#یک_نکته_از_هزاران 🌱
: بدى ❌
قال الله الحكيم : (عسى ان تحبوا شيئا و هو شر لكم
:چه بسيار چيزى را دوست داريد در واقع آن برايتان بد است
قال الصادق عليه السلام : (ان العمل السيى اءسرع فى صاحبه من السكين فى اللحم .
:كار بد زودتر در صاحبش از كارد به گوشت اثر مى كند)
شرح كوتاه :
بدترين مردم كسى است كه آخرت خود را به دنيا بفروشد، و از آن بدتر كسى است كه آخرت خود را به دنياى ديگران بفروشد.
بدى مصاديق زيادى دارد كه آنرا مى توان در (نافرمانى از حق ) خلاصه كرد.
فكر بد، عمل بد به بار مى آورد، عمل تابع نيت است ؛ چون شخص توكل ندارد، قدرت ظاهرى و موقتى دارد، به انواع بديها روى مى آورد و ترسى از جهنم در دلش نمى آيد.
هر يك از جوارح از گوش و چشم و زبان و دست را نوعى از بديها اختصاص دارد گوش به غيبت و چشم به ناپاكى و زبان به گفتن دروغ و دست به سيلى زدن به يتيم مى باشد، پس مراعات همه جوارح از بديها ضرورى است .
- جلودى 🍃
بعد از درگذشت امام كاظم عليه السلام هارون الرشيد خليفه عباسى يكى از فرماندهان خود را به نام (جلودى ) به مدينه فرستاد و دستور داد: به خانه هاى آل ابى طالب حمله كند، و لباس زنان را غارت نمايد و براى هر زنى فقط يك لباس بگذارد!
جلودى گفتار هارون را در مدينه اجرا كرد. چون نزديك خانه امام رضا عليه السلام آمد، حضرت همه زنها را در يك اطاق قرار داد و درب آن اطاق ايستاد و نگذاشت (جلودى ) وارد شود.
جلودى گفت : بايد داخل شوم و زنها را لخت كنم . امام قسم خورد كه زيور و لباس زنها را جمع كند و به نزدش بياورد، به شرط آنكه جلودى درون اطاق نيايد.
بالاخره در اثر خواهش حضرت جلودى قانع شد. امام داخل اطاق شد و طلا و لباس و اثاثيه منزل را جمع كرد و نزد جلودى قرار ده ، و جلودى همه را نزد (هارون الرشيد) برد.
موقعى كه مامون فرزند هارون الرشيد به سلطنت رسيد نسبت به جلودى غضب كرد و خواست كه او را بكشد.
امام عليه السلام در آن مجلس حاضر بود، از ماءمون تقاضاى عفو او را كرد. چون جلودى جنايت خود را نسبت به امام مى دانست ، فكر كرد كه الان امام درباره او به بدى عمل گذشته اش شكايت مى كند، فكر خطا در ذهنش آمد، رو به ماءمون كرد و گفت : ترا قسم به خدا مى دهم ، سخن امام رضا عليه السلام را درباره من قبول نكن ! ماءمون گفت : به خدا سوگند حرفش را قبول نمى كنم ؛ دستور داد گردن جلودى را بزنند و او را به قتل برسانند
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌿
سلام .خسته نباشین.۳روزی هست باکانللتون اشناشدم.عاالییی..من مادرم ۶۴سالشه.۲سال پیش متوجه شدیم بافامیل مردی رابطه نامشروع داره.یعنی بداینکه کلللللل فامیل واشنا و کللل شهرفهمیده بودن.مافهمیدیم..قبلا هم چندیین بارباکسایه دیگه شک کرده بودیم.ولی بااینیکی که نامزدمجردی بودندخییلی دقیق بامدرک دومادمون مارواگاه کرد.به رخش زدیم نالیدیم مردیم وزنده شدیم ولی انکارکردو باهامون دشمنی ودعواوحنگ .کلااابا همه سرجنگ داره.باهیییچکس نمیسازه.فک میکنه همه درحقش بدی کردندکه اون دکتریامعلم نیست.پدرم وبه زوربهش دادن.واون راضی نبود برای همین همیشه تردش کرده.پدرم چوپانه وییلاق میره تنهایی .آدم فقیرو آروم وبیرونی واجتماعی نییست..ولی مامیگیم الان دیگهوضعتون خوبه نوهابزرگن.بساز باهاش.که نساخت وباخیانتش نااابودمون کرد.دیگه مجال حرف ورابطه زیادباهاش نداریم.موندیم چکارکنیم.؟؟؟؟؟ابروواسمون نداشته.ارزوی مرگ میکنیم..دکترم نمیره.شماهییچ راهکاری برای رفع شهوت وارومی آدم سنگ دل وزیااادی حرارت وقوت داره..دوحالت داره همیشه.یاافسردستومیخابه.یاعاشق وقوت دارو وسرجنگ باهمه..که هردوشانمیشه تحمل کرد.خسته شدیم..دوست دارم مث مادرای دیگه آروم و بی ادعاو بی شهوت وعشق وعاشقی باشه...همیشه فک میکنه دختر۲۵سالست..نمیگ دیگه پیره حرف.مردم گوش نکنه.بامردای خراب که شیرش میکنن حرقشوناگوش نکنه.خواهسن کمک کنین.ممنون ازشما
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام آدمین جان خدا خیرت بده لطفا سوال منو بزار داخل کانال شاید از طرف خداوند گشایشی شد وراه حلی پیدا شد
خانمها تاحالا هیچ کدومتون تجربه ای در رابطه با لکه بینی اوایل بارداری داره؟ من دقیقا همین حول و حوش 50 روزگی لکه بینی میفتم تاالان 4تا بارداری داشتم هر همشم لکه بینی داشتم، سوالم اینه تاحالا کسی بوده سر همه حاملگی هاش لکه بینی داشته بوده، والانم بچه داشته باشه، اگر راه درمانی چیزی میدونین دریغ نکنین خداوند عوض محبتتون بهتون میده،
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام پسرم سر کار میرود حدود ۳ماه است که رفته خونه خودش تنبلی میکند سر کار نمیرود اگر دعا یا ختم است که پسرم برود سرکار ممنون اورژانسی
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید
باید بهتون تبریک گفت واقعا کانال بی نظیری دارید
اگه میشه سوال من رو در کانال قرار بدید
من یه دختر ۱۴ ساله هستم و ساله دیگه تعیین رشته دارم ولی از الان نگرانم من خودم تا چند وقت پیش میخواستم برم رشته انسانی کنکور دانشگاه افسری بدم ولی بعد گفتم که اگه در اینده قرار باشه مهاجرتی داشته باشم با مدرکی که از دانشگاه افسری بگیرم در کشور دیگه هیچ به حساب میاد میخواستم اگه کسی در این زمینه اطلاعی داره راهنمایی کنه در ضمن نمره پایان ترمم همیشه ۲۰ بوده متشکرم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وخسته نباشید ...من موهامو رنگ بلوند طلایی۸کردم کمی رو به نارنجی رفت رنگ موهام میخام دوباره رنگ کنم کسی راه حلی نداره نارنجیش بره...ممنون
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نامه_های_آسمانی 🕊
وصیت نامه شهید اسدالله حسنوند
خداوندا! این بار روی زیبایت را به من بنما و مرا دیگر زنده به خانه و کاشانه ام برنگردان که دلم می خواهد که در آخرین لحظه های زندگی ام بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو به دست پدر و مادر و همسر و فرزندان کوچکم برسد و طومار دفترچه هستی ام با چنین برنامه ای بسته شود که خود این راه را با دل و جان پذیرایم.
بسم الله الرحمن الرحیم
«ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بأن لهم الجنه یقتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون» سوره توبه آیه 111
«خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنهایی که در راه خدا کارزار می کنند پس می کشند و کشته می شوند.»
عجب است انسان هایی که می دانند می میرند و می دانند در پای میز محاکمه الهی به بند کشیده خواهند شد اما باز نشسته اند و دست بر روی دست، می خورند و می خندند و آسوده و بی خیال می خوابند؛ چه عجب است داستان آدمی که می داند بعد از مرگ او را باز خواست می کنند اما بی خیال در یک زندگی آسوده روز را به معصیت می گذراند و شب آسوده همراه شیفتگان رویاها به خواب می رود.
خدایا تو خود می دانی که عشق و ایمان به تو و اطاعت از دستورات تو از روی آگاهی و کامل و شناخت شخصی ام می باشد و هیچ عاملی نمی تواند در ایمان من نسبت به تو خللی ایجاد کند بدانید قصد من از جهاد در راه خدا یک هوس یا یک احساس نیست .
از روی آگاهی و با شناخت به اینکه این سفر برایم برگشتی ندارد به این راه می روم و خدای عز و جل را شهادت می گیرم که تا آخرین نفس در راه مقدس حق برای یاری دین حق مستحکم و استوار و جان بر کف ثابت قدم باشم در حالی خود را عازم میدان حق علیه باطل می بینم که به لطف خدا قلبم خروشان و جوشان بر علیه ظالمین و درونم طوفنده از مهر رهبرم و در کل از خشم شده ام و از پای ننشینم تا با یاری الله و دیگر رزمندگان، کفر را از صحنه روزگار بردارم و یا اینکه همانند یاران حسین(ع) خون خود را در پهن دشت میدان، فدای اسلام و قرآن کنم .
در حالی عازم میدانم که جز به خداوند و روز رستاخیز معادش هیچ دیگری را حتی عزیزترین کسانم را یاد ندارم و آنقدر متاع دنیا برایم و در نظرم بی معنا شده است که حتی نمی خواهم به آنها فکر کنم، و در قلبم ندائی به گوش دلم می رسد که ای حب مقام، ای نفس اماره، ای خود پسندی، ای نخوت، ای شرک، ای حسادت، ای غیبت ای تهمت ای برچسب ای اضافه کار، مرا تنها بگذار، که برای خدا و در راه خدا کمی آرامش قلبی داشته باشم؛ تا کی ای حب مقام مرا به قلاده و بند می کشی؟! و حالا لحظاتی است که بر تمام این صفت های پست غیر انسانی پشت پا زنم و همه را چون مردارهای پست متعفن از خود دور کنم.
الهی من کمربندم را محکم کرده و به یاری حسین زمان قد علم کرده ام تا جان خود را به خریدارش که تویی بفروشم و حالا که در این راه بار سفر بسته ام و قدم بر می دارم و به سوی تو می آیم، تو را به خون سیدالشهداء و خون هفتادو دو تن بر دشمن زبون پیروزمان کن و پرچم عدل خود را در جهان به اهتزاز در آور و مرا که عاشق تو بوده و شده ام و آرزویم بعد از پیروزی اسلام شهادت است و بارها چه در کوه بلند قامت باز و دراز و چه در میان نخل های خرمشهر و چه در پهن دشت شرق دجله برای دیدارت مشتاق آمده، مأیوس برگشته ام، این بار تو را به جان مهدی(عج) عزیزت که روزی به همین زودی ها ظهور خواهد کرد و امام عزیز را یاری خواهد نمود قسمت می دهم این بار روی زیبایت را به من بنما و مرا دیگر زنده به خانه و کاشانه ام برنگردان که دلم می خواهد که در آخرین لحظه های زندگیم بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو به دست پدر و مادر و همسر و فرزندان کوچکم برسد و طومار دفترچه هستی ام با چنین برنامه ای بسته شود که خود این راه را با دل و جان پذیرایم.
در خاتمه از خداوند می خواهم رهبرم، این امید قلبم همیشه سلامت باشد و انقلابمان تا ظهور امام زمان بر پا و استوار و پیروز باشد و به بازماندگان شهدا صبر و استقامت خداوند عطا بفرماید و همه شما را به نماز و تقوی و صبر و حق پیشنهاد می کنم.
از خداوند بزرگ سلامتی پدر و مادر و برادران عزیزم و خواهرم و همسرم و مهدی عزیزم و طیبه کوچکم را می خواهم.
درباره شهید
شهید :اسداله حسنوند
نام پدر:علی اله
محل شهادت:چزابه
تاریخ تولد:۱۳۳۴
تاریخ شهادت:۳/۱۲/۱۳۶۲
محل تولد: الشتر روستای بتکی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌿 سلام میشه سوال من رو اورژانسی بزارید چله انسان روچطوری انجام میدن؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام
#پاسخ_اعضا 💜🍃
اون خانمهایی که ورم معده و باکتری معده دارن هم بگم که منم سالهاست این مشکل رو دارم دکترم گفت ۸۰ درصد ایرانیا دچار باکتری معده هستن که باید از ۱۶ درصد کمتر باشه حالا خیلیا مثل من تا ۲۵۰ هم میرسه و خیلی خطرناکه من چندین ماه تحت نظر پزشک داروی شیمیایی مصرف کردم هم پاکسازی معده هم روده پشت سر هم روزانه ۱۲ تا قرص چرک خشکن و هلکوباکتری میخوردم اما بازم بعد یه مدت برمیگشت تا رفتم یه عطاری چند تا گیاه ترکیب کرد با یه پودر زرد رنگ برا دفع باکتری و یه پرهیز غذایی اونا رو انجام دادم خیلی بهترم حتی دیگه آروغ هم نمیزنم نفغ روده هام خیلی بهتره
به نظرم تحت نظر یه طبیب سنتی باشید به مرور نتیجه میگیرید تا طب نوین
حتما حتما هم از سردیجات و لبنیات و غذای فسفود و کنسروی پرهیز کنید من ۶ ماه حتی میوه کمپود میکردم میخوردم تا به نتیجه رسیدم الانم بهبود کامل نیست اما خیلی بهترم
و اینکه مراقب باشید کسی که معدش باکتری داره میتونی از طریق بزاق دهان منتقلش کنه یعنی ممکنه یه خانواده کامل مبتلا باشن و هر چی درمان کنی وقتی بقیه دارن فایده نداره و بازم دچارش میشی
با آرزوی صحت و سلامتی همه عضای کانال
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اون خانمی که دخترش شب جیق میزنه تو خواب براش از یه جای مطمئن حرز امام جواد بگیره آدابشم رعایت کنه اگه برا خونه اش یه قاب بگیره و برا کل خانوادش انجام بده ببندن به بازو که عالی میشه سوره جن و الرحمن روزانه تلاوت بشه داخل خونه صدای اذان بلند باشه سعی کنن از گناه کردن تو خونه غیبت پرهیز کنن حتی کارهایی که انجامشون هم کراهت داره انجام ندن شب حتما آیت الکرسی و چهارقل رو با صدای بلند حین خواب بخونن تو اتاقی که دخترش میخوابه سجاده پهن کنن و نماز بخونن و قران باز بزارن چهار گوشه خونه حتما چهار قل آویزان کنن شب تنها تو اتاق نخوابه غسل گردنشون نباشه و لباسشون پاکیزه باشه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام
میخواستم به اون مادرایی که داخل کانال هستن و بچه هاشون شیر نمیخورن بگم من برا دوتا بچه هام همین مشکل رو داشتم و برا دخترم تا دو سال و دو ماهگیش اصلا نمیدونستم رفلاکس داره هر دکتری میبردم میگفتن سالمه حتی سونو شکمی مینوشتن تا اینکه یه دکتر تو شهرمون گفت رفلاکس پنهان داره من از ۶ ماهگی دخترم به زور سینمو دهنش میزاشتم تا مک میزد
تا اینکه دکتر گفت بچه ات رفلاکس پنهان داره و بهش دارو داد یعنی اول از دز کم امپرازول ۲۰ استفاده کرد و دید تاثیرش کمه هر دو هفته یه بار که میبردم عوضش میکرد تا اینکه ناچرا نکسیوم براش تجویز کرد شکر خدا بعد مصرف مرتب بعد ۲ هفته کم کم بهبود پیدا کرد
و یه چیز دیگه هم بگم بخاطر مواد غذایی ناسالم و مصرف لبنیات و غذای سرد در دوران بارداری و مصرف قرص های شیمیایی الان همچین مواردی متاسفانه خیلی زیاد شده
خیلی مراقب سلامت خودتون و بچه هاتون باشید قبل بارداری سعی کنید رحم رو گرم کنید و در طی بارداری از سردیجات پرهیز کنید و از داروهای شیمیایی پرهیز کنید تا ان شاالله بچه هایی سالم به دنیا بیارید
التماس دعا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خانمی که سربچش زیاد عرق میکنه خواهرزاده منم همینجوره.دکتر میگه چندبار بهش شیراسب بدید و کلاس ورزشی ثبت نامش کن .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#همسرداری 🌿 دلیل و درمان همسرگریزی چیست ؟ اما در مورد همسرگریز بودن باید گفت شباهت آنها به گروه پ
#همسرداری 🌿
#ادامه
دلیل و درمان همسرگریزی چیست ؟
. از آنجا که این همسران از با هم بودن لذت نمیبرند، حرفی ندارند که بزنند، فصل مشترکی ندارند که با پرداختن به آن به لذتی مشترک دست یابند، حتی روابط صمیمانه و عاطفی آنها در این زندگی مکانیکی بدون رد و بدل کردن هیچ احساس و عاطفهای صورت میگیرد. آنها با هماند ولی تنها هستند.
علت واقعی این معضل ( همسرگریزی ) آن است که آنها در انتخاب همسر اشتباه کردهاند و متاسفانه بعد از ازدواج تازه متوجه شدهاند که به درد هم نمیخورند و هیچ فصل مشترکی ندارند.
چرا آنها از همسرشان میگریزند؟
داستان زندگی همسرگریزها از آنجا شروع میشود که با یک انتخاب غلط و به دنبال تصمیمی عجولانه با یکدیگر ازدواج میکنند؛ مثلا ناگهان عشق شدیدی نسبت به هم پیدا میکنند و بدون در نظر گرفتن تناسبهای لازم برای ازدواج پای سفره عقد مینشینند و زیر یک سقف میروند. تازه در این قسمت داستان متوجه شدند که در عرض همین مدت کوتاه دیگر از شعلههای عشق روز اول خبری نیست و انگار آنها هیچ تناسبی با یکدیگر ندارند. حتی حرف هم را نمیفهمند و چون به محض حرف زدن با یکدیگر دچار سرخوردگی و کشمکش میشوند به تدریج از هم فاصله گرفته و تصمیم میگیرند لذت همصحبتی با همسر را با چیز دیگری جایگزین کنند؛ به عنوان نمونه، گفتگو با دوستی قدیمی یا خواهر و غیره. بنابراین تمام نیازهای آنها بیپاسخ میماند و حتی گاهی تلاش آنها برای هماهنگ شدن با یکدیگر جواب نمیدهد، در نتیجه آنها را به سمت همسرگریزی میکشاند.
با زوجینی مواجه شدهام که شدت همسرگریزیشان بیش از اینها بوده است و رسما از یکدیگر فرار میکردند. خانم میگفت: «حتی برای سه ساعت در مسیر تهران به شمال نمیتوانم در کنار او باشم. حوصلهام سر میرود چون حتی مناظر زیبای جاده شمال که برای من لذتبخش است و دوست دارم ازش تعریف کنم برای شوهرم معمولی است و لذتی به او نمیدهد لذا ترجیح میدهم در اولین توقفگاه تا فرصتی پیدا کردم جای خود را با یکی از همسفران که در ماشین دیگری است عوض کنم. معمولا چند ماشین و گروهی سفر میکنیم. لااقل با این کار در مسیر سفر از نعمت هم صحبت خوب بهرهمند میشوم. دنبال بهانهای میگردم و مثلا میگویم میخواهم مطلبی را به فلانی بگویم و زود بر میگردم اما آنقدر طول میدهم تا یکی از مسافران آن ماشین جایش را با من عوض کند و راه بیفتیم.»
خانم دیگری میگفت: « با همسرم حتی در بهشت هم به من خوش نمیگذرد اما با دوستام یا خانوادهام هر جای معمولی و عادی برایم مثل بهشت لذتبخش خواهد شد.
تنها موضوعی که وجه مشترک من و همسرم است این است که ما از با هم بودن لذت نمیبریم!»
چاره چیست؟
همین فاصله گرفتنها و مراقبت نکردن از عشق و صمیمیت و صداقتی که باید در روابط همسران باشد، میتواند همسران را از هم جدا کند. آنها شاید طلاق نگیرند و حضور فیزیکی کنار هم داشته باشند اما در ابتدا طلاق عاطفی و بعدش طلاقهای بعدی آن قدر عرصه را تنگ میکند که تصمیم بگیرند جدا شوند. ما انسانها موجودات اجتماعی هستیم و مگر میشود حتی از همصحبتی با کسی که زیر یک سقف در کنارش هستیم، بگذریم؟ خیلی از همسرانی که خود را ملزم به ادامه این روابط نمیبینند ( به دلایل اعتباری، وجود فرزند و غیره )؛ چون فصل مشترکی با هم ندارند، طلاق میگیرند و هیچ راه دیگری را امتحان نمیکنند؛
چاره همسرگریزی، زوجدرمانی است.
همسران زیادی را میشناسم که به جای رفتن به دادگاه برای طلاق تصمیم گرفتند فقط چند جلسه زوجدرمانی را امتحان کنند. با اینکه تا مدتها زمان لازم داریم از این زوج همسرانی ایدهآل بسازیم اما همان خانمها و آقایان، امروزه از با هم بودن لذت میبرند و جالبتر اینکه از انتخاب خود راضیاند. زوج درمانی به افراد کمک میکند قابلیتها و ویژگیهای فردی خود را در درجه اول بشناسند و سپس نیازها و انتظارات خود را شناسایی کنند و تغییر دهند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_دل_اعضا ❤️
سلام میخوام داستان زندگیم رو تعریف کنم که امیدوارم خوشتون بیاد😊 راستش من یه دختر بی بندوبار بار بودم😔 از حجاب و پوشش اسلامی و اینا خوشم نمیآمد که البته مربوط به گذشتم بود🙂
وقتی تو دانشگاه قبول شدم کوتاه ترین مانتو م طوری ترین شالم تنگ ترین شلوارم رو پوشیدم کلی آرایش کردم موهام رو هم تا ته بیرون دادم رژ م بخاطر اینکه حراست بهم گیر نده نزدم ناخنام م که از یه هفته قبل با خدا ت تومان پول کاشتم کفشم م که صندل بود و باز راهی دانشگاه شدم تو کلاس یه دختر خانم چادری کنارم نشسته بود که از خوشگلی خدا هیچی براش کم نزاشته بود بدون هیچ آرایشی اومده بود این چهرش رو مثل بچه کوچولو ها معصوم میکرد یه بار تو دستشویی چادرش رو در آورد یه مانتوی خیلی خوشگل با پوشش اسلامی تنش بود آنقدر خوشگل بود که رفتم خریدم 😊 سر سنگین صحبت میکرد کاری به کار بقیه نداشت و همه ی پسرا با احترام نگاش می کردن یادم از روز اولی که دانشگاه رفتم پسرا مزاحمت ایجاد میکردن واسم ولی وقتی اون رد میشد سرشون رو پایین مینداختن و این موجب حسادت من میشد فهمیدم اسمش سمانه و همکلاسی م تو کل واحد هاس خیلی دلم میخواست با هاش دوست بشم ولی نجابتش مانع میشد😒 نمی دونم چرا 😕 بالاخره دل و زدم به دریا و باهاش دوست شدم ولی همین جور که میگذشت دخترایی مثل من مسخره میکردن سمانه رو ولی اون هیچی نمی گفتم یکی میگفت :عب نداره عزیزم میدونم پول نداری لباس جیگر بخری واسه همین چادر می پوشی اون یکی:چادر واسه خدمت کاراست یکی دیگه:لابد کچل و چپر چولاقه و قاه قاه میخندیدن منم حرص میخوردم که چرا جواب نمی ده اگه من بودم یکی می کوبوندم تو صورتشون تا دیگه الکی زر زر نکنن ولی سمانه هیچی نمیگفت من الکی حرص میخوردم بودن و حرف زدن با سمانه خیلی چیزا تو زندگیم رو تغییر داد دیگه موهام رو بیرون نمیزاشتم آرایش نمیکردم و تازه متوجه شده بودم بدون آرایش چقدر خوشگل ترم 😝
خلاصه یه بار یه پسری بدجوری سمانه رو مسخره کرد که یادش میوفتم دلم میخواد با همین دستام خفش کنم 😐😂
تو کلاس هرچی میتونست بار سمانه کردو 😞چادرش رو از سرش کشید😢منم که خیلی عصبانی بودم🤬 تا میتونستم بهش چیز سانسور شده گفتم و یکی کوبوندم تو صورتش نمی دونم چرا سمانه انقدر جلو اینا ماسسسست همزده میشه حالا خوبه هیچ وقت تو کل کلامون کم نمیاره استادم که ماست تر از سمانه زل زده به اینا هیچ نمیگه انقدر حرصم گرفت که میخواستم برم استاد و لت و پار کنم 😌ولی سمانه جلوم رو گرفت🙁 حراستم اومدو ما سه روز اخراج شدیم میتونم بگم به اوج عصبانیت رسیده بودم دلم می خواست یکی رو تا میخوره بزنم 😎
از سمانه پرسیدم چرا جوابشون رو نمیدی آخه؟😫گفت برام مهم نیست چی میگن و چه فکری راجبم میکنن برام مهم پروندم پیش خدا سفید باشه عزیزم درسته وقتی چادرم رو کشید ناراحت شدم ولی تو هم نباید اونجوری صحبت بکنی که من خیلی تعجب کردم و خیلی از ادبش خوشم اومد اون سه روز از اخراج شدن گذشت و ما برگشتیم ولی تا یه هفته خبر از اومدن اون پسره نشد که نشد همه نگران بودن که چرا نمیاد بعد چند روز با دست و سر شکسته اومد و همه کپ کرده بودن ولی من دلم خنک شد 😁 بدون توجه به پرسش و اینا اومد سمت ما و از سمانه حلالیت گرفت و کلی عذر خواهی کرد سمانه هم سرش کف زمین بود منم که فرقی با اون نداشتم گفت که اشکالی نداره و بعد پرسید چه بلایی سرش اومده اونم گفت که چوب خدا صدا نداره موقع رفتن خونشون تصادف کرده و دست وسرو پاش شکسته خیلی دلم براش سوخت رفتار های سمانه منم چادری کرده بود و مثل اون شده بودم منی که از نماز خوندن خوشم نمی اومد یه ساعت قبل نماز صبح از خواب بیدار میشدم تا نماز اول وقت بخونم 😇 یه کلیپ دیدم که تازه فهمیدم چرا پسرا مزاحم من میشدن و با احترام به سمانه نگاه می کردن یه خانم بی حجابی وارد یه مغازه ی طلا فروشی میشه و فروشنده خیلی صمیمی باهاش برخورد میکنه خانمی میگفته بهش وقتی یه دختر چادری وارد میشه اون فروشنده سر خم میکنه و بهش خوش آمد میگه
بعد دانشگاه دوستی منو سمانه تموم نشد ما ازدواج کردیم و با هم رفت و آمد خانوادگی داریم فقط یه چیزی بگم بهتون که خانم های چادری اهمیت ندید که به خاطر چادری بودنتون مسخرتون میکنن شماها ارزشتون والا تر از این حرف هاس😇😇 ببخشید خستتون کردم
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
نکاتی که در مورد تخم مرغ باید بدانید در کلام امام رضا(ع)
برای افرادی که بیماریهای قلبی و عروقی، فشار خون بالا، دیابت یا سابقه حساسیت به تخم مرغ دارند، مصرف سه تخم مرغ در هفته پیشنهاد می شود.
امام رضا (علیه السلام) در باره تخم مرغ می فرماید:
*خوردن همیشگی تخم مرغ، سبب پیدایش کنجدک (کک مک) در صورت می شود.
*زیاد تخم مرغ خوردن و معتاد شدن به آن، بیماری سپرز می آورد و ایجاد کننده ی بادهایی در سر معده است، و زیاد خوردن تخم مرغ آب پز، نفس تنگی و نفس بریدگی می آورد.
* در بیانی دیگر از خوردن تخم مرغ و ماهی برحذر داشته می فرماید:
باید از این بپرهیزى که . . . تخممرغ و ماهى را همزمان در معده گِرد آورى ؛ چرا که ، هرگاه این دو با یکدیگر گِرد آیند ، قولنج ، باد بواسیر و دنداندرد به وجود میآورند.
توصیه طب سنتی درباره مصرف تخم مرغ
1.مزاج آن: زرده آن مایل به گرمی و سفیده آن سرد و تر است
2.زرده تخممرغ نیمبرشت (عسلی)، قابلیت تغذیه بالای دارد و تولید مواد خوب و سالم می کند و فضولات کمی دارد
3.زرده تخممرغ مقوی قلب و مغز و نیروی جنسی است.
4.زرده تخممرغ مفید در از دست دادن خون و در دوره نقاهت بیماریها مفید است.
5.بعد از تخممرغ، تخم تذرو و دراج و تیهو و کبک قرار دارد.
6.تخم اردک و مرغابی و تخمهای مشابه آنها غلیظ و دیرهضم بوده، بوی بد دارد و خلط فاسد تولید می کند.
7.مناسبترین و زودهضمترین و خونسازترین شکل پخت تخم مرغ: نیمبرشت؛
8.جوشاندن زیاد تخم مرغ باعث دیر هضمی آن مخصوصا در معده های رطوبتی می شود و اصلاح آن با آویشن و فلفل و نمک است.
9.مصرف زیاد آن برای مزاجهای سرد و معدههای ضعیف مضر است.
10.اصلاح با نمک و فلفل و سرکه که سبب لطیف شدن آن میشود.
11.خوردن زرده خام آن جهت تصفیه صوت و سوزش مثانه مفید است.
12.سفیده آن تولید کننده خلط خام و لزج و دیر هضم است و فقط معده های گرم می توانند آن را هضم کنند.
13.توصیه شده از مصرف زیاد سفیده تخم مرغ در دوره بارداری پرهیز شود.
14.مصرف زیاد و طولانی مدت تخممرغ باعث ایجاد لکه های پوستی در صورت و بادهای سرد در طحال و معده می شود.
15.همچنین بیماران دارای سنگ کیسه صفرا یا مستعد آن بهتر است از مصرف تخم مرغ پرهیز نمایند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 ولی دریغ از یک جفت جوراب که محمد یا خانواده ش برای من خریده باشن..! محمد گفت میفه
#داستان_زندگی 🌸🍃
نمیخوام زیاد داستان زندگیمو طولانی کنم که خسته کننده بشه .
تو این زندگی من و محمد لحظه به لحظه سختی کشیدیم هیچ روزی و برای خودمون زندگی نکردیم
همیشه مادرش یه نقشه جدید تو آستینش داشت برای عذاب دادن ما و خراب کردن زندگی عاشقانه من و محمد..!
۶ ماه از اومدنشون به تهران گذشته بود که یک روز وقت سحر ماه رمضان زنگ زدن خونه بابام
بابام گوشی و برداشت شوهرخاله محمد پشت خط بود
چون ماه رمضون بود برای سحری همه بیدار بودیم تعجب کردیم اون موقع شب چرا زنگ زده که گفت گوشی بدید محمد
وقتی محمد گوشی رو گرفت دیدیم انگار دست و پاش شل شد
و اشکاش بی اراده روی گونه هاش میباریدن
مادربزرگ محمد فوت کرده بود و زنگ زده بودن خبر بدن محمد مادرشو برسونه بالای سرجنازه
محمد عاشق مادربزرگش بود میتونم با جرات بگم حتی بیشتر از مادرش دوستش داشت
با اون حال زار و خراب پاشدیم راه افتادیم نصف شب خونه مادر محمد، هممون تو یه محل بودیم و فاصله تا خونه بابام کمتر از ۳۰۰ متر میشد
رفتیم و زنگ درو زدیم که خداروشکر همشون خواب بودن هیچکدوم روزه نمیگرفتن
محمد نمیتونست حرفی بزنه بابام با هزار زحمت گفت مادرت حالش خرابه و تو بیمارستانه گفتن میخاد شمارو ببینه سریع آماده بشید که ببرمتون ترمینال به اتوبوس برسید
مادرشوهرم زود آماده شد
ماهم سریع اماده شدیم با عباس و خواهرم و مامانم و خانواده مهدی رفتیم ترمینال خزانه جنوب و سوار اتوبوس شدیم تا غروب رسیدیم شهرستان توی راه مادرش شک کرده بود
مراسم منزل دایی محمد بود و وقتی وارد کوچه شدیم همین که پارچه های سیاه رو به درو دیوار دید همه چیزو فهمید و ...
بعد از مراسم تدفین و ختم و هفتم، ما خواستیم راهی تهران بشیم که مادرشوهرم گفت من تا چهلم هیچ جا نمیام
محمد گفت مادر من میخوای کجا بمونی مادرتم که دیگه نیست چهل روز میخای سربار کی باشی
ولی اون زن مرغش یه پا داشت نیومد که نیومد
چهل روز گذشت و تو این مدت یه چیزای به گوشمون رسیده بود ولی باور نمیکردیم
تا اینکه فردای چهلم مادرشوهرم با صراحت به محمد گفت من تهران بیا نیستم برو اساس های منو بفرست برام
بماند که چه چیزهایی گذشت بر ما اون روز
اون زن حتی برای جمع کردن اساس ها هم نیومد.. منو محمد اساس ها رو جمع کردیم
خواهرم و عباس هم که طبق معمول براشون مهم نبود چی به چیه
دوتایی جمع کردیم و یه خاور گرفتیم و خونه رو رهن دادیم و راه افتادیم به سمت شهرستان
خونه پدر محمد که دست مستاجر بود و چون قرار داد داشتن مستاجر خالی نکرد و گفت تا سر سال از جام تکون نمیخورم
محمدم به خیال این بود لااقل یه خونه اجاره کردن از اینجا با خاور اساس راهی شدیم
وقتی رسیدیم شهرشون....
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_زندگی ❤️
#تجربه_اعضا
حدود ۲۰ سال سن داشتم که در اوج ناامیدی پسری وارد زندگیم شد که نه قیافه انچنانی داشت و نه مال و ثروتی، خیلی ساده و رو راست بود. خیلی زود فهمیدم خیلی خیلی دوستم داره منم بهش اعتماد کردم .برای ازدواج مشکلات زیادی داشتیم و همه مخالف بودن اما اون پسری نبود که دست بردار باشه انقدر پای عشقش موند تا بعد کلی دردسر ازدواج کردیم. همه چیز خوب بود و خیلی زود محبتش به من و کل زندگیمون شد زبان زد همه کل فامیل، همه بهم میگفتن خوش به حالت که شوهرت انقدر دوستت داره. تو مدت 6 سال صاحب 3 فرزند دختر شدیم و وضع مالیمون بهتر شد و همه تلاشش برای راحتی و آسایش ما بود .اما چشم حسودها کار خودشو کرد. نزدیک یکسال و خورده ای بود که یکی از اقوام مادرم با اینکه زن و 5 تا بچه داشت بهم علاقه نشون میداد راستش قیافه جذابی داشت و خیلی خوش تیپ تر از شوهرم بود. اوایل فقط از اینکه میدیدم هنوز اونقدر جذابیت دارم که مردی مثل اون بخواد بهم علاقه داشته باشه تو دلم ذوق میکردم. انقدر چرب زبونی کرد و از عشق گفت که خام حرفاش شدم میگفت از زندگی و زنش راضی نیست و فقط به اصرار پدر و مادرش مجبور شده باهاش ازدواج کنه میگفت تازه با من معنی عشق و فهمیده، انقدر گفت گفت تا اینکه به شوهرم خیانت کردم و از اینکه باهاش بودم احساس خوبی داشتم
بالاخره شوهرم مشکوک شد تا اینکه مچمو گرفت و چت های واتساپمو با اون دید....👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c
وای بدبخت شوهرش 😔
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌿 سلام میشه سوال من رو اورژانسی بزارید چله انسان روچطوری انجام میدن؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام دکتر زنان و زایمان مومن و مذهبی در اصفهان خانم دکتر اقدس وکیلی هستند که مطبشون خیابان شمس ابادی روبهروی بیمارستان سینا ساختمان فارابی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
خانمی که نوزاد شش ماهه کم وزن داری اصلا نیازی نیس حجم غذای زیادی تو یه وعده به کودک بدی من بچه ام با وزن کم متولد شد من از چهار ماهگی غذا را شروع کردم تو روز چندین وعده اندازه نصف قاشق چای خوری غذابهش بده غذاهای متنوع من خودم فرنی و حریره بیسکویت مادر باشیر وسرلاک و سوپ و تخم مرغ و پوره و سیب بهش میدم البته خیلی وقتا مجبورم بیشترش را دور بریزم ولی خاب بچه خوب وزن گرفته
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام طاعات عباداتتون قبول دختر خانم گلی که میخواهی مدرسه نمونه دولتی قبول بشی عزیزم دختر منم امسال سال نهم هست اول استرس را از خودت دور کن حتما به کتابخونه مدرسه مراجعه کن و کتابهای تست حتما هست سعی کن تست هاشا بزنی اگه برای دبیراتون امکان داره ازشون بخواهید براتون کلاس تست بزارند چله شهدا هم بگیر حتما جواب میگیری برای دختر منم وعا کن🌹
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقتتون بخیر، نماز و روزه هاتون مقبول درگاه حق،
دکتر زنان و زایمان خوب و مذهبی در اصفهان دکتر علامه هستن، فقط کافیه یک بار پیش ایشون برید تا به حرف من برسید، اصلا نفسشون یه چیز عجیبیه خیلی کار بلد متعهد هستن و آرامش در کلام و رفتارشون عالیه، خدا اجرشون بده
التماس دعا در این ماه مبارک
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام اون خانمی که گفتن پسرشون تومور داره انشاالله خداشفا بده بنظرم پسرتون رو ببرید پیش دکتر تا خیالتون راحت بشه امیرمهابادی فوق تخصص و جراح مغز و اعصاب واقعاااا کارشون حرف نداره یه بیمار داشتیم سکته مغزی کرده بودو همه دکترار ازش قطع امید کرده بود و اومد پیش این دکتره و ایشون اون رگی که پاره شده بود درست کرد و بیمار کاملا خوب شد و این کار رو در ایران فقط چند تا دکتر اونم باهزینه های زیاااد انجام میدن ولی ایشون دربیمارستان دولتی عمل کرد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام
اون عزیزی که شیطان داره با افکار بی اساس آزارش میده
هانی منم این فکرا آزارم میداد دلایل منطقی برای وجود خدا برای خودم آوردم و هربار هم واسه خودم توضیح میدادم جواب میداد
ذکر لا حول ولا قوه الا بالله هم خیلی خوبه
یکی از راه ها هم بی اعتناییه شیطان متکبر و مغروره و مغرور اگه بی اعتنایی ببینه میره دیگه پشت سرشم نگا نمیکنه
ببخشید طولانی شد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام طاعات و عبادات قبول درمورد اون کسی که ایمانشان متزلل شده واز این بابت نگرانن به نظرم برنامه زندگی پس از زندگی شبکه ۴ رو نگاه کنن تکرارهم روز بعد ساعت ۱۲۰۵هست
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام سال نو همگی مبارک
در جواب خانمی که پسرشون معتاده وبستری شدن
چقدر عزیزم زندگی شما را به زندگی پدر ومادرم نزدیک دیدم الان که می نویسم دارم گریه میکنم
برادرم مثل پسر شماست چقدر ما عذاب میکشیم 3بار بردیمش کلینیک روانپزشکی دکتر تشخیص داده یکی از سلولهای مغزش فعالتره وبا مصرف ماری جوانا،برادرم مصرف میکنه و قبول نمیکنه اعتیاد اوره،بدتر میشه ولی ترک نمیکنه چقدر پدر ومادرم عذاب میده زندگی بقیمونا تحت تاثیر گذاشته ما همه کاری کردیم کلینیک بریم،زمین براش گرفتیم،دعوا کرد دیه دادیم،چقدر کمکش کردیم ولی میگه شما برای من چه میکنید من پسرتونا دعا میکنم
اگه خواستید ببریدترک برید کلینیک روانپزشکی کمپ نبرید چون کمپ اکثرا مواد مصرف میکنن
من فقط میگم کاش امام زمان ظهور کنه برای برادرم تو چله هاتون دعا کنید اسمش محمد
ببخشید طولانی شد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام یه خانمی سوال پرسیده بودن چکار کنم ک میوه و سبزی داخل یخچال کپک نزنه راه حلش اینه که فقط یه تیکه بزرگ اسفنج داخل جامیوه ای یخچالتون بزارید تا دوماه میوه ها تازه میمونن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمهای عزیز متاسفانه روزانه ما داریم داخل گروه میخونیم که شوهران به خانم شون خیانت میکنن. شما خانم هستید اگه همه ی ما زنان غیرت داشته باشیم و وارد حریم زندگی کسی نشیم هیچکس مشکل دار نمیشه به جنس خودتون رحم کنید با مرد زن دار رابطه برقرار نکنید این دنیا دوروزه به فکر آخرت باشید که باید پاسخگوی تمام اعمالمون باشیم که بسیار نزدیکه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#برای_هم_دعا_کنیم 🤲🙏❤️ سلام برای چله شهدا لطفاً اسم پدر من رو بزارید تا بقیه دعا کنند اسم پدرم فضل
#برای_هم_دعا_کنیم 🙏🤲❤️
سلام و عرض ارادت
طاعات و عبادات همگی مورد قبول حق
برای بازگشایی بخت نگارخانم و ازدواج موفق ایشون هم توی چله ی شهدا لطف بفرمایین دعا کنین
ممنون از لطف عزیزان🙏🏻🙏🏻🌸🌸
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
سلام لطفا در چله شهدا برای خواهر من هم دعا بفرمایید برای ازدواجش (ملیحه خانم)
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
سلام دوستان طاعات قبول
میشه لطفا اسم منم شیما واسم برادرم هم رئوف هست در چله شهدا قرار بدید بختمون باز شود برای ازدواج خوب
ممنونم از دوستان التماس دعا 🌸
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
سلام درچله شهدالطفااسم برادرمن هم بنویسیدداداش مهدی به نیت سلامتی وموفقیت دردرس ممنون ازکانال خوبتون
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
سلام، طاعات وعبادات قبول حق، لطفا اسم پسرم سید مجتبی(علی) را در چله شهدا، بگذارید، ممنون وخدا قوت، الهی بحق این ماه عزیز همه حاجت روا شوند ومریضها شفا بگیرن، حق نگهدارتون
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
سلام عزیزان برای چله شهدااسم من هم فاطمه هست اسم منم ببرین که به خواسته دلم برسم
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
سلام شبتون بخیر
طاعاتتون قبول درگاه حق
ممنون ازکانال خوبتون
خیلی عالیه خداخیرتون بده
برای چله اسم این جوانهاروهم اضافه کنیدانشاءالله همه ی جوونها عاقبت بخیربشن
حسین،علی،حدیثه،فاطمه،مینا،انسیه،علی،حسن،طاهره،فاطمه
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
سلام لطفا اسم پسر منو هم بذارین چله شهدا.ان شاالله خدا کمکش کنه مشکلش حل بشه .امیرمحمد
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
سلام ببخشیداسم منم براچله بزارید.الهام
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
- عمروعاص
پس از قضيه حكميت ، كه (عمروعاص ) (ابوموسى اشعرى ) را گول زد و على عليه السلام را از خلافت خلع كرد حضرت پس از نماز صبح و مغرب ، معاويه و عمروعاص و ابوموسى را لعن مى كرد.
البته عمروعاص در شب عقبه (155) جزو همدستان مخالفين پيامبر صلى الله عليه و آله بوده و مورد لعن پيامبر صلى الله عليه و آله هم قرار گرفته بود.
وقتى درگيرى و اختلاف بين امام عليه السلام و معاويه شديد شد، بنا به تحكيم شد كه متاءسفانه اهل عراق از طرف اميرالمؤ منين عليه السلام به ابوموسى اشعرى راءى دادند (و حضرت به تعيين او راضى نبود) و معاويه عمروعاص را انتخاب كرد.
ابوموسى از يكى دهات شام به صفين احضار شد و چهارصد نفر همانند شريح بن هانى و ابن عباس همراه او بودند به (دومة الجندل ) رفتند. عمروعاص نيز با چهارصد نفر به آنجا آمد.
با تمام سفارشات كه به ابوموسى كردند فايده اى نداشت چون عمروعاص در نيت پليد و بدى كردار در مكر و حيله بسيار قوى تر از او بود.
عمروعاص ابوموسى را زياد مورد احترام قرار مى داد، و او را در صدر مجلس مى نشانيد و در نماز او را مقدم مى داشت ، و با او به جماعت نماز مى خواند و به عنوان يا صاحب رسول الله به او خطاب مى كرد!!
مى گفت : شما پيش از من خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله را درك كردى و بزرگتر از منى ، مرا نشايد كه قبل از شما صحبت كنم . آنقدر اين حرفها و احترامات را روا داشت تا اينكه ابوموسى ساده به درستى عمروعاص اعتقاد پيدا كرد و تصور كرد او جز اصلاح امور نظرى ندارد.
عمروعاص گفت : ابوموسى نظرت درباره على عليه السلام و معاويه چيست ؟ گفت : بيا على عليه السلام و معاويه را از خلافت معزول سازيم و كار خلافت به شورى برپا داريم .
عمروعاص گفت : به خدا قسم راءى همان راءى شماست ، بايد همين را عملى كنيم ؛ البته عمروعاص كه نيتش بد و حيله باز بود ابوموسى را اول در جاى خلوتى آورد و با او صحبت كرد تا ديگران در راءى دخالت نكنند، بعد به ميان جمعيت آمدند.
اول ابوموسى برخاست و شروع به صحبت كرد؛ ابن عباس داد زد: هوشيار باش گمان مى كنم عمروعاص ترا فريب داد، اول بگذار عمروعاص صحبت كند بعد تو؛
ابوموسى قبول نكرد و گفت : مردم ، من و عمروعاص على عليه السلام و معاويه را از خلافت عزل و بعد به شورى خليفه قبول كنيم . من على عليه السلام را از خلافت عزل كردم .
عمروعاص بدطين بلند شد و گفت : من هم على عليه السلام را عزل كردم و معاويه را بر خلافت منصوب كردم ، زيرا معاويه خوانخواه عثمان و سزاوارترين افراد به مقام او مى باشد.
ابوموسى صدايش بلند شد و گفت : تو همانند سگى هستى كه اگر به او رو كنند حمله مى كند و اگر هم پشت كنند حمله مى كند.
عمروعاص گفت : تو همانند الاغى هستى كه كتابهائى بارش باشد، و خلاصه عمروعاص با سوءنيت برنده قضيه تحكيم شد! ابن عباس هميشه مى گفت : خدا روى ابوموسى را سياه سازد كه او را از بدى نيت و مكر عمروعاص هشدار دادم و راءى درست را به او گفتم ، اما نفهميد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام خوبین
سال نو مبارک طاعات وعبادات قبول
من طلبه هستم. شوهرم سال 90تصادف کرده و ت پاش. قسمت مچ اش. پلاتین
دیگ هم درش نیورده. بعد از این همه سال یک ماه پیش عفونت میکنه. دوهفته بستری شده دیگ دکتر 3هفته ایتراحت داده.
الان عفونت اش خوب سده درد نداره
فقط یکم ورم داره اگ راهکاری بلدبگین
خیلی سخت مرد خونه بیکارباشه ت این شرایط
التماس دعا خیلی دارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وباتبریک سال نو بهمه شما هموطن های دلسوز ومهربان عزیزان دختیر یکی از فامیلامون ک تک دخترم هست بخاطر مشگل نازایی یعنی تخمداناش ضعیفن بعد سیزده سال زندگی مشترک میخوان طلاق بدن پدرو ومادرش پیر وشکسته شدن بخاطر رضای خدا ب علی اصغر حسین قسمتون میدم هم دعا کنید براحال خودش وپدرمادرش وهم اگه راهکار یا تجربه مفیدی دارید بنویسید تو گروه هرروز ب امید تجربه درمانگری ک شماعزیزان ازش نتیجه گرفتین کانالو چک میکنم خداروقسم میدم ب خون تمام شده گره از زندگی همتون بازشه وهمیشه سلامت باشید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من بعد از۳ روز پاکی قرص اورژانسی استفاده کردم بعداز ۸ پریودشدم الان ۱۳ روزه لکه بینی دارم وپاک نمیشم میخواستم دوستان اگه میشه راهنماییم کنیم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
بچها هرکدومتون دکترعمل بینی خوب وقیمت مناسب تواصفهان سراغ دارین راهنمایی کنین من بینیم انحراف داره میخوام عمل زیبایی کنم میخوام قیمتش مناسب باشه کارش هم خوب باشه لطفا راهنماییم کنین خیلی عذاب میکشم حالت خفگی دارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
با سلام ب اهالی گروه (سوال اورژانسی )
من ۱۶ساله بودم ک ب اجبار پدرم تن ب ازدواج دادم خونه ی پدری از لحاظ خوراک و پوشاک کم نداشتیم ولی از لحاظ عاطفی صفر و این باعث شد تن ب ازدواج بدم ...خونواده همسرم بشدت با هم دیگ بد هستن و هیچ کدوم رابطه ی خوبی ندارن و هروقت ب ناچار تو جمعشون میرم بشدت عصبی میشم تا چن وقت ....این همه بکنار همسرم بشدت خسیسه و شده بخاطر خرید یه بسته پد بهداشتی تا سر حد مرگ کتک خوردم دختر ۷ساله دارم ک حتی سر خرید لوازم مدرسه ش امسال ب حد مرگ کتک خوردم ......خونواده م ازم دورن و حمایتی هم نمیکنن....هیچ پس انداز و راهی هم ندارم از همه بدتر مشگلم رابطه س این مرد دیگ جونم ب لبم رسونده من ۲۷ساله دیگ از عمرم سیر شدم ایشون توقع دارن من کسی رو راضی ب رابطه جنسی با ایشون کنم و مدام تو رابطه میخان اسم خاهر یا همسایه ها را بیارم فقط ازم نخاین ک پیش مشاور برم ک همسرم اجازه نمیده😭
تورا بخدا کمک م کنید دیگ بریدم ....فقط ب مرگ فکر میکنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزان دلسوز.لطفا تجربه هاتونو در اختیارم بزارید.مادرم سنش حدودای هفتاد ساله وهمورویید داره وخیلی درد میکشه وامکان عمل کردنش هم نیست ودیابت هم داره.لطفا بگید من براش چیکارکنم از درداش کم بشه.خیلی اذیت میشه.اجرتون با فاطمه زهرا
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
هلیله✅
- میوه درختی است از خانوادهCombrataceae جنس,Terminalia درخت ترمینالیهای است بزرگ به ارتفاع حدود 25- 20 متر. برگهای آن متناوب، بیضی کشیده یا بعضی از آنها دایرهای با قاعده قلبی به ابعاد 7* 5 سانتیمتر. گلهای آن نر و ماده به رنگ زرد یا سفید کثیف با بوی نامطبوع است. میوه آن تخممرغی شکل به رنگ زرد مایل به خاکستری یا زرد مایل به سرخی و تازه آن به اندازه حدود یک زردآلوی بزرگ است که بهترین آن زرد مایل به سرخ و رسیده و کمریشه و پر گوشت با هسته کوچک است
این درخت بومی هند است. در مناطق دیگر از جمله در هند و چین، برمه و تایلند کاشته میشود و چون در ایران از طریق افغانستان به خراسان میآورند مردم تصور میکنند که این درخت در افغانستان میروید به همین دلیل آن را هلیله کابلی مینامند
هلیله کابلی از همه قسم های هلیله درشت تر است . هلیله کابلی هر آنچه پر گوشت تر و سنگین تر است و در آب فرو نشیند و رنگش به سرخی بزند بهتر است
مزاج :
سرد وخشک است
خواص:
ضد لقوه و رعشه ،مقوی حافظه. ضد فراموشی (آلزایمر)، ضد تومور مغزی
ضد نفخ معده هلیله عموماً و به ویژه دو نوع سیاهش و علی الخصوص پرورده مربای آن تقویت معده می کند
سستی معده را از بین ببرند ، معده را پاکسازی و خشک می نمایند و کمک هضم طعام می باشد
تقویت کننده نیروی جنسی ، ضد اسپاسم و ضد کمر درد
ضد چسبندگی پلاکت ها ی خون و کاهش دهنده حرکات قلب و مقوی قلب
کاهش دهنده فشار خون و کاهنده کلسترول
ضد ویروس تب خال ،ضد ویروس ایدز ،ضد کرم و ضد باکتری
خوردن آن رفع تشنگی خصوصا در بیماران دیابتی را می نماید
دانه آن ادرار آور و پودر آن باعث قطع خونریزی بواسیر، خونریزی اعضا و تقویت کننده دندان و لثه می باشد
هلیله کابلی داروی کولیت روده(قولنج روده) است
ماساژ مرتب مو روزی 3-2 مرتبه با روغن این گیاه برای جلوگیری از ریزش مو ، رویش مجدد مو و سیاه شدن مو مفید خواهد بود
هشدار:
مصرف بدون مصلح آن برای سرد مزاجان مضر است
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 💜🍃
سلام در جواب اون دختر خانم 15 ساله ای که گفتند مادرشون با یه مرد مخفیانه صحبت میکنه و باهاش حرف زدی و فهمیدی میخاد با اون مرد ازدواج کنه عزیزم من همون خانمی هستم که 34 سالم بود و 3تا بچه دارم منم وقتی 11 سال داشتم چون پدرم فوت کرده بود و مادرم تنها بود مادرم با یه مرد که زن داشت و 5تا بچه کوچیک ازدواج کرد ومادرم چون من مزاحم خودش میدید و اون مرد میخاست همیشه خونه ما رفت و اومد کنه و من مزاحمشون بودم مادرم منو خییییییلی کتک میزد خییییلی بهم فحش میداد و نفرینم میکرد همیشه به پدرم فحش میداد خیییییلی اذیتم میکرد حدود 5 سال زن اون آقا بود منو هم در سن کم شوهر داد به پسری که هییییچ آشنایی نداشتیم من حتی اسم شهرشون رو نمیدونستم خیییییلی سختی کشیدم از شوهرم هم فحش شنیدم و کتک خوردم تا کم کم با شوهرم باهم صمیمی شدیم و خداروشکر الان با 3تا بچه هام خوشبختیم ولی مادرم با اون آقا بعد از ازدواج کردن من یه دعوای سفت و سخت کردند و از هم جداشدم این وسط تنها کسی که از ازداوج مادرم آسیب دید اول من بودم بعد زن اول اون آقا اون خانم هم خیلی غصه خورد و داغون شد ولی شما اگه درست متوجه شده باشی و حقیقت داشته باشه که مادرت 100میلیون ریخته باشه به حساب اون آقا باید از مادرت بپرسی چرا پولش دادی به احتمال زیاد اون آقا داره از مادرت پول میکشه و خرج زن و بچه هاش میکنه هر وقت هم از مادرت سیر شد ولش میکنه حتما پرگیر باش چرا پول بهش داده
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام
اینطور که متوجه شدم، مادر دخترخانم 15 ساله که قصد ازدواج داشت با یه آقای متاهل درارتباط شده که خیلی اشتباهه و بهش پولم داده، دخترگلم شما به مادرت بگو فقط بخاطر پولشه که که این آقا باهاش هست وگرنه فقط کافیه بهش بگه من هیچ پولی ندارم و هرچی هست ونیست برا دخترمه و در حد یه جهاز معمولی میتونم برات بیارم اگر زمانی زنت بشم، ببین آقاهه عمرا دیگه پشت سرشم نگاه کنه چه برسه به ازدواج، بعدم موندم چطور انسانهای ساده ای مثل مادرشما هستن که به یه غریبه پول میده والا من ماشین خریده بودم 6میلیون کم داشتم داداشم بااینکه پولداره خداروشکر بهم قرض نداد، فکرشو بکن برادری به خواهری قرض نمیده اونوقت مادرشما به یه غریبه پول داده، بخدا اون آقا فقط هدفش پول مادر شماست که اونم ته بکشه میزاره میره، سعی کن باهاش حرف بزنی و قانعش کنی اگرم دیدی قانع نشد بدون آقاهه کمکم همه ی زندگیتون از مادرت با زرنگی میگیره، با خانواده مادری درمیان بزار مثلآ داییت یا بابا بزرگت یا مادربزرگ به هیچ عنوان با خانواده پدریت نگو چونکه باعث آبروریزی و دشمنی میشه هرچی باشه مادرشما عروس اون خانواده بوده مسلما رفتار خوبی باهاش نمیکنن و ابروشم میبرن فقط با خانواده خودش درمیان بزار، درسته ماگفتیم ازدواج کنه حق داره اما نگفتیم بایه مرد متأهل رابطه کنه و اونم همه داراییش بکشه بالا خدا لعنتش کنه، مطمئن باش اون آقا اینقدر سیاست داشته که صدمیلیون رو نقداً از مادرت بگیره مدرکی برعلیه خودش نزاره، صدتومن مادرتورو گرفته و رفته با زن وبچش خوش ونوش کرده حالشو برده، یاشایدم برا زنش طلا خریده خودشو تودل زنش جاکرده اونوقت مادربیچاره شما ساده اس بهش پول میده لطفا اینارو به مادرت بگو و روشنش کن دور این مرد هزار چهره رو خط بکشه کسی که به زن وبچه خودش خیانت کرده دیگه نباید انتظاری ازش درمورد مادرشما که براش غریبه هست رو داشته باشیم، موفق باشی دختر گلم،
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 . - بــــه آقا حامد! چه عجب، مبارک باشه. کفش هايش را عوض کرده بود و با اين يکي
#داستان_زندگی 🌸🍃
مشاور تعجّب کرد و از جايش بلند شد و با خوشحالي گفت: «آفرين!» مکثي کرد:ـ اين نامه يه عکس از حامده، فکر کنم فقط حامد بلده اينطوري نامه بنويسه، خيلي عاليه. منم يه جمله اضافه کنم؟
ـ بله
مشاور پشت نامه نوشت: «اين نامه را عاشقان توانند خواند».
صبح روز بعد، مريم جلوي ميز منشي مطب استادش ايستاده بود. علي سرش را بلند کرد:ـ سلام بفرماييد؛
ـ سلام، لطفاً اينارو بديد به حاج آقا.
ـ شما؟
ـ من...!؟ يکي از دانشجوهاي حاجآقام، خودشون ميدونن.
ـ عجيبه به من چيزي نگفتن، ميشه بپرسم اينا چيه؟
ـ کاسته، صداي منه...
علي کمرش را صاف کرد و با چشمان درشت گفت:ـ صداي شما!؟
ـ آره، حاجآقا وقت نداشت متن بخونه، ضبط کردم.
ـ بعد حاجآقا قبول کردن؟
ـ وا... شما چقدر سؤال ميپرسين!علي خنديد و گفت:ـ بله، ببخشيد، ولي تا جايي که من ميدونم حاجآقا براي گوش دادن اينهمه وقت نداره. چون حاجآقا فقط يه وقت استراحت خالي داره که اونم اصلاً نميتونه به چيزي گوش بده.
ـ چرا؟
- چرا چي؟
- چرا تو اون وقت استراحت نمي تونه چيزي گوش بده؟!
ـ آخه حاجآقا سردردهاي عجيب و غريب داره. توي اون ساعت بايد تو يه جاي آروم فقط استراحت کنه.مريم ياد اصرارهاي ديروزش افتاد و شرمنده شد. علي گفت: ـ حالا مشکلي نيست، اگه حاجآقا گفته، چشم.
حامد حوصله اش سر رفت و خواست زودتر پيش علي بيايد و روبرويش بنشيند و به موهاي قهوه ايش نگاه کند. مريم برگشت و دکمه ي آسانسور را زد.
حامد توي آسانسور حالش به هم ميخورد، به همين خاطر از پلّه ها بالا ميآمد. مريم دوباره دکمه را فشار داد، آسانسور چند طبقه ي پايينتر بود.
حامد آخرين پلّهها را طي کرد. در آسانسور باز شد، مريم سوار شد و در را بست. حامد وارد سالن شد.
مريم جواب نامه را به آدرس خونه جديد فرستاده بود. حامد تنها روي دسته کاناپه نشسته بود. هميشه لحظه هيجان، دوست داشت طولانيتَرَش کند. نامه رو توي دستش گرفته بود. يک پايش روي زمين بود و اون يکي روي دسته ي کاناپه نشسته بود. صندل پايي که آويزان بود روي زمين افتاده بود. مدام پاهاشو تکون ميداد. مثل وقتايي که رو شکم ميخوابيد و مامان براش ديکته ميگفت. ولي حالا خيلي هيجانزده شده بود.بعد از مدتها اجازه پيدا کرده بود که به مريم فکر کند. از اينکه مريم با سردي جواب داده باشد خيلي ميترسيد. پاکت را باز کرد. يک کاغذ سفيد که دوبار تا شده بود. وسط کاغذ يک تيغ چسبيده بود و زيرش نوشته شده بود: «نامه ي سراسر محبّتت به دستم رسيد، هرکاري کردم دلم نيومد دستمو ببُرم، آخه ميخواستم يه قطره خون خيلي عاشقانه وسط کاغذ باشه. ولي به جاش همين تيغ رو برات چسبوندم؛ مريم».حامد مي خنديد. تک تک رفتارهاي مريم برايش يادآوري ميشدند. حتي کارهايي که خيلي از اوقات برايش زجرآور بودند. ولي حالا احساس ميکرد که بهشان نياز دارد. از جايش بلند شد، خيلي خوشحال بود. قلبش محکم ميزد. توي آشپزخانه رفت. قوري قهوه را برداشت. به اندازي يک فنجان توي ظرفشويي خالي کرد. جمله مشاور را بلند توي دلش گفت:«هرگونه کافئين ممنوع»
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
خواص سوره های قران کریم❤️
سوره مباركه قصص :
هر كس اين سوره بخواند، حق تعالى به عدد كسانى كه تصديق موسى و تكذيب او را كرده ، ده حسنه براى او بنويسد.
سوره مباركه عنكبوت :
پاداش و ثواب قرائت اين سوره ، بهشت برين است .
سوره مباركه روم :
امام صادق (عليه السلام ) سوگند ياد فرمود كه هر كس اين سوره را در ماه رمضان بخواند، اهل بهشت است .
سوره مباركه لقمان :
هر كس اين سوره را هر شب تلاوت كند، خداوند او را از شر شيطان حفظ مى كند.
سوره مباركه سجده :
قرائت سوره سجده ، سبب مى شود كه روز قيامت نامه اعمال او را به دست راستش بدهند.
سوره مباركه سجده :
قرائت سوره سجده ، سبب مى شود كه روز قيامت نامه اعمال او را به دست راستش بدهند.
سوره مباركه احزاب :
هر كس سوره احزاب را بسيار بخواند، روز قيامت در جوار پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) محشور مى گردد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌿 سلام میشه سوال من رو اورژانسی بزارید چله انسان روچطوری انجام میدن؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام
#پاسخ_اعضا 💜🍃
درموردخانمیکه کمردردارن نمیتونن برن ام آرآی بادکش کمرباروغن بابونه عالیه
درموردخانمیکه زانوش آب آورده بنده زانوم آب آورده شدشدیدن ورم راشت ودردمیکرد شهرقم درمانگاه بقیه الله دکترکتایون تقی زادا انصاری متخصص روماتیسم یه آمپولی زدن تومطبشون دردرمانگاه دوروزبعدش کاملن خوب شدولی آبشوکشیدن خوب نیست
ولی برای خانمیکه سرفه ای شدیددارن باعث ریزش ادارمیشه پشت گوششون زالوبندازن صدردصدخوب میشه برای سلامتی دوستان دعامیکنم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام ، طاعات و عبادات همه عزیزان قبول حق باشه ان شاءالله
دوست عزیزی که گفتن دندشون افتاده و طب سنتی گفته باید تو کوزه فوت بکنی، میخواستم تجربه خودم رو بگم من هم این اتفاق دوبار برام افتاده موقع نفس کشیدن قلب آدم درد میگیره اما برای من زود علتش مشخص شد به منم گفتن تو کوزه فوت کن اما یک خانومی هستن که تو این چیزا وارد هستن بهم گفت صبح ناشتا از یک جایی آویزون شو مثل بارفیکس، منم نردبون رو گذاشتم ازش آویزون شدم و خودم رو کشیدم بالا دو سه بار و خوب شدم
امیدوارم شما و همه بیماران تو این ماه عزیز شفا پیدا بکنید
من از ته دل برای همه دوستانی که مشکل دارن دعا میکنم
ان شاءالله امسال، سال ظهور آقامون باشه
التماس دعا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام یه خانمی گفتن تازگی هاوسوسه میشن که نعوذبالله خداوجودنداره
ایشون دچاروسواس فکری شده واحتمالاًدچارسوداشده
بایداز روانشناس حاذق(من دکترحسن عمرانی روپیشنهادمیکنم)
وپزشک طب سنتی خوب مشورت بگیرن
(دکترحسن عمرانی روانشناس هست که ازطریق اسنپ قسمت پزشک ومشاورمیتونن ازشون وقت بگیرن)
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
برای اون پسر۲۰ ساله که پرخاشگرشده
دعامیکنم که آرامش پیداکنه امافکرمیکنم پدرومادرش قبلاًزیادسرزنشش کردن وحالت سردرگمی داره
انشالله خدانجاتش بده
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
باسلام خدمت دوستان عزیز، نماز روزتون قبول باشه..... در جواب دوستی مینویسم که گفتن جدیدا فکر میکنن که خدا نعوذ بالله وجود نداره.... عزیزم این تفکر صددر صد ازدل شیطان رجیم به ذهن شما القا شده، طوری که گفتین شما انسان با ایمان واهل قران هستیت اصلا نگران نباشید احتمالا شما اخیرا در مورد ایمانتون مغرور شدید و فکر کردید که ایمانتون خیلی قویه وهیچ چیز نمی تونه اونو از بین ببره، قطعا می دونید که شیطان ازنهان واشکارهمه ما با خبره واینجوری می خواد در ایمان شما خلل ایجاد کنه، برا اثبات خدا حتما لازم نیست که عالمی براتون وجودشو ثابت کنه یاحتما چیز خاص یا عجیبی مشاهده کنیت، کافیه جلوی آینه بایستید وبه چهره خودتون نگاه کنیت به چشماتون واعضای صورتتون دقیق بشید چطور ممکنه که این همه نظم اتفاقی به وجود اومده باشه، به طبیعت نگاه کنیت، خدا رو می تونیت همه جا ببینیت وجود ایشون نیازی به اثبات شدن نداره من خودم ایمان خیلی قوی ندارم مثل شما. ولی به تنها چیزیکه اعتقاد قلبی دارم فقط وجود خداست... همیشه ذکر اعوذبالله رو بگید، قران رو لطفا با معنی بخونیت وبا دقت اونموقع می فهمید، که هیچ وجودی به اندازه وجود خداوند متعال در عالم شفاف. و واضح نیست، التماس دعا
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نامه_های_آسمانی 🕊
وصیت نامه شهید یوسف راسخ
مرگي بهتر است که بتوان با آن هزاران انسان را از منجلاب ظلمت رهائي بدهيم و جامعه اي به تکامل و پيشرفت سوق دهيم.
الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون.
مرگ حق است مرگي بهتر است که بتوان با آن هزاران انسان را از منجلاب ظلمت رهائي بدهيم و جامعه اي به تکامل و پيشرفت سوق دهيم.
درود فراوان بر رهبر کبير انقلاب امام خميني که نور چشم ما اين پسر عزيز است. مادر و پدر عزيزم سلام عرض مي کنم و براي شما وصيت نامه خودم را مي نويسم چون مسلمان بايد وصيت کند از رفتن برادرانم به جبهه ها جلوگيري نکنيد که خداي ناکرده ناراحت نشوند .اگر برادرانم آرزوي ديرينه خود که شهادت در راه الله است رسيدند ناراحت نشويد چون در آخرت در محضر خدا نمي توانيد رودروي خانواده ای که چند شهيد داده اند باستيد و روي آنها را نگاه کنيد.
و کمتر گريه و زاري کنيد چون گريه و زاري شما دشمنان اسلام را شاد مي کند شما براي ما زحمت های زیادی کشيده ايد تا ما را به اين سن و سال رسانيده ايد و ما را از دست مي دهيد ولي در حقيقت بدست مي آوريد فکر کنيد ما هم زن گرفته ايم زندگي هم کرده ايم و بعد هم مرده ايم مانند زندگي گذشتگانمان ولي چه خوب است که اين برادران در ميدان کارزار و جهاد بميرند.
اجر شماها را خدا چه در اين دنيا و چه در آخرت مي دهد و من راه و هدف خود را کم کم شناختم و گواهي مي دهم که الله ما را آفريده و ما را به سوي خود مي برد و چه خوب است که ما در راه الله به سوي الله برويم گواهي مي دهم که محمد(ص) فرستاده اوست و حضرت علي(ع) و امام زمان(عج) اولين و آخرين امام ما هستند و خميني عزيز نايب امام زمان(عج) است برادرانم و خواهرانم زشت است که ما در خانه و محله بدون هدف پا و يا دست و يا جان خود را از دست بدهيم در صورتي که عزيزان در جبهه ها و علي اکبر(ع) در ميدان شهيد مي شوند يا پا و دست خود را از دست مي دهند.
مادر عزيزم و پدرم و برادرانم ممکن است در اين مدت من زياد ناسزا به کسي مي گفتم ترا به خدا من را حلال کنيد. انسان اشتباه مي کند من هم اشتباه زيادي مي کردم همه دوستان اگر اشتباهي از من سر زده من را ببخشيد و انشاءالله خدا اجر آنها را مي دهد.در آخر مقداري نماز قضا و نماز شکسته براي من بجا آوريد اجر همه شما به خداي بزرگ.
1361/12/26
زندگینامه شهید
شهيد يوسف راسخ به تاريخ شهريور ماه سال 1342 در محله تلخداش شيراز در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود از همان اوان کودکي با ديگر افراد خانواده تفاوت زيادي داشت. دروس ابتدائي و راهنمائي را در مدرسه تلخداش فرا گرفت و تا کلاس راهنمائي به تحصيل پرداخت او از دوران جواني اهل مسجد بود و آشنا با اين سنگر الهي ، اکثر اوقات اقامه گوي مسجد بود در زمان انقلاب به علت سن کم فعاليت چشمگيري نداشت اما همانند ساير امت به خاطر علاقه زيادي که به امام و انقلاب اسلامي داشت هميشه در صفوف فشرده راهپيمائي و تظاهرات عليه رژيم طاغوت شرکت مي جست .بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و ظهور گروهکهاي وابسته او به خاطر علاقه وافري که به امام و دستاوردهاي انقلاب اسلامي داشت.
شديداً با اين مزدوران سر سپرده مبارزه مي کرد و هر لحظه آماده فداکاري و ايثار در راه تداوم انقلاب بود همزمان با رشد جسمي و بروز شهامت روحيه مقاومت در او نمايان شد . با هجوم گروهکهاي مزدور کردستان و حمله رژيم عراق به جمهوري اسلامي او که شرف و حيثيت انقلاب اسلامي را در خطر مي ديد اظهار تمايل و آمادگي جهت مقابله با آنها را نمود ولي به خاطر تحصيل تا سال 60 موفق به حضور در سنگر دفاع از ناموس اسلام نشد و درست در همين سال بود که با تشکيل هسته هاي مقاومت محلي او و چند نفر ديگر از دوستانش به عضويت گروه مقاومت مسجد شهيد فيض در آمدند و آموزش مقدماتي شناخت اسلحه و تاکتيک رزمي را در آنجا فرا گرفت .
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
علی بن صالح طالقانی گوید: در یک سفر دریائی کشتی ما دچار طوفان شد
و تمام افراد غرق شدند. من نیز به تخته ای چسبیده بودم و سه روز با مرگ
دست و پنجه نرم می کردم تا به لطف الهی امواج دریا مرا به جزیره
سرسبزی انداخت، از شدت خستگی از حال رفته بودم، سرانجام از سر و
صداهای مبهمی وحشتزده از جای جستم.
دیدم دو حیوان عجیب و غریب به جان هم افتاده و سر و صدا می کنند،
چشمشان که به من افتاد به داخل دریا جهیدند، در این هنگام پرنده عظیمی
که در حال فرود بود توجه مرا جلب نمود، این پرنده در دامنه کوهی که نزدیک
من بود برابر غاری بر زمین نشست.
حس کنجکاوی من تحریک شد، برای تماشای بهتر این پرنده غول پیکر
برخاستم و خود را لابه لای درختان پنهان کردم و به او نزدیک شدم ولی
وقتی وجود مرا حس کرد بال گشود و پروازکنان دور شد.
آهسته به غار نزدیک شدم، ناگهان از درون غار صدای تسبیح و ذکر شریف
لا اله الا الله، الحمدلله الله اکبر و تلاوت قرآن به گوشم خورد.
خوشحال جلو رفتم، نزدیک درب غار که رسیدم، صدائی از درون غار بیرون
آمد: ادخل یا علی بن صالح الطالقانی. (علی بن صالح طالقانی به فرما
داخل، خدا تو را رحمت کند)
بکلّی ترس من زائل شد وارد شدم و سلام کردم.
مردی جلیل القدر، خوش سیما و درشت چشم نشسته بود که جواب سلام
مرا داد و فرمود: خداوند ترا به تشنگی و گرسنگی و ترس امتحان فرمود و
سرانجام بر تو مرحمت نمود، ترا از سختیها رهانید، من می دانم که در فلان
ساعت سوار کشتی شدی و این مدّت در سفر دریائی بودی و در این تاریخ
دچار حادثه شدی و سه روز سرگردان امواج بودی و تصمیم گرفتی به خاطر
سختیها دست به خودکشی بزنی و خود را به دریا بیفکنی وغرق سازی،
ولی پشیمان شدی و در فلان موقع نجات یافتی و نزاع آن دو حیوان دریائی
بیدارت کرد و پرنده عظیم حواست را بدین جا جلب نمود، بیا بنشین، خدای
ترا رحمت کند.
قصه عجیبی بود، گفتم: شما را به خدا قسم! احوال مرا از کجا دانستی؟
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌿 سلام میشه سوال من رو اورژانسی بزارید چله انسان روچطوری انجام میدن؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام
#پاسخ_اعضا 💜🍃
سلام سوال مادری که گفته بودن بچه شون ۴ساله شون هست حرف نمیزنن پسرم"هم ۴ساله بود حرف نمیزدبردم گفتار درمانی خیلی کمک کرددکترمعصومی بودزنجان ۲سه جابردم جواب نداد ولی پیش آقای دکتربردم برنامه داد خیلی خوب شدپسرم خداخیرشون بده آقای دکترروشماحتماگفتاردرمانی ببرش من نتیجه گرفتم ممنون ازهمه ی عزیزان
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خانمی که گلایه داری با وجود زندگی پاکی که داشته سنتون رفته بالا اما هنوز مجردین منم جای خواهر کوچیکتون درکتون میکنم و کاملا میفهمم چی میگید ولی فقط شما نیستی خیلیا همینن من خودم۲۳سالمه و طلبه هستم و یه پدر و مادر بسیار سخت گیر دارم که دختر و جز مخلوقات خدا نمیدونن پدر هم که به جرم این که طلبه شدم دستش برسه تو خونه واز ترس ابروش نباشه بهم اب و غذا هم نمیده همیشه جلوی حرفاش و کارش تا صدام در میادو اعتراض میکنم شروع میکنه به فوش دادن و عربده کشیدن اونم نه فوش معمولی فوش ناموسی به منی که دخترشم حتی به خدا و ا ئمه دلم میخواد منم مثل همه دخترا دیگه که تو خونه پدرشون ازادی و ارامش دارن منم داشته باشم وقتی به این فکر میکنم که تو بهترین سن دارم بهترین سوالای عمرم تلف میشه اونم فقط بخاطر یه ادمی که فقط اسم پدر روشه دیونه میشم دلم میخواد ازدواج کنم شبا تو خواب ملتحم میشم و به گناه میفتم هر کار میکنم نمیتونم خودمو کنترل کنم معذرت میخام که دارم اینو اینجا میگم ولی کدوم خدا شرایط زندگی منو ببینه ودرک کنه منم دیگه خسته شدم بعضی وقتا فکر خودکشی به سرم میزنه ولی فقط از قیامتم میترسم از این که خدا این دنیارو به جرم دختر بودن برام جهنم کرده اون دنیارو هم جهنم کنه😔
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دوست خوبی که در وجود خدا شک کردند و نگرانند کفر هستند...
دوست عزیز
گاهی به دلایل شرایط مختلف که برای انسان پیش میاد،این حالات بوجود میاد ،،
به اصطلاح برای انسان یک نوع کراهت در دینداری بوجود میاد،،
راهش هم همون عبادت و ذکر هست..
نگران نباشید،یه مدت که بگذره،اگهمراقب خودتون باشید،حالتون خوب میشه..
از عبادت و ذکر غافل نشید
پای صحبت علما بنشینید..
وقت خودتون را در مسجد و محافل مذهبی بگذرانید..
هر اتفاق خوبی که براتون میفته،خدا را یاد کنید..
عمل صالح انجام بدید،مثل کمک به فقرا،احسان به پدر و مادر ،،کار فرهنگی و مذهبی..
خودتون را صد در صد به خدا بسپارید😇
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام
دوست خوبی که مشکل قفسه سینه دارند و درمانی فوت کردن در کوزه هست..
عزیزم
همینجور که بهتون گفتند ،درمان شما همینه
انشاءالله نتیجه میگیرید،،ادامه بدید و نا امید نشید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیزی که پایه نهم هستن و میخوان برن نمونه دولتی و البته استرس زیاد دارن اولا اصلا استرس نداشته باش ببین تو اگه خوب کتابارو بخونی فقط کتابا بسه من خودم فقط کتابارو خوندم و مثل خودت تو شهر ما یک دبیرستان نمونه بود اگه هم که کتاب داری خوب بهتره که استفاده کنی بعدشا درسخونم که هستی پس استرس الکیه ...خونسرد و با آرامش باش .ی چیز دیگه اینکه حتما حتما چند آزمون نمونه پارسال رو هم بررسی کنی من خودم چندین سوال در آزمون دیدم که دقیقا مثل آزمون های گذشته بود ....
در ظمن ی چیز دیگه اینکه واسه موفقیت دعا نیست یعنی اگه دعا بخونی فقط بهت آرامش میده ن اینکه برگه پاسخنامه رو پر کنه .خدا تو قرآن میگه تو تلاش بکن ببین چقدر اجر میبینی،موفق باشی .......یا علی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام جواب اون خواهر عزیزی که میگن ازدواج نکردن مجردن به ائمه متوسل شدن.عزیز حکمت خداست خدا خودش قطعا بهتر میدونه از کجا معلوم ازدواج کنی همین طوری خدارو دوست داشته باشی از کجا معلوم ارتباطت اینطوری با خدا پر رنگ باشه تو بزرگترین سرمایه رو داری اینکه باخدای، خدادوست داره صداتو بشنوه .بعضی هام تو این دنیا هیچ هم کفوی (شبیه .برابر)براشون نیست مثل حضرت معصومه که مجرد بودن .واینکه شاید کسی که لیاقتت رو داشته باشه هنوز پیدانشده.انشاالله خدا آرامش ب دلت بده واگر مصلحتت هست یه بخت نیک بیاد سراغت.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیز وقتتون بخیر
در جواب خواهر عزیزی که مشکل ازدواج دارن و هر چی دعا کردن نتیجه نگرفتن
به امام زمان(عج) توسل کنند،نماز امام زمان(عج)
دو رکعته توی مفاتیح الجنان هست،بخونن
ان شاءالله حتما نتیجه میگیرن✅✅
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#درد_دل_اعضا ❤️
سلام میخواستم درباره خودم و زندگیم براتون بگم هرچند میدونم راه حلی نداره
۴۳ سال از خدا عمر گرفتم و درست زندگی کردم اهل خیانت هم نیستم ولی متاسفانه خانمم خیلی در حقم ظلم کرده
به شدت لجباز و یک دندس
من همیشه براش پول میریزم به کارتش از نظر مالی تامینه
از نظر عاطفی هم تا جایی که بتونم کم نمیذارم ولی خانمم اصلا متوجه نمیشه من چقدر براشون زحمت میکشم.
یه روزایی از اخلاق بدش و غرغر و بی توجهیاش دعوامون میشه
وقتی میرم سرکار ماشین رو برمیداره تا جایی که بره عمدا کمربند نمیبنده و جریمه میشه پیامش برام میاد
میگم چرا کمربند نبستی
میگه میخوام پولاتو حروم کنم
و لبخند میزنه تو اوج عصبانیت من.
به کارای خونه اصلا نمیرسه
قبل کرونا صبح باشگاه میرفت غروبم استخر، کل وقتش به فکر باشگاه و استخر بود کلی هم هزینه اینها میشد.
البته بگم من دوتا بچه هم دارم
یه پسر ۱۸ ساله و یه دختر ۱۶ ساله
الانم که باشگاه و استخر بستس هر روز تا ساعت ۱۱ میخوابه.
شاید بگید چرا بهش چیزی نمیگی باور کنید وقتی باهاش صحبت میکنم درباره اخلاق های بدش زود جوش میاره صداشو میبره بالا فحش های رکیک میده
بخدا از آبروم پیش همسایه ها میترسم
چون خیلی وقته ساکن این ساختمونیم و همه همو میشناسیم.
چند جلسه مشاوره رفتم بخاطر رفتارهای بد خانمم که خودش فقط سه جلسه راضی شد بیاد
بخدا بخاطر بچه هام تحمل میکنم و چیزی نمیگم
هر وقت که بحثمون میشه دخترم کلی گریه میکنه
از وقتی پاش باز شد به این باشگاه ها و دوستای جدید پیدا کرد بخدا خیلی اوضاع زندگیمون داغون شده.
واقعا به خانم ها بگید قدر زندگیشونو بدونن
بخدا اگه من بچه نداشتم تا الان جدا شده بودیم.
الان هم مشاور میگه جدا شو ولی بچه ها مخالفت میکنن.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_زندگی ❤️
#تجربه_اعضا
حدود ۲۰ سال سن داشتم که در اوج ناامیدی پسری وارد زندگیم شد که نه قیافه انچنانی داشت و نه مال و ثروتی، خیلی ساده و رو راست بود. خیلی زود فهمیدم خیلی خیلی دوستم داره منم بهش اعتماد کردم .برای ازدواج مشکلات زیادی داشتیم و همه مخالف بودن اما اون پسری نبود که دست بردار باشه انقدر پای عشقش موند تا بعد کلی دردسر ازدواج کردیم. همه چیز خوب بود و خیلی زود محبتش به من و کل زندگیمون شد زبان زد همه کل فامیل، همه بهم میگفتن خوش به حالت که شوهرت انقدر دوستت داره. تو مدت 6 سال صاحب 3 فرزند دختر شدیم و وضع مالیمون بهتر شد و همه تلاشش برای راحتی و آسایش ما بود .اما چشم حسودها کار خودشو کرد. نزدیک یکسال و خورده ای بود که یکی از اقوام مادرم با اینکه زن و 5 تا بچه داشت بهم علاقه نشون میداد راستش قیافه جذابی داشت و خیلی خوش تیپ تر از شوهرم بود. اوایل فقط از اینکه میدیدم هنوز اونقدر جذابیت دارم که مردی مثل اون بخواد بهم علاقه داشته باشه تو دلم ذوق میکردم. انقدر چرب زبونی کرد و از عشق گفت که خام حرفاش شدم میگفت از زندگی و زنش راضی نیست و فقط به اصرار پدر و مادرش مجبور شده باهاش ازدواج کنه میگفت تازه با من معنی عشق و فهمیده، انقدر گفت گفت تا اینکه به شوهرم خیانت کردم و از اینکه باهاش بودم احساس خوبی داشتم
بالاخره شوهرم مشکوک شد تا اینکه مچمو گرفت و چت های واتساپمو با اون دید....👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c
وای بدبخت شوهرش 😔