#دعا_درمانی 🌱
#جهت_گشایش_بخت_بسیار_مجرب
♥️این دستور براي گشایش بخت و ازدواج سریع بسیار مجرب می باشد .
♥️ابتدایک کیلو نیم نمک دانه درشت ونه پودري ,تهیه کنید(دقت کنید نمک حتما باید دانه درشت باشد )وآن را به سه قسمت نیم کیلو یی وبه صورت جداجداتهیه کنید.
♥️براي سه روز هر روز نیم کیلو نمک را دریک تشت یا ظرف تمیز ریخته واین سوره هارابرروي آن بدمید.(فوت نکنیدبلکه به آرامی بدمید)
1سوره فتح 3مرتبه
2 سوره طه 3مرتبه
3 سوره فلق 3مرتبه
4 سوره ناس 3مرتبه
5 سوره توحید 3مرتبه
6 سوره کافرون 3مرتبه
حالا نمکی که سورها را بر آن خوانده اید با آب در تشت حل کنید وبا آن غسل کنید
♥️بهتر است غسل به صورت ترتیبی باشد
وقت عمل واستحمام( بسیار مهم)
1_ وقط انجام عمل قبل از اذان مغرب وباید طوري باشد که بتوانید دقیقا وقت اذان
غسل کنید.(مثلا دوساعت قبل از اذان شروع به خواندن کنید)
2_ این دستور رابایدروزهاي چهارشنبه وپنج شنبه وجمعه پشت سر هم انجام دهید.
3 _معمولا تا سه هفته انجام این اعمال کافیست .اما چنانچه لازم بود یک دور دیگر هم
انجام دهید تا نتیجه بگیرید.
گنجینه دعا
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ #تقویم_روز ✺≽ ⊱━━━⊱
🗓 #جمعه ۲۷ مهر | میزان ۱۴۰۳
🗓 ۱۴ ربیع الثانی ۱۴۴۶
🗓 18 اکتبر 2024
🌹 #امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري
🌹 وقایع مهم #شیعه: قیام مختار، 66ه-ق
📆 روزشمار:
▪️20 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله
▪️28 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
▪️48 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️58 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله
▪️65 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله
🤲 #ذکر روز #جمعه ۱۰۰ مرتبه: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ؛ خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و در فرج ایشان تعجیل فرما.
🤲 #ذکر روز #جمعه به اسم #امام_زمان است و در کنار این ذکر میتوانید در روز #جمعه #زیارت_امام_زمان را نیز بخوانید. خواندن ذکر روز #جمعه #باعث_عزیزتر شدن میشود.
🤲 #ذکر (یا #نور) ۲۵۶ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #عزیز_شدن در #چشم_خلایق میشود.
📚 #تعبیر_خواب شب #شنبه : طبق آیه ی ۱۵ سوره #حجر میباشد.
✅ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی است.
✅ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی است.
✅ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی است.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی است.
✅ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی خوبیست.
✅ امشب برای #مباشرت خوب است.
✅ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی است.
🔰زمان #استخاره:از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
🔸امروز روز مبارکی است.
🔸امروز برای شروع کارها خوب است.
🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود بهبود یابد.
🔹کسی که امروز گم شود، خیلی زود پیدا میشود.
🔹قرض دادن و قرض گرفتن پسندیده است.
🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔹خرید و فروش و تجارت،بلامانع است.
🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸کسی که در این روز متولد شود، زیبا و ثروتمند خواهدشد. اگر خدا بخواهد.
🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔸صدقه دادن خوب است.
🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « ران » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔹مسیر رجال الغیب میان شرق و شمال میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
☜ #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
☜ #اذان صبح 04:50 اذان ظهر 11:50
☜ #اذان مغرب 17:43 طلوع آفتاب 06:14
☜ #غروب آفتاب 17:25 نیمه شب 23:08
🌹 #برای_وسعت_رزق_و_روزی
🌹 آیه 2-3 سوره طلاق را به این شکل ختم نماید:ابتدای ختم جمعه یا پنج شنبه یا دوشنبه باشد واگر #جمعه باشد بهتر است ، تا چهل روز هر روز 159 مرتبه آیه شریفه رابخواند و بهتر است بعد از نماز صبح باشد فقط در روز چهلم 179 مرتبه باشد و در ابتدای ختم برای استجابت حاجت، غسل حاجت نموده دو رکعت نماز بخواند و صد مرتبه صلوات بفرستد در روز اول و روز آخر بعد از اتمام، صد صلوات بفرستد. شک نکند و ناامید نشود و اگر بار اول به نتیجه نرسید تکرار کند که ان شاءالله به مراد میرسد.
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #جمعه است.
⏰ ذات الکرسی عمود ۱۳:۲۴
🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی #مستجاب میشود.
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
سلام روز همگیتون بخیز
تو این کانال در مورد ازدواج خیلی بحث شده و همه یه جورایی نظرشون رو در مورد ازدواج گفتن . دوستان از ایده الاشون حرف میزنن یه عده دیگه به بقیه میگن پر توقع ، خلاصه هر کسی معیارها و عقاید خودش رو داره .
سال گذشته واسه من سال طلاق و جدایی بود ، و یه جورایی سال شکست زندگیم بعد پنج سال زندگی زیر یه سقف . میخواستم در مورد تجربم باهاتون حرف بزنم .
ازدواج واقعا زیباست اینکه دو نفر با هم باشن همه جوره هوای هم دیگه رو داشته باشن ، قدر هم دیگه رو بدونن ،عاشق هم باشن ، تو سلامت و مریضی کنار هم باشن .
ولی بخدا همه اینا زیباست ولی مشکل از جایی شروع میشه که بعد چند سال متوجه میشید درست انتخاب نکردید . دنیای شما از دنیای طرفتون جداست ، هدف هاتون فرق میکنه ، روح تون روی یه مدار نیست ، اینجاست که دنیا رو سر آدم خراب میشه . همه ی اون زیبایی ها تبدیل میشه به عذاب خودتون و بقیه اعضای خانواده ، همه چیز میره زیر سوال .
مثل آدم گیر کرده تو باتلاق از اون ور دلسوزی که اگه طلاق بدم اون دختر چی میشه ؟ آیندش، زندگیش، از یه طرف هر چی دست و پا میزنید زندگی رو نگه دارید بیشتر میرید پایین .
بخدا اختلاف طبقاتی ،هم کفو نبودن و هم سطح نبودن شوخی نیست مال کتاب های داستان نیست یه روزی خونتون گرمه میگید ما هم دیگه رو دوست داریم ، اون جایی این چیزا جلوتون سبز میشن که دیگه دیره .
با این که زنم رو دوست داشتم، اونم منو دوست داشت مجبور به جدایی شدیم از این همه تفاوت جفتمون خسته شده بودیم . یعنی دیگه راهی نمونده بود . هر دو بریده بودیم .
بعد طلاق پیغام فرستاد که من بدون تو نمیتونم ولی من دیگه فهمیدم که منطق رو برای زندگی باید قبل از احساسات قرار داد چون با احساسات آدم به ناکجا آباد میره اول عقل و منطق . بخدا سعی کنید با فرد ایده آل تون ازدواج کنید وگرنه سخت پشیمون میشید . ازدواج نکردن بهتر از اینه که آدم طلاق بگیره .
البته طلاق واسه مرد ضربش همه جوره کمتره ولی واسه زن واقعا عذاب آوره ، زندگی اگه پایه ریزیش قوی باشه هیچ وقت راحت نابود نمیشه ولی اگه پایش خراب باشه هر چقدر عشق بیاد توش یه روزه ممکنه بر باد بره . مثل زندگی من که با همه عاشقانه هاش بر باد رفت .
چند تا چیز خیلی مهمه ساده نگیرید که ساده از دست میره :
۱ - هدف مشترک
۲ - خونواده همسر آدم های درست و سالم و ریشه داری باشن
۳ - انسانیت طرف مقابلتون خدا ترس بودنش
۴ - چشم رو داشتن
۵ - اعتقاد قلبی حتی اگه ظاهرش درست نباشه
۶ - طرفتون محبت تو ژنتیکش وجود داشته باشه
۷ - ذاتش خوب و پاک باشه
بخدا این چند تا مورد میتونه باعث بقای یه عمر یه زندگی بشه ، چیزای بدیهی رو نگفتم . مثلا حتما شما باید ظاهر هم دیگه رو همه جوره بپسندید ، چون حرف مفت میگن ظاهر عادی میشه ولی جلوتر از ظاهر معلومه که اخلاق مهم تره .
اکثر طلاق ها بخاطر رعایت نکردن همین چند تا چیز به ظاهر سادست ، کاری ندارم با موارد خاص مثل اعتیاد و خیانت و ... ، به شهرهایی که میخواین با هم وصلت کنین دقت داشته باشید . به فرهنک خونواده هاتون ،چقدر در حد هم دیگه اید .
و همیشه یادتون باشه اونی که به درتون میخوره رو به هیچ قیمتی از دست ندین چون پشیمون میشید و ممکنه یه ازدواج اشتباه کنید . من اون کسی که باید مال من باشه هر لحظه و هر جا ببینم یه لحظه هم درنگ نمیکنم . چون یه بار این اشتباه رو کردم چوبشم خوردم شما هم بهتره همین کار و بکنید . زندگی تکرار نمیشه .
از همه مهم تر زندگی کنید زندگی قسمت مهمیش ازدواجه ولی فقط ازدواج نیست ، ، یه ازدواج غلط یه خونواده رو تحت تاثیر قرار میده رنج مادر، ناراحتی پدر و ... . همه رو درگیر میکنه .
عاشقانه ترین لحظه ها رو از خدا واسه همتون میخوام.
13.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محلول جادویی برای حذف موهای زائد
✅در این ویدیو با حضور دکتر علیپور در مورد طرز تهیه محلول جادویی که استفاده مکرر آن باعث از بین رفتن موهای زائد می شود صحبت می کنیم.
این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫( کانال اصلی اینجاست باقی کانالهای هم نام برای ما نیستند❌❌❌)
#پرسش_اعضا 💜🍃 باسلام خدمت دوستان مجازی گلم انشاءالله همگی سالم باشیدخواهش میکنم پیام مراحتمابگذا
پاسخ اعضا 🌙🌺
سلام به مامان مریم عزیز که گفتی در بدن دخترت جن رفته باید بری دعا بگیری وجن از بدنش بیرون بکنه از تجربه که خو دم داشتم🌺
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام میشه اون عزیزی که گفته برا لک حنا ونوره میزدم بگین تا چه مدت و چندبار وژل الوورا منظورتون طبیعی یا از لوازم آرایشی ژل بگیریم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به خواهری که گفته نتیجه سکنگبین و ب انار بگم من رو قد بچم زود تاثیر گذاشت ولی هنوز دارم بهش میدم ولی برا رفع لک س. دایی زمان میبره باید هر شب سکنگبین بخوره🙏
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
دختر عزیز 24ساله که ناراحتی دیسک کمر گرفتی آخه این چه حرفیه من جای مامان تو هستم هر دو زانوم ساییدگی گرفتم ولی پیاده روی رو ول نکردم آخه عزیزم غصه برا چی، خدا نکرده مریضی بد که نگرفتی با یکم استراحت خوب میشی بعدبه ی کتر بسنده نکن چندین دکتر برو، از حالا تو این سن در زندگی جانزن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
خانمی که گفته بچه 11ماهش شکمش کار نمیکنه احتمالا فرزندت گیر داره واین مشکل هیچ دکتری بلد نیست باید افراد محلی ببرید، اگر افراد محلی ندارید صبح که شکمت فرزندت خالی هست به رو شکم بخوابون کمرش با روغن چرب کن واز بالا به پایین دست بکش چند بار ودوباره به روی شکمش اینکار رو انجام بده احتمالا چیزی خو ده ودر روده گیر کرده بعد براش گل محمدی وثنا دم کن بده بخوره🙏🌹
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خواهری که گفتی پسرت همش خوابه وسر کار نمیره عزیزم فقط اینو بهت بگم که پسرت ی چی مصرف میکنه ببین چی هست آدم سالم اینقدر نمیخوابه🙏
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به دختر عزیزم شما دقیقا همسن دختر من هستی مگر ی زن از ی مرد جز محبت و انسانیت چی میخواد اگر تو در این رشته نبودی چی آیا دوست داشتی همسرت تو را کنار بزاره خواهشا به حرف مامانت از همین الان توجه نکن چون زندگیت رو آب هست، من جوانی میشناسم بهترین دندانپزشک هست ولی همسرش روستایی وخانه دار بهترین زندگی رو دارن، به حسنت نناز که به ی تب بنده، به مالت نناز که به ی شب بنده🙏🙏
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به اون عزیزی که گفته معده اش ترش کرده واسید معده زیاده، انغوزه از عطاری بگیر قبل وعده غذایی اندازه ی نخود کوچک با آب بنداز بالا، تا چند روز بخور، انشالله خوب شدی اعلام کنید🙏
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقتتون بخیر دکتر سید محمد سیدمومنی متخصص اورولوژی شماره مطب
55645076
برای اون بنده خدایی که آدرس اورولوژ میخواستن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که پرولاکتین دخترتون بالاس نگرانید اصلا نگرانی نداره برید متخصص زنان دارو میده خوب میشه هورمون ها تنظیم میشن منم باشم مامان سه قلوها🌹
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام و ادب خدمت خانم بزرگواری که فرمودید دختر خانم گلتون وقتی پریود میشه خیلی خونریزی داره گلم یه خانم دکتر متخصص زنان به من گفتند سه چهار روز اول پریودی حتما از مسکن مثل مفانومیک اسید یا ژلوفن . هر مسکنی که قبلا خوردند و بهشون میسازه استفاده کنند و بعدهم غذاهایی رو که خون رو رقیق میکنه پرهیز کنن مثل گل محمدی زیره زنجبیل سیر کلم بروکلی.... و همچنین در دوران پریودی کارهای سنگین ممنوع به امید شفای عاجل
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چالش_هجدهم 😍❤️
سلام ایام به کام❤️
بیایید بگید چه چیز منفی یا عیب ظاهری توی بدنتون بوده که خودتون خیلی ازش ناراحت بودید ولی اصلا واسه همسرتون مهم نبوده ؟؟
برامون تعریف کنید😍
ادمین 👇🌹
@adminam1400
منتظریم ❤️
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫( کانال اصلی اینجاست باقی کانالهای هم نام برای ما نیستند❌❌❌)
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 گلناز اومدم دهنمو باز کنم و همه چیو بگم که یکی در اتاقو زد، رجب از اتاق رف
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
گلناز
انقدر بهم شک وارد شده بود که بی حس شده بودم
به صورت رجب زل زدم و گفتم تو اینارو از کجا میدونی، گفت بیبی چند رو قبل از رفتنش برام تعریف کرد،
دستمو گرفتم جلو دهنم. نمیتونستم باور کنم، بیبی رجب رو مَحرم دونسته و منو نه...دیگه چیا تو این زندگی بود که من ازش خبر نداشتم
رجب انگار حرفمو از چشام فهمید که گفت. بیبی نمیخواست تو رو ناراحت کنه، به من گفت چون انگار میدونست روزای آخرشه، گفت که حواسم به شما باشه، گفتم ولی بیبی هیچ وقت همچین کاری نمیکنه، زندگی دو نفرو خراب نمیکنه... گریه م گرفته بود، برادرمو کشته بودن، میگفت مادرم مرده ولی قبرشو بهم نشون نمیدادن، اینهمه سال فکر میکردم خواهر دارم و الان فهمیدم از دشمن بدتره برام.. در عرض چندماه بی کس شده بودم ...انگار تو یه دنیای بزرگ دستمو ول کرده بودن
رجب گفت اقات وقتی میره خواستگاری بیبی, بهش میگه زنم مرده، بیبی بعدا میفهمه که دروغ گفته
داشتم حقیقت های زندگیمو از دهن یه غریبه میشنیدم
دوباره در زدم، خود گلبهار درو باز کرد، نگاش نکردم، میترسیدم ببینمش و نتونم خودمو کنترل کنم، گفتم وسیله های بیبی رو بده، رفت تو یه بقچه آورد و پرت کرد جلوم، میدونستم طلاهای بیبی نیست، اما بازم پرسیدم، طلاهاش کجاست، اخم کرد و گفت کدوم طلاها، اون زن گورش کجا بود که کفن داشته باشه، یه پوزخند تلخ نشست رو لبام،نگاش کردم و گفتم، هیچوقت حلالت نمیکنم، امروزو یادت بمونه
چیزی نگفت و برگشت تو خونه
به زور رجب برگشتیم روستا، میخواستم وجب به وجب شهرو دنبال بیبی بگردم اما نذاشت... قلبم مثل یه پرنده خودشو میکوبید به در و دیوار سینهم،همش میگفتم مگه میشه دیگه بیبی نباشه، یعنی من دیگه هیچکسو ندارم، یعنی دیگه بیبیم نیست که بیاد بهم سر بزنه.. دیوونه شده بودم، با خودم حرف میزدم، گریه میکردم و یه دفعه میخندیدم میشنیدم که بیبی زهرا میگه ببریدش دیوونه خونه اما رجب بیشتر از همیشه مواظبم بود، ولی من هربار رجب رو میدیدم یاد بچه تو شکم طلعت میفتادم و از اونم بیزار میشدم... تنهایِ تنها بودم
چندماه گذشت، کلا با دنیای بیرون قطع رابطه کرده بودم و چیز زیادی یادم نمیاد از اون دوران
یادمه اوایل تابستون بود، اخر شب بود و رجب خوابش برده بود ولی من چون درد داشتم، یه گوشه نشسته بودم... هرچی میگذشت دردم بیشتر میشد..
نمیخواستم کسی رو صدا کنم. انگار لذت میبردم از اینکه درد بکشم، انقدر با دندونم لبمو گاز گرفته بودم که دهنم مزه خون میداد، صورتم خیس عرق بود
بیبی رو میدیم که کنار نشسته و نگام میکنه..
بیبی با یه صورت آروم و یه لبخند قشنگ نگام میکرد،چشمامو بستمو و وقتی بازکردم دیگه نبود...
به نفس نفس زدن افتاده بودم،نزدیک صبح بود که دیگه نتونستم تحمل کنم و جیغ زدم، رجب یه دفعه پرید از خواب و فوری اومد طرفم، گفت چی شده،وقتشه... نمیتونستم حرف بزنم...منتظر جوابم نموند و کتشو پوشید و رفت بیرون... به هرچی کنارم بود چنگ میزدم، احساس میکردم همه استخونام داره میترکه، همه خدمتکارای خونه اومده بودن تو اتاق، ولی از بیبی زهرا خبری نبود... هر کدوم از دستام رو یکی گرفته بود که خودم رو به درو دیوار نکوبم، انقدر جیغ زده بودم، گلوم میسوخت و خوب میدونستم به خاطر درد نیست، به خاطر زجرهایی که کشیدم، به خاطر نبود مادریه که دلش میخواست بچمو ببینه...
در اتاق باز شد و یه پیرزن اومد تو، رجب پشت سرش بود، پیرزن در اتاقو بستو رجب رو دیگه ندیدم...
هوا روشن شده بود و من هنوز زایمان نکرده بودم، دیگه نایی واسه داد زدن نداشتم، آخرین تلاشمو کردم صدای ضعیف گریه یه بچه تو اتاق پیچید و پلکام رو هم افتاد..
چشم که باز کردم آفتاب ظهر وسط اتاق بود، سرمو چرخوندم، کسی تو اتاق نبود، نیم خیز شدم و خواستم داد بزنم، ولی صدایی از گلوم در نیومد..
به زور بلند شدم و از دیوار گرفتم و از اتاق رفتم بیرون، یکی از خدمتکارا منو دید و اومد طرفم، گفت کجا میری خانم، زن زائو که بلند نمیشه... گفتم دخترم کو، کجا بردینش... خندید و گفت تو یه اتاق دیگه ست ،آقا رجب پیششه میخواست شما بیدار نشی... بعد یکم نگام کرد و گفت ولی خانم بچه پسره.. بهت زده نگاش کردم، من چقدر تو رویاهام با دخترم حرف زده بودم، میخواستم به یاد بیبی اسمشو بذارم حیات، میخواستم تنهایی هامو پر کنه..
اون دختر ادامه داد خان خیلی خوشحاله که بچه پسره، خوشبحالتون خانم خیلی عزیز میشین...
دستمو از دستش کشیدم بیرونو گفتم رجب کدوم اتاقه، به اتاق رو به رویی اشاره کرد و بعدم دوباره بازومو گرفتو تا دم اتاق کمکم کرد، در اتاقو باز کردم. رجب کنار یه موجود کوچیک که لای پتو پیچیده بودنش، دراز کشیده بود و زل زده بهش...چند قدم رفتم جلوتر، خیلی درد داشتم، نشستم کنارشون و رجب تازه متوجه من شد... بلند شد و گفت چرا از جات بلند شدی، گفتم میخوام بچمو ببینم، جرمه...
#ادامه_دارد...
#عاشقانه_با_شهدا ❤️🍃
شهید محمد جهان ارا💜🍃
وصیت نامه شهید محمد جهان آرا
شهید محمد جهان آرا ، فرمانده سپاه خرمشهر بود که خاطره مقاومت جانانه او نیروهای تحت امرش در این شهر ، بخشی از تاریخ ایران است. او به هنگام آزادی خرمشهر ، به خیل شهدا پیوسته بود و همرزمانش بعد از فتح خرمشهر ، به یادش می خواندند: " ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته... "
از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین».
بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گیوم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی.
من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم.
خداوندا! تو خود شاهدی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم. با تمام دردها و رنج هایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند یا در گوشه های تریاهای پاریس، لندن و هامبورگ بوده اند و یا در ...
و تو ای امامم! ای که به اندازه ی تمام قرنها سختی ها و رنج ها کشیدی از دست این نابخردان خرد همه چیزدان! لحظه لحظه ای این زندگی بر تو همچن نوح، موسی و عیسی و محمد (ص) گذشت. ولی تو ای امام و ای عصاره ی تاریخ بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی. ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند؟! کیست که دریابد لحظه ای کوتاهی از این حرکت به هر عنوان، خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیه انسان های حاغضر و آینده تاریخ می باشد؟
ای امام! درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند، جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازه ی خویش را در راه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند. بله ای امام! درد تو را جوانان درک می کنند، اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا می کنند.
ای امام تا لحظه ای که خون در رگ های ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظه ای نمی گذاریم که خط پیامبر گونه تو که به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود.
ای امام! من به عنوان کسی که شاید کربلای حسینی را در کربلای خرمشهر دیده ام سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهری برمی خیزد و آن، این است؛ ای امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم هر روز که حمله ی دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را.
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
روزی در حدود چهل نفر از زنان قریش گرد آمده و به حضور علی (ع ) رسیدند گفتند: یا علی چرا اسلام به مردان اجازه چند زنی داده است اما به زنان اجازه چند شوهری نداده است ؟ آیا این امر یك تبعیض ناروا نیست ؟
علی (ع ) دستود داد: ظرفهای كوچكی از آب آوردند و هر یك از آنها را به دست یكی از زنان داد سپس دستور داد همه آن ظرفها را در ظرف بزرگی كه وسط مجلس گذاشته بود و خالی كنند. دستور اطاعت شد آنگاه فرمود: اكنون هر یك از شما دو مرتبه ظرف خود را از آب پر كنید، اما باید هر كدام از شما عین همان آبی كه در ظرف خود داشته بر دارد. گفتند: این چگونه ممكن است ؟ آبها با یكدیگر ممزوج شده اند و تشخیص آنها ممكن نیست . علی (ع ) فرمود: اگر یك زن چند شوهر داشته باشد خواه ناخواه با همه آنها همبستر می شود و بعد آبستن می گردد، چگونه می توان تشخیص داد كه فرزندی كه بدنیا آمده است از نسل كدام شوهر است . البته این بهترین و ساده ترین دلیلی بود كه آن حضرت برای آنان اقامه كرده است وگرنه از جهتی دیگر: زن مانند مرد نیست كه فقط بر اساس نیاز غریزه جنسی تن به ازدواج دهد بلكه زن بیشتد از غریزه جنسی به محبّت و عاطفه می اندیشد و لذا زن در چند شوهری هرگز نمی توانسته است حمایت و محبت و عواطف خالصانه و فداكاری یك مرد را نسبت به خود جلب كند. از این رو چند شوهری نظیر روسپی گری همواره مورد تنفر زن بوده است . علی هذا چند شوهری نه با تمایلات و خواسته های مرد موافقت داشته است و نه با خواسته ها و تمایلات زن.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
عبید زاكانی در تاریخ ایران معروف است ، و این معروفیت او از كار شاعری و طنزگوئی و شوخ طبعی او به وجود آمد، او در سال 690 قمری در روستای زاكان (پانزده كیلومتری شمال غربی قزوین ) به دنیا آمد و در سن 82 سالگی در سال 772 درگذشت . عبید كه از علمای عصر شاه طهماسب بود، هنر شاعری را در 23 سالگی آغاز كرد و در 26 سالگی از چهره های سرشناس شعر زمان خود به شمار می آمد، از معروفترین شوخیهای او وصیت عجیب او است به این ترتیب : او در سالهای پیری با اینكه چهار پسر داشت ، تنها بود و پسرهای او هزینه زندگی او را تاءمین نمی كردند، او در این مورد چاره ای اندیشید و آن اینكه هر یك از پسرانش را جداگانه به حضور طلبید و به او گفت : علاقه مخصوصی به تو دارم و فقط به تو می گویم به برادرهایت نگو، عمری را تلاش كرده ام و اندوخته ای به دست آورده ام و متاءسفانه هیچكدام از پسرانم غیر از تو لیاقت ارث بردن از آن را ندارد، و آن را به صورت پول در خمره ای گذاشته ام و در فلان جا دفن كرده ام ، پس از مرگ من تو مجاز هستی كه آن را برای خود برداری . این وصیت جداگانه باعث شد كه از آن پس ، پسرها رسیدگی و محبت سرشاری به پدر می كردند، و بخصوص دور از چشم یكدیگر این كار را می نمودند تا دیگران پی به ((راز)) نبرند، به این ترتیب ، عبید آخر عمرش را با خوشی زندگی گذراند تا از دنیا رفت . پسران هر كدام در پی فرصتی بودند تا به آن گنج دست یابند، كنجكاوی آنها در مخفی نگهداشتن گنج ، باعث شد كه هر چهار پسر به اصل جریان پی بردند و فهمیدند كه به هر چهار نفر این وصیت شده ، با هم تصمیم گرفتند در ساعت تعیین شده سراغ آن خمره پر پول بروند. با شادی و هزار حسرت به آن محل رفته و آنجا را كندند تا سر و كله خمره پیدا شد، همه در شوق و ذوق غرق بودند، و هر چه به وصل آن پول نزدیك می شدند آتش عشقشان شعله ورتر می گردید. وقتی كاملا دور خمره را خالی كردند و سر خمره را باز نمودند، ناگهان دیدند، درون خمره خالی است ، تنها برگ كاغذی یافتند كه روی آن شعر نوشته بود:
خدای داند و من دانم و تو هم دانی كه یك فلوس ندارد عبید زاكانی
داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي