eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫( کانال اصلی اینجاست باقی کانالهای هم نام برای ما نیستند❌❌❌)
139.7هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
12 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ ایدی ادمین( ارسال پرسش و پاسخ)👇💗 @adminam1400 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب وبنر کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
KHAMENEI.IRQuran-page-320.mp3
زمان: حجم: 1.99M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه سیصد و بیست قرآن کریم، سوره مبارکه طه با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
🌱 💥 💥 💫به جهت (شخصی ) که بسیار خواب است و در مسایل دینی و دنیای خود کاهلی و سستی می نماید دو آیه آخر سوره طور : آیات 48 و 49 سوره طور وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ ﴿۴۸﴾ وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿۴۹﴾ را در ظرف شیشه ای با آب سیب و زعفران بنویسد و این نوشته را با گلاب بشوید و قدری سرکه انگور به آن اضافه نماید و آن شخص در وقت خواب اندازه دوقاشق از آن بخورد و تا سه شب این را ادامه دهد که در کار دین و دنیای خود نشاط پیدا می کند ان شاء الله 📖منبع : کلیات مفاتیح الحاجات ص 232 🌿🌺🌿 و 💫دعای مجرب جهت بازگشتن و حاضر شدن غائب در مخازن آورده اند که هر گاه کسی سوره مبارکه حمد را وارونه به نام غائب و مادرش بخواند بدون شک باز خواهد گشت هم چنین جهت حاضر شدن غائب این نام را ( یامالینوش ) بر سفال آب ندیده به نام کسی که غائب باشد بنویسد حتماحاضر خواهد شد ایضا برای مراجعت غائب با آب ریحان در کاغذی ( فیضعطکص ) بنویسد و در جای تاریکی دفن کند و باید که در وقت نوشتن نام غائب را بر زبان آورد. 📚 «چشمه رستگاری ص 186 و 187» ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 ۳ فروردین | حمل ۱۴۰۴ 🗓 ۲۲  ۱۴۴۶ 🗓 23 2025 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹سومین شب قدر 📆 روزشمار: ▪️8 روز تا عید سعید فطر ▪️15 روز تا سالروز تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع ▪️22 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام ▪️32 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام ▪️38 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت ❇️ یکشنبه ۱۰۰ مرتبه : یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام "ای صاحب جلال و بزرگواری" ❇️ روز که به اسم امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها می‌باشد، می‌شود، روایت شده است که در این روز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده شود. ❇️  (یا ) ۴۸۹ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. ✅ شب : طبق آیه ی ۲۳ سوره می‌باشد. ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ⛔️ برای روز مناسبی است‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ✅ برای رفتن روز مناسبی است. 🔰زمان : از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. 🔸امروز روز مبارکی است. 🔸امروز برای شروع کارها خوب است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود بهبود یابد. 🔹کسی که امروز گم شود، خیلی زود پیدا میشود. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن خوب است. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹خرید و فروش و تجارت، موجب سود است 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز متولد شود سالم خواهد بود. 🔸رسیدگی به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب است. 🔹حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث قوت دل است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 شکم 》 است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹مسیر رجال الغیب از سمت شمال میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🌸 پیداڪردن    🌸 هر ڪس « آیة الکرسی» را ۱۴ مرتبه بخواند از دزد و ڪم بودن بار محفوظ بوده و در آن زیادی حاصل می شود و اگر آن را صبح داخل اش ۳ مرتبه بخواند رونق می گیرد و اگر در منزلش هر روز بخواند از دزد محفوظ می ماند. منابع: ڪلیات مفاتیح الحاجات ص 130 ☜ صبح04:40 طلوع آفتاب06:04 ☜ ظهر12:11 اذان عصر15:40 ☜ آفتاب18:19 اذان مغرب18:37 ☜ عشاء19:24 نیمه‌شب شرعی23:29 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی ۱۱:۰۴ ظهر 🤲 خواندن در زمان میشود.
3.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯 مجالس و دارند 🗯 نکته جالب درباره تأثیر مجالس و محافل مختلف در روحیه و احساسات درونی انسان ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام خانمی که شوهرش وابسته مادرشه منم33 سالمه شوهرم40 یازده ساله که ازدواج کردم سه تا پسر دارم شوهر منم دقیقا اخلاقش همینجوریه با این تفاوت که شوهر من بیکاره از صبح که بیدار میشه هنوز دست وصورتشو نشسته میگه باید برم عجله دارم سریع صبحانه میخوره میره خونه مامانش هر کاری داره براشون انجام میده مادرشو میبره خونه خواهراش یا اونا رو میاره خونه مامانش یا میره خرید خلاصه ده ساله که کارش همینه مامانش اینا یه مغازه دارن که یه کم چیز میز بهش میدن هرچه که دلش میخواد نه اون چیزی که من لازم دارم برا لباس و کفش و وسایل شخصی خودم که هیچی هر روز باهم دعوا داریم سر این مسئله بعضی وقتام میگم ولش کن بزار بره یعنی تحت هیچ شرایطی خونه نمیمونه حتی اگه بچه هام مریض باشن یا مهمون داشته باشیم خداحافظی میکنه میگه کار دارم میره و نمیاد تا مهمونا برن (خواهر یا برادرام مهمون غریبه نداریم خدارو شکر) خیلی هم خانوادش روش تاثیر میزارن خیلی اخلاقش بده از اولش بد بود روز ب روز دار بدتر میشه همین الان که داشتم پیامتو میخوندم داداشش که با زنش خونه مامانش زندگی میکنن زنگ زد نان بگیره ببره برا مادرش بعد اون خواهر زادش زنگ زد که خودشو مامانشو ببره خونه مادرشوهرم همیشه مادر خواهرشو میبره عروسی مهمونی یا عیادت مریض که ‌هیچ وقتم منو باخودشون نمیبرن میگن ماشین دیگه جا نداشت که تو رو ببریم (ماشین از خودشون هست) بعضی وقتام که مادر شوهرم تنھاس شبا پیشش میمونه منم خونه با بچه های کوچیک تنهام ناهار و شام همیشه اونجاس(غذای خوب دارن همیشه ولی غذا خودمون ساده س نمیگیره که درست کنم) همه اخلاقای مادرشو داره وسواس غرغر و... دیگه خسته شدم از دستش نمیدونم چیکار کنم همه اخبار خونه رو هم میره میزاره کف دست مامانش اینا فقط یه بخشی از مشکلاتم بود منم نمیدونم چیکار کنم هر کاری کردم این اخلاقش عوض نمیشه فقط سعی کن کمتر راجع به این مسئله حرف بزنی ما همیشه بحث داریم با هم نتیجه نگرفتم شما سعی کن زیاد به روی خودت نیاری با اینکه خیلی سخته و غیر ممکن از خانوادش هم بد نگو حساس تر میشه شاید یه روز به خودش بیاد دوست عزیزم خدا بهمون صبر بده ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜 سلام خسته نباشید دوستان عزاداری شماها قبول روزه نماز تو قبول درگاه حق من دیشب قم رفتم برای تک تک شما دعا کردم انشاه الله حاجت رواه شین ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫( کانال اصلی اینجاست باقی کانالهای هم نام برای ما نیستند❌❌❌)
#پرسش_اعضا 🌻🍃 منم ی مشکلی دارم دخترم شبها تو خواب همش ناله میکنه بیدارش میکنم ولی دوباره همین طو
❤️🍃 سلام.منم دقیقآشرایط شمارودارم.ودیگه ازاونجازده شدم.وفقط روزمادروعیدامیرم.تازه اونم گاهی نمیرم.مادرشوهرم فقط بچهاش وتاحدودی ونوه هاشومیخاد.آدم بایدبراخودش ارزش قائل باشه وجایی بره ک بخانش.حالاشمادیگه خوددانی بریدیانرید.اصلاایناشایدخوششونم نیادمابریم.وگرنه میگن چرانمیاید 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام اوخواهریکه گفته خواهر شوهراش دخالت میکنن.اجازه دخالت بهشون نده ک حدخودشون بدونن وروزبروزسوارزندگیت نشن وازاینکارادست بردارن.فقط شوهرتوبسمت خودت بکشون ک حمایتت کنه 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام وعرض ادب به مدیر گروه وحبیبه خانومه عزیز،از خانوم های عزیز وبزرگوار میخوام اگر کسی ذکر ویا دعایی میدونه واسه این که بفهمیم اون کسی که سنگ قبر داداشم رو زده شکسته واقعا ممنون میشم راهنماییم کنید تا بفهمیم چه کسی سنگ قبر روشکونده،داداشم اصلا با هیچکس دشمنی نداشت.بزرگواران عزیز خواهش میکنم کمکم کنین.واز اون خانومی که با خوندن ذکر میتونه کمکمون کنه خیلی ممنون میشم.لطفا پیامم رو اورژانسی جواب بدن از همگی وگروه خوب حبیبه خانوم سپاسگزارم،باور کنین قصدمان فقط بدونیم کار چه کسی بوده لطفا اگر ذکری هستش ونتیجه داره اونو به اشتراک بگذارید ممنونم از تمام عزیزان گروه، 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام در پاسخ به اون خانمی که به همسرشون خیانت کردن و همسرش فهمیده وبخشیده اما طلاهایی که از اون آقا گرفتید هنوز پیشتونه ونمیدونی چکارش‌کنید ...به هیچ وجه طلاها رو به خانوم اون آقا ندهید شما حق ندارید بخاطر حتی چند صد میلیون طلا ویا برداشتن دین ازگردن خودتون یه زندگی دیگه رو خراب کنید و وضعیتی که خودتون دارید رو برای اون خانواده بوجود بیارید ....وهمچنین حالا که توبه کردید وپشیمان شدید حق ندارید دوباره آبروی خودتون رو ببرید ....با دفتر مرجع تقلید خودتون تماس بگیرید ویا به صورت نا شناس به گرو هایی که پاسخ مسائل رو شرعی می‌دهندپیام بدهید . (یا به پیوی ادمین گروه بروید ).واز اونجا کمک بگیرید بهتون میگن چکار کنید ...خیلی از‌این گروها توی ایتا فعالیت می‌کنند اگه پیدا نکردید پیام بزارید من چند تا لینک براتون بفرستم 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام طاعاتتون قبول در جواب دوستی که گفتن ۳۹ سالشونه وپیشنهاد همسرشونو برای بارداری بچه سوم جلو ی خانم بردارشون مطرح کردن وایشون گفتن سر پیری معرکه گیری میخواستم بگم دوست عزیزم شما هنوز خیلی جوونی احساس پیری میکنم یعنی چی؟ دوست من شش ماه پیش بچه سومش را در چهل وپنج سالگی بدنیا آورد یه پسر خوشگل وسالم به لطف خدا خواهرش هم بالای چهل سال سومین بچشش یک ماهه بدنیا امده همکار خواهرم پنجاه سالگی ا ولین بچش بدنیا آومد سالم خدا راشکر چون دیر ازدواج کرده بود اعتماد به نفست را بالا ببر عزیزم 🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 ببخشید اون خانمی که گفتن دکتر مزاری که مشهد هستن آیا شماره تلفنی ازشون دارن؟ آیا برای مشکلات مغزی هم درمانی دارند؟ خداخیرتون بده جوابو بفرستید 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام وقت بخیر اون خانمی که دگترمغزواعصاب میخاستن دگترمهرزادخیلی خوبه بیمارستان بهشتی توهمان بیمارستان کارگرنژادکارمیکنه شهرکاشان هست 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 یه دوستی پیام داده بود که شب‌های قدر چکار کنیم برای بچه‌دار شدن عزیزان آیه های ۴۹ و ۵۰ سوره شوری رو روی یه کاغذ بنویسید و بخونید و همراه یه مقدار صدقه توی همون صفحه‌ی قرآن بذارید. واسم زوجین رو هم بنویسید. ان‌شاءاللّه حاجت روا شوید. من همونی هستم که این عمل رو به نیت خواهر زاده‌ی همسرم پارسال انجام دادم و امسال گل پسرش تقریبا دوماهشه. البته امسال به نیت تمامی اعضای این کانال انجام دادم هرچند اسم زوجین رو ندارم. التماس دعا غریبی در کرمانشاه 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام من مامان همون دختر دوسال دوماه هستم ک گفتم خیلی گریه میکنه از اون بنده خدایی ک نوشته بودن زن داداششون روی تخم مرغ دعایی مینویسن و میشکنن بپرسم اون دعا چیه ک روی تخم مرغ می‌نويسن و اینکه روش شکستن تخم مرغ رو هم بگن ممنون چون خودمم فک میکنم شاید چشم خورده از وقتی ک عکس های دخترمو استوری کردم اینطوری شد 😔😔 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫( کانال اصلی اینجاست باقی کانالهای هم نام برای ما نیستند❌❌❌)
دلم ضعف میرفت و از رو ناچاری اون غذا رو خوردم ... دست پخت خاله رحیمه بود .. .تشخیص ادویه هاش کار سخت
Maryam Eta: ❤️🍃 ماهرو با خنده گفت این دختره یه دختر شبیه خودت ..‌. چقدر خوشگل ... هر دوشون رو روی سینه ام انداخت و گفت : خدایا حکمتت رو شکر سی ساله چشم انتظارم و اجاقم کوره و تو یه لحظه دوتا بچه میدی ... چرا به من ندادی ؟ این همه سال چرا به من لطف نکردی ... گریه میکرد و من به صورت کوچیکشون خیره بودم‌... نمیدونستم چطور خدارو شکر کنم ...چطور تشکر کنم ... بوشون کشیدم چقدر بوی مالک رو میدادن ... بغضمو فـ.ـ.ـرو خوردم ...بند نافشون رو گره زد و با نخ بست و برید و گفت : مبارکت باشه خانم ... لباس بچه ندارم .. . چادر اورد و زیرشون انداخت و گفت : بهشون شیر بده ... الان حست میکنن .. الان میخوان مادرشون رو بشناسن .... درد تموم شده بود ... مگه میشد اون همه درد تموم بشه و با بدنیا اومدن بچه ها انگار از اول دردی نداشته باشم ... زن لبخندی زد و گفت: من مریم هستم ...منو نمیشناسی بچه بودی تو حموم دیده بودمت ... اقات خدابیامرز خیلی دوستت داشت . ..بخـ.ـت و اقبالت بلنده .. همین که خدا دوتا بچه گذاشت تو دامنت برات کافیه ... بلند شد و گفت : خونه ما رونق عمارت نداره ولی بزار برات یه مر غ گوشتشو کباب کنم ... باید یچیزی بخوری تا جون تو بدن این بچه ها بیاد ... دستهام یخ بود و گفتم : شیر ندارم ... _ میاد شیرت عجله نکن .... بیرون رفت و من به بچه هام نگاه میکردم و گریه میکردم ... مالک کجا بودی که ببینی خدا چه فرشته هایی بهمون داده .... یکی از گوش های دخترم سوراخ بود و نگاه کردم‌ اونم از طرف خدا نشونه داشت ... لای ملحفه پیچیدمشون ... چه مظلومانه زایمان کردم ... با دردی که داشتم بلند شدم ... خودم اطرافمو تمیز کردم لباسهام خیس عرق بود ... مریم روسریشو دور سرش پیچیده بود اومد داخل برام لباس اورده بود و گفت : بیا خانم اینو تـ.ـ.ـنت کن تا رختتو بشورم ... ازش تشکر کردم‌... نگاهی به صورتم کرد و گفت : رنگت زرد شده بزار الان مر غ رو روی اتیش میپزم بخور... _ زحمت نکـ.ـش مالک خان بیاد میریم عمارت . ..تمام این زحماتت رو جبران میکنم ... دستی به موهام کشید و گفت : راحت باش . ..برامون رختخواب تمیز اورد و همه چیز کـ.ـثیف رو بیرون برد ...بوی مر غ کباب شده میومد و بچه ها اصلا گریه نمیکردن ... انگار هنوزم تو شـ.ـ.ـکمم بودن . ..بقدری کوچیک بودن که هر دوشون اندازه بچه گـ.ـربه هم نمیشد .... انگشت هاشون رو شمردم و خیالم راحت شد .. مریم در رو با پا باز کرد و گفت : باید بیدارشون کنی شیر بدی بهشون ... سینی رو روی پـ.ـاهام گزاشت و گفت : جـ.ـ.ـیگر مر غ و گو شتشه ...بخور تا گرمه... سرمو پایین انداختم و گفتم : چطور تشکر کنم ؟‌ با شوخی گفت : به مالک خان بگو عوضش بهم گو سفند بده ... _ قول میدم بهتون دهتا گوسفند بدم ...این لطفتون رو جبران میکنم ... صدای درب حیاط اومد و مریم گفت : تـ.ـند تـ.ـند بخور انگار ار باب اومد ... برم جلو پاهاش رو اب و جارو کنم ..... مریم بیرون رفت و من یکم از اون تکه مرغ ها خوردم‌. ..حق داشت تـ.ـ.ـنم گرم میشد و جـ.ـ.ـون میگرفتم... صدای مریم نمیومد و چرا پس داخل نمیومدن ... مریم هر اسان خودشو انداخت داخل میخواست درب رو از داخل قفل کنه که نمیزاشتن .... متعجب نگاه میکردم‌. .‌. به من نگاه کرد و گفت: نمیزارم ... من تو امانت حـ.ـیانت نمیکنم ....این مهمون ماست ولی ز ورش نرسید و در باز شد شوهرش اومد داخل و افتاد به جـ.ـ.ـو ن مریم . ...میز دش و من از تر س بچه هامو بغـ.ـ.ـل گرفتم و خودمو جمع کرده بودم‌... چرا اونطور میکرد ... من مالک رو صدا میز...دم و مالک نبود ... مراد رو تو چهارچوب در دیدم .. .لـ.ـ.ـبهام خشکید و پـ.ـ.ـاهام سست شد ...محـ.ـ.ـکم بچه هامو به سینه فشـ.ـ.ـردم و گفتم : مالک داره میاد ...دیگه نمیزاره دستت به ما برسه ... مراد رو به مرده گفت : غلام‌ بس کن ... غلام عـ.ـصبی کمـ.ـ.ـر بند رو پرت کرد کنار و گفت: دیگه تو کارهای من دخالت نکـ.ـ.ـن ...برو بچه هارو ازش بگیر ... جیـ.ـ.ـییع میکشیدم و کمک میخواستم ...میخواستن بچه هامو بگیرن .. مریم با ا لـ.ـ.ـتماس گفت : اون تازه زا ییده بزار تا فردا اینجا بمونه ...درهارو قفل کنید ... صبح شد ببرش ... اون بچه ها تلـ.ـف میشن بدون مادر .. .همینطور زود بدنیا اومدن . ..بهشون ر حم کنید ... مراد نگاهم کرد و گفت : نمک نشناس ...بخاطر تو رفتم پی گاری تو فرا ر کردی ؟‌ جلو اومد و خواست با مشت منو بز نه .. .مریم خودشو رو.م انداخت و گفت: بچه هاش کوچیکن . ..به بچه هاش ر حم کن ... مراد با لگـ.ـ.ـد به شونه ام ز...د و گفت : بچه ها برای تو و غلام مگه اجاقت کور نبوده ... بیا این دوتا برای تو بزرگشون کن ...
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫( کانال اصلی اینجاست باقی کانالهای هم نام برای ما نیستند❌❌❌)
دلم ضعف میرفت و از رو ناچاری اون غذا رو خوردم ... دست پخت خاله رحیمه بود .. .تشخیص ادویه هاش کار سخت
مریم یه لحظه مکث کرد و گفت:برای من ؟‌ _ اره من خودشو میخوام اگه نمیخوایشون میندازمشون جلوی گر گ ها ... شبونه بچه های مالک رو تیـ.ـ.ـکه تیکـ.ـ.ـه میکنن ... بجای یدونه دوتا هم بچه اورده .. مریم به صورتم نگاه کرد...تو چشم هام هزارتا ا لـ.ـتـ.ـ.ـماس بود و هزارتا خواهش ... مریم با اشک چشم بهم فهموند اروم‌ باشم‌... تـ.ـ.ـنش کـ.ـ.ـبو د شده بود و بخاطر من اینکارو کرد ..غلام و مراد بیرون رفتن و دوباره صدای اشنای قفل اومد ... مریم گریه میکرد و گفت : شرافتشو به طلا فـ.ـ.ـرو خته ... ا مریم گفت : اگه مالک خان بفهمه ...گردنمون رو خورد میکنه ... قلبم طوری میزد که انگار میخواست از جا بیرون بز...نه و گفتم‌: مراد نمیزاره من زندگی کنم‌. ... اگه مالک بدونه میاد اینجا ... _ غلام خیر ندیده نمیزاره بگم‌... دستهاشو گرفتم‌. ..بچه هام رو روی پـ.ـاهام گذاشتم و گفتم‌: بچه هام دستت امانت باشه ... هرچی شد مراقب اونا باش ...مراد چرا اومد چطور پیدام کرد ؟‌ مریم تو سر خودش زد و گفت : راست گفتن هر کسی نون دلشو میخوره ...حالا میفهمم چرا خدا به ما بچه نداد بخاطر قلب سیاه غلام ... اون غلام از خدا بی خبر به این فکر نمیکنه که گـ.ـناه این بچه ها چیه ؟ .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
وصیت نامه شهید علیرضا بنکدار ...پس از شما بازماندگان و تمام دوستانم که در همه جا با من بودید انتظار دارم که با صبر و بردباری الگو باشید و مبلغی باشید که تبلیغ یا جهاد می‌کند. ای عزیزان! امیدوارم مرا حلال کرده باشید و خواهرانم چون زینب(س) و برادرم چون علی(ع) و همسرم نیز فاطمه(س) گونه باشند. بسمه تعالی ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین خداوندا در این مبارزه پایداری را بر ما فرو ریز و گام‌‌هایمان را استوار ساز و بر گروه کافران پیروزمان گردان. ما عاشقیم، عاشق صبح، در بلندی معراج زندگی به صخره‌ها خورده‌ایم و کف نبودیم تا بمانیم منجلات شویم، ما شیفتیه‌ایم، شیفته رنگی به سرخی گل سرخ، رهسپاریم رهسپار نور تا بوی یاس گیریم ما خوانده‌ایم سرود شهادت را که بسپاریم تن را به گلوله و بگریزیم از زیستن به نابودی دنیا،‌ ما مانده‌ایم که ببینیم که این لحظه‌ها را که ببینیم چگونه تیر خصم یاران را می‌گیرد و به هنگام غروب ما را می‌برد. ما روسیه از دنیاییم که نگران نشسته‌ایم. خدای من! فردای قیامت که میان بندگانت داوری می‌فرمایی مرا به دیدارت شاد گردان،‌ خدای من! چنان کن سرانجام کار من را که در صحرای محشر روی آن داشته باشم که سرفراز آرم و جلال و جبروت تو را بنگرم. خدای من! در آن روز چنان به عفو و بخشش خود امیدوارم گردان که بتوانم دیده به دست جود و کرم تو بدوزم و سر به آستان فضل تو بسپارم. خدمت پدر و مادر عزیزم و خواهرانم و برادرم و همسر و فرزندانم! همانطور که می‌دانید هر انسانی سرنوشت خود را با اعمالش انجام می‌دهد. آینده خود را رقم زده و خود را پیدا می‌کند. اگر پیرو راه باشیم که به مقصود رسیده‌ایم وگرنه خویشتن خویش را به وادی برهوت برده‌ایم. خوشحالم از اینکه خداوند این توفیق را به من داد که در نبرد با کفر شرکت کنم و امید آن دارم که بتوانیم ما نیز چون علی(ع) که در محراب عشق به شهادت رسید در این راه به شهادت برسیم و با خون خود تبلیغی باشیم برای بازماندگان. زیرا که مسئله شهید و شهادت شاهدی است بر واقعیت. امید آن دارم که بازماندگان ما بتوانند این انقلاب الهی را که سرانجام پرچم پرافتخارش به‌دست مولایمان حضرت مهدی(عج) است که مهمترین بخش سازنده این انقلاب خون شهیدان است به ثمر برسانند. پس از شما بازماندگان و تمام دوستانم که در همه جا با من بودید انتظار دارم که با صبر و بردباری الگو باشید و مبلغی باشید که تبلیغ یا جهاد می‌کند. ای عزیزان! امیدوارم مرا حلال کرده باشید و خواهرانم چون زینب(س) و برادرم چون علی(ع) و همسرم نیز فاطمه(س) گونه باشند. امید آن دارم که پیکرم بازنگردد، امیدوارم که همچون فرزندان مفقودالاثر مادرم فاطمه(س) باشم که از روی هزاران شهیدی که بی هیچ تشییع جانشان را در راه خداوند و انقلاب فدا کرده‌اند شرمنده نشوم و می‌خواهم همچون شهدای گمنام باقی بمانم. در آخر از شما عزیزان خواستارم نگذارید پرچم پرافتخار اسلام بر زمین بماند که منافقان و از خدا بی‌خبرهای کوردل، بی خبران روزگار بتوانند آزادی ملت ما را سلب کرده و خون آنان را لگدمال نمایند و بر این پرچم ارزش بنهند. خدایا از تو می‌خواهم که مرا ببخشی و آمرزیده گردانی و نگذاری از قافله شهادت عقب افتم. امام این قلب امت را سالم و هر کس بر او دشمن روا می‌دارد نابودش سازی. یاران امام را همچون خامنه‌ای‌ها را حفظ بفرما و این انقلاب را به حکومت امام زمان ملحق نمایی. از همسر و خواهران و برادرم و عزیزان و دوستان و یاران و بستگان می‌خواهم که با دوری از وابستگی دنیوی با تلاش در نماز و دعا و نیایش زبان سخن با او را بیاموزید و نگذارید بند اسارت به جانمان بزند. خدایا خط‌های ضد ولایت فقیه و هر آن کس را که مخالف حق است نابودش ساز و در آخر آرزو دارم همچون بانوی پاک حضرت فاطمه(س) مفقود الاثر گردم که دست نامحرمان بر من نخورد شاید خداوند پذیرای وجود من گردد. « اللهی کفی بی عزا، ان اکون لک عبدا، و کفی بی‌فخر ان تکون‌لی.» «خداوندا برای من همین عزت کافیست که بنده تو باشم و همین افتخار مرا بس که پروردگار من باشی.» والسلام علی من اتبع الهدی علیرضا بنکدار ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽