#روایت_عشق💕
اهلِ قهر و دعوا نبودیم
یعنے از اول قرار گذاشت.
در جلسه ے خواستگارے
به من گفت توے زندگیمون چیزے
به اسم قهر نداریم
نهایتا نیم ساعت و تمام
وقتے قهر مےکردم مے افتاد به لودگے
و مسخره بازےخیلے وقت ها کارے مےکرد
نتونم جلوے خنده ام را بگیرم😐🍃
مےگفت آشتے، آشتے و
سر قضیه را به هم مےآورد.
میرفت جلوے ساعت مےنشست
دستش را مےگذاشت زیر چانه🥺
و میگفت: وقت گرفتم،
از همین الان شروع شد!
باید تا نیم ساعت آشتے میکردم.😅
مےگفت ' قول دادے باید پاشم وایستے!
.
#شهید_محمد_حسین_محمدخانی❤️🕊
#روایت_همسر_شهید
🥀🎋 @baShoohada 🕊
هدایت شده از گلچین برترین ها 😍
4_5931460791961129195.mp3
30.32M
🎙#سخنرانی استاد #رائفی_پور
📑 «اراده مردم، تحول ایران»
🗓 ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ - شهر قدس
🎧 کیفیت 48kbps
#سیاسی
🪴 https://eitaa.com/joinchat/3093234336C811d28df6b
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
🔸کاری کنیم که مورد دعـــــــــــــای مولا #امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) قرار بگیریم.
#اعیاد شعبانیه مبارک
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
طنز_جبهه
شب🌙 عملیات بود....
تیربارچی یه چیزی زیر لبش می گفت و آتیشارو خالی می کرد رو سر دشمن..😇
حاج اسماعیل حق گو به علی مسگری گفت:
ببین تیربارچی چه ذکری میگه که اینطوری استوار جلوی تیر و ترکش وایساده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده؟!!!..🧐🤨
نزدیک تیربارچی شد.🙂
دید باخودش زمزمه میکنه:
🎍دِرِن.....دِرِن.....(آهنگ پلنگ صورتی)....😅😂
معلوم بود این آدم قبلا ذکرشو گفته که در مقابل دشمن اینجوری مرگ رو به بازی گرفته......😄
📚راوی:
حاج حسین یکتا
#با_هم_بخندیم 😂