#چالش_نفرین 💜🍃
سلام در مورد چالش نفرین
چهار تا بچه بودیم
مادرمان با فامیل ازدواج کرده بود وچه از طرف خانواده خودش چه از طرف فامیل شوهر همیشه کنایه وتحقیر می شد
وما هم به همین صورت
پدرم هم مادرم را همیشه تحقیر می کرد
پدرم مرد ساده که نه ولی به پدر ومادرش خیلی احترام می گذاشت
آنها هم نامردی نکردند وهیچ مال وثروت به او ندادند در کل حق او را بالا کشیدند
بعد از سه سال از فوت پدر ومادرشان عزیز دردانه وکسی که همه ی مال حق او نبود سرطان گرفت واز دنیا رفت
ولی ما دوست نداشتیم چنین سرنوشتی او داشته باشد
ولی خب بچه بودیم دست خودمان نبود خیلی رنج می کشیدیم
💜💜💜💜💜💜💜💜
سلام
درموردچالشتون بنده سال ۱۳۸۰ازدواج کردم شب قباله برون مادرشوهرم وپدرشوهرم یه خونه خیلی قدیمی۳۰۰متری داشتندکه ن حمام داشت ون اشپزخونه واین خونه را دوقسمت کرده بودندیعنی دوتا۱۵۰متری شب قباله برون گفتنداین ۳۰۰متربنام پسرم باشه وازاین ۳۰۰متردودونگ به نام خانمش باشه وچون این خونه خیلی قدیمی بودومستاجرنشسته بودماخودمون خونه مادرشوهرچن ماهی زندگی کردیم که بعداینکه مستاجرخونه راخالی کردخونه رابسازیم بریم بشیم توخونه ولی بخاطراینکه سرهرموضوعی شوهرم باخانواده ش جروبحث میکردنداونارفتندخونه رافروختندخونه ای که بنام پسرشون بوددودونگش بنام من بودوبعدازچن ماه مادرشوهرم باپولش رفت مکه بله خونه ی خداخونه ای که توقولنامه نوشتندوتوی سندواردنکردندواینکه همشون خواهروبرادرپدرشوهرومادرشوهرم امضاکردند که من الان بایدتویه خونه ۳۸متری با۳تابچه زندگی کنم ازهمون موقع که هرکی غریبه واشنافهمیدگف بروقانونی خونه راازشون بگیرحق خودته وبچه هاته گفتم وقتی من راضی نباشم این خونه هیچی براشون نداره هیچ خیری نمیبنیندمن بخاطرشوهرم چونکه مردخوب واقایی نمیرم شکایت کنم خداخودش جاحق نسشته وبعدازچن ماهی که ازمکه اومددکتررفتن مادرشوهرم شروع شد تومورازتوسرش دراوردندسرطان مثانه گرف وتاالان هنوزپولاش همش برادکترودارومیره ولی جالب اینجاس که خودش نمیفهمه وهمش میگه من یه مکه رفتندومنوچشم زدند😲😲نفرین نکردم فقط بگم خداجاحقه نمیزاره حق هیچ مظلومی پایمال بشه
💜💜💜💜💜💜💜💜💜
سلام وقت بخیر من دریکی از روستاهای دور کشور به دنیا آمدم تا کلاس پنجم درروستا درس خواندم برا ادامه تحصيل اومدم شهر همیشه آبرومند زندگی کردم تا دیپلم دوباره برگشتم روستا کمک حال پدر مادرم بودم خیلی سختی کشیدم خواستگارای زیادی داشتم قسمت نشد بالاخره سنم به چهل رسید به یکی ازخواستگارا جواب بله دادم من اززندگی زناشوئی هیچ نمی دونستم توتاریکی شب رابطه برقرار کردیم فقط بدنم سوزش داشت تو تاریکی مشخص نبود خون اومد نیمد یکسال با سرکوفت ناراحتی گذشت بعد ول کرد رفت همه جا پخش کرد باکره نبوده ولش کردم خودش هزار عیب داشت رفیق باز. اعتیاد ..هرزه به تمام معنا بود رفت مارو سکه یه پول کرد رسوا کرد مارو حالا من موندم کوله باری از غم اندوه تو روخدا دعا کنید ابرو رفته من برگرده به ناحق سرم بالا دار رفت اگه شما من بودین چکار میکردین
اگه میشه پیام منو زودتر بزارین تا بچه ها برام دعا کنن دلم آروم بشه خدا میدونه اگر خودکشي گناه نبود صدبار خودکشي کرده بودم ممنون ازلطفتون بزرگوار
آبروم برده داعم نفرینش میکنم جگرم سوزوند واگذارش کردم ب خدا ابوالفضل
بعد نه ماه که رفتم دکتر پرده وجود نداشت
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
💊💊💊🇮🇷🇮🇷🇮🇷#تقویت_مغز
تقویت غذایی مغز با غذاهای مغزی است مثل:
مغزبادام،،مغزگردو،،مغزپسته و مغزفندق.
اما گردو را با پنیر بخورید
یا ۴مغز را باهم.
🌸گُل این مغزها #بادام است(روزی ۳عدد)
وبهترین غذای مغز است
⌛هر بادام ۳تا۵ دقیقه جویده شود.
😒بی حوصلهها و کسانی که تمرکزشان ضعیف است ویا ذهنشان زود خسته میشود،باید #بادام بخورند.
✅مغزها و دانهها #چربی را بالا #نـمیبرند و حتی کلسترول خون را #پایینمیآورند.
💥توجـــــه:بهترین جاروگر مغز #مرزنجوش است.
✅نکٺـه:مغزها را خودتان بشکنید،چون اینها باید در #سایه باشند وبهترین سایه،لایه آن است،لذا مغزهای شکسته شده مزه ندارند،درواقع خاصیت ندارند.
🔶مغز از لایههایی تشکیل شده است،اگر لایههای لطیف مغز سرد شوند اطلاعات منفی و تلخ به ذهن میاید. برای گرم کردن این لایههای لطیف باید با چیزهای لطیف، گرم کرد.
مثل:عطر که درهوا هست اما کسی انرا نمیبیند و چون لطیف است لذا با سرعت جذب مغز میشود وبرای تقویت مغز،استشمام عطر در شب توصیه میشود.
💊💊💊💊💊🇮🇷🇮🇷🇮🇷#چین_و_چروک_صورت_زنان👩
1⃣ تنظیم قاعدگی به وسیله حجامت عام 2 الی 3 مرحله
2⃣ خوراک دوسین(سیاهدانه و عسل) هرشب یک قاشق مرباخوری تا چهل شب.
3⃣ خوراک عرق رازیانه و عسل هر روز یک لیوان تا چهل روز
4⃣ مالیدن روغن زیتون با زعفران روی پوست (شبها تا صبح به مدت چهل شب) چهل روز
5⃣ رژیم خوراک انگور به مدت یکماه بر حسب نیاز، یک وعده کامل تا سه وعده کامل فقط انگور مصرف شود.
6⃣ تغییر روغن مصرفی از روغن نباتی جامد یا مایع به روغن حیوانی یا روغن دنبه و زیتون و کنجد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷💊💊💊تخم بارهنگ و خاصیت گسترده آن برای گوارش و بواسیر و ضد سرفه و سوختگی
درمان زخم روده با تخم بارهنگ
جهت درمان زخم روده با تخم بارهنگ سه وعده قبل از غذا از تخم بارهنگ مخلوط در آب جوش نیم ساعت قبل از غذا میل شود
ترکیب شیمیایى تخم بارهنگ : ۱۸۳/ ۰ درصد ماده هولوزیدپلانتئوز در تخم بارهنگ موجود مى باشد.
خواص درمانى تخم بارهنگ :
۱- تخم بارهنگ را دم کنید بعد آب و دانه را با هم بخورید. زخمهاى دستگاه گوارش را التیام مى بخشد، سینه را نرم مى کند و براى درمان ناراحتى ریه و آسم مؤثر است، وجود خون در اخلاط را رفع مى کند. تونیک و محرک است، از برگرداندن غذا جلوگیرى مى نماید، براى رفع اختلالات کلیه به کار مىرود و تقویت کننده کلیه و کبد و طحال است.
۲- لعاب تخم بارهنگ را بخورید و با عصاره آن تنقیه کنید. براى درمان زخمهاى روده و قطع خون بواسیر مؤثر است.
۳- هر روز صبح و عصر هربار یک قاشق از تخم بارهنگ را با شربت زرشک مخلوط کنید و بخورید. خون داخل ادرار که از ضعف جگر باشد را برطرف مىسازد.
۴- تخم بارهنگ را با نیمکوب شده ریشه تمیزشده خطمى به اندازه مساوى بجوشانید بعد آب صافکرده آن را بنوشید. اسهال که از رطوبت و بلغم باشد را متوقف مىسازد.
۵- تخم بارهنگ را با بهمن پیچ مساوى دم کنید و آب آن را با روغن بادام شیرین مخلوط نموده بنوشید پیچش شکم را درمان مى کند.
۶- هر روز سه بار صورت را با آب جوشانده تخم بارهنگ بشویید. لکهاى قهوهاى صورت را به مرور برطرف مى سازد.
۷- مالیدن لعاب تخم بارهنگ به اعضاء سوخته شده با آتش یا مواد شیمیایى نظیر اسیدها و بازها بهبودى عضو سوخته شده را تسریع و تسهیل کرده و سوزش زخم را نقصان مى بخشد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫( کانال اصلی اینجاست باقی کانالهای هم نام برای ما نیستند❌❌❌)
#داستان_زندگی 🌸🍃 زیبا سیمکارتمو در اوردم انداختم چون واقغا انقد مشغله ام درسم بود وقت این چیزا
#داستان_زندگی 🌸🍃
مریم
اسمم مریم هست
16 سالم بود که عموی مامانم فوت شد
پسرش اسمش شهریار بود و تو دانشسرای یه شهر دیگه هم درس می خوند هم درس می داد
وقتی اومد برای عزای پدرش با اینکه چندین بار دیده بودمش اما این بار به نظرم خیلی خاص اومد
22 سالش بود موهای خرمایی روشن داشت و زیر چشماش پف داشت ودخترای بزرگ بهش می گفتن چشمات پف داره
نمی دونم چرا ولی یه حسی بهش داشتم
شاید قیافه اش معمولی بود ولی تو نظر من خیلی جذاب و خواستنی بود
بعد از چند روز دوباره برگشت دانشسرا
و من موندم و افکار عاشقانه ام
هیچ وقت فکر نمی کردم اینقدر احساسی و عشقی باشم
دلم براش پر می کشید ولی حیف که نمی تونستم حسمو بهش بگم
شش ماه از مرگ پدرش گذشته بود
راستی یکی از خواهرای شهریار اسمش مارال بود یکسال از شهریار بزرگتر بود و خیلی قد و یک دنده بود و منم باهاش زیاد دعوا میکردم
خلاصه که شش ماه بعد فوت عموی مامانم عروسی یکی از فامیلا بود و شهریارم اومد
بعد از ظهر اون روز شهریار کلی سیب خرید و برای عروسی آورد
شب بعد شام همه رفتن خونه هاشون
من تو حیاط داشتم درس می خوندم ساعت از دو سه شب گذشته بود
گفتم خسته ام بزار یکم استراحت کنم فردا خیلی کار داریم
همه خواب بودن
تازه سرمو گذاشته بودم رو بالش که شنیدم در میزنن
رفتم درو باز کردم دیدم خالمه
گفتم چی شده
گفت بابات خوابه
گفتم آره
گفت بیدارش کن
گفتم چرا
گفت مثل اینکه شهریار یکم مریضه دارن میبرنش بیمارستان
اونو بردنش بیمارستان
ماهم چند نفر سوار اتوبوس شدیم و رفتیم
تو جاده یه ماشین آشنا دیدم ولی دقیق نشناختمش
وقتی رسیدیم اونجا همه پنهون شدن
یکی میرفت اینطرف یکی اون طرف یکی پشت ماشین
خالم رفت تو خبر گرفت و اومد...
گفت فوت شده
وای دنیا رو سرم خراب شد
دکترا میگفتن مسموم شده
اون ماشینی هم که من دیده بودم مادرش بوده و وقتی فوت شده بهش نگفتن و از وسط راه برگردودنش
نمی دونم کی باهاشون دشمنی کرده بود و تو اون عروسی لعنتی مسموش کرده بود
چون پدر نداشت مادرشو آوردن امضا داد و دادن که ببرنش دفنش کنن
بیچاره فقط 23 سالش بود
صبح شد
شیون گریه زاری
آوردنش شهر خودمون که دفنش کنن
من .. میون جمعیت چشمام دنبالش بود با نامیدی امید داشتم هنوز هست ولی نبود
برای من مرگ یک فامیل نبود
مرگ عشقم بود .. عشقی که هیچ وقت نفهمیدم که آیا اونم منو دوست داشت یا نه
اینم بگم از خانواده ی عموی مادرم فقط مارال باقی مونده
و بقیه همه تو جوونی فوت کردن
نزدیکای کنکور بود
من رشته ام تجربی بود عاشق پزشکی بودم
ولی به عشق شهریار هدفم عوض شد و رفتم تربیت معلم
شهریارم معلم بود
و روز دفنش دانش آموزاشم اومده بودن
خرداد ماه قبل کنکور تو راه مدرسه بودم
دو سه ماه از مرگ شهریار می گذشت
احساس کردم یه دستی به پشتم خورد
برگشتم دیدم یه پسر هستش
حرفی نزدم فوری تا نفس داشتم دویدم اومدم خونه
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نامه_های_آسمانی 🕊🪶
وصیت نامه شهید مهدی عزیزی
بسم الله الرحمن الرحیم کلُ شّی هالکُ الا وّجهه همه چیزازبین می رودجزذات پروردگار باسلام و صلوات برآخرین ذخیره الهی بر روی زمین حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه) ونجات بخش بشریت ازظلمت وگمراهی وباسلام ودرود وآرزوی طول عمربرای نائب برحقش امام خامنه ای(حفظه الله) خداوندا توشاهدی که دوست داشتم همیشه سرباز راستین برای ولایت باشم؛توشاهدی که دوست داشتم بسیجی وارزندگی کنم.واینک که به سوی تومی آیم امیدی جزکرم وعفو وبخشش توندارم؛ ما را امید عفو تو مغرور کرد و بس گر شد خطا بدین سخن بی ریا ببخش امروزدوشبه ساعت ۸شب دوست داشتم چندکلمه ای به عنوان وصیت ازخودم داشته باشم.دردلم حرف های زیادی برای گفتن دارم اما توان به قلم آوردن آنهارا ندارم. دوست داشتم آقای خودم را حضرت حجة بن الحسن (علیه السلام) رامی دیدم دوست داشتم یک بارهم که شده آقارامی دیدم وبعدازاین دیارفانی رخت برمی بستم. آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش به تمام دوستان وآشنایان وتمام کسانی که این وصیت نامه رامی خوانند بگویید هرکاری که می توانند بکنند تا مبادا آقا لحظه ای از آنها دلگیروناراحت شوند. ازتمام دوستان وآشنایان تقاضا می کنم نگذارند رهبرانقلاب تنهاومظلوم بماند. به پدرومادرهم سفارش می کنم که در رفتن من بی تابی وگریه نکنند که این راهی است که همه می پیمایند برای من طلب استغفاروبخشش ازدرگاه الهی بکنید. به خواهرم توصیه میکنم که حجاب اسلامی خودراحفظ کرده ودرتربیت اسلامی فرزندانش کوشا وصبورباشد. هم چنین به برادرم نیزدرموردانجام فرامین ودستورات اسلامی توصیه موکد دارم. درخاتمه ازپدرومادرم حلالیت می طلبم واز آنهاطلب بخشش دارم ان شاءالله که مراببخشید. ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن رحمی به من سوخته بی سر و پا کن
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
4.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☆
📽حق الناس در منزل...!!
این ویدیو رو دیدم خیلی به دلم نشست
به شمام پیشنهاد میکنم حتما حتما تا آخر ببینید
الهی خونه ی همه تون پر از فرشته بشه😍
🎙استاد فاطمی نیا
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــــالْفَــرَج
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام خدمت حبیبه خانم گل واعضای محترم گروه
ببخشیدیه سوال داشتم زنداداشم چندسال قبل دوتادستش مخصوصا مچ دردمیکرد رفت دکترگفتن رماتیسم داری دارودادن چندسالی خوب بود وباهاش مدارامیکرد اماالان چندروزه دوباره شروع شده خواستم ببینم عزیزان خدای نکرده تجربه همچین چیزی رو دارن وچی خوبه برای این درد؟پیشاپیش ازهمگی ممنونم😊
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان من دستور زاج و عسل و روغن استفاده کردم عفونت داشتم خیلی اما اصلا هیچی ازم خارج نشد و کلا ترشحاتم تموم شد،میترسم نکنه مشکلی برام پیش بیاد،چون همه خانمها گفتن مثل دستمال کاغذی یا عفونت گلوله و اینا ازشون خارج شده
سوال دیگه اینکه من موهای بدنم خیلی زیاده هزینه آزمایش هورمونی ندارم هرچقد لیزر میرم زیاد فایده نداره برای تنظیم هورمون عرق رازیانه بخورم یا دمنوش؟و چه مقدار باید باشه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام،❤❤❤❤❤خدمتادمینعزیزوهمهعزیزاندل
منمشکلیدارم،،کهژنتیکیهستش،،شوهرمریشوسبیلشخیلیخیلیکمهستشالانهمدوتاپسردارم،،پسربزرگمبهسنبلوغرسیده،،،۱۵سالشه،،الانهیچآثاریازریشتوصورتشنیت،،ترسمازاینکهاصلادوتاپسراممریشدرنیارن
اگرکسیمشکلمنوداره،،واقعاراهنمایمکنهمنچهکارکنموبهچهدکتریمراجعهکنم،،،دریغنکنید،،ممنونازهمگی❤❤❤خواهشنراهنمایمکنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همه پسرده ساله ای دارم که چند ساله بعضی موقع بالا میاوردبردم الان سه دفعه نفس کم میاره بردم دکتر همه آزمایشات سی تی سونوگرافی انجام دادم میگن به خاطر اسید معده هست روز ی سه تا قرص باید بخوره وپرهیزات غذایی زیاد بهش داددوستان اگر تجربه ای دارین کمکم کنین
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه خانم بی زحمت سوال منو اورژانسی بذارید من .۳۲ سالمه .زیر چشمم و پیشانیم چند تا چروک افتاده .خواستم بپرسم کسی از کرمانشاه جایی برای بوتاکس سراغ داره که کارشون خوب باشه.هزینه اش هم مناسب باشه .با تشکر
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام .من مامان ترانه هستم .دوستان مجازی گل از کجا باید متوجه شد که برامون دعا گرفتن...راستش هیچوقت به این چیزا اعتقاد نداشتم .همیشه میگفتم همه چیز دست خداست .ولی از بس تو این گروه میخونم که میگن برامون دعا گرفتن شک میکنم .اوضاع مالی زندگیم خیلی پس رفت کرده .خونمونو از دست دادیم و خیلی چیزای دیگه از زندگیمون رفت .پسرم دچار بیماری روحی شده .یعنی برامون دعا گرفتن؟؟؟؟؟الان که فکر میکنم میبینم حدود ۱۵ سال پیش داخل داشبورد ماشینمون یه کاغذ خیلی کوچیک پیدا کردم وقتی بازش کردم سوره توحید با یه خط ریز ولی خوانا بود .اونموقع ها اصلا برام مهم نبود و بهش توجه نداشتم .یعنی چی میتونه باشه و به چه منظوری؟؟؟ ....میشه دوستانی که اطلاعات در این زمینه دارن راهنماییم کنن .ممنون میشم .مامان ترانه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم
ممنون میشم این پیامم رو تو گروه بزارید که دوستان راهنمایی کنن
از زمان مجردی تا الان که دوتا دختر دارم همیشه سوزش ادرار داشتم وقتی دچار میشم به حدی درد دارم که نمیتونم بلند شم...به سفارش یکی از دوستان گروه پوست سفت گردو رو هم دم دادم ولی بی نتیجه بود...وقتی غذای تند میخورم خیلی وضعیتم بدتر میشه...توی مجردیم نوار مثانه گرفتم بهم گفتن مجرای ادراریم تنگ هست رفتم برام سیخ زدن ولی اثری نکرد
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇💜
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
سـيـد مـهـدي عـباباف نجفي ، كه مداومت تشرف به مسجدسهله در شبهاي چهارشنبه راداشت فرمود: شـبي با جمعي از رفقا به مسجدسهله مشرف شديم .
ديديم ركن قبله مسجد، طرف شرقي ، همان جا كه مقام ((35)) حضرت حجت (ع ) واقع ميباشد، روشن است .
پيش رفتيم .
سيد بزرگواري در محراب مشغول عبادت بودند.
معلوم شد آن روشني ،روشني چراغ نـيست ، بلكه نور صورت مبارك آن سرور، در و ديوار را منور ساخته است .
به جاي خود برگشته و بـاز نـظـر كرديم .
آن صفه ((36)) را روشن ديديم ، گويا چراغ نوربخشي در آن گذارده اند.
چون نـزديـك شـديـم هـمان حال سابق را يافتيم تا يقين كرديم كه آن بزرگوار امام ابرار و سلاله ائمه اطهار (ع ) است .
هيبت آن حضرت همه ما را گرفت .
هر يك در جاي خود مانند چوب از حس وحركت افتاديم ، جز مـن كـه چند قدمي از رفقا جلوتر رفتم .
هر چه خواستم نزديك شوم يا عرضي كنم ، در خود يارايي نديدم ، مگر اين كه مطلبي به خاطرم آمد و عرض كردم : لطفا استخاره اي براي من بگيريد.
آن حضرت دست مبارك خود را باز نموده و با آن تسبيحي كه مشغول به ذكر بودند،مشتي گرفته و بـعـد از حـساب كردن در جواب به من فرمودند: ((خوب است )).
بعد هم روي مبارك خود را به سـوي مـا انـداخـتـه و نظر پر فيض خويش را براي لحظاتي بر ماادامه داد.
گويا انتظار داشت كه حاجت دنيا و آخرت خويش را از درگاه لطف وعطايش درخواست نماييم ، ولي سعادت و استعداد، ما را ياري نكرد و قفل خاموشي دهان ما را بست .
سـپـس بـه سـمـت در مـسجد روانه گرديد، چون قدري تشريف برد قدرت در پاي خوديافته به دنبالش روانه شديم .
وقتي خواست از در مسجد بيرون رود، دوباره روي مقدس خود را به طرف ما نـمـود و مدتي به همين حال بود.
ما چند نفر بدون حس وحركت بوديم و هيچ قدرتي نداشتيم .
تا آن كـه بـالاخره از مسجد خارج شديم و به فاصله اي كه بين دو در بود رسيديم .
آن بزرگوار از در دوم خـارج شدند.
به مجردخروج حضرت قوت و شعور ما بازگشت .
فورا و با سرعت هر چه بيشتر بـه سـمـت دردوم دويـديـم .
بـه چـشـم بـهـم زدنـي از در دوم خـارج شـديـم و نظر به اطراف بـيـابـان انـداخـتـيـم ، ولـي هـيچ كس را نيافتيم .
هر چه به اطراف و اكناف دويديم به هيچ وجه اثري نيافتيم و براي ما معلوم شد كه به مجرد خروج از در دوم ، حضرت از نظر ما مخفي شده اند.
بر بي لياقتي و از دست دادن فرصتي كه براي ذكر حاجاتمان پيش آمده بود، افسوس خورده و متاثر شديم
- مـكـانهائي كه بخاطر ديده شدن معجزه يا كرامت و امثال اين موارد، مورد توجه واقع شده و كم كم زيارتگاه شده اند.
- قسمتي از اتاق يا سالن كه كمي بلندتراز جاهاي ديگر ساخته مي شود.
كمال الدين ج 1، ص 103، س 20.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا ❤️🍃
سمانه برات خوشحالم که تونستی ازآدمای مزاحم زندگیت دوربشی خیلی خداراشکرکن که بعداون همه سختی بلاخره به زندگی دلخواه وآرامش رسیدی وبه شکرانه اش به آدم های نیازمندمثل زمان قبل خودت کمک کن وبهشون اعتمادبه نفس بده تادعاشون پشت زندگیت باشه،کاش گفته بودی یامی گفتی چطوری ثروت مجیدبهت رسیدکه تونستی پدرمادرت ثبت نام مکه کنی و...وپولدارشدی چیزی به نامت کرده بودکه فروختی؟یاحساب بانکیت پرپول کرده بود؟یاخانواده اش توانحصاروراثت چیزی نخواستن وهمه رابخشیدن به خودت،منم توزندگی خیلی سختی کشیدم وزندگی مجردیم یه جاهاییش شبیه توبوده ازوقتی ازدواج کردم هم حسادت اقوام خودم وشوهرم نزاشت ونمی زاره به آرامش برسم ومن همش می ترسم مثل جاریم طلاقم بدن وبچه ام ازم بگیرن یه روزکه ناراحت بودم ازدست شوهرم واطرافیام می گفتم کاش این بچه رونیاورده بودم که مثل خودم حتی شایدبدترازخودم میان دشمنام بدبخت بشه ودیگه مراقبتی براسالم موندنش نمی کنم اگرقرارازم بگیرنش بااینکه بانذرودوادرمون باهزینه حقوق خودم گیرم اومدوکلی آرزووبرنامه براش دارم وگریه می کردم ازبداقبالیم خوابم بردتااینکه توخواب دیدمش بچه آروم ومعصومی هست وشبیه کوچکی های خواهر
ته تقاریم که خیلی دوستش دارم هست ودیدنش باعث آرامشم شدحتی یه روز براشوهرم هم تعریف کردم که دیگه باعث ناراحتیم نشه اماهرباربازبون بدترازنیش مارش که ازخانواده اش یادگرفته می گزدم وباعث گریه وغصه ام می شه وفکرپشیمونی ازاینکه چراحرف خانواده ام گوش نگرفتم وجلوشون به خاطرش ایستادم وهنوزدارم ازش حمایت می کنم برعکس اوکه می گه خانواده ام برام مهمن وهیچ وقت هیچ حمایتی دربرابرتوهین وتحقیروتهدیدودخالت هاشون توزندگیم ازم نکردوباعث شدروزبه روزگستاخ تربشن ومن بی پناهی ببینن که کاری کنن درمقابل گستاخی هاشون خفه یازندانی باشم،ازت می خوام برام دعاکنی سرعقل بیادوبفهمه قدرمنی که بعدکلی خواستگاری رفتن وجواب ردشنیدن وحتی بهم خوردن نامزدیش باوجودحقوق کمش،مریضی وعیوبش انتخابش کردم وپاش ایستادم،باعث شدم ساخت خونه اش کامل کنه وباجهیزیه ام خونه اش پرکردم وماشین خریدم انداختم زیرپاش برعکس اطرافیاش که فقط باپول شوهرشون صاحب خونه زندگی وطلاشدن وفخرفروشی می کنن که بدون کارکردن پولی که می خوان شوهرشون بهشون می ده برعکس من که حقوقم هم توخونه شوهرم خرج وبدون پسنداز،بدون درخواست جشن آنچنانی عقدبدون جشن عروسی به خاطرمراعات وضعیت مالیش وهمه جوره تاالان پاش موندم بدونه خسته وغصه دارم نکنه وازآدمهای حسودی که آرامش وشادیمون نمی خوان دورم کنه نه اینکه اجازه دخالت بهشون بده واصراربه بخشش وچشم پوشی ورفت وآمدباهاشون داشته باشه تاروزبه روزمغرورتروسرکش تربشن براسوءاستفاده ازش وآزارواذیت زن مظلومش براخالی کردن عقده هاشون هروقت بهش گفتم الان که هستی این طورباهام برخوردمی کنن وای به حال روزی که خدایی نکرده نباشی من بیشتراذیت وبیرون می کنن محکم کاری کن چیزی بهم برسه ولی بازبون بدترازنیش مارش اشکم درمی آره چون مثل پدرمادرش مال اندوزوطماع وفکرآخرت نیست چون درواقع آخرت قبول ندارن
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
-•~¹°”ˆ˜¨باورکرבنے نیست¨˜ˆ”°¹~•-
◦•●◉✿ نابارورے درماט شـב ✿◉●•◦
⭕️ برای فرزند آوری نیازی به قرص و آمپول و حتی IVF هم نداری
✅ سریع ترین راه درمان ناباروری ۱۰۰٪ تضمینی
💯 درمان مشکلات آقایان و بانوان :
https://formafzar.com/form/ivfl7
✅ زیر نظر سازمان غذا و دارو کشور
✅ 🍏 سلامت و تأیید وزارت بهداشت
┅┅┄✶🍃🌺🍃✶┄┅┅
لینک زیر رو بزن وارد کانالشون شو👇
https://eitaa.com/joinchat/1647116855C7513ccfaa1
ماجرای شفاعت حضرت زهرا از جوان فاسد
اون وقتا يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم،که شده بود خونه گناه و معصيت.. شب عاشورا ...ماشينو برداشتم برم يه گشتي بزنم.توی راه یه دخترخانم چادري داشت ميرفت حسينيه.اومدم جلو و سوار ماشينش کردم،به بهونه ی ميرسونمت و این حرفا...ولی بردمش توي اون خونه ي مجردي....اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن.گفتم برو بابا ،من به امام حسين شما کار ندارم .....توي گريه یهو گفت که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم...گفتم من فاطمه ی زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم:...بعد هم پاشدم که چادرشو از سرش بکشم ولی یهو دیدم دختره ...👇😭
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
#یا_زهرا😔👆
🔴دعای وفاداری ، دعایی برای زن دوم نگرفتن همسر 🔴
فردی که نمیخواهد شوهرش همسر دوم اختیار کند و میخواهد که زندگی اش
از دوام و استحکام بهتری برخوردار باشد، و مهر و محبت شوهرش هم
نسبت به او بیشتر شود. اگر دعای شریفه ی
زیر را با گلاب و زعفران در سه
برگه نوشته، اولی را به همسر
بنوشاند. برگه دوم را داخل
بالش او بگذارد و برگه سوم را با خود همراه داشته باشد
،ان شاء الله به
خواست خود خواهد رسید...👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
انقدر قویه این دعا که یک روزه اثرشو میبینید😳👆