11.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ تدابیر غذایی در فصول سرد و انتخاب نوع غذا‼️
🎥 حکیم خیراندیش
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 ستاره اما حقیقت چیز دیگهای بود از درون ناراحت بودم و نمیخواستم بروز بدم
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
ستاره
باور حرفهای دلربا برام سخت بود از اینکه مادر ناظری فوت کرده بود ناراحت شدم اما احساس میکردم که دلربا یه بخشی از حرفاش رو به من نمیگه برای همین ازش پرسیدم مامان مطمئنی که فقط همین بوده تو مشکل دیگهای نداری؟
دلربا توی فکر فرو رفت و با تردید گفت آره مامان هیچی نیست نگران نباش.
ازش پرسیدم میدونی اگر به من دروغ بگی بعداً من متوجه بشم خیلی برات بد میشه؟ اصلاً تو یه دختری بودی که مدل لباس پوشیدنت یه جور دیگهای بود چی شد که لباس پوشیدنت عوض شد؟
کلافه لب زد گیر نده دیگه مامان همش میخوای از یه چیز یه داستانی در بیاری
دلربا به سمت اتاقش رفت و درو بست توی فکر فرو رفتم تغییر رفتاری و تغییر پوششیش خیلی واضحتر از اون بود که آدم بتونه نادیده بگیرش از طرفی هم تا اسم ناظری میومد توی فکر فرو میرفت و حرفی نمیزد. تا شب سراغ دلربا نرفتم اونم از اتاقش بیرون نیومد همش داشتم فکر میکردم نسبت به دخترم باید چه واکنشی از خودم نشون بدم که بهم اعتماد کنه و حقیقتو بگه شب دیر وقت بود که حمید وارد خونه شد شروع کردم باهاش حرف زدم اما خستگی رو بهونه کرد و میگفت حوصله ندارم
پرسیدم پس این زندگی برای چیه؟ تو همش برای ما وقت نداری حوصله نداری
صداش رو بالا برد و گفت دست از سرم بردار هرچی که خواستی تو این همه سال برات فراهم کردم که فقط کاری به کارم نداشته باشی
گفتم حال دخترمون خوب نیست
اما توجهی نکرد و آروم گفت فردا پول میزنم به کارتت ببرش دکتر
دستی به پیشونیم کشیدم لب زدم بعضی دردها رو دکتر نمیتونه درمون کنه
کیفشو به گوشهای از سالن پرت کرد بلند فریاد زد الان من چیکار باید بکنم چه دردی هست که این وسط درمونش منع خاک بر سرم
برای اینکه اوضاع خونمون بیشتر از این متشنج نشه سکوت کردم نمیخواستم دلربا متوجه حساسیت من روی این موضوع بشه، اما حواسم رو خیلی جمع کردم که ببینم دختر نوجوونم داره چیکار میکنه به ظاهر حرف گوش کن بود اما در باطن یه نیروی سرکشی توی وجودش داشت که اگر بر اساس اون تصمیم میگرفت اتفاقات خوبی نمیافتاد حمید توی زندگی ما بیشتر یه دستگاه عابر بانک و پولساز بود تا یه مرد خونه، چهار چشمی مواظب دلربا بودم تا اینکه مادر شوهرم تماس گرفت و گفت خواهر شوهر کوچیکم داره ازدواج میکنه پریسا زبون تند و تیزی داشت و خیلی زیاده خواه بود دروغ چرا ولی دلم برای اون پسری که قراره اینو بگیره میسوخت حمید اصلاً براش مهم نبود که خواهرش داره ازدواج میکنه، ما رو دعوت کردن برای مراسم بله برون اصلاً حوصله حضور توی این مهمونی مسخره رو نداشتم مخصوصاً که میدونستم هرچی که دارن و ندارن میخوان به رخ بکشن و یه جورایی قصدشون پز دادنه تا اینکه یه مراسم آبرومندانه برگزار کنه
اما حضور توی اوندمراسم یه جورایی اجباری بود برای خودم و دلربا برنامهریزی لباس میکردم .دلربا اصلاً براش مهم نبود که من چی انتخاب میکنم فقط میخواست کاری به کارش نداشته باشم، بیشتر وقت توی اتاقش بود و اگرم میومد بیرون تلاش میکرد با من حرفی نزنه به خاطر همین یه روز رفتم بازار و برای هر جفتمون دو تا کت شلوار مجلسی خریدم.
شب بله برون فرا رسید و ما هم رفتیم اونجا بالاخره زمانش رسید که متن بله برون بخونن و مشخص کنند که داماد باید چه چیزایی بخره و مهریه چقدره شروع کردن به خوندن دقیقاً من کنار مادر شوهر پریسا نشسته بودم، مبلغ مهریه ۳ برابر مبلغی بود که برای من مشخص کرده بودن حتی هدیههای عیدی رو هم مشخص کرده بودن که چی باید بخرن مکان عروسی رو تعیین کرده بودند که باید تو گرونترین تالار شهر باشه و تو دوران عقد باید براش نیم کیلو طلا بخرن
حتی سفرهای زیارتی باهاشون شرط کرده بودن خیلی دلم سوخت چرا من باید همیشه حسرت همه چیزو بخورم بعد در عوض اینا همه چیزو بهترین برای دخترشون بگن؟
سرمو کردم توی گوش مادر شوهر پریسا و آروم گفتم حاج خانم اینا رو خودتون گفتید؟
زن بیچاره که مشخص بود خیلی حرص داره شروع کرد به جویدن پوست لبش گفت نخیر خودشون این شرایطو گذاشتن انگار دختر شاهو داریم میگیریم.
خودم رو متعجب نشون دادم و گفتم چقدر جالب آخه برای مراسمات ما گفتن رسم مهریه زیاد ندارند حتی عیدی هم برامون نیاوردن گفتن ما رسم نداریم و باید ازدواج به سبک آسون انجام بشه مراسم عروسیم توی تالار معمولی گرفتن و گفتن که ما رسممون اینجوریه شاید باورتون نشه وسایل جهیزیه رو که یه بخشیشو میندازن گردن دامادم حتی گردن نگرفتن بعید میدونم این شرطا رو مادرشوهرم گذاشته باشه چون مطمئنم رسم ندارن.
مادر شوهر پریسا عین اسفندی که زیرش آتیش باشه بلند شد و پرید وسط، مراسم خودمونی بود خیلی فوری گفت پس چرا عروستون میگه رسم ندارید مهریه سنگین بگیرید یا رسم عیدی و عروسی آنچنانی هم ندارید اما دارید سر پسر من میارید؟ هیچ کدوم از این شرطهایی که گذاشتین من قبول نمیکنم
#ادامه_دارد...
#احکام_دین ☀️🍃
اجازه برگزاری مراسم جشن همراه با خلاف شرع در پارکینگ خانه به همسایه🌸🍃
پرسش :من همسایه ای دارم که از من درخواست کرده در پارکینگ منزلمان ، مراسم جشن حنابندان دخترش را برگزار کند، دفعه پیش در جشن نامزدی، خواننده ای دعوت کرد و آوازها و آهنگهایی اجرا کرد که مناسب مجالس اینچنینی است و مراسم را به صورت مختلط(میهمانان زن و مرد با لباسهای مجلس عروسی) برگزار کردند، با این مفروضات آیا بنده مجاز هستم به صرف رعایت حق همسایگی به ایشان اجازه دهم تا از فضای پارکینگ که متعلق به همه همسایگان است ،استفاده کند؟
پاسخ :
در صورتی که با آنها شرط کنید کار خلاف شرعی انجام ندهند مانعی ندارد و مسئولیت تخلف آنها از شرط متوجه شما نیست.
در ضمن اگر پارکینگ متعلق به همه همسایگان است باید رضایت آنها نیز جلب شود.
حکم برگرداندن لباس خریداری شده بعد از پوشیدن کوتاه مدت🌸🍃
پرسش :چند سال قبل از مغازه ای لباس فروشی کاپشنی خریدم ،تقریبا کاپشن را یک ساعتی پوشیدم و کنار گذاشتم ،بعد چند روز به فروشنده پس دادم اما حرفی از پوشیدن کاپشن نزدم ،آیا حق الناسی بر گردنم است؟
پاسخ :
اگر با این مقدار پوشیدن هیچ تغییری نکرده تکلیفی ندارید.
نصب دوربین مخفی در مشاعات مجتمع مسکونی بدون اطلاع ساکنین🌸🍃
پرسش :آیا نصب دوربین مخفی در مشاعات یک مجتمع مسکونی کاملاً بهصورت مخفی و بدون علائم هشداردهنده برای تجسس اعمال زن و مرد ساکن برای جمعآوری اطلاعات و استفاده از آن به هر صورت از طرف فروشنده واحدهای مجتمع چه حکم شرعی دارد؟
پاسخ :
به صورت مخفیانه جایز نیست.
مخدوش کردن مدارک هویت جهت گمنام شدن🌸🍃
پرسش :سربازی که برای گمنام شدن نشانی خود را مخدوش کند حکمش چیست؟
پاسخ :
در صورتی که موجب ضرر یا اذیت وآزار دیگران شود جایز نیست.
عمل بر خلاف قوانین داخلی گروههای مجازی🌸🍃
پرسش : داخل فضای مجازی گروهایی هست که در آن گفته شده گذاشتن لینک ممنوع آیا میشود داخل پی وی عضو ها رفت ولینک مذهبی فرستاد؟
پاسخ :
در صورتی که بر خلاف مقررات نباشد مانعی ندارد.
جا ندادن به تازه وارد در مجلس🌸🍃
پرسش : جا ندادن به تازه وارد در مجلس حرام است؟
پاسخ :
اگر محلی وجود دارد و او ممانعت می کند حرام است.
راندن فقرا 🌸🍃
پرسش : راندن فقیر چه حکمی دارد؟
پاسخ :
در صورتی که با عبارات محترمانه باشد اشکال ندارد.
ایجاد سد معبر با شرکت در مراسم احیا🌸🍃
پرسش : آیا شرکت در مراسم مستحبی احیا و ایجاد سد معبر اشکال دارد و یا در ثواب این امر تاثیر دارد؟
پاسخ :
با توجه به اینکه این امور موقت است و در مدت کوتاهی انجام می شود و برای کل جامعه مفید و ثمر بخش است، مانعی ندارد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
🔴 تدابیر پاییز برای #کودکان
🚫 پرهیز از پرخوری
🚫 پرهیز از نوشیدن آب و مایعات بسیار خنک
✅ مصرف نوشیدنیهای افزاینده رطوبت مانند آب هویج، #آب_سیب، آب لیموشیرین، #شیربادام، ماءالشعیر طبی
✅ مصرف غذاهای افزاینده رطوبت مانند زرده تخم مرغ عسلی، حریره بادام، فرنی، شیربرنج، سوپ جو، آشهای ساده، آبگوشت، خورش کدو، خورش به آلو
✅ مصرف شیرینی های تهیه شده از مغز بادام و پسته مانند جوزقند و لوز بادام یا پسته
✅ مصرف میوه های فصل مانند سیب، به، گلابی، لیمو شیرین
🚫 پرهیز از مصرف مواد افزایش دهنده خشکی مانند گوشت گاو و گوساله، سوسیس و کالباس، فست فودها و انواع کنسرو
📉مصرف کمتر مواد غذایی مانند بادمجان، عدس، قارچ، انواع کلم، غذاهای سرخ کردنی
🚫و پرهیز از ادویههای تند و تیز، کاکائو، سس
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒
🔖تدابیر غذایی برای کاهش خونریزیهای زنانه
یکی از شکایات شایع بانوان، مقدار زیاد خونریزی در ایام قاعدگی است.
بدیهی است استفاده از تدابیر کمعارضه، کم هزینه و در دسترس برای برطرف کردن این مشکل، کمک مؤثری در بهبود کیفیت زندگی بانوان عزیز دارد.
در مکتب طب سنتی ایران موادغذایی با توانایی کاهش خونریزی آمده است. در ادامه برخی از آنها را ذکر می کنم:
به و ترکیبات آن مثل رب به، مربا و خورشت به در صورت استفاده در دوران خونریزی میتواند نقش به سزایی در کاهش آن و همچنین تقویت رحم داشته باشد.
هویج به شکل آب هویج، هویجپلو، کوکو و حلوای هویج هم نقش موثری در کاهش مقدارچ خونریزی دارد.
سماق هم ادویهای بسیار مناسب است که میتواند در این ایام به عنوان چاشنی در وعدههای غذایی به کار رود.
🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊
فواید دمنوش پونه و نبات برای مقابله با بیماریها👇
* حالت تهوع و استفراغ
* مشکلات و ناراحتی های گوارشی به طوری که از ترش کردن معده جلوگیری می کند و برای هضم غذا و برطرف کردن سکسکه مفید است.
* جویدن نعناع و پونه برای بر طرف کردن سکسکه مفید است و ضد تشنج و آرام کننده اعصاب است.
* به درمان اسهال و بیماری های روده ای کمک می کند
* به دلیل دارا بودن ترکیبات ضدباکتریایی، دارویی فوق العاده برای رفع عفونت های تناسلی، ادراری و گلودردهای چرکین بوده و مانند آنتی بیوتیک عمل می کند.
* سرماخوردگی، آنفلوآنزا، آسم
* سرفه و سیاه سرفه
* گرفتگی بینی
* به دلیل داشتن ویتامین C بالا برای تقویت لثه ها نیز موثر است.
* بخور آن برای درمان سینوزیت عفونی بسیار مفیدبوده و چای آن برای اسپاسم (گرفتگی) عضلات خاصیت دارد.
* پونه یک انگل زدای قوی است و اگر آن را با عسل بخورید، برای رفع کرم روده نیز موثر است.
🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐
🔖نبرد با موخوره
موخوره ناشی از خشکی مو است...
قرار گرفتن مو ها در هوای مرطوب، در کنار سایر تدابیر به بهتر شدن شرایط مو کمک می کند.
برخی غذاها مثل گوشتنمک سود و مانده، گوشت گاو، کلم ، عدس، بادمجان، قارچ و... سبب افزایش سودا و خشکی در بدن می شوند، از این غذاها تا حد امکان کمتر استفاده شود.
کاهو، تخم مرغ عسلی، شیر گاو، آب جو طبی، کدو و... در رطوبت دهی بدن نقش مهمی دارند، برای تامین رطوبت مو میتوان از این موارد استفاده کرد.
ورزش و فعالیت بدنی، دفع مواد زائد بدن و نداشتن یبوست نیز در رطوبت دهی و پاکسازی بدن اهمیت دارد.
داشتن آرامش روانی نیز به حفظ شرایط مناسب درونی کمک میکند.
چند ماده موضعی جهت بهبود وضعیت موها:
مالیدن روغن بادام شیرین به موها.
مالیدن روغن کدو هر دو سه ساعت یکبار.
مالیدن روغن خیار به موها.
مالیدن روغن بنفشه به موها هر دو سه ساعت یکبار.
نوشیدن و مالیدن آب پنیر به موها.
روش تهیه آب پنیر:
۲ لیوان شیر می جوشانیم هنگامی که کمی سرد شد ۲ قاشق سرکه به آن اضافه می کنیم، سپس آب را از قسمت جامد ایجاد شده جدا کرده و مجدد میجوشانیم.
این مایع را هم صبح ناشتا می توان نوشید، هم میتوان موها را به آن آغشته کرد چند ساعتی بماند سپس شسته شود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چالش_بیستم 💜🍃
بدترین شوخی که دیگران باهات کردن چی بوده؟ واکنش شما چی بود؟
❤️❤️❤️❤️
خالم عکس مامانمو گذاشته بود استوری نوشته بود خواهرم به رحمت خدا رفت
همه پشت سر هم زنگ با گریه زنگ میزدن که چی شده
❤️❤️❤️❤️
من خواهرم یه شهر دیگه زندگی میکنه ۱۲ ساعت راه هست تا شهر ما من رفته بودم بهشون سر بزنم خواهرم هی فشارش میومد پایین تا جایی که یبار حتی بستری هم شد بعد چند روز یه ذره حالش روبه راه شد من برگشتم ولی همیشه از این بابت نگران بودم، چون دکتر گفته بود نباید فشار عصبی داشته باشه ممکنه حتی بخاطر پایین اومدن فشارش به کما بره چند وقت بعد از برگشتنم با همسر و بچم بیرون بودیم همسرم پشت فرمون بود برام یه پیامی اومد دیدم خواهرزادم نوشته (خاله مامانم مرد😭) یعنی وقتی این پیامو دیدم داشتم از هوش میرفتم یه جیغی کشیدم بیچاره شوهرم کم مونده بود تصادف کنه چندبار خواستم زنگ بزنم نتونستم دستم گیرایی نداشت با کلی بدبختی گرفتیم دیدیم شوخی بوده خیلی خیلی بد بود یعنی اونقدر گریه کرده بودم نا نداشتم شبشم بخاطر این خبر که شوک بهم وارد شده بود از دست درد و قلب درد نتونستم بخوابم😔
❤️❤️❤️❤️
با شوهرم قهر بودم خونه بابام بودم، بابامم به شوخی گفت شوهرت سکته کرده
منم باور کردم، داشتم سکته میکردم
❤️❤️❤️❤️
من فوبیای حشرات دارم خاله و داییم یه مگس انداختن تو لباسم همون وسط لباسمو درش اوردم😂😂
❤️❤️❤️❤️
وقتی ۸ ماهه حامله بودم شوهر صاحبخونم یه مار پلاستیکی به زنش نشون میداد و من فقط جیغ میکشیدم تا سر حد مرگ
بنده خدا پیر بود نمیدونست علت جیغ من چیه بعد که فهمید خیییلی شرمنده شد
❤️❤️❤️❤️
کنار منقل آتیش رو پنجه پا نشسته بودم مادرشوهرم از پشت با پاش زد زیر باسنم که بیفتم روی منقل دستمو گرفتم به لب منقل نیفتم دستم سوخت گفتم چرا اینجوری میکنی گفت میخواستم بسوزی بخندیم😐😐☹️
❤️❤️❤️❤️
واسم تولد سوپرایزی گرفتن کادوشون خوراکی بود خودشون نشستن خوردن بعد رفتن منم چیزی نگفتم
❤️❤️❤️❤️
با دوست صمیمیم قهر بودم خواهر دوستم زنگ زده میگه دوستت سکته قلبی کرده الان تو ccu هستش فقط برای اینکه جواب بدم
❤️❤️❤️❤️
پسرم دوسالش بود داداشم خیلی دوسش داره داشت باهاش شوخی میکرد انقد قلقلکش داد پسرمم عصبانی شد دستشو خیلی محکم گاز گرفت ول کنم نبود
داداشمم عصبانی شد محکم بشگونش گرفت تا اونم ول کنه
جای بشگون تا یک ماه کبود بود
❤️❤️❤️❤️
دوره ارشد استادمون شوخیش گرفت، چون من در غیابش آمار درس میدادم، گفت تو دیگه چرا؟ هفت گرفتی میان ترم.
یعنی منو بگو تا مرز سکته رفتم. جلوی گریمو به زور گرفته بودم. بعد اخر کلاس گفت شوخی کردم، نمره کامل مال خودت بود
❤️❤️❤️❤️
یه رفیق بیشعور دارم، گوشیو داد زنش ساعت ۴ صبح گفت ۵۰ کیلومتری شهر تصادف کردیم
رفتم تا اونجا با هزار بدبختی دیدم نیستن اصلا خونشون بودن
خودشو خانمشو هردوتاشونو نفری یه چک زدم
❤️❤️❤️❤️
مدرسه ازمون امتحان گرفت بعد معلم زنگ زد بگه قبول شدی دوستام صدای خر درآوردن اعصابم خورد شد آبرو برام نموند
❤️❤️❤️❤️
پسر ۳ سالم به داییش پس گردنی زد اونم با زنش قهر کردن رفتن😑
خودش سر شوخی رو باز کرده بود بی جنبه😂
❤️❤️❤️❤️
دوستم زنگ زده بود به مادرم گفته بود ملیکا تصادف کرده داره میمیره... مادرم تا مرز سکته رفته بود😔
❤️❤️❤️❤️
فکر کن با آب سرد از خواب بیدارت کنن ری اکشنم چی باشه خوبه؟😑
❤️❤️❤️❤️
من کارمندم بعد قرار بود معوقات چند سال بهمون بدن بعد چند سال پیش حدود ۴میلیون شده بود ریختن به حساب منم خوشحال یه دفعه مسول کارمون زنگ زد گف نصف پولی دادند بهت مال بقیه اس منم سریع رفتم جا خود پرداز ۲میلیونش دادم به کسی که ازم طلبکار بود صبح روز بعدش گف نه باهات شوخی کردم ولی دیگه من پول رو به فنا دادم آخه طلبکار شوهرم بود نداده بودم خودش میداد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام یه سوالی داشتم از عزیزان گروه تو روخدا اگه کسی قطعی راه حلی میدونه دریغ نکنه
پاسخ اعضا 🌙🌸
با سلام خدمت آدمین عزیز و نازنین خدا خیرش بده
عزیز ی گفته که پسره ۱۱ سال ازش بزرگتره و پدر نداره
میخوام بگم با تفاسیر ی که عرض کردید فقط اینو بگم آنهایی که ۹۰ در صد تفاهم داشتن کارشون به طلاق کشید چه برسه که درهیچ مواردی تفاهم ندارید
اگه پدرتون اوکی هس چون مرد سالار هس
چیزی نمیتونم بگم بین عقل و احساس
حرف عقل گوش بده
در ضمن هیچوقت و هیچوقت نمیتونی ی مرد تغییر بدی ،فقط یادت باشه نگو نگفتم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام دختر عزیز دهه هفتادی آخه ازدواج چی هست که میخوای تن بهش بدی اونم به شخصی که هر لحاظ بده به هیچ عنوان این مردی که الان خط ونشون میکشه بعدا بدتر میشه اصلا انجام نده😔🙏
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که خاستگاربداخلاق داری هنوزنامزدنکردی میریدبیرون خیلی سخت میگیره ازهمه لحاظ ولاخانمی من فک میکنم این اقابیشتربه مشاوره احتیاج داره تاازدواج بنظرمن قیدش بزنی بهتره ازاینکه فردابایه بچه بدبخت بشی راستش تو فامیل ماهم یکی مشکل شما وداشت نامزدکردن همینجوری بودنامزدش عین شمابودخییییلی دوسش داست ینی براش میمردوپسره فوش خانوادش هم میدادولی دختره پنهون میکردهمیشه۵ماه نامزدبود تاعقدکرد۸ماه هم عقدبودن همون اخلاق داشت ینی داشت بدترمیشدتادختره ازش سیرشددیگه دلش ازش سیاه شدگفت دیگه نمیتونم برم زیریه سقف باش زندکی کنم بعد۸ماه عقدطلاق گرفت توافقی گفت فقط جونم ازادشه تمومش کردگفت فک کردم نامزد کنم خوب میشه عقدکنم خوب میشه خوب نشدبدترم شدم خواهرعزیزنکن باخودت جوری که توضیع دادی خیلی مشابه اون دخترپسربودیدامیدوارم شماخوب بشه ولی همچون مردانی این ذاتشونه عوض نمیشن بچه دارم بشن بدترمیشن خوب فکراتوبکن بازم خودت بهترمیدونی من رفتاراون اقارودیدم خیلی شبیه شمابودمیگم آیندت خراب نشه توکل برخدا🤲🤲
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به همه ارزوی سلامتی و دلشادی برای همتون دارم انشالله که هیچ دلی غم نداشته باشه و دعا گوی مدیر گروه هستم سوالی داشتم از خواهری که دعای رو گفتن با زعفران و گلاب نوشتن و کلا جنگ و جدالهایی که تو خونه ی خیلیها هست بی دلیل زندگی ها رو میپاشونه میشه بگین یعنی منظورتون اینه که زعفران رو با گلاب دم کنیم بعد با همون زعفران روی کاغذ بنویسیم بزاریم داخل شیشه ی گلاب بعد سوال دوم این که میتونیم خودمون بنویسیم و سوال سوم این که چند روزیی باید تو ی شیشه ی گلاب بماند بعد به گوشه های اتاق و ... بریزیم ممنون در امان خدا
و این پیامم برای خانومهایی است که از تنبلی تخمدان ناراحتن و مخصوصا خانومی که همین الان پیامش رو خوندم خواهرخدمتت عرص کنم که تو این دورو زمونه تنبلی تخدان بنظر من حتی مشکل بحساب نمیاد من خودم قبلا هم تو این گروه نوشتم تنبلی تخمدان خیلی شدید داشتم در حدی که سال به سال پریود نمیشدم دکتر بهم گفت که تخمدانهات اندازه ی سر ی مورچه هستن وایشون برام دارو گیاهی تجویز کردن در عرض سه ماه حامله شدم اصلا نگران نباشید هر دردی رو استرس بد تر میکنه حالا شما میگید چون پریودم منظم بود دکتر دارویی بهم نداده پس چرا اینقد نگرانی ببین هیچی نیست مشکل شما حتی خودت میتونی درمان کنی خودتو اونم در عرص یکی دوماه حالا این ماه بار دار نشدی ماه بعدی مطمعن باش شما مشکل خاصی نداری برای اونایی که تنبلی تخمدان دارن چیزهای سرد مانند تریجات و.....نخوروی شبها پایین شکم رو با روغن سیاهدانه ماساژ بدید و سعی کنید شره ی انگور عسل با سیاهدانه و کلا چیزهای گرم بخورید و هر شب ی لیوان ابجوش همراه با یک قاشق دارچین میل کنید یا اینکه دارچین و زنجبیل بریزید تو فلاکس دم کنید و استفاده کنید خیلی خوبه برای تنبلی تخمدان انسالله که خیلی زود به حق طفل شش ماهه ی امام حسین دامنتون سبز بشه و همچنین چراع خونه ی همه ی اون هایی که اولا میخوان روشن بشه برای من هم دعا کنید مشکلات بزرگی دارم برای عاقبت بخیری بچه هام دعا کنید با صلواتی برای فرج اقامون اسم باشه منتظرو المهدی عج
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام عزیزان کسی هست تو این گروه که از (ابر دوا )استفاده کرده باشه خیلی تبلیغشو میکنن واقعیت داره که واسه همه ی درد ها معجزه میکنه ممنون میشم اگه کسی میدونه اینحا بگه باصلواتی بر ظهور مهدی فی امان الله
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درمان وسواس 🛑
پرسش و پاسخ با حکیم خیر اندیش🛑
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
اواخر تابستان بود و گرما بیداد می كرد، خشكسالی و گرانی ، اهل مدینه را به ستوه آورده بود، فصل چیدن خرما بود. مردم تازه می خواستند نفس راحتی بكشند كه رسول اكرم به موجب خبرهای وحشتناكی مشعر به اینكه مسلمین از جانب شمال شرقی از طرف رومیها مورد تهدید هستند فرمان بسیج عمومی داد. مردم از یك خشكسالی گذشته بودند و می خواستند از میوه های تازه استفاده كنند. رها كردن میوه و سایه بعد از آن خشكسالی و در آن گرمای كشنده و راه دراز مدینه به شام را پیش گرفتن ، كار آسانی نبود. زمینه برای كارشكنی منافقین كاملاً فراهم شد. ولی نه آن گرما و نه آن خشكسالی و نه كارشكنیهای منافقان ، هیچكدام نتوانست مانع فراهم آمدن و حركت كردن یك سپاه سی هزار نفری برای مقابله با حمله احتمالی رومیان بشود. راه صحرا را پیش گرفتند و آفتاب بر سرشان آتش می بارید. مركب و آذوقه به حد كافی نبود. خطر كمبود آذوقه و وسیله و شدت گرما كمتر از خطر دشمن نبود. بعضی از سست ایمانان در بین راه پشیمان شدند. ناگهان مردی به نام كعب بن مالك برگشت و راه مدینه را پیش گرفت . اصحاب به رسول خدا گفتند: یا رسول اللّه ! كعب بن مالك برگشت . فرمود:ولش كنید، اگر در او خیری باشد خداوند به زودی او را به شما برخواهد گرداند و اگر نیست خداوند شما را از شر او آسوده كرده . طولی نكشید كه اصحاب گفتند: یا رسول اللّه ! مراره بن ربیع نیز برگشت . رسول اكرم فرمود:ولش كنید اگر در او خیری باشد خداوند به زودی او را به شما برمی گرداند و اگر نباشد خداوند شما را از شر او آسوده كرده است . مدتی نگذشت كه باز اصحاب گفتند: یا رسول اللّه ! هلال بن امیه هم برگشت . رسول اكرم همان جمله را كه در مورد آن دو نفر گفته بود تكرار كرد. در این بین شتر ابوذر كه همراه قافله می آمد از رفتن باز ماند. ابوذر هر چه كوشش كرد كه خود را به قافله برساند میسر نشد. ناگهان اصحاب متوجه شدند كه ابوذر هم عقب كشیده ، گفتند: یا رسول اللّه ابوذر هم برگشت . باز هم رسول اكرم با خونسردی فرمود:ولش كنید، اگر در او خیری باشد خدا او را به شما ملحق می سازد و اگر خیری در او نیست خدا شما را از شرّ او آسوده كرده است . ابوذر هر چه كوشش كرد و به شترش فشار آورد كه او را به قافله برساند، ممكن نشد. از شتر پیاده شد و بارها را به دوش گرفت و پیاده به راه افتاد. آفتاب به شدت بر سر ابوذر می تابید. از تشنگی له له می زد. خودش را از یاد برده بود و هدفی جز رسیدن به پیغمبر و ملحق شدن به یاران نمی شناخت . همان طور كه می رفت ، در گوشه ای از آسمان ابری دید و چنین می نمود كه در آن سمت بارانی آمده است . راه خود را به آن طرف كج كرد. به سنگی برخورد كرد كه مقدار كمی آب باران در آنجا جمع شده بود. اندكی از آن چشید و از آشامیدن كامل آن صرف نظر كرد؛ زیرا به خاطرش رسید بهتر است این آب را با خود ببرم و به پیغمبر برسانم ، نكند آن حضرت تشنه باشد و آبی نداشته باشد كه بیاشامد. آبها را در مشكی كه همراه داشت ریخت و با سایر بارهایی كه داشت به دوش كشید، با جگری سوزان پستیها و بلندیهای زمین را زیرپا می گذاشت . تا از دور چشمش به سیاهی سپاه مسلمین افتاد؛ قلبش از خوشحالی طپید و به سرعت خود افزود. از آن طرف نیز یكی از سپاهیان اسلام از دور چشمش به یك سیاهی افتاد كه به سوی آنها پیش می آمد. به رسول اكرم عرض كرد: یا رسول اللّه ! مثل اینكه مردی از دو به طرف ما می آید. رسول اكرم :چه خوب است ابوذر باشد!.
سیاهی نزدیكتر رسید، مردی فریاد كرد: به خدا خودش است ، ابوذر است . رسول اكرم :خداوند ابوذر را بیامرزد، تنها زیست می كند، تنها می میرد و تنها محشور می شود. رسول اكرم ابوذر را استقبال كرد، اثاث را از پشت او گرفت و به زمین گذاشت . ابوذر از خستگی و تشنگی بی حال به زمین افتاد. رسول اكرم :آب حاضر كنید و به ابوذر بدهید كه خیلی تشنه است .
ابوذر:آب همراه من هست . آب همراه داشتی و نیاشامیدی ؟! آری پدر و مادرم به قربانت ! به سنگی برخوردم دیدم آب سرد و گوارایی است . اندكی چشیدم ، با خود گفتم از آن نمی آشامم تا حبیبم رسول خدا از آن بیاشامد.
داستان راستان/استاد مطهري
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
#داستان_واقعی♨️
از زمانی که یادم میاد پدرم منو مادرمو با خواهر یکسالم میفرستاد گدایی
.یادمه یکبار انقد برف باریده بود که به سختی تونستیم بریم، اون شب کسی زیاد بهمون کمک نکرد فقط یه ذره غذا بهمون دادن وقتی برگشتیم پدرم به قصد کشت مادرمو زد. میگفت چرا پول نیاوردی و من فقط میلرزیدمو اشک میریختم. فرداش بازم برف گرفت بازم نتونستیم پول زیادی ببریم مامانم دیگه خیلی ترسیده بود چون دیر وقت بود باید برمیگشتیم ولی دست خالی. اون شب رفتیم در یه خونه ای رو زدیم ،یه مرد چاق اومد دم در، مامانم افتاد به دست و پاش و گریه کرد گفت کمکمون کنه اگه پول نبریم شوهرم میکشتم. اون اقا دلش سوخت و پول و غذا بهمون داد ،ولی وقت رفتن دیدم آروم به مامانم گفت فردا صبح بیا اینجا کارت دارم...مادرم گفت برای چی بیام؟؟؟اون اقا گفت مگه پول و غذا نمیخوای ؟ پس هرچی میگم گوش کن و بعدش یه نگاهی بهمون کرد و درو بست....فردا صبح همراه مادرم با دلشوره رفتیم در خونه ش اقاهه به مامانم گفت بیا تو خونه ولی مادرم ترسید و گفت نه همین جا بگید چکار داشتید اون اقا تا دید مادرم ترسیده...👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
طفلک خانومه😔👆
🕊 کمک به تهیه #دستگاه_رگ_یاب برای بخش آنکولوژی(کودکان مبتلا به سرطان)
🏮دستگاه رگ یاب بخش کودکان مبتلا به سرطان یکی از مراکز درمانی مدت هاست معیوب شده و بچه های بیمار برای پیدا شدن رگ شون (در تزریقات و آنژیوکت) در عسر و حرج هستند.
🍃به نیت سلامتی بچه هاتون ، برای کاهش دردِ کودکان بیمار و کمک به روند درمان شون در حدِ توان در این وقف جاری سهیم باشید. شماره کارت #رسمی به نام مجموعه جهادی #چشم_به_راه
(مبلغ مورد نیاز حدودا ۷۰ میلیون _هر سهم ۱۰۰هزار )
●
5892107046668854● Ir
820150000003101094929079کد دستوری👈
*6655*1*33#● 🪩 با چشم_به_راه آشنا بشید 👇 ┏━━━━━━━━━━━━━━━🇮🇷┓ https://eitaa.com/S7QfvmVIh2MaXNEm ┗🕊━━━━━━━━━━━━━━━┛ مبالغ اضافه صرف سایر امور خیر(درمانی) می شود. گروه جهادی مورد تاییده.با خیال راحت کمک کنید✅
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
🕊 کمک به تهیه #دستگاه_رگ_یاب برای بخش آنکولوژی(کودکان مبتلا به سرطان) 🏮دستگاه رگ یاب بخش کودکان مب
🏮 همه ما میدونیم تحمل درد و رنج بیماری برای بچه ها چقدر دشوار ِ!
اونم بیماری های سختی مثل سرطان!
در این صدقه و خیر جاری سهیم باشید تا بخشی از درد صدها کودک بیمار کمی کاسته بشه.
.