🌷ازشوقشھادٺ🌷
🔹 آیا آرزوی مرگ گناه است ⁉️ 🔸 طلب مرگ به خودی خود گناه نیست، اما باید دقت کرد علت طلب مرگ چه میتوان
💠آرزوی #مرگ خوب است یا بد؟💠
✅در بعضی روایات #طلب_مرگ #نکوهش شده است❌، در حالی که میبینم بسیاری از #اولیاء_الهی از خداوند #طلب_مرگ یا #شهادت میکردند.»
⁉️ حال طلب کردن مرگ خوب است یا بد⁉️
جواب این سوال را از روایت زیر میتوان یافت:⚠️❓
🔳 امیرالمؤمنین(علیه السلام)فرمودند:
🔷لَا تَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ فَإِنَّ هَوْلَ الْمُطَّلَعِ شَدِيدٌ وَ إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ يَطُولَ عُمُرُهُ وَ يَرْزُقَهُ اللَّهُ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ .
◀️«آرزوی مرگ نکنید. زیرا #ترس و #اضطراب لحظههای جان دادن بسیار #شدید و #سخت است.
◀️ یکی از #خوشبختیهای انسان این است که #عمرش_طولانی باشد تا خدا #توبه را روزی او کند و با #پاکی_نفس به سوی سرای ابدی برود.»
✳️نکتهها:
1⃣اگر #آرزوی_مرگ از ناامیدی و مشکلات #دنیا🌎 باشد، پسندیده نیست چون معنای آن #شکست.در.دنیا و آماده نبودن برای #مرگ است اما اگر آرزوی مرگ برای رسیدن به #خدا و #قرب.الهی باشد مثل #طلب_شهادت، پسندیده است چون به معنای آماده بودن برای مرگ است.»
2⃣ #انسان_ضعیف که هنوز رشد لازم را نکرده، بهتر است که ماندن در #دنیا🌍 را بخواهد تا کامل شود، اما انسانی که به #درجات_کمال رسیده میتواند برای وصال حقتعالی، طلب مرگ کند»
نشر این پست ثواب جاریه در پی دارد
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌷ازشوقشھادٺ🌷
🌸 #سرگذشت_ارواح در عالم برزخ ✍ #قسمتهفت از ترس خودم را به نیک رساندم و محکم او را در برگرفتم. ناگ
🌸 #سرگذشت_ارواح در عالم برزخ
✍ #قسمتهشت
از قبر بیرون رفتیم. نیک جلو رفت و من با کمی #فاصله از پشت سر او حرکت می کردم. #ترس واضطراب مرا لحظه ای آرام نمی گذاشت. هر چه جلوتر می رفتیم، محیط بازتر و مناظر اطراف آن عجیب تر می شد. از نیک خواستم که از من فاصله نگیرد، همدوش و همقدمم باشد و اندکی نیز آهسته تر گام بردارد.
نیک ایستاد و گفت: تو را به من #سپرده اند که یار و مونس ات باشم. تا آنگاه که به سلامت قدم به #وادی_السلام گذاری به همین خاطر اندکی جلوتر از تو در حرکتم تا راه را بشناسی.
پس از لحظه ای سکوت، بدین
گونه سخنش را ادامه داد: البته اگر #گناه بتواند فریبت دهد و یا به اجبار تو را همراه خود سازد، بدون شک دیرتر به مقصد خواهی رسید...
اضطرابم بیشتر شد و از آن به بعد هر آ ن احتمال آشکار شدن #گناه را می دادم. مسیر راه را با همه مشکلاتش پیمودیم تا به کوهی رسیدیم که البته با سختی فراوان توانستیم خود را به اوج آن برسانیم. در چشم انداز ما، بیابانی قرار داشت که از هر طرف، بی انتها و آسمان آن مملو از دود و آتش بود. نیک خیره به چشمانم گفت: این همان وادی #برهوت است که اکنون فقط دورنمایی از آن را می بینی. خودم را به نیک رساندم و گفتم: من از این وادی هراسانم. بیا از راه ایمن تری برویم. نیک #ایستاد و گفت: راه عبور تو، همین است اما تا آنجا که در توان من باشد تو را رها نخواهم کرد و در مواقع خطر نیز به یاریت خواهم شتافت. حرفهای نیک اندکی از اضطراب و وحشتم کاست اما با این همه، هنوز نگرانی در وجودم قابل احساس بود. لحظاتی به #سکوت گذشت. سپس رو به نیک کردم و دوباره گفتم: راه امن تری وجود ندارد؟
صورتش را به سمت من چرخاند و گفت: بهتر است بدانی که: در عالم برزخ نیز، که تنها سایه ای از بهشت و جهنم است بیابان برهوتی قرار دارد، که همانند پل صراط در قیامت است و به ناچار باید از آن گذشت. تا در صورت لیاقت به وادی السلام رسید. اما وای بر آنان که می مانند و به عذاب مبتلا می گردند و یا دست کم گرفتار و سرگردان می شوند... به سمت آن دشت بی پایان به راه افتادیم. هرچه پایین تر می رفتیم، هوا گرم و گرمتر می شد. وقتی به سطح زمین رسیدیم، نفسم به شماره افتاد. از نیک خواستم که لحظه ای برای استراحت توقف کند، اما او #نپذیرفت و گفت: راه طولانی و خطرناکی در پیش داریم. بنابراین وقت را تلف نکن.
گفتم: من دیگر نمی توانم چون شدت گرما مرا از پا درآورده است. در همین حال و در حالی که عرق از #سرو روی من فرو می ریخت، نقش بر زمین شدم. نیک از آبی که همراه داشت به من نوشاند.
ادامه دارد..
نشر این پست ثواب جاریه در پی دارد
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•