گویا به پرستار ها اعلام کردند که سردار سلیمانی برای دیدار مصطفی آمد ...
یکی از پرستار ها آمد پیش مصطفی وگفت:
من میدونم تو شخصیت مهمی هستی!!
مصطفی هم با بی تفاوتی جواب داد
منو تو مثل همیم و هیچ فرقی با بقیه نداریم ...
پرستار گفت:
ولی میدونم که سردار سلیمانی به دیدنت اومده ...!
مصطفی هم جواب داد:
ایشونم یکیه مثل من و تو :))
همیشه همینطور بود
نه فقط آن موقع، قبل از آن هم برایش مهم نبود
که آدم شناخته شده ای باشد یا نه ...؟!
اگر کاری انجام می داد
اسم و رسم برایش مهم نبود🙃🍃
نام شهید: مصطفی صدرزاده
تاریخ تولد: 1365.6.19
محل شهادت: حومه حلب
تاریخ شهادت: 1394.8.1
🍂🦋...
#شهیدمصطفیصدرزاده
#کتابقراربیقرار
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
شهید حسن رجایی فر 🌹✨
ولادت : 1354/04/04
شهادت :1395/02/16
محل تولد : روستای کامی کلا ، بابل
محل شهادت :سوریه خانطومان
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت با شهدا
شهید حسن رجایی فر 🌹✨ ولادت : 1354/04/04 شهادت :1395/02/16 محل تولد : روستای کامی کلا ، بابل محل شه
#سیره_شهید✨
✍حسن آقا هر موقع که روز های آخر هفته به محل می رفتند به بهانه ی جلسه #حلقه_صالحین برای بچه های محل هدیه تهیه می کردند ، اعم از خوراکی،هدیه مادی و... .
ایشون پنجشنه غروب ها در محل جلسه ی حلقه صالحین برگذار می کردند وتا قبل از اذان مغرب همراه با بچه ها قرآن تلاوت می کردند و همینطور آن ها را به حفظ_قرآن تشویق می کردند و موقع اذان مغرب هم نماز_جماعت بر پا می کردند.
✍حسن اقا به این معتقد بودند که تنها راه رسیدن به سعادت ازراه قرآن واهلبیت به دست می آید به همین خاطر بچه هارا به قرائت وحفظ ،قرآن و احادیث ائمه تشویق می کرد.وهدف این بزرگوار از انجام این جلسات همین بود.
#شهید_حسن_رجایی_فر🌷
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5800836100456974338.mp3
20.57M
🔈 برنامه بازگشت
👤 با حضور استاد رائفی پور
📝 با موضوع «نقش تفکر اوانجلیکالها بر سیاستهای آمریکا»
⭕️ این برنامه در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ برای کنداکتور نوروزی(۱۳۹۹) تولید و بنا به دلایلی پخش نشد. اکنون با اخذ مجوزهای مربوطه، این برنامه بصورت اینترنتی از صفحه رسمی برنامه بازگشت منتشر شده است.
🍃
🌼🍃 @takhooda ✨
شهید حمید باکری🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۹ / ۱۳۳۴
تاریخ شهادت: ۶ / ۱۲ / ۱۳۶۲
محل تولد: ارومیه
محل شهادت: خیبر/جزیره مجنون
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada🕊
رفاقت با شهدا
شهید حمید باکری🌹 تاریخ تولد: ۱ / ۹ / ۱۳۳۴ تاریخ شهادت: ۶ / ۱۲ / ۱۳۶۲ محل تولد: ارومیه محل شهادت: خیب
❣
وقتی بابام...
درباره مهریه ازم پرسید...
گفتم که میخوام سنت شکنی کنم...
مهریه م کلت کمری آقامهدی و یه جلد قرآن کریم بود...!😕
از فردای اون روز سادگی زندگی بدون تشریفات...
مهریه،جشن عقد و عروسیمون...
شده بود زبونزد همه مردم و منبر علمای شهر...💍
چند ماه بعد ازدواجمون...
بهم گفت:
میخوام برم جنوب...😭
تو هم باهام میای...؟
منم واسه اینکه نزدیکش باشم...
قبول کردم و باهاش رفتم...
تنها چیزی که تو این چند سال زندگی مشترک آزارم میداد...
دلتنگی بود...😭💔
.
وقتی شبا با خستگی میومد خونه...
از فرط خستگی خوابش میبرد...😴
میشِستم و نگاش ميكردم...👀
حتی وقتی تو خواب پهلو به پهلو میشد...
ميرفتم سمت دیگه میشستم...
تا بتونم سير تماشاش كنم...😍
زندگیمون همش دوری و اضطراب بود...
وقتی شهید شد...
گفتم دلم میخواد،تو مسیر تشییع
تو آمبولانس کنارش باشم...
ولی با سکوت دوست آقامهدی مواجه شدم...
دلم هرّی ریخت...💔
پیش خودم گفتم...
نکنه مهدی باکری هم...
مثه علی و حمید باکری...
جنازه ای نداره...؟!😭
آخرشم...
حسرت دیدنش به دلم موند...😭💔
.
دلتنگش که میشدم...💔
جلوی قاب عکسش می ایستادم و...
باهاش درد دل میکردم...
گاهی ساعتها مقابل عکسش اشک میریختم...
تا کمی آروم شم...😭
اگه یه روزی زمان به عقب برگرده و...
باز مهدی باکری ازم خواستگاری کنه...
بازم حاضرم همون زندگی رو که باهاش تجربه کردم...
بازم داشته باشم...❣
(همسر شهید،مهدی باکری)
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊