eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🍎 💇‍♀ 🍃درباره ی موشناسی برمبنای طب اسلامی و سنتی 🌺 گاهی حضرت آقا(سید باقر حکیم) ، در حالی که دست روی سر خود می کشیدند ( با لبخندی ملیح و به کنایه ) می فرمودند : « کلّه یا مو رو نگه می داره یا عقل رو » 😅😅😅 ( یعنی روی موهای خود ، زیاد حسّاس نباشید ) . 🌺 ❇️ رویاندن جوانه ی موها ، وظیفه ی کبد است ؛ بنابراین اگر موهای کم پشتی دارید ، لازم است در اوّلین قدم ، به معاینه و رفع ناراحتی های کبد خود بپردازید . 👈 با این تعریف ، عواملی مانند خشم ، کینه ، وسواس و نظایر این ها ( که در پیام های قبلی توضیح دادیم ) می توانند بر حجم و فرم موها تأثیر گذار باشند . 😫 بارزترین اثرگذاری ناراحتی کبد بر موها ، پوسته پوسته شدن محل رویش آن هاست . تراشه های ریز و سفیدرنگی که به سطح پوست چسبیده و تنها با خراشیدن یا خاراندن شدید ، از آن جدا می شوند . غالباً در این پوسته ها ، لکّه های خونی نیز دیده می شود ؛ این عارضه ، نشانه ی حرارت بیش از حدّ کبد در اثر کم آبیِ بدن یا غلظت شدید خون است . ❇️ پرورش و رشد موها بر عهده ی کلیه هاست . یعنی اگر رویش موها و حجم آن ها خوب ، امّا عمرشان کم و ریزش آن ها زیاد است ، باید عملکرد کلیه ها را بررسی و آسیب های احتمالی را برطرف کرد . 👈 با این وصف ، آشفتگی هایی مانند ترس ، دلشوره ، استرس و نظایر این ها ( که در پیام های قبلی توضیح دادیم ) می توانند رشد موها را تحت تأثیر شدید خود قرار دهند . 😫 شایع ترین اثرگذاری ناراحتی کلیه بر موها ، شوره ی سر است . براده های بسیار ریز و سفیدرنگی که جدا از سطح پوست و لابلای موها پراکنده اند . شوره ها معمولاً با حرکت ساده ی یک انگشت ، ریزش کرده و موجب آشفتگی ظاهر لباس هم می شوند . بسیاری از نوجوانان و جوانان ، به دلیل استرس و نگرانی در مقابله با بحران بلوغ ، کنکور ، سربازی ، ازدواج ، ناکامی های مالی و نظایر این ها ، دچار شوره ی سر هستند . ⚠️ برای از بین بردن شوره ی سر ، هیچ دارو و شوینده ای در هیچ جای دنیا ساخته نشده ، مگر آن که فقط توانسته ، آن را از منظر عمومی پنهان کند و نه درمان قطعی ... درمان باید ریشه ای باشد و تا عامل استرس برطرف نشود ، شوره نیز برطرف نخ واهد شد . 🔅به خاطر داشته باشید : مشکلِ وز موها و فر خوردن نامتناسب آن ها نیز ارتباط مستقیم با عملکرد کلیه ها دارد . برای حفظ سلامتی و بهداشت موهای خود ، موارد زیر را رعایت کنید . ☘ موهای سر و بدن خود را ( جز در موارد خاص ، همچون بیماری یا تجویز درمانگر ) از معرض تابش مستقیم نور خورشید ، دور نگه دارید . راز سلامتی و طول عمر بسیاری از گذشتگان در این بوده که همواره سر خود را با کلاه نمدی ، محفوظ و ناحیه ی دل و کمر را با شال پشمی ، پوشیده نگاه می داشتند . ☘ موها ( حتّی ریش و سیبیل ) را در سطحی متعارف و حتّی الامکان کوتاه نگه دارید . ☘ حتماً در طول ماه ، دو سه بار ، موهای زائد را برطرف نموده و برای این منظور ، از داروی نظافت سنّتی ( واجبین ) استفاده کنید . ⚠️یکی از علل رویش موهای زائد ، باز کردن راه هایی ( مانند تعریق ) برای خروج موادّ دفعیِ بدن است ؛ پس به جای مسدود کردن شاهراه ها ( با لیزر و ...) به منظور رفع دائمی زوائد بدن ، با نظافت صحیح و به موقع ، سلامت موهای خود را تأمین کنید . ☘ بدن ، شب هنگام ، کلسیم مازاد خود را در موها و ناخن ها ذخیره می کند . در این ساعات ، از کوتاه کردن موها و حتّی شانه کردن آن ها – مخصوصاً در حالت ایستاده – جداً خودداری کنید . ⚠️ شانه ی دیگران را به سر خود نزنید . 😫 انواع برس و سشوار ، جز آسیب رساندن تدریجی به پوست و موی شما ، هیچ تأثیری در سلامتی تان نخواهند داشت . 😱 از شستشوی موهای سر با آب سرد ، جداً بپرهیزید . ☘ انواع شامپو و صابون عطری ( که همگی پایه ی اسیدی دارند ) را کنار گذاشته و با صابون های محلّی و قدیمی ، موها را بشویید . ☘ هفته ای یک بار ، پس از استحمام ، کمی سِدر را در آب ، حل کرده ، سر و بدن خود را با آن شستشو دهید . 👌بانوان محترم ، هفته ای یک بار ( ترجیحاًجمعه ها ) پس از استحمام ، کمی گِل سرشور را با آب مخلوط کنید چنان که مثل ماستِ زده شود . آن را روی فرق سر گذاشته و بیست دقیقه ی بعد ، سر را بشویید . ☘ بعد از حمام ، شنا یا خیس شدن زیر باران ، فوراً موها را با حوله خشک کرده و از قرار گرفتن در معرض آفتاب شدید ، باد گرم ( مانند سشوار ) و باد سرد ( مانند کولر و پنکه ) دوری کنید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه مریم گفت  شایدم برگشته باشن و تو خبر نداری  اون لحظه با تصور این‌که آق
🌸🍃 عاطفه من همچنان متعجب ایستاده بودم این‌بار با چشم دوختن به چشمان او خانم که عزیز شاکی هدایتم کرد سمت اتاق و گفت با روح‌الله توی اتاق بمونین کاملاً شوکه از این اتفاق بی‌رمق همراه روح‌الله گوشه اتاق نشستم که روح‌الله روسریمو کشید و با شیطنت طوری که انگار دلش می‌خواست باهاش بازی کنم گفت آتنه... معلوم نبود چقدر گذشته که عزیز در رو باز کرد اشکامو پاک کردم اون با تردید داخل اومد و با مکثی طولانی غمگین گفت همیشه این کوچک‌ترها نیستن که اشتباه می‌کنن رخ دادن یک اتفاق تلخ دل نگرانم کرده با انگشت‌های کوچک روح‌الله بازی می‌کردم که عزیز جلو اومد و گفت منه بزرگ‌تر از روی عصبانیت اشتباه کردم که باعث ناراحتیت شدم نگاش کردم اما چیزی نگفتم عزیز گفت دلم نمی‌خواست اونا دخترمو ببینن عزیز بدون هیچ فاصله‌ای مقابلم نشست و گفت به همون دلیلی که با گریه توی زیرزمین بهم گفتی تو خودت گفتی حاضر نیستی تحت هیچ شرایطی تنهام بذاری خودت گفتی نمی‌تونی بدون حضور من زندگی کنی گیج و متعجب از حرف‌های عزیز گفتم چی شمارو این‌طوری به‌هم‌ریخته عزیز؟ عزیز با افسوس بهم چشم دوخت و گفت سرباز کرده این زخم انگار شروع شده این قصه‌ی ناتموم عزیز سر تکون داد و گفت قصه عشقی که رازش بیست‌ساله با منه رازی که بازگو کردنش منه عزیزو از پا درمیاره قلبم فشرده می‌کنه و خلقمو تنگ عزیز مکث کرد و گفت بی‌اختیار صدام بالا رفت عاطفه منو ببخش دست عزیزو گرفتم و گفتم این‌طوری نگین دلخور نشدم شما همیشه گفتین هر کاری می‌کنید به صلاحمه الانم لابد به صلاحم بوده که توی اتاق باشم این‌قدر خودتونو ناراحت نکنین عزیز چشاشو بست و گفت بیا مادر بیا توی آغوشم... صدای تپش‌های نامنظم قلب عزیز،قلب آدمی که خوش‌قلب ترین انسان زندگیم بود به من ثابت می‌کرد اون به‌هیچ‌وجه نمی‌تونه بدخلق و نامهربون باشه تلفنو توی دستم جابه‌جا کردم و گفتم آقای همت من روزی‌که درخواستمو با تأییدیه نهضت آوردم اداره انگار شما تشریف نداشتید آقای همت مسئول فرهنگی اداره در جوابم گفت در چه تاریخی بوده ؟ فکر کردم و گفتم همین دو ماه پیش اداره خودش همراهم  بازرس فرستاد منطقه آقای همت گفت خب نظر بازرس چی بود؟ گفتم ایشون تایید کردن همه چیو کمتر از ده روز دیگه شروع سال تحصیلی قرار امسال هم عین سال گذشته من در نبود هیچ امکاناتی تدریس کنم ؟ آقای همت گفت فقط درخواست نیرو داشتین؟ حرصی گفتم خیر درخواست نیرو فقط یکی از خواسته‌های من بود آقای همت مکثی کرد و فقط گفت بررسی می‌کنم گفتم آقای همت واقعاً من به امید اداره اول مهر می‌خوام راه بیفتم برم سمت روستا من به بچه‌های اون‌جا قول دادم آقای همت دوباره تکرار کرد بررسی می‌کنم خانوم خدا نگه‌دار تلفنو گذاشتم و گفتم این‌طوری بی‌فایده‌ست باید حضوری برم باید این‌قدر بست بشینم پشت در اتاقشون تا شاید دلشون به رحم بیاد و یه گوشه از امکاناتی که می‌خواستم رو بهم بدن من دست‌خالی نمی‌تونم برگردم روستا آتنا همون‌طور که مشغول شونه زدن موهای مژگان بود گفت چرا لقمه رو دور دهنت می‌چرخونی خواهر من مگه دفعه پیش نگفتی پسر رقیه خانم کمکت کرده زودتر بازرس بفرستن خب الانم برو پیش همون دیگه به آتنا نگاه کردم و گفتم نه نمی‌خوام دیگه اون برام پارتی‌بازی کنه آتنا با اخم گفت مثلاً فکر کردی الان تو بری بست بشینی پشت در اتاقشون اونا همه وسایل و تجهیزاتی که خاستی در اختیارت میزارن؟ دور و زمونه فرق کرده الان دیگه هرجایی بری باید یه آشنا داشته باشی گفتم اونا موظف‌اند حداقل امکاناتی که در اختیار همه مدارس شهر قرار می‌دن در اختیار ما هم بزارن آتنا گفت خودت داری می‌گی مدرسه روستا که مدرسه نداره تو هم که معلم رسمی نیستی یه آموزشیاری که خواه‌ناخواه پنج سال باید توی روستا تدریس کنی غمگین گفتم ولی من نامه دارم اون نامه رو هم هم نهضت تایید کرده بود هم بازرس آتنا سر تکون داد و گفت معلوم نیست اون نامه چقدر دست‌به‌دست شده شایدم اصلا تا حالا گم‌شده بلند شدم و گفتم می‌شه این‌قدر تو دل منو خالی نکنی آتنا گفت من تو این اداره‌ها بروبیا داشتم می‌خوام قشنگ متوجه عمق مسئله بشی می‌خوام بفهمی آدم برای هر کاری باید یه آشنای برش‌دار داشته باشه گفتم منظورت از آشنای برش‌دار پسر رقیه خانم؟ اون تو اداره  یه بازرس ساده است که صدقه سری رشادت‌های پدرش دستش بند شده اون‌جا تنها کاری هم که می‌تونست بکنه تأیید همون برگه و امضایی بود که زد زیرش آتنا گفت هرچی هم که باشه اون با آقای همت همکار همون‌جا کار می‌کنه مطمئنا حرف اون بیشتر از حرف توی آموزشیار توی اداره برش داره از کنار آتنا گذاشتم و با حرص گفتم تو هم هی برش‌دار برش‌دار انگار پسر برشکار
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به همه اعضا گروه من سی سالم هست ده ساله ازدواج کردم نمیدونم چرا معذرت میخام روی
پاسخ اعضا 🌸 ‌ سلام اون خانمی ک عکس قوزک پاش گذاشته بود نوره زرنیخ دار کمی خمیر کنید ب جای سیاه پاتون بزارید خیلی عالی چند بار تکرارش کنید 🙏🙏🙏 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام‌تجربه من به اون آقایی که همه کاری واسه خانمشون کردن و خانمشون قهر کردن آقای محترم خودتو به زور به دیگران تحمیل نکن برا خودت ارزش و احترام قائل باشه کسی که بخواد بره میره و موندنی هم با تمام سختی ها میمونه هر چی دنبالش بدویی اون‌بیشتر ازت دور میشه و بی توجهی میکنه قانون دنیا همینه دنبال هر چیزی که بدویی ازت دور میشه شما داری خودتون میگید که تو سهو نقشتون کم نزاشتین پس خودتونو سرزنش نکنید احساس شما عشق نیست فقط وایستگیه کسی که واقعا عاشق باشه اول عاشق خودشه تا وقتی که شما خودتونو دوست نداشته باشین برا خودتون ارزش و احترام قائل نباشین نمیتونین ادعا کنین که عاشق اون خانم هستین اگه عشقی هم وجود داشته باشه عشق انسان به خودشه که و بعد از اون عشق به خدا این احساسی که شما دارین وابستگیه و متاسفانه هر چی بیشتر به یه چیزی وابسته باشی اون چیز ازت دور میشه یکی از عزیزانم دقیقا شرایط شمارو داشت هر دفعه زنش به بهونه های مختلف قهر می‌کرد ملاکش فقط پول بود هر چی به پاش می‌ریخت اونو سیراب نمی‌کرد و هر دفعه خواسته هاش بزرگتر میشد تا اینکه با شوهر خواهر شوهرش رفیق شدن و هم زندگی خواهر و برادر رو از هم پاشوندن و با نامردی تمام مال و اموال طرف رو ازش گرفتن به عنوان مهریه و پسر سه سالشو ول کرد و رفت و اون مرد بچه رو بزرگش کرد با بی کسی نه مادری نه خانواده ای و اون خانوم رفت و هر روزی با یه کسی رفیقه و خدارو شکر که از زندگی عزیزم رفت بیرون و جدا شدن و گرنه ابرو برای ما نمیزاشتن ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام‌ادمین‌عزیز اون خانمی که گفتن شوهرش و خانوادش تریاک میکشن و خودش سه تا دختر داره و شوهرش خیانت ‌کرده بود التماس کرده بود کمکم کنید من چطوری میتونم‌به این‌بنده خدا کمک کنم من و امثال من هم‌تجربه همین خانم رو داشتیم و تونستیم‌حلش کنیم و الان توی آرامش زندگی می‌کنیم شما آیدی خانم رو به من بدین‌من راهنمایی کنم چون‌تو گروه اصلا نمیشه در مورد این موضوع صحبت کنم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام‌ادمین‌عزیز اون‌خانمی که گفتن‌ شوهرشون نمیزارن کارهای هنری انجام‌ بدن‌ اول اینکه می‌تونن با سیاست زنونه به هدفشون‌ برسن‌ دوم‌اینکه اگه حوصله اشون‌ تو خونه سر میره با بچشون بازی کنند باهم نقاشی بکشن کیک ،دسر و غذاهای خوشمزه درست کنن اهنگ بزارن برقصن تو آینه به خودشون‌محبت کنن قربون‌صدقه خودشون برن سطح انرژیشون که بره بالا شاد باشن کم کم شوهرشون هم تعجب میکنن و استقبال می‌کنن و میتونن با سیاست زنونه به هدفشون برسن ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام.خدمت همه خواهرای گل.خواهر عزیزی که گفتین شوهرتون نمیزاره کار هنری کنید و دلتون میگیره و دلتنگ میشید دعای مجیر و صوتی بگیرین تو خلوت خودتون با صوت گوش کنید عجیب سبک میشین. من خودم دلتنگ که میشم خودم رو با دعای مجیر آروم میکنم.یه عزیزی گفتن که مریضشون ۲۰درصد ریشون بیشتر کار نمیکنه خدا رو قسم میدم به این ماه عزیز که شفای خیر پیدا کنه.به غیر از دعا کاری از دستم بر نمیاد.خیلی سخته عزیزت پیش،چشمت درد بکشه و کاری نتونی بکنی😭خدا خودت قلبهای گرفته رو آرام کن.خدایا منم خیلی صدات میزنم📿📿بازم شکرت. ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام صبحتون بخیر خدمت خانمی که گفتن ۳۵سالشونه شوهرشون دروغگو هست و خیانت کرده و دوتا دختر دارن عزیزم کمی به صحبتهاتون دقت کنید شما می‌فرمایید شوهرم دروغگو، خیانتکار، دنیا الکی، همه چیز دروغ، سرکار نمیزاره برم نمیتونم سرکار برم دخترام ازم بدشون میاد و... اینها همه مال این هست که از خودتون بدتون میاد من هم مثل شما بودم تا اینکه بخودم اومدم و بخودم اهمیت دادم ، گفتم خب خیانت کرده که کرده اون بخودش خیانت کرده من باید حواسم بیشتر جمع بشه ، مواظب خودم دخترام زندگیم ، ظاهرم ،مواظب رفتارم باشم بخودم احترام بزارم ، یه باشگاه برم یا پیاده روی روزانه داشته باشم ورزش کنم سلامت باشم ، با دوستام قرار بزارم ، به زندگیم برسم اون هم هرکار بکنه آخرش پشیمان میشه ، من خودم کامل باشم و شاد زندگی کنم تا کی گریه دخترام باید بدونن مامان قوی دارن ،تا اونها هم آروم بشن و قوی بودن رو یاد بگیرن نگاه نکن کی می‌ره، کی میاد ،کجاست ، اذیت نکن خودتو، فقط با آرامش زندگی کن خدا بزرگه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام حبیبه جان از وقتی درگیر خرید و فروش شدین نامرد شدین 😐🙈 چرا پیام منو درمورد دکتر داوود منیری نزاشتین، چیز بدی نبود فقط خواستم ببینم کسی ازش نتیجه دیده یانه؟ خودتون کم و بیش درجریان هستین که 5 تاسقط داشتم دیگه کشش ندارم، خواستم ببینم احیانا اگر معتبر نباشه برم تحت نظر طب دیگه ای، نه اینکه باز باردار بشم باز از دستش بدم، این سؤالم به نظرم ثواب داره، اگر عنوانش کنید کمک میکنید به بچه دار شدن یه خانوداه بی‌کس، به هرحال انتخاب باشماست فقط خواستم گلایه کنم. بچه ها یه کم درد و دل دارم باهاتون هرسال ماه محرم باامید خاصی میرفتم هیئت، میگفتم انشالله امسال به حکم امام خسین و رقیه ی سه ساله آخرین باریه که بدون بچه میام مسجد، اما باور نمیکنین امسال چقدرررررر ناامیدم، چقدرررررر دلم سنگینه به حدی ناراحت و شرمندم که انگار مثلأ من حاجت امام حسین رو ندادم وخیلی ناراحتم همش فکرمیکنم نتونم اشکامو نگه دارم و دشمن شادبشم، اینقدری که حس میکنم اگر گریه کنم چند کوچه اون طرفتر از هیئت امام حسین هم صدامو بشنون، حس یه آدم لخت رو دارم که فکرکنید داره توخیابون بین همه مردم راه میره،حس میکنم نگاه همه رو منه ومیگن نگاه فلانی چقدر بد بود که بچه دار نشد، اینقدر سختمه که برم هیئت، به جای اینکه امام حسین شرمنده باشه حاجت منونداده من شرمنده هستم، نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یانه؟ نذر کرده بودم بچم زنده بمونه لباس سیاه بپوشم برا عزای سالار، اما اینقدر دلم پره که میخوام با شال سفید برم هیئت و هرکی ازم پرسید بگم امام حسین شما حاجت منو نداد ومنم به همین خاطر باشال سفید اومدم. آبروی امام حسین بین عزادارش ببرم، حتی امروز دو روز مونده به ماه محرم رفتم آرایشگاه و ناخونام هم لاک زدم. خیلی آدم مقیدی بودم مطمئنم مردم هم تعجب میکنن اما هیچ کس نمیدونه چقدر دنیا برام تنگ و تاریک وسنگین شده، بچه ها هرکدوم رفتین هیئت منو یادکنین خیلی گرفتارم. دلم نمیخواد جنین اهدایی بگیرم دلم بچه ی خودمو میخواد بچه ایی که باصوت قرآن و با وضو روح وجونش پرورش بدم، بسی آرزوها و برنامه ها داشتم برا دوران بارداریم، یه کلیپ تو گوشیم دارم پنج قلوها اولین بار میرن بیرون، هی نگاش میکنم میگم خدایا 5تا گرفتی ازم، 5تاشو یه جا بهم برگردون دقیقا عین همین فیلم،اینقدر نگاش میکنم و آه می کشم تاعرش خدابلرزه و بهم 5 قلو بده، بچه ها روز عاشورا حاجت دل منو به سربریده امام حسین و گلوی بریده طفل شیرخواره برسونید و حکم اجابتش رو بگیرین بادلهای پاکتون، دختری از دیار کریمان 🔹🔹🔹 خانمی فرمودن که بنده یعنی دختری از دیار کریمان گفتم کسی رو ندارم اما الان چرا دایی و داداش دارم لازم دونستم بگم دوست عزیز هیچ کس از زیر بوته عمل نیومده، بنده گفتم بچگی پدرومادرم تصادف کردن فوت شدن، ازنظر من پدرومادر نباشه یعنی هیچ کس نیست، نه طایفه پدری بهت اهمیت میدن و نه طایفه مادری، چون این روزا اگر کسی بچه های شمارو محبت میکنه فقط به احترام پدر و مادرش هست، دایی که وقتی نون خالی هم نداشتم بخورم حتی یه زنگم نمیزد، الان که دستم به دهنم میرسه میاد طرفم از نظر من یعنی نیست، داداشم هم بخاطر زنی که سر سفره پدرومادر بزرگ نشده مجبوره سالی یه بارم طرفم نیاد این یعنی نیست، دیدم خیلی خانمهایی که بعد ازدواج کلآ خانواده همسر حذف میکنن این یعنی. کسی نیست،گرچه از صمیم قلب ایمان دارم همه ی کسانی که به من بدکردن خدا جوابشون داده، حالا متوجه شدین چرا میگم بی کسم، حداقل انتقادتون رو با یه دعای خوب شروع میکردین و یاتموم میکردین، میدونین دلیل اینکه گفتم بیکسم چیه دوست عزیز؟؟ گفتم دوربین های مدار بسته گروه هم یه عرض اندامی کرده باشن 😁بازم قانع نشدین بفرمائید بیشتر توضیح بدم دوست گرامی، یاعلی اصغر مددی. کس و کار آدم اونایی هستن که وقت گرفتاری دم دلت باشن، من از 8 سالگی تاالان که 38 سالمه نون بازومو خوردم و به خودم افتخار میکنم ونیاز به کسی ندارم، خدایا شکرت که منو زیر منت بنده ات قرار ندادی. یه گره بسته دارم تو زندگیم اونم به بخشندگی و کرم خودت بازش میکنی مطمئنم، ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜 خانمی که گفتن براپایین آوردن قندپودردرمانی عدس الملک خوب هست ازکجامی شه تهیه کرد؟من ۷ماه وخورده ی باردارم تاحالادوبارآزمایش دادم گفتن قندت بالاست برم دکترمتخصص داخلی یاغددکه تجویز انسولین شروع کنه ولی دوست ندارم انسولین بزنم،منم می تونم پودردرمانی عدس الملک استفاده کنم؟براجنینم خطروضررنداره؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان .من میخوام جاروی شارژی بخرم اما اطلاع ندارم چ مارکی بخرم و چ مدل .لطفا اگه کسی میدونه راهنمایی کنه.چ جنسی خوبه.پیشاپیش ممنونم از راهنمایی شما ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام همگروه های عزیز.. یه سوال داشتم.. اون خانومی که گفتن یه جاری دوتادختر به فاصله سنی کم آورده ویکیشو داده به اون جاری‌ که بچه نداشته والان دوتا جاری دوماد خوب ونوه دارن میخواستم بدونم به اون بچه ای که دادن به جاری واقعیت رو گفتن؟ یا اینکه تو چه سنی باید به بچه گفته بشه اگه مشاورهم تو گروه داریم که بهتر جواب منو بده ممنون میشم. منم دخترم رو به خواهرم دادم والان 8 سالشه نمیشه هم این موضوع رو قایم کرد چون کل فامیل میدونن و بلاخره بهش میگن. فقط نمیدونم تو چه سنی خودمون بگیم که درک کنه و خدای نکرده ضربه بدی بهش وارد نشه.. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام. خوبین عزیزم امیدوارم حال دلتون همیشه خوب باشه و به بهترینها برسین ک مایه ارامش همه شدین ک هر کسی میتونه مشکلشو مطرح کنه خدا حفظتون کنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ راستش من خواستم مشکل خودم رو بگم من خانمی هستم ۴۰ ساله ک الان چندین ساله ک درگیر مشکلات معده شدم و دکتر هم از بهترین دکترا تا پروفسولشون گرفته ک من رفتم واندوسکپی و ازمایشات لازمه رو چندین بار انجام دادم و فقط دکتر گفته ی کم ورم معده و عصب معدتون در گیره چیز خاصی نیست ولی بخدا وقتی حال روز معدم ب هم میریزه نفسم ب کل قط میشه و اصلا نمیتونم نفس بکشم و خیلی عذر میخوام همین طور باید رو شکمم رو بمالم تا ی کم نفسم ازاد کنه دیگه خسته شدم خاستم بزارید توی کانالتون ببینم کسی مشکل منو داشتع چیکار کرده درمان شده تو رو خدا بهم بگین ان شاالله ک هیچ وقت هیچ گره ای تو زندگیتون نداشتع باشین و سلامت باشین ک سلامتی با ارزشترین دارایهاست و وقتی اینطور میشم باید فقط معذرت میخوام اروغ بزنم ک ی کم نفسم ازاد بشه خدا خیرتون بده لطف کنید جوابم بدین منتظر میمونم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان دندانپزشکی در نجف آباد یا اصفهان میشناسید که دولتی باشه یا بیمارستانی جایی واسه عصب کشی و لمینت دندان؟من از خوزستان میخام برم اگه جایی هست معرفی کنید البته دفترچه تامین اجتماعی هم ندارم 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انقدر میگن سر سفره موقع خوردن غذا حرف نزنید به این دلیله!😐 بچه هاش صداش می‌کنند یومًا یعنی مااادر 😢 +دختر خاله منم یه لقمه کره بادام زمینی گیر کرد گلوش همینطوری فوت کرد خیلی خطرناکه مراقب باشید 😔😭 +من به چشم خودم دیدم یه پسر چهارده ساله آب خورد پرید تو گلوش و به رحمت خدا رفت +سر من اومد یه بار. غذا نبود آب دهنم بود. نفسم کاملا قطع شد مثل همین خانم نفس میکشیدم آب خوردم بشدت آب رو قورت دادم خدا منو برگردوند +بچه خواهرم یدونه انار تو گلوش گیر کرد و مُرد جلوی چشمامون +آشنای ما مرد سی ساله نون خرید تو راه یه لقمه نون دهنش گذاشت پرید گلوش و دم در خونه فوت شد. + خواهر من غذا توی گلوش گیر کرد توی یک دقیقه داشت خفه میشد صورتش سیاه شده بود شکمشو از پشت محکم فشار دادیم تا غذا از گلوش پرید بیرون ❌عملیات هایملیخ رو جدی بگیرید و آموزش ببینید تا عزیزانتون اینطوری جلوی چشمتون از بین نروند ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ سلام‌میدونم‌که‌پیامم‌رو‌نمیزاری‌گروه‌ اما دلم خیلی‌پره‌‌دوس‌داشتم‌بایکی‌ دردو‌دل‌ کنم‌ولی‌کسیو‌ندارم‌‌ مادرم‌‌ تازگیا‌فوت‌شده‌خواهری‌هم‌ندارم‌ بچه‌ هم‌ندارم‌‌‌‌‌کنار‌خانواده‌شوهرم‌زندگی میکنم‌‌‌‌کاری‌به‌کارم‌ندارن‌باهام‌خوبن‌ گاهی‌روزا‌ میرم‌خونه‌مادرشوهرم خواهرشوهرا‌جاریامم‌گاهی‌اونجا‌هستن‌ وقتی‌مادرشوهرم‌بادختراش‌صحبت‌ میکنن‌ من‌بغضم‌میگیره‌دلم‌برای‌خودم‌ میسوزه‌نه‌مادری‌نه‌خواهری‌‌که‌‌برم خونش‌‌باهاشون‌حرف‌بزنم‌‌دیگه‌مجبورم. میرم‌خونه‌مادرشوهر‌کلا‌از‌خیاطی‌باشگاه‌ یاکاربیرون‌شوهرم‌هیچ‌وقت‌اجازه نمیده‌‌مجبورم‌روزگارمو‌داخل‌خونه‌ بگذرونم‌‌‌هردوتا‌گوشم‌شنوایی‌هم‌ندارم‌ کلا‌بدون‌سمعک‌کوچیکترین‌صدایی نمیشنوم‌‌‌سمعک‌هارو‌شوهرم‌برام‌خرید۲۵ملیون‌اونم‌باپول‌قرضی‌ازدیگران‌‌ الان‌امسال‌‌‌نیاز‌به‌سمعک‌خیلی‌قوی دارم که‌قیمتش‌۵۰میلیونه‌‌سمعک‌ارزونم‌ هست‌ولی‌بدردمن‌نمیخوره‌چون شنوایی‌‌۹۰درصدازدست‌دادم‌‌اون‌یکی گوشم‌۹۵درصده‌ کمی‌باسمعک‌صدا میشنوم‌‌‌‌‌‌‌بهزیستی‌ هزاران‌باررفتم‌هیچ‌کمکی‌بهم‌نکردن فقط ماهی‌۳۰۰هزار‌بهم‌میدادن‌ اون ۳۰۰هم‌قطع‌شد.انقدررفتم‌اومدم‌ فایده‌نداش‌برام‌کاری‌نکردن‌دیگه ناامید‌ شدم‌‌ ‌یه‌خانم‌۲۵ساله‌ام‌‌اندازه‌یه‌زن‌۴۰ساله‌ پیرشدم‌‌برای‌دوقرون‌پول‌سمعک‌ ‌ نه‌لباس‌خوبی‌میپوشم‌‌نگردشی‌میرم نه جایی دارم‌با۱۰هزار‌ پس‌انداز‌میکنم‌ بتونم‌ پول‌سمعک‌جمع‌کنم‌‌ الان‌از عید تاحالا‌۶۰۰هزار‌جمع‌کردم‌‌‌‌‌ ‌بچه‌هم‌ندارم‌ چون‌وضع‌مالیمون‌خوب‌نیس‌من‌توخرج‌ سمعک‌موندم‌اون‌وقت‌پول‌‌بچه‌داری ازکجابیارم‌‌‌دیگه‌بیخیال‌بچه‌شدم‌ ۲سال یکبار‌‌شانس‌بدم‌سمعکام‌خراب‌ میشن‌ خانما‌ قدر‌ سلامتیتون‌ روبدونید‌ قدر مادر خواهرتونو‌بدونید‌ خداروشکر کنید مثل‌من‌تنهاوبی‌‌کس‌نیستید‌‌‌‌ دلم خیلی‌ گرفته‌خیلیییی‌ چشام‌‌داره‌میسوزه‌ ازبس گریه‌کردم‌‌میگم‌خدایا‌ این‌همه آدم مظلوم‌وفقیرو‌ میکشی‌میمیرن‌‌ چرا‌جون‌منو‌نمیگیری‌ بمیرم‌ازاین‌دنیا‌ راحت‌شم‌ زندگی‌‌بدون‌مادر‌ بدون خواهر بدون‌بچه‌ ‌بدون‌شنوایی هیچ‌ ارزشی‌نداره‌ من برای شنواییم‌ ناشکر نیستم‌ برای پول‌سمعک‌ ناراحتم‌ برای مادرم‌ناراحتم‌که‌کنارم‌نیست‌ باکی دردو دل‌کنم😭😭😭یا‌فاطمه‌زهرا ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ دختری که همیشه خونت نامرتبه و آزمایش هم دادی سالمی شکر خدا😏 فقط وفقط باید بگم احسنت به اون مادری که شمارو تربیت کرده، احسنت، یعنی چی خونت کثیف و بهم ریخته اس به اون چه؟ پسر دسته گلش داده دستت که از سرکار بیاد ظرف بشوره؟ گرچه شوهر خودمم میشوره اما وقتی مریض باشم وقتی بچم سقط شده و... نه اینکه لم بدم گوشی چت کنم و بیچاره شوهره از سرکار بیاد ظرف بشوره، اونوقت میگیم چرا خیانت زیاد شده 😱خب معلومه شوهرت وقتی یه زن خوش سلیقه و ترگل ورگل ببینه دلش میره، فکرمیکنی وقتی سرکار بااین وضع شلختگی دلش میاد بیاد خونه؟! نه بخدا تاوقتی سر خونه اومدن میاد که مجبوره و زیر سرش بلند نشده، شانست بگیره کسی سرراهش قرارنگیره وگرنه اینجور مردا زود پاشون می‌خره چون توخونه و زندگی آرامش ندارن، خداوکیلی تا خودت اصلاح نکردی بچه دارنشو مطمئنم اون بچه کرم میزنه بااین وضعیت، دیدم که میگم، مگر بيچاره مادرشوهرت دلش برا بچش بسوزه وبچه رو جمع کنه وگرنه شما نمیتونی تازه اونم اگر نگی به اون چه، دست و پا نداری حداقل زبونت کوتاه کن، یعنی مادرت یه بار نیومده خونت که ببینه چطور خونه داری میکنی که حداقل یه کم خونه داری واحترام یادت بده، بیشتر زندگی ها و زن های اینجوری دیدم بعد چندسال شوهره دلش سرد میشه وجایی دیگه سرش گرم میکنه، آنوقت نمیتونی حتی به خانوادش اعتراض کنی اونوقته که مادرش میگه میخواستی زن زندگی باشی که پسر بیچارم پاش نلغزه، زندگیتو دریاب یااینکه سنگین رنگین پی همه چیو به تنت بمال، برا وقتی که یه زن خوش سلیقه با سفره های رنگی وتزیین شده و لباس‌های خوش رنگ و خوش بو و خونه ی معطر به بوی غذای گرم و شمع های روشن دور میز شوهرتو نقاپیده از تنبلی دست بکش والا ماها مثل تو نیستیم بااینکه کارمندم خونم همیشه برق میزنه و آمادگی پذیرای میهمان ناخوانده رو دارم، شاید بگین بچه ندارم خونم تمیزه، جاری دارم دوتا بچه کوچیک هروقت رفتم خونش، سرزده رفتم خونش عالیه تروتمیز کیف میکنی و بچه هاشم همیشه تو آشپزخونه یه پارچه زیرشون پهن کرده و درحال خوراکی خوردن هستن،، دلم برا شوهرت سوخت چون اطراف ماهم همچین شوهرای مظلومی هست اما... دختری از دیار کریمان ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf کانال مخصوص میباشد❌❌❌
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜 خانمی که گفتن براپایین آوردن قندپودردرمانی عدس الملک خوب هست ازکجامی شه تهیه کرد؟من
پاسخ اعضا 🌸 ‌ سلام حبیبه خانم گل و همه دوستان کانال امیدوارم به حق این ماتم حسین خدا حاجت دل همه رو برآورده کنه در جواب دوست عزیزی که در باره طلا روس پرسیدند می‌خوام فقط ی جمله بگم ببخشید عزیزم ولی از قدیم گفتن چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی شما خودتون میگید غیر حضوریه مشکوکه خوب برید طلا فروشی حضوری خرید کنید گرون بخرید ولی حداقل طلا دستتون باشه درباره زیارت عاشورای آیت الله حق شناس هم فقط برای نماز نایب میگیرید شما رو قسم میدم برای زندگی منم همه خواهرا مخصوصا شمایی که زیارت عاشورا می‌خونید دعا کنید اسمم باشه اکرم 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام وقتتون بخیر،در جواب خانمی که بیماری آلوسپی دارن و موهاشون و مژه ابرو ریخته می خواستم بگم خانم عزیز چرا مو و ابرو ومژه نمی کارید؟!فرمودید که هیچ مویی ندارید اما از جاهای دیگر بدنتون برای کاشت برمیدارن و به سرتون میکارن.حالا با یک پزشک خوب مشورت کنید روش های جدید ومختلفی هستش. ان شالله که به حق این ماه عزیز شفا پیدا کنید.(مشاور) 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام دکتر ارولوژ حاذق وکار بلد دکتر محمد حسین سلطانی، عالی دکتر شاگرد دکتر سیم فروشان هستند 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام در جواب اون خانمی که گفته بودن آیا لیزر برا ی شقاق جواب میده بله من این مشکل را داشتم وبا لیزر خوب شدم 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام در مورد سوال اون مادری که فرموده بودند دخترشون تو گوشی فیلم های بد دیدن مادر عزیز شما به خودت مسلط باش اصلا نباید به روی دخترت بیاری که فیلم ها رو دیدی ولی یه شب که پدرشون هم هست میتونی بگی مثلا علی اقا امروز یه برنامه نشون میداد تو تلوزیون و میگفت که چقدر دیدن این مدل فیلم ها برای بچه ها مضره اینجو ری دخترتون به کاری که کرده فکر میکنه وانشاله مشکل حل میشه بچه ها تو این سن از سر کنجکاوی این سرچ ها رو میکنند نگران نباشید این دوران خیلی سخته چون منم یه نوجوان 14 ساله دارم ولی گذراس فقط باهاش ارتباطتتونو خوب کنید با ارتباط خوب نود درصد این مشکلات حل میشه انشاله همه بچه ها عاقبت به خیر بشن 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام ادمین جان اینو لطفاً سریع بزار تو کانال اون خانومی که گفتن رحم دخترشون رو قراره دربیارن عزیزم به طب نوین اصلاااا اعتماد نکنید اینا همون هدف های یهودیه که دارن تو کشور پیاده میکنن تو سرچ ایتا بزنید سیاهدونه کانال استاد احسانیان خیلیا شرایط دخترتون رو داشتن با چند تا راهکار ساده دخترتون درمان میشه شمارشون تو بیو کانال هستش تماس بگیرید و اگه شده حتی حضوری برید پیششون ان شاالله که خدا سلامتی به دختر گلتون بده برای منم دعا کنید (بنت الحسن) 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 در جواب اون خانوم عزیزی که دختر ده سالشون فیلم مبتذل دیده عزیزم اصلا به هیچ عنوان گوشی در اختیار بچه قرار ندید بخدا گوشی خریدن یا گوشی دادن به بچه ها خیانت محضه من خودم پونزده سالگی تازه گوشی گرفتم اونم بخاطر کلاسای آنلاین با اینکه سر به زیر بودم و هستم ولی باز حس میکنم منو خیلی از خودم و خدام دور کرده الان برادرم هروقت که میگه برام گوشی بخرید میگم نه زیر بیست سال اصلا نمی‌زارم برات بخرن هر دو هفته یکبار بهش گوشی میدم بازی کنه اونم باید جلوی خودم باشه که ببینم چه بازی می‌کنه روی بچه هاتون نظارت داشته باشید دوره ی خیلی بدیه الان بچه های پنج شیش ساله کار ها و حرفایی بلدن که آدم تعجب می‌کنه چه برسه به ده سال ان شاالله موفق باشید برای ظهور آقا صلوات بنت الحسن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام دوستان خسته نباشید من از عید که یک موضوعی برام پیش اومده بود بهم شوک عصبی وارد شد و استرس گرفتم متاهل هستم و ۱۸ سالمه یعنی تپش قلب گرفتم و معده درد جوری بود که هر چه قدر غذا میخورم گرسنه بودم و نفسم هم تنگ بود .دکتر رفتم برای استرسم قرص پرانول ۱۰ و قرص اگزازپام ۱۰ و قرص پوکساکیم ۵ و قرص آسنترا ۱۰ برای استرسم میخورم و برای معده ام قرص پنتومید ۴۰ و قرص هیوتکس ۱۰ و قرص موتیدون میخورم فعلا قرص پرانول ۱۰ و قرص های معده ام رو مصرف میکنم الان از عید که دکتر بهم داد یک چند هفته مصرف کردم ولی گفتند چون من سنم کمه ۱۸ سالمه باعت چاق شدنم میشه دیگه گذاشتم کنار رفتم پیش کسی که دعا میده برای تپش قلب و استرسم یک مدتی خوب بودم ولی الان باز دوباره شروع شده نمی‌دونم چیکار کنم بازم قرص های معده ام و پرانول می‌خوام ولی بازم احساس میکنم که دارم خفه میشم میگم قلبم می استه سکته میکنم میمیرم و خیلی این طور حرفا من بعد از ۶ سال عقد رفتم خونه خودم الان یک هفته هست که عروسی گرفتیم و تموم شده الآنم که خونه تنهام خیلی بدتر شده نمیدونم مشکلم چیه دکترم که عید رفته بودم گفت که تو همه چیزت خوبه تپش قلب داری اونم باید کنترل کنی مثلا آهنگ گوش کنی یا کلاسی چیزی بری خب بازم همین کارا رو که می‌کنی بازم استرس میاد سراغم ممنونم میشم هر کی تجربه داره یا می‌دونه که باید چیکار کنم بگه چون خیلی دارم اذیت میشم و همش فکر میکنم نفسم که تنگ بشه و قلب تند تند بزنه میمیرم ممنون و این طور فکرا اجرتون با امام زمان (عج) 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت خواهرای گلم و حبیبه جان در مورد دو خواهری که یکیشون نوشته تنهام و همزبونی ندارم و شوهرم باهام حرف نمیزنه و خواهری که گفتن تنهام و یک برادر دارم و اون برادرم هم به رحمت خدا رفته و زن داداشم نمیزاره برادرم رو ببینم عزیزان منم چرا اینقدر از تنهایی واهمه دارین اینو به فال نیک بگیرید و فاصله تون رو با خدا کمتر کنید خواهری که میگید شوهرم باهام حرف نمیزنه فدای سرت خواهرم دور سرت برگردم ولش کن گور سرشون من خودم بعد پنج سال فهمیدم شوهرم بهم خیانت کرده رفت یه زنو صیغه کرده و زندگی میکنه یه مدت منم ناراحت و عصبی شده بودم بعد به خودم اومدم گفتم ولش کن بره گمشه ارزش منو نداشت از وقتی گورشو رو گم کرده ارتباطم با خدا نزدیک تر شده روزا بجای اینکه بشینم فکر کنم که همزبون ندارم یا اینکه تنهام میشینم روزی هزار تا صلوات میفرستم هزار تا استغفار ۴۰۰ تا ذکر یونسیه و وقتی هم روزانه به ختم قرآنم میزارم طوری آرامش گرفتم که اصلا بطور کل خدا یاد اون اشغال رو از ذهن و فکر م برده خواهرای گلم اینهمه نگید تنهاییم یا شوهرمون فلان کرد افسرده شدیم به طرف یاد وذکر خدا بیاید شعار نمیدم بخدا واقعا آرامش بخشه شبا هم بلند شین یکساعت قبل اذان صبح نماز شب باحال بخونید و دعا کنید و دلتون رو خالی کنید با خدا حرف بزنید چه همدم خوبیه خدا دیکه احتیاج به همدم و شوهرتون پیدا نمیکتیدکه باهاتون بیاد حرف بزنه ذکرها رو با توجه و معنی بگید زوری وقتتون رو پر کنید با این اذکار که اون متوجه بشه که دیگه شما احتیاج ندارید باهاش حرف بزنید وای دستم درد گرفت از بس تایپ کردم خلاصه خواهرا اعصاب و روانتون رو الکی بخاطر افراد نادان و بیخودی هدر ندید در پناه خدا باشید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام و خسته نباشید خدمت شما ادمین عزیز ممنون بابت کانال بسیار خوبتون مه یه مشکلی دارم که چند ساله واقعا درگیرشم من پانزده ساله تویه آپارتمان زندگی مکنیم تویه شهر کوچک تقریبا همگی همو می‌شناسیم از اول که وارد آپارتمان شدیم اول اینکه جوانتر بودیم و متاسفانه آشنایی با آپارتمان نشینی نداشتیم اون موقع پسرم یکسالش بود آپارتمان های مسکن مهر بود که همگی باهم صاحب خونه شدیم وبچه هامون همسن بودن تقریبا از اون اوایل خیلی به هم وابسته شدیم وبچه هامون هم همینطور الان که شانزده ساله مگذره پسرم باپسر همسایمون دیگه باهم بزرگ شدن ولی متاسفانه این خانواده هیچ رعایت نکردن حدوحدود رو خیلی مزاحم میشدن منم دیگه نتونستم جلوداررفت آمد پسرم بشم چون یه شوهر خیلی متاسفانه بداخلاق وعصبی دارم الان که دیگه بزرگ شدن دوران نوجوانی پسر همسایمون یکم راهش درست نیست خیلی رفیق های ناجوری رفت و آمد مکنه ماهم دوست نداریم پسرمون باهاش بگرده ولی متاسفانه حریفشون نمی‌شیم حتی باپدرومادر همون پسر در جریان گذاشتیم که دوست نداریم اینا دیگه باهم باشن ولی همون پسره عمدا داره پسرمن وازراه بدر کنه ینی هرکی مشناسمون مگه مواظب پسرتون باشید ولی متاسفانه پسر خودمون گوش شنوا نداره ماهم امکان جابجایی نداریم توروخدا هرکی دعایی باتجربه ای داره بگه که ما بتونیم ازدست اینا خلاص بشیم واقعا آرامش زندگیمو مختل کردن فهمیدیم که اهل سیگارومشروبه ودرس هم درست حسابی نمی خونه حتی دوران امتحانات خودش که نمخوند دست ازسرپسرمن ورنمیداشت
هرطوری بود به یه طریقی مکشوندش بیرون ولی پسرم بااین که یکسال ازش کوچکتره خیلی تحت تاثیرشه واقعا خیلی نگرانم نمی‌دونم باید چکارکنم توروخدا راهنماییم کنید چکارکنم ممنون از همگی دوستتون میدارم باعشق 👇💜 @adminam1400
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه من همچنان متعجب ایستاده بودم این‌بار با چشم دوختن به چشمان او خانم که عزیز
🌸🍃 عاطفه آتنا با خنده گفت قیافه‌اش رو ببین تورو خدا حرص ازش می‌باره آخه اون بدبخت چه هیزم تری به تو فروخته که باهاش پدر کشتگی داری؟ تو بالا بری پایین بیای به‌خاطر بچه‌های روستا هم شده مجبوری دوباره بری سراغش آتنا مقابلم ایستاد و گفت از قدیم گفتن آدم عاقل دشمنشم برای روز مبادا برای خودش نگه می‌داره گفتم کی گفته آقای مرندی دشمن منه؟ اون آدم خوبیه فقط... آتنا گفت حالا رقیه خانوم یه‌چیزی گفته تو جدی نگیرش اگه جدی بود لااقل پا پیش می‌ذاشتن دیگه بخصوص الان که پسرش کارمند اداره شده اخم کردم و گفتم آتنا مگه من رودست عزیز موندم یا نه تو فکر کردی حرف رقیه خانم برای من مهم بوده؟ من الان تمام درگیری‌های ذهنیم ختم می‌شه به روستا آتنا ابرویی بالا انداخت و گفت حالا به‌هرحال من گفتنی‌ها رو بهت گفتم الانم اگه می‌خوای کارت قبل رفتن پیش بره باید غرورتو کنار بزاری و بری اداره سراغ پسر رقیه خانوم با اخم به آتنا نگاه میکردم که گونه‌ام رو کشید و گفت خواهر کوچیکه‌ی مغرور برای رفتن به اداره فرصتی برای از دست دادن نبود صبح فردا با شروع ساعت کاری به اداره‌ی فرهنگ رفتم برخلاف تابستون اداره از همون اول صبح شلوغ بود و افراد زیادی به اتاق‌ها بروبیا داشتن که با دیدن شنیدن مشکلاتشون دلم بیشتر از قبل برای بچه‌های روستا سوخت برای پیگیری اون نامه و درخواستی که داشتم تا نزدیک ظهر با افراد مختلف با سِمت‌های متفاوت برخورد داشتم البته بجز پسر رقیه خانم و درآخر وسایل و تجهیزاتی که در اختیارم قرار گرفت  شامل کتاب و دفتر و قلم،به تعداد بچه‌ها بود و این یعنی کلا به‌در بسته خورده بودم به قول آتنا من یه آموزشیار ساده نهضتی بودم که همین حالا هم می‌تونست بابت پیگیری‌های متعددش اخراج بشه بی‌فایده بود من خودم باید کاری می‌کردم تا همین حالا با دل‌خوشی‌ کاذبی وقت رو ازدست‌داده بودم باید یا علی می‌گفتم و توی همین چند روزه قسمتی از نیازهای تحصیلی رو برطرف می‌کردم اما خب من برای شروع این کار به یک سرمایه احتیاج داشتم به سرمایه‌ای که تو اون سن نداشتمش همون‌طور که مغموم پیاده از اداره می‌رفتم سمت خونه چشمم افتاد به جواهری به النگوی که عزیز چند سال پیش وقتی اول متوسطه بودم با فروش قالیچه قدیمی دست‌باف خودش برام خریده بود نگاه کردم اون النگو خیلی برام ارزشمند بود اون یه هدیه بود یه هدیه باارزش که عزیز با فروش دسترنجش برام خریده بود اما حالا بجز اون دیگه چیزی نداشتم... لبه باغچه نشسته بودم و زل زده بودم به برگ‌های درخت شاتوت که تغییررنگ‌داده بودن و یکی‌یکی با وزش هر بادی پایین می‌ریختن عزیز رو خوب می‌شناختم اگر این‌موضوعو باهاش درمیون می‌ذاشتم بی‌شک کمکم می‌کرد اما خب از اوضاع کارگاهش هم باخبر بودم پولی که عزیز از خیاطی اونم با شرایط قسطی برای مشتری‌های همیشگیش درمی‌آورد فقط خرج خونه می‌شد هرچند عزیز یه قلک آهنی کلیدی توی صندوقچه اتاقش داشت که به گفته‌ی خودش اون‌جا پول‌هاش رو پس‌انداز می‌کرد اما اون از همون پس‌اندازها بود که برای عمل مه‌لقا بهم کمک کرده بود و من دیگه نمی‌تونستم چنین درخواستی ازش داشته باشم تا عزیز رسید بلند شدم و رفتم کمکش بار زیادی از گل‌کلم و کرفس و هویج حمل کرده بود و همین امر باعث شده بود به نفس‌نفس بیفته شاکی گفتم آخه عزیز واجب بود این‌همه خرید کنید ما که زیاد ترشی نمی‌خوریم عزیز چادرش رو برداشت و گفت پشیمون شدم چرا تورو با خودم نبردم گفتم شما برین بالا من خودم اینا رو میارم عزیز اشاره کرد و گفت نه نه بذارش توی حیاط باشه تو بیا برو از اکبرآقا یه دبه سرکه بخر  من دیگه دستام پر بود نتونستم برم چادر عزیزو از دستش گرفتم و گفتم فقط یه دبه ؟ عزیز کیف پول دستشو سمتم گرفت و گفت یه قوطی رب هم بخر پولشم حساب کن طبق گفته‌ی عزیز رفتم مغازه اکبرآقا و چیزایی که گفته بود رو خریدم اما تو راه برگشت چشمم افتاد به اون مرد کهن‌سالی که اون‌شب با خانمش اومده بود خونمون بی‌شک حسین نجار و اشرفی بودن دیگه با تردید از کنارش گذشتم و سلام زیر لبی گفتم که گفت دختر بی‌بی؟ تا ایستادم گفت می‌شه همراهم تا سر خیابون بیای باید پول تاکسی رو حساب کنم متعجب به پشت سرش نگاهی انداختم و با تردید گفتم اجازه بدید به عزیز بگم اینا رو هم بذارم خونه فوری گفت نه نه نمی‌خوام بی‌بی متوجه بشه متعجب تر نگاش کردم که گفت پول داشتم ولی دادم برای کورس قبلی فهمیدم دلش نمی‌خواد عزیز متوجه این مسئله بشه اما خب اون این‌جا چی‌کار می‌کرد؟ برای کمک کردن بهش ترس داشتم اگه اون دروغ می‌گفت چی! وقتی تردیدمو دید اشاره کرد و گفت تاکسی همین سر خیابون اشرفی هم منتظره بی‌اجازه عزیز ناخودآگاه همراهش راه افتادم سمت خیابان اما با هر قدم ریز ریز به سر و لباسش نگاه می‌کردم بهش نمی‌خورد پول کرایه تاکسی نداشته باشه