آن #تیپ کجا ،مقنعه امروزش کجا!؟داشتم از تعجب شاخ در می آوردم !😈
حدود ۲۰ سالی بیشتر نداشت .قبل از#ماه_رمضان بود. وقتی برای #مشاوره به اتاق من آمد با روزهای قبل خیلی فرق می کرد مقنعه سر کرد هرچند هنوز موهایش بیرون بود🧕 اما آن تیپ کجا ،مقنعه امروزش کجا!؟داشتم از تعجب شاخ در می آوردم !
بدون مقدمه و بدون اینکه من سوالی کنم شروع کرد:«امروز اتفاقی خیلی عجیبی برام پیش اومده!»🙃
هنوز از تعجب پوشش جدیدش بیرون نیامده بودم که من را متعجب تر کرد. گفتم:«مگه چی شده؟!»😳
درحالی که با انرژی زیادمی خواست حرف بزند گفت:« امروز وقتی سوار اتوبوس واحد🚃 شدم همین که خواستم برم و روی صندلی بنشینم یک دختر حدود ۲۴ ساله ،محجبه، با چادری اتو کشیده و بسیار مرتب با یک #حجاب کامل و بسیار تمیز و #شیک 👌، نگاهی به من کرد و با #لبخند محبت آمیزیش رو به من گفت:«خانم خوب بیا کنار من بنشین. »🙂
بدون هیچ حرفی رفتم کنارش بنشینم. هنوز درست و حسابی ننشسته بودم که مرا در لبخند محبت آمیزش غرق کرد و گفت :«من #دانشجوی #دانشگاه اصفهان هستم شما چیکار می کنی🤔؟ …»
گرم صحبت شدیم انگار سالها بود که او را می شناختم! و سالها بود که دوستش داشتم❤! وسط صحبتهایش دیگر حرفهایش را نمی شنیدم فقط با اشتیاق نگاهش می کردم و پیش خودم می گفتم :« خوشا به حال او! کاش من هم مثل او مذهبی و #محجبه بودم!» آنچنان با اشتیاق و حسرت از آن دختر چادری سخن می گفت که تصور می کردم آرزویی غیر از اینکه مثل او #چادری شود ندارد!😉
شاید تا آخر عمر دیگر هیچ وقت او را نبیند اما #امر_به_معروف رفتاری این خانم مومنه اثرش را آنچنان برروان این دختر گذاشته بود که وقتی حرف می زد اشک در چشمانش جمع بود😢 اشک از اینکه چرا من اینگونه هستم و نتوانسته ام مثل او با حجاب ، #جذاب و#مهربان باشم.🙃🍃
#مهربونی
#ازیادرفته
#امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
@azyadrafteh313 . . . 🍃