eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.4هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
📢 هر روز بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه صد و هفتاد و شش قرآن کریم سوره مبارکه الأعراف ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
Quran-page-176.mp3
2.43M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه صد و هفتاد و شش قرآن کریم، سوره مبارکه الأعراف با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
🌱 🍄دعای محبت بسیار بسیار قوی ومتحیر کننده🌵 برای تسخیر قلب ورفع کدورت بین دو شخص این عمل انجام شود:ابتدا دورکعت نماز به همین نیت بخواند.در هر رکعت بعد از حمد (ایه ی 7/سوره ی ممتحنه)را هفت مرتبه بخواند:«عسی الله ان یجعل بینکم ….(تا) والله غفور رحیم» برای تسخیر قلب ورفع کدورت بین دو شخص این عمل انجام شود:ابتدا دورکعت نماز به همین نیت بخواند.در هر رکعت بعد از حمد (ایه ی7/سوره ی ممتحنه)را هفت مرتبه بخواند:«عسی الله ان یجعل بینکم ….(تا) والله غفور رحیم» سپس بعد از سلام نماز77(هفتاد وهفت) مرتبه بگوید: اللهمَّ لَیِّن قَلبَ (اسم شخص وپدرش را ببرد:مثلا علی بن حسن یا مریم بنت رسول) لی کَما لَیَّنتَ اَلحَدیدَ لِداوُدَ(ع) وَسَخِّر لی قَلبَه کَما سَخَّرتَ لَسُلَیمانَ جُنُودَهُ مِنَ الجِنِّ وَالاِنسِ وَالطَّیرِ فَهُم یوزَعونَ🌺 ان شخص انچنان مسخر گردد که تصور ان ممکن نیست این عمل به تجربه ثابت شده است. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 و و هفت مرتبه سوره نصر را بر روی هفت دانه فلفل سیاه بخواند و سپس آنها را یک به یک در آتش بیاندازد : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿١﴾ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿٢﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿٣﴾ 📚کنوزالاسرار ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 ۱۰ آبان | عقرب ۱۴۰۳ 🗓 ۲۷ ربیع الثانی ۱۴۴۶ 🗓 31 اکتبر 2024 🌹 متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️15 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️35 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️45 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️52 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار ❇️ روز به اسم امام حسن عسکری (ع) است روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (ع) خوانده شود. روز می‌شود. ❇️  (یا ) ۳۰۸ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. 📚 شب : طبق آیه ی ۲۸ سوره می‌باشد. ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ✅ برای گرفتن روز مناسبی است. ✅ برای روز مناسبی است‌. ✅ برای و روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌. ⛔️ امشب برای خوب نیست. ✅ برای رفتن روز مناسبی است. 🔰زمان : از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر. 🔹امروز روز متوسطی است. 🔹امروز برای شروع کارها متوسط است. 🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹کسی که در این روز بیمار شود، زود بهبود یابد. 🔸کسی که امروز گم شود، پس از چند روز پیدا میشود. 🔸از قرض دادن و قرض گرفتن حتی الامکان انجام نشود. 🔸کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔸 خرید و فروش و تجارت موجب سود مالی است. 🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹کسی که در این روز متولد شود، خوش سیما و فصیح خواهدشد. اگر خدا بخواهد. 🔹رسیدگی به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔹صدقه دادن نیکوست. 🔸 حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث ایمنی از ترس میشود. 🔸 امروز،سر تراشیدن، خوب است. 🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « سپرز » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔸مسیر رجال الغیب از  سمت مغرب میباشد. بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🌹 🌹  از رسول گرامی اسلام محمد مصطفی صل الله علیه و آله نقل شده است که اگر کسی را مشکلی پیش آید و دو رکعت نماز بخواند و بعد از آن سر به سجده گذارد و سی مرتبه بگوید : بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيم َ الْأَكْبَرِ الْأَكْبَرِ الَّذی إِذَا دُعِيتَ بِهِ أَجَبْتَ وَ إِذَا سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَيْتَ أَنْ تَقْضِيَ حَاجَتِي بِحُرمَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَین حاجتش برآورده شود .(راهنمای گرفتاران ص 349) ☜ صبح 05:01 طلوع آفتاب 06:26 ☜ ظهر 11:48 اذان عصر 14:47 ☜ آفتاب 17:10 اذان مغرب 17:28 ☜ عشاء 18:16 نیمه‌شب شرعی 23:05 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی ۱۲:۲۸ 🤲 خواندن در زمان میشود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 صیانه ماشطه یکی از زنانی است که در زمان ظهور (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به این دنیا رجعت می کنند ........ 🔸داستان عجیب زندگی این زن را در این کلیپ ۴ دقیقه‌ای ببینید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 بااهدای سلام درباره تجربه خواستگاری خواستگاری هام رو که بررسی میکردم، اولش متوجه نبودم و فک میکردم شاید جاهای کمی رفته باشم ولی بعد که شمردمشون دیدم فقط در یکسال گذشته بیشتر از 15جا خواستگاری رفتم. دخترازسطح تحصیلات دیپلم بگیرید تا دکتری و ... از خانم خانه دار تا کارمند رسمی و .. اینجا اخریش رو براتون میگم (اگردوست داشتید موردهای قبلیش رو هم میگم) مادرم با دخترخانم و مادرش چندروزی بابت ... درارتباط بودند (فک کنم حدود4روزی درارتباط بودند) . اونجا بادخترخانم و روحیاتش اشنا شده بود و خیلی ازش خوشش اومده بود. و شمارشون رو گرفته بود. اما شرایط: والدینمون در یک سطح بودند. تعداد اعضای خانواده هم تقریبا یکسان بودیم. تاقبل از جلسه اول خواستگاری ندیده بودمش جلسه اول خواستگاری خودمم رفتم و از اول جلسه بودم. درجلسه اول، من و مادرم و دخترخانم و مادرش بودیم. جلسه اول هم دست خالی نرفتیم. از نظر تحصیلات و کلاس کاری خیلی بالاتر بودم، دخترخانم باقیافه معمولی رو به خوشگل از نظر من و خیلی خوشگل از نظر مادرم بود اخلاقش هم به نظر خیلی خوب میومد، مشابه چیزی که میخواستم فک کنم اشپزیش هم خیلی خوب بود (هرچند راجب این موضوع اصلا صحبت نکردیم، اینو از مادرم شنیدم) نمیدونم چرا از همون اول که دیدمش، به دلم ننشست یخورده هم قد و همچنین تحصیلاتش تو ذوقم زد. البته مادرم میگفت قد دخترخانم متوسط و خوب بوده و چون کفش پاشنه بلند نپوشیده بود، همچین حسی بهت دست داده. اخه الان همه کفش پاشنه بلند تو خواستگاری ها میپوشن یک کفش پاشنه بلند بپوشه، حسابی توچشم میاد راستی خودمم قدم بلنده، نمیدونم چرا توظاهر خیلی به قد حساس هستم، واقعا دست خودم نیست هرچی میخوام این فاکتور رو کمرنگ کنم نمیشه، دیگه الان بیخیال شدم فقط جاهایی میرم که دخترخانم اون حداقل شرایط قدی را داشته باشه نکته دیگه اینکه مادرم خیلی دقیق بنده خدا رو از نظر اخلاقی و ظاهری انالیز کرده بود، مثلا میگفت صورت خیلی شفاف و صافی داره حتی بدون کوچکترین ارایش و ... من عمرا اگر این نکته رو میفهمیدم، ولی وقتی مادرم گفت، دیدم خداییش راست میگه خیلی پوست سفید، صاف و شفافی داشت. کلا دخترخانم خوبی بود هم اخلاقی و هم ظاهری و همچنین مادرش هم خیلی انسان شریفی بود. مادرمم خیلی پسندش کرده بود. ولی میگم همون اول که دیدم به دلم ننشست، و فقط برای رعایت احترام باهاش صحبت کردم. بعدش هم دیگه باهاشون تماس نگرفتیم، چون نظر من منفی بود، و همون جلسه اول، جلسه اخرمون شد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام. من کلا ی بار جرئت کردم خواستگار راه بدم! ی آشنای قدیمی منو بهشون پیشنهاد داده بود،گفته بودن دنبال ی دختر خوبن😊 . اشنا هم ارجاع داده بود به فامیلمون. فامیلمون تلفن زد و گفت همچین مسئله ای پیش اومده.سن و سواد و جمعیت و این که آدمای موجهی هستن،این که قیافه ش معمولیه رو گفت. و فرداش اومدن! دلیل اینکه گذاشتم بیان این بود که شدیدا بی تجربه م.با اینکه پسر دیپلمه بود ،این فرصتو بخودم و طرف مقابل دادم.و همون روز دعا کردم که اگه مناسب من نیستن اصلا منو نپسندن خخ  پسره مادرشو تا دم خونه مون رسونده بود ولی خودش نیومد!!   مادرش دست خالی اومد منزلمون.مدت زیادی ساکت بود. و تمام حرفا حول محور خرید و فروش خونه پیش میرفت،بین اون خانم و ی فامیل.که یهو مادره پرسید این الان چند؟؟؟!! قیمت خونه مونو پرسید😑 بنطرم گفتنش مفیده چون بعضی پسرا نمی دونن مجردیشون از کجا آب میخوره. بعد ازم در مورد رشته ی تحصیلیم پرسید. معیارت چیه؟ میگفت چی کار می کنی؟کلاس خیاطی میری ؟خخخ گفت پسرش دیپلمه ست و مدرک گرفتن تو این دوره و زمونه کاری نداره!! شغلش رو هم گفت. و ما هیچی در مورد درامد و  ..نپرسیدیم . مامانم در مورد نماز خوندن پرسید.گفت نمیخونه.  بعد که بحث از اخلاق و سالم بودن شد منم گفتم که ایمان هم مهمه. راستش با پرسیدن قیمت خونه و رفتارشون تو ذوقم خوردن و منم اینطوری مخالفتم رو ابراز کردم .  بعدا پیش همون فامیل ازمون تعریف کرده بود و گفته بود با پسرش صحبت می کنه که اگه مایل بودن ادامه بدیم تماس بگیرن .  و دیگه تماس نگرفتن. و این تجربه ی اول و تا الان آخر من بوده. و ازین به بعد هم سعی میکنم به روال قبل هر کسی رو راه ندم. من واقعا اخلاق و سلامت برام اولویت اوله برای همین حاضر شدم اونا رو راه بدم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام  من راستش خیلی وقته یه سوالی ذهن منو درگیر کرده، اونم اینه که بعضی از آقایون
پاسخ اعضا🌙🌺 سلام و ادب 🌹🌹🌹 خوبید 🌹🌹🌹 خدا قوت من داستان زندگی گلناز یا همون خانم جان را دنبال می کنم چقدر ایشون متکبر بودن و چطور دلشون اومد به خاطر دوست قدیمی شون فریبا خانم. دخترش رو بد بخت کنن و چه توجیحات جالبی هم برای رجب می کردن دلم باهاش صاف نمیشه 😂😂😂 ممنون از ادمین 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام و ادب 🌹🌹🌹 خوبید 🌹🌹🌹 خدا قوت به ادمین 🌹🌹🌹 دختر 30ساله که 9ماهه عقد کردید هفته ای یه بار میرید خونه مادر شوهر. ایشون رک هستن و مرتب میگن اینو. اونو می خواستم برای پسرم بگیرم و ... ایندفعه گفتن بگو خب میرفتی همونو میگرفتی و چادرت رو سرت کن برو خونه تون و یا پدر شوهرت بهتون بی احترامی کردن عزیزم چه خبره این قدر رفتن منزل مادرشوهر عزیزم بی احترامی. می کنند نرو والسلام 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام و ادب 🌹🌹 خدا قوت به ادمین عزیز🌹🌹 خانمی که از خیانت همسرتون اگاه شدید همسرتون به قول خودتون طلسم شده هر چی اون خانم میگن گوش میدن و به شما هم میگن نمی تونن ایشون رو ول کنند و شما رو هم دوست دارند 😔😔😔😔عزیزم جایی که براتون احترام قایل نیستن چرا موندی میتونی از شوهرت شکایت کن مهریه ات را بزار اجرا میتونی بساز و سکوت کن و زندگیت را ادامه بده هر طور خودتون صلاح می دونید 🌹🌹 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام و ادب 🌹🌹🌹 خدا قوت به ادمین ❤️❤️ دختر ۱۷ ساله که .........😔😔😔😔 عزیزم اقا کار خودش رو کرده و رفته توی این گروه صد دفعه گفته شد روابط قبلیتون رو نگید . الان ازدواجت با اون اقا ثمر و خوشبختی براتون نمیاره ولی اگر می خوایی بهشون برسی باید ازش شکایت کنی ولی باز چیزی جز ابرو ریزی براتون نداره اخه وقتی هنوز چیزی رسمی نشده چرا وا دادید ؟. مادر تون رو در جریان بزارید و برای ازمایش های اولیه ایدز و بارداری حتما اقدام کنید موفق باشید 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام،خانمی که پیام داده بودن همسرشون همراهشون نمیاد، منم اوایل زندگی این مشکل روداشتم وبرای هرمناسبت حتی ختم وعروسی. ولی خیلی زود فهمیدم باید بهش نشون بدم تواین دنیا هیچ چیزی از همسرم برام مهم نیست.برای همین هروقت مناسبتی بود ودعوت می‌شدیم، میگفتم خانم گلت خیلی دوست داره این مهمونی روبریم ولی هرچی شما صلاح میدونی هرچی شما بگی ،اوایل خیلی ناراحت میشدم میگفت نه نمیریم ولی درظاهر نشون نمی‌دادم ومیگفتم چشم واصلا ناراحتی نمیکردم واحترامشو داشتم ،میدونستم که اگه گذشت من رو ببینه وبفهمه چقد حرفش برام مهمه بعد از مدتی درست میشه ،راستی وقتی مناسبتی یا مهمونی بود هیچ وقت همسرم روخراب نمیکردم وبا این که کارشون خیلی زیاده ویابهانه های دیگه می اوردم،هروقت که خونه مادرم میرفتیم یا یه مهمونی که خیلی زمان کمی میموندیم کلی تشکر میکردم که ممنونم که با این که دوست نداشتی بیایی به خاطر خانمت اومدی ،کم کم درست شد هروقت میگفتم دعوتیم یا مناسبتی هست هرچی شمابگی میگفت ،توچی میگی، من میگفتم، هرچی شما بگی من میگم چشم، ومیگفت زنگ بزن بگو می‌آییم. وخداروشکر الان بعد۱۴ سال که ازندگیمون میگذره خودشون پیشنهاد میدن زنگ بزن بگو همه بیان خونمون،یا حتی من میگم تازه فلان جا رفتیم، میگن بریم ،می دونم دوست داری بری... خواهر خوبم باید به مردا ثابت کرد الویت اول شما همسر تون هستن وگفتن چشم واحترام معجزه میکنه کمی صبر میوه شیرینی داره واز شیرینی این صبر سالیان سال در زندگیتون لذت خواهید برد به لطف خدا... 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خانمی که بچشون لکنت زبان داشتن ومبهم صحبت می کردن رب انار شیرین (حتما شیرین) بدین انشاالله مشکل بچه تون حل میشه 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خانم عزیزی که پسر ۵ ساله اش یبوست داشته و عمل بوتاکس انجام دادن .دختر من هم یک سالو نیم هست بسیار در دفع اذیت طوری که یکبار به کبودی رسید من از اعضای گروه خوندم پودر پیدرولاکس میدم بهش خدا خیرشون بده بچه ام دیگه اینقد زور نمیزنه و اذبت نیست خواهرم سما با یه بار دوبار دادن درست نمیشه شاید لازم باشه چندین ماه یا یک سال این پودر رو بهش بدی در ضمن تو نافش هر شب روغن زیتون یا کرچک بزن شربت گل سنا هم خوبه ولی پودر پیدرولاکس بهتر به من جواب داد در ضمن برای لکنت هم فقط گرمیجات به پسرتون بدین و اگه بتونید از یه جای تخم کبوتر پیدا کنید خیلی خوبه ان شالله که به آرزوهاتون برسید التماس دعا ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢حرکات اصلاحی زائده استخوانی شصت پا ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 ساناز گفتم بابا چرا به ما نگفتن گفت شاید بعد ازدواج بگن و هیچ وقت نگفتن
💜🍃 ساناز فکر می کردم این سادگی ها خوبه ... مثلا نشونه آدم بی غل و غش بودن ولی این ها تفاوت بود تفاوت وقتی تست زدیم رفتیم اتاق مشاور که مثلا تستو تجزیه تحلیل کنه راستی بچه ها مشاوره برید اما تست به درد نمی خوره به نظر من چون طرف اگه اهل دروغگویی باشه به راحتی میتونه دروغ بزنه تست هر چقدر هم که سوالات پیچیده باشه و رد گم کنی باشه مشاور جواب را دید گفت وای دقیقا شبیه هم هستید فقط 13 سوال را اشتباه زدید چطوری دقیقا مثل هم 13 تا را اشتباه زدید (اتفاقی بودهااا) بعد اول که من رفتم تو .... گفت نگران نباش تا من آدمی ببینم میشناسم چون بهش گفتم انگار احساس می کنم دست و پا دار نیست تا همسرم اومد تو ..... انقدر ازش خوشش اومد گفت چه مرد مومنی انگار تو صورتت نوره تو سیدی ؟؟؟ هی به زور میگفت تو سیدی بعد هی گفت عجیب شبیه یکی از دوستان دکتر من هستی ..... نکنه فامیلی بعد کمی حرف زد تا آخر که از همسرم خیلی خوشش اومده بود و هی به اشتباه فامیلی دوست خودشو به همسرم میگفت  با اون فامیلی صداش میزد بعد به مادر شوهرم گفت: عروستون خیلی میتونه مدیریت کنه مشخصه دختر فهمیده ای می تونه زندگی رو در دست بگیره میتونه زندگی اداره کنه با خوشحالی از مشاوره اومدیم بیرون آخه تا قبلش خیلی خیلی دلم شور میزد البته هنوز اون ازدواج که بهم نگفته بود تو دلم بوداا ولی نمی دونم چرا مشاوره دلمو آروم کرد یعنی می خواستم تا قبلش هی نه بگم نمی دونم از مشاوره اومدم بیرون جوابم مثبت بود راستی قبل مشاوره خیلی خیلی همسرم نگران بود همش گفت اگه مشاوره بگه به درد هم نمی خورید  جواب تو چیه؟ من دلم نمی اومد بگم خب جوابم نه همین حالا هم دودلم مثلا خواستم فلسفی براش بگم: گفتم ببین فقط به مشاوره توجه نمی کنم کلا همه را کنار هم میگذارم بعد مشاوره با آژانس ما رو رسوندن دم خونمون  عکسو جلوی مادرش دادم که فکر نکنه من دارم یواشکی عکس و اینا رد و بدل می کنم باورت میشه .... همسرم جلوی مامانم و مادرش عکس گذاشت رو قلبش !!! اصلا آدمی نیست که ابراز احساسات جلوی کسی کنه جلوی کسی انگار نه انگار من زنشم !!!!! خلاصه بعد مشاوره دیگه تماس ها بیشتر شد و پیام ها قرار شد که یک بار با هم بریم بیرون چون می خواستم ببینم واقعا ازدواجی نداشته ازش بپرسم بعد توی تلفن که داشتیم روز و ساعت قرار میگذاشتیم یکدفعه گفت خب من جلو بشینم یا عقب پیش شما من فکر کردم مثلا میگه زشته برم جلو بشینم پشتم به شما باشه خب اگه هم میگفتم بیا عقب زشته فکر می کنه هولم گفتم هر جور راحتید بعد گفت اگه بشینم عقب ... پام به پات بخوره اشکالی نداره تا بناگوشم قرمز شد و جا خوردم شدید آخه آدم مذهبی بود گفتم نخیر با فاصله میشینید وای وقتی قطع کردم و هی به این حرفش فکر کردم انقدر حالم بد شده بود ترسیده بودم گفتم یعنی چی اخه مگه مذهبی نیست نکنه قصدی داره خوبه تنها نرم خیلی خیلی فکر کردم اما با این حال تنها رفتم با کلی بسم اله وای وقتی با آژانس اومد دم درمون نشستم تو ماشین تا یه جایی خوب بودم ولی کم کم احساس کردم حالت تهوع دارم سرم درد می کنه حرف میزد گوش نمی کردم جواب نمی دادم می خواستم سریع پیاده شم هی میرفتم کنارتر هی می چسبید دیگه چسبیده بودم به درهاااااا فقط می خواستم پیاده شم بعد تو راه نزدیک مقصد ... ترافیک بود ... راننده هم چون آژانس بود می خواست دقیقا ما رو دم مقصد پیاده کنه می خواستم همون وسط پیاده شم سرم بدجور درد می کرد راستی قبل از اینکه خیلی سردرد بگیرم و حالت تهوع هنوز اولاش بود که راه افتاده بودیم نمی دونم چی شد و حرف چی شد شناسنامه اشو گرفتم ازش گفتم می خوام عکستو نشون بدم یا اینکه گفتم این عکس شناسنامه ات فرق داره بذار اینم نشون بدم یه همچنین چیزی از روش عکس گرفتم (که کدملی اش بردارم آخه از این شناسنامه پاسپورتی ها بود که کدملی بالاش داشت) که بعد کدملی بدم به دوستم ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 شهید علی اصغر فتاحی ❤️🍃
🌱 وصیت‌نامه شهیدعلی‌اصغر فتاحی🌸🍃 در قسمتی از وصیتنامه شهیدآمده است : انسان در مقابل خانواده‌ شهداء شرمنده است چرا که فرزندانشان روزی همرزم ما بودند و اینک آنها به شهادت رسیده‌اند ولی ما ... اکنون که این وصیتنامه را می‌نویسم چند ساعتی بیشتر به عملیات بزرگ والفجر باقی نمانده است . آری ، این صدای پاسداران انقلاب اسلامی است . ما صادقانه برآنیم تا آن چه را که با خدای خویش عهد بسته‌ایم وفا نماییم و هر لحظه در انتظار شهادت و دیدار پروردگارمان هستیم . این پیام تمامی شهیدان است که می‌گویند : امام را تنها نگذارید و رزمندگان را یاری کنید . چرا که شما نجات‌دهنده همه مستضعفین عالم هستید و تمام مردم مستضعف دنیا چشم بر شما ملت شهیدپرور دوخته‌اند . آری ما عاشقان می‌رویم تا راه کربلای حسین (ع) را بگشاییم شاید خدا گناهان ما را بخشیده و ما را به مهمانی نور دعوت کند که در این صورت به آرزوی دیرینه خود رسیده‌ایم . ما پاسداران با خدای خویش عهد بسته‌ایم که تا جان در بدن داریم از یاری کردن اسلام و امام عزیز کوتاهی نکنیم . آری این لباس که در بدن ماست کفن ماست . بعد از شهید شدنم از خدا می‌خواهم که همچون همرزمانم در عملیات رمضان بدون جسم باشم . احیاناً اگر جنازه‌ام به دستتان رسید در کنار 72 شهید جاوید الاثر عملیات رمضان دفن کنید . و در وصیت آخرین : با درود بر آخرین منجی عالم بشریت حضرت حجت بن ‌الحسن‌ العسکری (عج) مهدی موعود و با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ، سلام بر او که اسلام را به ما آموخت ، او که تنها بر دین پاک رسول خدا (ص) تکیه کرد و جز اسلام به چیزی دیگر نیندیشد . خدایا تو شاهدی که من برای رضای تو گام برداشتم و جز این چیز دیگری نبود و اما شما ‌ای کوردلان بدانید که نقاب از چهره‌تان برداشته خواهد شد و امت قهرمانمان به حیله‌ها و نیرنگ‌های شما پی خواهد برد . بیایید تا فرصتی باقی است به صف اسلام که همانا خط امام (ره) است بپیوندید و از خداوند منان بخواهید تا همه ما را به راه حقیقی اسلام هدایت کند تا با درک صحیح اسلام به مسائل موجود بنگریم نه با دید شخصی و گروهی . به امید روزی که همه مسلمین در صفی واحد در قدس نماز گزارند . 13/02/1362 علی‌اصغر فتاحی درباره شهید شهید علی اصغر فتاحی فرمانده توانمند گردان امام حسین (ع) لشگر 17 علی‌ ابن ‌ابیطالب (ع) سال 1343 در روستای مشهد میقان از توابع شهرستان اراک به دنیا آمد . تحصیلاتش را تا پایان سال اول دبیرستان ادامه داد . او که در دوران نوجوانی در مبارزات انقلابی شرکت کرده بود ، بعد از پیروزی انقلاب نیز با تبعیت از فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر مقابله با فتنه ضد انقلاب و جدایی‌طلبان ، وارد اغتشاشات کردستان شد . دوران مبارزات انقلاب اسلامی بود که علی اصغر جوهره وجودی خود را نشان داد . با این که سن کمی داشت در اوایل انقلاب با شور و شوق وصف نشدنی به مبارزات انقلابی و کسب آگاهی از انقلابیون و انتقال این آگاهی‌ها به مردم همت گماشت و بخش عمده زندگی خود را به پای امام و انقلاب گذاشت . علاقه بسیار زیادی به فراگیری آموختنی‌های نظامی داشت و علاقه‌مند بود که دانسته‌های خود را به سایر افراد انتقال دهد به گونه‌ای که یکی از مربیان آموزش‌های نظامی به شمار می‌رفت . در سال 1358 به عضویت سپاه درآمد و قبل از شروع جنگ در پاکسازی بانه و سردشت از وجود منافقان و گروهک‌های ضد انقلاب فعالیت عمده‌ای داشت . با شعله‌ور شدن جنگ تحمیلی بنا به تجربیاتی که در مناطق کردستان به دست آورده بود ، به عنوان فرمانده با جمعی از برادران رزمنده از استان مرکزی عازم مناطق غرب کشور شد . او به همراه همرزمانش به مناطق پاوه ، نوسود ، سومار ، مریوان و گیلان غرب رفت و فعالیت‌های بی‌شماری را برای سد کردن نفوذ دشمنان خارجی به مرزهای خاکی ایران انجام داد . بعد از عملیات بیت المقدس با جمعی از برادران رزمنده به منطقه جنگی جنوب اعزام شد و علاوه بر شرکت در عملیات رمضان در چندین عملیات مختلف مانند والفجر مقدماتی ، محرم ، والفجر سه ، والفجر چهار ، آزاد سازی مهران شرکت داشت . در عملیات آزاد سازی مهران از ناحیه ستون فقرات مجروح شد و تا زمان شهادت در هفتم اسفند ماه 1362 و طی عملیات خیبر در جزایر مجنون ، هرگز رخت رزم را از تن خارج نکرد . شهید فتاحی را باید یکی از رزمندگان و سرداران جبهه‌های غریب غرب دانست که به مدت دو سال در آن مناطق خدمت کرد از دعاهای این شهید در مراسم حسینیه رزمندگان استان مرکزی در انرژی اتمی آبادان این بود : خدایا ، ما را یاری کن تا راه کربلاء حسین (ع) را بگشاییم و گناهان ما را ببخش و تمامی مجروحین را عافیت ببخش و ما را در ادامه راه موفق بدار ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽