🕊 کمک فوری به #جراحی_روده کودک مبتلا به بیماری نادر نقص ایمنی
🏮 کودک ۱۰ ساله مبتلا به بیماری نادر نقص ایمنی(ویسکوت آلدریچ) و توده مغزی ، متاسفانه دچار انسداد روده شده و نیاز فوری به جراحی داره.
🍃با هر نیت خیری در تامین بخشی از هزینه درمان این کودک معصوم و واقعا گرفتار ،سهیم باشید؛شماره کارت #رسمی به نام مجموعه جهادی #چشم_به_راه
●
5892107046668854● IR
820150000003101094929079کد دستوری👈
*6655*1*33#● 🪩 اطلاعات بیشتر 🔽 ┏━━━━━━━━━━━━━━━🇮🇷┓ https://eitaa.com/S7QfvmVIh2MaXNEm ┗🕊━━━━━━━━━━━━━━━┛ مبالغ اضافه صرف سایر امور خیر (درمانی، عمرانی، تبلیغی، فرهنگی و..)می شود. گروه جهادی مورد تاییده.با خیال راحت کمک کنید✅
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
🕊 کمک فوری به #جراحی_روده کودک مبتلا به بیماری نادر نقص ایمنی 🏮 کودک ۱۰ ساله مبتلا به بیماری نادر ن
این طفل معصوم از شش ماهگی درگیر سندروم ویسکوت الدریج بوده با بستری های مکرر و بدنش هم پر از زخم های باز و پر از خون آبه و چرک است.
حالا هم انسداد روده بزرگ براش به وجود آمده و روده ش باید خارج از بدن قرار بگیره.
خیلی گرفتاره😔 مجموعه جهادی #چشم_به_راه مورد تایید کامل کانال ماست.با هر نیت و توانی سهیم باشید.🙏
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
🔹 امروز؛ صفحه دویست و سه قرآن کریم
سوره مبارکه التوبة
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
Quran-page-203.mp3
2.12M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 صفحه دویست و سه قرآن کریم، سوره مبارکه التوبة
با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
#دعا_درمانی 🌱
#عافیت_از_چشم_زخم
چون کسی را چشم زخم رسیده باشد
سوره مبارکه همزه را با نیت خالص و توجه به خدا بخواند عافیت یابد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ﴿١﴾ الَّذِی جَمَعَ مَالا وَعَدَّدَهُ ﴿٢﴾ یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ﴿٣﴾
کَلا لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ ﴿٤﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَةُ ﴿٥﴾ نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ﴿٦﴾
الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الأفْئِدَةِ ﴿٧﴾إِنَّهَا عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ﴿٨﴾فِی عَمَدٍمُمَدَّدَةٍ﴿٩﴾
📓 خواص آیات قرآن کریم ص 224
🌿🌺🌿
#ذکر_و_دعا_جهت_شفا_يافتن_مريض
اين دعا را دائم بخواند :
بسم الله الرحمن الرحيم يا منزل الشفا و يذهب الداء صل علي محمد و اله و انزل علي وجهي الشفاء »»
دعاي ديگر به جهت شفا يافتن از بيماري
«« مريض مکرر بگويد :
بسم الله الرحمن الرحيم يا هو يا من هو يا من ليس الا هو صل علي محمد و آل محمد
🌿🌺🌿
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ #تقویم_روز ✺≽ ⊱━━━⊱
🗓 #سه_شنبه ۶ آذر | قوس ۱۴۰۳
🗓 ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶
🗓 26 نوامبر 2024
🌺 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
📆 روزشمار:
▪️9 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️19 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️26 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️35 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️36 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
❇️ #ذکر روز #سه_شنبه ۱۰۰ مرتبه : یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین "ای مهربانترین مهربانان"
❇️ خواندن #ذکر روز #سه_شنبه باعث میشود که حاجت روا شوید این ذکر به نام علی بن الحسین علیه السلام و محمد بن علی علیه السلام و جعفر بن محمد علیه السلام میباشد بنابراین رعایت شده است در این روز #زیارت امام خوانده شود.
❇️ #ذکر (یا #قابض) ۹۰۳ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #رسیدن_به_آرزوها میشود.
📚 #تعبیر_خواب شب #چهارشنبه : طبق آیه ی ۲۵ سوره #فرقان میباشد.
✅ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی است.
✅ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی است.
⛔️ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی نیست.
⛔️ برای #زایمان روز مناسبی نیست.
⛔️ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی نیست.
⛔️ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی نیست.
⛔️ امشب برای #مباشرت خوب نیست.
✅ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی نیست.
🔰زمان #استخاره: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر.
🔹امروز روز خوبی است.
🔹امروز برای شروع کارها خوب است.
🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔹کسی که در این روز بیمار شود دیرتر بهبود یابد.
🔸کسی که امروز گم شود، خیلی زود پیدا میشود.
🔸قرض دادن و قرض گرفتن پسندیده باشد.
🔸برگزاری مجالس عروسی و جاری ساختن صیغه ی عقد،انجام نشود.
🔸کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔸خرید و فروش و تجارت،خوب است
🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و حویشاوندان خوب است.
🔹کسی که در این روز متولد شود،خطر بیماری دارد،باید مراقبت کنند.
🔹رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔹صدقه دادن خوب است.
🔸 حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث دفع صفرا است.
🔸 امروز،سر تراشیدن، خوب است.
🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 دل 》 است.
👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔸مسیر رجال الغیب میان شرق و جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیک یا رِجالُ الغیب. السلام علیک ایتها الارواح المُقَدّسه. اَغیثونی بِغَوثه و اُنظروا اِلَیَّ بِنَظره یا رُقبا یا نُقبا یا نُجبا یا ابدال یا اوتاد یا غوث یا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🌺 کسانی که در #نماز و انجام واجبات بی رغبت هستند آیات اشاره شده ذیل را بخوانید به برکت این آیات محبت آنان به نماز و انجام واجبات زیاد خواهد شد
🌺 آیات ۵۶ و ۵۷ و ۵۸ سوره ذاریات «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿56﴾ مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ ﴿57﴾ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴿58﴾ خدایا به ما توفیق بندگی و عبادت خودت را عطا فرما آمین یا رب العالمین
☜ #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
☜ #اذان صبح05:23 طلوع آفتاب06:51
☜ #اذان ظهر11:52 اذان عصر14:33
☜ #غروب آفتاب16:52 اذان مغرب17:12
☜ #اذان عشاء18:01 نیمهشب شرعی23:07
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #سه_شنبه است.
⏰ ذات الکرسی #عمود ۱۰:۴۰
🤲 #دعا خواندن در زمان #ذات_الکرسی #مستجاب میشود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#دردو_دل_اعضا ❤️🍃
سلام خدمت حبیبه خانم وهمه ی دوستان گلم،،کاش میشدویامیتونستم خاطرات زندگیمو براتون تعریف میکردم تاهم خودم سبک میشدم وهم شما دوستان بیشترقدردان نعمت های که خدابهتون داده میشدیدنه اینکه خدای نکرده بگم خدا به من نعمت نداده ،،به من هم خدا نعمت داده وهرلحظه وهران شکرگذارخداوند هستم بخاطرشون،،ولی اینقدرتوزندگی سختی کشیدم وبابیماری،غریبی،کمبود مادی یعنی ازصفرشروع کردم بدون هیچ پشتوانه مالی ولی لقمه حلال،،تااینکه بچه هام بزرگ شدن معجزه وارخونه داشدم،ازطرف جاری وبرادرشوهر بهم خیلی ظلم شد،شوهرم بدنبودولی درکم نمیکرد هیچوقت پیشش احساس خوشبختی نمیکردم وهمش زجر بود وبدبختی وبیکسی،ولی همش صبرمیکردم ...چندسال پیش مریضی خیلی سختی کشیدم افسردگی شدید،کم کاری تیرویید،دیسک عمل کردم،،استراحت مطلق که باعث شدافسردگیم شدیدتربشه وی بیماری هولناک بگیرم،،اونم یکی که مدام باهام حرف میزد که فقط صداشومیشنیدم ووقتی میگفتم کسی باور نمیکرد میگفتن مگه همچین چیزی ممکنه،البته به غریبه ها نمیگفتم فقط شوهرم پسرا ومادرم وخواهر بردارم در جریان بودن،ووقتی میگفتم بیشتر اذیتم میکردم که چرا اینجوری میگی...دیگه به هیچ کس هیچی نگفتم وبیماری وخیم ترشد،بدنم رو تکه تکه میکردن(نمیدونم شایداجنه بود)وخبرها وحشتناک بهم میدادن،بچه هامو جلو روم کفن میکردن،میگفتن شوهرت بهت خیانت میکنه ،میگفتن ازخدادست بکش،مرده ها میومدن پیشم البته به صورت روح،میگفتن تمام مردم وفامیلات تورومیبنن دستشویی نمی تونستم برم با لباس دوش میگرفتم که مبادا کسی منو ببینه،دو سالی من بااین وضعیت زندگی کردم،،من خیلی خلاصه کردم و خیلی چیز هارو هم نگفتم که وحشت ایجاد بشه...تواین دوسال باید زندگی روهم اداره میکردم وبخاطراینکه باورم نمیکردم تو خودم میریختم چند بارتاسرحدمرگ رفتم که شکنجم میدادم آرزوی مرگ میکردم و بااکراه باشوهرم زندگی میکردم چون باورم شده بود که بهم خیانت میکنه درصورتی که فقط القا بود نمی داشتن نمازبخونم شبا که میخواستم بخوابم تاصبح باهام حرف میزد میگفت من خدام وتمام جزییات زندگیمو که خودم یادم رفته بود میآورد جلو چشام........
حالا خداروشکرحالم خوبه،نمازم اول وقت میخونم نماز شب میخونم از اینکه دوباره میتونم نماز بخونم خیلی خوشحالم ،پسر دومم ناراحتی اعصاب داشت چندین سال،داداشم پارسال فوت کرد دکتردندانپزشک دو سال از خودم بزرگتر بود،جای زخمش هنوز درد میکنه وبیقرارشم،وپسرم که خیلی بهش وابسته بود،اونم اضطراب وافسردگی شدیدگرفت،بادل شکسته روبه خدا کردم که این همه زجر کشیدم ولی گفتم راضیم به رضای تو،خدایا پسرمو شفا بده وشهید حججی رو واسطه قراردادم روزانه به نیتش صلوات میفرستادم پسرم خنده رولباش اومد وخدا وشکرروز به روز بهترشدالان برا سلامتیش روزی یکبارسوره حشرروهدیه به امام زمان میخونم الان تهران قراره بره سر کار ما خودمون شهرستانیم ازتون میخام با دلایل پاکتون براعاقبت بخیریش وعاقبت بخیری همه ی جوونا دعا کنید،ودرآخرهم خواهری که دختر نوزده سالن ناراحتی اعصاب داره کاری من کردم شماهم انجام بدید،توسل به صاحب الزمان وشهدا
صلواتی هدیه کنیم برا فرجشون(انشالله)
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسئول بیتکرار💔
روحت شاد
هراتفاقی هم میفتاد میدونستیم داری با جوون و دل کار میکنی، دلمون آروم میگرفت. میدونستیم داری کارهای زیرساختی انجام میدی.
ولی راضی نبودیم برامون جون بدی...😔😭
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام دوستان عزیز من ازتون یه راهنمایی میخواستم درست تاریخش یادم نیست ولی حدودا سا
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام در جواب اون خانمی که میگن برا شوهر و پسر شون دعا گرفتن خواستم بگم اگه مطمعنید خوب برید پیش کسانی که بلدن و طلسم و دعا رو باطل کنید . به نظر من آیت الکرسی و ۴ قل رو بنویسید و بزنید داخل آب خوردن بدید بخورند و همین طور از آب بپاشید در خونتون و داخل غذاها هم استفاده کنید ان شالله که جواب میگیرید.
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام برای آقایی گفتن چراعشق ها پایدارنیست وزودفروکش میکنه علت های مختلفی میتونه داشته باشه اینکه برای همدیگه عا دی شدن روزبه روزبیشتربه اخلاق طرف پی بردن دعواها اختلاف های سلیقه ای بچه دارشدن که مانع زیادکنارهم بودن میشه مشغله ی کاری اینا به نظرم کافی تا دیگه عادی بشیم برای سلامتی حجت حق صلوات
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام خدمت حبیبه خانم وکانال خوبش.وخدمت همه به اون خانمی که بچه مجرای اشکش بسته شده نگران نباش،دختر منم اینجوری بود میل زدن خوب شد عملش سخت نیست گوشه چشمش باروغن چرب کن بعد ماساژ بده انشاءالله خوب میشه.بعد به اون خانمی که نوشته خیلی تنهام بچه دار نمیشه و بقیه عزیزان فقط بسپارید به خداوند تبارک و تعالی خودش صلاح بنده هاش را میدانه ناامید نشید و با کلاسهای مختلف خودتان را سرگرم کنید و حرف مردم براتان مهم نباشه بذار بگن قوی باشید .واز زندگی لذت ببرید زندگی که همش،بچه نیست وقتی که نمیشه نارحت نشید البته که سخته .برا خودتان مسافرت برید کیف دنیا رو بکنید .به حق این روزای عزیز خداوند به صلاحش دامن همه رو سبز کنه.🤲🏻🤲🏻
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام 🍀🍀🍀🍀🍀🍀
خانمی که شکمش صدا میده هیچ جا نمیتونه غذا بخوره عزیزم شما نمیخواد کولونوسکوپی یا آندوسکوپی برین شما طبع معده تون به شدت سرده اصلا غذاهای سرد نخور گرمیجات بیشتر بخور یه مدت دم کرده دارچین یا زنجبیل بخور انشاالله که خوب میشی
برا حاجت دل منم دعا کن☘☘☘☘☘
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
خانمی که ازقاروقورشکمت شکایت داشتی از ها ضوم استفاده کن اوایل روزی دو بار قاشق مربا خوری صبح و شب بهترشدی روزی ی قاشق،،هاضوم مخلوطی از آویشن ،زنیان،راپودر میکنیم سیا ه دانه نیم کوب ونمک دریا هم کمی اضافه میکنیم،،که برادردهای معده هم خیلی مفیده...درجواب خانمی که پسرشون ۱۵ ساله وشوهر۴۲ ساله که به مشکل برخودن شما میتونید پیش کسی مورد اطمینان دعای سحرباطل انجام بدید،که تو همین گروه خانمی لطف کرده بودن دعا رو گذاشته بودن،میتونید خودتون هم انجامش بدید چون دعانویس مورد اعتماد کم هس و هزینه هاشون هم سرسام آوره،،وخواندن هرروز سوره مبارکه مزمل وطلاق به نیتش مهر و محبت واقعا راهگشاست حداقل چهل روز،نماز به وقت اگه تونستی نماز شب که خیلی کمکت میکنه سوره ها روحتما بخون من خودم نتیجه دیدم،🤍🌹
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام به همه عزیزان گروه برای خواهری که تازه عقد کردن ۲۵ ساله وهمسرش همسن خودش دخترم شما فقط کمی بیشتر بهش محبت کنید نه این که بفکر جدایی باشید هر انسانی یک عیبی داره بیشتر به حرفش گوش بدید تا این که لج کنید تا کمکم خودش وقتی ببینه هر چی میگه شما گوش میدید درست میشه حوصله به خرج بده زندگی پر از همین چیزهاس فقط باید صبوری کنی تا درست بشه وقتی شما روی حرفش مدتی حرف نزنید دیگه ول میکنه تجربه کردم واز خیلیها شنیدم که دارم میگم بخاطر هیچ وپوچ زندگی ها رو خراب نکنید الهی سایه امام زمان بالا سر همهی جونا باشه وخوشبخت بشن
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام به خواهرای عزیز برای خواهری که با برادرشوهر ش رابطه داره مینویسم خواهرم برو امام زاده یا اگر حرم امام رضا نزدیکتر برو اونجا واز فاطمه زهرا کمک بخواه و به پاکی خودش ومادرش قسم بده بگو شر این گناه وشیطان رو از من دور کن گریه کن واین قدر قسمش بده تا سبک بشی وبرگردی وقتی هم برادر شوهرت آمد بگو دارم میرم بیرون یا خونه کسی برو قوی هم باشه از هیچی نترس اگه قصد ترک گناه داشته باشی خدا هم کمک میکنه مخصوصا فاطمه زهرا س خیلی هوای ما خواهرها رو داره به امید اون روز که پیامت ببینیم که شیطان از وجودت دور شد ه وخبر خوش بدی به حق آقا امام زمان
الان که دارم برات مینویسم با گریه نوشتم چون میدونم اینقدر ترس توی وجودت هست و زندگیو بچه هات دوست داری بخواهی ترک کنی من هم دعا میکنم برات
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
_واقعاً نمیدونم باید چی بگم انگار مجنون اون آدم شده بودم هر کاری که بهم میگفت انجام میدادم فقط وق
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
ستاره
_بعد تو با خودت نگفتی بالاخره ی پسر غریبه چه جوری میخواد با تو خوشبخت بشه وقتی که تو هیچ شناختی ازش نداری تو با خودت نگفتی که تو توی ناز و نعمت بزرگ شدی بعد اون ی معلم سرخونه است و درآمد آنچنانی نداره چه جوری میخواد تو رو خوشبخت کنه؟
_ مامان مشکل تو همینه فکر میکنی پول خوشبختی میاره دقیقاً مثل مامان بزرگ
سکوت کوتاه دلربا منو کشید به عمیقترین نقطهای که توی ذهنم داشتم به چیزی که همیشه باعث میشد مقصر تمام مشکلاتم ببینمش حرف مادرم بود که میگفت( حمید پول داره و تو خوشبخت میشی ) صدای دلربا منو از فکر بیرون کشید
_ پول شاید رفاه و آرامش بیاره یا امنیت ذهنی ولی خوشبختی نمیاره من با امیر دنبال آرامش بودم نه چیز دیگهای دنبال محبت بودم
وارفته نگاهش کردم
_ مگه ما بهت محبت نکردیم که به من داری اینجوری میگی؟
_ مامان محبت میکردید ولی اونجوری نبود که برای من راضی کننده باشه تو همیشه درگیر دوستاتو بیرون رفتن بودی بابا هم هر وقت رفتم سمتش کارتشو میداد بهم واقعا شماها فکر کردید تمام خواسته و نیاز من از زندگی همین بود؟
دستشو توی دستم گرفتم
_دلربا جان مامان هر آدمی اشتباه میکنه من و پدرتم مثل بقیه هستیم اما اشتباهات ما دلیلی نمیشه که تو همچین تصمیمی بگیری تصمیمات ما توی زندگی خیلی مهمه ببین با ی قدم اشتباه خودتو به اینجا رسوندی تا حالا با خودت فکر کردی اگر این اتفاقات نمیافتاد چی میشد ؟
_آره بهش فکر کردم هزاران هزار بار وقتی که اونجا بودم مدام دوره میکردم و به این نتیجه رسیدم که تصمیمم اشتباه بوده ولی متاسفانه راه برگشتی نداشتم
_ببین دخترم خیلی خوبه که خودت متوجه اشتباهت شدی نمیدونم چطور بگم ناراحت نشی اشتباه تو به کلی مسیر زندگیت رو تغییر داد قرار نیست اگر ما با ی رفتار نادرست زندگی برات به شکلی در بیاریم که مطابق میلت نیست تو مجازی آیندتو خراب کنی
ناراحت نگاهم کرد لب زد
_مامان تو این ماجرا من تنها مقصر نیستم سعی نکن منو مقصر جلوه بدی و خودتو بابا بی گناه باشید باشه اصلا من مقصرم
خواست از کنارم بلند شه دستشو توی هوا گرفتم
_نرو دیگه
_ولم کن مامان برم اب بخورم
رهاش کردم و همزمان گفتم
_نمیخوام بگم کی مقصره دنبال مقصر ماجرا نیستیم میخوام متوجه بشی که اگر این شرایط پیش اومد فقط من و پدرت مقصر نیستیم خودتم نباید به اون آدم اعتماد میکردی
سرشو تکون داد در بخچال رو باز کرد کمی اب خورد و گفت
_من دنبال این نیستم که مقصر پیدا کنم یا تو رو محکوم کنم فقط دارم برات تعریف میکنم این اخلاق زشتتو هنوزم داری از توی حرفهای آدم دنبال ی چیزی میگردی که نصیحت کنی و راه درستو نشون بدی به حرفهای اون طرف مقابلت گوش نمیکنی این اصلاً اخلاق گند همه ماماناست
حق با دلربا بود شاید واقعاً من زیاده روی کرده بودم دلم میخواست بازم برام تعریف کنه اما ترسیدم که بیشتر ناراحتش کنم و با رفتاری که نشون داده بودم بعید می دونم کنارم وایساد و گفت
_ همون برم اتاقم نقاشی بکشم خیلی بهتره
دستشو توی هوا محکم گرفتم و گفتم
_ ببخشید دیگه اونجوری نمیکنم فقط نرو بشین حرف بزنیم برام تعریف کن
لباشو جمع کرد و گفت
_ انقدر بهش اعتماد داشتم که اگه میگفت از ی ساختمون بلند بپر بدون هیچ مکث و تعللی میپریدم اوایل که با همدیگه فرار کردیم چند روزی رو توی خونه اون گذروندیم یکی دو روز اول رفتارش با من مثل ی پرنسس بود
نفس گرفت و لب زد
_خیلی دوسم داشت بهم توجه میکرد مراقبم بود وقتایی که ناراحت بودم یا دلتنگ شما میشدم بغلم میگرد دلداریم میداد اما همه اینها برای یکی دو روز اول بود بعد از اون شروع کرد به بدرفتاری و فحاشی همش تحقیرم میکرد چند بار که بهش اعتراض کردم و گفتم حق نداری با من اینجوری حرف بزنی تو دهنی محکمی بهم زد و میگفت خفه شو
دلیل رفتارشو متوجه نمیشدم چند باری که ازش پرسیدم بهم میگفت همینی که هست
ی مدت که توی اون خونه بودیم هرچقدر دلش میخواست منو تحقیر کرد و کتک زد بعدم یک روز بهم گفت باید بریم جای دیگه ای
_ چرا فرار نکردی بیای پیش ما ؟
_نمیشد مامان نمیذاشت بیام حسابی مواظبم بود چند روزی که اونجا بودیم اوضاعم خوب بود بعدش که بهم گفت باید بریم یه جای دیگه با خودم گفتم حتماً قراره بریم ی جای بهتر دلیل عصبانیتشم اینه که از ی چیز دیگه ناراحته و اینجوری تخلیه میشه وگرنه منو دوست داره و من باید تحمل کنم اما اینجوری نبود منو برد توی اون خونه با دیدن دخترای مختلفی که اونجا بودن تازه فهمیدم که امیر و همه اون حرفا الکی بوده و میخواسته به هدفش برسه
چونه ش لرزید و گفت
_ اون روز من نابود شدم نه راه پیش داشتم نه راه پس تازه فهمیدم که چه اشتباهی کردم
بعد از بعد از ورودم به اون خونه تازه متوجه شدم امیر خیلی باهام خوش رفتار بوده و میتونست بدتر از اونم باشه
_ دخترای چند ساله اونجا بودن؟
_ از همه سنی بود اکثراً نوجوون بودن ولی خب سنای بالاترم بودن که مثل ما گول خورده بودن
_ نمیدونستی میخواستم باهاتون چیکار کنن؟
_ نه، جرات اینکه از کسی بپرسیمم نداشتیم دخترا خودشون یه شایعه هایی میکردن ولی نمیشه گفت که واقعی بود یا نه، شب و روز اونجا دعا میکردم و از خدا میخواستم که نجات پیدا کنم نمیدونستم آیندهام چی میشه و حسابی از کاری که کرده بودم پشیمون بودم
اشکهای دلربا مدام پایین میریخت و من پشیمون بودم از اینکه ازش خواسته بودم برام تعریف کنه دخترم از سخت ترین روزهاش میگفت و من فقط ی شنونده بودم حاضر بودم هزار بار بمیرم توی بغلم گرفتمش واقعاً هیچ حرفی برای دلداری دادن بهش نداشتم اصلاً مگه کلمهای بود که اون لحظه بتونه آرومش کنه؟ توی لحظهای بودم که واقعاً کلمات از وصفش عاجزن دخترم توی کمترین سن بدترین رنج و عذاب رو تجربه کرده بود منم کاری از دستم بر نمیومد و نمیدونستم باید چیکار کنم شونه هاش توی بغلم اروم میلرزید و صدای گریه ش برام دردناکترین موسیقی دنیا بود
بالاخره آروم شد و از من فاصله گرفت توی دلم هرچی بد و بیراه میتونستم نثار امیر کردم انقدر ازش متنفر بودم که حتی از حمید نپرسیدم امیر عاقبتش چی میشه
با دستم صورتشو پاک کردم
_بهش فکر نکن مامان جان دیگه تموم شد
_اره اما روزگار منم سیاه شد خیلی اونجا عذاب کشیدم هیچ وقت یادم نمیره چند روز بود که منو برده بود اون خونه و تازه فهمیده بودم چه بلایی سرم اومده امیرو توی اون خونه دیدم با ذوق سمتش رفتم فکر میکردم ممکنه منو نجاتم بده گفتم امیر عشقم میای بریم؟ تو گفتی منو خوشبخت میکنی، سیلی محکمی بهم زد گفت خفه شو عین کنه نچسب به من تو انقدر خنگ و بدبختی که هنوز نفهمیدی چه بلایی سرت اومده
دوباره هق هق گریه هاش بلند شد
_اون روز خیلی خورد شدم اصلا فکرشم نمیکردم که امیر با اون همه عشق و علاقه به من حالا اینجوری باهام برخورد کنه روزایی که توی اون خونه بودم خیلی برام سخت بود نمیدونستم عاقبتم قراره چی بشه و چی پیش میاد منتظر بودم تا ببینم چه بلایی سرم میارن
موهاش رو پشت گوشش گذاشتم و گفتم
_ به این چیزا فکر نکن مامان جان دیگه روزای سخت زندگی تو تموم شده الان من و پدرت در کنارتیم و نمیذاریم کسی بهت آسیبی بزنه اصلاً غصه نخور دختر گلم چشمت به روزای آینده باشه میخوای بری دانشگاه
چشمشو به دستهاش دوخته بود و هیچ حرفی نمیزد با صدای زنگ در سرشو بلند کرد و خیره بهم گفت
_ یعنی کیه؟
لبمو بالا بردم
_نمیدونم
از جام بلند شدم و درو باز کردم با دیدن ثریا حسابی تعجب کردم سابقه نداشت بیخبر اونم این موقع بیاد اینجا متوجه تعجبم شد احوالپرسی کرد و وارد خونمون شد
_شوهرت خونه نیست؟
_ نه رفته سر کار چطور کارش داری؟
کمی مکث کرد و لب زد
_میخواستم ازش راهنمایی بگیرم بهش زنگ زدم جواب نداد اومدم ببینم خونه است که انگار نیستش
نگاه معناداری به ثریا انداختم و گفتم
_ صبح مثل همیشه رفت سر کار
_ برای ناهار که میاد بشینم منتظرش
نفس عمیقی کشیدم
_ نمیدونم والا نگفت میاد یا نمیاد حالا بشین اینجا اگه ناهار اومد میبینیش نیومد هم خب با همیم دیگه مگه بده
از جاش بلند شد
_ نه پس ولش کن ی وقت دیگهای خودم بهش زنگ میزنم
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽