eitaa logo
🌷از‌شوق‌شھادٺ🌷
648 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
45 فایل
༻﷽༺ گفتم: دگࢪقݪبم‌شۅق‌شهادت‌نداࢪد! گفت:) مࢪاقب‌نگاهت‌باش♥️🕊 شرایطمون:↯ @iaabasal شَھـٰادت‌شوخۍٓ‌نیسٺ‌؛قَلبٺ‌رابو‌میکُند بو؎ِ‌دُنیـٰابِدهَد‌رھـٰایَٺ‌مۍ‌کُند:)!🥀 .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔 ♦️مي‌گویند سه نوع بر گردن ماست... ⛔️حق الله ⛔️حق النفس ⛔️ 💥و اما وای بر سومی... 🚫در نماز و روزه و لَنگ زدیم گفتیم خدا از حق خودش ميگذرد... ❌چه توجیه زیبایی ♨️بر خودمان ستم کردیم و گناه کردیم🔞 و را ندانستیم... ناله سر دادیم 👈"ظلمتُ نَفسی ..." می دانی چه شنیده ام؟! طاقتش را داری⁉️ 💢شنیده ام که اگر کسی باعث شود ظهور به تأخیر بیفتد " " است... 💢آن شخص باعث شده که این همه مسلمان خود را نبینند... ⚠️چه بسا اگر امام خود را می دیدند به می رسیدند... 🔰به قول : ☑️ خدیا مرا بخاطر گناهانی که در روز با هزاران قدرت عقل می کنم ببخش •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
● مستقیم آقا...آقامستقیم! 🚕 وقتی نشستم گفتم: ببخشید عزیز، میشه ضبطو خاموش کنی؟؟؟؟ ○ گفت: اینا مجازه؛ چیز بدی هم نمیخونه.....😕 ● میدونم .....ولی عزادارم! ○ "شرمنده" 😟 و ضبط رو خاموش کرد. ○تسلیت میگم اقوام نزدیکتون بوده؟؟؟؟ ● بله .... ○ واقعا تسلیت میگم. خیلی سخته....منم تو بیست و پنج سالگی مادرم مریض بود و زجر میکشید. بنده ی خدا راحت شد. 😔 ● خدا رحمتش کنه ○ خدا مادر شمارم بیامرزه... بعد پرسید ○ مادر شما هم مریض بودن؟ ● گفتم :نه.مجروح بود.... ○ مجروح جنگی؟؟ یاشیمیایی بود؟؟😳 ● نه ... یه عده اراذل و اوباش ریختن سرمادرم و زدنش. ○ جدأ؟😳😳شمام هیچکاری نکردی؟ ● ما نبودیم وگرنه میدونستم چیکار کنیم..... ○ خدا لعنتشون کنه... یعنی اینقد ضربات شدید بوده؟؟؟ 😳 ● آره... مادرم بستری شد و بعد از دنیا رفت.... 😭 ○ ببخشیدا...عجب پست بودن! بغضم گرفت ... سکوتمو که دید گفت ظاهرأ ناراحت هستید....😕 ● نه خواهش میکنم ... واقعا داغ مادر بده! مخصوصا اگه باشه... ○ آخ آخ... جوون بودن؟؟ ● آره ...💔 ○ گرفتی ما رو ؟؟؟؟؟ شما خودت بیشتر از هیجده سالته😒 حرفش رو قطع کردم و گفتم: مادر شما هم هست... این هجده ساله مادرسادات نیست بلکه مادرتمام شیعه ها .....🥀 یه مکثی کرد و با تعجب نگام کرد و بعد دوباره خیره شد به جاده....😶 ○ آها ببخشید تازه متوجه شدم..... راست میگی... هیچ‌وقت اینجوری به قضیه نگاه نکرده بودم...😔 ● لحظاتی به سکوت گذشت ○ یه سی‌دی مداحی هم دارم؛ البته برا محرمه.... .. خودش داشبورد رو باز کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط. چند ثانیه بعد یه نوای آشنا بلند شد. 🎼تویی ارباب دل من😭😭😭😭😭😭😭 من بودم و راننده و صدای مداحی و نگاه خیسم به اطراف.... 😭