش نمیدارم تحسه....خواهر شوهرامم میگن این پشت سر ننش حرف هس شوهرامون قبول نمیکنن این بچه چون مدرسه از روستا دوره مدرسه هم درست و حسابی نمیره....ب شوهرم میگم میگ ب جا این اداها بشین بچه را جمع کن .....بخدا دارم روانی میشم این پسر تقریبا بیش فعاله ......ب شوهرم میگم زندگیمو داغون کرده میگ بچس دیگ تو باید بلد باشی چیکار کنی ..‌.‌یه راه جلوم بزارید از دست این بچه نجات پیدا کنم و با این مرد چ کنم😭😭😭رفتم جریان برا بابام باز گفتم برگشت گفت تقصیر مادرته ک تو را لوس بار اورد بعدم گفت اصن چ خودت هم یکی دوتا نمیاری وووومنم قهر کردم اومدم ..مامانمم بنده خدا میگ من درکت میکنم ولی چاره ی نیس 🥺...در ضمن جاریم سر از آبادش نیس و خونوادش هم نمیدونن کجاس امیدی هم نیس برگرده خونواده ی جاریمم زیر بار نوه شون نمیرن .‌...تو را خدا یه راهی بذارید جلوم فک کنید دختر نداشته خودتونم 😭..منم باشم نسیم💓 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 حکم نیت کردن روزه غیر ماه رمضان در ماه رمضان پرسش : اگر در ماه رمضان نیت روزه‌ی غیر ماه رمضان نماید، چه حکمی دارد؟ پاسخ :در ماه مبارک رمضآن‌همین اندازه که نیّت کند فردا را روزه می‌گیرم کافى است، بلکه اگر نداند ماه رمضان است یا بداند وفراموش کند و روزه دیگرى را قصد کند روزه ماه رمضان حساب می‌شود، ولى اگر عمداً در ماه مبارک رمضان نیّت روزه غیر ماه رمضان راکند (درحالی‌که می‌داند در ماه رمضان روزه غیر ماه رمضان صحیح نیست) روزه او باطل است، یعنى نه از رمضان حساب می‌شود و نه از غیر آن. عدم لزوم تعیین روزِ روزه‌های ماه رمضان در نیت پرسش : آیا بر شخص در هنگام نیت کردن لازم است مشخص نماید که فردا چه روزی از روزه‌های ماه رمضان می‌باشد؟ پاسخ :لازم نیست در موقع نیّت، معیّن کند که روز اوّل ماه است یا دوم یا غیر آن، حتّى اگر روزى را تعیین کند مثلاً بگوید به نیّت روز دوم ماه روزه می‌گیرم بعد معلوم شود سوم بوده، روزه او صحیح‏ است. حکم روزه در صورت بیهوشی بعدازانجام نیت پرسش :چنانچه فردی قبل از اذان صبح نیت نماید و بعداً بیهوش شود و در اثناء روزبه هوش آید، روزه‌ی او چه حکمی دارد؟ پاسخ :اگر پیش از اذان صبح نیّت روزه کند و بعد بیهوش یا مست شود و در بین روزبه هوش آید درحالی‌که کاری که روزه را باطل می‌کند انجام نداده باشد، احتیاط واجب آن است روزه آن روز را تمام کند و قضاى آن را هم به‌جا آورد. وظیفه شخص در صورت فراموشی ماه رمضان پرسش :اگر فردی نمی‌دانسته یا فراموش کرده که ماه رمضان است و روزه نگرفته است، تکلیف او چیست؟ پاسخ :اگر نداند یا فراموش کند ماه رمضان است و روزه نگیرد و بعدازظهر ملتفت شود یا قبل از ظهر درحالی‌که افطار کرده باشد، باید به احترام ماه رمضان‏ تا مغرب کارهایى که روزه را باطل می‌کند ترک نماید و بعد از ماه رمضان آن روز را قضا کند. وظیفه‌ی کودکی که قبل یا بعد از اذان صبح بالغ شده است پرسش :چنانچه بچه‌ای قبل یا بعد از اذان صبح بالغ شود، وظیفه‌ی او در مورد روزه چیست؟ پاسخ :اگر کودکى پیش از اذان صبح بالغ شود باید روزه بگیرد و اگر بعد از اذان بالغ شود و کارى که روزه را باطل کند انجام نداده باشد احتیاط واجب آن است که روزه را بگیرد و بعد هم قضا کند. حکم روزه مستحبی برای کسی که روزه واجب بر عهده دارد پرسش : چنانچه فردی روزه‌ی قضا یا واجب دیگری بر عهده‌ی او باشد، آیا می‌تواند روزه‌ی مستحبی بگیرد؟ پاسخ :کسى که روزه قضاى ماه رمضان یا روزه واجب دیگرى (مثل روزه نذر یا قسم) بر ذمّه دارد جایز نیست روزه مستحبّى بگیرد و اگر فراموش کند و روزه مستحبّى بگیرد چنانچه قبل از ظهر یادش بیاید می‌تواند نیّت خود را به روزه واجب برگرداند، ولى اگر بعدازظهر باشد روزه او باطل است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مهدی نزدیک امتحانای ترم بود و ما تو فرجه بودیم، و من دیگه نمیدیدمش که ازش بپرسم
🌸🍃 مهدی گفتم ولی؟ گفت بابام منو مجبور کرده، داداشام منو مجبور کردن. میگن اگه اینکارو نکنم بین این دوتا خونواده بهم میریزه. بعدش ساکت شد ولی شونه هاش تکون میخورد، داشت بیصدا گریه میکرد. یکم با خودم فکر کردم و بعدش بهش گفتم میخوام یه سوال ازت بپرسم ؟ دوست دارم صادقانه جوابمو بدی. همونجوری که هق هق میکرد گفت باشه. گفتم معصومه جان منو دوستداری یا نه؟ ساکت بود منم ساکت بودم گفت: منم میخوام یه قولی بهم بدی، قبول میکنی؟ من که از خدام بود گفتم تو جون بخواه گفت قول میدی تنهام نزاری؟ اون لحظه قاطی کرده بودم نمیدونستم باید بخندم یا گریه کنم. داد زدم : ای خدااااااااااااااااااااااا ااااااااا شکرت گفتم معصومه جان تا آخرش باهاتم، از حالا تو یه نیمه از منی، نه تو خود منی... از اون روز معصومه شد مال خودم، مال خود خودم. دیگه نزاشتم ناراحت باشه، ناراحتی از تو چشاش پر زده بود. چقدر زیباتر شده بود. من با اینکه سنم کم بود ولی به خانوادم گفتم که من عاشق معصومه شدم اونم عاشق منه. ولی با مخالفت سرسختانه پدرم مواجه شدم. حالا خود معصومه راضیه پدر من راضی نمیشد. پیش معصومه میگفتم بابام موافقت کرده، همین روزاس که بیایم خواستگاریت. ولی ... گذشت و عید اومد من تو عید باهاش تماس تلفنی داشتم ولی نمیتونستم ببینمش. یه روز که بهش زنگ زدم اول ۲-۳ بار قطع کرد ولی بعدش برداشت، داشت گریه میکرد(ای خدا). گفتم گلم باز چی شده؟ حرف نمیزد فقط گریه میکرد، انقدر باهاش حرف زدم تا آروم شد. بعد گفت امروز عموم با زن عموم اومده بودن حرفای آخرو بزنن. داشتم دیوونه میشدم. هرجوری بود آرومش کردم و بهش قول دادم بعد از عید با خانوادم میریم خواستگاریش. من تو عید خونه رو بهم ریخته بودم، مادرم راضی بود ولی پدرم میگفت بچه ای. بهش میگفتم پدر من عاشقشم دارن ازم میگیرنش. میگفت برو بچه من اون دختره آشغال رو که از تو خیابون پیدا کردی قبول کنم؟ نه احمق جون. من آبرو دارم، من میخوام پسرم با دختری که من میگم ازدواج کنه، دختری که تا حالا هیچ پسری رو ندیده باشه. مادرم همش گریه میکرد. نتونستم بابامو راضی کنم. بعد عید بود که رفتم دانشگاه، وقتی منو دید دویید طرفم، منم یه لبخند تصنعی زدم و سلامش کردم. با یه حالت معصوم گفت مهدی جان میاین خواستگاری؟ بخدا داشتم دغ میکردم ولی بهش گفتم گلم حتماً میایم، بابام رفته ماموریت برگشت باهم میایم خواستگاری، نگران نباش. بازم رفتم به بابام التماس کردم، گریه کردم، خودمو زدم ولی اون سنگدلتر از این حرفا بود. مجبور شدم خودم برم با باباش حرف بزنم. به مادرم گفتم، گفت منم باهات میام. به معصومه خبر دادم که فردا شب میریم خونشون، داشت پر درمیاورد. فردا شبش با مادرم رفتیم یه گل فروشی، هرچی پول داشتم دادم یه دسته گل شیک خریدم. وقتی رسیدیم درخونشون با خودم عهد بستم که امشب هرجوری بوده راضیشون کنم. رفتیم تو حیاط، مادرش اومد جلومون و خیلی گرم سلام و احوال پرسی کرد، فقط مادرش. مارو تا تو خونه راهنمایی کرد. از در خونه که وارد شدیم مادرش مارو بسمت پذیرایی راهنمایی کرد. به پذیرایی که رسیدیم دیدم که پدرش نشسته،اصلاً انگار نه انگار که ما اومدیم، حتی پا نشد یه سلامی بکنه. ناراحتی رو تو چهره مادرم میدیدم، ولی تا دید من حواسم به اونه سریع یه لبخند تصنعی زد که مثلاً منو آروم کنه. بعداز سلام بی جوابمون نشستیم. بعدش یکی یکی داداشاش اومدن، بی سلام و علیک نشستن، ولی من و مادرم به احترامشون پا شدیم. همه که نشستن، پدرش رو کرد به ما و گفت: واسه چی اومدین اینجا، پسره تو خجالت نمیکشی با این سنت، کوچولو چی داری که اومدی دختر منو میخوای؟ ها؟ واقعاً من چی داشتم بجز عشق؟ یه لحظه دست و پامو گم کردم خواستم حرف بزنم دیدم ضایع میشم. یکم سکوت کردم بعدش گفتم: هیچی ندارم فقط عاشقشم. یه دفعه همشون بجز مادرش زدن زیر خنده. بازم خونسردی خودمو حفظ کردمو گفتم: هرچی هستم از اون پسرعموش بهترم اون 15 سال... نزاشتن حرفمو بزنم، یکی از داداشاش بلند شد با همه زورش زد تو صورتم. خیلی تحقیر شدم ولی هیچی نگفتم. مادرم که رنگش مث گچ شده بود و تا حالا هیچی نگفته بود گفت: چرا میزنین نمیخواین دخترتونو بدین خب ندین چرا بچمو میزنین. من به مادرم اشاره کردم که هیچی نگه. رفتم جلو پای پدرش زانو زدم گفتم: تورو خدا معصومه رو بدبخت نکنید، من اونو دوست دارم اونم منو، بزارید ما خوشبخت شیم. تا گفتم معصومه منو دوست داره داداشاش بلند شدن و شروع کردن منو زدن، هرکدوم که بمن میزد من التماس میکردم که معصومه رو بدبخت نکنین، انقدر منو زدن که بیهوش شدم، تا جایی یادمه که مادرم داشت منو از زیر لگدای اونا در میاورد، دیگه چیزی نفهمیدم. .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 سلام علیکم. یک مشکلی که من در زندگیم دارم اینه که ما(من و همسرم) ، با پدرشوهر و مادرشوهر در یک ساختمان زندگی می کنیم ... پدر شوهر توقع دارد من و دخترم از صبح به خانه آنها برویم و شب موقع خواب برگردیم خانه خودمان.... همسرم بنده خدا کارش زیاده...صبح ساعت ۶صبح میره سرکار... ساعت ۱۱ شب میاد خونه... من و همسرم باهم توافق کرده ایم که یک شب خانه پدرو مادر خودم باشیم یک شب خانه پدرشوهرم... اما پدرشوهر هرروز با همسرم بحث و دعوا میکند چرا هر روز خانه آنها نمی‌رویم...چرا زنت هرروز میرود خانه پدری اش.... من واقعاً خسته شدم از این رفتار آنها... به نظر شما چکار کنم ...از این دعواها ناراحتی اعصاب گرفتم😭😔 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من دیپلم تجربی نظام قدیمم میخوام دوباره کنکور بدم میخواستم اگه کسی میتونه راهنمایی کنه از کجا باید شروع کنم و چطوری با توجه به اینکه کتاب ها عوض شده من باید چیکار کنم اگه کسی میتونه کمکم کنه بگه چیکاررباید بکنم ممنون میشم ی عمر دعا گوتونم ممنون از گروه خوبتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام پدرم من 1ساله سکته مغزی در مخچه کرده تحمل سر و صدا نداره میگه تو سروصدا انگار صدای یک هواپیمای تو سرمه سر گیجه هم داره یک گوششم نمیشنوه خیلی دکتر رفته قرص مصرف میکنه اما تغییری نکرده اگه کسی درمان قطعی براش داره ممنون میشم بگه مادرم میگه ما 1ساله انگار زندگی نمی‌کنیم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من بیماری وسواس فکری و افسردگی و اضطراب دارم نمیخوام قرص مصرف کنم فکرهای منفی و تکراری گاهی وقتا ترس برم میداره دیوانه نشم اگه کسی راهی برای درمان به جز قرص شیمیایی داره وتجربه داره خواهش میکنم هر چه زودتر تجربشو بگه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون از کانال بسیار خوبتون یه مشکل دارم مادر پیری دارم که کنترل مدفوع نداره مدام باید شلوارش رو عوض کنم اصلا خودش قبول نداره میگه من میشورم چیزی بگم هم ناراحت میشه عزیزان راهکاری بلد هستن خواهشا راهنمایی بفرمایند ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر من یه دختر سه ساله دارم بر اثر سرما خوردگی بردمش آموکسی‌سیلین بهش داده و بعد از یه هفته صدای دخترم گرفته شد و بعد بردمش دکتر گفت بر اثر دارو‌ها تارهای صوتیش یکم بهم ریخته دکتر گفت بعد از یه مدت درست میشه ولی بعد ازیکسال هنوز صداش گرفته است آیا راه حلی دارید که پیشنهاد بدید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من سه زایمان سزارین داشتم که برای زایمان سومم بعداززایمان ماهیچه های رحم وواژنم خیلی شل شده میشه بپرسیدداروی گیاهی چیزی هست که رحمم راجمع وسفت کنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدا بر توفیقاتت بیفزاید ک این گروه گذاشتین، دوستان یه مشاوره خوب میخواستم شهریار باشه، اندیشه،مشاوره خانواده زندگی دوستم در حال فرو پاشیه ب خاطر خدا کمک کنید و آدرس بدین، بچه دارن تا زندگیش از هم نپاشیده، ممنونم از همتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ تورو خدا دیگه اینو بزار ید پسرم جنی شده عجیبه حرکاتش میخنده الکی اسم مارو میپرسه. میگه من کیم تا صب بیداره حرکاتش مث روانی شده بهت زده روبه دیوار ،،،،،، 😢😢😢 کمکم کنید خواهش میکنم دوستان یکی روان گردان بکشه. چجوری. ترکش بدیم یاحسین بدادم برس. یا خدا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام مخصوص خدمت حبیه خانم گل ودوستان گروه میخاستم از دوستان خواهش کنم برای مشکل خواهرم که معده سرد داره وکبد گرم وگاهی خیلی آروغ وگاز واسید معده داره نمیدونیم از کبدش یا معده ش هست چندساله خیلی اذیت میشه راهنمایی کنید پیشا پیش ممنونم ازراهنمایی خواهرهای خوب ومهربونم 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ عبد صالح متقى حاج ملا على كازرونى كه داستانهاى چندى از ايشان نقل گرديد و عكسشان نيز در صفحات گذشته چاپ گرديد عجايبى دارد از اجابت دعاها و الطاف و عنايات حضرت آفريدگار - جل جلاله - از آن جمله فرمود: سفر حج كه خداوند ميسر فرمود با هواپيما از كويت براى جده حركت نمودم ، نزديك جده كه رسيد به وسيله بلندگو اعلان كردند كه چند دقيقه ديگر به جده مى رسيم و بايد هركس چمدان خود را همراه برداشته وآماده تفتيش باشد، دست در جيب خود نمودم كه كليد چمدان را بيرون بياورم ديدم نيست ، متوجه شدم كه در منزل فراموش ‍ كرده ام همراه بياورم ، سخت ناراحت شدم ، عرض كردم پروردگارا! من ميهمان تو هستم و ساعت ديگر مى خواهم براى دخول خانه ات مُحرم شوم . لباس احرامى هم در چمدانست با نبودن كليد چكنم ؟ مى فرمود به خداى لاشريك له در آن حال كليد در دامن من افتاد به طورى كه رفيقم كه پهلوى من نشسته بود (پسر مرحوم سيد حسن دندانساز) متوجه شد و پرسيد چه بود؟ حقيقت مطلب را به او گفتم كليد را برداشته شكر خداى را بجا آوردم . در ذيل داستان 25 گفته شد اين قسم اجابت دعوات و خوارق عادات از يك بنده شايسته الهى جاى شگفتى نيست . نتيجه يك عمر اخلاص حاج على مزبور - سلمه اللّه تعالى - كه سن شريفش قريب هفتاد بايد باشد تا آنجا كه بنده مى دانم عمرى را در بندگى و فرمانبردارى و صدق و اخلاص و محبت حضرت آفريدگار و اهل بيت اطهار عليهم السّلام گذرانده و از حالاتش پرهيز از غفلت است مراقبه و ملاحظه حضور حضرت احديت جل شاءنه را دارد و شكى نيست كسى كه راه و روش ‍ او چنين باشد به مقام قرب مى رسد و آشكار است از آثار قرب ، رسيدن به قدرت بى نهايت حضرت احديت - جل جلاله - است و چون عالم دنيا تنگ است ظهور تام اين قدرت پس از مرگ مؤ من است و گاهى در همين دنيا ظهوراتى هم دارد مانند جناب آصف بن برخيا كه تخت سلطنتى بلقيس ملكه سبا را در يك چشم به هم زدن از شهر شام در حضور حضرت سليمان حاضر ساخت به شرحى كه در تفسير سوره نمل رسيده است . بچه را در هوا نگه ميدارد روزى يك نفر از بندگان صالح از كوچه اى مى گذشت ديد وسط كوچه مردم جمعند و سروصدا مى كنند پرسيد چه خبر است ؟ گفتند در اين خانه بچه اى پشت بام رفته است مادرش در تعقيب اوست ، شيون و ناله مى كند مى ترسد از بام بيفتد در اين اثنا بچه پايش را روى ناودان گذاشته از آن بالا مى افتد، فورا آن عبد صالح مى گويد: خدايا! او را بگير، بچه در هوا مى ماند تا آن عبد صالح اورا مى گيرد و به مادرش مى رساند. مردم چون چنين ديدند اطراف او را گرفته دست و پايش را مى بوسند و او مى فرموده اى مردم ! چيز مهمى واقع نشده ، بنده عاجزى كه عمرى از خداوند بزرگ اطاعت نموده اگر خداوند هم عرض او را بشنود و حاجتش را روا فرمايد عجيبى نباشد. گواه اين فرمايش ، اين قسمت از حديث قدسى است ، خداوند مى فرمايد:((هركس با من همنشين شود من هم با او همنشين باشم و هركس مرا مطيع و فرمانبردار شود من هم هرچه او بگويد انجام دهم )) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
صورتت لاغره و باعث شده که خیلی بی اعتماد بنفس بشی؟😔 💮این شعارشونه صورت تپل ، بدن لاغر💮 درمان مشکلتون داخل این کاناله 😍✨ با پکیج های کاملا گیاهی و و طبق اصول طب سنتی🌱 ✅️که تاییده وزارت بهداشت و دارای سیب سلامت هستش🍏😍 دیگه تا عید صورتت تو پر و تپل میشه خیالتم راحت😍✨ 👇🏻👇🏻لینک کانالشونه 👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1134297707C887cf4d8cb
❌❌❌❌❌مهم مهم❌❌❌❌❌❌ سلام عزیزای دلم ایام به کام ❤️ طاعات و عباداتتون قبول 🤲 من رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نزارید 🙏 دوستان گلم خدمتتون گفته بودم که داریم هماهنگیایی میکنیم با زینب جون و همسرشون برای ارسال محصولات طب اسلامی ☀️ محصولاتی که خیالمون از بابت خلوص و اصل بودنش راحت باشه و کیفیت بالا داشته باشه برای همین یه کانال زدیم لطفا عضو بشید همگی تا زینب جون بیان و ثبت سفارش کنن و ان شاءالله بعد از تعطیلات عید ارسال بشه براتون کانال خصوصیه دوستان گلم و فقط مختص اعضای خودمونه ،لینک رو به دوستان و عزیزانتون بدید که عضو بشن👇🌸 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تضمین و نظارت به کیفیت محصول و ارسالشون هم با خودمه🌸 در ضمن اونجا خودمم بیشتر درباره پوست و مو باهاتون صحبت میکنم 💜✅❤️
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
7.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| √ قبل از ظهور، باید خودت رو با استانداردهای دولت کریمه منطبق کنی. ✘ تنها فرمولِ سربازیِ امام همینه! منبع: نقش انسان در شب های قدر @ostad_shojae | montazer.ir
💫ﮔﺎﻫﯽ ﺧﺪﺍ... ﺑﺎ ﺩﺳﺖِ ﺗﻮ... ﺩﺳﺖِ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ...! ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺗﻮ، ﮔ💫ﺮﻩ ﮐﺎﺭ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ...! 💫ﺑﺎ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺗﻮ، ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺳﯿﺮ ﻭ ﻋﺮﯾﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﻮﺷﺎﻧﺪ...! 💫ﺑﺎ ﻗﺪﻡ ﺗﻮ، ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ...! ﻭ💫ﻗﺘﯽ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ، ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺳﺖِ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ، 🌹ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ ... شبتون بخیرومتبرک به نور اللهِ 🤲🏻 🕊🕊🌾🌸🌾🕊🕊
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۵۵۲🌼 @azsargozashteh