#پرسش_اعضا 🌻🍃
سلام به همگی من مشکلی دارم توروخدامشاوره میخوام هرکی تواین گروه میدونه بهم کمک کنه ثواب داره من خانم۳۳ساله ای هستم شوهرمم ۳۶سالشه حدود۱ماهی میشه آرامش اززندگیم رفته شوهرم تابهش میگم چقدپول درآوردی یااینکه امروزسرکاربودی چکارکردی شروع میکنه به دادبیدادکرون منوکتک زدن ظرف پرت کردن توخونه بچه هامم استرس گرفتن ازترسش اصلااینجورنبوده الان اینجورشده هرچی فک میکنم نمیدونم علت چیست درعوضش همیشه قربون صدقه ام میرفت عشقم عشقم بهم میگفت هرچی میگفتم میگفت چشم نمیدونم چطوریهواینجورشده ولی ناگفته نمونه نزدیک به ۱۰روزهست باهم رابطه نداریم ینی دعواودادبیدادمیکنه منم دیگه نفرت پیدامیکنم درضمن بدون مقدمه میره سراصل مطلب فقط سعی میکنه زود تموم شه منم اونجوردوس ندارم خودم فک میکنم مال اینه حالانظر شماچیه😔😔
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام،یه سوال 🌾
شوهر خواهرم آدم بد دل و شکاکی بود.سالها یا نذاشت خواهرم جایی بره یا خودش اسکورتش میکرد.
حالا بعد سالها که خوب شده و کلا عوض شده،معلوم شده معتاده(تریاک).البته نه اون معتادایی که تو تلویزیون نشون میده.شغل خوب داره،پرستیژ اجتماعی داره،پول میزنه به کارت خواهرم،کارت هدیه،کارت یارانه ...هر روزم نمیکشه.
خواهرم بشدت غمگینه.بارها دعوا کرده،همسرش زیر بار نرفته،بعدم گفته باشه،دیگه نمیکشم.ولی دروغ گفته. همسرش بخاطر موقعیت شغلیش نمیزاره کسی بفهمه.
خواهرم میگه تا تنش سالم بود،روحش بیمار بود.الان که روحش سالم شده،تنش مریضه.
شما جای ایشون بودین چیکار میکردین؟
زندگی با آدم بد دل راحت تره یا معتاد؟
دو تا فرزند ۲۰-۱۵ ساله دارن.
ترنجم✨
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم لطفا پیام منم بزارید، خانمی ۴۰ ساله هستم، چندین سال است سرم لرزش داره، یکبار هم بوتاکس کردم جواب مطلوبی نداشته،از رابطه اجتماعی و جمع فراری هستم،خیلی عذاب آوره ،توروخدا اگه کسی مشکل منو داشته راهنمایی کنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم ممنون از گروه خوبتون ان شاءالله خدا بهتون خیر دنیا وآخرت بده .عزیزم من سوالی داشتم خواهش می کنم بذار تا دوستان نظر بدن وراهنمایی کنن.من دختری دارم ۲۲ ساله دانشجو هست خواستگاران زیادی داره ولی بدون اینکه اونا رو ببینه رد میکنه ومیگه فعلا قصد ازدواج ندارم .ضمنا هیچ کس هم تو زندگیش نیست که به خاطر اون خواستگار ها رو رد کنه . به نظر شما چکار کنم راضی بشه خواستگار رو ببینه . می ترسم موقعیت های خوب رو از دست بده .
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خواهر کسی تا حالا تو گروها پک پاک سازی بدن که میگن سودایی یا بلغمی یا صفرایی هستن خرید کرده که خوب باشه روز به روز کک ومک صورتم دستام داره زیادتر میشه برای سلامتی آقا امام زمان صلوات
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من دنبال کار پاره وقت در قم هستم دوتا بچه دارم سرپرست خانواده هستم در آمدی ندارم برجی 6تومان اجاره میدم خیلی نیاز ب کار دارم از خواهرای گلم در قم اگه کسی سراغ داره خواهش میکنم اطلاع بدن دعاتون میکنم خدا اجرتون بده
منطقه امام زاده ابراهیم زندگی میکنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان .من چند ساله کمر درد دارم. ام آر آی کمر انجام دادم گفتن ورم دیسک داری.کسی تا بحال ورم دیسک داشته؟راهی برای خوب شدن دارین لطفا راهنماییم کنین.
#ایدی_ادمین 👇🌸🌸
@adminam1400
#پرسش_اعضا ☀️🍃
سلام عزیزم ان شاءالله خیر دنیا و آخرت نصیبتون بشه
دوستان عزیز ریشه کنار ناخونم را با ناخن گیر گرفتم بعد چند روز گوشت اضافه آورده الان نزدیک یک دو هفته هست که خوب نمیشه تا به جایی میخوره خون میشه خیلی درد میکنه دکتر پوست رفتم اول گفت باید لیزر بشه باز گفت فعلا این پماد بزن اگر خوب نشد بیا لیزر کنم پماد(باکتروماد موپیروسین ۲ درصد) استفاده میکنم خیلی تاثیری نداره
لطفا اگه کسی راه درمانشو میدونه بگین
چه دارویی یا پمادی استفاده کنم
یا باید چه دکتری برم
پیشاپیش از راهنماییتون ممنونم
اجرتون با آقا امام زمان عج
#ایدی_ادمین 👇🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
وصیت نامه شهید اسدالله حسنوند
خداوندا! این بار روی زیبایت را به من بنما و مرا دیگر زنده به خانه و کاشانه ام برنگردان که دلم می خواهد که در آخرین لحظه های زندگی ام بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو به دست پدر و مادر و همسر و فرزندان کوچکم برسد و طومار دفترچه هستی ام با چنین برنامه ای بسته شود که خود این راه را با دل و جان پذیرایم.
بسم الله الرحمن الرحیم
«ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بأن لهم الجنه یقتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون» سوره توبه آیه 111
«خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنهایی که در راه خدا کارزار می کنند پس می کشند و کشته می شوند.»
عجب است انسان هایی که می دانند می میرند و می دانند در پای میز محاکمه الهی به بند کشیده خواهند شد اما باز نشسته اند و دست بر روی دست، می خورند و می خندند و آسوده و بی خیال می خوابند؛ چه عجب است داستان آدمی که می داند بعد از مرگ او را باز خواست می کنند اما بی خیال در یک زندگی آسوده روز را به معصیت می گذراند و شب آسوده همراه شیفتگان رویاها به خواب می رود.
خدایا تو خود می دانی که عشق و ایمان به تو و اطاعت از دستورات تو از روی آگاهی و کامل و شناخت شخصی ام می باشد و هیچ عاملی نمی تواند در ایمان من نسبت به تو خللی ایجاد کند بدانید قصد من از جهاد در راه خدا یک هوس یا یک احساس نیست .
از روی آگاهی و با شناخت به اینکه این سفر برایم برگشتی ندارد به این راه می روم و خدای عز و جل را شهادت می گیرم که تا آخرین نفس در راه مقدس حق برای یاری دین حق مستحکم و استوار و جان بر کف ثابت قدم باشم در حالی خود را عازم میدان حق علیه باطل می بینم که به لطف خدا قلبم خروشان و جوشان بر علیه ظالمین و درونم طوفنده از مهر رهبرم و در کل از خشم شده ام و از پای ننشینم تا با یاری الله و دیگر رزمندگان، کفر را از صحنه روزگار بردارم و یا اینکه همانند یاران حسین(ع) خون خود را در پهن دشت میدان، فدای اسلام و قرآن کنم .
در حالی عازم میدانم که جز به خداوند و روز رستاخیز معادش هیچ دیگری را حتی عزیزترین کسانم را یاد ندارم و آنقدر متاع دنیا برایم و در نظرم بی معنا شده است که حتی نمی خواهم به آنها فکر کنم، و در قلبم ندائی به گوش دلم می رسد که ای حب مقام، ای نفس اماره، ای خود پسندی، ای نخوت، ای شرک، ای حسادت، ای غیبت ای تهمت ای برچسب ای اضافه کار، مرا تنها بگذار، که برای خدا و در راه خدا کمی آرامش قلبی داشته باشم؛ تا کی ای حب مقام مرا به قلاده و بند می کشی؟! و حالا لحظاتی است که بر تمام این صفت های پست غیر انسانی پشت پا زنم و همه را چون مردارهای پست متعفن از خود دور کنم.
الهی من کمربندم را محکم کرده و به یاری حسین زمان قد علم کرده ام تا جان خود را به خریدارش که تویی بفروشم و حالا که در این راه بار سفر بسته ام و قدم بر می دارم و به سوی تو می آیم، تو را به خون سیدالشهداء و خون هفتادو دو تن بر دشمن زبون پیروزمان کن و پرچم عدل خود را در جهان به اهتزاز در آور و مرا که عاشق تو بوده و شده ام و آرزویم بعد از پیروزی اسلام شهادت است و بارها چه در کوه بلند قامت باز و دراز و چه در میان نخل های خرمشهر و چه در پهن دشت شرق دجله برای دیدارت مشتاق آمده، مأیوس برگشته ام، این بار تو را به جان مهدی(عج) عزیزت که روزی به همین زودی ها ظهور خواهد کرد و امام عزیز را یاری خواهد نمود قسمت می دهم این بار روی زیبایت را به من بنما و مرا دیگر زنده به خانه و کاشانه ام برنگردان که دلم می خواهد که در آخرین لحظه های زندگیم بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو به دست پدر و مادر و همسر و فرزندان کوچکم برسد و طومار دفترچه هستی ام با چنین برنامه ای بسته شود که خود این راه را با دل و جان پذیرایم.
در خاتمه از خداوند می خواهم رهبرم، این امید قلبم همیشه سلامت باشد و انقلابمان تا ظهور امام زمان بر پا و استوار و پیروز باشد و به بازماندگان شهدا صبر و استقامت خداوند عطا بفرماید و همه شما را به نماز و تقوی و صبر و حق پیشنهاد می کنم.
از خداوند بزرگ سلامتی پدر و مادر و برادران عزیزم و خواهرم و همسرم و مهدی عزیزم و طیبه کوچکم را می خواهم.
درباره شهید
شهید :اسداله حسنوند
نام پدر:علی اله
محل شهادت:چزابه
تاریخ تولد:۱۳۳۴
تاریخ شهادت:۳/۱۲/۱۳۶۲
محل تولد: الشتر روستای بتکی
قسمتی از زندگینامه شهید:
پرستوی مهاجر شهید اسداله حسنوند به سال ۱۳۳۴ در یکی از روستاهای توابع شهرستان الشتر بنام بتکی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده ای با خدا رشد و پرورش یافت . وی مقطع ابتدایی را در روستای دو آب علیشاهی گذراند و مقطع متوسطه را تا سال سوم در قلعه مظفری الشتر گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به شهرستان خرم آباد آمد و تحصیلات خود را در این شهربه اتمام رسانید.
شهید در سال ۱۳۵۶ به سربازی رفت و خدمت سربازی
خود را در مشهد مقدس در جوار مرقد امام رضا (ع) گذراند . وی تقوی و پاکدامنی را سر لوحه زندگی خویش قرار داد و از رذایل اخلاقی دوری می گزید و به نماز شب و تزکیه نفس ایام را سپری می کرد . بعد از اتمام دوره سربازی در بانک استخدام شد که بعد از چند ماه کار در بانک به دلیل وجود زن بی حجاب در بانک و عدم توجه آن زن به نصیحتهای او و بی توجهی رئیس بانک به خواسته شهید مبنی بر ممانعت از بی حجابی به ناچار از خدمت در بانک استعفا داد وبه شغل مقدس معلمی روی آورد وی سپس سرپرستی امور تربیتی الشتر را به عهد گرفت و مدتی نیز به عنوان سرپرست کمیته امداد امام خمینی (ره) منصوب شد. و از طرف اداره کل آموزش و پرورش لرستان پست تحقیق و کار گزینش به وی محول گردید . شهید حسنوند بارها در میادین نبردحق علیه باطل شرکت جست و با روحیه ای بالا و شجاعتی وصف ناپذیر ایثار و رشادتهای فراوانی از خود نشان داد . این سردار شهید در حمله ولفجر ۶ بعنوان آرپی جی زن به قلب دشمن تاخت و در مصاف با دشمن بعثی در منطقه چزابه به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام به همگی من مشکلی دارم توروخدامشاوره میخوام هرکی تواین گروه میدونه بهم کمک کنه
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام اقایی که سرطان داشتید ونامزد کردیدانشالله شفاپیداکنید ولی پیامتومیخوندموکفری میشدم اول اینکه مریضیتونوپنهون کردیددوم اینکه ببخشیدا بخشیدا حق داشته اگه خیانت کرده بااین اخلاقورفتارشما. اتفاقا ازشما مردزندگی درنمیاد نه اون بنده خدا. واقعا متاسفم براتون بااین درکوشعورتون از ازدواج😡
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام
درجواب خانومی دخترش ۴ سالشه ازهمه قایم میشه سلام نمیکنه
دختر منم ۴ سالش بود یهویی ازاین اداها درمیورد خیلی اذیت مبکرد
مثلا از مردهای جوون فرار میکرد پشتم من یا باباش قایم میشد تا از اتاق بیرون نمیومد باید میگرفتم زبر چادرم میومد بیرون چه بساطی داشتیم😅
یه بار تالار رفتیم عروسی داماد وقتی اومد رفت زیر میز قایم شد
مشاور یا کاری نکردیم یه مدتی بعد خودش خوب شد به یکسال نکشید
حالا ازدواج کرده😊
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام خانمی که عکس پوست سر دخترش گذاشته وگفته پوست پوست شده
دختر منم همینجور شده بود وچون می خاروند زخم میشد دکتر بردم جواب نداد تا دکتر داروخونه شامپو ضدشوره موی چرب اویدرم بهش داد از بار دوم که استفاده کرد شروع به خوب شدن کرد تا الان که چند سال میگذره خوب شده ومشکلی نداره فقط موهاش هم با کش محکم نبنده وغذای تندوسرخ شده وخیار هم نخوره
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام خدمت ادمین عزیز وهمه اعضای خوب ودوست داشتنی.
این مورد رابرای برادر عزیزی می نویسم که بعد از اون خانم دختر هم کلاسی شون دیگه هنوز نسبت به کسی حسی ندارند .وبعضی ها گفتند بعد از ازدواج عاشق می شوند.
من بر اساس تجربه و این که از خیلی مشاورهای دیگه هم شنیده ام که تو ازدواج حتما حتما باید طرف به دلتون بشینه .واز لحاظ قیافه وظاهر طرف باید براتون دوست داشتنی باشه .و بالاخره یه احساسی را در شما زنده کنه نه این که کاملا بی تفاوت باشید .
پس کمی صبر کنین تا کسی را پیدا کنین که به دلتون بشینه وبعد ازدواج کنین که خدای نکرده بعد مشکلات سر راه تون سبز نشوند.
ان شاالله که موفق باشید
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام ممنون از کانال خوبتون درموردعکس پشت گوش دختر خانم که پسوریازیس داشت دکتر خوب درهمدان که درمیدان ابوعلی سینا دکتر فرشچیان که داروخانه هم دارن یه پماد دست ساز میده فوری فوری خوب میشه انشالله
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام و ادب خدمت ادمین محترم و صبور ان شاء الله در پناه حق شاد و سربلند باشند
دوستان عزیزان سروران گرامی حتما پیش اومده براتون که گاها اتفاقی براتون افتاده و دلتون میخواهد حقیقت براتون روشن بشه اگه مایلید که به حقیقت برسید این ذکر رو زیاد تلاوت بفرمایید
الله نور السموات و الارض والله بکل شی علیم البته میدانم کل قران معجزه است لیک قرائت بعضی از ایات خیلی واضح تر.....
من خودم معمولا خدا توفیق بدهد روزی 100 مرتبه این ذکر را با و ضو بعداز نماز تلاوت میکنم ام داستان
در سفر حج یکی از هم اتاقیهایم مقنعه اش گشاد و برای نماز سنجاق میزد گفتمش بده من برات درستش میکنم خلاصه مقنعه رو درست کردم بعداون هم اطاقیمون گفتم منم سوزن نخ نیاز دارم میشه بر دارم گفتم بر دار و خوابیدم تا بیدار شدم گفت ببخشید سوزنتون گم شد هر چه گشتم پیداش نکردم در لحظه گفتم به لباسته با تعجب گفت غیب میگی اول لباسمو گشتم بعد تخت و فرش رو
خلاصه فردا از راه زیارت خانه خدا اومد گفت راستشو بگو ببینم از کجا فهمیدی سوزن به لباسم بود ه گفتم چطور گفت تو اتوبوس دیدم مرتب یه سوزن فرو میره تو بدنم فکر کردم چیزی منو میگزه از اتوبوس اومدم تو هتل لباسم رو در اوردم دیدم سوزن به لباسمه بنده خدا خیلی تعجب کرده بوددددد
اونوقت بهش گفتم شمام دوست داشتی که اینطور دقیق بفهمی سعی کن روز 100 مرتبه با وضو رو به قبله این ایه شریفه قران رو تلاوت بفرمایید البته دوستان باید مرتب بخونید نه اینکه یه روز بخونید انتظار داشته باشید تا اخر عمرتون ......
دلتون دریای عشقتون خدایی
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام وادب خدمت دوستان عزیزی که مرا مورد لطف خودشون قرار دادند و در مورد دلنوشته ام که هدف از ان تنویر اذهان دوستان در راستای حفظ بهداشت عمومی برای پرورش کودکان سالم و تندرست بود اظهار نظر کرده اند را سپاس میگویم
حقیقتا با خواندن بیانات شما متوجه مسئله مهمی شدم وان اینکه مادر شوهرم چه انسان فهیم وباکمالاتی بودند که وقتی صادقانه به ایشون تذکر میدادم با کمال میل میپذیرفتند انسان در هر مقام ومرتبتی که باشد نباید غرور داشته باشه من حقیر وقتی مطلبی رو عنوان میکنم یا دیگران هدف بیان واقعیتهای زندگیه لطفا به جای اینکه گارد بگیرید منطقی جواب بدهید به امید روزی که همه مادر شوهرها و عروس خانمها و زن دادشها با همدیگه مهربان و صمیمی باشند و به دور از حقد و حسد و کینه از زندگی لذت ببرنددلتون دریایی عشقتون خدایی
❌🌸🌺❌🌸❌
14.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ بیستهای خطرناک!
🎙 #دکتر_سعید_عزیزی:
⛔️ اگر همه نمرات دانشآموزی بیست باشد #خطرناک است. این یعنی دارد به او #فشار میآید و تو متوجه نیستی. این فشار بالاخره از جایی بیرون خواهد زد.
⛔️ چگونه نظام #آموزشی فعلی دارد فرزندان ما را #کوتوله بار میآورد.😱
⛔️ فرزند ما هر تواناییای که داشته باشد در این سیستم #ارزشی ندارد و فقط به او میگویند نمره ریاضی تو چند است.❌
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
روزى على (ع ) به ميثم تمار فرمود: تو پس از من دستگير مى شوى و به دار آويخته مى گردى و با حربه اى واقع خواهى شد، روز سوم خون از دهان و بينى تو جارى خواهد گرديد، چنان چه محاسنت را رنگين خواهد كرد اينك منتظر همان خضاب باش و تو را به در خانه عمرو بن حريث به دار مى آويزند و تو دهمين نفرى هستى كه مصلوب مى شوى و چوب دار تو از ديگران كوتاه تر و نزديك تر به بيت تطهير است . اينك بيا تا درخت خرمايى را كه بر آن صليب مى شوى به تو نشان دهم ، على (ع ) درخت را به او نشان داد و او روزها مى آمد و در زير آن نماز مى گذارد و مى گفت : خدا به تو بركت دهد اى درخت خرما كه براى تو آفريده شده ام و تو براى خاطر من آبيارى گرديده اى و پيوسته متفقد آن نخله بود تا هنگامى كه قطع شد و وى از محل صلب خود با اطلاع گرديد. ميثم هرگاه عمرو بن حريث را مى ديد مى گفت : من همسايه تو خواهم بود، همسايگى را خوب مراعات كن ، عمرو كه از قضيه بى خبر بود مى گفت چنان مى كنم مى خواهى خانه ابن مسعود يا خانه ابن حكيم - كه هر دو مجاور وى بودند - خريدارى نمايى .
ميثم در سالى كه به فيض شهادت نايل شد به حج بيت الله مشرف گرديد. بر ام سلمه وارد شد پرسيد: تو كيستى ؟ گفت : من ميثمم . گفت : سوگند به خدا نيمه شبى از رسول خدا(ص ) شنيدم از تو ياد مى كرد و سفارش تو را به على (ع ) مى نمود.
ميثم پرسيد: حسين (ع ) كجاست ؟
گفت : در بستان خودش مى باشد. گفت : آن جناب را از آمدن من اطلاع بده كه مى خواهم عرض سلام نمايم و ملاقات ما حضور حضرت پروردگار خواهد بود. ام سلمه عطرى حاضر كرده و محاسن او را خوشبو ساخت و گفت : به زودى همين محاسن خون آلود خواهد شد، ميثم از آن جا به كوفه آمد، عبيدالله فرمان داد او را دستگير كنند چون وارد دارالكفر پسر زياد شد گفتند: اين مرد از همه كس موقعيتش نزد على (ع ) زيادتر بوده پسر زياد تعجب كرد و گفت : واى بر شما همين مرد عجمى اهميت بسزايى نزد على (ع ) داشته ؟ گفتند: آرى ، پسر زياد از او پرسيد: پروردگار تو در كجاست ؟ پاسخ داد: در كمين ستمكاران است و تو يكى از آنهايى . پسر زياد برآشفت و گفت : تو با آن كه مردى عجمى هستى كارت به جايى رسيده كه با من اين گونه درشتى مى نمايى بگو بدانم آقاى تو در خصوص عملى كه من با تو انجام مى دهم چه فرموده ؟ گفت : آقاى من فرموده : من دهمين نفرى هستم كه به دست تو به دار آويخته مى شوم و دار من از همه كوتاه تر و جايگاه دار من نزديك به بيت الطهاره است . ابن زياد گفت : اكنون من خلاف فرموده او انجام خواهم داد. ميثم گفت : چگونه ممكن است بر خلاف فرموده او رفتار كنى با آنكه آن حضرت آن چه فرموده از گفته رسول خدا(ص ) بوده و او هم از جبرييل از خداى متعال استفاده مى كرده . بنابراين چگونه مى توانى با اين وعده مخالفت نمايى و من مى دانم در چه محلى از كوفه به دار آويخته مى شوم و من نخستين آفريده اى هستم كه در سرزمين اسلامى لجام زده مى شوم .
ابن زياد پس از استماع اين سخن دستور داد او را حبس كرده و همراه او مختار بن ابى عبيده ثقفى را نيز محبوس داشت ميثم در حبس به او خبر داد تو از حبس نجات پيدا خواهى كرد و خونخواهى حسين (ع ) مى كنى و اين بدبخت را خواهى كشت .
هنگامى كه پسر زياد مختار را طلبيد تا بكشد بلافاصله نامه اى از يزيد رسيد كه مختار را آزاد كن و آسيبى به او مرسان . عبيدالله طبق دستور، مختار را آزاد كرد و فرمان داد تا ميثم را به دار بياويزيد، در راه مردى با ميثم ملاقات كرده گفت : بى جهت به قتل تو حكم كرده زيرا از كشتن تو فايده اى حاصل نمى شود.
ميثم لبخندى زده گفت : من براى اين درخت خرما آفريده شده و او را براى من پروريده اند. چون او را به چوب دار آويختند و مردم در كنار خانه عمرو بن حريث اطراف او گرد آمدند، عمرو گفت : سوگند به خدا او همواره مى گفت : مجاور تو خواهم شد، آن گاه به كنيزش دستور داد زير آن درخت را جاروب كرده آب بپاشد و مجمره عودى حاضر نمايد.
ميثم در همان حال ، فضايل بنى هاشم را نشر مى داد، به ابن زياد اطلاع دادند كه اين جوان شما را رسوا كرد، وى برآشفته فرمان داد تا دهنه به دهان او بزنند و او نخستين آفريده مسلمان بود كه بر دهان او لجام زدند.
كشتن ميثم ده روز پيش از ورود حضرت امام حسين (ع ) به عراق بود. روز سوم كه از دار كشيدن وى گذشت او را با نيزه زدند ميثم تكبير گفت و در آخر روز دهان و دماغ او خون آلود شد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
⭕️سنگسار شدن یک زن توسط شوهرش
ساعت 7:30
#واقعی 😔
دیروز تو تهران میخواستن حکم رو اجرا کنن، خیلی وحشتناک بود!
زن رو گذاشته بودن تو چاله و تا سینه زیر خاک بود
به شوهرش التماس میکرد که ببخشتش، اما مرد دستش را پر از سنگ کرده بود و منتظر دستور قاضی بود و با تمام انزجار نگاهش میکرد و میگفت که باید قصاص بشه
زن التماسش میکرد، اما مرد فقط دنبال قصاص بود و فریاد میزد و به زن لگد میزد... کاملا دچار جنون شده بود و میگفت مگه من چیکارت کرده بودم و خودش رو میزد.
خیلی دردناک بود... ترس در چشمان زن موج میزد و با صدای بلند داد میزد که منو ببخش، بخاطر دختر کوچیکمون منو ببخش، قول میدم که جبران میکنم...
عده ای داد میزدن ببخشش و عده ای دیگر میگفتن بکشش!
شوهر رو به قاضی کرد و گفت حکم رو اجرا کن، قاضی به زن گفت که وصیتی نداری؟
زن گفت فقط به من اجازه بدید یک بار دیگه بچه ی خودم را شیر بدم...
بچه ی ۲۰ ماهه را براش آوردن و زن را از خاک بیرون کشیدن تا به بچه شیر بدهد.
اما در عین ناباوری ....👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
چه صبری داری خدا😭👆
⛔️دعای پایبند کردن شوهر به زن وزندگی
اگر زنی شوهرش به زن دیگر تمایل پیدا کرده یا از زنش سرد شده و مالش را جای دیگری خرج میکند این دعا را بنویسد و در لباس خود نگه دارد شوهرش میل به زن دیگری نمیکند و از غریبه سرد میشود و محبتش به همسرش چند برابر میشود..👇👇🔮
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
عالیه این دعا 😳👆
#دردو_دل_اعضا ❤️🍃
پرسش
سلام میکنم خدمت مدیر گروه وهمه خواهران وبرادران ممنون از گروه خوبتون🙏🙏🙏دوستان من هروقت شما مشکلی براتون پیش میاد براتون ازه ته دل دعا میکنم وبا غم هاتون منم ناراحت میشم خداشاهده خودم مشکل دارم دیگه بریدم گفتم با شما درمیون بزارم شاید کمکم کنید😔من سه تا فرزند دارم شوهرم کارگره از یکی ار روستاهای اصفهان هستم خودمم خانه دارم دختر ۱۵سالم حلا ۳سال میشه درگیر مریض صرع شده😔اول دکتر گفت صرع خفیف حلا انگار زیادتر شده دخترم باید شبی روز نزدیک هشت یا هفت تا قرص قوی بخوره که هر ماهی قرصاش ۳ملیون میشن چون آزاد هستن دخترم هر دماهی یک بار تشنج میکنه که تا پنج دقیقه طول میکشه از حال میره لرزش بدن داره زبونشا گاز میگره کف بلا میاره😭😭حلا چند روز پیش یادش رفت دوروز قرص نخورد همون روز ۳بار تشنج کرد منم نمیدونستم قرصهاش را نخورد بیشتر که تشنج میکنه سرش ضربه میخوره چون وقتی سر پاهست تشنج که میکنه سرش یا میزنه تو دیوار یا میزنه زمین حلا دوسه روز پیش سرش زده تو اپن آشپزخونه گوشش زخم شد صورتش زخمی شده چند بار بخاطر همین ظربه ها به سرش استفراغ کرد بردیم ام آرای گرفتن گفتن خوشبختانه چیزش نشده شما را بخدا رهنمایم کنید دیگه بریدم😔همش باید تو فکرش باش موقع حموم رفتن یا دستشویی رفتن یا وقتی میره مدرسه همش میگم خدا نخوره زمین سرش ظربه نخوره یه وقت جایی تو کوچه تشنج نکنه کسی به دادش نرسه 😭چند وقت پیش گفت دیگه خسته شدام از بس قرص خوردام اومده رفته ۳۰عدد قرصهاش را خورده خواست خودکشی کنی حلا هم میبرمش پیش روان پزشک ومشاوره افسرده شده بیشتر چیزها یادش میره قرصهاش را بخوره یا وقتی پریود میشه نوار بهداشتیش را عوض بکنه 😔😔دوستان شمارا بخدا بگین چیکار کنم دیگه افسرده شدام استرس تمام بدنم را گرفته شما کسی را داشین که این مریض دختر منا داشت خوب شده باشه یعنی هست که دخترم خوب بشه یا باید تا آخر عمر این مریض سرش باشه این سه سال هم سه تا دکتر عوض کردایم بازهم حالش همون جوره ببخشین طولانی شده🙏خواهشن اگردکتر خوب برای مریض صرع پیدا کرداین آدرس بدین دخترم را ببرم پیشش ممنون میشم جوابم را بدین منم مادر نگران 😔🙏🙏🙏🙏🙏
❓❤️❓❤️❓❤️❓❤️❓❤️
با سلام خدمت دوستان عزیز
بنده 6 ماه هست با خانومم عقد کردم، من 33 ایشان 26 سال دارن، با اینکه از لحاظ مالی به شدت پایین تر از من بودن ولی به دلیل اخلاق بسیار خوب و خود ساخته بودن، جوری که عمرشون به بطالت نگذرونده بودن و تفاهم افکاری داریم، به همین خاطر من مسائل مالی رو نادیده گرفتم، ایشون پدر و مادرشون فوت شدن و 6 تا برادر و 4 تا خواهر دارن که همگی بزرگتر هستن.
بنده قصد دارم که با تمام شون قطع رابطه کنم، حالم ازشون بهم میخوره، دلایلی هم که دارم اینه؛
اصلا خواهرشون واسه شون مهم نیست اصلا نمیپرسن مرده ای زنده ای؟، من شب بله برون خودم هزینه شام دادم به خانومم که جلوی فامیل هامون که از راه دور میان زشت نباشه، آخر شب گرسنه بر نگردن.
خودم وام ازدواج رو گرفتم، ضامن و همه چی با خودم بود، فقط خانمم اومد امضا کرد، الان هم دارم خودم جهیزیه واسه ش میخرم با همون پول خودم هم قسطش رو میدم و مطمئنا کفاف نمیده و باید نزدیک 30 میلیون بذارم روش که این ها رو فقط خودم میدونم، که این ها واسه م مهم نیست.
از چیزی که واقعا عذاب میکشم اینه که برادر و خواهرهاش اصلا واسه شون مهم نیست این دختر چیکار میکنه، میدونم شرایط سخته ولی ماهی 100 تومن بذارن روی هم حداقل قسط وامش رو بدن به هیچ جا بر نمیخوره.
اینم بگم الان تمام هزینه هاش رو خودم میدم، هر چی لازم داشته باشه واسه ش میخرم ولی این بی خیالی برادرهاش غیر قابل تحمل هست واسه م، آدم اینقدر بی معرفت که خواهر بی پناهش رو ول کنه به حال خودش.
من همسرم رو دوست دارم ولی وقتی شرمندگی رو توی چشم هاش میبینم خیلی ناراحت میشم، به نظر شما قطع رابطه با چنین افرادی صحیح هست، اینم بگم قدرت عملی کردنش رو دارم.
ممنون از راهنمایی هاتون
#ایدی_ادمین👇🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️🍃 پرسش سلام میکنم خدمت مدیر گروه وهمه خواهران وبرادران ممنون از گروه خوبتون🙏🙏🙏دوست
آتی:
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام. در جواب مادر ی که گفته بود بچه ش و اون خانم که خواهر ش صورتشون جوش داره باید کبدشون پاک سازی بشه
من هم پسرم خیلی صورتش جوش داشت تا اینک یک روز دیدم توی تلوزیون ی دکتر پوست که تو طب سنتی هم مهارت داشت گفت برای از بین بردن جوش هر شب ی قاشق خاک شیر بریزید توی لیوان واب داغ کتری روش بریزید بزاری تا صبح بمونه بعد ی قاشق سرکه انگبین بدونه عرق نعنا داخلش بریزید وتا
چهل روز نیم ساعت قبل از صبح هانه مصرف شود البته سرکه انگبین رو خودتون درست کنید .ما از این دستور خیلی نتیجه خوبی گرفتیم.
و اون خانم که گفتن بی اختیاری روده دارن مشکلش به احتمال زیاد مال یبوست هست باید یبوست برطرف بشه .وبه احتمال زیاد رودهاش سرد هستن باید مشکل سردی گوارش و رودها برطرف بشه
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام عزیزم حتمن مشاور برو تراپیست خوب یعنی من هم مشکل تورا داشتم ولی الحمدالله مشاور کمکم کرد شوهرم بی کاربود یادداشت به من داد گفت به شوهرت بده گفت قبل ازازدواج باید شاغل باشد خداراشکر حل شد توفکرنباش
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام وقت همه عزیزان بخیر.
دخترخانمایی که میگن صیغه محرمیت خوندیم مثلا با دوست پسرشون؟آیا با اجازه پدر یا ولی محرم میشن ؟ یا نه ؟
دخترا تو این موردها خودتون گول نزنید یه دختر برای ازدواج چه موقت چه دائم باید اجازه پدر یا ولی داشته باشن، در غیر اینصورت عقد باطله و محرمیتی نیست.
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام برای اون دوستی ک بعد از حنا گذاشتن پاهاش بی حس میشه عزیزم شما شاید حنا پاکتی میزنی ک شیمیایی و من خودم هم استفاده کردم اینطوری شدم حنای باکیفیت بگیرین از عطاری بستهبندی شده نباشه
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام
عزیزم اگه صیغه خوندین ورابطه عاشقانه داشتین اول یه پزشک برین تا خیالتون کامل راحت بشه بعد این رابطه رو تموم کنین ببین زندگی هم عاشقانه خوبه هم عاقلانه
ولی عاقلانه بهتره بعدعاشقانه منم مثل شما بودم تقریبا بعضی چیزها توجامعه میدیدم یه روز دعا کردم که خدایا شوهری به من بده که واقعا عاشقم باشه من مهم نیستم چون من بعدازدواج هم میتونم عاشق بشم
بعدازدواجم (خواستگارم بود ١٠ سال ) دیدم همسرم واقعا عاشقمه ولی عاقل نیست این شدکه من اصلا نتونستم عاشق بشم یه زندگی مثل مرده متحرک دارم باداشتن دوفرزندزندگی سردی دارم عشق باید باشه بانفربعدی اگه مطمین شدی ازدواج کن وگرنه به خودت یه فرصت تقریبا یک ساله ب
جواب خانمی که گفتن دعابرای پسروهمسرش نوشتن آیت الکرسی روبخونه بریزتوغذاوچای خیلی جواب میده
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام
لطفا هر کاری که میکنید رو سر خانواده ی شوهرتان سوار نشید خودتون رو جای اون ها بذارین و شرایطشون رو درک کنید .
الان همسر برادر من طبقه ی بالای خونه ی ما زندگی میکنه از شنبه تا پنجشنبه هم سرکاره و بچشو از ساعت هفت صبح تا پنج بعد از ظهر که میاد مامانم نگه میداره تازه اونم یه بچه ی شیطون که مامانم با اون ناراحتیه قلبیش باید همش دورش راه بره .
تازه عصرم که برمیگرده طلبکاره که چرا لباسش کثیفه چرا فلانه چرا بیساره تازه ناز خانومم باید بکشیم بعدم الان پنج ساله که ازدواج کردن هنوز جا به جا نشدن هر چقدرم که داداشم میخواد جا به جا شه خانوم رو مخش راه میره که نه چه کاریه و این حرفا کارشم دخالت تو زندگی منه اون رژو خریدی ؟ نه به پوستت نمیاد این چه شلواریه ؟ زیادی تنگه هر چی هم میخوام جوابشو بدم مامانم میگه احترامشو نگه دار آخه چه قد ؟
خسته شدم دیگه الان دو ساله هر خواستگاری که برای من میاد خانوم حسودیش گل میکنه کشته ما رو نه این در حد شما نیست نه اون زیادی قدش کوتاهه نه اون اصلا با تو تناسب نداره انگار اون میخواد باش زندگی کنه تازه پدر من که همین جوری گیر هست بدتر میشه یعنی تازگیا تصمیم گرفتم یه ماهی مرخصی رد کنم مامان بابامو بر دارم برم شیراز خونه ی عموم تا شاید شرایط یه کم تغییر کنه .
حرفم به عروسا اینه که تو رو خدا یه کم مراعات کنید ما گناه نکردیم فامیل شوهر شدیم . پدر مادره منم هر دو ناراحتی قلبی دارن دارم پرپر میشم براشون خیلی نگرانشونم مخصوصا مادرم که یه کمی هم افسرده شده اصلا دارم دق میکنم :-(
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام روز همه عزیزان بخیر درپاسخ آقایی که فرمودن سرطان داشتن وموقع ازدواج پنهان کردن میخام عرض کنم من مادر ۶۰ ساله هستم ،کارمند بازنشسته ام از رو صداقت وتجربه این جملات رو واسه شما مینویسم ،پسر گلم تو هنوز پسری مرد نشدی صداقت نداری ،ومادرتون هم خانمی صادق وپخته تشریف ندارن خیلی خود خواه تشریف دارین کاش قبل ازدواج کمی مطالعه میکردی ،کلاس های همسر داری شرکت می کردی بعد فکر ازدواج می افتادی ،فکر کنم شما بیشر یک کلفت ویک همبستر می خوایی نه یک زن ،خجالت بکش ،شرم کن یعنی چی باید پدرش تامین کنه،یعنی چی واسم هدیه میخرن، من