#یک_نکته_از_هزاران 🌱
در كنار شهری خاركنی زندگی میكرد كه فقر و فاقه او را به شدت محاصره كرده بود.
روزها در بیابان گرم، همراه با زحمت فراوان و بیدریغ مشغول خاركنی بوده و پس از به دست آوردن مقداری خار، آن را به پشت خود بار نموده به شهر میآورد و به قیمت كمی میفروخت.
روزی در ضمن كار صدای دور شو، كور شو، شنید، جمعیتی را با آرایش فوق العاده در حركت دید، برای تماشا به كناری ایستاده دختر زیبای امیر شهر به شكار میرفت، و آن دستگاه با عظمت از آن او بود.
در این حین چشم جوان خاركن به جمال خیره كنندهی او افتاد و به قول معروف دل و دین یكجا در برابر زیبایی خیره كننده او سودا كرد.
قافله عبور كرد و جوان ساعتها در اندوه و حسرت میسوخت. توان كار كردن نداشت، لنگ لنگان به طرف شهر حركت كرد.
به حال اضطراب افتاد، دل خسته و افسرده شده، راه به جایی نداشت، میل داشت بدون هیچ شرطی، وسیله ازدواج با دختر شاه برایش فراهم شود.
دانشوری آگاه او را دید، از احوال درونش باخبر شد، تا میتوانست او را نصیحت كرد ولی پند دانشور بیفایده بود و نصیحت او اثر نداشت و آنچه عاشق را آرام میكرد فقط رسیدن به محبوبش بود.
مرد دانشور آخر به او گفت:
«تو كه از حسب و نسب و جاه و مال، شهرت و اعتبار و زیبائی بهرهای نداری و عشق خواسته تو از محالات است و اكنون كه راه به بنبست رسیده، برای پیدا شدن چارهی درد جز رفتن به مسجد و قرار گرفتن در سلك عابدین راهی نمیبینم. مشغول عبادت شو شاید از این راه به شهرت رسیده و گشایشی در كارت حاصل شود.»
خاركن فقیر پند دانشور را به كار بست،كوه و دشت و كار و كسب خویش را رها كرد و به مسجدی كه نزدیك شهر بود و از صورت آن جز ویرانهای باقی نمانده بود آمد و بساط عبادت خود را جهت جلب نظر اهالی در آنجا پهن كرد.
كمكم كثرت عبادت و به خصوص نمازهای پیدرپی، به تدریج او را در میان مردم مشهور كرد، آهسته آهسته ذكر خیرش دهان به دهان گشت و همه جا سخن او به میان آمد.
آری سخن از عبادت و پاكی و ركوع و سجود او در میان مردم آنچنان شهرت گرفت كه آوازه او به گوش شاه رسید و شاه با كمال اشتیاق قصد دیدار او كرد.
شاه روزی كه از شكار باز میگشت، مسیرش به كلبهی عابد افتاد برای دیدن او عزم خود را جزم كرد و بالاخره همراه با ندیمان، با كبكبه شاهی قدم در مسجد خراب گذاشت.
پادشاه در ضمن زیارت خاركن فقیر و دیدن وضع عبادت او، به ارادتش افزوده شد، شاه تصور میكرد به خدمت یكی از اولیاء بزرگ الهی رسیده، تنها كسی كه خبر داشت این همه عبادت و آه و ناله قلابی و توخالی است خود خاركن بود.
در هر صورت پادشاه سر سخن را با آن جوان باز كرد و كلام را به مسأله ازدواج كشید، سپس با یك دنیا اشتیاق داستان دختر خود را مطرح كرده كه ای عابد شب زندهدار، تو تمام سنتهای اسلامی را رعایت كردهای مگر یك سنت مهم و آن هم ازدواج است، میدانی كه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بر مساله ازدواج چه تأكید سختی داشت. من از تو میخواهم به اجرای این سنت مهم برخیزی و فراهم آوردن وسیلهی آن هم با من، علاوه بر این من میل دارم كه تو را به دامادی خود بپذیرم، زیرا در سراپرده خود دختری دارم آراسته به كمالات و از لطف الهی از زیبایی خیره كنندهای هم برخوردار است، من از تو میخواهم به قبول پیشنهاد من تن در دهی، تا من آن پریروی را با تمام مخارج لازمه در اختیار تو قرار دهم!
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#ادامه
!
جوان بعد از شنیدن سخنان شاه در یك دنیا حسرت فرو رفت و در جواب شاه سكوت كرده و شاه به تصور این كه حجب و حیاء و زهد و عفت مانع از جواب اوست چیزی نگفت، از جوان عابد خداحافظی كرد و به كاخ خود رفت، ولی تمام شب در این فكر بود كه چگونه زمینهی ازدواج دخترش را با این مرد الهی فراهم كند.
صبح شد، شاه یكی از دانشوران را خواست و داستان عابد را با او در میان گذاشت و گفت به خاطر خدا و برای اینكه از قدم او زندگی من غرق بركت شود نزد او رو و وی را به این ازدواج و وصلت حاضر كن.
عالم آمد و پس از گفتگوی بسیار و اقامه و دلیل و برهان و خواندن آیه و خبر، جوان را راضی به ازدواج كرد.
سپس نزد شاه آمد و رضایت عابد را به سلطان خبر داد، سلطان از این مساله آن چنان خوشحال شد كه در پوست نمیگنجید.
مأموران شاه به مسجد آمدند و با خواهش و تمنا لباس دامادی شاه را به او پوشاندند و او را مانند نگینی در حلقه گرفتند و با كبكبه و دبدبه شاهی به قصر آورند. در آنجا غلامان و كنیزان دست به سینه برای استقبال او صف كشیده بودند و امیران و دبیران و سپاهیان جهت احترام به داماد شاه گوش تا گوش ایستاده بودند.
وقتی قدم به بارگاه شاه گذاشت و چشمش به آن همه جلال و شكوه و عظمت افتاد، غرق در حیرت شد و ناگهان برق اندیشه درون جان تاریكش را روشن كرد، به این مساله توجه نمود، من همان جوان فقیر و آدم بدبختم، من همان خاركن مسكین و دردمندم، من همانم كه مردم عادی حاضر نبودند سلامم را جواب بدهند، من همان گدای دل سوخته ام كه از تهیهی قرص نان جویی و پارچهای كهنه عاجز بودم، من همان پریشان عاجز و بینوای مستمندم!
آری جوان بر اساس آیات الهی به فكر فرو رفت، كه من همان خاركنم كه بر اثر عبادت میان تهی، و طاعت ریایی به این مقام رسیدم، آه بر من، حسرت و اندوه از من، اگر به عبادت حقیقی و طاعت خالص اقدام میكردم چه میشدم؟
در غوغای پر از آرایش ظاهری دربار، چشم دل خاركن باز شد، جمال دوست در آئینهی دلش تجلی كرد. با قدم اراده و عزم استوار، پای از دربار بیرون گذاشت و از كنار آغوش آن پریوش كناره گرفت و به سوی نماز و عبادت واقعی و بندگی حقیقی خدا حركت كرد.
وقتی نماز ریائی و میان تهی و الفاظ بیمعنی این گونه برای حل مشكل مدد كند، نماز واقعی و عبادات خالصانه، و طاعت بیریا چه خواهد كرد؟[1]
سرود شكفتن / لطيف راشدي
__________
[1] . كتاب عرفان اسلامی، جلد 5، به نقل از كتاب طاقدیس مرحوم ملا احمد نراقی.
سرود شكفتن / لطيف راشدي
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
خواهر عزیزی که دعا برای وابسته کردن شوهر خواستند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌸🍃
سلام من یه پسر شیش ساله دارم .پیش دبستانی میره بچه ها را اذیت میکنه .میزنیشون امروز دماغ یکی از بچه ها را زخم کرده بود همه شا کی هستن ازش . خودم استرس چکارش کنم .لطفی کنین راهنمایی کنین
خیلی هم بچه دلسوز مهربانی هست توی خونه .اونجا میره با بچه ها درگیر میشه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید آدمین جان خدا قوت لطفا پیام من هم بزارید تو گروه شاید دوستان عزیز لطف کن جواب من هم بدن ممنون من نوه ام سیزده سالش هست دختر خیلی دل درد داره طوری که از مدرسه زنک میزنن دخترم بله دنبالش حالش خوب نیست سونوگرافی هم داده چیزی معلوم نشده دکتر گفته باید به دکتر گوارش بره خیلی نگرانش هستم ممنون میشم دوستان راه کاری داشته باشن به من بگن سپاسگزارم 🌻❤🌻
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت به خیرشهرقم چشم پزشک خوب کسی سراغ داره برادرم یه چشمش دکتر گفته بینایشو از دست داده ظاهری هم معلومه یه چشمش کوچیک شده کسی خبر داره خوب میشه ممنون میشم راهنایی کنید خواهش میکنم دعا کنید من برای همه ی کسانی که مشگلشونو اینجا میگن دعا میکنم با تشکر از دیر گروه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم.وقتتون بخیر. سلامت وزنده باشید .من دوروزه عادت ماهیانه میشم بعد قطع میشه دوباره بعد چندروز لک بینی وی چیزایی خیلی معذرت میخوام کش مانند رنگ خون وقهوه ای خارج میشه ممنون میشم راهنمایی کنید .کیست سینه دارم ونمیتونم رازیانه بخورم .ممنون از راهنمایی شما پایدار باشید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام آدمین عزیزممنون بابت کانال خوبت
سوالی که داشتم میشه توراخدازودتر بفرستی توگروه دخترخواهرم ۱۵سالشه رفته سونوکیست ۱۰ سانتی داره توروخدا میشه راهنمایی کنید که باید چکارکنه خیلی ناراحت ونگرانیم کسی بلده ؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
😔😔سلام من خیلی زندگی خوب واحساس خوشبختی میکردم یه ظهری تا شب رفتم به باغ مون که درخت داره سربزنم دم برگشتنی گفتم برم یه سری بزنم ازشوهرم که بیرون محل کارش که با بلدوزر کارمیکنه وهمیشه ساعت ۵ کارش تموم میشه میره وسایلشو یه خونه مخصوص که وسایل کارش رواونجا میذاره بعد میادمنزل ازقضا منم رفتم اونجا یه سری بزنم یه چایی باهم بخوريم چون اونجا مجهز ه همه چی داره رفتم نزدیک بلدوزروماشینمون بیرون بود رفتم درروباز کنم دیدم کلید روی در بیرون حیاط محوطه روبازکردم دیدم چراغ اتاق اون محوطه روشنه درروباز کردم دیدم وای چه خبره شوهرم سرپیکنیک. لوله ومواد چشام 😳 منونگو تعجب زده هیچی نگفتم کفش هامو هنوز خاستم دربیارم برگشتم ساکت سوارماشین شدم برگشتم نمیدونم چرا واز کی این بلا سرمون آمده ومن خبر ندارم چیکارکنم خیلی امشب ناراحتم چطور متقاعد کنم وبفهمونم این راهش نیس از اعتماد من سواستفاده کرده😢
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من یک پسر ۱۸ساله دارم از بچه گی دچار استرس زیاد وناخن خوری وتیک عصبی تمرکز نداره جدیداً بیشتر شده وقتی ۸تا۹ساله بود یک روانپزسک بردمش ۲تا ۳ ماه تحت درمان بود هیچ تاثیری نداشت لطفاً اگه کسی روانپزشک حاذق در شهر مشهد مشنا سه معرفی کنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام
چند وقته مانتو ی من گم شده آیه انه رجعه لقادر و خوندم پیدا نشد از وقتی گم شده نمیدونم جن برده ؛چیشده نمیدونم
عصبی شدم همش مریضم ؛من و شوهرم همش دعوا داریم ؛میگم نکنه کسی چیزی لباسم وبرده و تا بلایی سرمون بده ؛خودم فکر وخیالی شدم شما رو بخدا کمکم کنین روح وروانم داغونه ؛
همسایه ام ازاینجور کارهای جادوگری هم انجام میده توی خونه اگه بخندیم سرمون وبلا میاره اصلا با این همسایه در ارتباط نیستیم هر چی این آیه برای پیدا شدن ومیخونم؛پیدا نمیشه
تو رو خدا کمکم کنین چیکار کنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام
دخترم همزاد داره خیلی اذیت میشه توی تمام کارش گره میندازه تنش کبود میشه؛توی خواب میبینه خیلی اذیت میشه دعای ابودجانه گردنش هست حرز امام جواد داره
؛اصلا توی همه کارهاش گره میندازه چهار قل ومیخونه حتی توی خواستگار هم در حد حرف میشه
خیلی داره نا امید میشه بخدا برای یک مار خیلی درد آوره بچه ام جلوی چشمم داره نابود میشه نمیدونم چیکار کنم
من چیکار کنم ؛امیدش واز دست داده
شبها سوره جن میخونم یکسره توی قرآن و دعا هستم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام برادرم حدودیکماه بدنش بشدت خارش داره ازسر تاپا آزمایش کبد داده مشکلی نداره علتش چی میتونه باشه
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
#عباس و #مریم ❤️
هیچ وقت به گوشی عباس دست نمیزدم ولی اون روز بلافاصله بعد از رفتنش موبایلش رو که هنوز توی بازی بود رو برداشتم و رفتم توی پیامهاش ..
اسم نرگس رو مامان پسرم سیو کرده بود .. دستهام میلرزید .. پیامهای اخیرشون رو خوندم .. نرگس تو همه ی پیامهاش عباس رو عباس جونم خطاب کرده بود و دلم میخواست الان نزدیکم بود و تکه تکه اش میکردم ..
آخرین گفتگوشون همین یک ساعت پیش بوده که نرگس گفته بود نگرانم بچه به دنیا بیاد و یک دونه لباس نداره تنش کنیم ..
عباس جواب داده بود نگران نباش نرگس گلی فردا میریم هر چی لازمه میخریم ..
دیگه چیزی نمیدیدم .. عباس .. عباس من .. به کسی غیر از من هم گفته بود گلی ... مگه من فقط گل عباس نبودم ..
دیگه حتی یک ثانیه نمیتونستم و نمیخواستم عباس رو ببینم .. سریع ساک کوچکی برداشتم و وسایل شخصیم رو جمع کردم ..
در تمام این مدت اشکهام بی اختیار میریخت و باعث کند شدن کارم شده بود .. وسط سالن مانتو میپوشیدم که عباس برگشت ..
با تعجب نگاهم کرد و پرسید مریم .. چی شده .. چرا گریه میکنی ..
قدمی به سمتم برداشت که بلند داد زدم سمت من نیا ..
عباس هم با صدای بلند پرسید چی شده؟ کی بهت حرفی زده؟
با دست اشاره ای به موبایلش کردم و گفتم اون ... حرفهای خصوصیت با نرگسسس گلییی جونت رو بهم گفت ..
ساکم رو برداشتم و دیگه منتظر یک کلمه حرف از جانب عباس نشدم و از خونه زدم بیرون .. 👇👇👇
ادامه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5
داستان #زندگی عباس و مریمه ها😍🙈👆🏻
ترکونده کل #ایتا رو💪🏻
از دستش نده این داستان #جذذذذذابو😍🔞👆🏻👆🏻
کاملش سنجاق شده✅✅
#چالش_خرید_جهیزیه 😍
با سلام میخواستم در مورد چالش جهیزیه نظر بدم برا کسانی که وسعشون نمیرسه در جهیزیه باید چیزهای ضروری رو در نظر گرفت عروسی داشتیم که چند نوع خرد کن داشته که اصلا کاربردی نداشته یه رنده ساده کار همش رو انجام میداده چیزهایی که واقعا مورد نیازه رو تهیه کنند وطوری باشه که سر کوفت هم نشنوند
🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁
سلام وقت بخیر خواستم تو چالش جهیزیه تون شرکت کنم من دخترم را شیش ماه پیش جهیزیه دادم و خدا را شکر اینقدر همچی باکلاس خوشگل وبا سلیقه بود که همه دهنشون باز مونده بود خواستم به مادران و دختران بگم که توی فروشگاه و مغازه اولی که میرین خرید نکنید یه کم همه جا را ببینید از بهترین برند ها تا کمترین و قیمتها را داشت باشین و تفاوت قیمت را هم ملاحظه کنید میتونی بهتر ین جهاز را با بهتر برند با قیمت مناسب تهیه کنید اگه یه کم حوصله و سلیقه به خرج بدین مثلاً مبل را از بهترین برند با بهترین چوب و پارچه تو فروشگاه ببین و بعد شما خودتون کلاف خام بگیرین با بهترین پارچه رنگ و تودوزی انجام بدین و میبینی که چند برابر کمتر پول میدیند و بهترین چیز را خرید میکنید و تازه با اون رنگ و پارچه ای که خودتون دوست دارین انشاالله که همه همیشه دست شون به کارهای خیر باشه و خوشبخت بشن مامان یاسین هست 🙏
🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁
سلام عزیزم، در مورد چالش خرید جهیزیه، به نظر بنده وسایل برقی بزرگ مارک خوب خریده بشه، وسایل پذیرایی مهمان حتما خیلی شیک خریده بشه، مبل و قالی باکیفیت، حتما به اینکه وسایل باهم ست باشه توجه کنید، نیازی نیست که از یه چیز چند تا بخرید اصلا زیادی خرید نکنید مثلا نیاید چند تا سرویس ظرف بخرید واقعا نیاز نیست خصوصا وقتی از خودتون خونه ندارید وباید مستاجر باشید. برا دکوراسیون خونه سعی کنید از گل های طبیعی استفاده کنیدوسایل برقی کوچک که کاربرد کمی دارند نخرید ان شاالله عروس دامادا خودشون تو زندگی اگه احساس کردن خیلی نیاز خودشون بخرن ممکنه یه وسیله برا بعضی خیلی مهم و کاربردی باشه اما برا بعضی ها نه کاربردی نباشه، سعی کنید سرویس خواب خیلی خوبی بخرید خوش خواب طبی، روتختی هم باید خیلی جلوه داشته باشه، سرویس قاشق چنگال و ظرف ظروف یه شش نفره برا تو دست بخرید وهجده نفره برا مهمان. کتر وقوری هم قشنگه برا رو گاز حتما بخرید صفا میده به اشپزخانه😍ممنون طولانی شد. البته اینم بگم من خودم کارمند بودم جهیزیم را خودم خریدم حتی برا مامانم هم بعضی مواقع وسایل خونه میخرم😊😊
🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁
سلام به دوستان گلم
بنظرم برای خرید جهیزیه وسیله کم ولی با کیفیت بخرید
وسایل برقی همه چیز استفاده نمیشه و خیلی کاربرد ندارن بعد هم توی کابینت هستن و در روشون بسته و توی دید نیستن
به جاش سرویس و ظروف پذیرایی مهمان (سینی و استکان و قندون،میوه خوری و شیرینی و ظرف شکلات و پیش دستی و کاسه آجیل و... که ست هم باشن) ،سرویس قاشق چنگال وسایل سفره که تو دید مهمون هستن آنتیک و شیک باشن
❌️وسایلی مثل سرخکن مخصوصا اون سرخکن هایی که روغن زیاد میخان
❌️سبزی خوردکن،تخم مرغ آبپزکن،ساندویچ ساز بخارپز
و سرویس پلاسکو و
سماور و پاسماوری و ساعت ایستاده و گرامافون و خیلی چیزا دیگه که دوستان اشاره کردن کاربرد آنچنانی ندارن
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام به دوستان وحبیبه خانم
من دو سالی هست گوشه های لبم لک سفید آورده رفتم پیش متخصص پوست گفت پیسی نیست کرم دست ساز داد زدم خوب نشد الان گوشه ی لب دخترم هم همینطوره شده نمی دونم چیکار کنم
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
#احکام_دین ☀️🍃
حکم مسّ بچه سقط شدهی چهارماهه
پرسش :اگر انسان با جنینی که سقط شده است تماس داشته باشد باید غسل نماید؟
پاسخ :اگر کسى بچه سقط شدهای را که چهارماهه او تمامشده مس کند، غسل بر او واجب است اگر کمتر از چهار ماه تمام باشد، احتیاط مستحب غسل است.
حکم غسل مسّ میّت در صورت فوت جنین در شکم مادر
پرسش :مادرى که در شکم خود جنین مرده دارد؛ آیا باید برای نماز، غسل مسّ میّت انجام دهد؟
پاسخ :در فرض سؤال غسل مس میت واجب نمیباشد ولی بعد از خارج کردن بچه سقط شده چهار ماه، غسل مس میت بر او واجب میشود.
حکم غسل در صورت تماس با جنین فوتشده در شکم مادر
پرسش :چنانچه دست پزشک با جنینِ مرده داخلِ شکمِ مادر تماس پیدا کند، آیا غسل مسّ میّت بر او واجب میشود؟
پاسخ :تنها در صورتى غسل مسّ میّت واجب میشود که تماس در بیرون از رحم انجام گیرد و نیز جنین چهار ماه بوده باشد.
حکم تغسیل زن کافری که بچه مسلمان در شکم دارد
پرسش :اگر زن کافری که بچهای مسلمان در شکم دارد باهم بمیرند باید غسل داده شود؟
پاسخ :در فرض سؤال، غسل و کفنودفن بهصورت مسلمانان ندارد.
حکم تغسیلِ میّت کافری که مسلمانزاده است
پرسش :آیا میشود اولاد مسلم آنکه کافر است را غسل داد؟
پاسخ :غسل ندارد و در قبرستان مسلمانها هم دفن نشود.
محدوده زمانی برای انجام غسل مستحبی روز
پرسش :غسل مستحبی روز را تا چه زمانی میتوآن انجام داد؟
پاسخ :غسل مستحبی روز را تا غروب آفتاب میتواند انجام دهد.
محدوده زمانی اعتبار غسل زیارت
پرسش :غسل زیارت تا چه زمانی معتبر میباشد؟
پاسخ :معمولاً اگر غسل زیارت را روز انجام دهند تا آخر روز و اگر شب باشد تا آخر شب (طلوع صبح) معتبر میباشد.
اولویت غسل جمعه بر استحمام
پرسش :آیا استحمام در مقابل غسل جمعه کراهت دارد؟
پاسخ :اقوی تقدم غسل جمعه میباشد.
زمان انجام غسل جمعه
پرسش :غسل روز جمعه را در چه ساعاتی میتوآن انجام داد؟
پاسخ :وقت غسل جمعه از اذان صبح روز جمعه است تا ظهر، اگر در این زمان انجام نشود میتوان در روز شنبه (بهقصد قضا) یا در روز پنجشنبه (عصر پنجشنبه یا بعد از غروب آفتاب درصورتیکه احتمال قابلتوجهی بدهد روز جمعه موفق به غسل کردن نمیشود) آن را بجا آورد؛ البته شب جمعه یا بعد از اذان ظهر روز جمعه تا روز شنبه نیز میتوان غسل جمعه را به نیت ما فی الذمه بجا آورد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام من یه پسر شیش ساله دارم .پیش دبستانی میره بچه ها را اذیت میکنه .میزنیشون امروز
#پاسخ_اعضا 💜🍃
سلام و خسته نباشید...
در جواب عکس انگشت اون اقایی که حشره زده...چندسال پیش یکی از اشناهای ما پاش اینطور شده بود.بهانش رفتن خار داخل انگشت پاش بود...بعد از کلی عفونت و عکس و ازمایش و نمونه برداری تو بیمارستان امام رضای مشهد تشخیص دادند که مویرگهاش باریکه و خون رسانی درست انجام نمیشه بعد از پروسه درمان رفتند از توی مشهد روستاهای اطراف برای زندگی...به نظر من شما هم جدی پی گیری کنید چون زود زخمتون وسیع میشه...با ارزوی شفای همه بیماران..صلوات جهت فرج امام زمان🙏
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
در جواب اون خانمی که گفتند بچه ۱۲ماهشون چشمش عفونت میده....
عزیزم عملش اصلا سخت نیست
فامیلای ما بچش همینطور بود عمل کرد و خداروشکر خوب شد الان۱۸ساله شده ماشاالله...فرج امام زمان صلوات🙏
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقت بخیر کنار چشم اون خانم چربی زیر پوسته برامنم شد باسوزن فرو کردم چربی زرد فشار دادم همش درآوردم .هر چی بمونه سفت تر بزرگ تر میشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
دختر خانم ها فرقی نداره پسر بچه ها خانم ها سوزش خارش دستگاه واژن تناسلی دارن از روغن زیتون یا جامد استفاده کنند آب رو آتیشه عفونت شدید سه روزه عفونت ضعیف یک روزه پسر بچه ها بعد روغن حوله گرم بزارن همون لحظه خوب میشن من بالای صد نفر با این دستور خوب شدن به شکر خدا گفتم دردی از بیماری علاج شه .اون خانمه هم عابسه گازی مقعدش میزنه بگو پوست انار الان فصلشه بجوشونه ولرم شد بشینه تو لگن یک ساعت و بعد روغن جامد بزنه در روز سه بار انجام بده حتماً خیلی خیلی عالیه امکان داره خوب شه نیاز به دکتر هم نداشته باشه
عفونت زخم زردچوبه روغن جامد دقیقا دونه نمک دوتا سه تا دونه مخلوط یک روزه بدترین عفونت خوب میشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
پریودیش بیست روزه روز ششم و هفتم کشک بخوره یک قاشق نه بیشتر، ظرر داره ،روز هفتم بند میاد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
چشم بچش عفونت داره کنا بینی بطن هست روغن زیتون بزنه آروم از کنار بینی با یک انگشت آروم ماساژ بده به سمت گونه بچه بچه باد سرد نخوره بیرون نبره وتو خونه قلیون سیگار نکشند
عرق سوز دواش فقط روغن جامد هست فقط روغن جامد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
جواب سوال 💖💖
دوست عزیزی ک میخوان برن کربلا التماس دعا من تازه از کربلا اومدم
کربلا بازار امام صادق خیلی جنس ارزونه ک سرکاروان حتما بهتون میگه چون نزدیک اب فرات هست چادر رنگی ارزونه و لباس و حوله . بازار امام صادق ی مغازه هست تموم جنس هاش ۱۵۰ تومنه شومیز و تکپوش های جنس خوبی داره شلوارا بیرونی هم کیفیت عالی ۱۵۰ تومنه . شما قدم ب قدم کربلا ک بری حاجت میدن التماس دعا فراوان
تو نجف هم تموم کیف شونی کوچیک و بزرگ ۱۵۰ تومنه . تو کربلا هم دمپایی های جنس خوبو عالی و خوشگل و ارزونی هست
حتما دینار بگیرید خیلی بصرفه تره
لوازم ارایشی بهداشتی و اسپری های خوبی داره😍
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
جواب سوال💖💖
دوست عزیزی ک آسنترا مصرف میکنن منم میخوردم حتما باید با دستور پزشک قطع بشه 🚫بعد اقدام به بارداری کنید . اگه داروی اعصاب دیگه ای میخورید حتما با پزشک و ماما مشورت کنید بعد اقدام به بارداری کنید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به همه
در خصوص دوست عزیزی که فرمودند بچه ی دوازده ماهشون چشم سمت راستش از بدو تولد عفونت میکنه
دوست عزیز حتما دکتر به شما یاد داده چه جوری گوشه ی چشم بچه رو ماساژ بدی
شک نکن با ماساژ دادن براحتی مجرای اشکی چشم بچه باز میشه
من خودم تجربه داشتم اصلا نترس ،هیچ چیزی مثل ماساژ مجرا رو باز نمیکنه
فکر نکن دارو که استفاده کنی مجرای اشک باز میشه
ماساژ بده روزی چند بار
سلامتی آقامون و تعجیل در ظهورشون صلوات🍃
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به دوستان گل امثال مهسا زیاد هستند حرف گوش نمیدن خودشون کوچیک وخوار میکنن منم ی خواهر دارم بامردی معتاد مشکل روانی شدید داره ازدواج کرد هرچی بهش گفتیم بیابیرون نیومد به حرف مادر شوهرش گوش کرد خودش بدبخت کرد الان یک دختر سه ماهه داره شوهر هم خودش اذیت میکنه میزنه هم بچه ازار میده بالب دهان کثیف دود سیگارلب دهان بچه مک میزنه ازار های دیگه اورژانس اجتماعی کاری نکرد هرموقع بلایی بد سر مادر بچه اومد مددکارمیفرستم حالا خواهرم میخواد بیاد بیرون دیگه تو خونه اسیر شده دعاکنید شوهره ومادرش نابود شه دختر مردم بدبخت میکنن مادرا تورا خدا قسم وقتی پسرت مشکل روانی داره معتاده واسه راحتی خودتون پسراتون زن ندهید
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مهسا همینجوری به حمید زل زدم و که حمید گفت مهسا چرا نمیفهمی نمیخوامت؟...چرا تو
#داستان_زندگی 🌸🍃
مهسا
وقتی این حرفای بیتارو شنیدم یه حس غرور کاذب وجودم رو فراگرفت ! دروغ نمیگم از این خوشحال شدم که بیتایی که این همه اذیتم کرد داشت اذیت میشد ولی بااین حال دلمم براش میسوخت و نمیخواستم به هیچ وجه توی زندگیش بمونم! نیشخندی به همراه بغض زدم و گفتم نگران نباش دارم از این خونه میرم!...محسنم سر یه ماه منو فراموش میکنه و شما هم میتونین به زندگیتون برسید! منتظر جوابی از سمت بیتا نشدم و سریع رفتم تو اتاق وسایلم رو جمع کردم و بعد رفتم و قبل از رفتن از اون خونه به بیتا گفتم حلالت میکنم ...بابت همه ی آزا...رایی که حقم نبود و تو بهم دادی! بعدم سریع از خونه زدم بیرون و سوار ماشین حمید شدم یه ربع گذشت تا دیدم حمید با محسن اومدن محسن رفت داخل خونه و حمید اومد سوار ماشین شد نگاهی به وسیله هام کرد و گفت همه ی چیزاتو برداشتی؟ با ناراحتی سرم رو به معنی بله نشون دادم و حمید حرکت کرد ! زنگ زد به منصور و منصور گفت من با رفیقم که هتل داره هماهنگ کردم مهسارو ببر فلان هتل! حمیدم همینکارو کرد و منو برد اونجا و به یه خانوم معرفیم کرد اون خانوم تا فهمید من کی هستم با مهربونی راهنماییم کرد و یه اتاق خیلی لوکس و بزرگ رو بهم داد ! واقعا اگه هر دختری جای من بود خودش رو برای منصور تلف میکرد ولی من دل به حمید بسته بودم و از این شرایط پیش اومده خوشحال نبودم از طرفیم احساس تنهایی و بی کسی میکردم اخه هرچی باشه خانواده ام منو به حال خودم رها کرده بودن! از پنجره ی هتل به بیرون نگاه کردم که دیدم حمید داره با یه دختره خیلی صمیمی صحبت میکنه ! دلم لرزید ! باهم میگفتن و میخندیدن و به نظر میرسید دختره از کارمندای هتله ! بغضم رو قورت دادم و بعد از ربع ساعت حمید رفت و دختره اومد داخل هتل با خودم گفتم حتما این همون دختری بود که منصور میگفت!
نتونستم خودم رو کنترل کنم و سریع رفتم پایین ! میخواستم با این دختر حرف بزنم و ببینم کیه که اینقدر دل حمید رو برده! میخواستم ببینم این دختر کیه که اینقدر خوبه که حمید به خاطرش چشماشو رو همه بسته! رفتم پایین و این طرف و اون طرف رو نگاه میکردم و چشمام دنبال اون دختری میگشت که بذر نف..رت ازش توی قلبم کاشته شده بود ! که یهو دیدم داره میره سمت آشپزخونه هتل! پشت سرش رفتم و گفتم حتما اونجا رفته نظارت کنه از گوشه ی در نگاهش میکردم که دیدم رفته داره ظرفارو مرتب میکنه و باقی مونده ی غذاهارو توی ظرفا میریزه دور! که شنیدم یکی صداش زد مرجان زود باش ظرفارو بشور کلی کار داریم! اون لحظه هنگ بودم و شک کردم که این واقعا با حمید باشه! آخه حمید با اون همه پرستیژ و باکلاسی کجا و رابطه با یه ظرف شور کجا؟ همینجوری توی فکر فرو رفته بودم که دختره برگشت و منو دید! چشماش رو ریز کرد و نگاهی بهم انداخت و گفت میتونم کمکتون کنم خانوم؟ چشماشو که دیدم فهمیدم چرا حمید عاشقش شده چشمای درشتش معصومیت داخلش موج میزد و میخورد ۲۸ ۲۹ سالش باشه! ظاهر خوبی داشت و درعین حال مظلوم بود لاغر و قد بلند و ظریف و سفید بود! به خودم اومدم و گفتم راستش راستش من راه رو گم کردم میخواستم غذا سفارش بدم که گفت شما برید داخل لابی ...سفارشتون رو ثبت کنید براتون آورده میشه! نفس عمیقی کشیدم و رفتم تو اتاقم داشتم دیوونه میشدم با خودم میگفتم یعنی حمید میخواد با این ازدواج کنه؟ آخه اینم که پرستیژ اجتماعی نداره و ظرف شور هتله! ولی بازم با خودم گفتم بابا اخه مگه هرکی با حمید بگه و بخنده عاشقش شده؟ شاید اصلا فامیلشون بوده یا حمید رو که میشناسی کمکش کرده ! با این همه ی فکرا نمیتونستم خودم رو کنترل کنم و رفتم پیش مرجان! منتظر موندم تا از اشپزخونه اومد بیرون ! یه نگاه بهم انداخت و گفت خانم شما باز راه رو گم کردین؟...بزارید راهنماییتون کنم! دست خودم نبود اخمی کردم و گفتم راه رو گم نکردم با تو کار دارم مرجان خانم ! مرجانم از روی مهربونی لبخندی زد و گفت بفرمایید درخدمتم ...شما منو میشناسید؟ ابروهام رو بالا انداختم و گفتم اول شما باید به من بگید که حمید رو از کجا میشناسید؟
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍏
✅ #سویق_عدس
🔹دستور تهیه: عدس را آسیاب کنید. بدون روغن تفت دهید تا پخته شود و از حالت خامی خارج شود.
🔹مقدار و زمان مصرف : صبح ناشتا ۲ قاشق غذا خوری.
🔹موارد مصرف :
هیجان خون
جوش
خارش
سرگیجه
گر گرفتگی وگرمی درون
غلبه صفرا
عصبانیت
بیخوابی
دلشوره استرس
تشنگی
غلظت خون
فشار خون
خون ریزی زنانه و خونریزی روده و کولیت روده
💐 عوامل روشن کننده صورت انسان .
❤️ بادنجان .
امام صادق علیه السلام فرمودند در فصل خرما چینی ، زیاد بادنجان بخورید ؛ زیرا شفای تمام دردهاست ، روشنی صورت را زیاد کرده ، رگها را نرم می کند.
❤️ عدم مداومت بر خوردن تخم مرغ .
امام رضاعلیه السلام فرمودند خوردن دائمی تخم مرغ ، باعث ایجاد کک و مک در صورت می شود.
❤️ حنا زدن .
امام صادق علیه السلام فرمودند حنا زدن ، بدبوئی را بر طرف می کند ، طراوت و تازگی صورت را زیاد می کند ، بوی دهان را خوش می سازد و فرزند را خوش سیما می کند.
❤️روغن مالی .
امام علی علیه السلام فرمودند روغن ، پوست را نرم کرده ، قدرت مغز را زیاد می کند ، مجاری آب را در بدن باز می نماید ، کثافت پوست را بر طرف می کند و رنگ صورت را روشن تر می نماید.
❤️ کدو .
پیامبرصل الله علیه و آله فرمودند کدو بخورید؛زیرا کسی که ان را بخورد،اخلاقش خوب و صورتش شاداب می گردد.
آن ، طعام من و پیامبران قبل از من است.
❤️ عدم مالیدن آستین به صورت .
ده چیز پیری می آورد:...........مالیدن آستین به صورت (خشک کردن صورت با آستین).
❤️ مویز .
پیامبرصل الله علیه وآله فرمودند مویز چه خوب طعامی است!دهان را خوش بو می کند و به رنگ صفا می دهد.
❤️ به .
پیامبر صل الله علیه و آله فرمودند (به)میل کنید؛زیرا به رنگ،صفا می دهد و فرزند را خوش سیما می کند.
❤️ نمک .
امام صادق علیه السلام فرمودند کسی که روی لقمه اول غذایش نمک بریزد،کک و مک صورتش را از بین می رود.
❤️ دست کشیدن به صورت بعد از وضو .
امام صادق علیه السلام فرمودند دست کشیدن بر صورت بعد از وضو،کک و مک را برطرف کرده و روزی را زیاد می کند.
📚 منبع:الکافی ج۶ ص۲۹۱
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽